معنی کلمه Temporary به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of temporary word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Temporary به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی چیزی موقتی باشد، یعنی برای مدت کوتاهی باقی می‌ماند و همیشگی نیست. بعضی از این شرایط موقت را می‌شود از قبل پیش‌بینی کرد، اما بعضی دیگر ناگهانی و غیرمنتظره رخ می‌دهند.

گیلدا پایش شکسته و نمی‌تواند سر کار برگردد. این وضعیت موقتی است.
وسیلهٔ صدا خفه کن ماشین من سوراخ شده. یک تعمیر موقت انجام داده‌ام که تا وقتی بتوانم آن را درست کنم، دوام بیاورد.
این فقط یک راه‌حل موقت است.
شرکت ما دنبال نیروی کار موقت می‌گردد تا برای تابستان چند جای خالی را پر کند.
رنگ مو موقتی است. بعد از مدتی، رنگ اصلی مو دوباره مشخص می‌شود.
این وضعیت فقط موقتی است.

 
کلمهٔ «temporarily» به صورت قید به کار می‌رود:

هودان موقتاً شغل ندارد. احتمالاً به زودی کار جدیدی پیدا می‌کند.
این فروشگاه به‌طور موقت بسته است. بعد از یک تعمیر اساسی، دوباره باز می‌شود.
پروازهای فرودگاه به دلیل آب‌وهوای نامساعد، موقتاً به تأخیر افتاده‌اند.
دستگاه به‌طور موقت از کار افتاده است.

 
گاهی کلمهٔ «temporary» به صورت کوتاه‌شده یعنی «temp» استفاده می‌شود.

او برای یک شرکت کاریابی موقت کار می‌کند. (شرکت کاریابی موقت، نیروی کار موقت ارائه می‌دهد.)
او یک کارمند موقت است.
ما چند نفر را به صورت موقت از یک شرکت کاریابی استخدام کردیم.
او دیگر کارمند موقت نیست. حالا به شکل دائم برای این شرکت کار می‌کند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *