امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Fail به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی کسی در کاری شکست میخورد، یعنی به چیزی که برایش تلاش کرده نرسیده است. یک فرصت از دست رفته یا هیچ دستاوردی به دست نیامده است. کلمه “شکست خوردن” نقطهٔ مقابل “موفق شدن” است.
این جملهها نمونههایی از نحوهٔ استفاده از “شکست خوردن” به عنوان یک فعل هستند:
– تام در امتحان ریاضی مردود شد. (زمان گذشته)
– تینا نتوانست شغل مورد علاقهاش را به دست آورد.
– تری اگر درس بخواند، در مدرسه شکست نمیخورد. (زمان آینده، منفی)
– تاد نمیتواند سر وقت به محل کار برسد. (زمان حال)
– دو گروه نتوانستند با هم به توافق برسند.
– فیلمی که دیدیم، نتوانست انتظارات ما را برآورده کند.
– آن رستوران نتوانسته است شهرتش در زمینهٔ غذاهای خوب را حفظ کند.
– در طول طوفان برق قطع شد. (یک قطعی برق رخ داد.)
– کسبوکار آنها بعد از شش ماه ورشکست شد.
– ماوس کامپیوترم در حال از کار افتادن است. باید یک جدید بخرم. (ماوس کامپیوترم درست کار نمیکند.)
کلمهٔ “شکست” یک اسم است و میتواند به یک شخص یا یک چیز اشاره کند:
– ورشکستگی کسبوکارهای کوچک در آمریکا بسیار معمول است.
– ازدواج باب و مارتا به شکست انجامید.
– برتا هرگز نتوانست از شکستش در کالج جبران کند.
– پروژه با شکست به پایان رسید.
– دیشب قطعی برق داشتیم. (قطع برق یعنی برقی در کار نباشد.)
– گاهی شکستها درسهای مهمی برای موفقیتهای آینده میدهند.
توجه داشته باشید: این روزها کلمهٔ “شکست” به صورت عامیانه، به عنوان یک نظر کوتاه دربارهٔ هر چیزی که خراب پیش میرود یا انتظارات را برآورده نمیکند، استفاده میشود. ممکن است این کلمه را در توییتها، پیامهای فضای مجازی، فیسبوک و دیگر رسانههای اینترنتی ببینید. این نوع استفاده غیررسمی است و به احتمال زیاد یک مد زودگذر است.
شکست! LOL. (یعنی “با صدای بلند بخند”)
شکست عظیم! (عظیم = بزرگ)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
