بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم
ترجمه کلمه Warn به فارسی با مثالهای کاربردی
هشدار دادن به این معنی است که به کسی دربارهٔ خطرها یا نتیجههای کارش آگاهی بدهی. واژهٔ “هشدار” یک فعل است.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| warn
هشدار دادن |
warned
هشدار داد |
warned
هشدار داده |
معلم به دانشآموز گفت اگر به رفتار نادرستش ادامه دهد، بعد از مدرسه جریمه خواهد شد.
مامور پلیس به راننده هشدار داد که ممکن است به خاطر چراغ عقب شکسته، جریمه شود.
این کار را نکن! من به تو اخطار میدهم!
به ما گفته شد به ساختمان وارد نشویم چون ایمن نبود.
یک کارشناس هواشناسی در تلویزیون از آمدن طوفان برفی خبر داد، اما طوفان هیچ وقت نیامد.
ماشینی که میرانم وقتی به خودروی دیگری نزدیک میشوم، به من هشدار میدهد.
دستگاه نمایشگر قلب، اگر مشکلی در قلب فرد پیش بیاید، هشدار میدهد.
کلمه «هشدار» یک اسم است:
پلیس، راننده را تنها با یک اخطار آزاد کرد.
مارتا وقتی پسرش دیر به خانه آمد، به او تذکر داد.
معلم به دانشآموز یک اخطار کتبی داد.
این آخرین اخطار تو است.
سازمان هواشناسی کشور درباره توفانهای شدید و گردباد در منطقه ما هشدار داد.
چراغهای هشدار و نرده محافظ، زمانی که قطار از جاده عبور میکند، نشان میدهند.
چراغ هشدار روی داشبورد خودرو میتواند کم بودن بنزین یا روغن را به شما اطلاع دهد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به **کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A** سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ **کلمات پرکاربرد انگلیسی به همراه معنی و مثال بر پایهٔ حروف الفبا** مراجعه کنید.
