بیوگرافی رضا کیانیان
رضا کیانیان، هنرمند پرآوازه ایرانی، در ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ در تهران چشم به جهان گشود. او در جوانی به همراه راهنماییهای برادرش، داوود کیانیان، پا به عرصه تئاتر گذاشت و پس از آن، با دریافت مدرک کارشناسی تئاتر از دانشگاه تهران، فعالیت هنری خود را به شکل جدی ادامه داد.
کیانیان با ایفای نقش در آثار بهیادماندنی سینما و تلویزیون مانند «آژانس شیشهای»، «کیف انگلیسی» و «شلیک نهایی» به چهرهای شناختهشده و محبوب در میان مردم تبدیل شده است. این بازیگر علاوه بر هنر بازیگری، در عرصههایی مانند نقاشی، مجسمهسازی و عکاسی نیز دستی دارد و آثار خود را در نمایشگاههای مختلف به نمایش گذاشته است.
چهره چندبعدی، دید هنری ژرف و توانایی بالای او در خلق نقشهای گوناگون، باعث شده است که رضا کیانیان در زمره نامداران هنر ایران قرار گیرد.
منوی دسترسی سریع
**خلاصهای از زندگی**
در این بخش، نگاهی کوتاه و کلی به سرگذشت و مهمترین رویدادهای زندگی خواهیم داشت.
**درباره زندگی**
اینجا داستان کامل زندگی از روزهای نخست تا به امروز روایت میشود. از دوران کودکی، رشد و تحصیلات تا رسیدن به جایگاه کنونی.
**پیمان زناشویی**
این قسمت به چگونگی شکلگیری زندگی مشترک، همسر و اعضای خانواده میپردازد.
**حضور در فضای مجازی**
صفحات و کانالهای رسمی در برنامههایی مانند اینستاگرام، توییتر و دیگر شبکههای اجتماعی در این بخش معرفی شدهاند.
**عرصه فعالیتهای هنری**
در این بخش، مسیر حرفهای و فعالیتهای هنری، از اولین قدمها تا آثار شاخص، بررسی میشود.
**فهرست آثار سینمایی**
لیست کامل فیلمها، سریالها و دیگر کارهای تصویری که در آنها حضور داشتهاند، در اینجا گردآوری شده است.
**دستاوردها و تقدیرها**
تمام جایزهها، نامزدیها و افتخاراتی که در طول کار خود دریافت کردهاند، در این بخش فهرست شده است.
**حواشی و گفتوگوها**
این قسمت به رویدادها و بحثهای موردی که در اطراف زندگی حرفهای و شخصی پیش آمده، میپردازد.
**گفتوگوها**
متن کامل یا خلاصهای از مهمترین مصاحبهها و گفتوگوهای انجام شده با رسانههای مختلف در اینجا آورده شده است.

خلاصه زندگینامه
نام: رضا
نام خانوادگی: کیانیان
تاریخ تولد: ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ (۷۴ سال)
محل تولد: تهران
تحصیلات: دانشآموختهٔ رشته تئاتر
همسر: هایده قراچهداغی
حوزه فعالیت: بازیگری و نویسندگی
ملیت: ایرانی
سالهای فعالیت: از ۱۳۴۵ تا امروز
فرزندان: علی کیانیان
زندگینامه
زندگی شخصی و خانواده:
رضا کیانیان بازیگری است که سالهای طولانی در سینما و تلویزیون ایران فعالیت داشته. او در ۲۹ خرداد ۱۳۳۰ در محله میدان خراسان تهران متولد شد. به گفته خودش، پدرش به حسین تهرانی معروف بود و از کشتیگیران قدیمی تهران به شمار میرفت که همدوره افرادی مانند کچلون و حسین رمضون یخی بود. رضا چهار برادر و دو خواهر دارد و خودش فرزند دوم خانواده است.
یک سال پس از تولد رضا، خانوادهاش به مشهد نقل مکان کردند. به این ترتیب، او تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در این شهر گذراند. علاوه بر درس مدرسه، در کلاسهای علوم دینی و اسلامی که در حوزه علمیه مشهد برگزار میشد نیز شرکت میکرد.
ازدواج
این هنرمند در سی و دو سالگی، در سال ۱۳۶۲ با خانمی به نام هایده قراچهداغی پیمان زناشویی بست و زندگی جدیدی را با هم شروع کردند. همسر ایشان، خواهرزادهٔ سهراب سپهری، شاعر نامآشنای ایران هستند. ثمره این پیوند، پسری است به نام علی.
رضا کیانیان در شبکه های اجتماعی
اینتساگرام:
@reza_kianian_official
زندگی هنری

ورود به دنیای هنر:
رضا کیانیان اولین بار با راهنمایی و آموزشهای برادرش داوود، با دنیای بازیگری آشنا شد. در سال ۱۳۴۵ و در سن ۱۵ سالگی، با کمک برادر بزرگش در نمایشی به نام «از پا نیفتادهها» که نوشتهٔ غلامحسین ساعدی و کارگردانی برادرش بود، روی صحنه رفت. پس از آن، بازی در تئاتر را به صورت جدی ادامه داد و برای سه سال پیاپی در گروه تئاتر برادرش به هنرنمایی پرداخت.
علاقهٔ فراوان رضا کیانیان به هنر و بازیگری، او را بر آن داشت تا این رشته را به شکل آکادمیک و دانشگاهی نیز بیاموزد. بنابراین در سال ۱۳۵۱ برای تحصیل در رشتهٔ تئاتر به تهران رفت و در دانشکدهٔ هنرهای زیبا مشغول به تحصیل شد. پس از چهار سال، در سال ۱۳۵۵ موفق به دریافت مدرک کارشناسی خود شد و سپس در مقام بازیگر، در نمایشهای زیادی حاضر شد. از مهمترین کارهای تئاتری او میتوان به نمایشهای «آنتیگونه»، «ازدواج آقای میسیسیپی»، «بازی استریدنبرگ»، «عرق خورشید اشک ماه» و «برگرد مرا ببین» اشاره کرد.
نخستین حضور رضا کیانیان در سینما، در سال ۱۳۶۸ و با بازی در فیلم «وسوسههای زمین» به کارگردانی حمید سمندران بود. اما فیلم «کیمیا» ساختهٔ احمدرضا درویش، اولین اثری بود که بازی او را مورد توجه قرار داد. پس از آن، بازی در فیلم «آژانس شیشهای» باعث شد تا شهرتش در سینما بیشتر شود. او به خاطر بازی در این فیلم، در شانزدهمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر، جایزهٔ بهترین بازیگر نقش دوم مرد را دریافت کرد. همچنین در سیزدهمین دورهٔ همین جشنواره، برای بازی در فیلم «کیمیا» نامزد دریافت جایزهٔ بهترین بازیگر نقش دوم مرد شد.
از دیگر فیلمهای موفق و پربینندهٔ رضا کیانیان در سینما میتوان به این آثار اشاره کرد: «سگکشی»، «سینما سینماست»، «گاهی به آسمان نگاه کن»، «ماهیها عاشق میشوند»، «یک حبه قند»، «فرش باد»، «یک تکه نان»، «روبان قرمز» و «کفشهایم کو؟». او در هر یک از این فیلمها بازی درخشان و بهیادماندنی داشت. رضا کیانیان در بیستمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم فجر، برای بازی در فیلم «خانهای روی آب» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را کسب کرد.
یکی از نقشهای جالب و بهیادماندنی او، شخصیت جمشید در سریال «شلیک نهایی» ساختهٔ محسن شاهمحمدی است. همچنین در تلویزیون، بازی در نقش یک روحانی سالخورده در سریال «کیف انگلیسی» و نقش یک قاضی در مجموعهی «دوران سرکشی» از دیگر کارهای شاخص اوست.
درخشانترین و تأثیرگذارترین حضور رضا کیانیان در تلویزیون، مربوط به سریال «مختارنامه» است. او در این مجموعه، نقش عبدالله بن زبیر، خلیفهٔ بزرگ زبیری در مکه را بازی کرد. این نقش، علاوه بر اینکه یک کار هنری ویژه برای او محسوب میشد، اولین بار بود که در یک اثر تاریخی و در قالب یک شخصیت خاکستری ظاهر میشد. همچنین او از بازیگران ثابت مجموعهی «وکلای جوان» بود.
رضا کیانیان در شبکهٔ نمایش خانگی نیز فعال بوده و در آثاری مانند «قلب یخی»، «شاهگوش» و «شهزاد» بازی کرده است.
او که از سال ۱۳۴۵ به شکل حرفهای در تئاتر فعالیت میکرد، در نمایشهای مختلفی مانند «آنتیگونه»، «خردهبورژوا»، «چهرههای سیمون ماشا»، «ازدواج آقای میسیسیپی» و «یادگار سالهای شن» همکاری داشت. پس از شش سال دوری از تئاتر، در فروردینماه ۱۳۸۹ در نمایش «پروفسور بوبوس» ساختهٔ مرحوم آتیلا پسیانی روی صحنه رفت.
فعالیتهای این هنرمند تنها به بازیگری محدود نمیشود. او به همراه فرهاد توحیدی و بهروز مرباغی، مؤسسهٔ فرهنگی هنری «اردیبهشت عودلاجان جان» را بنیان نهاد.
رد پیشنهاد بازی در سریال میهن:
در سال ۲۰۱۴ میلادی مطالبی منتشر شد مبنی بر اینکه به رضا کیانیان پیشنهاد بازی در سریال آمریکایی میهن ارائه شده است. ولی او از آن صرف نظر کرده و نپذیرفت.
طبق مصاحبهای که خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا با رضا کیانیان انجام داده است، او در این خصوص اظهار داشته: مدتی پیش ایمیلی از سوی IMDB دریافت کردم که در آن به من پیشنهاد شده بود در سریال Homeland بازی کنم. در متن ایمیل مذکور آمده بود، هم اکنون سریال در آفریقای جنوبی در حال تهیه و فیلمبرداری است. لذا ما شما را برای یک نقش در نظر گرفتهایم که در صورت موافقت، ظرف ۱۰ روز آینده برای شما بلیط ارسال میشود.
رضا کیانیان بیان کرد این نوع رفتار بسیار اهانت آمیز بوده و افزود:
“نخستین حق یک هنرپیشه چنین است که در وهله اول از سناریو آگاه شده و آن را مشاهده کند، اطلاعات کافی در مورد نقش داشته و همچنین موضوع دستمزد نیز مشخص شود. ولی نحوه دعوت این گروه بسیار حقارت آمیز بوده است. چرا که تصور میکنند هنرپیشگان کشور ما بسیار مشتاق و هلاک ایفای نقش در فیلمهای خارجی بوده و به خودشان زحمت نمیدهند در خصوص مواردی که از حقوق مسلم و واجب هر هنرپیشهای است، توضیحات کافی را بیان کنند.”
او در ادامه گفت:
“با توجه به اینکه تا به حال این سریال را ندیده بودم، در این موضوع از پسرم سوال کردم و او با گویش جوانیاش شرح داد که سریال بسیار مشهور و خفن است، ولی در عین حال در این مجموعه به طور معمول مردم ایران به عنوان تروریست معرفی میشوند.”
رضا کیانیان که آثار متعدد و زیبایی را در عرصه نمایش و سینما در کارنامه هنری خود دارد، بیان کرد:
“در پاسخ به آنها نوشتم، از پیشنهاد شما متشکرم ولی هنوز از طرف شما سناریو برای من ارسال نشده و از آنجا که مطلع شدم در سریال شما، به افراد ایرانی اهانت شده است، در چنین حالتی پیشنهاد شما را نمیپذیرم.”
او در ادامه گفت:
“پس از ارسال جواب از طرف من، هیچ پاسخی از سوی آنها واصل نشد.”
مروری بر نقشهای ماندگار:
در این قسمت میخواهیم نگاهی بیندازیم به تعدادی از کارهای رضا کیانیان که در عرصههای گوناگون فیلم و سریال با استقبال خوبی روبرو شدهاند.
فیلم سینمایی کیمیا:
در سال ۱۳۷۳، احمدرضا درویش فیلمی به نام «کیمیا» ساخت. این فیلم داستان زندگی یک زن و شوهر را در دوران جنگ نشان میدهد که مشتاقانه منتظر به دنیا آمدن فرزندشان هستند. اما در جریان بمباران توسط نیروهای بعث عراق، زن در حالی که نوزادش را به دنیا میآورد، از دنیا میرود. در این شرایط، پزشکی که او را درمان میکرد، سرپرستی کودک را بر عهده گرفته و او را بزرگ میکند.
رضا کیانیان در فیلم کیمیا، بازی درخشانی ارائه کرد و به خاطر این نقشآفرینی، توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را در سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر دریافت کند. او در این فیلم در کنار بازیگران مطرحی مانند خسرو شکیبایی، بیتا فرهی و زهرا اویسی به ایفای نقش پرداخت.
