امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم!
ترجمه کلمه Enter به فارسی با مثالهای کاربردی
ورود به یک مکان یا شروع یک فعالیت را میگوییم. از این واژه برای ساختمانها، کارها، رابطهها، بحثها، مدرسهها و رقابتها استفاده میشود.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| enter
وارد شدن |
entered
وارد شد |
entered
وارد شده |
والتر و سایمون با هم توافق کردند تا در یک کسبوکار جدید شریک شوند.
برونو پارسال در دانشکدهٔ حقوق ثبتنام کرد.
وقتی هلن وارد زندگی آن مرد جوان شد، همه چیز بهتر شد.
ازدواج چیزی نیست که بتوانی به سادگی و بدون فکر پا در آن بگذاری.
ایالات متحده در چه سالی به جنگ جهانی دوم پیوست؟
کنسوئلا قصد دارد در یک مسابقه زیبایی شرکت کند.
اسمت را در قرعهکشی بنویس، شانس برنده شدن یک ماشین رایگان را داشته باش.
برای برنده شدن باید ثبتنام کنی.
وارد کردن اطلاعات شخصی در فرم درخواست لازم است.
الان حوصلهٔ شروع یک بحث طولانی را ندارم.
میتوانی از در اصلی داخل ساختمان شوی.
قبل از ورود در بزن.
کلمهٔ entrance به معنی «ورودی» یک اسم است. به جایی گفته میشود که از آن وارد میشوی.
ورود او به دانشکده حقوق خیلی آسان نبود.
قبل از پذیرش در مدرسه، ممکن است مجبور باشی در یک آزمون ورودی شرکت کنی.
تافل یک آزمون ورودی است.
لوری وقتی به مهمانی رسید، با ظاهری چشمگیر وارد شد. (entrance = ورود)
آیا میدانی ورودی این ساختمان کجاست؟
در ورودی پارکینگ متصدیی هست که پول پارک را از تو میگیرد.
کلمهٔ entry هم یک اسم است و معنایی بسیار نزدیک به entrance دارد.
من به دنبال یک شغل سطح پایه در این شرکت هستم.
آیا موقعیت شغلی سطح مبتدی خالی دارید؟
ورود موفقیتآمیز یک نفر به دنیای بازیگری میتواند بسیار سخت باشد.
اگر میخواهی در مسابقه شرکت کنی، باید فرم ثبتنام را پر کنی.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.
