حتوا:
گاهی در زندگی با افرادی روبرو میشویم که در ابتدا کاری کوچک و ساده برایمان انجام میدهند، اما در ادامه، انتظار پاداشهای بزرگ و نامتعارفی دارند. ضربالمثل “خر بیار و باقالی بار کن” دقیقاً به همین موقعیت اشاره دارد. این عبارت در موقعیتهایی به کار میرود که یک لطف کوچک، بهانهای برای درخواستهای بزرگتر و سنگینتر شود.
این مثل قدیمی داستان کسی را حکایت میکند که ابتدا از دیگری میخواهد خرش را برای کار سبکی به او قرض دهد. وقتی صاحب خر موافقت میکند، فرد درخواست کننده با گستاخی میگوید: “حالا که خر را آوردی، خوب است بار آن را هم از باقالیهای خودت پر کنی!” اینجا دیگر یک کمک کوچک، به یک تقاضای بزرگ و نابجا تبدیل شده است.
در روابط روزمره، این ضربالمثل یادآور میشود که مراقب افرادی باشیم که با یک محبت کوچک، دنبال منافع بزرگ هستند و میخواهند از سادگی و مهربانی دیگران سوءاستفاده کنند.

در این نوشته، داستان و مفهوم ضربالمثل معروف ایرانی «خر بیار و باقالی بار کن» را بررسی میکنیم. در ادامه با ما همراه باشید.
معنی و ریشه ضرب المثل خر بیار و باقالی بار کن
۱- این ضربالمثل زمانی به کار میرود که کسی از سوی فردی قدرتمندتر تحت ستم قرار میگیرد و به دلیل ناتوانی در مقابله، چارهای جز پذیرش ندارد.
۲- منظور این است که گاهی ناگزیری کاری را که به تو تحمیل شده انجام دهی، حتی اگر بخواهی از آن سر باز زنی.
داستان وریشه ضرب المثل خر و باقالی
مردی مقدار بسیار زیادی باقالی جمع آوری کرده بود و کنار انبوه آن خوابیده بود. شخص دیگری که اهل زورگیری و دزدی بود، به آنجا آمد و شروع کرد به ریختن باقالیها در ظرف خود. صاحب باقالی از خواب بیدار شد تا دزد را دستگیر کند. بین آن دو درگیری فیزیکی پیش آمد و در پایان، دزد موفق شد صاحب باقالی را به زمین بزند و روی سینهی او بنشیند و گفت: ای آدم ناعادل، من فقط میخواستم مقدار کمی از باقالیهایت را بردارم، اما حالا که اوضاع اینطور شد، تو را میکشم و همهی باقالیها را با خود میبرم. صاحب باقالی که فهمید توان مقابله با او را ندارد، گفت: وقتی پای جانم در میان است، برو الاغت را بیاور و باقالیها را بار کن.
