بیوگرافی امین تارخ
امین تارخ، بازیگر توانا و سرشناس ایران، در سن ۶۹ سالگی از دنیا رفت. او کار بازیگری را سالها قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شروع کرد و با بازی در سریال «سربداران» به چهرهای آشنا برای مردم تبدیل شد. این هنرمند علاوه بر بازیگری، به آموزش هنرجویان در رشته بازیگری نیز مشغول بود.
یکی از محبوبترین و معروفترین نقشهای او، بازی در نقش بوعلی سینا در سریال «ابن سینا» بود. او برای اولین بار در سال ۱۳۵۴ و با مجموعه «شهر من شیراز» به تلویزیون آمد. همچنین ورود او به سینما با فیلم «مرگ یزدگرد» ساخته بهرام بیضایی در سال ۱۳۶۰ اتفاق افتاد.
امین تارخ در طول سالها فعالیت هنری، شخصیتهای مهم تاریخی زیادی را به تصویر کشید؛ از جمله نقش «حسن جوری» در سریال «سربداران» در سال ۱۳۶۲ و بار دیگر نقش ابن سینا در سریال «بوعلی سینا» در سال ۱۳۶۴.
این بازیگر بزرگ برای بازی در فیلم «ماه و خورشید» در سال ۱۳۷۵، جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.
از دیگر کارهای مهم و بهیادماندنی او میتوان به فیلمها و سریالهای «سرب» (۱۳۶۷)، «مادر» (۱۳۶۸)، «سارا» (۱۳۷۱)، «معصومیت از دست رفته» (۱۳۸۲)، «پرونده هاوانا» (۱۳۸۴) و سریال «اغما» (۱۳۸۶) اشاره کرد.
منوی دسترسی سریع
خلاصه ای از سرگذشت
داستان زندگی
پیمان زناشویی
عمر در دنیای هنر
فهرست فیلمها
تقدیرها و نشانها
گفتوگو

خلاصه زندگینامه
نام: امین
نام خانوادگی: تارخ
تاریخ تولد: ۲۰ مرداد ۱۳۳۲
محل تولد: شیراز، ایران
تحصیلات: مدیریت فرهنگی
همسر: منصوره شادمنش (ازدواج: ۱۳۵۶)
درگذشت: ۲ مهر ۱۴۰۱ (در سن ۶۹ سالگی)
محل درگذشت: تهران، ایران
مدفن: قطعه هنرمندان، بهشت زهرا
محل تحصیل: دانشگاه تهران
شغل: بازیگری
سالهای فعالیت: از ۱۳۵۴ تا ۱۴۰۱
خویشاوندان: پری امیرحمزه (مادر همسر)
قد: ۱۷۷ سانتیمتر
پدر: صفرعلی تارخ
نوه: مانیسا تارخ
زندگینامه
امین تارخ در بیستمین روز از مردادماه سال ۱۳۳۲ در محله سردوزک شیراز متولد شد. او پنجمین فرزند خانواده بود و وقتی شش ساله شد، به دلیل شغل پدرش، مجبور شد به همراه خانواده شیراز را ترک کند و به سیستان و بلوچستان بروند.
او سه سال اول دبستان را در آنجا گذراند و بعد دوباره به شیراز بازگشت. این هنرمند دوران دبستان و راهنمایی را در شیراز به پایان رساند.
امین تارخ در آزمون ورودی دانشگاه تهران پذیرفته شد و در سال ۱۳۵۱، در ۱۹ سالگی، به تهران رفت.
او در سال ۱۳۵۴ با بازی در سریال «شهر من شیراز» وارد تلویزیون ملی ایران شد.
سپس در سال ۱۳۵۶، تحصیلاتش را در دانشکده هنرهای نمایشی دانشگاه تهران به پایان رساند و مدرک خود را گرفت. بعد از آن، در رشته مدیریت فرهنگی در دانشگاه فارابی ادامه تحصیل داد و فوق لیسانس خود را دریافت کرد.
پس از پایان تحصیل در رشته هنرهای نمایشی، در فیلم سینمایی «ارثیه» نقش آفرینی کرد.
امین تارخ درباره حمایت خانواده از کار بازیگری خود گفته است: مادر و برادر بزرگم همیشه پشتیبان من بودند و دوست داشتند در این زمینه موفق شوم.
به یاد دارم وقتی برای کنکور درس میخواندم، برادرم گفت: چرا پیشنهادهای بازی در تئاتر را قبول نمیکنی؟ وقتی موضوع را برایش توضیح دادم، گفت: من از این چیزها سر در نمیآورم، اما درس را رها نکن، اشکالی ندارد؛ ولی از تئاتر دست برندار!
به گفته پدر و مادرم، من بچه شیطانی نبودم و دوران کودکیام با آرامی و سادگی گذشت.
یکی از برادران امین تارخ، حمید تارخ نام دارد. پسر او حامد است که در زمینه فعالیت عمویش امین تارخ، وارد عرصه هنر شده است.
درگذشت:
امین تارخ، هنرمند توانا و با تجربه کشورمان، در روز بیست و هشتم شهریور ماه سال ۱۴۰۱ به دلیل ایست قلبی و تنفسی، با آمبولانس به بیمارستان منتقل شد. بلافاصله پس از رسیدن، اقدامات پیشرفته برای احیای قلبی و ریوی برای او آغاز شد.
پس از حدود یک ساعت، ضربان قلب او دوباره شروع به کار کرد، اما به دلیل توقف طولانی قلب و تنفس، پزشکان مجبور شدند از دستگاه برای تنفس او استفاده کنند. متأسفانه سطح هوشیاری ایشان نیز بسیار پایین بود.
با کمال اندوه، این هنرمند برجسته و محبوب در دومین روز از مهرماه سال ۱۴۰۱، در سن ۶۹ سالگی چشم از جهان فروبست. روحش قرین رحمت و خاطرش پاینده باد.
ازدواج
امین تارخ در بیستوچهارسالگی، یعنی سال ۱۳۵۶، در فضای تئاتر و دانشگاه با منصوره شادمنش آشنا شد. این آشنایی بهتدریج جدیتر شد و در نهایت، آن دو با هم ازدواج کردند و زندگی مشترک خود را آغاز نمودند. ثمره این پیوند، سه پسر به نامهای نیما، مانی و نامی بود. همه فرزندان این خانواده هنرمند، در عرصههای هنری فعالیت دارند.
نیما و مانی تارخ ابتدا به بازیگری علاقه داشتند و مدتی در این زمینه کار کردند، اما بعداً مسیر هنری خود را به سمت کارگردانی تغییر دادند. نامی تارخ، که کوچکترین عضو خانواده است، به موسیقی گرایش دارد و در همین زمینه مشغول به کار است.
گفتنی است پری امیرحمزه، مادر همسر امین تارخ، از بازیگران پیشکسوت و باسابقه سینما و تئاتر ایران محسوب میشود.
منصوره شادمنش همسر امین تارخ:
منصوره شادمنش، همسر امین تارخ، در سال ۱۳۳۳ در تهران به دنیا آمد. مادرش پری امیرحمزه، بازیگر قدیمی سینماست و خواهرش فرخنده شادمنش نیز بازیگر است. او تحصیلاتش را در دانشکده هنرهای زیبای تهران به پایان رساند و در سال ۱۳۵۷ مدرک لیسانس گرفت. فعالیت هنری او از سال ۱۳۴۷ با بازی در تئاتر آغاز شد. از جمله فیلمهایی که منصوره شادمنش در آنها بازی کرده میتوان به این موارد اشاره کرد: «روز کارنامه» (۱۳۸۱)، «پاتال و آرزوهای کوچک» (۱۳۶۸)، «صعود» (۱۳۶۶) و «بن بست» (۱۳۵۷).
نسبت خویشاوندی با سایر هنرمندان:
پری امیرحمزه (مادر همسر)
منصوره شادمنش (همسر)
مسعود کرامتی (همسر خواهر همسر)
فرخنده شادمنش (خواهر همسر)
نیما تارخ (فرزند)
مانی تارخ (فرزند)
نامی تارخ (فرزند)
مهدی تارخ (برادر)
زندگی هنری

ورود به عرصه بازیگری:
امین تارخ برای اولین بار در سال ۱۳۵۲ به صورت حرفهای در یک نمایش تئاتر روی صحنه رفت. پس از آن، در سال ۱۳۶۰ در فیلم سینمایی «مرگ یزدگرد» که بهرام بیضایی آن را نوشته و کارگردانی کرده بود، بازی کرد و وارد دنیای سینما شد. در این فیلم، او در کنار بازیگرانی مانند سوسن تسلیمی، علیرضا خمسه و بابک بیات قرار گرفت. انتخاب او برای بازی در نقش شیخ حسن در مجموعه تلویزیونی «سربداران»، یک اتفاق مهم در زندگی هنری او بود.
بعد از آن، امین تارخ در سریال «بوعلی سینا» که توسط کیهان رهگذار ساخته شده بود، بازی کرد و بین مردم بسیار مشهور و محبوب شد. حضور او در این سریال باعث شد تا به الگویی برای کسانی تبدیل شود که تازه میخواستند بازیگر شوند. او در این مجموعه نقش اصلی را داشت و همراه با بازیگران بزرگی مانند فیروز بهجت محمدی، جمشید لایق، اسماعیل محرابی، چنگیز وثوقی، سرور نجاتالهی و دیگران، یک اثر زیبا را خلق کردند. این سریال بارها از شبکههای مختلف تلویزیون پخش شد.
وقتی امین تارخ در فیلم «دلشدگان» در نقش جلالالدین بازی درخشانی از خود نشان داد، برای کارگردان و دیگر دستاندرکاران روشن شد که هیچ کس جز او نمیتوانست این نقش را به این زیبایی اجرا کند. پس از این بازیهای بهیادماندنی، او در فیلمهای «پرنده کوچک خوشبختی» و «سرب» نیز ایفای نقش کرد و تا آخرین سالهای دهه نود به کارش ادامه داد.
این بازیگر پس از حضور در فیلمها و سریالهایی مانند «مرگ یزدگرد»، «سربداران» و «بوعلی سینا»، در سال ۱۳۶۵ در فیلم سینمایی «چمدان» در کنار پروانه معصومی و فرخنده شادمنش، که خواهر همسرش بود، بازی کرد.
امین تارخ در طول ۲۵ سال فعالیت هنری، به عنوان یک بازیگر آزاد کار کرد و نقشهای مختلف و زیادی را در فیلمهای سینمایی و مجموعههای تلویزیونی بر عهده گرفت. او علاوه بر بازیگری، در چندین جشنواره ملی به عنوان داور شرکت داشت و عضو هیئت مدیره خانه سینما نیز بود. همچنین به جشنوارههایی در کشورهایی مانند روسیه، ژاپن و آلمان دعوت شد و در آنها حضور یافت.
در سال ۱۳۷۶، امین تارخ به عنوان یکی از چهرههای مؤثر در زندهکردن دوباره تئاتر ایران شناخته شد. او در هجدهمین دوره جشنواره بینالمللی تئاتر و فیلم فجر هم به عنوان داور و هم به عنوان یکی از کارگردانان هنری شرکت کرد. در سال ۱۳۷۸، لوح افتخار هنرمند ملی به او اهدا شد. پس از درگذشت او، خبرگزاری فارس، امین تارخ را نمادی موفق و برجسته از هنر ارزشمند پس از انقلاب معرفی کرد.
سریال سربداران:
مجموعه سربداران درباره قیام و جنبش گروهی از مردم خراسان است که زیر نظر شیخ حسن جوری مبارزه میکردند. در این فیلم، امین تارخ نقش همین شیخ حسن را بازی میکند. هدف اصلی قیام سربداران، دفاع از خاک ایران در برابر حملههای بیگانگان مغول بود.
امین تارخ در این سریال در کنار سوسن تسلیمی که نقش همسرش را داشت، بازی درخشانی ارائه کرد. همچنین علی نصیریان با ایفای نقش قاضی شارع، اجرای بهیادماندنی داشت.
سریال سربداران به کارگردانی محمدعلی نجفی در سال ۱۳۶۲ ساخته شد.
سریال بوعلی سینا:
در سال ۱۳۶۴، کیهان رهگذار کارگردانی مجموعه تلویزیونی ابوعلی سینا را بر عهده گرفت. در آن زمان، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از مخالفان گمان میکردند که صدا و سیمای ایران رو به ضعف گذاشته و دیگر هنرمندان بزرگ و شناختهشدهای در آن حضور ندارند. اما حضور امین تارخ با چهرهای جذاب و دوستداشتنی در نقش ابوعلی سینا، همه را شگفتزده کرد. او در این مجموعه با توانایی بسیار بازی کرد و بخش زیادی از استعدادهای خود را نشان داد. این مجموعه تا به امروز بارها از شبکههای مختلف تلویزیون پخش شده است.
در این سریال، داستان زندگی دانشمند، فقیه و پزشک نامدار ایرانی، ابوعلی سینا، و ارتباط او با حکومت سامانیان و آل بویه به تصویر کشیده شده است. همچنین، شیوهی درمانگری این دانشمند بزرگ و هوشمندی و درایت او در تشخیص و درمان بیماریها بسیار جالب و قابل تأمل است. علاوه بر امین تارخ، بازیگرانی چون جمشید لایق، چنگیز وثوقی و فاضل اجبوری نیز در این سریال ایفای نقش کردهاند.
فیلم پرنده کوچک خوشبختی:
فیلم سینمایی «پرنده کوچک خوشبختی» به کارگردانی پوران درخشنده، در سال ۱۳۶۶ ساخته شد. داستان این فیلم دربارهٔ دختر نوجوانی است که پدرش آقای سهرابی ــ با بازی امین تارخ ــ نام دارد. این دختر پس از یک حادثه که برای مادرش پیش میآید، قدرت حرف زدن خود را از دست میدهد. حتی با کوچکترین ناراحتی یا فشار اطرافیان، حالش بد میشود و دچار تشنج میگردد. متأسفانه رابطهٔ او با پدرش نیز چندان صمیمی نیست. در ادامه، یکی از معلمان مدرسه با او دوست میشود و سعی میکند به او کمک کند. در این فیلم، امین تارخ و هما روستا در نقشهای اصلی بازی کردهاند.
فیلم سرب:
یکی از نقشهای بهیادماندنی امین تارخ در فیلم سینمایی «سرب» به کارگردانی مسعود کیمیایی است که در سال ۱۳۶۷ ساخته شد. این فیلم داستان مردی یهودی به نام دانیال را روایت میکند که امین تارخ نقش او را بازی میکند. دانیال به همراه همسرش قصد دارد به سرزمین موعود سفر کند، اما خانوادهاش و عموی او با صهیونیسم مخالف هستند و همین موضوع باعث ایجاد مشکل برای سفرشان میشود.
ماجرا وقتی پیچیدهتر میشود که عموی دانیال، یعقوب، توسط یکی از اعضای حزب صهیونیست کشته میشود. دانیال قاتل را میشناسد، اما به دلیل ترس، چیزی نمیگوید. در نتیجه، همسایهای باایمان به نام یعقوب به اشتباه متهم میشود. در ادامه، مردی روزنامهنگار به نام نوری سعی میکند حقیقت ماجرا را کشف کند و دانیال را تشویق میکند تا در دادگاه شهادت دهد.
در این فیلم بازیگران سرشناسی همچون هادی اسلامی، جمشید مشایخی و فریماه فرجامی نیز حضور دارند.
فیلم مادر:
فیلم سینمایی «مادر» به کارگردانی علی حاتمی در سال ۱۳۶۸ ساخته شد. این فیلم داستان مادر پیری را روایت میکند که در روزهای آخر زندگی، از آسایشگاه به خانه بازمیگردد و فرزندانش را دور هم جمع میکند. او سه پسر دارد که یکی از آنها جلالالدین نام دارد و امین تارخ این نقش را بازی میکند. جلالالدین که پسر میانی خانواده است، پزشک و شاعری است که آنقدر درگیر کارهای خود شده که رابطهاش با همسرش سرد شده است. همچنین او در خانه مادر، در برابر رفتارهای زورگویانه برادر بزرگتر نسبت به برادر کوچکتر که از نظر ذهنی مشکل دارد، میایستد. در این فیلم، امین تارخ همراه با هنرمندانی چون رقیه چهرهآزاد، محمدعلی کشاورز، فریماه فرجامی، جمشید آریا، اکبر عبدی و حمید جبلی به ایفای نقش پرداخته است.
فیلم دلشدگان:
فیلم سینمایی “دلشدگان” ساخته علی حاتمی و با بازی امین تارخ است که در سال ۱۳۷۰ ساخته شد. داستان این فیلم درباره یک گروه موسیقی در زمان قاجار است که برای ضبط یک صفحه موسیقی به خارج از کشور سفر میکنند. اما در میانه راه، پولی که باید از ایران برایشان فرستاده میشود، قطع میگردد و هر یک از اعضای گروه مجبور میشوند با هزینه خودشان، با وجود همه سختیها، کار ضبط را به پایان برسانند.
خواننده گروه، طاهر، که امین تارخ نقش او را بازی میکند، صدای زیبا و خوشی دارد. پس از اجرا، یکی از شاهزادهخانمهای گرجی با شنیدن آواز طاهر، دلباخته او میشود. اما طاهر به بیماری سل مبتلا میشود.
امین تارخ در این فیلم در کنار بازیگرانی مانند سعید پورصمیمی، اکبر عبدی، فرامرز صدیقی و لیلا حاتمی ایفای نقش کرده است.
فیلم سارا:
داریوش مهرجویی در سال ۱۳۷۱ فیلمی به نام «سارا» ساخت. داستان این فیلم درباره مردی به نام حسام است که فردی مغرور اما در ظاهر بااخلاق است و در یک بانک، شغل مهمی دارد. او ناگهان به بیماری سختی دچار میشود و همسرش سارا، برای کمک به او، مجبور میشود از همکارش در بانک، یعنی گشتاسب، پول قرض بگیرد. اما گشتاسب آدم درستکاری نیست.
بعد از این که حسام بهبود پیدا میکند و متوجه کارهای خلاف کوچک و بزرگ گشتاسب میشود، تصمیم میگیرد او را از کار اخراج کند. در این موقع، گشتاسب شروع به تهدید سارا میکند و میگوید اگر شوهرت از اخراج من صرف نظر نکند، موضوع قرض گرفتن پول را به او خواهم گفت. این تهدید، سارا را دچار ترس و نگرانی شدیدی میکند.
وقتی حسام از ماجرا باخبر میشود، با رفتار متکبرانهای، سارا را سرزنش میکند. پس از حل شدن مشکل، او فکر میکند میتواند سارا را ببخشد، اما در این میان، شخصیت سارا از یک زن مطیع و فرمانبردار تغییر کرده و…
از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به نیکی کریمی و خسرو شکیبایی اشاره کرد.
فیلم عشق+۲:
فیلم دیگری با بازی امین تارخ، “عشق +۲” نام دارد که کارگردانی آن را رضا کریمی در سال ۱۳۷۷ بر عهده داشت. این فیلم با وجود اینکه به موفقیت چشمگیری نرسید، اما از این جهت قابل توجه است که امین تارخ در طول کارنامه هنری خود، کمتر در نقشهای کمدی و طنز ظاهر شده است. به همین دلیل، پرداختن به این اثر جالب خواهد بود.
داستان فیلم درباره مردی است که به دلایلی مجبور میشود با همسر پیشین خود ملاقات کند. در این دیدار، همسر سابق سعی میکند با رفتارهای دلبرانه و عشوهگرایانه توجه او را جلب کند و این موضوع باعث میشود همسر دوم احساس jealousy و ناراحتی کند. از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به فاطمه معتمد آریا و ویشکا آسایش اشاره کرد.
سریال معصومیت از دست رفته:
مجموعه تلویزیونی “معصومیت از دست رفته” یکی از آثار ماندگار و پرمخاطب در ژانر تاریخی و مذهبی است که کارگردانی آن را داوود میرباقری بر عهده داشته و در سال ۱۳۸۲ ساخته شده است.
پس از موفقیت چشمگیر میرباقری در ساخت سریال امام علی، همه پی بردند که او در ساختن آثار مذهبی تبحر ویژهای دارد. مجموعه “معصومیت از دست رفته” نیز در همین راستا تولید شده و داستان زندگی مردی به نام شوذب را روایت میکند که امین تارخ در نقش او ظاهر شده است.
شخصیت اصلی داستان، عاشق زنی مسیحی به نام ماریا میشود، اما پس از آن زنی یهودی به نام حمیرا با فریب و وعده رسیدن به مقام در حکومت بنیامیه، او را از راه راست منحرف میکند.
امین تارخ در این مجموعه در کنار بازیگران برجستهای مانند سارا خویینیها، فریبا کوثری و داریوش فرهنگ به ایفای نقش پرداخته است.
سریال اغما:
یکی از مجموعههای جذاب تلویزیونی که امین تارخ در آن نقش دکتر پژوهان را بازی کرد و عملکرد فوقالعادهای داشت، سریال «اغما» است. این سریال را سیروس مقدم کارگردانی و رضا جودی تهیهکنندگی کرده و در ماه مبارک رمضان سال ۱۳۸۷ از شبکه یک پخش شد. بر اساس نظرسنجیهای انجامشده در سایت صدا و سیما، سریال اغما به عنوان محبوبترین سریال ماه رمضان در سال ۱۳۸۶ شناخته شد.
داستان این مجموعه درباره یک پزشک متخصص جراحی مغز و اعصاب به نام دکتر پژوهان است که امین تارخ آن را بازی میکند. او در دوران جنگ تحمیلی عملهای جراحی موفق زیادی روی رزمندگان انجام داده و به همین دلیل به «پنجه طلا» معروف شده است. اما حالا به دلیل بیماری سخت همسرش مولود، که شیرین بیتا نقش آن را بازی میکند، زندگیاش دچار آشفتگی شده است. از یک طرف، قوانین پزشکی به او اجازه نمیدهد که خودش عمل همسرش را انجام دهد و از طرف دیگر، مولود اصرار دارد که فقط زیر دست همسرش عمل شود. در این میان، تنها فرزند آنها به نام پری، با بازی نفیسه روشن، با عمل جراحی توسط پدرش مخالف است.
کارگاه ها و کلاس های آموزش بازیگری:
امین تارخ در سال ۱۳۷۳ اولین آموزشگاه بازیگری را با نام «کارگاه آزاد بازیگری» در تهران تأسیس کرد. این مرکز از نخستین مؤسسات آموزشی بازیگری سینما در ایران محسوب میشود.
تا سال ۱۳۸۷، بسیاری از دانشآموختگان این کارگاه توانستند جایزههای مهم بازیگری را در جشنوارههای مختلف کسب کنند.
همچنین در سال ۱۳۷۹، این مؤسسه با چند آکادمی بینالمللی آموزش بازیگری ارتباط برقرار کرد و امین تارخ از سوی مرکز فیلیندرز درامای استرالیای جنوبی دعوت به همکاری شد. او به مدت دو سال در آن دانشگاه به تدریس پرداخت.
پس از آن، از سال ۱۳۷۶، امین تارخ به عنوان یکی از چهرههای مؤثر در احیای تئاتر ایران شناخته شد.
از جمله بازیگران شناختهشدهای که از مدرسه او فارغالتحصیل شدهاند، میتوان به حبیب رضایی، رامین حاج عظیمی، مهتاب کرامتی، ترانه علیدوستی، پوریا پورسرخ، گلاره عباسی، مجید واشقانی، فرهاد فاتحی و شبنم مقدمی اشاره کرد.
شاگردان مشهور:
همانطور که پیش از این هم گفته شد، امین تارخ نقش بسیار مهم و بهیادماندنی در برگزاری دورههای آموزش بازیگری در کشور ما داشته است. او در این راه توانست بازیگران سرشناسی را برای سینمای ایران پرورش دهد و به جامعه هنری معرفی کند. در ادامه به بعضی از این هنرمندان اشاره میکنیم.
شبنم مقدمی یکی از بازیگرانی است که با یادگیری اصول بازیگری در کلاسهای امین تارخ، پا به دنیای سینما گذاشت.
رامین راستاد نیز از بازیگران شناختهشده ایران است که اغلب نقشهای منفی را بازی میکند. او هم ابتدا در دورههای آموزشی امین تارخ ثبتنام کرد و پس از آموختن فنون بازیگری، توانست وارد سینما شود.
حبیب رضایی، از دیگر بازیگران خوب سینمای ایران، با شرکت در کلاسهای امین تارخ، روشها و مهارتهای بازیگری را فرا گرفت.
ترانه علیدوستی، از چهرههای مشهور سینما، نیز با حضور در این دورههای آموزشی، راه خود را به دنیای فیلمسازی باز کرد.
مهتاب کرامتی، که امروز از پرطرفدارترین بازیگران زن سینمای ایران است، با شرکت در کلاسهای امین تارخ و یادگیری اصول بازیگری، موفق شد وارد عرصه سینما شود.
مریم بوبانی در سال ۱۳۷۳ با ثبتنام در دورههای بازیگری امین تارخ، آموزش دید و پس از چند سال، فعالیت سینمایی خود را آغاز کرد.
بیتا سحرخیز نیز با حضور در این دورهها و یادگیری حرفهای بازیگری، توانست در سینما و تلویزیون ایران مشغول به کار شود.
مجید مشیری، بازیگر نام آشنای تلویزیون، در سال ۱۳۷۳ در کلاسهای امین تارخ شرکت کرد و پس از فراگیری اصول بازیگری، وارد سینما شد. او با بازی در سریال «خط قرمز» به چهرهای محبوب میان مردم تبدیل شد.
لعیا زنگنه نیز که از برترین و محبوبترین بازیگران زن سینمای ایران به شمار میرود، مدیون نقش مؤثر امین تارخ در شروع فعالیت سینماییاش است.
پوریا پورسرخ با ثبتنام در دورههای آموزشی امین تارخ، زمینه ورود خود به سینما و تلویزیون ایران را فراهم کرد.
مهدی امینیخواه نیز از جمله بازیگرانی است که با شرکت در کلاسهای امین تارخ، پا به عرصه سینما گذاشت.
شهرام قائدی، بازیگر توانای ایران، هم با حضور در این دورههای آموزشی، امکان فعالیت در سینمای ایران را پیدا کرد.
گلاره عباسی نیز به واسطه امین تارخ به مسعود جعفری جوزانی، کارگردان سریال «در چشم باد»، معرفی شد. او پس از بازی در این مجموعه تاریخی و ارزشمند، به چهرهای شناختهشده تبدیل شد.
فیلم شناسی

سینما:
| سال تولید | نام فیلم | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۶۰ | مرگ یزدگرد | بهرام بیضایی |
| ۱۳۶۳ | سربداران | محمدعلی نجفی |
| ۱۳۶۵ | چمدان | جلال مقدم |
| ۱۳۶۶ | پرنده کوچک خوشبختی | پوران درخشنده |
| ۱۳۶۶ | پاییزان | رسول صدرعاملی |
| ۱۳۶۷ | سرب | مسعود کیمیایی |
| ۱۳۶۸ | جستجوگر | محمد متوسلانی |
| مادر | علی حاتمی | |
| ۱۳۷۰ | شقایق | مجید قاریزاده |
| دلشدگان | علی حاتمی | |
| ۱۳۷۱ | مجسمه | ابراهیم وحیدزاده |
| سارا | داریوش مهرجویی | |
| ۱۳۷۲ | آنها هیچکس را دوست ندارند | جعفر سیمایی |
| ۱۳۷۳ | آرزوی بزرگ | خسرو شجاعی |
| ۱۳۷۴ | ماه و خورشید | محمدحسین حقیقی |
| شیخ مفید | فریبرز صالح و سیروس مقدم | |
| توطئه | علی قویتن | |
| ۱۳۷۶ | هفت سنگ | عبدالرضا نواب صفوی |
| قاعده بازی | احمدرضا معتمدی | |
| ساغر | سیروس الوند | |
| ۱۳۷۷ | عشق + ۲ | رضا کریمی |
| ۱۳۸۳ | رازها | محمدرضا اعلامی |
| ۱۳۸۴ | پرونده هاوانا | علیرضا رئیسیان |
| پابرهنه در بهشت | بهرام توکلی | |
| ۱۳۸۵ | ساعت ۲۵ | مسعود آبپرور |
| رئیس | مسعود کیمیایی | |
| ۱۳۸۸ | زمهریر | علی روئینتن |
| باغ قرمز | امیر سماواتی | |
| ۱۳۹۵ | پشت دیوار سکوت | مسعود جعفری جوزانی |
| بنبست وثوق | حمید کاویانی |
به عنوان تهیه کننده:
| سال | نام مجموعه |
|---|---|
| ۱۳۷۹ | نوبت دوم |
| ۱۳۸۱ | کودکانه |
مجموعه تلویزیونی:
| سال | نام مجموعه | کارگردان | پخش |
|---|---|---|---|
| ۱۴۰۰ | خسوف | مازیار میری | شبکه نمایش خانگی |
| ۱۳۹۹ | آقازاده | بهرنگ توفیقی | شبکه نمایش خانگی |
| ۱۳۹۷ | رهایم نکن | محمدمهدی عسگرپور | رمضان ۱۳۹۷ شبکه ۳ |
| ۱۳۹۶ | سایهبان | جمشید محمودی | زمستان ۱۳۹۶ شبکه ۲ |
| ۱۳۹۳ | گاهی به پشت سر نگاه کن | مازیار میری | رمضان ۱۳۹۴ شبکه ۲ |
| ۱۳۸۹ | جراحت | محمدمهدی عسگرپور | شبکه ۳ |
| ۱۳۸۸ | خستهدلان | سیروس الوند | شبکه یک |
| ۱۳۸۷–۱۳۹۳ | راه شیری | سامان مقدم، عبدالحسن برزیده، مونا زندی حقیقی | شبکه دو |
| ۱۳۸۶ | اغما | سیروس مقدم | شبکه اول رمضان ۱۳۸۶ |
| ۱۳۸۲ | معصومیت از دست رفته | داود میرباقری | ۱۳۸۲ شبکه سوم |
| ۱۳۸۱ | سفر سبز | محمدحسین لطیفی | ۱۳۸۱ شبکه ۳ |
| ۱۳۸۰ | باران عشق | احمد امینی، فریدون حسنپور | شبکه تهران |
| ۱۳۷۷–۱۳۷۶ | هفتسنگ | سید عبدالرضا نوابصفوی | شبکه ۲ |
| ۱۳۷۳ | شیخ مفید | سیروس مقدم، فریبرز صالح | شبکه ۲ |
| ۱۳۷۲–۱۳۷۱ | آپارتمان | اصغر هاشمی | شبکه ۱ |
| ۱۳۷۱ | محکمه عدالت | حسن هدایت | شبکه ۱ |
| ۱۳۶۴ | بوعلی سینا | کیهان رهگذار | شبکه ۲ |
| ۱۳۶۲–۱۳۶۰ | سربداران | محمدعلی نجفی | شبکه ۱ |
| ۱۳۵۶ | ارثیه ایرانی | محمود محمد یوسف | تلویزیون ملی ایران |
| ۱۳۵۵ | تلهتئاتر «لازارتی، ببر گراز دندان» | ||
| ۱۳۵۵–۱۳۵۴ | شهر من، شیراز | شاهرخ ذوالریاستین | تلویزیون ملی ایران |
برنامه های تلویزیونی:
| نام برنامه |
|---|
| گپ |
| خندوانه |
| دورهمی |
تئاتر:
| سال | نام نمایش |
|---|---|
| ۱۳۵۲ | لورنزاچیو |
| ۱۳۵۲ | هنری چهارم |
| ۱۳۵۴ | اتللو |
| ۱۳۵۵ | لازارتی |
| ۱۳۵۵ | زن نیک سچوان |
| ۱۳۵۸ | مرگ یزدگرد |
| ۱۳۵۸ | بکت |
| ۱۳۷۲ | تنبورنواز |
| ۱۳۷۶ | شاعر |
دکلمه و موسیقی:
| نام آلبوم |
|---|
| آلبوم عاشورایی «خورشید» |
| آلبوم عاشورایی «سلام اولسون» |
| آلبوم «صورتگر» |
گویندگی:
| نام اثر | نوع فعالیت | شخصیت/نقش |
|---|---|---|
| پویانمایی «ارض الطف» | گویندگی | حسین بن علی |
جوایز و نامزدی ها
| سال | رویداد | عنوان جایزه | اثر | نتیجه |
|---|---|---|---|---|
| ۱۳۹۷ | جشنواره جهانی فیلم جاده ابریشم (ایرلند) | برترین هنرپیشه نقش اصلی مرد | بنبست وثوق | برنده |
| سی و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر | برترین هنرپیشه نقش اول مرد (سیمرغ بلورین) | پرونده هاوانا | نامزد | |
| ۱۳۷۲ | مجله گزارش فیلم | لوح سپاس هنرپیشه نقش اول مرد | مجسمه | دریافت |
| ۱۳۷۵ | پانزدهمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر | رقابت سینمای ایران | – | شرکتکننده |
| ۱۳۸۴ | بیست و چهارمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر | رقابت سینمای ایران | – | شرکتکننده |
| جشنواره بینالمللی فیلم فجر | برترین هنرپیشه نقش مکمل مرد (سیمرغ بلورین) | ماه و خورشید | برنده | |
| شبکه سوم سیما | برترین هنرپیشه نقش اول مرد | معصومیت از دست رفته | برنده (تندیس) | |
| جشن دنیای تصویر (تندیس حافظ) | برترین هنرپیشه نقش اول مرد | معصومیت از دست رفته | برنده | |
| جشنواره عاشوراییان | برترین هنرپیشه نقش اول مرد | معصومیت از دست رفته | برنده (تندیس) | |
| ۱۳۸۷ | – | لوح سپاس در جایگاه هنرمند ملی | – | دریافت |
مصاحبه

گفتوگویی که خبرنگار تسنیم با امین تارخ انجام داده است، به طور کامل و با جزئیات در ادامه آورده شده است.
این روزها از گزیده کار بودن شما حرفهای زیادی به میان میآید. چرا که اعتقاد دارند قبلاً بیشتر در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی نقشآفرینی میکردید. دلیل این حساسیت در انتخاب به کمکیفیت شدن فیلمنامهها یا پیشنهاد سوژهها و نقشهای تکراری برمیگردد یا دلایلی دیگر دارد؟
حقیقت چنین است که من همواره کارهایم را به صورت گزیده انتخاب می کنم. چرا که من هیچ پافشاری برای انجام سریعتر کارها ندارم. ولی چنانچه فیلمنامههای مناسبی جهت مجموعههای تلویزیونی و یا فیلم های سینمایی ارائه شود که دست اندرکاران به این نتیجه برسند چنانچه من در آن بازی کنم رخداد صحیحی شکل می گیرد، به یقین بازی در آن را قبول میکنم.
به عبارت دیگر به طور قطع لازم است در ابتدا فیلمنامه هنرپیشه را بر سر ذوق آورد تا او کار مذکور را بپذیرد. چنانچه قرار بود به همین ترتیب به طور مستمر کار انجام شود، به این منظور که سطح درآمد خود را افزایش دهم، به طور طبیعی پس از چندی به اندازه ذرهای حرمت و اعتباری که برای من وجود داشت، از بین میرفت. در حقیقت من چندان کم کار نیستم.
در سال گذشته من در فیلم سینمایی به نام پشت دیوار سکوت به کارگردانی مسعود جعفری جوزانی ایفای نقش کردم. در عین حال بنبست وثوق نام فیلم دیگری از حمید کاویانی است که من در آن نقش پردازی کردم. پیش از آن نیز در مجموعه گاهی به پشت سر نگاه کن ساخته مازیار میری مشتمل بر ۳۰ قسمت همکاری کردم.
در همین سال نیز در فیلم رهایم نکن ایفای نقش نمودم. با این تفاسیر چندان هم کم کار به نظر نمیرسم. در حال حاضر پیشنهاد سه مجموعه و یک فیلم سینمایی به من ارائه شده که هنوز موفق نشدم خودم را جهت حضور در این آثار متقاعد کنم.
علت قبول نکردن بازی در این آثار چنین است که از فیلمنامه چندان خوبی برخوردار نبوده و یا هر یک از نقش ها دچار مشکل هستند که قادر نیستند من را به حضور در آنها تشویق کنند.
پس برخی میگویند برای انتخاب کارها به خصوص در تلویزیون با طیف خاصی از کارگردانان کار میکنید، درست است؟ یعنی به عبارتی بیشتر کارگردان برایتان مهم است یا آن فیلمنامهای که در اختیار شما قرار میدهند؟
به طور معمول کارگردان اهمیت زیادی دارد. در وهله اول فیلمنامه، دوم کارگردان و در آخر دستاندرکاران و هنرپیشگان مهم هستند. بسیار اهمیت دارد که اثر مذکور توسط چه کارگردانی خلق خواهد شد و پس از آن لازم است به طور کامل فیلمنامه را مد نظر قرار دهیم.
از نظر من هنرپیشه نیز مهم است که در یک اثر با چه بازیگرانی همکار خواهم شد. هر چند تا به حال در پی نقش پردازی در کنار سوپر استارها نبوده و یا این موضوع برایم دل مشغولی نیست. ولی مهم است که در برابر چه بازیگرانی بازی کرده و حتی اگر شخصیتهای برجستهای نیستند، حداقل هنرپیشه خوبی باشند.
جنابعالی اشاره کردید که فیلمنامه، انتخاب بازیگر و کارگردان مهم برای یک انتخاب اثر مهم است. فیلمسازان جوان هم دوست دارند با امثال شما کار کنند، تکلیف این فیلمسازان جوان چه میشود؟
من هیچگاه یک کار مطلوب با فیلمنامه مناسب که از طرف فیلمساز جوان ارائه شده را کنار نگذاشتم. خاطرم هست در نخستین اثر بهرام توکلی ایفای نقش کردم با وجودی که نقش اول به عهده من نبود.
با توجه به اینکه فیلمنامه بسیار مطلوب بوده و در یک گردهمایی یک الی دو ساعته متوجه شدم با یک کارگردان کارآمد مواجه هستم که روزگار پرآتیه ای در مقابل خود دارد. پس از چندی مشاهده کردم تحلیل و بررسی من به حقیقت رسید.