فیلم آژانس شیشه ای:
فیلم آژانس شیشهای بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است. ابراهیم حاتمیکیا در سال ۱۳۷۶ نویسندگی و کارگردانی این اثر را بر عهده داشت. در این فیلم، رضا کیانیان در نقش فردی به نام سلحشور ظاهر شد و بازیگرانی مانند پرویز پرستویی، حبیب رضایی، قاسم زارع و بیتا بادران نیز alongside او ایفای نقش کردند. او به خاطر بازی در این فیلم، توانست جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را در شانزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر دریافت کند.
فیلم خانه ای روی آب:
یکی دیگر از فیلمهایی که رضا کیانیان در آن بازی کرده، فیلم «خانهای روی آب» است. این فیلم را بهمن فرمانآرا در سال ۱۳۸۰ ساخت و خودش هم نویسندگی آن را بر عهده داشت. داستان فیلم دربارهی یک پزشک است که در حین رانندگی به طور ناگهانی با یک فرشته برخورد میکند. پس از این برخورد، وقتی او فرشته را لمس میکند، زخمهای عمیقی روی انگشتانش به وجود میآید. روز بعد از این اتفاق، پزشک به بیمارستان میرود و در آنجا با رویدادهای عجیب و غیرمنتظرهای روبرو میشود که در طول فیلم نشان داده میشود.
در این فیلم بازیگران سرشناسی همچون رضا کیانیان، هدیه تهرانی، عزتالله انتظامی، جمشید مشایخی، بیتا فرهی، بهناز جعفری و رویا نونهالی حضور دارند. بازی رضا کیانیان در این فیلم بسیار مورد توجه قرار گرفت و باعث شد که او در بیستمین دوره جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کند.
سریال شلیک نهایی:
رضا کیانیان در سریال «شلیک نهایی» یکی از بهیادماندنیترین نقشآفرینیهای خود در تلویزیون را ارائه کرد. حتی مدل لباس پوشیدن و آرایش موی او در نقش جمشید، برای مدتی در بین جوانان مد شد و به «مدل جمشیدی» معروف گردید.
سریال «شلیک نهایی» در سال ۱۳۷۴ توسط محسن شاهمحمدی ساخته شد و از شبکه یک پخش شد. در این مجموعه بازیگرانی مانند داریوش فرهنگ، رضا کیانیان، آتنه فقیهنصیری، جمشید اسماعیلخانی، شهره سلطانی، سیاوش طهمورث، سیروس گرجستانی، حسین خانیبیک، منوچهر حامدی، جهانگیر فروهر، محمود جعفری و مهدی میامی بازی کردند و یک داستان جذاب و دیدنی خلق نمودند.
سریال کیف انگلیسی:
سریال «کیف انگلیسی» یک مجموعه تلویزیونی پرمخاطب و ماندگار در ژانر تاریخی بود که در سال ۱۳۷۹ ساخته شد. این سریال به بیان رویدادهایی از دوره پهلوی میپردازد؛ دورانی که برخی آن را دهه طلایی آزادی مینامیدند و چهرههای سیاسی و روشنفکران مختلفی در آن حضور داشتند. رضا کیانیان در این مجموعه در نقش یک روحانی بازی میکند و همراه با بازیگران سرشناسی مانند علی مصفا، لیلا حاتمی، محمدرضا شریفی نیا، سیروس گرجستانی، فرهاد اصلانی، صبا کمالی، قطب الدین صادقی، فاطمه نوری و حسام نواب صفوی در این اثر ایفای نقش کردهاند.
سریال مختارنامه:
رضا کیانیان در مجموعه تلویزیونی معروف مختارنامه هم بازی کرده است. او در این سریال، نقش عبدالله بن زبیر را که خلیفه بزرگ زبیری در مکه بود، ایفا کرد. این نقش با بیشتر کارهای قبلی او تفاوت داشت و اولین باری بود که کیانیان در یک اثر تاریخی ظاهر میشد.
کارگردانی این سریال را داوود میرباقری بر عهده داشت. داستان سریال درباره قیام مختار ثقفی است که برای خونخواهی سید و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) و شهدای کربلا قیام گستردهای را برپا میکنند.
بسیاری از بازیگران سرشناس در کنار رضا کیانیان در این مجموعه حضور داشتند؛ از جمله فریباز عرب نیاد در نقش مختار و مهدی فخیم زاده، فرهاد اصلانی، رضا کیانیان، نسرین مقانلو، محمد فیلی، فریبا کوثری، رضا رویگری و مرحومه ماه چهره خلیلی.
عرصهی نویسندگی و گویندگی:
رضا کیانیان علاوه بر کار در زمینه هنر، در نویسندگی نیز تواناست و قلم خوبی دارد. او در ساخت فیلمهایی مانند «رأی باز»، «دمرل»، «پاتال» و «آرزوهای کوچک» به عنوان نویسنده فیلمنامه همکاری کرده است. همچنین کتابهای مختلفی در زمینه خاطرهنویسی و آموزش بازیگری نوشته است.
از میان کتابهای معروف و خواندنی او میتوان به «این مردم نازنین»، «تحلیل بازیگری» و «شعبده بازیگری» اشاره کرد. علاوه بر این، کتابهایی مانند «ناصر و فردین» و «بازیگری در قاب» شامل گفتوگوهای او با دیگر سینماگران و هنرپیشگان است. کتاب «قار سوم: اتفاق میافتد» نیز یکی دیگر از آثار اوست که درباره سفرهای کاریاش به جزیره قشم و عکسهایی است که در آنجا گرفته است.
رضا کیانیان با صدای ویژهای که دارد، در زمینه خواندن کتابهای صوتی نیز فعالیت کرده و با روشهای خاص خود در بیان، به گویندگی این کتابها پرداخته است. از جمله آثار برجسته او در این زمینه، کتاب «این مردم نازنین» که خودش نویسنده آن است و کتاب «از قیطریه تا اورنج کانتی» نوشته حمیدرضا صدر میباشند.
برجسته ترین کتابها:
کتاب این مردم نازنین:
در این کتاب که به شکل زندگینامه و با زبانی ساده و بیتکلف نوشته شده، نویسنده از اتفاقها و برخوردهایی که با افراد مختلف داشته، صحبت میکند. این اتفاقات نتیجه شهرتی است که او به دست آورده است. وقتی که در مجموعه تلویزیونی آپارتمان بازی کرد، به چهرهای آشنا برای مردم تبدیل شد. این اتفاق، هم رویدادهای خوب و هم رویدادهای ناخوشایندی را در زندگی این بازیگر به وجود آورد.
کتاب شعبدهی بازیگری:
این کتاب شامل نوشتههایی است که رضا کیانیان آنها را نوشته است. او در هر یک از این نوشتهها، از جنبهها و نگاههای گوناگون به کار بازیگری نگاه کرده است تا خواننده بتواند درک کلی و کاملی از معنای بازی و بازیگری پیدا کند.
کتاب تحلیل بازیگری:
این کتاب هم یکی دیگر از نوشتههای رضا کیانیان درباره بازیگری است که بیشتر به ویژگیهای یک بازیگر و روشهای نقد و بررسی کارهای او میپردازد.
کیانیان در این اثر، سبک بازیگری هنرمندان سرشناسی مانند رابرت دنیرو و مریل استریپ را بررسی و تحلیل کرده است. در پایان، نویسنده با مقایسهٔ نحوهٔ کارگردانی بازیگران در دو فیلم «آژانس شیشهای» و «روبان قرمز»، کتاب را به پایان میرساند.
کتاب از قیطریه تا اورنج کانتی:
کتاب “از قیطریه تا اورنج کانتی” اثر حمیدرضا صدر، نویسنده و تحلیلگر شناختهشده سینما و فوتبال است. او در این کتاب کوشیده تا رویدادها و حالوهوایی را که در دوران مبارزه با بیماریاش تجربه کرده، به تصویر بکشد و داستانی پرمعنا و آموزنده را برای مخاطب روایت کند. این اثر باعث شد جنبههای پنهان و ویژهای از شخصیت او آشکار شود. اگرچه در این روایت، توجه به مرگ و آگاهی از آن به خوبی حس میشود، اما در عین حال، امید به زندگی و ادامه دادن، در سرتاسر داستان موج میزند. همچنین باید اشاره کرد که روایت دلنشین و صدای تأثیرگذار رضا کیانیان در نسخه صوتی کتاب “از قیطریه تا اورنج کانتی”، لحظات پایانی زندگی حمیدرضا صدر را به گونهای بیان میکند که برای شنونده کاملاً ملموس و قابل درک میشود.
سایر فعالیت ها:
رضا کیانیان، علاوه بر بازیگری، فیلمنامهنویسی و طراحی صحنه، در عرصههای هنری دیگری مانند عکاسی حرفهای و مجسمهسازی نیز مهارت دارد و در این زمینهها فعالیت میکند. موفقیت او در طراحی صحنه تئاتر در سال ۱۳۷۷ باعث شد تا جایزهای را در این زمینه دریافت کند.
او در این باره گفته است: در دورهای از زندگیام، امکان فعالیت در حرفه بازیگری را نداشتم، بنابراین به کار نجاری روی آوردم. رضا کیانیان در این زمینه به عنوان شاگرد نجار آموزش دید و به مهارت بالایی دست یافت. پس از آن، در زمینه ساخت کابینت نیز مشغول به کار شد. اما فعالیتهای او به اینجا محدود نماند و در ساخت در و پنجره نیز تجربه کسب کرد. سپس وارد حوزه دکوراسیون داخلی شد و علاوه بر این، مدتی نیز به عنوان نقشهکش ساختمان در یک شرکت معماری فعالیت کرد.
فیلم شناسی

در این قسمت، قصد داریم نگاهی به کارها و فعالیتهای رضا کیانیان در زمینههای مختلف مانند سینما، تلویزیون و تئاتر داشته باشیم.
فیلمهای سینمایی:
| سال | عنوان | نقش | کارگردان |
|---|---|---|---|
| ۱۳۶۸ | تمام وسوسههای زمین | حمید سمندریان | |
| ۱۳۶۸ | پاتال و آرزوهای کوچک | مسعود کرامتی | |
| ۱۳۷۰ | ایلیا، نقاش جوان | ابوالحسن داوودی | |
| ۱۳۷۱ | مرد ناتمام | محرم زینالزاده | |
| ۱۳۷۳ | کیمیا | احمدرضا درویش | |
| ۱۳۷۳ | درد مشترک | یاسمین ملک نصر | |
| ۱۳۷۴ | مادرم گیسو | سیامک شایقی | |
| ۱۳۷۵ | سلطان | مسعود کیمیایی | |
| ۱۳۷۵ | سینما سینماست | سیدضیاءالدین دری | |
| ۱۳۷۶ | آژانس شیشهای | سلحشور | ابراهیم حاتمیکیا |
| ۱۳۷۷ | روبان قرمز | ابراهیم حاتمیکیا | |
| ۱۳۷۸ | بوی کافور، عطر یاس | بهمن فرمانآرا | |
| ۱۳۷۹ | سگ کشی | بهرام بیضایی | |
| ۱۳۷۹ | چتری برای دو نفر | احمد امینی | |
| ۱۳۸۰ | عیسی میآید | علی ژکان | |
| ۱۳۸۰ | عروس رومشکان | ناصر غلامرضایی | |
| ۱۳۸۰ | خانهای روی آب | بهمن فرمانآرا | |
| ۱۳۸۱ | گاهی به آسمان نگاه کن | کمال تبریزی | |
| ۱۳۸۱ | فرش باد | کمال تبریزی | |
| ۱۳۸۱ | رأی باز | مهدی نوربخش | |
| ۱۳۸۲ | قدمگاه | محمدمهدی عسگرپور | |
| ۱۳۸۳ | یک تکه نان | کمال تبریزی | |
| ۱۳۸۳ | ماهیها عاشق میشوند | علی رفیعی | |
| ۱۳۸۴ | یک بوس کوچولو | بهمن فرمانآرا | |
| ۱۳۸۴ | کارگران مشغول کارند | مانی حقیقی | |
| ۱۳۸۴ | زاگرس | محمدعلی نجفی | |
| ۱۳۸۴ | باغ فردوس، پنج بعدازظهر | سیامک شایقی | |
| ۱۳۸۴ | اسب | بابک محمدی | |
| ۱۳۸۵ | سه زن | منیژه حکمت | |
| ۱۳۸۵ | پاداش سکوت | مازیار میری | |
| ۱۳۸۶ | همیشه پای یک زن در میان است | کمال تبریزی | |
| ۱۳۸۶ | صد سال به این سالها | سامان مقدم | |
| ۱۳۸۶ | خاک آشنا | بهمن فرمانآرا | |
| ۱۳۸۷ | هفت و پنج دقیقه | محمدمهدی عسگرپور | |
| ۱۳۸۷ | قطعه ۸۸ | رحمان حقیقی | |
| ۱۳۸۷ | صداها | فرزاد مؤتمن | |
| ۱۳۸۸ | نیش زنبور | حمیدرضا صلاحمند | |
| ۱۳۸۸ | راه آبی ابریشم | محمد بزرگنیا | |
| ۱۳۸۹ | یک حبه قند | رضا میرکریمی | |
| ۱۳۸۹ | گزارش یک جشن | ابراهیم حاتمیکیا | |
| ۱۳۹۰ | آزمایشگاه | حمید امجد | |
| ۱۳۹۰ | میگرن | مانلی شجاعی فرد | |
| ۱۳۹۱ | هیچکجا هیچکس | ابراهیم شیبانی | |
| ۱۳۹۲ | پنج تا پنج | تارا اوتادی | |
| ۱۳۹۲ | دلم میخواد | بهمن فرمانآرا | |
| ۱۳۹۳ | خبر خاصی نیست | مصطفی شایسته | |
| ۱۳۹۴ | وقتی برگشتم… | وحید موسائیان | |
| ۱۳۹۴ | کفشهایم کو؟ | کیومرث پوراحمد | |
| ۱۳۹۴ | بارکد | مصطفی کیایی | |
| ۱۳۹۴ | سایه | مسعود نوابی | |
| ۱۳۹۵ | ترومای سرخ | اسماعیل میهندوست | |
| ۱۳۹۷ | مسخرهباز | همایون غنیزاده | |
| ۱۳۹۹ | خانه ارواح | کیارش اسدیزاده | |
| ۱۳۹۹ | آهو | هوشنگ گلمکانی |
نویسنده:
| سال تولید | نام فیلم |
|---|---|
| ۱۳۸۱ | رای باز |
| ۱۳۷۲ | دمرل |
| ۱۳۶۸ | پاتال و آرزوهای کوچک |
تلویزیون:
| سال | عنوان | نقش | کارگردان | توضیحات |
|---|---|---|---|---|
| ۱۳۶۹ | شاهدان کوچک | غلامرضا رمضانی | ||
| ۱۳۷۱–۱۳۷۲ | آپارتمان | اصغر هاشمی | شبکه یک | |
| ۱۳۷۳–۱۳۷۴ | شلیک نهایی | محسن شاهمحمدی | شبکه یک | |
| ۱۳۷۴ | وکلای جوان | بهرام کاظمی | ||
| ۱۳۷۵ | خانواده رضایت | حمید امجد، مازیار میری | شبکه پنج | |
| ۱۳۷۵ | سرنخ | کیومرث پوراحمد | شبکه یک | |
| ۱۳۷۶ | قریه زیباست | مهران غفوری | تلهفیلم | |
| ۱۳۷۸ | کیف انگلیسی | سید ضیاءالدین دری | شبکه یک | |
| ۱۳۷۸ | زمان شوریدگی | محمدعلی نجفی | ||
| ۱۳۷۸–۱۳۷۹ | قصههای شهرک سینمایی | بابک محمدی | ||
| ۱۳۸۰ | خشم و قضاوت | مهرداد خوشبخت | تلهفیلم | |
| ۱۳۸۱ | دوران سرکشی | کمال تبریزی | شبکه پنج | |
| ۱۳۸۱–۱۳۸۶ | روزگار قریب | آیت الله فیروزآبادی | کیانوش عیاری | شبکه سه |
| ۱۳۸۶ | یک مشت پر عقاب | اصغر هاشمی | شبکه دو | |
| ۱۳۸۷–۱۳۸۸ | پرانتز باز | کیومرث پوراحمد | شبکه پنج | |
| ۱۳۸۸ | مختارنامه | عبدالله بن زبیر | سید داود میرباقری | |
| ۱۳۸۷–۱۳۹۶ | سرزمین مادری | کمال تبریزی | شبکه سه | |
| ۱۳۹۰ | راه طولانی | رضا کریمی | شبکه یک | |
| ۱۳۸۳–۱۳۹۱ | کلاه پهلوی | حاجی خان کور | سید ضیاءالدین دری | |
| ۱۳۹۳ | پازل | ابراهیم شیبانی | شبکه یک | |
| ۱۳۹۴ | کیمیا | فریدون مشفق | جواد افشار | شبکه دو |
| ۱۳۹۷ | زندگی از نو | علی محمد قاسمی | شبکه پنج | |
| ۱۳۹۸ | بوی باران | محمود معظمی | شبکه یک |
شبکه نمایش خانگی:
| سال | عنوان | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۹۱ | قلب یخی ۳ | سامان مقدم |
| ۱۳۹۲ | شاهگوش | داوود میرباقری |
| ۱۳۹۶ | شهرزاد ۲ | حسن فتحی |
| ۱۳۹۶ | شهرزاد ۳ | حسن فتحی |
| ۱۳۹۹ | سیاوش | سروش محمدزاده |
| ۱۴۰۲ | بی تو میمیرم | عباس مرادیان |
| ۱۴۰۲ | هفت | کیارش اسدیزاده |
| ۱۴۰۳ | بامداد خمار | نرگس آبیار |
تئاتر:
| سال | عنوان نمایش | کارگردان / نقش |
|---|---|---|
| ۱۴۰۱ | پدر | آروند دشتآرای (بازی) |
| ۱۳۹۸ | بداهه | آروند دشتآرای (بازی) |
| ۱۳۹۵ | حرفهای | رضا کیانیان (کارگردان) |
| ۱۳۹۵ | برگرد مرا ببین | روایت / کارگردان: شیرین فرشباف، نسیم ریاضی، سعید بهنام خانیکی |
| ۱۳۹۳ | مردی برای تمام فصول | بهمن فرمانآرا (بازی) |
| ۱۳۹۲ | عرق خورشید، اشک ماه | آتیلا پسیانی (بازی) |
| ۱۳۸۹ | پروفسور بوبوس | آتیلا پسیانی (بازی) |
| ۱۳۸۳ | حرفهایها | بابک محمدی (بازی) |
| ۱۳۷۹ | شب سیزدهم | حمید امجد (طراحی صحنه و لباس) |
| ۱۳۷۸ | بازی استریندبرگ | حمید سمندریان (بازی) |
| ۱۳۷۷ | نیلوفر آبی | حمید امجد (طراحی صحنه و لباس) |
| ۱۳۷۷ | یک روز خاطرهانگیز از زندگی دانشمند بزرگ وو | علی رفیعی (بازی) |
| ۱۳۶۸ | یادگار سالهای شن | علی رفیعی (بازی) |
| – | ازدواج آقای میسیسیپی | بازی |
| – | آنتیگونه | بازی |
| – | خرده بورژوا | بازی |
| – | چهرههای سیمون مارشا | بازی |
| ۱۳۴۵ | از پا نیفتادهها | داوود کیانیان (بازی) |
