معنی کلمه Find به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of find word

بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم

ترجمه کلمه Find به فارسی با مثالهای کاربردی

می‌توانید از واژه «یافتن» برای چیزهایی که در جستجویشان هستید استفاده کنید. فرد ممکن است چیزی را عمداً (با جستجو کردن) یا به طور اتفاقی «پیدا کند». یافتن می‌تواند به معنای کشف یا اختراع چیزی باشد، یا هنگامی که چیزی گم شده است، به معنای بازیابی آن است. کلمه «find» از افعال بی‌قاعده زبان انگلیسی است.

ساده گذشته فعل ماضی
find

پیدا کردن

found

یافت

found

یافته

گربه‌ات را پیدا کردی؟
آن‌ها یک خانه جدید برای سکونت پیدا کردند.
ما لازم داریم که جای جدیدی برای زندگی پیدا کنیم.
من هیچ برنامه‌ای برای تماشا در تلویزیون پیدا نمی‌کنم.
لورا یک شغل جدید پیدا کرد.
مارک نتوانست آدرس را پیدا کند.
می‌توانی بیسمارک در داکوتای شمالی را روی نقشه نشان بدهی؟
آیا توانسته‌ای راهت را در دانشگاه پیدا کنی؟

بعضی وقت‌ها کلمه “find” شبیه “فکر کردن” یا “باور داشتن” معنی می‌دهد.
به نظر من این شراب خیلی شیرین است. (find = فکر کن)
آن‌ها فکر کردند فلوریدا خیلی گرم و مرطوب است، برای همین نقل مکان کردند.
زندگی در ایالات متحده را چطور می‌بینی؟ (نظرت درباره زندگی در ایالات متحده چیست؟)

این بخش‌های بعدی نشان می‌دهند که چطور کلمه “find” به شکل اسم به کار می‌رود:
این یک یافته مهم است. (find = کشف)
چندین یافته تازه از پژوهش آن‌ها پشتیبانی می‌کند. (finding = کشف)
مبل جدیدت را دوست دارم. چه خرید خوبی! (چه خرید یا معامله خوبی!)
یک کشف تازه در آفریقا از برخی نظریه‌ها درباره خاستگاه انسان‌های نخستین حمایت می‌کند.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *