معنی ضرب المثل ” هر چه کنی به خود کنی ” + داستان

هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی

در زندگی، هر کاری که انجام می دهی، در نهایت نتیجه‌اش به خودت بازمی‌گردد. این مفهوم ساده ولی عمیق، در واقع یک حکمت بزرگ است.

اگر کارهای خوب و پسندیده انجام دهی، پیامدهای خوب و شیرین آن را در زندگی خودت خواهی دید. در مقابل، اگر دست به کارهای ناپسند و اشتباه بزنی، عواقب تلخ آن دیر یا زود گریبان‌گیر خودت خواهد شد.

این اصل مانند یک قانون طبیعی در جهان عمل می‌کند. همان‌طور که اگر بذر گل بکاری، گل زیبا می‌روید و اگر بذر خار بکاری، خار برداشت می‌کنی، در رفتارهای انسانی نیز همین گونه است.

پس همیشه به یاد داشته باش که نتیجه هر عملی – چه خوب و چه بد – در نهایت به خود شخص برمی‌گردد.

هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی

در این نوشته، داستان و مفهوم ضرب‌المثل ایرانی «هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی» را از کتاب هدیه پنجم بررسی می‌کنیم. با ما همراه باشید.

معانی ضرب المثل هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی یعنی چه؟

هر کار خوب یا بدی که انجام می‌دهی، نتیجه‌اش در نهایت به خودت بازمی‌گردد.
هر عملی، چه مثبت و چه منفی، پاسخی دارد.
انسان عاقبت کارهای خود را می‌بیند؛ إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها، اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی می‌کنید؛ و اگر بدی کنید باز هم به خود می‌کنید. (اسراء – ۷)
این یک قانون همیشگی است: نتیجهٔ کارهای خوب و بدت، در پایان به خودت می‌رسد.
کارهای انسان، بی‌تأثیر در زندگی و آیندهٔ او نیست.

معنی ضرب المثل هر چه کنی به خود کنی

داستان کوتاه ضرب المثل هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی – شماره 1

در داستان نقل شده که مرد درویشی در گذرگاه‌های شهر راه می‌رفت و این بیت را زمزمه می‌کرد:
“هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی”
ناگهان زنی حیله‌گر او را دید و با دقت به صدایش گوش داد تا بفهمد چه می‌گوید. وقتی شعر او را شنید، با خود گفت: “حالا من ثابت می‌کنم حرف این درویش درست نیست!”

زن به خانه برگشت و خمیری تهیه کرد. سپس نان شیرینی پخت و در میان آن سم ریخت. آن را نزد درویش آورد و به او داد. بعد از آن، پیش همسایه‌ها رفت و گفت: “من ثابت خواهم کرد که هر کاری که بکنی، نتیجه‌اش به خودت برنمی‌گردد!”

اتفاقاً پسر آن زن، که هفت سال بود ناپدید شده بود، در همین زمان پیدا شد. او در راه به درویش برخورد و با احترام گفت: “از سفر دوری برگشته‌ام و بسیار گرسنه‌ام.”
درویش نیز همان نان شیرین زهرآلود را به او داد و گفت: “زنی این نان را برای من پخته تا ثواب ببرد، بگیر و نوش‌جان کن، پسرجان!”

پسر نان را خورد، اما ناگهان حالش بد شد و با ناراحتی به درویش گفت: “درویش، این چه نانی بود که خوردم و مسموم شدم؟”
درویش سریع رفت و زن را در جریان گذاشت. زن با عجله خودش را رساند و با ناباوری دید که آن پسر، فرزند خودش است! در حالی که سرش را می‌کوبید و گریه می‌کرد، فریاد زد:
“حقاً که راست گفتی؛ هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی.”

داستان این ضرب المثل – شماره 2

در گذشته، پسر کوچک فقیری بود که برای تأمین هزینه‌های زندگی و درسش، دستفروشی می‌کرد. او از خانه‌ای به خانه‌ای دیگر می‌رفت تا شاید بتواند پولی به دست آورد. یک روز متوجه شد که تنها یک سکه ده سنتی برایش باقی مانده، در حالی که بسیار گرسنه بود. بنابراین تصمیم گرفت از یک خانه تقاضای غذا کند.

به طور تصادفی، درِ خانه‌ای را زد. دختر جوان و زیبایی در را باز کرد. پسر با دیدن چهرهٔ او گیج شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد. دختر که متوجه گرسنگی شدید پسر شده بود، به جای آب، یک لیوان بزرگ شیر برایش آورد.

پسر آرام آرام شیر را نوشید و پرسید: «چقدر باید به شما پول بدهم؟» دختر پاسخ داد: «هیچ چیزی نباید بپردازی. مادر به ما یاد داده که مهربانی پاداش نمی‌خواهد.» پسرک گفت: «پس من از ته دل از شما سپاسگزارم.»

سال‌ها بعد، همان دختر به بیماری سختی دچار شد. پزشکان شهرشان نتوانستند او را درمان کنند و به همین خاطر، او را به بیمارستانی مجهز در شهر دیگر فرستادند تا پزشکان متخصص از او مراقبت کنند.

