بیوگرافی بیل گیتس
بیل گیتس یکی از پیشگامان و نوآوران بزرگ دنیای فناوری و دیجیتال است و مدیریت یکی از بزرگترین شرکتهای این حوزه را بر عهده داشته است. او با تأسیس شرکت مایکروسافت و ارائه محصولاتش، به ثروتمندترین فرد جهان تبدیل شد.
محبوبیت و شهرت بیل گیتس بیشتر به خاطر بنیانگذاری مایکروسافت است، شرکتی که به مدت ۳۵ سال رهبری آن را بر عهده داشت. در سال ۲۰۱۸، ثروت خالص او حدود ۸۶ میلیارد دلار برآورد شد و به عنوان ثروتمندترین فرد جهان شناخته شد. سپس در سال ۲۰۲۱، در رتبه پنجم ثروتمندترین افراد جهان قرار گرفت.
میتوان با اطمینان گفت که بیل گیتس نماد دستاوردهای بزرگ در عصر فناوری برای افراد موفق است. به باور او، مهمترین عوامل موفقیت در هر کاری پشتکار، تلاش بیوقفه و تعیین هدفهای روشن است. در واقع، دستاوردهای بیل گیتس فقط به ساخت کامپیوتر یا معرفی سیستم ویندوز به جهانیان محدود نمیشود. حتی تولید نرمافزار آفیس یا تأسیس مایکروسافت تنها موفقیتهای او نیستند، زیرا تأثیر کارهای او بسیار فراتر از این موارد است.
دگرگونیهایی که بیل گیتس با محصولات مایکروسافت و نقش کامپیوتر در زندگی روزمره مردم جهان ایجاد کرد، زمینهساز رشد و پیشرفت بسیاری از انسانهای موفق در سراسر دنیا شد. او اولین کسی بود که رقابت جدی در حوزه نرمافزار را به وجود آورد. بیل گیتس یکی از موفقترین نوآوران و بنیانگذاران کسبوکار در قرن بیست و یکم و همچنین یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. در این نوشته، قصد داریم زندگی بیل گیتس را از آغاز تا امروز بررسی کنیم و نحوه تفکر و تلاش او در مواجهه با چالشهای شغلی را مرور نماییم. در حقیقت، او با بهرهگیری از دانش فنی و مهارتهای جذب بازار، توانست بخش بزرگی از بازار را در اختیار بگیرد.
ویلیام هنری گیتس سوم (William Henry Gates III) در ۲۸ اکتبر سال ۱۹۵۵ در شهر سیاتل آمریکا به دنیا آمد. او به عنوان کارآفرین، تاجر، سرمایهدار، فعال خیریه و مدیر ارشد اجرایی شناخته میشود. گیتس در سال ۱۹۷۵ به همراه پل آلن شرکت مایکروسافت را تأسیس کرد. ثروت خالص او تا دسامبر سال ۲۰۲۲ حدود ۱۰۷ میلیارد دلار برآورد شده که او را در جایگاه پنجمین فرد ثروتمند جهان قرار داده است.
منوی دسترسی سریع
خلاصهای از سرگذشت بیل گیتس
داستان زندگی
زندگی خصوصی
اعتقادات دینی
سازمان خیریه بیل و ملیندا گیتس
دلایل جدا شدن بیل گیتس
ثروت
جایزهها و موفقیتهای بیل گیتس
بیل گیتس در زمینههای گوناگون
سخنان به یادماندنی

خلاصه زندگی نامه
نام کامل در هنگام تولد: ویلیام هنری گیتس سوم
تاریخ تولد: ۲۸ اکتبر ۱۹۵۵ (۶۷ ساله) – زادگاه: سیاتل، واشینگتن، آمریکا
تحصیلات: دانشگاه هاروارد (ترک تحصیل)
حرفهها: برنامهنویس کامپیوتر – سرمایهگذار – بنیانگذار کسبوکار
سالهای فعالیت: از ۱۹۷۵ تا امروز
معروفترین دلیل شهرت: یکی از پایهگذاران شرکت مایکروسافت
ثروت خالص: ۱۳۴ میلیارد دلار آمریکا (بر اساس آمار اول مه ۲۰۲۱)
سمتهای مهم:
– رئیس و یکی از بنیانگذاران بنیاد بیل و ملیندا گیتس
– رئیس و مؤسس شرکت کوربیس
– رئیس و مؤسس سرمایهگذاری کَسکِید
– رئیس و همبنیانگذار شرکت تراپاور
– بنیانگذار اتحادیه انرژیهای پاک (بریکثرو انرجی)
– عضو هیئت مدیره شرکت برکشایر هاتاوی
همسر: ملیندا گیتس (ازدواج: ۱۹۹۴ – جدایی: ۲۰۲۱)
تعداد فرزندان: ۳ نفر
پدر و مادر: ویلیام اچ. گیتس (پدر) – مری مکسول (مادر)
آدرس اینترنتی: gatesnotes.com
پست الکترونیکی: billg@microsoft.com
بیل گیتس از زمان شروع به کار مایکروسافت تا سال ۲۰۰۰، به مدت ۲۵ سال مدیرعامل این شرکت بود. پس از آن نیز تا سال ۲۰۱۴ رئیس هیئت مدیره بود که در مجموع ۳۹ سال همکاری با این شرکت محسوب میشود. او در ماه مارس ۲۰۲۰ از هیئت مدیره مایکروسافت کنار رفت و اکنون با در اختیار داشتن ۱.۳ درصد از سهام، یکی از بزرگترین سهامداران این شرکت به شمار میرود.
زندگی نامه
بیل گیتس در ۲۸ اکتبر ۱۹۵۵ در شهر سیاتل به دنیا آمد و به همراه دو خواهر خود در همان شهر بزرگ شد. خانواده او از نظر مالی در وضعیت خوبی قرار داشت و در زمینههای تجارت، سیاست و کارهای اجتماعی فعال بودند. پدرپدربزرگش شهردار و نماینده مجلس بود، پدربزرگش معاون مدیر یک بانک بزرگ بود و پدرش، ویلیام هنری گیتس دوم، یک وکیل سرشناس در سیاتل محسوب میشد. مادر بیل نیز معلم مدرسه بود و در سازمانهای خیریه مانند یونایتد وی فعالیت میکرد.
پدر و مادر بیل در دوران دانشجویی با هم آشنا شدند. ماری مکسول، مادر بیل، دانشجوی دانشگاه واشنگتن و فردی فعال در زمینههای دانشجویی و انساندوستانه بود. او تا ۹۴ سالگی زندگی کرد.
بیل گیتس در یک خانواده گرم و صمیمی بزرگ شد. در این خانواده، رقابت و فعالیت بین فرزندان تشویق میشد. روحیه رقابتطلبی بیل از همان کودکی و در بازیهای خانوادگی مانند مونوپولی خود را نشان داد.
بیل رابطه نزدیکی با مادرش داشت و از کودکی او را در جلسات خیریه و حتی نشستهای هیئت مدیره بانکها و شرکتهایی مانند IBM همراهی میکرد.
او علاقه زیادی به کتاب خواندن داشت و ساعتها وقت خود را با کتابهای مرجع و دانشنامهها میگذراند. با این حال، در سن ۱۱ یا ۱۲ سالگی، والدینش از گوشهگیری و بیحوصلگی او نگران شدند. اگرچه در مدرسه نمرات عالی میگرفت، اما شور و اشتیاق چندانی از خود نشان نمیداد. به همین دلیل، آنها او را به مدرسه خصوصی لیک ساید فرستادند. بیل در این مدرسه نهتنها در ریاضی و علوم، بلکه در ادبیات نیز پیشرفت چشمگیری داشت.
در لیک ساید بود که بیل به دنیای نرمافزار علاقهمند شد و در ۱۳ سالگی اولین برنامه کامپیوتری خود را نوشت. این نقطه آغاز شکلگیری مایکروسافت بود. در بهار ۱۹۶۸، مدرسه تصمیم گرفت دانشآموزان را با کامپیوتر آشنا کند، اما چون قیمت کامپیوترها بسیار بالا بود، از والدین کمک خواست تا هزینه اجاره یک کامپیوتر PDP-10 را تأمین کنند. پول جمعآوری شده حتی بیشتر از میزان مورد نیاز بود. مدرسه نمیدانست که دانشآموزانی مانند بیل گیتس و پل آلن چقدر به این موضوع علاقه دارند. این گروه بعدها به برنامهنویسان اصلی مایکروسافت تبدیل شدند.
بیل در لیک ساید با پل آلن که دو سال از او بزرگتر بود آشنا شد و دوستی نزدیکی بین آنها شکل گرفت. هر دو عاشق کامپیوتر بودند، اما از نظر شخصیتی تفاوت داشتند: پل فردی آرام و درونگرا بود، در حالی که بیل روحیهای جسور و برونگرا داشت.
آنها ساعتهای طولانی با هم برنامهنویسی میکردند، اما گاهی به دلیل اختلاف نظر با هم بحث میکردند. یک بار پل آنقدر عصبانی شد که مدتی به بیل اجازه نداد از کامپیوتر آزمایشگاه استفاده کند.
بیل و پل بیشتر وقت خود را صرف یادگیری و کار با کامپیوتر میکردند. گاهی به خاطر ایجاد مشکل در سیستم، با دردسر روبرو میشدند، اما در نهایت توانستند یک نرمافزار برای یک شرکت مرتبط با کامپیوتر بنویسند.
بیل و پل علاوه بر همکاری، به یادگیری زبانهای برنامهنویسی جدید نیز ادامه میدادند. پل نزدیکترین دوست بیل بود و آنها با هم رویای آیندهای بزرگ را در سر میپروراندند.
در سال ۱۹۷۰، وقتی بیل ۱۵ ساله بود، به همراه پل یک برنامه کامپیوتری به نام «Traf-o-Data» نوشت که برای تحلیل ترافیک خیابانهای سیاتل استفاده میشد. آنها از فروش این برنامه ۲۰ هزار دلار درآمد کسب کردند و به فکر تأسیس شرکت خود افتادند. اما والدین بیل اصرار داشتند که او ابتدا تحصیلات خود را تمام کند و مانند پدرش به تحصیل در رشته حقوق بپردازد.
در دوران مدرسه، بیل اجازه یافت برنامهای برای زمانبندی کلاسها بنویسد. او در سال ۱۹۷۳ دیپلم گرفت و در آزمون نهایی نمره تقریباً کامل ۱۵۹۰ از ۱۶۰۰ را کسب کرد. پس از آن، به درخواست خانواده، در دانشگاه هاروارد ثبتنام کرد.
بیل در هاروارد حقوق خواند، اما به این رشته علاقهای نداشت. همین موضوع باعث نگرانی والدینش شد. در دانشگاه با استیو بالمر آشنا شد که امروز مدیر ارشد مایکروسافت است.
در سال ۱۹۷۵، بیل و پل روی یک نسخه از زبان برنامهنویسی بیسیک کار کردند. بیل در یک مجله خبر ساخت یک کامپیوتر جدید را دید و بلافاصله با شرکت سازنده آن، MITS، تماس گرفت. او ادعا کرد که در حال کار روی یک نرمافزار برای آن کامپیوتر است، در حالی که چنین چیزی وجود نداشت. این ادعا باعث شد شرکت MITS علاقهمند به دیدن نمونه کار آنها شود. بیل و پل شبانهروزی کار کردند تا نرمافزار مورد نظر را آماده کنند و در نهایت، توافق کردند که نسخهای از Altair BASIC را برای MITS تهیه کنند.
پل آلن پس از دو سال تحصیل در دانشگاه، انصراف داد و برای کار در شرکت «هانیول» به بوستن رفت. بیل نیز در سال ۱۹۷۴ به او پیوست.
بیل گیتس پس از مشورت با خانواده، در سال ۱۹۷۶ تصمیم گرفت دانشگاه را رها کند و تمام انرژی خود را صرف برنامهنویسی کند. با موافقت خانواده، او و پل آلن شرکت نرمافزاری خود را تأسیس کردند.
اولین دفتر شرکت آنها در آلبوکرکی بود. نام شرکت را «مایکروسافت» گذاشتند که ترکیبی از دو کلمه «مایکروکامپیوتر» و «سافتور» بود. بعدها خط فاصله از نام شرکت حذف شد و Microsoft نام گرفت.
مایکروسافت به سرعت رشد کرد و تعداد کارکنان آن افزایش یافت. هدف مؤسسان این بود که کامپیوتر به وسیلهای ضروری در هر خانه و محل کار تبدیل شود. آنها نرمافزارهایی ساختند که استفاده از کامپیوتر را برای همه آسانتر کرد.
بیل گیتس معتقد بود که بیشتر کاربران نرمافزار، بدون پرداخت هزینه از آن استفاده میکنند. او در فوریه ۱۹۷۶ نامهای سرگشاده نوشت و توضیح داد که کپی غیرقانونی نرمافزارها، انگیزه برنامهنویسان برای تولید محصولات بهتر را از بین میبرد. اگرچه بسیاری به این نامه توجهی نکردند، اما بیل بر عقیده خود پافشاری کرد.
حتی رئیس شرکت MITS نیز حرف او را درک نکرد و بیل را بخیل خواند. پس از این ماجرا، بیل و پل شرکت را به زادگاه خود، سیاتل، منتقل کردند. در آن زمان، مایکروسافت ۲۵ کارمند داشت که همه با dedication برای پیشرفت شرکت تلاش میکردند. بیل گیتس به دلیل مهارتهای تجاری و فنی، مدیریت شرکت را بر عهده گرفت و قبل از ۲۳ سالگی، ۲٫۵ میلیون دلار برای شرکت سرمایه جذب کرد.
وقتی مایکروسافت تنها ۴۰ کارمند داشت، درآمد سالانه آن به ۲٫۴ میلیون دلار رسید. در سال ۱۹۸۰، شرکت IBM تصمیم گرفت کامپیوترهای شخصی تولید کند و این فرصت خوبی برای مایکروسافت بود. IBM قراردادی با مایکروسافت امضا کرد تا نرمافزارهای مورد نیازش را تهیه کند.
بیل گیتس با تمرکز بر تولید نرمافزارهای کاربردی و مقرون به صرفه، به رشد مایکروسافت کمک کرد. در سال ۲۰۰۵، این شرکت ۶٫۲ میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کرد.
بیل گیتس در سال ۱۹۹۹ کتابی با عنوان Business @ the Speed of Thought نوشت. در این کتاب، او توضیح داد که کامپیوترها چگونه میتوانند در حل مشکلات کسبوکار مفید باشند. این کتاب به ۲۵ زبان ترجمه شده و در بیش از ۶۰ کشور به فروش رسیده است. کتاب قبلی او به نام The Road Ahead نیز به مدت ۷ هفته در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار داشت.
در سال ۲۰۰۰، بیل گیتس پس از ۲۵ سال، مدیریت عامل مایکروسافت را به استیو بالمر سپرد، اما همچنان به عنوان رئیس هیئت مدیره در شرکت فعال بود. او از سال ۱۹۷۵ تا ۲۰۱۴ این سمت را بر عهده داشت و پس از آن، جان دبلیو. تامسون جایگزین او شد.
گفته میشود ۲۷ ژوئن ۲۰۰۸ آخرین روز کاری تماموقت بیل گیتس در مایکروسافت بود.
او در مورد روش کاری خود گفته است: «من یک فرد تنبل را برای انجام کار سخت انتخاب میکنم، چون او سادهترین راه را پیدا میکند.»
برخی معتقدند که بیل گیتس در پروژه مرورگر مایکروسافت اج نیز نقش داشته و همچنان در فعالیتهای حرفهای خود فعال است.
تولد ویندوز و آغاز کشمکش با اپل:
همه چیز از رقابت بین مایکروسافت و اپل شروع شد. در سال ۱۹۸۱، شرکت اپل برای توسعه نرمافزارهای کامپیوترهای مکینتاش خود، پیشنهاد همکاری به مایکروسافت داد. طبق این توافق، برنامهنویسان مایکروسافت میتوانستند علاوه بر کارهای خود، روی پروژههای نرمافزاری مکینتاش نیز کار کنند. این همکاری باعث شد محصولات هر دو شرکت به مرور شبیه به هم شوند.
این اتفاق به مایکروسافت کمک کرد تا «ویندوز» را توسعه دهد. ویندوز یک برنامه بود که با استفاده از ماوس، ارتباط بین کاربر و رابط گرافیکی، متن و تصاویر روی صفحه را ممکن میساخت. این سیستم جدید نسبت به «اماس-داس» پیشرفتهتر بود و مشکلات کمتری داشت.
بیل گیتس به خوبی از مزایای نرمافزارهای گرافیکی آگاه بود و میدانست اگر سریع عمل نکند، ضرر بزرگی خواهد کرد. در همین زمان، شرکت «ویزیکورپ» سیستم عامل گرافیکی خود را معرفی کرد و این خطر وجود داشت که آنها مایکروسافت را از بازار بیرون کنند. بیل گیتس بلافاصله جلسهای با مدیران و کارکنانش تشکیل داد و از تیم تبلیغات خواست با سر و صدای زیاد اعلام کنند: «مایکروسافت یک سیستم عامل گرافیکی به نام ویندوز ساخته که با همه کامپیوترهای سازگار با اماس-داس کار میکند.»
این ادعا در آن زمان بیشتر یک لاف بزرگ بود، چون مایکروسافت حتی چنین سیستم عاملی نداشت! اما هدف بیل گیتس این بود که ۳۰ درصد از مشتریانی که از محصولات مایکروسافت استفاده میکردند را متقاعد کند تا به جای خرید سیستمعامل شرکتهای رقیب، منتظر ویندوز بمانند.
شرکت «ویزیکورپ» که نتوانسته بود بازار را به دست آورد، در سال ۱۹۸۵ از دور رقابت خارج شد. سرانجام، بیل گیتس در نوامبر ۱۹۸۵ ویندوز مایکروسافت را به بازار عرضه کرد؛ دو سال بعد از تاریخ اعلام اولیه! این ویندوز از نظر ظاهری بسیار شبیه به مکینتاش اپل بود که دو سال زودتر عرضه شده بود. در واقع، اپل اجازه استفاده از برخی اطلاعات و کدهای مهم خود را به مایکروسافت داده بود. بیل گیتس قبلاً بارها به اپل هشدار داده بود که این اطلاعات را ثبت کند و از آنها محافظت نماید تا دیگران نتوانند از آن سوء استفاده کنند. اما اپل در آن زمان به این هشدارها توجهی نکرد. بنابراین، بیل گیتس از این فرصت استفاده کرد و برنامهای ساخت که اساس آن از مکینتاش الهام گرفته بود.
این موضوع باعث شد اپل، مایکروسافت را به دادگاه تهدید کند. مایکروسافت نیز در پاسخ، اپل را از قطع همکاریهای نرمافزاری ترساند. در نهایت، این اختلاف به نفع مایکروسافت تمام شد و آنها توانستند دادگاه را قانع کنند که despite similarities in appearance, the foundation and principles of their product were completely different.
در سال ۱۹۸۶، بیل گیتس تصمیم گرفت مایکروسافت را به یک شرکت سهامی عام تبدیل کند. هر سهم را به قیمت ۲۱ دلار در بورس فروخت. او ۴۵ درصد از سهام شرکت را برای خود نگه داشت و در سن ۳۱ سالگی با دارایی حدود ۲۴.۷ میلیون دلار به ثروت زیادی دست یافت.
فقط در یک سال، ارزش سهام مایکروسافت به شکل باورنکردنی افزایش یافت و بیل گیتس در جوانی به یک میلیاردر تبدیل شد. پس از آن، او همیشه در جمع افراد ثروتمند حاضر میشد. در سال ۱۹۹۹، ثروت او به ۱۰۱ میلیارد دلار رسید.
با این حال، بیل گیتس هرگز خود را از رقابت و توسعه جدا نمیدانست و همیشه فعالیتهای شرکتهای رقیب را زیر نظر داشت و سخت کار میکرد. یک روز، یکی از کارمندان شرکت که زودتر به محل کار رسیده بود، مردی را دید که با ظاهری عجیب زیر میز خوابیده است. او از دیدن این صحنه ترسید و به پلیس خبر داد. وقتی مأموران آن مرد را بیدار کردند، متوجه شدند او بیل گیتس، مدیرعامل شرکت است که پس از کار تا دیروقت، همانجا خوابیده بود.
هوشمندی بیل گیتس باعث شد او بر تمام جنبههای صنعت نرمافزار، از تولید تا کنترل بازار، مسلط باشد. او هنگام حل مشکلات و تصمیمگیری، همه احتمالات را در نظر میگرفت و واکنشهای ممکن را دقیق بررسی میکرد.
