معنی ضرب المثل ” آدم ترسو هزار بار می میرد ” + داستان

معنی ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد

انسان‌های ترسو مدام در اضطراب به سر می‌برند. آنها قبل از اینکه اتفاق ناگواری حتی رخ دهد، بارها و بارها در ذهن خود آن را مجسم می‌کنند و از فرط ترس، انگار که جان خود را از دست داده‌اند.

این ضرب‌المثل به این موضوع اشاره دارد که آدم ترسو، به جای یک بار مردن (که سرنوشت همه است)، دائماً در حال مردن است. هر صدای بلند، هر موقعیت جدید و هر احتمال خطرناکی، باعث می‌شود قلبش از ترس بتپد و احساس کند که زندگی‌اش به پایان رسیده است. در واقع، آنها با ترسیدن از چیزی که هنوز رخ نداده، آرامش و لذت زندگی در لحظه حاضر را از خود می‌گیرند.

پس این مثل به ما یادآوری می‌کند که ترسیدن بیش از حد، خودش نوعی عذاب و مرگ تدریجی است و کسی که شجاع باشد، حتی اگر فقط یک بار، اما با عزت و آرامش زندگی می‌کند.

معنی ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد

در این نوشته، داستان و مفهوم ضرب‌المثل ایرانی «آدم ترسو هزار بار می‌میرد» را که در کتاب نگارش پایه یازدهم آمده است، بررسی می‌کنیم. همراه ندابلاگ بمانید.

معانی ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد

کسی که از انجام کاری می‌ترسد و به خاطر ترسش، آن را انجام نمی‌دهد، همیشه در اضطراب و نگرانی زندگی خواهد کرد. چنین فردی نه تنها به موفقیت نمی‌رسد، بلکه از زیبایی‌ها و لذت‌های زندگی نیز بی‌بهره می‌ماند و در واقع، بارها و بارها در عذاب است.
در مثل هم آمده است: آدم ترسو هزار بار می‌میرد.
یعنی فرد ترسو پیش از شروع هر کار، آن‌قدر درگیر ترس و دلهره می‌شود که دیگر توان عمل کردن را از دست می‌دهد. در نتیجه، هیچ گاه به موفقیت دست پیدا نمی‌کند.

ایموجی این ضرب المثل 😱1000⚰️

انسان ترسو بارها و بارها پیش از مرگ واقعی‌اش، در ترس و وحشت از رویدادهای آینده زندگی می‌کند. این مفهوم در زبان انگلیسی به این صورت بیان می‌شود:
A coward dies a thousand times before his death

**مثالی برای درک بهتر:**
فرض کنید باید به یک سفر کاری مهم بروید، یک پروژه دانشگاهی را انجام دهید، در یک کنفرانس علمی سخنرانی کنید، مسئولیت یک گروه را بپذیرید، در یک شرکت معروف کار کنید یا یک مهمانی بزرگ برگزار کنید. در نگاه اول، این کارها ممکن است سخت و غیرممکن به نظر برسند. در نتیجه، ممکن است از شروع آنها بترسید، انجامشان را به دیگران واگذار کنید یا فکر کنید که توانایی انجامشان را ندارید.
اما اگر فقط شروع کنید و قدم در مسیر بگذارید، به تدریج متوجه خواهید شد که همه چیز آسان‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کردید.

2 داستان در مورد ضرب المثل آدم ترسو هزار بار می میرد

دو روایت مختلف درباره‌ی ریشه‌ی این ضرب‌المثل وجود دارد.

داستان شماره 1 – سرباز ترسو 

در دوران جنگ، وقتی همه برای حفظ میهن به جبهه می‌رفتند، جوانی زندگی می‌کرد که از رفتن به جنگ واهمه داشت. از طرفی، باید به سربازی می‌رفت و این موضوع او را بسیار می‌ترساند. ترس از مرگ، خواب و آرامش را از او گرفته بود و مدام در اضطراب به سر می‌برد.

