معنی کلمه Gossip به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of gossip word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Gossip به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی کسی پشت سر فرد دیگری حرف می‌زند، ممکن است این حرف‌ها تبدیل به “شایعه” شود. شایعات گاهی ترکیبی از اطلاعات درست و نادرست هستند، اما چه واقعی باشند و چه نادرست، می‌توانند به شهرت کسی که درباره‌اش صحبت می‌شود، آسیب بزنند.

همسایه‌ام از تمام شایعات تازه‌ای که در محلّه می‌گذرد باخبر است.
آیا از آخرین شایعات درباره جنیفر لوپز چیزی شنیده‌ای؟
سارا دوست دارد از همه شایعات محل کارش با خبر باشد.
یک کتاب تازه درباره دونالد ترامپ، شایعات جالب زیادی درباره او و خانواده‌اش دارد.
پخش کردن شایعه درباره دیگران کار خوبی نیست.
شایعه‌پراکنی می‌تواند اعتبار یک نفر را خراب کند. (کلمه “gossiping” در این جمله به صورت مصدر با ing به کار رفته است.)

 
واژه “gossip” به عنوان فعل هم استفاده می‌شود:

دانش‌آموزان درباره معلمشان شایعه می‌سازند.
همسایه‌ها در مورد خانواده جدیدی که به محلّه آمده بود، حرف و حدیث راه انداختند. حرف‌هایشان بد بود.
شایعه ساختن درباره دیگران کار درستی نیست. (“To gossip” در اینجا مصدر است.)

 
واژه “gossipy” صفتی است برای کسی که علاقه زیادی به شایعه‌پراکنی دارد.

کلارا آدم بسیار شایعه‌بافی است.
دفتر کار پر از آدم‌های فضول است.
از وقتی تاد به آدم شایعه‌سازی معروف شد، همکارانش دیگر اطلاعات شخصی خود را با او در میان نمی‌گذارند.

 
روش‌های دیگری هم برای اشاره به کسی که شایعه پخش می‌کند وجود دارد. مثلاً می‌توان از عبارت “gossip monger” یا خود کلمه “gossip” استفاده کرد.

تاد آدم شایعه‌پراکنی است.
تاد به شایعه‌پراکن بودن معروف است.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، که بر پایهٔ حروف الفبا مرتب شده‌اند، مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *