این ضربالمثل برای زمانی به کار میرود که کسی در انجام کاری زیادهروی کند و باعث ایجاد مشکل یا دردسر برای خود و دیگران شود.
داستان پشت این مثل این است: روزی آشپزی قصد داشت برای مهمانانش آش بپزد. او به جای رعایت اعتدال، مقدار زیادی چوب در زیر دیگ آش گذاشت تا غذا زودتر بپزد. اما به دلیل حرارت بسیار زیاد، نه تنها آش ته دیگ سوزاند، بلکه دود و بوی بدی هم فضای آشپزخانه را پر کرد. در نهایت، هم غذا خراب شد و هم مهمانان ناراضی ماندند.
این حکایت به ما یادآوری میکند که در هر کاری، حتی اگر قصدمان خوب باشد، باید میانهروی را رعایت کنیم. گاهی تلاش بیش از اندازه و بدون برنامهریزی، نتیجهای جز ضرر و زیان ندارد. مثل کسی که برای کمک به دیگران، خودش را به دردسر میاندازد، یا کسی که در کارش چنان سخت میگیرد که نتیجه مطلوب از بین میرود.
پس این ضربالمثل به زبان ساده میگوید: در هر کاری تعادل را حفظ کن تا هم به هدف برسی و هم باعث آزار خود و دیگران نشوی.

در این نوشته میخواهیم ببینیم این ضربالمثل قدیمی و اصیل ایرانی چه معنایی دارد و چه مفهومی را میرساند. با ما در ندابلاگ همراه باشید.
معنی آش دهانسوزی نیست یعنی چه؟
1- اول باید بفهمیم آش دهانسوز یعنی چه. این کنایه از چیزی است که خیلی دوستش داریم و برایمان جذاب است. حتما برایتان پیش آمده؛ وقتی غذایی خوشمزه و خوشبو باشد، دیگر نمیتوانیم صبر کنیم تا خنک شود. همان موقع داغداغ آن را میخوریم و میگوییم: چه آش دهانسوزی! یعنی چقدر خوشمزه بود.
حالا وقتی کسی میگوید آش دهانسوزی نبود، یعنی چه؟ یعنی آن چیز آنقدرها هم که فکر میکردیم خوب و دلچسب نبود. بهتر شد که از آن گذشتیم!
2- یعنی چیزی که مرا به سمت خودش بکشد، در آن وجود نداشت.
3- بعضی از ایرانیها این ضربالمثل را قبل از ازدواج هم به کار میبرند. مثلاً وقتی کسی به آنها پیشنهاد ازدواج میدهد، اما چون علاقهای به آن شخص ندارند، میگویند: آش دهانسوزی نیست و به درد ما نمیخورد!
4- این ضربالمثل کنایه از این است که چیزی برای آدم غیرقابل تحمل است و نمیتواند با آن کنار بیاید.
5- مثل آن آش خوشمزه نیست که مجبور باشی با وجود داغ بودن، با اشتیاق بخوری. برعکس، سرد و بیمزه است.
6- این اصطلاح را در مورد آدمهایی هم به کار میبرند که در برخورد با دیگران خشک و سرد هستند و گرمی و جذابیتی در رفتارشان نیست.
بیشتر بخوانید: ضربالمثل با آش
اختصاصی-ندابلاگ