بالاخره تصمیم گرفت به هر قیمتی از این کار فرار کند. روزی به فکر نقشه‌ای افتاد: داخل پوتین‌هایش مقدار زیادی سنگ‌ریزه و شن ریخت و مسافت زیادی را با درد و رنج پیاده روی کرد تا پاهایش آسیب ببیند و از خدمت معاف شود. پس از چند روز، پاهایش ورم کرد و با همین بهانه توانست معافیت بگیرد و در خانه بماند.

اما ماجرا به همین جا ختم نشد. کمک‌کمک ورم پاهایش بیشتر شد و درد غیرقابل تحملی پیدا کرد. وقتی نزد دکتر رفت، متوجه شد آسیب جدی به پاهایش وارد شده و چاره‌ای جز قطع کردن آن‌ها نیست. اول بخشی از یک پا و سپس بخش دیگری قطع شد، اما زخم‌ها بهبود نیافتند و هر بار بخش بیشتری از پایش را از دست داد. در پایان، به دلیل همان زخم اولیه، جان خود را از دست داد.

پیام داستان: اگر این جوان از همان ابتدا با شجاعت به جبهه می‌رفت و از وطنش دفاع می‌کرد، شاید هرگز به چنین سرنوشت تلخی دچار نمی‌شد. حتی اگر در راه میهن کشته می‌شد، با افتخار شهید می‌شد و مقامی والا پیدا می‌کرد.

برگرفته از داستان واقعی
پیشنهادی: ضرب‌المثل “با آدم…”

انشا و داستان شماره 2 – سایه ترس

شب تاریکی بود و همه چیز در سکوت فرورفته بود. پسر کوچولو در تختش خوابیده بود که ناگهان چشمش به موجودی عجیب افتاد: هیولایی بزرگ با شاخ‌های دراز و ترسناک. ترس تمام وجودش را فراگرفت و قلبش به تندی می‌زد. با خودش فکر می‌کرد: “اگر این هیولا مرا بخورد چه؟ شاید مرا ببرد و فردا صبح پدر و مادرم مرا در تخت نیابند. اگر به من حمله کند، چه کار می‌توانم بکنم؟” این افکار ترسناک آنقدر ادامه پیدا کرد که او سرش را زیر پتو پنهان کرد و تا صبح حتی یک لحظه هم نخوابید.

وقتی خورشید طلوع کرد و نور روز اتاق را روشن کرد، پسرک کم‌کم و با احتیاط سرش را از زیر پتو بیرون آورد. آنچه دید او را شوکه کرد: همان چیزی که فکر می‌کرد هیولاست، فقط سایه لباسی بود که روی چوب رخت آویزان شده بود! اگر همان اول، وقتی ترسیده بود، چراغ را روشن می‌کرد و دنبال علت ترسش می‌گشت، می‌توانست تمام شب را با آرامش بخوابد.

حدیث از امام علی (ع)

امام علی علیه السلام می‌فرمایند:
إذا هِبتَ أمراً فَقَع فیهِ فإنَّ شِدَّةَ تَوَقّیهِ أعظَمُ مِمّا تَخافُ مِنهُ.
هرگاه از کاری ترسیدی، خود را درون آن بینداز، زیرا سخت‌تر و بزرگ‌تر از خود آن کار، ترسیدن از آن است.

گاهی پیش می‌آید که از انجام کاری می‌ترسیم و حس می‌کنیم ممکن است نتیجه‌ی خوبی نداشته باشد. اما جالب است بدانید که در بسیاری از مواقع، همین ترس و نگرانی از انجام کار، بیشتر از خود آن کار به ما آسیب می‌زند.
اگر شجاعت به خرج دهیم و قدم در راه بگذاریم، می‌بینیم که آن کار آنقدرها هم که فکر می‌کردیم سخت یا ترسناک نبوده است.
پس بهتر است به جای فرار از چالش‌ها، با اعتماد به نفس با آنها روبرو شویم.

**پیشنهاد:**
خواندن ضرب‌المثل‌های ایرانی بیشتری می‌تواند درک بهتری از این گونه مفاهیم به شما بدهد.

**بازآفرینی و گسترش:**
آدم ترسو هزار بار می‌میرد.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *