بیوگرافی پژمان جمشیدی
پژمان جمشیدی، بازیگر سینما و تلویزیون ایران، در بیستم شهریور ۱۳۵۶ به دنیا آمد. پیش از ورود به عرصه بازیگری، او یک فوتبالیست حرفهای بود و در تیمهای بزرگی مثل پرسپولیس و فولاد خوزستان بازی کرد و حتی به تیم ملی ایران نیز راه یافت. پس از کنار گذاشتن فوتبال، به دنیای بازیگری قدم گذاشت و امروزه به عنوان یکی از موفقترین و پرکارترین بازیگران سینمای ایران شناخته میشود.
او برای بازی در فیلمهایی مانند «سوء تفاهم» در سال ۱۳۹۶، «شیشلیک» در سال ۱۳۹۹ و «علفزار» در سال ۱۴۰۰، نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر شد. همچنین، بازی او در سریال محبوب «زیر خاکی» با استقبال گستردهای روبرو شد و جایزه بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیون را در جشن حافظ برایش به ارمغان آورد.
یکی دیگر از دستاوردهای پژمان جمشیدی، نامزدی او برای جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در چهل و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر، برای فیلم «یادگار جنوب» در سال ۱۴۰۱ بود که در همان دوره، لوح تقدیر این جشنواره را نیز دریافت کرد.
منوی دسترسی سریع
**خلاصه ای از زندگی**
این بخش، مروری کوتاه بر مسیر زندگی و مهمترین رویدادهای آن ارائه میدهد.
**داستان زندگی**
در این قسمت، داستان کامل زندگی از دوران کودکی تا به امروز، با جزئیات بیشتری بیان شده است.
**پیمان زناشویی**
این بخش به چگونگی تشکیل خانواده و شراکت زندگی عاطفی فرد میپردازد.
**حضور در فضای مجازی**
صفحات و کانالهای رسمی که فرد از طریق آنها با مخاطبان خود در ارتباط است، در اینجا معرفی میشوند.
**عرصه فعالیتهای هنری**
این قسمت به توضیح درباره مسیر حرفهای، آثار و سبک هنری فرد اختصاص دارد.
**مجموعه آثار سینمایی**
فهرست کامل فیلمها، سریالها یا دیگر آثار تصویری که فرد در آنها حضور داشته، در این بخش گردآوری شده است.
**دستاوردها و نشانهای افتخار**
تمام جایزهها، تقدیرنامهها و موفقیتهایی که در طول دوران فعالیت به دست آمده، در اینجا قابل مشاهده است.
**گفتوگوها**
متن یا ویدئوی مصاحبهها و گفتوگوهای انجام شده با رسانههای مختلف در این بخش قرار دارد.

خلاصه زندگینامه
نام: پژمان
نام خانوادگی: جمشیدی
تاریخ تولد: ۲۰ شهریور ۱۳۵۶
محل تولد: تهران، ایران
شغل قبلی: فوتبالیست
حوزه هنری: بازیگری
باشگاه: پرسپولیس
وضعیت تأهل: مجرد
سالهای فعالیت: از ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۸ به عنوان فوتبالیست، و از ۱۳۹۲ تا امروز به عنوان بازیگر
قد: ۱٫۸۱ متر
پست در فوتبال: هافبک و مدافع سمت راست
زندگینامه
زندگی شخصی:
پژمان جمشیدی، بازیگر و فوتبالیست پیشین تیم ملی ایران، در بیستم شهریور ماه ۱۳۵۶ در تهران متولد شد. او در کنکور، قبول شد و وارد رشته مهندسی عمران گردید. اما بعد از گذراندن ۱۱۰ واحد درسی، به خاطر اینکه وقتش را بیشتر به فوتبال اختصاص داد، ادامه تحصیل در دانشگاه را رها کرد.
خانواده:
پژمان جمشیدی در تهران در یک خانواده کوچک به دنیا آمد. او یک برادر بزرگتر و یک خواهر کوچکتر به نام مامک دارد و در واقع فرزند دوم خانواده محسوب میشود. پدر و مادر او هر دو معلم بودند؛ پدرش دبیر زیستشناسی و زمینشناسی بود و مادرش نیز کلاس اول دبستان را تدریس میکرد. متأسفانه مادر پژمان چندین سال پیش از دنیا رفته است.
خانواده او به دنیای ورزش هم نزدیک بودند. پدرش قبل از انقلاب اسلامی ریاست هیئت کشتی کرج را بر عهده داشت و پس از آن نیز به عنوان رئیس هیئت کوهنوردی این شهر فعالیت کرد و از کوهنوردان سرشناس ایران به شمار میرود. مادر پژمان نیز در گذشته در رشته والیبال بازی میکرد.
در سال ۱۳۷۰، برادر پژمان در دانشگاه صنعتی شریف در رشته مهندسی پذیرفته شد و به تحصیل پرداخت. خواهر او نیز مانند پدر و مادرش، راه معلمی را در پیش گرفت.
