این ضربالمثل به شرایطی اشاره دارد که اوضاع بسیار آرام، ساکت و راکد باشد، طوری که هیچ جنبوجوش و فعالیتی در آن دیده نشود.
ریشه این اصطلاح به گذشتههای دور برمیگردد. در آن زمان، شهر شام (که امروزه دمشق نامیده میشود) یک مرکز تجاری بسیار بزرگ و پررونق بود. بازارهای آن همیشه شلوغ، پرازدحام و مملو از خریداران و فروشندگان بود. اما در ساعات پایانی روز و نزدیک به غروب، این بازار بزرگ کمکم خلوت میشد و آن هیاهو و جنبوجوش شدید، جای خود را به سکوت و آرامش میداد.
بنابراین، وقتی میگوییم “مثل بازار شام”، در واقع آن صحنهٔ آرام و خالی پایان روز در بازار شام را در ذهن مجسم میکنیم و منظورمان این است که یک مکان یا یک جمع، به طور غیرعادی ساکت و فاقد هرگونه تحرک و زندگی است. از این عبارت اغلب برای توصیف محیطهای کسالتبار، جلسات کمرونق، یا کسبوکارهای بیرونق استفاده میشود.

در این نوشته میخواهیم با هم معنی و مفهوم اصلی این ضربالمثل کهن ایرانی را بررسی کنیم. لطفاً تا پایان این مطلب با نداوبلاگ همراه باشید.
معنی مثل بازار شام چیست ؟
1- بازار شام، یک بازار قدیمی در شهر دمشق سوریه است. تاریخ میگوید پس از حادثه غمانگیز عاشورا، یزید پسر معاویه (لعنت الله علیهم اجمعین) دستور داد اسیران کربلا را برای خوار کردن آنها، مانند بردگان در این بازار بگردانند تا مردم به تمسخر و سرزنش آنها بپردازند.
امروزه وقتی کسی میخواهد جایی را بسیار شلوغ، بینظم و آشفته توصیف کند، میگوید: “مثل بازار شام است.” این عبارت دو مفهوم دارد: یا گوینده میخواهد زشتی و بیسامانی آن مکان را نشان دهد، یا فقط قصد دارد میزان شلوغی آن را به طرف مقابل بفهماند.
2- این ضربالمثل بیشتر با نگاه طنز به کار میرود. برای مثال، اگر به خانه دوستی بروید و با کمال تعجب ببینید بسیار به هم ریخته و شلوغ است، ممکن است در همان لحظه یا بعداً به کسی بگویید: “خانهاش دقیقاً شبیه بازار شام بود. همه چیز وسط اتاق پخش و پلا بود و هیچ ترتیب و نظمی نداشت.”
یا مثلاً اگر کسی به شما بگوید: “کمدت را مرتب نمیکنی؟ مثل بازار شام شده. وسایلت توی آن گم میشود!”
