بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه First به فارسی با مثالهای کاربردی
کلمه «اول» یک عدد ترتیبی است که برای نشان دادن رتبهی چیزی یا کسی در یک لیست استفاده میشود. اگر چیزی «اول» باشد، یعنی در ابتدای فهرستی قرار دارد که بقیه بعد از آن میآیند.
پاملا اول صف است. او نفر اول است.
مانوئل در کلاسش اول است. (یعنی با توجه به نمرههایش، بهترین دانشآموز محسوب میشود.)
امروز دانشآموزان در کلاس سخنرانی میکنند. چه کسی اول صحبت میکند؟
چه کسی دوست دارد اول برود؟
آیا میخواهی اول باشی؟
وقتی با ماشین دندهای رانندگی میکنی، پایینترین دنده، دنده یک است. از دنده یک به دنده دو تغییر بده.
این اولین باری است که دایان غذای هندی میخورد. او قبلاً هرگز این غذا را نخورده است.
محمد تا به حال به تماشای بازی بیسبال نرفته بود. این اولین تجربهی اوست.
ریچارد همیشه در هر کاری اصرار دارد که اول باشد.
او دوست دارد اول باشد.
او از اینکه اول باشد لذت میبرد.
اولویت با کارهای مهم است. (یعنی باید قبل از هر کار دیگری، به مهمترین مسئولیتها رسیدگی کنیم.)
متمم اول قانون اساسی آمریکا، آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی مذهب و آزادی مطبوعات را تضمین میکند.
اولین کسانی که به محل حادثه میرسند، به آسیبدیدگان کمک میکنند.
داشتن جعبه کمکهای اولیه در دسترس، ایده خوبی است برای وقتی که کسی آسیب میبیند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههای انگلیسی که با حرف A آغاز میشوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، که بر اساس حروف الفبا مرتب شده، مراجعه کنید.
