معنی کلمه Fill به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of fill word

بیایید امروز با هم یک واژه تازه انگلیسی یاد بگیریم

ترجمه کلمه Fill به فارسی با مثالهای کاربردی

وقتی چیزی را در یک فضا یا وسیله‌ای می‌گذارید، در واقع آن را پُر می‌کنید.

ساده گذشته فعل ماضی
fill

پر کردن

filled

پر شده است

filled

پر شده

مهماندار لیوان من را از آب پر کرد.
بهتر است باک ماشینت را زود پر کنی. تقریباً خالی است.
باک را کامل پر کنم؟ (این سوال معمولاً در جایگاه‌های بنزین پرسیده می‌شود وقتی کارکنان می‌خواهند بدانند آیا می‌خواهید باک کاملاً پر شود.)
کاسه‌ام را با غلات صبحانه پر کردم.
جیب‌هایش پر از سکه است.
سالن از جمعیت پر شده است.

وقتی کلمه “پر کردن” با “در” یا “کردن” به کار می‌رود، معمولاً به معنی نوشتن اطلاعات در فرم یا جای خالی است:
لازم است این فرم را با اطلاعات شخصی پر کنید. (باید نام، نشانی، شماره تلفن و … خود را بنویسید)
جان یک فرم درخواست را تکمیل کرد.
سارا فرم شرکت در مسابقه را پر کرد.
مطمئن شوید همه جای‌های خالی در آزمون را پر کرده‌اید. (باید پاسخ‌ها را در خطوط خالی بنویسید.)
یادم رفت چند جای خالی در فرم اینترنتی را پر کنم، به همین دلیل ثبت نشد.

“در جریان گذاشتن” اصطلاحی است برای دادن اطلاعات کامل به کسی:
مشکل چیست؟ می‌توانی مرا در جریان بگذاری؟
لطفاً نحوه کار با این دستگاه را به او توضیح کامل بده.
سرپرست ما ما را در جریان جزئیات برنامه جدید بیمه سلامت در محل کار قرار داد.

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را که با حرف A آغاز می‌شوند ببینید، به صفحهٔ مربوط به کلمات پرکاربرد انگلیسی با حرف A سر بزنید.
همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ کلمات پرکاربرد انگلیسی به همراه معنی و مثال، بر پایهٔ ترتیب الفبایی مراجعه کنید.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *