امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!
ترجمه کلمه System به فارسی با مثالهای کاربردی
واژه «سیستم» به یک روش، شیوه انجام کارها، یک ساختار یا نوعی سازماندهی اشاره دارد:
* من برای مرتب کردن نامهها و مدارکم یک روش منظم دارم.
* شرکت ما از یک شیوه حسابداری ویژه و بینظیر استفاده میکند.
* آیا تا به حال از شبکه جادهها و آزادراههای آمریکا برای سفر استفاده کردهای؟
* یک مجموعه آبپاش، چمنها را به طور مرتب آبیاری میکند.
* دستگاه تنفسی بدن شما، اکسیژن را دریافت کرده و دیاکسید کربن را بیرون میدهد.
* ساختار سیاسی در آمریکا بیشتر در دست دو حزب دموکرات و جمهوریخواه است.
* بعضی از خوراکیهای ترش با بدن من سازگار نیست. (این جملهای است که ممکن است کسی بگوید وقتی غذایی باعث ناراحتی معده او میشود.)
* منظومه شمسی، مجموعهای از سیارههاست که به دور خورشید میگردند.
گاهی از واژه «سیستم» برای نشان دادن ناخشنودی یا انتقاد از قوانین و ساختارهای ثابت جامعه استفاده میشود:
* نمیتوانی در برابر این سیستم پیروز شوی.
* نگذار سیستم روحیه تو را تضعیف کند.
* همه ما در سیطره و کنترل سیستم هستیم.
* تظاهرکنندگان جمع شدند تا اعتراض خود را به سیستم حاکم نشان دهند.
واژه «سیستماتیک» که یک صفت است، به معنای انجام کاری به صورت اصولی و مرحله به مرحله میباشد:
* رادنی برای همه کارهایش یک روال منظم و برنامهریزی شده دارد.
* بازبینی دقیق و گام به گام کارهای انجام شده، به ارتقای کیفیت در شرکت ما کمک میکند.
* بهبود پیوسته و مستمر، به شکلی اصولی در سازمان ما نهادینه شده است. (واژه «سیستماتیکلی» یک قید است.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ «کلمات کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «کلمات پرکاربرد انگلیسی با معنی و مثال بر اساس حروف الفبا» مراجعه کنید.
