امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم
ترجمه کلمه Swell به فارسی با مثالهای کاربردی
وقتی چیزی swell میکند، یعنی حجمش بیشتر میشود یا بزرگ میشود.
| ساده | گذشته | فعل ماضی |
| swell
متورم شدن |
swelled
متورم شد |
swollen/swelled
متورم شده است |
اگر وندی به دارویی حساسیت داشته باشد، صورتش ورم میکند.
رودخانهای که از شهرمان میگذرد، بعد از بارانهای سنگین، دو برابر اندازه عادی خود بزرگ میشود.
دست رالف بعد از اینکه با توپ بیسبال برخورد کرد، شروع به ورم کردن کرد.
دستش کبود و متورم شد. (در این جمله کلمه “swollen” به عنوان صفت به کار رفته است.)
وقتی دندانپزشک به تو نووکائین تزریق میکند، آن ناحیه از دهانت حس میکند ورم کرده و بیحس است.
بعد از پیدا شدن طلا در نزدیکی شهر، تعداد جمعیت آن خیلی سریع زیاد شد.
پزشکان برای نجات جان مرد، ورم مغز او را کاهش دادند. (کلمه “swelling” در این جمله نقش اسم دارد.)
گذاشتن یخ روی محل آسیبدیده میتواند به کم شدن ورم کمک کند.
از کلمه “Swell” همچنین میتوان به عنوان صفت استفاده کرد که به معنای “عالی” یا “خوب” است. (البته این کاربرد امروزه کمتر رایج است.)
That was a swell party. (این یک مهمانی خوب بود.)
I feel swell today. (امروز حس خوبی دارم.)
That sounds swell. (به نظر عالی میرسد.)
That’s just swell. (این جمله ممکن است به طور طعنهآمیز بیان شود و معنای برعکس بدهد.)
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را که با حرف A آغاز میشوند ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر اساس حروف الفبا مراجعه کنید.