برای نمونه من در فیلم بن بست وثوق در کنار حمید کاویانی همکاری کردم که نخستین کار او محسوب میشد. از نظر من شرکت فیلم سازان فیلم اولی و جوان در سینمای ایران، موجب بالا رفتن سطح اعتبار سینما خواهد شد.
برای نمونه سینما به کشف یک فیلم ساز جوان به اسم سعید روستایی پرداخته و او با تولید یک اثر بینظیر، توانمندی و قابلیت خود را در فیلمسازی نمایان میکند. همچنین بهتاش صناعی ها که بر حسب اتفاق از هنرجویان کارگاه آزاد هنرپیشگی بوده، شروع به ساخت فیلم احتمال باران اسیدیک کرده که در جشنوارههای متعدد مورد تمجید و استقبال قرار گرفت.
جای بسی خوشحالی برای من است که مشاهده میکنم جوانان کشورم در حوزههای مختلف حرفهای سینما با اقتدار، جلال و هنرمندانه وارد شده و این موضوع یک موقعیت بینظیر است.
در صورتی که یادتان باشد زمانی که فیلم قیصر تهیه شد، مسعود کیمیایی جوانی بود که در سن ۲۲ سالگی قرار داشته و بسیاری از هنرپیشگان با سابقه با او همکاری کردند. و یا اینکه داریوش مهرجویی در حین تهیه فیلم گاو تنها در سن ۲۳ سالگی بود.
در طول تاریخ همواره مشاهده شده، ورود و فعالیت قشر جوان در عرصه سینما تحول عظیمی را به همراه داشته و یا تغییراتی را در سینما ایجاد میکنند. من اغلب مواقع با روی گشاده میپذیرم که فیلمنامهای را از یک فیلمساز اولی دریافت کرده و به طور قطع آن را قبول میکنم.
برخی از منتقدین اعتقاد دارند که امین تارخ در رسول تکراری شده است؛ شما قبول دارید؟
به هیچ وجه این دیدگاه برای من پذیرفته شده نیست. افرادی که تمایل به هنرنمایی در فضای مجازی دارند، مشتاق ایجاد موضوعات بامزه هستند.
در عین حال که در این ایام گفته میشود؛ در همه ماه رمضانها گول میخوری مرد، حواست رو جمع کن … در حقیقت مردم برخی مسائل را تصور کرده و شروع به شوخی با اهل هنر میکنند که نامطلوب نبوده و به هیچ وجه تلقی اهانت نمیشود. ولی شخصیت رسول به هیچ وجه تکراری نیست.
شما توجه کنید تا به اکنون چهار مجموعه های اغما، جراحت، گاهی به پشت سر نگاه نکن و رهایم نکن در زمره ۴ سریالی قرار دارد که ر طی این سالها به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان از تلویزیون به نمایش درآمد.
هرچند در این میان سریال گاهی به پشت سر نگاه کن ساخته مازیار میری مقرر نبود در ماه مبارک رمضان به روی آنتن رود که بر حسب تصادف این موضوع صورت گرفته و من نقش اول را در آن بازی کردم. حقیقتاً در مجموعه جراحت در کدام مرحله من فریب شیطان را خوردم؟ و یا در سریال گاهی به پشت سر نگاه کن در کدام قسمت شیطان حضور فعال داشته است؟
موضوع این است که به هیچ وجه نقش رسول با نقش دکتر پژوهان در سریال اغما قابل سنجش نیست. پژوهان در حقیقت یک پزشک جراح مغز بوده که به پنجه طلایی شهرت دارد.
سریال اغما یک دیدگاه نمادین و استعارهای از وجود و معنای شیطان در وجود هر فرد را به نمایش میگذارد. ولی در نقش حاج رسول در سریال رهایم نکن، هیچ شیطانی وجود نداشته و یک انسان در بحبوحه جوانی دچار اشتباه شده و تصور میکند حرامخواری کرده است.
این دو مقوله کاملاً از یکدیگر مجزا است. در برخی مواقع گروهی از افراد فعال در فیلمسازی، روزنامه نگاری و یا حتی فضای مجازی تمایل دارند موضوعی را بسیار برجسته کنند.
به طور معمول این افراد در پی چالش و مسائل حرکت میکنند. مگر خلاف این است که چهار سریال مذکور به هیچ وجه از نظر مفهوم و موضوع ارتباطی با یکدیگر ندارند.
در زمینه چهره و گریم نیز گریمور کار چهره پردازی را انجام می دهد. شخصی همچون مهرداد میرکیانی که دارای چندین کارتون جایزه بوده و او چنین انتخابی را انجام داده است. این امر که برای حاج رسول محاسن در نظر گرفته شده، از آن جهت که حاجی است. ولی در شخصیت دکتر پژوهان داشتن محاسن به منزله رویکرد مذهبی نقش مذکور میباشد.
همچنین در سریال جراحت نقش مردی به نام بزرگ را عهدهدار شدم، تنها به علت باورهای مذهبی شخص مذکور. بسیاری از نقشها در یک موضوع اشتراک دارند و قابل به چالش کشیدن نیست.
در حقیقت ویژگیهای نقش رسول تفاوت زیادی با شخصیت بزرگ در سریال جراحت دارد. در عین حال ویژگیهای شخصیت دکتر پژوهان بسیار متمایز بوده با شخصیتی که در مجموعه گاهی به پشت سر نگاه کن به نمایش درآمد.
با همه این تفاسیر برخی از افراد تمایل دارند محض سرگرمی در فضای مجازی مطالبی را بیان کنند. هرچند این موضوع از نظر من مانعی ندارد. آنچه مهم بوده، چنین است که هر کدام از این مجموعهها نشان دادند زمانی که کارهای محبوب و عامه پسند بدون دنبال کردن شعار تهیه شده و مردم قادر باشند پاسخ ابهامات، چالشها و مشکلات خود را به واسطه آنها دریافت کنند، به عبارت دیگر بتوانند این سریالها را در زندگیشان مرتبط کنند، به مراتب وقت و ارزشی به تمامی مجموعههای پر زرق و برق جنسی ترکیهای قائل نخواهند شد.
مردم ما همواره به مجموعههای سطح میانی کشورمان توجه بیشتری دارند تا در قبال سریالهای خارجی خصوصاً مربوط به کشور ترکیه و کره باشد و این موضوع بسیار مهم و ارزشمند است.
