این ضربالمثل قدیمی میگوید که تدبیر و مدیریت درست یک کشور را فقط کسانی میفهمند که خودشان مسئولیت آن را به عهده دارند و در جایگاه رهبری قرار گرفتهاند.
این مثل اشاره دارد که گاهی اوقات، مردم عادی که از جزئیات و پیچیدگیهای تصمیمگیریهای حکومتی خبر ندارند، در مورد کارهایی که حکمرانان انجام میدهند نظر میدهند یا انتقاد میکنند. اما در واقع، کسی که خودش در آن موقعیت است و تمام جوانب را میداند، بهتر میتواند تشخیص دهد که چه کاری به صلاح و مصلحت مردم و کشور است.
این مفهوم فقط به حکومت محدود نمیشود. میتوان آن را به هر موقعیت مدیریتی یا مسئولیتی در زندگی تعمیم داد. برای مثال، گاهی کسی که از بیرون به یک خانواده یا یک کسبوکار نگاه میکند، ممکن است فکر کند که میداند بهترین راه حل چیست، اما تنها کسی که در داخل آن مجموعه است و با تمام مشکلات و واقعیتها دست و پنجه نرم میکند، میتواند بهترین تصمیم را برای بهبود اوضاع بگیرد.
به بیان ساده، این ضربالمثل به ما یادآوری میکند که قضاوت در مورد تصمیمات دیگران، به ویژه زمانی که ما خودمان در جایگاه آنان نیستیم و تمام اطلاعات را در اختیار نداریم، کار درستی نیست.

در این نوشته میخواهیم به درک مفهوم و معنای واقعی این ضربالمثل کهن ایرانی بپردازیم. لطفاً در ادامه با ما همراه باشید.
معنی صلاح مملکت خویش خسروان دانند چیست؟
هر کس خودش بهتر از هر کس دیگری میداند چه چیزی برایش مناسب است و چه کاری به صلاحش است.
معمولاً این ضربالمثل زمانی به کار میرود که کسی از دیگران راهنمایی میخواهد. پس از مشورت، به او میگویند: “ما نظرمان را گفتیم، اما در نهایت این تو هستی که وضعیت خودت را بهتر درک میکنی و میدانی چه تصمیمی برایت بهتر است.” زیرا هیچکس از تمام جزئیات زندگی و نیت واقعی دیگری آگاه نیست و ممکن است فقط خود فرد از شرایط پنهان کارش باخبر باشد.
این ضربالمثل به ما یادآوری میکند که حتی وقتی به کسی کمک یا مشورت میدهیم، نباید نظر خود را به او تحمیل کنیم. بهتر است اجازه دهیم که خودش تصمیم نهایی را بگیرد.
در معنای اصلی، این ضربالمثل اشاره دارد به اینکه هر پادشاهی بهتر از دیگران میداند چه چیزی به صلاح کشورش است و نباید اجازه دهد پادشاهان دیگر در کارهای داخلی مملکتش دخالت کنند.
به همین خاطر، از این ضربالمثل استفاده میشود تا به افراد یادآوری شود که هر کسی در زندگی شخصی خود مانند یک پادشاه است و باید مسئولیت انتخابهایش را به عهده بگیرد و بهترین تصمیم را برای خود بگیرد.
گاهی هم این ضربالمثل را برای افراد لجباز و یکدنده به کار میبرند که حرف حق را نمیشنوند. مثلاً وقتی کسی کار اشتباهی میکند و دیگری با خیرخواهی به او تذکر میدهد، اما آن شخص نه تنها گوش نمیدهد، بلکه ممکن است با بیاحترامی پاسخ دهد. در چنین مواقعی، کسی که تذکر داده، با دیدن بیتأثیر بودن حرفهایش، این ضربالمثل را به زبان میآورد.