در بیشتر جلسات، از روش مدیریت و برخورد مستقیم بیل گیتس صحبت میشد. رفتار او با کارمندانش به گونهای بود که همیشه نظرات و پیشنهادها را به چالش میکشید تا مطمئن شود هیچ نقطه ضعفی نادیده گرفته نمیشود. اگر کسی مطلبی را بدون بررسی کافی به او ارائه میداد، پاسخ میداد: «این احمقانهترین چیزی است که تا به حال شنیدهام.» اما این واکنشها اغلب برای آزمایش کارمندان بود تا ببیند چقدر به نظر خود اطمینان دارند و چگونه از آن دفاع میکنند.
به تدریج، این رفتار باعث ایجاد ترس در میان رقبا شد و همه از روش بیپروای بیل گیتس در کسبوکار صحبت میکردند. بنابراین، شرکتهای رقیب مانند آیبیام گرد هم آمدند و برای نجات از اماس-داس، سیستم عاملی به نام «اواس/۲» توسعه دادند. اما بیل گیتس در مقابل این فشارها تسلیم نشد و با توسعه ویندوز و افزودن نرمافزارهای جدید به آن، به رقابت ادامه داد.
مایکروسافت در سال ۱۹۸۹ مجموعه نرمافزارهای «آفیس» را معرفی کرد که شامل برنامههای مفید برای کارهای اداری مانند واژهپرداز و صفحهگسترده بود. در همان حال، با تبلیغات قدرتمند بیل گیتس، فقط در دو هفته بیش از ۱۰۰ هزار نسخه از ویندوز فروخته شد و برنامه اواس/۲ کاملاً از بازار حذف شد. در نتیجه، فروش سیستمعاملهای کامپیوترهای شخصی در انحصار مایکروسافت قرار گرفت. پس از این اتفاق، کمیسیون تجارت فدرال آمریکا (مشابه شورای رقابت در ایران)، این شرکت را به انجام معاملات ناعادلانه و انحصارطلبی متهم کرد.
در واقع، مایکروسافت بیشتر دهه ۹۰ میلادی را درگیر دادگاههای اقتصادی و کمیسیونهای تنظیم بازار بود. شرکتهای رقیبی که نمیتوانستند در بازار از مایکروسافت پیشی بگیرند، سعی کردند با درگیر کردن مراجع قانونی، آن را تضعیف کنند. در برخی از این پروندهها، مایکروسافت به انجام معاملات ناعادلانه محکوم شد و در برخی دیگر، به دلیل اجبار مشتریان برای استفاده از مرورگر اینترنتی اکسپلورر، مورد اعتراض قرار گرفت.
این فشارهای قانونی به حدی شدید بود که حتی احتمال تقسیم مایکروسافت به دو بخش — سیستم عامل و نرمافزار — وجود داشت. اما در نهایت، بیل گیتس با روشهای منحصر به فرد خود توانست با دولت به توافق برسد و این آشوب را پایان دهد. او سعی کرد با استفاده از چهرههای مشهور هالیوود و حضور بیشتر در گردهماییهای اجتماعی، جو را نرمتر کرده و فشارها را کاهش دهد.
ناکامیهای بیل گیتس:
همه انسانها، حتی افراد بسیار موفق هم، گاهی در زندگی با شکست روبرو میشوند. این موضوع برای بیل گیتس و شرکتش، مایکروسافت، نیز صادق است. برای مثال، در دهه ۱۹۹۰ میلادی، پروندههای حقوقی گستردهای علیه این شرکت به وجود آمد که باعث شد محصولاتی مانند اینترنت اکسپلورر با مشکلات زیادی مواجه شوند و محبوبیت خود را از دست بدهند.
با این وجود، مایکروسافت با وجود تمام این چالشها در دهه ۹۰ و سالهای ابتدایی قرن جدید، توانست جایگاه خود را به عنوان یکی از بزرگترین شرکتهای جهان حفظ کند. بیل گیتس به عنوان یکی از موفقترین کارآفرینان و ثروتمندترین افراد جهان شناخته میشود. او اکنون بخش عمدهای از ثروت خود را از طریق بنیاد خیریه بیل و ملیندا گیتس صرف کمک به حل مشکلات جهانی مانند فقر و بیعدالتی میکند.
وقتی از بیل گیتس در مورد شکست سؤال شد، او گفت: «من در برخی از امتحانات مردود شدم ولی دوستم همه را پاس کرد. حالا او یکی از مهندسین مایکروسافت است و من مالک مایکروسافت هستم.»
کناره گیری از مایکروسافت:

در سال مالی ۲۰۰۵، شرکت مایکروسافت درآمدی نزدیک به ۳۹٫۷۹ میلیارد دلار کسب کرد. این شرکت در آن زمان حدود ۶۱ هزار کارمند در بیش از ۱۰۲ کشور دنیا داشت. سپس در ۱۵ ژوئن ۲۰۰۶، مایکروسافت به طور رسمی اعلام کرد که بیل گیتس از جولای ۲۰۰۸ دیگر مسئولیتهای روزانه خود در شرکت را بر عهده نخواهد گرفت و بیشتر وقتش را به فعالیتهای انساندوستانه در زمینه سلامت جهانی و آموزش در «بنیاد بیل و ملیندا گیتس» اختصاص خواهد داد.
با این حال، بیل گیتس در جولای ۲۰۰۸ دوباره به مایکروسافت بازگشت، اما این بار در سمت مدیرعامل و همچنین به عنوان مشاور در زمینه برنامههای توسعه و پروژههای کلیدی شرکت فعالیت کرد.
در واقع، این تغییر نقش به مدت دو سال به طول انجامید تا انتقال مسئولیتها به آرامی و با ثبات انجام شود. طی این دوره، برنامهریزی دقیقی برای تقسیم وظایف روزانه بیل گیتس صورت گرفت. بر این اساس، در ژوئن ۲۰۰۶، «ری اوزی» جایگزین بیل گیتس در سمت مدیر طراحی نرمافزار شد و علاوه بر آن، مسئولیت معماری فنی و نظارت بر محصولات حذفشده را نیز بر عهده گرفت. همزمان، «کرگ موندی» نیز به عنوان مدیر بخش پژوهش و برنامهریزی شرکت انتخاب شد و در کنار بیل گیتس به همکاری پرداخت.
زندگی شخصی
ازدواج:

بیل گیتس و ملیندا فرنچ در اول ژانویه ۱۹۹۴ ازدواج کردند. ملیندا پیش از ازدواج یکی از کارکنان مایکروسافت بود. این دو در سال ۱۹۸۷ و پس از آنکه ملیندا به عنوان مدیر تولید به شرکت مایکروسافت پیوست، با هم آشنا شدند. ملیندا اهل شهر دالاس در تگزاس آمریکاست.
گفته میشود بیل گیتس پیش از ازدواج، با روش مخصوص به خودش، نقاط قوت و ضعف این ازدواج را روی یک تخته نوشت و با ملیندا در مورد آنها صحبت کرد. مراسم عروسی آنها در جزیره لانائی در هاوایی برگزار شد. برای حفظ حریم خصوصی مراسم و جلوگیری از ورود مهمانان ناخوانده، تمام هلیکوپترهای منطقه برای آن روز اجاره شدند.
