امروز میخواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم
ترجمه کلمه Rare به فارسی با مثالهای کاربردی
چیزهایی که پیدا کردنشان سخت است یا خیلی کم پیش میآیند را «نادر» مینامیم.
دن یک سکه نادر پیدا کرد که قیمت خیلی بالایی دارد.
کم پیش میآید در این فصل سال این همه غاز ببینیم.
هفته پیش گروه رولینگ استونز یک اجرای نادر در کوبا داشت.
اینکه یک زن پنج قلو به دنیا بیاورد، بسیار اتفاق نادری است. (پنج قلو یعنی پنج نوزاد)
ماه آبی یک پدیده نادر است.
واژه «rare» برای توصیف استیک گاوی هم به کار میرود که زیاد پخته نشده باشد.
استیکی که به حالت «rare» سفارش داده شود، داخلش هنوز قرمز است.
وینس استیکش را به صورت «rare» سفارش داد.
همسرش استیکش را به صورت «medium-rare» خواست. (یعنی کمی بیشتر از «rare» پخته شده)
اگر به انتهای «rare» حروف «ly» را اضافه کنیم، قید «rarely» ساخته میشود که معنای آن تقریباً برابر با «تقریباً هیچوقت» است.
او به ندرت قبل از ساعت ۹ صبح بیدار میشود.
ما به ندرت در ماه سپتامبر برف میبینیم.
ناتانیل به ندرت در مدرسه حاضر میشود. او دانشآموز خیلی خوبی نیست.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ «واژههای کاربردی انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ «واژههای پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