بازیگردانی:
| سال | عنوان |
|---|---|
| ۱۳۸۱ | فرش باد |
| ۱۳۸۱ | گاهی به آسمان نگاه کن |
| ۱۳۷۶ | آژانس شیشهای |
مشاوره فیلم:
| سال | عنوان |
|---|---|
| ۱۳۹۲ | پنج تا پنج |
| ۱۳۷۷ | روبان قرمز |
انتخاب بازیگر:
| سال | عنوان | توضیحات |
|---|---|---|
| ۱۳۸۳ | جایی برای زندگی | |
| ۱۳۸۱ | رای باز | |
| ۱۳۷۲ | دمرل | |
| ۱۳۶۸ | پاتال و آرزوهای کوچک | |
| نویسندگی رضا کیانیان | ذکر جداگانه در فهرست |
طراح صحنه، لباس و تیتراژ:
| سال | عنوان فیلم |
|---|---|
| ۱۳۷۷ | روبان قرمز |
| ۱۳۷۶ | سینما سینماست |
| ۱۳۷۱ | سایههای هجوم |
| ۱۳۷۰ | ایلیا، نقاش جوان |
جوایز و افتخارات
| سال | جایزه / عنوان | اثر / دلیل |
|---|---|---|
| ۱۳۷۷ | جایزه طراحی صحنه | نمایش نیلوفر آبی |
| ۱۳۸۰ | سیمرغ بلورین برترین هنرپیشه نقش اول مرد | فیلم خانهای روی آب |
| ۱۳۸۱ | تندیس برترین هنرپیشه نقش اول مرد در جشن خانه سینما | فیلم خانهای روی آب |
| ۱۳۸۱ | نامزد سیمرغ بلورین برترین هنرپیشه نقش اول مرد | فیلمهای فرش باد و گاهی به آسمان نگاه کن |
| ۱۳۸۱ | لوح زرین برترین هنرپیشه نقش اول مرد | فیلم فرش باد |
| ۱۳۸۲ | نامزد تندیس زرین برترین هنرپیشه نقش اول مرد | فیلم فرش باد |
| ۱۳۸۳ | نامزد سیمرغ بلورین برترین هنرپیشه نقش اول مرد | فیلم ماهیها عاشق میشوند |
| ۱۳۸۴ | نامزد تندیس زرین برترین هنرپیشه نقش اول مرد | فیلم ماهیها عاشق میشوند |
| ۱۳۸۴ | تندیس زرین برترین هنرپیشه نقش اول مرد | فیلم یک بوس کوچولو |
| ۱۳۸۵ | تندیس برترین هنرپیشه نقش اول مرد در جشن سینمای ایران | فیلم یک بوس کوچولو |
| ۱۳۷۳ | نامزد سیمرغ بلورین برترین هنرپیشه نقش مکمل مرد | فیلم کیمیا |
| ۱۳۷۶ | سیمرغ بلورین برترین هنرپیشه نقش مکمل مرد | فیلم آژانس شیشهای |
| ۱۳۸۶ | تندیس حافظ یک عمر فعالیت هنری | جشن دنیای تصویر |
| ۲۰۰۸ | جایزه ویژه هیئت داوران | جشنواره جهانی فیلم کرالا |
| ۱۳۸۷ | نامزد تندیس برترین هنرپیشه نقش مکمل مرد | فیلم همیشه پای یک زن در میان است |
| ۱۳۸۹ | هنرپیشه منتخب نویسندگان و منتقدان ماهنامه فیلم | در میان پنج هنرپیشه برتر تاریخ سینمای ایران |
| ۱۳۹۴ | نامزد سیمرغ بلورین برترین هنرپیشه نقش اول مرد | فیلم کفشهایم کو؟ |
کتابها:
رضا کیانیان، علاوه بر کارهایی که در زمینه بازیگری و فیلمنامهنویسی انجام داده، دستی هم در نویسندگی دارد و چند کتاب به چاپ رسانده است. فهرست کتابهای او به این صورت است:
کتابها
| عنوان کتاب |
|---|
| کتاب کودکان |
| بازیگری |
| تحلیل بازیگری |
| این مردم نازنین |
| عکس های تنهایی |
| ناصر و فردین |
| قار سوم |
| بازیگری در قاب |
| سومین سرنوشت داوود |
| شعبده بازیگری |
گالری و کمپینها:
| سال | شرح فعالیت |
|---|---|
| ۱۳۹۵ | پایهگذاری کمپین و درج پیامکی به نام «من دریاچه ارومیه هستم» به منظور توجه به بیآبی منحصر به فرد دریاچه ارومیه |
| ۱۳۹۴ | فراخوانی هنرمندان به پیوستن به کمپین یک میلیون امضا خطاب به سازمان ملل جهت دنبال کردن فاجعه منا |
| ۱۳۹۳ | پشتیبانی از افراد خانه به دوش و افزودن سین تازه به نام «سرپناه» در کنار هنرمندان |
| ۱۳۹۱ | گرداننده حراج تهران به شیوه کریستیز |
| ۱۳۸۹، ۱۳۸۷ | برپایی نمایشگاه عکاسی |
| ۱۳۸۶ | برپایی نمایشگاه فردی مجسمه |
| طرحریزی انواع پوستر و بروشور | |
| معلمی و مطبوعات کار | |
| معمار داخلی و تابلوساز | |
| مهندس و ناظر ساختمان | |
| ۱۳۶۷ | فعالیت در مرکز هنرهای نمایشی |
| نگارش مقاله و بررسی مجلات سینمایی |
حاشیه ها
فعالیتهای سیاسی:
پیش از موفقیت انقلاب اسلامی، رضا کیانیان که در آن زمان جوان بود، در میانههای دهه ۱۳۵۰ به یک گروه سیاسی-نظامی با تفکر مارکسیستی به نام پیکار پیوست. پس از پیروزی انقلاب و تشکیل حکومت جمهوری اسلامی، او همچنان در این گروه باقی ماند و حتی به عنوان مسئول بخش خراسان آن فعالیت کرد. اما چون این گروه به صورت مستقل دست به اقدامات مسلحانه میزد و این کارها با خواست و آرمانهای مردم مسلمان ایران همخوانی نداشت، پس از دستگیری گسترده اعضای گروههای مخالف، رضا کیانیان نیز بازداشت و زندانی شد. او پس از ابراز پشیمانی و توبه، از زندان آزاد گردید.
در آغاز دوران ریاستجمهوری مسعود پزشکیان، رضا کیانیان با انتشار متنی از او، درخواست کرد که پزشکیان سبک و ظاهر خود را تغییر دهد.
مصاحبه
گفتگو با روزنامه شرق در تاریخ چهاردهم شهریور ماه سال ۱۳۸۵ مصادف با ۵ سپتامبر سال ۲۰۰۶ میلادی:
چنانچه یک هنرپیشه قصد کند دیدگاه های مردم را اجابت کند، موجب آسیب به کارش می شود. چرا که من همه تلاش خود را انجام داده و تمرکزم را بر این نمیگذارم که ایفای نقش من مورد توجه مردم قرار میگیرد یا خیر. این موضوع به این معنا نیست که توجهی به نظر مردم نداشته یا آنها را در نظر نگیرم. در عین حال معتقدم یک هنرپیشه لازم است به خوبی نقشش را ایفا کرده و همه اصول آن را در نظر بگیرد. نه اینکه در کار کم بگذارد. در آخر احتمال دارد که کار به نحو مطلوبی درآمده و یا اینکه کیفیت خوبی نداشته باشد.
در این موضوع که من دیرهنگام در عرصه بازیگری کارم را آغاز کرده و زودتر از این می شد که شروع کنم، در پاسخ بیان میکنم هر طور که انجام شده صحیح است، نه اینکه هرچه باید میشد. اگر در این اندیشه باشیم، چنانچه فلان شرایط میسر شده و ما برنامه ما به شکل دیگری پیش میرفت، از این راه سعی داریم نقص و کمبودهای خود را بپوشانیم. نباید در فکر این باشیم که چه موقعیت و زمانهایی را نادیده گرفته و از دست دادهایم. آنچه اهمیت دارد روزگاریست که پیش روی ما بوده و مهمتر از آن زمانی است که هم اکنون در آن هستیم.
گفتگو با نشریه موفقیت در آذر ماه سال ۱۳۷۹ مصادف با دسامبر سال ۲۰۱۰ میلادی:
زمانی که یک هنرمند موفق به انجام یک کار پرثمر میشود، معتقدم او به ماهیت کار خود ارزش و اهمیت بیشتری قائل شده تا نسبت به مقامی که به آن دست مییابد. چرا که در پس این موضوع جایگاه و موقعیت، خودش مهیا میشود.
در حقیقت افرادی که موضوعی را برای بیان دارند، در قید حیات هستند.
گفتگو با ایسنا در تاریخ ۲۹ خرداد ماه سال ۱۳۹۱، مقارن با ۱۸ ژوئن سال ۲۰۱۲ میلادی:
در زمانهای خیلی قدیم تصور میکردم کسی که به سن ۳۰ سال میرسد، کهنسال است. پس از آنکه خودم به سن ۳۰ سالگی رسیدم، به نظرم آمد ۴۰ سالگی سن زیادی است. در ۵۰ سالگی فکر کردم، سن ۷۰ سالگی قطعاً به معنای پیر شدن است. ولی هم اکنون که در سن ۶۱ سالگی هستم، معتقدم حتی اگر در سن ۹۹ سالگی نیز وفات کنم، واقعا جوانمرگ شدم!
چندان نسبت به شکست ترس ندارم، چرا که او نیز جزئی از زندگی محسوب میشود. در صورتی که دچار هراس شویم، قادر به انجام بسیاری از کارها نیستیم.
گفتگو با هنر آنلاین در تاریخ ۱۸ خرداد ماه سال ۱۳۹۳، مصادف با ۸ ژوئن سال ۲۰۱۴ میلادی:
از نظر من هنرپیشگان در دو گروه غریزی و غیر غریزی دستهبندی میشوند. هنرپیشه غریزی به کسی گفته میشود که همه وجود و قدرت او برخواسته از غرایزش بوده و قادر نیست از حدود غرایزش بیشتر حرکت کند … لاکن هنرپیشه غیر غریزی آموزشهایی را فرا گرفته و محدوده و مرزبندی ندارد. او در همه موضوعات وارد شده و در بیشتر شخصیتها بدون در نظر گرفتن شباهت به غرایض درونیش هنرنمایی میکند.
گفتگو با نشریه ایران در بیست و پنجم آذر ماه سال ۱۳۹۴، مصادف با ۱۶ دسامبر سال ۲۰۱۵ میلادی:
از آنجایی که هنرمندان دارای دیدگاه دقیق و حساستری هستند، در مواجهه با یک موضوع، حس ششمشان با سرعت بیشتری عمل میکنند. حساسیت موجب میشود در زمان کوتاهتری احساس ناراحتی کرده و پس از احساس درد و رنج، صدایمان بلند میشود.
چنانچه در مواجهه با یک جریان اجتماعی عکس العملی بروز دهم، به این علت است که خودم را شهروند جامعه محسوب میکنم و نه از آن جهت که هنرمندم!
از آنجا که همه ما انسان هستیم، پس عادی است که احساس درد کنیم. هر شخصی پس از احساس درد، کمترین کار آخ میگوید. با این تفاوت که برخی با صدای بلندتر و عدهای نیز با صدای آرامتر عکسالعمل نشان میدهند. هر فردی پس از روبرو شدن با یک اغتشاش، لازم است جهت رسیدگی و سامان کردن آن، اقدامی را انجام دهد.
توصیه میکنم در قبال رویکردهای نادرست اجتماعی، بی تفاوت عمل نکنید.
همه افراد در قبال جامعه خود مسئول هستند. هر فردی که نسبت به کمبودهای روابط اجتماعی خود آگاه میشود، مسئول است. چرا که زندگی او در روابط اجتماعی سپری میشود.
گفتگو با کیوان کثیریان در جریان سی و چهارمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر، در تاریخ ۱۵ بهمن سال ۱۳۹۴ مصادف با چهارم فوریه سال ۲۰۱۶ میلادی:
من برای خودم از سینما به دنبال رهایی هستم… چرا که در سینما این شرایط فراهم میشود که به دفعات زندگی کنم. تئاتر نیز چنین مجوزی را به من ارائه میدهد که چندین مرتبه زندگی کرده و در عین حال به دفعات بمیرم… ما به دفعات جانمان را از دست میدهیم. به این ترتیب زمانی که بارها زندگی کرده و به دفعات میمیریم، از بسیاری محدودیتهای این جهان گذر میکنیم. سینما و به ویژه دو حوزه هنر سینما و تئاتر به همین شکل است.
