بیوگرافی و زندگینامه مهدی سلوکی

بیوگرافی مهدی سلوکی

مهدی سلوکی، بازیگر ایرانی، در چهاردهم خردادماه سال ۱۳۶۱ به دنیا آمد. او اولین بار با مجری‌گری در برنامه‌ی تلویزیونی «نیمرخ» که ویژه‌ی کودکان و نوجوانان از شبکه یک پخش می‌شد، به صفحه‌ی تلویزیون آمد. برادر بزرگ‌تر او محمد سلوکی است که او نیز در تلویزیون مجری‌گری می‌کند. مهدی سلوکی بعد از بازی در مجموعه‌ی «چراغ‌های خاموش» که به مناسبت ماه رمضان در سال ۱۳۸۰ به کارگردانی کاظم بلوچی ساخته شد، و سپس با بازی در سریال «نرگس» به کارگردانی سیروس مقدم، به چهره‌ای آشنا و محبوب در بین مردم تبدیل شد.

در بزرگ ترین قرعه کشی های ایران شرکت کنید!

منوی دسترسی سریع

**خلاصه‌ای از زندگی**
در این بخش، نگاهی کوتاه و کلی به مهم‌ترین رویدادهای زندگی این فرد خواهیم داشت.

**درباره زندگی**
اینجا به طور کامل‌تر به داستان زندگی، از کودکی تا به امروز، می‌پردازیم و مراحل مختلف زندگی را مرور می‌کنیم.

**پیمان زناشویی**
این قسمت به ماجرای ازدواج، همسر و زندگی خانوادگی اختصاص دارد.

**در فضای مجازی**
صفحات و کانال‌های رسمی این شخص در پلتفرم‌های مختلف مانند اینستاگرام، توییتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی در اینجا معرفی می‌شوند.

**دوران فعالیت هنری**
در این بخش، شما با مسیر حرفه‌ای و فعالیت‌های هنری، از اولین قدم‌ها تا موفقیت‌های بزرگ، آشنا می‌شوید.

**فهرست آثار سینمایی**
لیست کامل فیلم‌ها، سریال‌ها یا برنامه‌هایی که این هنرمند در آن‌ها حضور داشته، به ترتیب زمانی در اینجا آورده شده است.

**حواشی و بحث‌ها**
این قسمت به رویدادها یا سخنانی که در اطراف زندگی این شخص جنجال‌آفرین شده‌اند، می‌پردازد.

**گفت‌وگوها**
متن یا ویدیوهای مصاحبه‌های مختلف این فرد با رسانه‌ها در این بخش جمع‌آوری شده است.

خلاصه زندگینامه

نام در زمان تولد: محمد مهدی
نام خانوادگی: سلطانی
تاریخ تولد: ۱۴ خرداد ۱۳۶۱
شهر تولد: اصفهان
حرفه: بازیگر و مجری
وضعیت تأهل: متأهل
مدرک تحصیلی: دیپلم
ملیت: ایرانی
سال‌های فعالیت: از سال ۱۳۸۰ تا امروز

زندگینامه

زندگی شخصی و خانواده:

مهدی سلوکی هنرپیشه عرصه سینما و تلویزیون کشورمان در تاریخ ۱۴ خرداد سال ۱۳۶۱ در شهر اصفهان به دنیا آمد. پدر او به عنوان سرهنگ نیروی هوایی ارتش از اهالی تهران بوده و اصلیت مادرش به شهر اراک باز می‌گردد.

هنگامی که مهدی سلوکی متولد شد، سرهنگ سلوکی مامور به خدمت در پایگاه ششم شکاری نیروی هوایی در شهر اصفهان بوده است. به همین جهت خانواده آنها در اصفهان سکونت کرده و مهدی در آنجا به دنیا آمد.

زمانی که ماموریت پدر او در اصفهان به پایان رسید، آنها در کنار خانواده به تهران مراجعت کرده و در منطقه نارمک اقامت کردند.

مهدی در میان یک خانواده چهار نفره متولد شد که دارای یک برادر بزرگتر به نام محمد است. محمد سلوکی یکی از مجریان متبحر و شناخته شده تلویزیون به شمار می‌رود.

خانواده سلوکی افرادی بسیار با اصالت، معتقد و دیندار می‌باشند. به طوری که پدر و مادر او از قشر تحصیل کرده، افرادی با کمالات و اهل فرهنگ هستند. مهدی سلوکی نیز در سال‌های کودکی همچون سایر پسر بچه‌ها شیطنت زیادی داشت.

به طور معمول او در مجتمع مسکونی پایگاه هشتم شکاری در کنار برادرش محمد، به بازی و شیطنت می‌پرداخت.

در خصوص این هنرپیشه بیان کرده‌اند:

همواره آموزگاران و معاونان مدرسه به شدت از او گله مند بودند. همواره اطهار ناراحتی و درد در یکی از قسمت‌های بدنش می‌کرد، تا از این طریق از معلم کسب اجازه کرده و راهی خانه شود! به طوری که منظور او برای همه آشکار بود.

در این میان مهدی به قدری طبیعی اظهار تمارض می‌کرد که حتی پیشنهاد وارد شدن به حوزه بازیگری نیز از طرف یکی از آموزگاران به او داده شد. در یکی از روزها معلم در پاسخ به بیان درد و ناراحتی مهدی سلوکی در قسمتی از بدنش پاسخ داد: تو بهتر است بروی هنرپیشه شوی!

تحصیل:

مهدی سلوکی در دوران دبیرستان، رشته گرافیک را انتخاب کرد و برای ادامه‌ی تحصیل در این رشته به هنرستان رفت. در همان سال‌های نوجوانی، پا به دنیای تلویزیون گذاشت. او در سال ۱۳۷۹ موفق شد دیپلم خود را از هنرستان مالک اشتر تهران بگیرد.

بعد از پایان خدمت سربازی، در چند سریال تلویزیونی بازی کرد و گاهی هم مجری برخی برنامه‌ها شد. پس از آن، تصمیم گرفت درسش را ادامه دهد و در کنکور شرکت کند. بنابراین تمام وقت و انرژی خود را برای آمادگی در این آزمون گذاشت و در نهایت، در رشته‌ی بازیگری دانشگاه آزاد اراک پذیرفته شد. اما به دلیل مشغله‌ی زیاد در حرفه‌ی بازیگری و کمبود وقت، نتوانست دوره چهارساله دانشگاه را به پایان برساند و فارغ‌التحصیل شود.

مهدی سلوکی در زمینه نقاشی نیز بسیار تواناست و گهگاه به این هنر می‌پردازد.

استعداد نقاشی:

این بازیگر از همان سال‌های کودکی، استعداد و کشش زیادی به نقاشی داشت و بسیاری از نزدیکانش پیش‌بینی می‌کردند که در آینده، نقاش ماهر و شناخته‌شده‌ای خواهد شد. علاقه شدید او به نقاشی باعث شد پس از اتمام دوره راهنمایی، از رفتن به دبیرستان و دنبال کردن رشته‌هایی مانند خلبانی و پزشکی چشم‌پوشی کند و در هنرستان، در رشته گرافیک به تحصیل ادامه دهد. حتی پس از ورود او به عرصه بازیگری، نقاشی همچنان هنر اول مهدی محسوب می‌شد و قبل از ایفای نقش در سریال نرگس، مهدی سلوکی در مصاحبه‌های خود با خبرنگاران به وضوح می‌گفت که بازیگری عشق اول و انتخاب اصلی او نیست و تأکید داشت که نقاشی را بر هر چیز دیگری ترجیح می‌دهد. اما در حال حاضر دیگر چنین نظری ندارد. علاوه بر بازیگری و نقاشی، این هنرمند در خوشنویسی نیز مهارت زیادی دارد. به گونه‌ای که داشتن خط زیبا در خانواده سلوکی یک ویژگی موروثی است و پدر و برادر او نیز خطی بسیار خوانا و زیبا دارند.

عشق به رانندگی:

مهدی سلوکی علاقه بسیار شدیدی به رانندگی دارد و همیشه دوست دارد پشت فرمان خودرو باشد. اما این علاقه او، باعث نگرانی و استرس زیاد خانواده و دوستانش می‌شود. چون او عاشق سرعت است و در زندگی روزمره هم معمولاً بدون معطلی تصمیم می‌گیرد و بلافاصله آن را عملی می‌کند. با این حال، مهدی در رانندگی مهارت و تجربه زیادی دارد.

علاقمندی ها:

مهدی سلوکی علاقه‌ی بسیار زیادی به تیم‌های پرسپولیس و رئال مادرید دارد. او همچنین بازی‌های تیم ملی فوتبال برزیل را بسیار دنبال می‌کند. به باور این بازیگر، بزرگ‌ترین فوتبالیست‌های تاریخ ایران و جهان فقط احمدرضا عابدزاده و مارادونا هستند.
او در دنیای ورزش با علی انصاریان دوستی نزدیکی داشته است. به نظر او شیراز یکی از بهترین شهرهای ایران است و مناطق شمال کشور را زیباترین جایگاه برای سفر می‌داند. همچنین رنگ قرمز از رنگ‌های مورد علاقه‌ی اوست.
محمدرضا فروتن و کتایون ریاحی از بازیگران محبوب او هستند. مهدی سلوکی در بین کارگردانان، مسعود کیمیایی را دوست دارد و در میان ورزش‌ها، به بدنسازی علاقه‌مند است.

ازدواج

در یک روز سرد پاییزی در سال ۱۳۹۳، مهدی سلوکی که ۳۲ سال داشت، قدم در راه تازه‌ای گذاشت و زندگی مشترک خود را آغاز کرد. او در برنامه تلویزیونی فرمول یک که به عنوان مهمان حضور یافته بود، از ایده‌ها و آرزوهایش برای داشتن یک ازدواج عاشقانه و ایده‌آل گفت.

مهدی سلوکی در شبکه های اجتماعی

اینستاگرام:

mehdisoloukioriginal@

زندگی هنری

ورود به عرصه اجرا و بازیگری:

مهدی سلوکی از جمله بازیگرانی است که کار هنری خود را نه با بازیگری، که با مجری‌گری در برنامه‌های تلویزیونی شروع کرد و بعداً به عرصه بازیگری قدم گذاشت.
وقتی او در برنامه «چهل تیکه» با اجرای محمدرضا علیمردانی حاضر شد، درباره چگونگی ورودش به دنیای هنر چنین گفت:
«در دوران مدرسه، برای فرار از کلاس و درس،常常 خودم را به مریضی میزدم. یک روز گروهی از صدا و سیما به مدرسه ما آمدند. من از آنها پرسیدم: اگر با شما همکاری کنم، لازم نیست سر کلاس حاضر شوم؟ آنها گفتند: بله.
همان موقع، شوق عجیبی برای ورود به هنر در دلم به وجود آمد و با کمک آن گروه، توانستم در برنامه «گنجشک و ماه» همکاری کنم.»

وقتی مهدی سلوکی در آن برنامه هم مجری بود و هم بازیگر، بعداً برای اجرای برنامه «نیمرخ» انتخاب شد. این برنامه با استقبال بسیار خوبی روبرو شد و حتی بعد از سی سال، هنوز یکی از محبوب‌ترین برنامه‌های تلویزیونی برای نوجوانان است. امیرحسین مدرس و حسین رفیعی هم از دیگر مجریان این برنامه بودند که عملکرد درخشانی داشتند.

به این ترتیب، مهدی سلوکی با حضور در «نیمرخ» مشهور شد و پس از آن به عنوان بازیگر در سینما و تلویزیون ظاهر گردید. اولین بار در مجموعه «غریبانه» نقش آفرینی کرد.
از آخرین کارهای او می‌توان به بازی در سریال «ستایش» اشاره کرد. همچنین مجموعه‌هایی مانند «بوی باران»، «از یاد رفته‌ها» و «آرام می‌گیریم» از دیگر آثار او در تلویزیون هستند.

سریال چراغ های خاموش:

این بازیگر فعالیت رسمی خود در عرصه بازیگری را در سال ۱۳۸۰ و با ایفای نقش در مجموعه‌ی تلویزیونی «چراغ‌های خاموش» به کارگردانی کاظم بلوچی آغاز کرد. موضوع این سریال درباره‌ی نوجوانی به نام بهزاد است که در یک خانواده ثروتمند زندگی می‌کند. اما به دلیل مشغله‌ی زیاد پدر و مادرش، توجه کافی به او و دیگر فرزندان نشان داده نمی‌شود.
مهدی سلوکی در نقش بهزاد ظاهر شد و در داستان، او با افرادی نامناسب ارتباط برقرار می‌کند و به همین دلیل درگیر مشکلات و درگیری‌های مختلفی می‌شود. آشنایی و دوستی او با یک پسر نابینا باعث می‌شود نگاهش به زندگی و اطرافش تغییر کند و کمکم با حقایق بیشتری روبرو شود.
در این مجموعه علاوه بر مهدی سلوکی، بازیگران دیگری همچون اسماعیل شنگله، هایده حائری، فرامرز صدیقی، رحیم نوروزی، مهدی فقیه، بهزاد رحیم‌خانی، باقر صحرارودی، صفر کشکولی و محسن رمضانی نیز ایفای نقش کرده‌اند.

سریال ستایش:

مجموعهٔ تلویزیونی «ستایش» توسط سعید سلطانی ساخته شد و سعید مطلقی نویسندگی آن را بر عهده داشت. این سریال برای نخستین بار در سال ۱۳۸۹ از شبکه سه پخش شد. فصل‌های دوم و سوم این مجموعه نیز در ادامهٔ داستان فصل اول تولید و پخش شدند.

داستان سریال دربارهٔ زندگی دختری به نام ستایش است که برای نجات برادرش محمد — که پس از فرار از سربازی در خطر است — از دوست برادرش، طاهر، کمک می‌خواهد تا او را به طور غیرقانونی از کشور خارج کند. اما محمد در حین فرار از مرز کشته می‌شود و طاهر به زندان می‌افتد.

در این مدت، طاهر به ستایش علاقه‌مند می‌شود و با وجود مخالفت خانواده‌هایشان، با یکدیگر ازدواج می‌کنند و زندگی تازه‌ای را شروع می‌کنند. اما سرنوشت اتفاقات دیگری برایشان رقم می‌زند و با رویدادهای ناگواری روبرو می‌شوند.

مهدی سلوکی در فصل اول نقش محمد، برادر ستایش، و در فصل سوم نقش محمد، پسر ستایش و طاهر را بازی کرد. او در این مجموعه همراه با بازیگران سرشناسی مانند داریوش ارجمند، نرگس محمدی، مهدی پاکدل، سیما تیرانداز، محمود عزیزی، زهرا سعیدی، مهدی میامی، شیوا خنیاگر، فریبا نادری، صفا آقاجانی، امیرمحمد زند، حدیث میرامینی و لاله مرزبان ظاهر شد.

سریال آرام می گیریم:

مجموعه تلویزیونی «آرام می‌گیریم» یکی از سریال‌های بسیار محبوب و پربیننده بود که کارگردانی آن را روح‌الله سهرابی بر عهده داشت و فرهاد گلی نیز تهیه‌کننده آن بود. این سریال در سال ۱۳۹۵ ساخته شد.

داستان این مجموعه درباره دشواری‌ها و مشکلاتی است که چند خانواده اصیل با آن روبه‌رو هستند. فرزندان این خانواده‌ها نیز هرکدام به نوعی با شرایط سخت جامعه درگیرند و زندگی عادی و بیدغدغه از آنان گرفته شده است.

در سریال «آرام می‌گیریم»، مهدی سلوکی در نقش سعید ظاهر شد و همراه با بازیگران برجسته‌ای مانند هوشنگ توکلی، ثریا قاسمی، علی اوسیوند، لعیا زنگنه، مجید صالحی، آشا محرابی، نسرین مقانلو، لیلا اوتادی، محمد فیلی، میرطاهر مظلومی، مونا فرجاد و… به ایفای نقش پرداخت.

فیلم چشماتو نبند:

این بازیگر با ایفای نقش در فیلم سینمایی “چشماتو نبند” توانست در کنار ملیکا شریفی‌نیا و امیرحسین رستمی، بازی قابل توجه و زیبایی از خود نشان دهد. این فیلم را مجتبی چراغعلی کارگردانی و جواد فرحانی تهیه‌کنندگی کرده و تولید آن در سال ۱۳۹۰ به پایان رسید.
داستان فیلم درباره یک دختر و پسر جوان به نام‌های شادی و پارسا است. آن‌ها به دلیل فوت چند تن از بستگانشان، مراسم عروسی خود را مدتی به تعویق انداخته‌اند. پس از آن تصمیم می‌گیرند که مسن‌ترین عضو خانواده به نام عمو صادق را که ۱۱۰ سال دارد، نزد خود بیاورند و تا زمان برگزاری جشن عروسی از او نگهداری کنند.
عمو صادق مردی بسیار خوش‌اخلاق و بذله‌گو است، اما گاهی باعث دردسر اطرافیان می‌شود. در ادامه، او خود را به مردن می‌زند و بقیه تصمیم می‌گیرند بدن بی‌جانش را از دیگران پنهان کنند و به کسی درباره فوت او چیزی نگویند…

فیلم سرگیجه:

بازیگر فیلم سینمایی «سرگیجه» برای اولین بار با حضور در این اثر، پا به عرصه تلویزیون گذاشت. این فیلم را محمد زرین‌دست نوشت و کارگردانی کرد و تهیه‌کنندگی آن بر عهده مصطفی شایسته بود. ساخت این فیلم در سال ۱۳۸۴ به پایان رسید و سپس در ۲۱ شهریور ۱۳۸۶ در سینماها به نمایش درآمد.

داستان فیلم درباره مردی به نام ساسان سرکش است که پس از سی سال زندگی در خارج از کشور، به ایران بازمی‌گردد. او در مسیر فرودگاه مهرآباد تا هتل، با راننده‌ای به نام الیاس آشنا می‌شود. روز بعد، این دو با هم به زادگاه ساسان، شهر تبریز، سفر می‌کنند. در طول سفر، الیاس متوجه می‌شود که ساسان بسیار ناامید است و قصد دارد زندگی خود را پایان دهد.

فیلم احضار شدگان:

یکی دیگر از کارهای مهدی سلوکی، فیلم «احضار شدگان» است که در سال ۱۳۸۶ ساخته شد. این فیلم را آرش معیریان کارگردانی کرده و حجت قاسم‌زاده نویسنده آن بوده است. محمد خزاعی نیز تهیه‌کنندگی این اثر را بر عهده داشت.

در این فیلم، شهرام حقیقت‌دوست در نقش عماد و مهدی سلوکی در نقش امید، داستان دو برادر را نشان می‌دهند که پس از فوت پدرشان، بر سر ارث با هم اختلاف پیدا می‌کنند. در میان این درگیری‌ها، عماد به مصرف قرص‌های توهم‌زا روی می‌آورد. وقتی اوضاع شرکتشان به هم می‌ریزد، عماد نزد امید می‌رود. امید که در یک ویلا زندگی می‌کند، با او درگیر می‌شود. در پایان فیلم مشخص می‌شود که اگر عماد مصرف این قرص‌ها را کنار بگذارد، انسان خوب و قابل‌اعتمادی خواهد بود.

