امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Fly به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه «پرواز» به معنای حرکت در هوا است. خیلی چیزها هستند که در آسمان پرواز میکنند.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| fly
پرواز کن |
flew
پرواز کرد |
flown
پرواز کرده |
پرندهها در آسمان پرواز میکنند.
خیلی از حشرات هم میتوانند پرواز کنند.
هواپیماها بین شهرها و کشورها جابهجا میشوند.
آیا تو هم دوست داری پرواز کنی؟
تا حالا سوار هواپیما شدهای؟
یا تا به حال بادبادک هوا کردهای؟ بادبادک بازی یعنی اینکه بادبادکت را در آسمان به پرواز درآوری.
یک بادکنک پر از هلیوم هم میتواند خیلی بالا برود.
همین الآن یک هلیکوپتر از بالای خانۀ من به سمت بیمارستان پرواز کرد.
گاهی هم کلمۀ “پرواز” را در موقعیتهای دیگری به کار میبریم:
زمان به سرعت میگذرد.
سالها خیلی تند میگذرند.
وقتی پنجره باز شد، تندباد باعث شد تمام کاغذهای روی میز من به این سو و آن سو پراکنده شوند.
وقتی ماشینی خیلی تند حرکت میکند، انگار در حال پرواز است.
همین الان یک ماشین پلیس با سرعت زیاد رد شد تا کسی را دنبال کند.
اجازه نده یک فرصت خوب از دست برود.
من باید بروم. (یعنی باید الآن راه بیفتم.)
کلمۀ “flight” یک اسم است:
پرنده وقتی از جایی میرود، پرواز را شروع میکند.
انسانها قبل از اینکه پرواز ممکن شود، فقط در رویای آن بودند.
آیرودینامیک، دانش مطالعهی پرواز است.
پرواز از آمریکا به اروپا حدود شش تا هفت ساعت طول میکشد، بستگی دارد از کدام شهر بروی و به کجا برسی.
وقتی “fly” به عنوان اسم به کار میرود، معمولاً به یک مگس یا زیپ شلوار اشاره دارد:
هر جا غذا باشد، مگسها هم پیدا میشوند.
بعضی مگسها بیماری را منتقل میکنند.
یک مگس توی اتاق است و صدای وزوزش شنیده میشود.
زیپ شلوارت را چک کن که بسته باشد.
فکر کنم زیپ شلوارت باز است.
زیپت را ببند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