ملیندا در مصاحبهای با مجله فوربز گفت: “البته پسرهای باهوش زیادی پیشنهاد ازدواج به من داده بودند، ولی در این میان من و بیل جایگاه و احترام ویژهای برای هم داشتیم.” او همچنین اشاره کرد که در آن زمان، حضور یک زن علاقهمند و فعال در حوزه فناوری، پدیدهای نادر بود.
حاصل این ازدواج، سه فرزند به نامهای جنیفر کاترین گیتس (متولد ۱۹۹۶)، روری جان گیتس (متولد ۱۹۹۹) و فوب ادل گیتس (متولد ۲۰۰۲) است. این زوج پس از ۲۷ سال زندگی مشترک، در ماه می سال ۲۰۲۱ از یکدیگر جدا شدند.
قوانین سختگیرانه برای فرزندان:
بیل گیتس برای تربیت سه فرزندش—جنیفر، روری و فیبی—قوانین و اصول مشخصی داشت. طبق این قوانین، فرزندانش تا قبل از ۱۴ سالگی اجازه نداشتند تلفن همراه شخصی داشته باشند. خود بیل گیتس نیز در ۶۱ سالگی در مصاحبههایش تأکید کرده که استفاده از موبایل برای فرزندانش تا ۱۴ سالگی ممنوع بوده است.
همچنین، او به آنها اجازه نمیداد هنگام غذا خوردن سر میز از تلفن همراه استفاده کنند.
این میلیاردر مشهور جهان که ثروتی بالغ بر ۶۷ میلیارد دلار دارد، در ادامه گفت که برای تماشای تلویزیون در شب نیز برای فرزندانش مقرراتی تعیین کرده بود تا بتوانند شبها زودتر و راحتتر بخوابند.
او تصریح کرد که تمام این محدودیتها برای رشد بهتر و مصلحت خود فرزندانش در نظر گرفته شده است.
خانه:
خانه بیل گیتس یکی از پیشرفتهترین و گرانقیمتترین خانههای دنیاست. این خانه در کنار یک تپه ساخته شده و چشماندازی رو به دریاچه واشنگتن در منطقه مدینا دارد. ارزش این خانه و زمین آن حدود ۱۲۵ میلیون دلار برآورد شده و مالیات سالانه آن نزدیک به یک میلیون دلار است. جالب اینجاست که در میان داراییهای بیل گیتس، دستنوشتههای لئوناردو داوینچی، نقاش مشهور ایتالیایی، نیز وجود دارد که او در سال ۲۰۰۴ به قیمت ۳۰٫۸ میلیون دلار از یک حراجی خریداری کرد.
شاید باورکردنی نباشد، اما میتوان گفت این خانه و امکانات آن به اندازه یک شهر کوچک است. بیل گیتس ابتدا در سال ۱۹۸۸ زمینی کنار دریاچه را به ارزش دو میلیون دلار خریداری کرد و آن را XANADU 2.0 نامید. سپس گروهی از متخصصان را برای بازسازی و نوسازی آن به کار گرفت که این پروژه هفت سال طول کشید و حدود ۶۳ میلیون دلار هزینه داشت. این خانه که مساحتی حدود ۶۱۱۳ متر مربع دارد، در بخشی از تپههای مدینا واقع شده و امروزه به عنوان یکی از بزرگترین و مجللترین خانههای جهان شناخته میشود.
در طول بازسازی، دورتادور این خانه با درختان و درختچههای مختلف به شکل یک پرچین طبیعی پوشانده شد، به طوری که تنها راه دیدن خانه، مشاهده از طریق هوا یا از کنار دریاچه مقابل آن است.
آدرس ایمیل:
آدرس ایمیل بیل گیتس در دسترس عموم مردم جهان است و هر کسی میتواند آن را ببیند. در سال ۲۰۰۴، او حدود ۴ میلیون ایمیل دریافت کرد که بیشتر آنها حاوی مطالب بیارزش و نامربوط بود. بیل گیتس گفته است که بسیاری از این ایمیلها، درخواستهایی برای روشهای سریع پولدار شدن هستند. اگر این درخواستها را آزاردهنده در نظر نگیریم، حداقل بسیار عجیب و خندهدار به نظر میرسند.
درآمد بیل گیتس در ثانیه:
بر اساس محاسبات انجامشده، در هر ثانیه حدود ۲۵۰ دلار به ثروت بیل گیتس اضافه میشود. این رقم آنقدر زیاد است که حتی تصور آن برای یک فرد معمولی دشوار است. به عبارت دیگر، او در هر دقیقه ۱۵ هزار دلار و در هر روز حدود ۲۰ میلیون دلار درآمد دارد. اگر بیل گیتس را به تنهایی با کشورهای جهان مقایسه کنیم، از نظر ثروت در رده سی و هفتمین کشور ثروتمند دنیا قرار میگیرد. با این حال، او بخش بزرگی از این درآمد فوقالعاده را به بهبود زندگی نیازمندان و فراهم کردن شرایط زندگی بهتر برای مردم در سراسر جهان اختصاص داده است.
کلکسیون ماشین های بیل گیتس:
هر کسی در دنیا چیزهایی را دوست دارد و با توجه به توان مالیاش، پول خود را برای آنها خرج میکند. اما بیل گیتس در این زمینه محدودیتی ندارد، چون ثروت او بسیار زیاد است و میتواند هرچه بخواهد بخرید.
یکی از علاقههای بیل گیتس، خرید خانههای مجلل و مجموعهای از خودروهای لوکس است. این مجموعه را میتوان یکی از بزرگترین و خاصترین کلکسیونهای خودرو در جهان دانست.
تعداد خودروهایی که بیل گیتس خریده آنقدر زیاد است که در اینجا فقط بخشی از آنها را نام میبریم. در واقع، در زندگی بیل گیتس صحبت از یک “ماشین بیل گیتس” درست نیست، بلکه بهتر است بگوییم “ماشینهای بیل گیتس”.
لیست خودروهای این مؤسس مایکروسافت شامل این مدلهاست:
پورشه ۹۱۱
پورشه ۹۳۰
پورشه ۹۵۹
جگوار ایکس ۶۰
فراری ۳۴۸
خودروی رولز رویس
خودروهای برقی تسلا
مرسدس بنز کلاس سی
بیامو سری ۷
شورلت کوروت
لامبورگینی
علاوه بر این خودروها، بیل گیتس چندین ماشین کلاسیک و جدید از شرکت ایتالیایی لامبورگینی نیز در مجموعه خود دارد.
همچنین او به خودروهای برقی نیز علاقه دارد و چند مدل از خودروهای الکتریکی تسلا نیز در کلکسیون او وجود دارد.
موبایل بیل گیتس:
بر اساس گزارش دیجیاتو که در اقتصاد نیوز هم منتشر شد، بیل گیتس اوایل امسال از گوشی گلکسی زد فولد ۳ استفاده میکرد، اما حالا مدل خود را به جدیدترین نسخه ارتقا داده است. البته این موضوع که بنیانگذار مایکروسافت به طور روزانه از یک گوشی تاشو استفاده میکند، برای کسی تعجب آور نبود. این ثروتمند خیّر در ابتدای سال جاری گفته بود که همراه یک لپتاپ سبک، از گوشی گلکسی زد فولد ۳ بهره میبرد. اما اکنون تلفن همراه خود را به جدیدترین مدل گوشیهای تاشو ساخت کره جنوبی تغییر داده است.
بیل گیتس در یک جلسه پرسش و پاسخ که عنوانش «هر چیزی از من بپرسید» بود، توضیح داد که گوشی گلکسی زد فولد ۴ که در دست دارد، هدیهای است از طرف «لی جائه-یونگ»، رئیس شرکت سامسونگ، که در آخرین سفرش به کره دریافت کرده است. در واقع، طبق گفته یکی از کاربران ردیت، بیل گیتس با هدف ارتقای گوشی خود، با رئیس سامسونگ دیدار و گفتوگو کرده است.
**برخی نکات جالب دیگر:**
بیل گیتس علاوه بر مجموعه خودروهایش، یک جت شخصی نیز دارد. جالب است بدانید که دخترش نیز مانند پدر، علاقه زیادی به مجموعهای از خودروها دارد و خودروی او نیز از میان کلکسیون شخصی پدرش انتخاب شده است.
با این حال، بیل گیتس تمایلی به خرج کردن پول برای لباسهای زیاد و متعدد ندارد و کمد لباس او بسیار محدود است. بنابراین، پوشاک در فهرست علاقهمندیهای او جای نمیگیرد. همانطور که پیش از این اشاره شد، او علاقه زیادی به داشتن خانههای مجلل دارد و در این زمینه نیز یک کلکسیون شخصی برای خود گرد آورده است.
باورهای مذهبی
نظر بیل گیتس درباره وجود خدا دوگانه و پیچیده است. او در گفتار و رفتارش، اغلب آموزههای اخلاقی مسیحیت را ستوده و کارهای بنیاد خیریهاش را تحت تأثیر ارتباطش با کلیسا میداند. با این حال، او این موضوع را بیشتر یک باور اخلاقی میداند تا یک اعتقاد مذهبی کامل.
در مصاحبههای سالهای ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶، وقتی از عقاید مذهبی او پرسیدند، درباره وجود خدا ابراز تردید کرد. در اولین گفتوگویش در سال ۱۹۹۵، اعتراف کرد که به طور منظم به کلیسا نمیرود، اما آموزههای اخلاقی مسیحیت را میپذیرد. در مصاحبهای در ژانویه ۱۹۹۶، وقتی از او پرسیده شد: «آیا به آفریدگار اعتقاد دارید؟» با تردید و مکث پاسخ داد: «من هیچ مدرکی برای این موضوع ندارم.» او همچنین اضافه کرد: «از نظر استفاده از زمان، مذهب خیلی کارآمد نیست. کارهای مفیدتری هست که میتوانم صبح یکشنبه انجام دهم.»
سرانجام، در سال ۲۰۱۴، وقتی مجله رولینگ استون دوباره از او پرسید: «آیا به خدا اعتقاد داری؟» پاسخ داد: «من با افرادی مثل ریچارد داوکینز همعقیدهام که میگویند انسانها نیاز به ساختن افسانه دارند. حتی قبل از این که علت بیماریها یا آبوهوا را بفهمند، توضیحات غیرمنطقی برای آنها میساختند. امروز هم از مذهب برای پر کردن برخی شکافها استفاده میشود، اما علم پاسخهای قانعکنندهای برای بسیاری از پرسشها دارد. با این حال، افسانههایی که ساخته شدهاند، به شکلی شگفتانگیز الهامبخش هستند و هنوز توضیح علمی کاملی برای این احساس وجود ندارد. این ادعا که جهان بر اساس اعداد تصادفی شکل گرفته، به نظر من غیرمنصفانه است (در حین گفتن این جمله میخندد). من فکر میکنم اعتقاد به خدا منطقی است، اما این که شما چه تصمیماتی بر اساس این باور میگیرید، چیزی است که من نمیدانم.»
در پاسخ به این پرسش که «شما متخصص فناوری هستید، اما کار شما در بنیاد خیریه ابعاد اخلاقی دارد. آیا فکر میکنید ارزش مذهب در طول سالها تغییر کرده است؟» گفت: «به نظر من، اخلاقی که از مذهب سرچشمه میگیرد بسیار مهم است. در واقع، ما فرزندانمان را با اصول مذهبی بزرگ کردهایم. آنها به کلیسای کاتولیکی میروند که ملیندا در آن شرکت میکند و من هم گاهی همراهی میکنم. من بسیار خوششانسم و فکر میکنم کارهایی که برای کاهش بیعدالتی در جهان انجام دادهام، تحت تأثیر کلیسا و یک باور مذهبی است. از نظر من، این موضوع حداقل یک نگاه اخلاقی قوی دارد.»
بنیاد بیل و ملیندا گیتس
با تشویقهای همسرش ملیندا، بیل گیتس متقاعد شد تا در زمینه کمک به نیازمندان، مسئولیت بیشتری بر عهده بگیرد. این موضوع باعث شد او تصمیم بگیرد بخش عمدهای از ثروتش را به امور خیریه اختصاص دهد. همانطور که میدانید، بیل گیتس پیش از هر اقدامی، تمام جوانب و مسئولیتهای آن را به دقت بررسی و تحقیقات گستردهای انجام میدهد. در سال ۱۹۹۴، بیل گیتس به همراه همسرش ملیندا، مؤسسهای را به نام پدربزرگش، ویلیام هنری گیتس، تأسیس کردند.
از جمله فعالیتهای این مؤسسه، کمک به بهبود آموزش، سلامت و کاهش فقر در میان افراد نیازمند بوده است. بیل و ملیندا در سال ۲۰۰۰، خانوادههای ثروتمند زیادی را به همکاری در این زمینه تشویق کردند که در نهایت منجر به تشکیل «بنیاد بیل و ملیندا گیتس» شد. سرمایه اولیه این بنیاد حدود ۲۸ میلیارد دلار بود.
بیل گیتس همچنین تمام درآمد حاصل از فروش دو کتابش را به مؤسسات خیریهای اهدا کرده که از استفاده از فناوری برای آموزش و توانمندسازی افراد حمایت میکنند. رفتارهای انساندوستانه برای بیل گیتس یکی از معیارهای اساسی زندگی است. هدف او و همسرش از ایجاد این بنیاد، کمک به مردم سراسر جهان در زمینه بهداشت و آموزش بوده است. آنها بر این باورند که همه مردم در قرن بیست و یکم باید به امکانات آموزشی و بهداشتی مناسب دسترسی داشته باشند. از جمله اقدامات این بنیاد، اختصاص ۳.۶ میلیارد دلار برای بهداشت جهانی و ۲ میلیارد دلار برای گسترش آموزش در مناطق محروم است. در آمریکا و کانادا نیز با تجهیز کتابخانههای عمومی به رایانه و اینترنت، امکان دسترسی عموم به این امکانات فراهم شده است.
در سال ۲۰۱۶، بیل گیتس در مصاحبهای با برنامه «امروز صبح» شبکه آیتیوی اعلام کرد که قصد ندارد ثروتش را به عنوان ارث برای سه فرزندش بگذارد، بلکه تمام دارایی او پس از مرگش صرف امور خیریه خواهد شد.
به نظر میرسد بیل گیتس تمام انرژی و وقت خود را به بنیاد بیل و ملیندا گیتس اختصاص داده و در زمینههایی مانند آموزش و سلامت فعالیتهای گستردهای دارد. همچنین گفته میشود او به هر یک از کارمندان این بنیاد که صاحب فرزند شوند، یک سال مرخصی با حقوق به عنوان پاداش میدهد.
بیل گیتس برای حل مشکلات جهانی با افراد مختلف گفتوگو و همکاری میکند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۸ او اعلام کرد که به همراه لری پیج، از بنیانگذاران گوگل، به هر فرد یا تیمی که بتواند واکسن کاملی برای درمان آنفولانزا تولید کند، ۱۲ میلیون دلار پاداش خواهد داد. امروز بیل گیتس یکی از مشهورترین و معتبرترین کارآفرینان در سراسر جهان شناخته میشود.
علت طلاق بیل گیتس
پس از اینکه بیل گیتس و همسرش ملیندا، جدایی خود را به طور رسمی در توییتر اعلام کردند، شایعات و پیشبینیهای زیادی در مورد دلیل این جدایی بین مردم و رسانهها مطرح شد. اکنون بر اساس گزارشهای معتبر، دلیل اصلی جدایی این زوج پس از ۲۷ سال زندگی مشترک مشخص شده است. ظاهراً ملیندا هنگام بازدید از خانهای که متعلق به جفری ایستین بود، متوجه ارتباط پنهانی بین او و بیل گیتس شده و همین موضوع باعث جدایی آنها شده است. جفری ایستین، یکی از ثروتمندان آمریکایی است که به عنوان واسطه در روابط غیراخلاقی شناخته میشد و همچنین همواره به آزار و سوءاستفاده از دختران جوان متهم بوده است.
دارایی
براساس گزارش مجله فوربز در اوت ۲۰۱۸، بیل گیتس با دارایی خالص حدود ۹۵.۱ میلیارد دلار، پس از جف بیزوس (بنیانگذار آمازون) به عنوان دومین فرد ثروتمند جهان شناخته شد.
بیل گیتس برای اولین بار در سال ۱۹۹۴ در صدر فهرست ثروتمندترین افراد جهان قرار گرفت و به مدت ۱۵ سال پیاوان در این جایگاه باقی ماند. سپس در سال ۲۰۱۰، یک تاجر مکزیکی به نام کارلوس اسلیم جای او را گرفت.
پس از چهار سال که گیتس در رتبه دوم بود، در سال ۲۰۱۴ و کمی پس از کنارهگیری از ریاست هیئت مدیره مایکروسافت، مجله فوربز دوباره او را به عنوان ثروتمندترین فرد جهان معرفی کرد.
به طور کلی، ثروت خانواده گیتس پس از خانواده والتون (وارثان فروشگاههای والمارت و فرزندان بنیانگذار آن، سام والتون) در رتبه دوم قرار دارد.
بیل گیتس در سال ۲۰۱۰ اعلام کرد که قصد دارد از فهرست ثروتمندترینها خارج شود و دارایی خود را به جامعه بازگرداند. او این موضوع را دوباره در ژوئیه ۲۰۲۲ تأکید کرد و گفت ۲۰ میلیارد دلار به بنیاد خیریه خود واریز خواهد کرد. با این حال، در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲، ارزش دارایی خالص او بیش از دو برابر افزایش یافت.
ثروت ۱۴۶ میلیاردی بیل گیتس پس از طلاق
همانطور که هر سال در شروع سال میلادی جدید اتفاق میافتد، فهرست تازهای از ثروتمندترین افراد جهان منتشر شد. این فهرست نشان میداد که بیل گیتس از رتبه سوم ثروتمندان جهان، به جایگاه پنجم سقوط کرده است. در همین زمان و با توجه به جدا شدن او از همسرش، ملیندا، مشخص شد که مبلغ بسیار زیادی، حدود ۱.۸ میلیارد دلار به شکل سهام، به حساب بانکی ملیندا انتقال یافته است.
جوایز و دستاوردهای بیل گیتس
در سال ۲۰۰۵، بیل گیتس نشان شوالیهگری امپراتوری بریتانیا (KBE) را مستقیماً از دست ملکه انگلستان دریافت کرد. بسیاری از جوایز دیگری که او در طول سالها به دست آورده، به خاطر کارهای انساندوستانهای است که انجام داده است و همه این افتخارات را با همسرش ملیندا شریک شده است.
در سال ۲۰۱۶، باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، به بیل و ملیندا گیتس «نشان افتخار آزادی ریاستجمهوری» را اهدا کرد.
یک سال بعد، در ۲۰۱۷، فرانسیس اولاند، رئیسجمهور فرانسه، نیز بالاترین نشان افتخار کشورش را به این زوج تقدیم کرد.
بیل گیتس علاوه بر اینها، نشان «خدمات عمومی بلومبرگ میلینیوم» را نیز دریافت کرده است.
او همچنین موفق به دریافت جایزه پادما بوشان شده است.
جالب است بدانید که در سال ۲۰۱۰، به پاس حمایتها و کمکهایش در حوزه فناوری اطلاعات، جایزه بوفالوی نقرهای را نیز کسب کرد.
به طور کلی، بیل گیتس به دلیل برنامهها و فعالیتهای گستردهاش، جوایز متعدد و گوناگونی را دریافت کرده است.
بیل گیتس در عرصه های مختلف
ویروس کرونا
در سال ۲۰۲۰ میلادی، یک فیلم مستند با موضوع “تئوری توطئه” به نام “دستبرد” ساخته و در سطح جهانی پخش شد. این مستند با استفاده از عنوانها و شواهد به ظاهر منطقی شروع میشود و این پیام را به بیننده میدهد که ویروس کرونا بخشی از یک نقشه بزرگ توسط گروهی به نام “گلوبالیستها” است تا به بشریت آسیب برسانند و در نهایت به هدف خود برای ایجاد یک نژاد برتر انسانی برسند.
این مستند ادعا میکند که ویروس کرونا عمداً در آزمایشگاه پاستور فرانسه تولید و سپس به شهر ووهان چین منتقل شده است. این فیلم با اشاره به موضوعاتی مثل افزایش جمعیت جهان، ساختار حکومتهای کنونی و پولهای دیجیتال، یک معمای بزرگ مطرح میکند و در پایان به این نتیجه میرسد که گروههای پنهان قدرتمند، شرکتهای بزرگ داروسازی با همکاری غولهای فناوری در سیلیکونولی، بیل گیتس، بنیاد راکفلر و با الهام از نظریههای یووال نوح هراری، همه با هم همکاری میکنند تا جمعیت زیادی از انسانهای ضعیف را از بین ببرند و یک حکومت جهانی غیردموکراتیک مطابق با خواست خود ایجاد کنند.