از بازیگران فیلم «احضار شدگان» می‌توان به این افراد اشاره کرد: شهرام حقیقت‌دوست، زیبا بروفه، مهدی سلوکی، سحر ریحانی، شقایق ناظری، شهرام قائدی، مهدی امینی‌خواه و فرهاد قائمیان.

فیلم شناسی

در این قسمت، نگاهی به آثار مختلفی می‌اندازیم که مهدی سلوکی در طول فعالیت هنری خود خلق کرده است.

فیلم های سینمایی:

تله فیلم ها:

سریال های تلویزیونی:

حاشیه ها

اضافه وزن:

زمانی که مهدی سلوکی در برنامه تلویزیونی فرمول یک با مجری‌گری علی ضیاء حضور یافته بود، در خصوص اضافه وزن خود بیان کرد:

با وجودی که ازدواجم آسایش خاطر و آرامش را در زندگی من به همراه داشت، از تبعات آن اضافه وزن بوده است. به طور معمول افراد زیادی پس از ازدواج دچار چاقی شده و من نیز به این موضوع مبتلا شدم. در ابتدا این امر چندان برایم مهم نبود. ولی با توجه به واکنش‌های مخاطبان، پی بردم که کار از کار گذشته و در این موضوع سهل انگاری کردم.‌

هم اکنون چند سالی است که به طور پیوسته برنامه غذایی خاصی را مراعات کرده و در پی خاتمه یافتن مجموعه تلویزیونی ستایش ۳ تا حد زیادی از وزنم کاسته شد.

شایعه تصادف و فوت:

در سال‌های اولیه‌ای که نام مهدی سلوکی بر سر زبان‌ها افتاده بود و بسیاری او را می‌شناختند، اخباری پخش شد مبنی بر اینکه او در یک سانحه رانندگی با یک کامیون جان خود را از دست داده است. اما بعداً روشن شد که این خبر، تنها یک شایعه بی‌اساس بوده و درست نبوده است.

مصاحبه

ممنوع الکاری و مهاجرت:

در سال ۱۳۸۵ که من در مجموعه تلویزیونی نرگس ایفای نقش کرده و این سریال به نمایش درآمد، به دلایلی نامعلوم مصلحت دانستند که تا مدتی از فعالیت کنار بکشم. به طوری که حتی پیشنهادهای زیادی به من ارائه شده و پس از بستن قرارداد، اعلام می‌کردند که به منزل رفته و استراحت کنید.

چنین شد که سرانجام تصمیم به مهاجرت به دبی گرفته و به مدت پنج سال در آنجا سکونت داشتم. در نهایت مجدداً فعالیت بازیگری خود را با عهده‌دار شدن نقش‌های کوچک آغاز کردم.

چیزی در دلم نگه نمی دارم:

با توجه به نوع دیدگاه و شخصیتی که دارم، هیچگاه در انتظار برآورده شدن خواسته‌ها و یا محقق شدن رویاهایم نمی‌مانم. من کاملاً خود را مهیای روبرو شدن با چالش‌ها و مشکلات کرده و در مجموع شخصیتی ندارم که موضوعات را در وجودم مخفی کنم.

در عین حال همواره مطالبم را به زبان می‌آورم. این موضوع ممکن است موانع و چالش‌های زندگی بوده و یا در حوزه همفکری و مشورت با سایر افراد باشد.

عاشق شدم، رفتم و گفتم:

در سال‌های نوجوانی به قدری نسبت به مسائل کنجکاو بودم که در اغلب موارد پدر و مادرم را ناچار می‌کردم تا پاسخ‌هایی را به پرسش‌هایم ارائه دهند. آنها آگاه بودند که قادر نیستند از پاسخگویی به سوال‌های من طفره روند.‌

من در چنین موقعیتی رشد کرده و بزرگ شدم. هیچگاه موضوعات را در درون خودم محبوس نکرده و حتی زمانی که احساس عشق و دلبستگی داشتم، قدم برداشته و آن را به زبان آوردم. حتی در مواقعی که عشقی برایم وجود نداشت نیز به صراحت آن را اظهار می‌کردم.