امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه Team به فارسی با مثالهای کاربردی
یک تیم، گروهی از افراد است که برای رسیدن به هدفی مشترک، مثل برنده شدن در یک مسابقه، با هم همکاری میکنند. برای اینکه یک تیم شکل بگیرد، باید حداقل دو نفر در آن حضور داشته باشند.
لیتوانی تیم بسکتبال خوبی دارد.
آنها مثل یک تیم واقعی بازی میکنند.
هر کدام از اعضای تیم، سهم خودش را در موفقیت گروه دارد.
کلمه «تیم» فقط در ورزش استفاده نمیشود، بلکه در دنیای کار و تجارت هم بسیار رایج است:
اعضای تیم ما امروز جلسهای دارند تا در مورد یک پروژه جدید گفتگو کنند.
ساندرا آدم تیمیای نیست. او به ندرت با بقیه همکارانش مشورت میکند.
یک رهبر تیم خوب کسی است که میداند چطور همه را برای رسیدن به یک هدف، همراه و هماهنگ کند.
از کلمه «تیم» میتوان به عنوان فعل هم استفاده کرد:
آنها با یک گروه دیگر متحد شدند.
با چه کسی باید همکاری کنیم؟ (team up with = با کسی همکاری کردن)
شرکت LAEO در تولید یک سری ویدیوی جدید، با شرکتی دیگر همکاری میکند.
There is no “I” in the word “team.”
«I» در کلمه «team» وجود ندارد.
این جمله یک بیان نمادین است و معنایش این است که اعضای خوب یک تیم، اهداف گروهی را در اولویت قرار میدهند و با هم همکاری میکنند. در این حالت، اهداف شخصی در درجه دوم اهمیت قرار دارند.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا مراجعه کنید.