دکتر هوارد کلی برای معاینه و مشاوره دعوت شد. وقتی فهمید بیمارش از کدام شهر آمده است، نوری عجیب در چشمانش درخشید. بلافاصله از جایش بلند شد و با عجله به سوی اتاق بیمار رفت. لباس پزشکی‌اش را پوشید و برای دیدن بیمار وارد اتاق شد. همین که او را دید، شناخت. سپس به اتاق مشاوره برگشت تا هر چه سریع‌تر برای نجات جان بیمارش اقدام کند.

از آن روز به بعد، دکتر کلی توجه ویژه‌ای به این بیمار داشت و پس از مدتی درمان و تلاش زیاد، سرانجام بر بیماری غلبه کرد. آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود. بنا به درخواست دکتر، صورت‌حساب هزینه‌های درمان برای تأیید نزد او آورده شد. دکتر چیزی در گوشهٔ صورت‌حساب نوشت، آن را در پاکتی گذاشت و برای زن فرستاد.

زن از باز کردن پاکت و دیدن مبلغ صورت‌حساب می‌ترسید. مطمئن بود که باید تا آخر عمر بدهکار باشد. بالاخره تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد. چیزی توجه‌اش را جلب کرد: جمله‌ای روی صورت‌حساب نوشته شده بود. با خودش آرام آن را خواند: «هزینهٔ این صورت‌حساب، قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است.»

مفهوم ضرب المثل هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی، از دیدگاه قرآن و روایات

۱. هر کار خوب یا بدی که انجام می‌دهی، نتیجه‌اش به خودت بازمی‌گردد:
«مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیهَا» (جاثیه/۱۵)؛
هرکس کار نیک کند، برای خودش انجام داده و هرکس بدی کند، به زیان خودش عمل کرده است.

۲. اگر دوست داری خدا تو را ببخشد، تو نیز دیگران را ببخش:
«وَلْیعْفُوا وَلْیصْفَحُوا أَلا تُحِبُّونَ أَنْ یغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ» (نور/۲۲)؛
باید ببخشند و چشم‌پوشی کنند. آیا دوست ندارید خداوند شما را بیامرزد؟
امام علی (علیه‌السلام) نیز فرمودند:
«إرْحَم تُرْحَم»؛
رحم کن تا به تو رحم شود.

۳. اگر می‌خواهی به یتیمان تو محبت کنند، به یتیمان دیگران محبت کن:
«وَلْیخْشَ الَّذِینَ لَوْ تَرَکُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّیةً ضِعَافاً خَافُوا عَلَیهِمْ فَلْیتَّقُوا اللَّهَ» (نساء/۹)؛
کسانی که اگر فرزندان بی‌پناهی از خود به جا بگذارند، نگران آینده آنان می‌شوند، باید از ستم به یتیمان دیگران بپرهیزند.
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند:
«تحننوا علی ایتام الناس یتحنن ایتامکم»؛
به یتیمان مردم مهر بورزید تا یتیمان شما نیز مورد مهر قرار گیرند.

۴. به دیگران جا بده تا خداوند برای تو گشایش ایجاد کند:
«إِذَا قِیلَ لَکُمْ تَفَسَّحُوا فِی الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا یفْسَحِ اللَّهُ لَکُمْ» (مجادله/۱۱)؛
وقتی به شما گفته می‌شود در مجلس جا باز کنید، این کار را بکنید تا خداوند نیز برای شما گشایش فراهم کند.

۵. به پیمان الهی وفادار باش تا خداوند نیز به عهد خود با تو وفا کند:
«أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ» (بقره/۴۰)؛
به پیمان من وفا کنید تا من نیز به پیمان شما وفا کنم.

۶. اگر یاری‌کننده دین خدا باشی، خداوند تو را یاری می‌کند:
«إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ ینْصُرْکُمْ» (محمد/۷)؛
اگر خدا را یاری کنید، او نیز شما را یاری خواهد کرد.

۷. آنان که می‌خواهند دیگران را گمراه کنند، در حقیقت خود گمراه شده‌اند:
«وَدَّتْ طَائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ لَوْ یضِلُّونَکُمْ وَمَا یضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ» (آل عمران/۶۹)؛
گروهی از اهل کتاب آرزو می‌کنند شما را از راه به در کنند، اما آنان تنها خود را گمراه می‌سازند.

۸. منافقان تنها خود را فریب می‌دهند:
«یخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ» (بقره/۹)؛
آنان می‌پندارند خدا و مؤمنان را فریب می‌دهند، اما در واقع تنها خودشان را فریب داده‌اند.

۹. هنگامی که وارد خانه‌ای می‌شوی، به خودت سلام کن:
«فَإِذَا دَخَلْتُمْ بُیوتاً فَسَلِّمُوا عَلَی أَنْفُسِکُمْ» (نور/۶۱)؛
وقتی به خانه‌ای وارد شدید، بر خود سلام کنید.
در تفسیر این آیه آمده که وقتی به دیگران سلام می‌کنی، در حقیقت به خودت سلام کرده‌ای.
امام علی (علیه‌السلام) فرمودند:
«قل خیراً تذکر بخیر»؛
خیر بگو تا به خیر یاد شوی.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *