وقتی میگوییم “آفتاب لب بام است”، یعنی یک کار یا یک موقعیت خوب، تقریباً به پایان رسیده و در آستانه کامل شدن قرار دارد. این ضربالمثل به ما یادآوری میکند که وقتی موفقیت نزدیک است، نباید دست از تلاش برداریم.
تصور کنید خورشید درست روی لبه پشت بام خانهتان نشسته است. دیگر زیاد تا غروب کردن فاصله ندارد. این وضعیت شبیه به دانشآموزی است که تمام سال درس خوانده و حالا فقط چند روز تا امتحانات پایانی مانده. یا مانند کشاورزی که زحمت کشیده و محصولش تقریباً آماده برداشت است.
این جمله به ما میفهماند که درست در لحظههای پایانی، باید بیشتر مراقب باشیم و با انرژی آخر، کار را به خوبی تمام کنیم. چون اگر در این مرحله سستی کنیم، همه زحمتهای قبلی ممکن است بینتیجه بماند.
پس هرگاه شنیدید کسی میگوید “آفتاب لب بام است”، بدانید که زمان پایانی کار فرا رسیده و باید برای رسیدن به موفقیت، این آخرین قدمها را هم با دقت و perseverance برداریم.

در این بخش، به توضیح و درک معنای این ضربالمثل ایرانی میپردازیم. در ادامه با هم همراه میشویم تا مفهوم آن را بهتر بفهمیم.
ضرب المثل آفتاب لب بام است کنایه از چیست؟
1- این اصطلاح را درباره کسی به کار میبرند که سن بسیار بالایی دارد و کنایه از این است که زمان مرگش نزدیک شده است.
2- منظور این است که فرد در واپسین روزهای زندگی خود به سر میبرد.
3- وقتی میخواهند به سالمندی و کهولت سن seseorang اشاره کنند، از این عبارت استفاده میکنند. برای مثال: او تمام عمرش را صرف تلاش و کوشش کرد، اما اکنون که بیمار شده و در بستر افتاده، آفتابش لب بوم است.
ریشه و مفهوم ضرب المثل
تصور کن روی یک پشت بام ایستادهای، درست هنگام ظهر که خورشید به طور کامل و مستقیم بر تمام سطح آن میتابد. این صحنه، شبیه به اوج جوانی و نشاط در زندگی یک انسان است. اما به تدریج، خورشید حرکت میکند و سایه کمکم روی پشت بام میافتد. نیمی از بام در روشنایی است و نیمی دیگر در سایه.
کمکم این سایه گستردهتر میشود تا جایی که تقریباً تمام پشت بام را میپوشاند و تنها لبهی بام است که هنوز کمی نور خورشید به آن میخورد. این لحظه، مانند دوران پیری در زندگی آدمی است. وقتی آن نور کمفروغ آخر هم ناپدید شود و تمام پشت بام در تاریکی فرو رود، در واقع زمان مرگ فرارسیده است…
بیگمان، زندگی انسان به کوتاهی یک طلوع و یک غروب آفتاب است…
اختصاصی-ندابلاگ