لازم است صدا و سیما این موضوع را مد نظر قرار دهد که مردم همواره مهیای قبول کردن یک اثر مطلوب هستند. از این رو توصیه میشود مسئولان تا حدودی به سطح دیدگاه و گرایش مردم توجه داشته و همواره آن را در جهت بهینه بالا ببرد. در عین حال بتوانند احتیاجات و سطح علاقه و گرایش مردم را تامین کنند.
موضوع بعدی محافظهکاری در رسانه ملی است که بسیاری درباره آن صحبت میکنند. از طرفی میگویند فضا را بازتر کنید تا هنرمندان بیشتری به میدان بیایند؛ نظر شما درباره این موضوع چیست؟
لازم است تلویزیون بتواند به گروه هنرمندان اطمینان بیشتری کند. در حقیقت این موضوع لازمه اعتماد به مردم جامعه است. به این ترتیب تعیین نکند که مردم به چه چیزی تماشا کنند. و یا اینکه در خصوص چه جریان و موضوعی گفتگو کنند.
هیچ وقت انجام سانسور موجب افزایش طرز فکر، بالا بردن چگونگی اثر هنری و در نهایت به وقوع پیوستن رخدادهای مطلوب نخواهد شد. به عبارت دیگر هرگونه سانسور موجب آسیب رسانی به معانی مورد اطمینان در سریال خواهد شد.
شخصیت رسول در مجموعه رهایم نکن در سالهای بسیار قبل دچار خطا شده که همچنان اثرات این جرم و جنایت را در دوران معاصر خود مشاهده میکند که در میان آنها دست اندازی و اختلاف میان زن و شوهر و یا رخدادهای نابهنجاری است که برای پسرش ایجاد شده و یا سانحه ای که باعث فلج شدن شوهر خواهرش گردید.
عامل و باعث تمامی این رخدادها، بدعهدی و خیانتهایی است که در درون یک خانواده شکل گرفته و همگی تاوان آن را پس میدهند. حتی تجاوز موجود نیز به این موضوع مرتبط است. لذا بهتر است عواقب حرامخواری را به اطلاع و گوش مردم برسانیم. ولی چنانچه در اینجا اقدام به سانسور نماییم، گویا در حال ترویج حرامخواری هستیم.
قبلاً در خانه سینما بیشتر فعالیت داشتید. دلیل خاصی دارد که این روزها دیگر این فعالیت ادامه ندارد؟
همه افراد اطلاع دارند در حدود دو دهه قبل، من نخستین رئیس انجمن هنرپیشگان بودم. در عین حال در جایگاه نخستین عضو هیئت مدیره خانه سینما انتخاب شدم. به این ترتیب دومین هنرپیشهای بودم که عهدهدار مسئولیت دبیری جشن خانه سینما گردید.
پس از آن برای بار دوم به توصیه و درخواست همکاران و اطرافیان، مدیریت انجمن بازیگران را تقبل کردم. در حقیقت تصور میکنم از نظر مسئولیت و تکالیف هنری هر آنچه که بر ذمهام قرار داشت را به انجام رسانده و حتی به اندازه کافی در این حوزه اقداماتی را به سرانجام رساندم.
پس از آن مناسب است افراد پرتوان که سابقه انجام کار صنفی دارند، در این عرصه وارد شوند تا جریان تازهای در بخشهای فعالیت صنفی از منظر طرز فکر، باور و عقاید شکل بگیرد.
به عنوان سوال پایانی بفرمایید چرا کارگردانی نمیکنید؟
تا به امروز شهامتی برای این کار نداشتم. همین که قادر باشم هنرپیشگی را به انجام برسانم، دستاورد بزرگی محسوب میشود. همواره خدا خدا میکنم فیلمنامه مطلوب، کارگردان و گروه مناسبی در کنار نقشهای اثرگذار برایم مهیا شود.
برای من در اختیار داشتن زبان هنرپیشگی در دنیای تصویر و هنر اهمیت و ارزش زیادی دارد. به طور کلی من عجلهای برای انجام کار ندارم، ولی چنانچه کار مطلوب باشد تمایل دارم روزانه وقتم را برای آن بگذارم.
شهرت:
شهرت و آوازه یک جریان خوب و خوشایند است. ولی مانند هر رویکرد دیگری در جهان، شما تعیین میکنید که چگونه از آن بهره گرفته و یا به چه نحو با عواقب و حواشی آن روبرو شوید.
فعالیت و شهرت من، از همان ابتدای کار در دوران تحصیل در دانشگاه با شرکت در نمایش ایاگو که مورد توجه و استقبال زیادی قرار گرفت، آغاز شده و جراید و نشریات نیز به آن پرداختند.
راه دستیابی به خوشبختی و آرامش:
من معتقدم با افسار زدن بر خشم و تندخویی، مبارزه با امیال و هوسهای موقتی، کنار زدن هرگونه رخوت و تنبلی، توجه به موهبتها و سپاسگزار بودن در زندگی، نیکبختی و آرامش در زندگی حاکم میشود.
مطمئن باشید که هیچ کدام از جملات من، رویکرد شعار گونه ندارند. هر یک از آنها جنبههای حقیقی زندگی بوده که با کمال تاسف به حاشیه رانده شدهاند.
زندگی در زابل و خاش:
با توجه به اینکه در سال ۱۳۳۸ که من در سن ۶ سالگی بودم، محل کار پدرم از شهر شیراز به استان سیستان و بلوچستان منتقل گردید و ما به همراه خانواده به آنجا جابجا شدیم. تصور کنید در دهه ۱۳۴۰ این منطقه در چه شرایطی بود. در محل زندگی ما حشرات متعددی شامل عقرب و شپش وجود داشتند.
به هر صورت برای مدت سه سال در شهر زابل و خاش با این شرایط کنار آمده و سپس به شیراز بازگشتیم.
شروع با تئاتر مدرسه:
زمانی که در مقطع دبیرستان مشغول به تحصیل بودم، در یکی از روزها به دیدن نمایشی در مدرسه پرداختم که تا حد بسیار زیادی این نمایش برایم مطلوب و خوشایند بود. حتی به طور غیر ارادی تصور کردم من نیز بخشی از این نمایش هستم.
پس از آن از بچههای گروه نمایش مدرسه درخواست کردم، چنانچه در آینده برنامهای اجرا میکردند، من نیز به آنها ملحق شوم. به فاصله خیلی کوتاهی من نیز به این گروه پیوسته و موفق شدم در جایگاه برترین هنرپیشه تئاتر در استان برگزیده شوم.
