گاهی فاصله بین کار درست و نادرست، تنها به اندازه چهار انگشت است 👋
این جمله به ما یادآوری میکند که مرز بین حق و ناحق میتواند بسیار باریک و نزدیک باشد. گاهی تنها یک فکر کوچک یا یک تصمیم ناگهانی میتواند ما را از مسیر درست منحرف کند. این چهار انگشت نماد همان فاصلهی کوتاهی است که بین عقل و احساس، بین صبر و عجله، و بین راستی و ناراستی وجود دارد.
پس باید همیشه هوشیار باشیم و پیش از هر کاری، خوب فکر کنیم تا مبادا به آسانی از حق دور شویم و به ناحق نزدیک گردیم.

در این نوشته، میخواهیم معنی، پیشینه و مفهوم اصیل این ضربالمثل کهن ایرانی را بررسی کنیم. با ما در ندابلاگ همراه باشید.
از حق تا ناحق چهار انگشت فاصله است یعنی چه؟
این سخن حکیمانه از گفتار گهربار حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) گرفته شده است. ایشان در خطبه ۱۴۱ نهج البلاغه میفرمایند:
«مراقب باشید آنچه را مردم پشت سر افراد می گویند، نپذیرید ( از شنیدن غیبت، برحذر باشید) سخنان باطل فراوان است، ولی سخنان باطل از بین رفتنی است، و آنچه می ماند كردار انسان است. چرا كه خدا شنوا و شاهد است، بدانید كه بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت، فاصله نیست.»
یکی از شنوندگان پرسید: چطور بین راست و ناراست فقط به اندازه چهار انگشت فاصله است؟
امام (علیه السلام) انگشتان خود را کنار هم قرار داد و بین گوش و چشم خود گذاشت و سپس فرمودند:
« الباطل ان تقول سمعت، والحق ان تقول رایت؛ باطل آن است كه بگویی شنیدم، و حق آنست كه بگویی دیدم»
پس معنای این سخن کاملاً روشن است: فاصله بین گوش و چشم انسان تقریباً به اندازه چهار انگشت است. حق این است که انسان چیزی را با چشمان خود ببیند و سپس باور کند، اما ناحق آن است که خودش ندیده باشد و فقط بر اساس شنیدههایش از دیگران تصمیم بگیرد.
در بسیاری از سفارشهای دینی آمده که اگر اشتباه برادر ایمانیات را دیدی، آن را نادیده بگیر و از آن گذر کن. اما وقتی کسی خودش آن کار نادرست را ندیده، فقط از زبان دیگران میشنود و باور میکند، کار درستی انجام نداده است. بدتر از آن وقتی است که این حرفِ شنیده شده ولی دیده نشده را میان مردم پخش کند. در این صورت، حقوق مردم بسیار سنگینی بر عهدهی فرد میافتد و اگر آن را جبران نکند، باید از پیامدهای کار خود بترسد.
