داستان پشت این ضربالمثل از یک اتفاق قدیمی میآید. میگویند یک شب، دزدی وارد خانهای شد. صاحب خانه متوجه حضور دزد شد، اما به جای اینکه فریاد بزند، با دیگران همکاری کند یا کاری انجام دهد، فقط در جایش نشست و هیچ عکسالعملی نشان نداد. انگار نه انگار که اتفاقی در حال رخ دادن است.
این ضربالمثل دقیقاً به همین رفتار اشاره میکند: وقتی یک مشکل یا یک حادثه بد پیش میآید، اما فرد یا افرادی که مسئول هستند، هیچ کاری برای جلوگیری یا حل آن انجام نمیدهند. آنها کاملاً بیتفاوت هستند و سکوت میکنند.
**مفهوم اصلی:**
این مثل برای کسانی به کار میرود که در برابر اتفاقات بد، خطرات یا اشتباهات، سکوت میکنند و هیچ واکنشی از خود نشان نمیدهند. آنها یا میترسند، یا بیخیال هستند، یا فکر میکنید مشکل به آنها مربوط نیست.
**مثالهای ساده:**
* یک دانشآموز در مدرسه میبیند که چند نفر در حال آزار دادن دانشآموز دیگری هستند، اما او هیچ چیزی به معلم نمیگوید و فقط تماشا میکند. در اینجا میگوییم: “رفتارش مثل این بود که بگویی دزد آمد و هیچ نبرد.”
* در یک اداره، همه کارمندان میبینند که یکی از همکارانشان در حال انجام کار اشتباهی است که ممکن است به همه آسیب بزند، اما هیچکدام اعتراض نمیکنند یا به رئیس گزارش نمیدهند. اینجا هم این ضربالمثل مصداق دارد.
* کسی میبیند که همسایهاش در پارکینگ مشغول خراب کردن ماشین اوست، اما از ترس یا به خاطر اینکه فکر میکند کارش نیست، هیچ اقدامی نمیکند.
در واقع، این ضربالمثل به ما یادآوری میکند که در برابر اتفاقات نادرست، بیتفاوت نباشیم و اگر میتوانیم کاری انجام دهیم، مسئولیت آن را بپذیریم.

در این نوشته، با مفهوم و راز پشت یک ضربالمثل کهن ایرانی آشنا خواهید شد. در ادامه با ما همراه باشید.
دزد آمد و هیچ نبرد کنایه از چیست؟
این ضربالمثل زمانی به کار میرود که جوّ محیط آرام است و هیچ آشوب و درگیریای رخ نداده است.
معمولاً وقتی اتفاق ناخوشایندی مثل دزدی از یک خانه میافتد، اهل خانه و اطرافیانشان انتظار دارند اوضاع به هم بریزد و اخبار ناگواری بشنوند. اما اگر برخلاف انتظارشان، همه چیز مرتب باشد و هیچ اتفاق بدی نیفتاده باشد، از این ضربالمثل استفاده میکنند.
هرچند ریشه اصلی این اصطلاح به موقعیتی برمیگردد که دزدی وارد خانه شود، اما چیزی نبرد؛ اما در موقعیتهای مشابه دیگر نیز کاربرد دارد. مثلاً وقتی کسی در نقشهاش برای فریب دادن دیگری ناکام بماند.
به این مثال توجه کنید: فرض کنید رئیس شرکت شما فردی تندخو و پرخاشگر است و همیشه بهانهای مییابد تا برخی از کارمندان را اخراج کند. حالا اگر همین رئیس عصبانی با قصد اخراج شما وارد اتاق شود، اما به دلایلی فرصت اجرای نقشهاش را پیدا نکند – مثلاً تلفن همراهش زنگ بخورد و مجبور شود فوراً محل را ترک کند – آنگاه اگر همکاران بپرسند: «چه شد؟ چه کسی اخراج شد؟» شما با کنایه پاسخ میدهید: «این بار دزد آمد و هیچ نبرد!» یعنی این بار نتوانست نقشهاش را عملی کند.
بیشتر بخوانید: ضربالمثل با دزد
اختصاصی–ندابلاگ
