امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد می‌گیریم
ترجمه کلمه Image به فارسی با مثالهای کاربردی
یک «تصویر» نشان‌دهندهٔ شکل ظاهری چیزی است. این تصویر می‌تواند واقعی باشد یا حتی ساختهٔ ذهن.
شما چه شکلی از یک خانه در ذهن خود دارید؟
گاهی تصویر خودتان را در پنجره یا آینه می‌بینید.
فیلم، در واقع مجموعه‌ای از تصاویر پشت‌سرهم است که با نور روی یک صفحه نمایش داده می‌شود.
تصاویر دیجیتال را کامپیوترها می‌سازند و آن‌ها را به نور قابل دیدن تبدیل می‌کنند.
دیدن تصاویر جنگ و درگیری در تلویزیون می‌تواند بر روحیهٔ کودکان اثر بد بگذارد.
وقتی روی وبسایتم کار می‌کنم، معمولاً از عکس‌ها استفاده می‌کنم تا به زبان‌آموزانم در یادگیری بهتر لغات کمک کنم.
شما تقریباً می‌توانید تصویر هر چیزی را در اینترنت پیدا کنید.
عکس‌هایی که با دوربین‌های دیجیتال قدیمی گرفته می‌شوند، ممکن است تار باشند. (تار = تصویری محو با کیفیت پایین)
«تصویر» می‌تواند به شهرت و ظاهر یک فرد در دید دیگران هم اشاره کند:
آن مشاور املاک جوان فکر می‌کرد اگر یک مرسدس سوار شود، تصویر بهتری از خودش به دیگران نشان می‌دهد.
علاقهٔ باب به رقص باله، تصویر آدمِ سخت‌گیری که از خود نشان می‌داد را نرم‌تر کرد.
چون شرکت همچنان محصولات مشکل‌دار تولید می‌کرد، اعتبارش را از دست داد.
بعضی از سیاستمداران بیشتر به فکر حفظ تصویر خود هستند تا اینکه چطور می‌توانند به مردم حوزه‌شان خدمت کنند. (constituent = شخصی که توسط یک مقام منتخب نمایندگی می‌شود)
با حضور بیشتر زنان در دنیای کسب‌وکار، دیگر تصویر یک مدیر موفق، تنها یک مرد نیست.
نکته: کلمهٔ «imagery» با «image» ارتباط معنایی دارد.
فرهنگ لغت ضروری انگلیسی
اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌های انگلیسی که با حرف A آغاز می‌شوند را ببینید، به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.