معنی کلمه Figure به فارسی با چند مثال

Meaning and usage of figure word

امروز می‌خواهیم با هم یک واژه تازه انگلیسی آشنا شویم!

ترجمه کلمه Figure به فارسی با مثالهای کاربردی

در این قسمت، به کاربرد کلمه «figure» به عنوان فعل می‌پردازیم. در این حالت، این کلمه به معنای فکر کردن درباره چیزی، پیدا کردن راه‌حل یا محاسبه کردن است:

او توانست راه‌حل مشکل را پیدا کند. (توجه کنید که معمولاً از حرف اضافه «out» پس از «figure» استفاده می‌شود.)
من نمی‌توانم این مسئله را حل کنم. می‌توانی کمکم کنی؟
وقتی به درآمد روزانه‌ات فکر می‌کنی، باید هزینه‌های رفت‌وآمدت را هم در نظر بگیری.
مری فکر می‌کند شانس خوبی برای گرفتن آن شغل دارد، اما چطور چنین چیزی ممکن است؟ او شرایط لازم را ندارد.
باید جعبه دنده جدیدی برای ماشینم بخرم، در حالی که تازه پول تعمیر موتور آن را داده‌ام. عجب! این دیگر چه شانسی است؟ (این یک اصطلاح است و یعنی همیشه اوضاع همین طور پیش می‌رود یا بخت یار نیست.)

 

کلمه «figure» به عنوان اسم نیز معانی گوناگونی دارد:

این رقم خیلی بزرگی است. (figure = عدد)
او هیکل خوبی دارد. (figure = فرم بدن)
این فقط یک خیال و تصور است. (figure = یک تصور ذهنی؛ یک فکر)
الویس پریسلی چهره سرشناسی در گسترش موسیقی راک‌اند‌رول بود. (figure = شخصیت مهم و تأثیرگذار)
این فقط یک اصطلاح است. (figure = یک عبارت یا ترکیب کلامی که معنای خاصی دارد.)

فرهنگ لغت ضروری انگلیسی

اگر می‌خواهید فهرست همهٔ واژه‌هایی را ببینید که با حرف A آغاز می‌شوند، به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی با حرف A» سر بزنید. همچنین برای استفاده از فرهنگ لغت انگلیسی ندابلاگ، می‌توانید به صفحهٔ «واژه‌های پرکاربرد انگلیسی همراه با معنی و مثال، بر پایهٔ حروف الفبا» مراجعه کنید.
 

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *