سلام به همه دوستان عزیزی که در حال یادگیری زبان هستند! امروز میخواهم درباره یکی از کلماتی با شما صحبت کنم که به نظر ساده میرسد، ولی بسیار پرکاربرد و گاهی اوقات باعث سردرگمی میشود: معادل کلمه «در» در زبان آلمانی. در فارسی، این کلمه معانی و جایگاههای مختلفی دارد؛ مثلاً میگوییم «در خانه»، «در داخل» یا حتی «در بیرون». این تنوع معنا ممکن است در ابتدا باعث شود که شما در پیدا کردن معادل صحیح آن در آلمانی کمی گیج شوید. اما جای نگرانی نیست! در اینجا همراه هم هستیم تا این موضوع را به زبانی ساده و مرحله به مرحله یاد بگیریم. برای آشنایی با مراکز خوب آموزش زبان آلمانی در یزد، میتوانید به صفحه بهترین آموزشگاه زبان آلمانی در یزد سر بزنید.
**آنچه در این نوشته میخوانید:**
– مقدمه: چرا «در» اهمیت دارد؟
– معنیهای اصلی «در» در فارسی و برابرهای آلمانی آن
– بررسی دقیق واژههای آلمانی برای «در»
1. In (به معنای در داخل یا درون)
2. An (به معنای در کنار، لبه یا روی سطحی عمودی)
3. Auf (به معنای روی یک سطح افقی)
4. Zu (به معنای به سمت یا به)
5. die Tür (به معنای درب)
6. پیشوندهایی مانند ver-, be-, ent- (پیشوندهای «در» در آلمانی)
– جملههای کاربردی با «در»
– عبارتهای رایج آلمانی با «در»
– تمرینهای عملی برای یادگیری بهتر
– نتیجهگیری
– پرسشهای متداول (FAQ)
**واژه «در» به زبان آلمانی چه معانی دارد؟**
**چطور میتوان از «در» در جملههای آلمانی استفاده کرد؟**
**آیا «در» در عبارتهای ویژه آلمانی هم به کار میرود؟**
مقدمه: چرا «در» اینقدر مهم است؟
کلمه “در” یکی از پرکاربردترین واژهها در گفتگوهای روزانه و نوشتههای مختلف است. همانند افعال “بودن” و “داشتن”، اگر معنی و نحوه استفاده از “در” را به خوبی بلد نباشیم، نمیتوانیم مفهوم مورد نظر خود را به درستی منتقل کنیم. بنابراین بهتر است با دقت به آن نگاه کنیم و معادل آلمانی آن را به خوبی بیاموزیم.
معانی اصلی «در» در فارسی و معادلهای آن در آلمانی
پیش از آنکه وارد جزئیات شویم، بد نیست یک نگاه کلی به معناهای گوناگونِ حرف «در» در فارسی بیندازیم و ببینیم هرکدام در زبان آلمانی چه معادلی دارند.
| کاربرد «در» در فارسی | معنی | معادل آلمانی رایج | مثال فارسی | مثال آلمانی |
|---|---|---|---|---|
| مکان (داخل) | داخل یک فضا یا شی | in | من در خانه هستم. | Ich bin im Haus. |
| مکان (روی/کنار) | روی یک سطح یا کنار چیزی | auf / an | کتاب در روی میز است. | Das Buch liegt auf dem Tisch. |
| درب | ورودی یا خروجی | die Tür | در باز است. | Die Tür ist offen. |
| بیان محدودیت | محدود به یک بازه زمانی یا مکانی | in / zu | در این مدت | In dieser Zeit |
| پیشوند (در ترکیب با فعل یا اسم) | تشکیل کلمه مرکب | ver-, be-, ent- | درخواست دادن | beantragen |
بررسی دقیق واژههای آلمانی برای «در»

بیایید نگاهی دقیقتر به هر یک از این واژههای هممعنی بیندازیم تا بهتر بفهمیم هر کدام چطور و در چه موقعیتی در زبان آلمانی به کار میروند.
1. In (در داخل، در درون)
کاربرد اصلی کلمه “in” برای نشان دادن قرار گرفتن در داخل یک مکان یا فضا است. این کلمه میتواند با دو حالت مفعولی یا مکی به کار رود که بستگی به این دارد که حرکت در جمله وجود داشته باشد یا نه.
**وقتی حرکت نداریم (حالت مکی):**
در این حالت، شخص یا شیء در یک مکان ثابت قرار دارد و جابجایی اتفاق نمیافتد.
* مثال: Ich bin in der Schule. (من در مدرسه هستم.) – در این جمله از “in” با حالت مکی استفاده شده چون فعل “بودن” (sein) نشان میدهد که حرکتی در کار نیست.
* مثال: Das Buch ist in dem Schrank. (کتاب در کمد است.)
نکته کاربردی: در مکالمات معمولی، ما اغلب “in dem” را به “im” و “in das” را به “ins” کوتاه میکنیم. مثلاً به جای گفتن “in dem Haus” میگوییم “im Haus” (در خانه).
**وقتی حرکت داریم (حالت مفعولی):**
در این حالت، یک حرکت به سمت داخل یک مکان انجام میشود.
* مثال: Ich gehe in die Schule. (من به مدرسه میروم.) – اینجا “in” با حالت مفعولی به کار رفته چون فعل “رفتن” (gehen) بیانگر حرکت به طرف داخل مدرسه است.
* مثال: Er legt das Buch in den Schrank. (او کتاب را در کمد میگذارد.) – در اینجا نیز کتاب به سمت داخل کمد حرکت میکند.
**موارد دیگر استفاده از “in”:**
* مکانهای سربسته: in der Stadt (در شهر)، in einem Raum (در یک اتاق)
* نام کشورها و قارهها (وقتی با حرف تعریف به کار میروند): in der Türkei (در ترکیه)، in den USA (در آمریکا)
* بیان زمان: in einer Stunde (در یک ساعت آینده / یک ساعت دیگر)، in diesem Jahr (در امسال)
2. An (در کنار، در لبه، روی یک سطح عمودی)
وقتی میخواهیم بگوییم چیزی روی یک سطح عمودی قرار دارد یا در مجاورت چیزی است، از حرف اضافه “an” استفاده میکنیم. این حرف اضافه میتواند با حالت داتیو یا آکوزاتیو به کار رود.
هنگامی که حرکت در کار نباشد و چیزی در جای خود ثابت باشد (داتیو):
مثال: Das Bild hängt an der Wand. (عکس به دیوار آویزان است.) – در اینجا “an” با داتیو آمده، چون عکس حرکت نمیکند.
مثال: Wir stehen am Fenster. (ما کنار پنجره ایستادهایم.) (am = an + dem)
هنگامی که حرکت به سمت چیزی وجود داشته باشد (آکوزاتیو):
مثال: Ich hänge das Bild an die Wand. (من عکس را به دیوار آویزان میکنم.) – اینجا “an” با آکوزاتیو میآید، چون حرکت به سمت دیوار انجام میشود.
مثال: Er geht an den Tisch. (او به سمت میز میرود.)
موارد استفاده از “an”:
سطوح عمودی: an der Tür (کنار در)، an der Tafel (روی تخته)
رودخانهها و کنار دریا: an der Mosel (کنار رود موزل)، am Meer (کنار دریا)
ایستگاهها و مکانهای مشخص: am Bahnhof (در ایستگاه قطار)
3. Auf (در روی، روی یک سطح افقی)
وقتی کلمه “روی” به یک سطح صاف و افقی اشاره میکند، از حرف اضافه “auf” در زبان آلمانی استفاده میشود. این حرف اضافه دو حالت مختلف دارد.
اگر حرکت و جابجایی در کار نباشد (حالت داتیو):
مثال: لپتاپ روی میز قرار گرفته است.
مثال: گربه روی کاناپه خوابیده است.
اگر حرکت به سمت یک سطح وجود داشته باشد (حالت آکوزاتیو):
مثال: من لپتاپ را روی میز میگذارم.
مثال: بچه روی تخت میپرد.
موارد استفاده از “auf”:
– برای سطوح افقی:
مانند “روی زمین”، “روی خیابان”
– برای برخی مکانهای عمومی مشخص:
مانند “در بازار”، “در روستا”
4. Zu (به سمت، به)
گاهی اوقات حرف اضافه «در» در فارسی معنی «به سمت» یا «به» میدهد، مخصوصاً وقتی درباره افراد یا ساختمانها صحبت میکنیم. در آلمانی برای بیان این مفهوم از کلمه «zu» استفاده میشود که همیشه با حالت داتیو به کار میرود.
مثال: Ich gehe zum Arzt. (من پیش دکتر میروم.) (zu + dem = zum)
مثال: Wir fahren zur Post. (ما به اداره پست میرویم.) (zu + der = zur)
مثال: Er kommt zu mir. (او پیش من میآید.)
موارد استفاده از «zu»:
– وقتی درباره افراد صحبت میکنیم: zu meinem Freund (پیش دوستم)
– وقتی درباره ساختمانها حرف میزنیم (نه داخل ساختمان): zum Bahnhof (به ایستگاه قطار)، zur Bank (به بانک)
– برای بیان جهت: nach Hause gehen (به خانه رفتن) – zu Hause sein (در خانه بودن)
5. die Tür (درب)
اگر منظور از کلمه “در”، همان درِ ورودی یا خروجی باشد، در زبان آلمانی از کلمه **die Tür** استفاده میکنیم. این واژه یکی از کلمات کلیدی مرتبط است که یادگیری ترجمهٔ “در” به آلمانی را برای شما آسانتر میکند.
مثال:
Die Tür ist geschlossen.
(در بسته است.)
مثال:
Mach die Tür auf!
(در را باز کن!)
اصطلاح:
vor der Tür stehen
(پشت در ایستادن)
مثال:
Der Winter steht vor der Tür.
(زمستان در راه است / پشت در است.)
6. پیشوند ver-, be-, ent- و… (پیشوند در به آلمانی)
گاهی اوقات در زبان فارسی، با اضافه کردن “در” به ابتدای یک فعل، معنای جدیدی به آن میدهیم. مثلاً “درخواست کردن” از فعل “خواستن” ساخته شده است. در زبان آلمانی هم مشابه این حالت وجود دارد و با اضافه کردن پیشوند به فعل، معنای آن تغییر میکند.
مثالها:
– درخواست: beantragen (که از be + tragen تشکیل شده)
– دریافت کردن: bekommen (که از be + kommen تشکیل شده)
– درک کردن: verstehen (که از ver + stehen تشکیل شده)
– دربرداشتن: enthalten (که از ent + halten تشکیل شده)
این پیشوندها گاهی معنای اصلی فعل را عوض میکنند و گاهی نیز بر شدت آن میافزایند. یادگیری این پیشوندهای پرکاربرد، کمک زیادی به درک بهتر معانی فعلها در زبان آلمانی میکند.
جملات کاربردی با «در»
برای اینکه بهتر بفهمید چطور از این کلمه در زبان آلمانی استفاده میشود، بیایید با هم چند جمله مهم و پرکاربرد را مرور کنیم:
من در یک دفتر کار میکنم.
اتوبوس در ایستگاه توقف میکند.
عکس روی دیوار نصب شده است.
کودکان در محل بازی مشغول بازی هستند.
من به طرف ایستگاه قطار راه میروم.
در باز است.
لطفاً در را ببندید.
دوستانم در مرخصی به سر میبرند.
ما در یک شهر کوچک ساکن هستیم.
او پشت میز نشسته و در حال مطالعه است.
او پارچه را روی میز قرار میدهد.
آیا این مطلب را در روزنامه دیدهای؟
من مدت یک ساعت است که در ایستگاه اتوبوس در انتظار هستم.
ما آخر هفته در پارک یکدیگر را ملاقات خواهیم کرد.
آیا به مرکز شهر میرویم؟
تلفن همراه روی رختخواب قرار دارد.
اتوبوس به طرف فرودگاه حرکت میکند.
او در را میزند.
در همین لحظه
به این صورت
اگر میخواهید اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در زبان آلمانی به دست آورید، میتوانید به سایت اینترنتی که معرفی شده است سر بزنید.

اصطلاحات رایج با «در» در آلمانی
زبان آلمانی پر از عبارتها و اصطلاحات کاربردی است و کلمهی “در” هم در خیلی از آنها دیده میشود. یادگیری این اصطلاحات به شما کمک میکند روانتر و طبیعیتر صحبت کنید و زبان آلمانی را بهتر بفهمید. این قسمت به شما کمک میکند تا معانی مختلف “در” در آلمانی را بهتر درک کنید.
in Eile sein (در عجله بودن، عجله داشتن)
مثال: Ich bin in Eile, ich muss jetzt gehen. (من عجله دارم، باید الان بروم.)
ins Schwarze treffen (به هدف زدن، درست حدس زدن)
مثال: Mit deiner Antwort hast du ins Schwarze getroffen. (با جوابت به هدف زدی.)
am Ball bleiben (پای کار ماندن، تلاش کردن)
مثال: Wenn du Erfolg haben willst, musst du am Ball bleiben. (اگر میخواهی موفق باشی، باید پای کار بمانی.)
am Ende der Welt (در انتهای دنیا، جایی دورافتاده)
مثال: Sie wohnen am Ende der Welt. (آنها در انتهای دنیا زندگی میکنند.)
auf die Nerven gehen (روی اعصاب رفتن، کلافه کردن)
مثال: Dein ständiges Beschweren geht mir auf die Nerven. (شکایتهای مداوم تو روی اعصاب من است.)
auf dem Laufenden sein/bleiben (در جریان امور بودن/ماندن)
مثال: Ich möchte immer auf dem Laufenden bleiben. (من میخواهم همیشه در جریان امور باشم.)
zur Sache kommen (سر اصل مطلب رفتن)
مثال: Lasst uns zur Sache kommen. (بیایید سر اصل مطلب برویم.)
die Tür einrennen (در را با عجله باز کردن، هجوم آوردن)
مثال: Die Leute haben die Tür eingerannt, um die Tickets zu bekommen. (مردم هجوم آوردند تا بلیطها را بگیرند.)
همانطور که مشاهده میکنید، کاربرد “در” در زبان آلمانی بسیار متنوع است و هر کدام از این اصطلاحات، مفهوم ویژهای را بیان میکنند. یک آموزشگاه خوب زبان آلمانی در کرج میتواند گزینهی مناسبی برای یادگیری این زبان باشد.
تمرینات عملی برای یادگیری بهتر
برای اینکه این نکات را بهتر یاد بگیرید، چند تمرین برایتان آماده کردهام. سعی کنید گزینه درست را انتخاب کنید:
**تمرین ۱: جای خالی را با حرف اضافه مناسب (in, an, auf, zu) پر کنید.**
1. Ich bin ____ Haus. (من در خانه هستم.)
2. Die Tasse steht ____ dem Tisch. (فنجان روی میز است.)
3. Wir gehen ____ Park. (ما به پارک میرویم.)
4. Das Bild hängt ____ der Wand. (عکس به دیوار آویزان است.)
5. Er fährt ____ der Arbeit. (او به سمت کار میرود.)
6. Die Kinder spielen ____ dem Garten. (بچهها در باغ بازی میکنند.)
7. Ich warte ____ dich. (من منتظر تو هستم.)
8. Der Zug fährt ____ Berlin. (قطار به سمت برلین میرود.)
9. Sie stellt die Blumen ____ den Balkon. (او گلها را روی بالکن میگذارد.)
10. Ich lese ein Buch ____ dem Bett. (من در رختخواب کتاب میخوانم.)
**پاسخها:**
1. im (in dem)
2. auf
3. in den
4. an
5. zur (zu der)
6. im (in dem)
7. auf
8. nach
9. auf
10. im (in dem)
—
**تمرین ۲: جملات فارسی زیر را به آلمانی ترجمه کنید.**
1. در باز است. (اشاره به درب)
2. من در اتاق هستم.
3. کتاب روی میز است.
4. او به مدرسه میرود.
5. ماشین در گاراژ است.
6. من به دکتر میروم.
7. نقشه روی دیوار آویزان است.
**پاسخها:**
1. Die Tür ist offen.
2. Ich bin im Zimmer.
3. Das Buch liegt auf dem Tisch.
4. Er geht in die Schule.
5. Das Auto ist in der Garage.
6. Ich gehe zum Arzt.
7. Die Karte hängt an der Wand.
این تمرینها به شما کمک میکنند تا کاربرد حروف اضافه را در موقعیتهای گوناگون تمرین کنید و به مرور زمان به شکل طبیعیتری از آنها استفاده کنید.
برای آشنایی با بهترین آموزشگاههای آلمانی در زنجان و شروع دوره آموزشی خود، به صفحه [بهترین آموزشگاه زبان آلمانی در زنجان] مراجعه کنید.
نتیجهگیری
همانطور که متوجه شدید، معادل کردن کلمه “در” در زبان آلمانی کار خیلی سادهای نیست و بستگی به مفهومی دارد که در جمله فارسی دارد. این کلمه میتواند به شکلهای مختلفی ترجمه شود. مثلاً:
– از **in** برای نشان دادن داخل یک مکان استفاده میکنیم.
– از **an** برای کنار چیزی یا روی یک سطح عمودی بهره میبریم.
– **auf** زمانی به کار میرود که چیزی روی یک سطح صاف و افقی قرار گیرد.
– **zu** وقتی استفاده میشود که حرکت به سمت یک شخص یا یک مکان خاص مد نظر باشد.
– و برای خود درِ فیزیکی از **die Tür** استفاده میکنیم.
علاوه بر این، با عبارتهای پرکاربرد و ترکیبهای فعلی که با این حرف اضافه ساخته میشوند نیز آشنا شدیم. امیدوارم این راهنمای کامل توانسته باشد به شما کمک کند تا کاربردهای مختلف “در” در آلمانی را به خوبی بفهمید و با اعتماد به نفس بیشتری از آن در گفتگوها و متنهای خود بهره ببرید. یادتان باشد که یادگیری زبان مانند یک سفر است و پشتکار و تمرین مداوم، رمز موفقیت شما در این مسیر خواهد بود.
پرسشهای متداول (FAQ)
واژه «در» به زبان آلمانی چه معانی دارد؟
کلمه “در” در زبان آلمانی معانی گوناگونی دارد. بسته به موقعیت و نوع ارتباطی که میخواهیم بیان کنیم، از حرفهای اضافه متفاوتی استفاده میشود. برای مثال:
– اگر منظور “در داخل” چیزی باشد، از **in** استفاده میکنیم.
– اگر بخواهیم بگوییم چیزی “در کنار” یا “روی یک سطح عمودی” است، از **an** استفاده میشود.
– وقتی چیزی “روی سطح افقی” قرار دارد، از **auf** استفاده میکنیم.
– و برای بیان حرکت “به سوی” یا “به طرف” جایی، از **zu** کمک میگیریم.
علاوه بر این، برای اشاره به خود درِ فیزیکی، واژه **die Tür** به کار میرود. همچنین این کلمه گاهی به صورت بخشی از فعلهای مرکب ظاهر میشود، مثلاً به عنوان پیشوندهایی مانند **be-** یا **ver-**.
چگونه میتوان از «در» در جملات استفاده کرد؟
برای گفتن «در» در زبان آلمانی، باید به موقعیت و معنای جمله توجه کنید:
اگر چیزی داخل مکانی باشد: از **in** استفاده میشود. اگر حرکت نباشد با حالت داتیو و اگر حرکت باشد با آکوزاتیو به کار میرود.
مثال: Ich bin im Haus. (من در خانه هستم.)
اگر چیزی کنار یا روی یک سطح عمودی باشد: از **an** استفاده میکنیم. این حرف نیز با داتیو یا آکوزاتیو میآید.
مثال: Das Bild hängt an der Wand. (عکس روی دیوار آویزان است.)
اگر چیزی روی یک سطح افقی قرار گرفته باشد: از **auf** استفاده میشود. این هم با داتیو یا آکوزاتیو میآید.
مثال: Das Buch liegt auf dem Tisch. (کتاب روی میز است.)
اگر بخواهید بگویید به سمت کسی یا جایی میروید: از **zu** استفاده کنید که همیشه با حالت داتیو همراه است.
مثال: Ich gehe zum Arzt. (من پیش دکتر میروم.)
اگر منظورتان خود درِ فیزیکی باشد، باید از واژهٔ **die Tür** استفاده کنید.
مثال: Die Tür ist offen. (در باز است.)
آیا واژه «در» در اصطلاحات خاصی استفاده میشود؟
بله، کلمه «در» و معادلهای آن در زبان آلمانی، در بسیاری از اصطلاحات روزمره به کار میرود. برخی از این عبارتهای پرکاربرد عبارتند از:
in Eile sein (در عجله بودن)
ins Schwarze treffen (به هدف زدن)
am Ball bleiben (پای کار ماندن)
auf die Nerven gehen (روی اعصاب رفتن)
zur Sache kommen (سر اصل مطلب رفتن)
یادگیری این اصطلاحات به شما کمک میکند تا آلمانی را به شکلی طبیعیتر و روانتر صحبت کنید.