شهر هوشمند بیل گیتس
در سال ۲۰۱۷، بیل گیتس اعلام کرد که ۸۰ میلیون دلار برای ساخت یک شهر هوشمند در نزدیکی فونیکس در ایالت آریزونا هزینه خواهد کرد. نام این شهر «بلمونت» انتخاب شده و برنامهریزی شده تا با نگاهی به آینده، زیرساختهای آن بر پایه فناوریهای مدرن بنا شود. این شهر شامل اینترنت پرسرعت، مراکز داده، روشهای نوین تولید و پخش کالا، خودروهای بدون راننده و پایگاههای لجستیک خودکار خواهد بود.
مساحت این شهر حدود ۲۵ هزار هکتار برآورد شده که تقریباً ۳ هزار هکتار آن به فضاهای اداری، تجاری و فروشگاهی اختصاص دارد. همچنین ۴۷۰ هکتار برای مدارس دولتی و ۸۰ هزار هکتار برای احداث خانههای مسکونی در نظر گرفته شده است.
هشدار گیتس در مورد تغییرات اقلیمی
کتابی به نام «تغییرات اقلیمی و آینده بشر» نوشته بیل گیتس است که با پیشنهاد راهحلهای عمومی و عملی میخواهد میزان انتشار گازهای گلخانهای را در سراسر جهان به حداقل ممکن برساند و حتی به صفر برساند. بیل گیتس تقریباً ده سال از زندگی خود را صرف مطالعه و بررسی اثرات تغییرات آبوهوایی کرده است و در نهایت توانست با همکاری گروهی از متخصصان در رشتههایی مانند فیزیک، شیمی و زیستشناسی، یک طرح کامل برای مقابله با انتشار گازهای گلخانهای ارائه دهد.
خروج بیل گیتس از بازار سوخت های فسیلی
بیل گیتس در جدیدترین کتابش اعلام کرده که قصد دارد تمام سهام خود در شرکتهای سوخت فسیلی را بفروشد. او توضیح داده که این فرآیند زمانبر خواهد بود و انجام آن به سرعت ممکن نیست. با این حال، به گفته کارشناسان بازار، همین تصمیم او برای خروج از حوزه سوختهای فسیلی، میتواند تغییرات بزرگی در قیمتهای این بازار به وجود آورد.
تلاش برای یافتن فلز مناسب برای تولید خودروهای برقی
بر اساس جدیدترین گزارشها، بیل گیتس به همراه چند نفر از ثروتمندترین افراد جهان مانند جف بزوس (مؤسس آمازون) و مایکل بلومبرگ، بودجهای حدود ۱۵ میلیون دلار کنار گذاشتهاند. هدف آنها، پیدا کردن فلزات و ترکیبات فلزی مناسب برای ساخت باتریهای بهتر در خودروهای برقی است.
در همین راستا، شرکت کوبولد متالز با شرکت بلوجی که در گرینلند فعال است، قراردادی امضا کرده تا بهطور مشترک به جستجوی مواد معدنی مورد نیاز برای تولید خودروهای برقی بپردازند.
بیل گیتس و ساخت نیروگاه هسته ای ۴ میلیاردی
یکی از شرکتهای جدیدی که بیل گیتس تأسیس کرده، شرکت «تراپاور» نام دارد. این شرکت در حال حاضر مشغول ساختن اولین نیروگاه هستهای خود در شهر کمرار در آمریکا است. پیشبینی میشود که ساخت این نیروگاه تا سال ۲۰۲۸ میلادی به پایان برسد و حدود ۴ میلیارد دلار هزینه داشته باشد. بیل گیتس و وزارت انرژی آمریکا هر کدام نصف این هزینه را پرداخت میکنند. هدف بیل گیتس از راهاندازی این شرکت، ارائه ایدهها و برنامههای نو و متفاوت برای نیروگاههای هستهای عنوان شده است.
جملات معروف
از جملات معروف بیل گیتس چنین بوده است که ما در اغلب مواقع در خصوص جریانات و تحولاتی که در دو سال آینده احتمال آن هست زیاده روی میکنیم، ولی در مورد اتفاقات ده سال پس از این، بسیار کم به آن پرداخته و در نظر نمی گیریم. سعی کنید هیچ وقت توقف و خمودگی شما را فرا نگیرد.
بیل گیتس در تاریخ ۵ آوریل سال ۲۰۲۱ در بحبوحه بیماری کرونا در جهان چنین گفت:
«اگر اقدامات حفظ فاصله فیزیکی به درستی انجام گیرد شمار کشته شدگان ویروس کرونا در ایالات متحده میتواند بسیار کمتر از برآوردهای اخیر از سوی مقامات ارشد بهداشت باشد»
سپس او اضافه کرد:
«اگر انجام آزمایش را تثبیت کنیم و هر ۵۰ ایالت را درگیر کنیم زیر میزان برآوردهای مقامات بهداشت قرار خواهیم گرفت. مطمئناً ما هزینه اقتصادی هنگفتی را پرداخت خواهیم کرد»
گیتس به طور شفاف بیان کرد:
«این منطقی است که بگوییم تا زمانی که واکسنی نداریم اوضاع به حالت عادی برنمیگردد.»
از جمله هشدارهایی که بیل گیتس در مورد رسیدن به ثروت و موفقیت در امور مختلف زندگی بیان کرده است:
«رویای من این نبود که ثروتمند شوم. و حتی بعد از دیدن شرکت میگفتم: واووووو! ثروتمند شدن باید عجیب باشد و خب، کاملاً عجیب بود. زیرا ثروت بالاتر از یک حد مشخص، یک مسئولیت است که در پایان آن را یا برای بچههایتان میگذارید (که ممکن است برایشان خوب نباشد) یا سعی میکنید که برای بخشیدن آن هوشمندانه عمل کنید. من میتوانم نیاز به داشتن میلیونها دلار را درک کنم، چون پول و ثروت آزادی قابل توجهی با خودش میاورد. اما بعد از آن ناگهان به نقطهای میرسید که پول دیگر اهمیتی ندارد.»
او در گفتگوی دیگری خطاب به مارک زاکربرگ چنین گفته است:
«من در مورد مهارتهای مختلف، خیلی ساده بودم و فکر میکردم اگر کسی آیکیوی بالایی داشته باشد، میتواند در هر کاری موفق باشد. اما در واقع ترکیب مهارتهاست که باعث خلق چیزی جدید و شایسته میشود. در واقع این تفکری ساده از معنای باهوش بودن بود، که فرد باهوش میتواند همهی مشکلات را حل کند و من آرزو میکنم که ای کاش در این مورد بهتر فکر میکردم.»
