معنی کلمه Frost به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of frost word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Frost به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه **frost** به معنای “یخ‌زدگی” است و برای توصیف آن لایه نازک و بلورهای یخی که روی سطوح سرد تشکیل می‌شود، به کار می‌رود. برای مثال:

– وقتی جان صبح به سمت ماشینش می‌رود، باید یخ‌های روی شیشه را بتراشد.
– فصل برداشت محصول با آمدن نخستین یخ‌بندان پایان می‌یابد. بعد از آن، گیاهان پژمرده می‌شوند و از بین می‌روند.
– اگر داخل فریزرتان یخ زیادی جمع شود، باید آن را یخ‌زدایی کنید. (این اتفاق معمولاً در فریزرهای قدیمی می‌افتد.)
– برای یخ‌زدایی فریزر، درِ آن را باز می‌گذارید تا یخ‌ها آب شوند. (در این جمله کلمه **defrost** به عنوان فعل استفاده شده است.)
– در زمستان برای پاک کردن یخ شیشه‌های خودرو، می‌توانید از دستگاه یخ‌زدای ماشین استفاده کنید.

همچنین کلمه **frost** به عنوان فعل هم کاربرد دارد، اما معمولاً زمانی به کار می‌رود که روی کیک را با خامه یا مواد شیرین بپوشانیم:

– او با مهارت زیادی روی کیک را پوشاند.
– کیک را already پوشاندی؟
– امروز صبح روی کیک را پوشاندم.

کلمه **frosting** نیز یک اسم است و به آن لایه شیرینی گفته می‌شود که روی کیک می‌مالند:

– من فراستینگ شکلاتی را دوست دارم.
– آیا شما هم فراستینگ روی کیک را دوست دارید؟

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ «واژه‌های کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *