معنی کلمه Feelings به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of feelings word

بیایید یک واژه تازه انگلیسی را امروز یاد بگیریم!

ترجمه کلمه Feelings به فارسی با مثالهای کاربردی

کلمه “احساسات” (feelings) شباهت زیادی به کلمه “هیجانات” (emotions) دارد. معمولاً از این کلمه زمانی استفاده می‌کنیم که کسی باعث ناراحتی فرد دیگری شود، یا وقتی شخصی به کسی یا چیزی وابستگی عاطفی عمیقی دارد.

او هنوز هم احساسات پرقدرتی نسبت به او دارد. (یعنی هنوز دوستش دارد.)
او دیگر هیچ حس و حالی نسبت به او ندارد. (یعنی دیگر دوستش ندارد.)
وقتی یکی از همکارانش در مورد مدل مویش نظر منفی داد، تونی دلش شکست.
خوزه با گفتن این که کلوچه‌های بیانکا شل و بی‌مزه است، دل او را شکاند.
متأسفم اگر باعث ناراحتی تو شدم.

 
اگر حرف “s” را از آخر کلمه “feelings” بردارید، معنای آن کاملاً عوض می‌شود. در این حالت، “feeling” ممکن است به یک حس فیزیکی اشاره کند…

وقتی دندانپزشک به تو بی‌حسی می‌دهد، دیگر هیچ دردی در آن دندان احساس نمی‌کنی.
وینس هیچ حسی در پاهایش ندارد. او از کمر به پایین فلج است.

 
… یا می‌توانید از کلمه “feeling” برای بیان یک پیش‌بینی یا ایده استفاده کنید:

احساس می‌کنم این کار نتیجه‌ی بسیار خوبی خواهد داشت.
نظرت در مورد سفر به پاناما در تابستان امسال چیست؟ (در این جمله، استفاده از “s” در انتهای کلمه هم مشکلی ندارد.)

 
توجه کنید: در تمام مثال‌های بالا، “feeling” یا “feelings” به عنوان اسم به کار رفته است. این با زمانی که “feel” به صورت فعل استمراری (فعل ingدار) استفاده می‌شود، تفاوت دارد:
حالت چطور است؟ (چه احساسی داری؟)
در این پرسش، “feel” یک فعل است.
 
 

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی به‌همراه معنی و مثال، که بر اساس حروف الفبا مرتب شده، مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *