امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد میگیریم
ترجمه کلمه Loose به فارسی با مثالهای کاربردی
اگر چیزی “loose” (شل یا گشاد) باشد، یعنی خیلی بزرگ است یا وقتی که باید ثابت باشد، تکان میخورد. اگر در مورد یک انسان یا حیوان بگوییم “loose”، یعنی از زندان یا حبس فرار کرده، یا کسی است که خیلی بیدقت و بیاحتیاط است. کلمه “loose” همچنین نقطه مقابل صفت “tight” (تنگ یا محکم) محسوب میشود.
ادگار کوچولوی عزیز یک دندانش لق شده. به احتمال زیاد به زودی آن دندان میافتد.
لولای در کاملاً شل شده و نیاز به تعمیر دارد.
این شلوار کمی روی من گشاد است. انگار دارم لاغر میشوم.
بعضی از دانشآموزها برای شوخی، چند تا موش در مدرسه رها کردند.
چند مجرم در محله ما آزادانه در حال تردد هستند، به همین خاطر همه در خانههایشان را قفل میکنند.
سگ من از بند آزاد شده و در اطراف پرسه میزند.
برای ساختن فعل این کلمه، “en” را به انتهای “loose” اضافه میکنیم تا “loosen” (شل کردن) ساخته شود.
کراواتت را شل کن و یک نفس راحت بکش. ساعت کاری تمام شده.
دولت دارد محدودیتهای مربوط به مالکیت اسلحه را کم میکند.
پیتر قبل از مسابقه، با نرمش و حرکات کششی، بدنش را نرم و رها کرد.
یک شوخی معمولی لاستیک جلوی ماشین بیل را شل کرد تا اینکه در نهایت افتاد.
عبارات و اصطلاحاتی هم هستند که از کلمه “loose” استفاده میکنند.
خدمهی منزل وقتی مبلمان را جارو میکشند، معمولاً مقدار زیادی پول خرد پیدا میکنند. (loose change = پول خرد. اگر پیدایش کنی، میتوانی برای خودت نگهش داری.)
جو بایدن تا حدی آدم غیرقابل پیشبینیای است. هیچ وقت نمیدانی دقیقاً چه چیزی میخواهد بگوید. (loose cannon = فردی که بدون فکر حرف میزند یا عمل میکند)
سیاستمداران معمولاً خیلی راحت و بدون تعهد با واقعیتها برخورد میکنند.
ساکنین مسن ساختمان فکر میکنند که اِوا زن خوشگذرانی است، اما در واقع او آدم بسیار محافظهکاری است.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر میخواهید فهرست همهٔ واژههایی را ببینید که با حرف A آغاز میشوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، میتوانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر اساس ترتیب الفبایی مراجعه کنید.