در حقیقت فضای سینما و تئاتر دو دنیای مجزا هستند. زمانی که تصمیم دارم بر روی صحنه اجرا کنم، همه دل نگرانیهای دنیا در من بروز میکند … ولی پس از آنکه پا به روی صحنه گذاشته و نور بر من می تابد، همه چیز پایان یافته و استرسها را فراموش میکنم. به دفعات پیش آمده بر روی صحنه تئاتر کارهایی را انجام دادهام که شرایطش میسر نبوده در زندگی حقیقی این شیوه را داشته باشم؛ همچون افراد دیوانه و مجنون.
بسیار تلاش دارم در سینما دو مرتبه در یک نقش ظاهر نشوم، با توجه به اینکه قصد دارم در یک دنیای جدید وارد شوم، استرس زیادی را برایم ایجاد میکند. به عبارت دیگر شخصیتهایی که قبلاً بازی کردهام نبوده و قصد انجام کار جدید دارم. حتی احتمال دارد در نقش جدید شکست بخورم.
شخصیت من یک فرد آرمانگرا است، این موضوع ناخودآگاه بوده و به میل و خواسته من نیست. در سالهای خیلی قبل تلاش داشتم در سیاست وارد شوم. ولی پس از آن متوجه شدم، سیاست جای مناسبی برای افراد آرمانگرا نیست. چرا که در این صورت یا آن شخص آرمان را به زوال کشیده و یا آرمان آن شخص را هلاک میکند.
لذا از خیالات بیرون آمده و آرمانگرایی را در هنر جستجو کردم. در عرصه هنر تا حد بسیار زیادی آرمانگرا هستم ولی در زندگی حقیقی واقعگرا و رئالیسم محسوب میشوم. همچنین در هنر بی باکانه عمل کرده، ولی در واقعیت شخصی محتاط، با درایت و بر اساس منطق هستم. لاکن در عرصه هنر منطق در من اثر نمیکند.
از نظر من دنیا بسیار کوچک است، چرا که امکانات و موقعیتهایی که در جهان بوده و چیزهایی که در روزمره با آن مواجه میشویم، به معنای دنیا نیست. قطعاً دنیا وجوه دیگری داشته که هر یک از ابعاد آن دنیای جدیدی را به روی انسان میگشاید. در حقیقت من در هنر عرصههای تازهای را دنبال میکنم. این موضوع کاملاً وجود داشته و همه افراد میتوانند آن را دنبال کنند. من نیز آن را پشت سر میگذارم. ولی زمانی که در هنر فعالیت میکنم، با موضوعاتی مواجه میشوم که در زندگی برایم در دسترس نیست.
بزرگترین و سنگدلترین منتقدم در عرصه سینما و هنر خودم هستم. چرا که انتقادات و اشکالهایی که خودم از خودم بیان میکنم، هیچکس آگاه نیست. چرا که از خودم توقعاتی دارم که هیچ ارتباطی به سایر افراد ندارد.
من در واقعیت صاحب دسته چک نیستم. هر زمانی که پول در اختیار داشته باشم، اقدام به خرید کرده و اگر پولی نداشته باشم خرید نمیکنم. ولی از دیگران چک قبول میکنم …. نداشتن دسته چک به این معناست، هر زمانی که پول داشته باشم خرج کرده و به دیگران بدهکار نمیشوم … برخورداری از این خلق و خو باعث میشود در زندگی قناعت داشته باشیم. هرچند من در واقعیت قانع هستم، ولی در عرصه هنر به چیزی بسنده نکرده و قناعت نمیکنم.
هر زمان از من سوال کنند برترین فیلم تو کدام است؛ پاسخ میدهم فیلم بعدی.
از زمانی که به عرصه سینما پا گذاشتم، تمایل داشتم نقشهای متفاوتی را ایفا کنم. این موضوع برگرفته از نقشهای متعدد و بسیاری است که در حوزه تئاتر انجام میدهیم. شخصیتهای خارجی، ایرانی، کهنسال، جوان و ….
من سینما را تنها به خاطر خودم انتخاب کردهام و به هیچ وجه برای مردم نبوده است. چنانچه مردم نیز آن را میپسندند ایولا. اگر هم برایشان خوشایند نیست، کاری از دستم بر نمیآید. علاقه ندارند دیگر.
لازم است هنرپیشه همچون یک شعبده باز بزرگ رفتار کند. به طوری که در هر اجرا برای بیننده شعبدهای را به نمایش گذاشته و تماشاگر به دلیل این زیبایی و کشش او را دنبال کرده و هنرنمایی او را نگاه کند.
تاسف من در سینما چنین است که انیمیشن بشوم. امید دارم در آینده به حدی پیشرفت کنم که این رویداد به وقوع بپیوندد.
به طور کلی من داستایوفسکیبازم.
ممتازترین نقش من، نقشی است که بعداً عهدهدار میشوم.
همچنین ذی قیمتترین و گرانبهاترین دارایی من در زندگی، خانوادهام هستند. ازدواج شباهت زیادی به انتخاب تخم مرغ شانسی دارد. چرا که مشخص نیست در آخر چه خواهد شد. این موضوع حتی در صورتی که بیست سال پیش از ازدواج، همسرت را شناخته باشی نیز صدق می کند. چرا که ازدواج جریانی است که کمیت را به کیفیت تغییر می دهد. یک موضوع دیگر نمایان شده و آشکار نیست نهادش چیست. همچون فرزند دار شدن؛ فرزند نیز شبیه تخم مرغ شانسی بوده و مشخص نیست در آخر چه خواهد شد. ولی در عین حال من صاحب تخم مرغ شانسی های خوبی شدم.
با نشاطترین چیزی که در واقعیت و در عرصه سینما صاحبش بودم، چنین است که متوجه شدم در نظر تماشاگر پذیرفته شده و او به خاطر من به سینما میرود. این موضوع بدون آنکه پیش بینی کند، من در چه نقشی بازی میکنم.
هر موضوعی که در زندگی باعث محدودیت من شود، از آن میگریزم. چرا که در اجتماع و امورات روزانه، تا حد کافی الزامات و نبایدها را تحمل میکنیم. چه لزومی دارد افراد برای احساس خوشی، در باید و نباید جدید قرار بگیرند؟
از من سوال میکنند برترین هنرپیشه سینما چه کسی است؟ ولی در حقیقت قادر به پاسخگویی به این سوال نیستم. چون هر یک از هنرپیشهها در هر موقعیتی که هستند، قله محسوب میشود. ولی زمانی که در جای خودشان نباشند، شرایط بدی دارند. هر کس که در جایگاه خودش باشد، تعجب برانگیز و لذت بخش میشود. هنرپیشگان جهان نیز به همین صورت هستند.