ماجرای سقوط هواپیما:
یک روز، پژمان جمشیدی در صفحه اینستاگرام خود عکسی منتشر کرد و نوشت که سوار یک هواپیما شده است. با اینکه خلبان سعی کرد او را از این کار منصرف کند، پژمان کنترل هواپیما را به دست گرفت و شروع به پرواز کرد. پس از چند دقیقه، هواپیما سقوط کرد. در این لحظه، خلبان با گفتن عبارت «یا ابوالفضل» به سرعت به سمت هواپیمای در حال سقوط دوید. لازم به ذکر است که پژمان دوره آموزش خلبانی را با موفقیت به پایان رسانده بود.
چند وقت بعد، پژمان جمشیدی اعتراف کرد که این ماجرا فقط یک شوخی بوده که با همکاری خلبان انجام داده است. با این حال، این شوخی باعث شد پرواز برای آن خلبان ممنوع شود.
دوران فوتبالی:
پژمان جمشیدی از بچگی عاشق فوتبال بود و در کنار آن، در ورزشهای دیگر هم فعالیت داشت. او توانست مدرک دیپلم سنگنوردی خود را بگیرد.
بعد از ورود به یک مدرسه فوتبال، به تیم نوجوانان دارایی تهران پیوست. در سن ۱۵ سالگی و در سال ۱۳۷۱، او به باشگاه فوتبال کشاورز تهران رفت و در ۶۷ بازی، ۷ گل برای این تیم به ثمر رساند.
در سال ۱۳۷۴، پژمان به تیم ملی نوجوانان ایران دعوت شد.
او سپس به مدت شش سال پیاپی در دو تیم کشاورز و سایپا بازی کرد.
زمانی که در سایپا تهران حضور داشت، تواناییهایش مورد توجه مربیان و کارشناسان قرار گرفت و به همین دلیل به تیم ملی جوانان و امید ایران دعوت شد.
حضور در پرسپولیس:
پژمان جمشیدی در سال ۱۳۷۹ و در زمانی که علی پروین مربیگری تیم پرسپولیس تهران را بر عهده داشت، به این تیم پیوست. او در پست دفاع راست برای پرسپولیس به میدان رفت و به عنوان یکی از بازیکنان ثابت و همیشگی تیم شناخته میشد.
جمشیدی در مجموع در صد بازی برای این تیم به بازی پرداخت و در فصل ۸۱–۱۳۸۰ توانست اولین قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر فوتبال ایران را تجربه کند و در این موفقیت بزرگ شریک باشد. او همچنین با این تیم در رقابتهای آسیایی نیز حضور یافت.
علاوه بر این، پژمان جمشیدی در هشت بازی دربی (دیدارهای مقابل استقلال) بازی کرد که نتیجه این بازیها شامل یک برد، دو باخت و پنج تساوی بود.
بازی های ملی:
در زمانهایی که سرمربیگری تیم پرسپولیس بر عهده میروسلاو بلاژویچ بود، پژمان جمشیدی از این تیم به اردوی تیم ملی ایران دعوت شد. او در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ آسیا حضور یافت و در مجموع در ۱۴ بازی برای تیم ملی به میدان رفت.
جمشیدی در یکی از مصاحبههایش درباره تعداد بازیهای ملیاش گفته:
«من میگویم بیست و یکی، عادل فردوسیپور میگوید ۱۴ و فدراسیون هم میگوید ۱۹ (با خنده)… ولی فرق چندانی نمیکند؛ حتی یک بازی ملی هم مایه افتخار است.»
خداحافظی از فوتبال:
بعد از آن، پژمان جمشیدی به دلیل خدمت سربازی در سال ۱۳۸۴، در دو نوبت به تیم پاس تهران پیوست که سرمربیگری آن را دنیزلی بر عهده داشت. این اتفاق باعث شد او بتواند در مسابقات جام باشگاههای آسیا حاضر شود. همچنین او با تیم پاس به مقام دوم لیگ برتر در فصل ۸۵–۱۳۸۴ دست یافت.
سپس او یک فصل را در تیم استیل آذین تهران گذراند، اما این تیم در همان فصل نتوانست از لیگ یک به لیگ برتر صعود کند. به همین دلیل پژمان تصمیم گرفت از استیل آذین جدا شود.
در یکی از روزهای مرداد سال ۱۳۸۷، پژمان جمشیدی به طور تصادفی در مجموعه ورزشی انقلاب تهران با مجید جلالی روبرو شد و با دعوت او به تیم فولاد خوزستان ملحق شد.
سرانجام پژمان جمشیدی در ۳۳ سالگی و پس از ۱۵ سال بازی در سطح اول فوتبال ایران، در بهمنماه سال ۱۳۸۸ از دنیای فوتبال خداحافظی کرد. او برای همیشه فوتبال را کنار گذاشت و مسیر زندگی خود را به سمت فعالیت در عرصه سینما و تلویزیون تغییر داد تا به چهرهای هنری و ستاره تبدیل شود.
ازدواج

این بازیگر ایرانی در حال حاضر مجرد است و تا به حال ازدواج نکرده است. خواهر و برادرهای پژمان جمشیدی هر کدام متأهل هستند و فرزند دارند. خود پژمان جمشیدی در مورد ازدواج گفته است: ازدواج رویدادی است که تاکنون برای من پیش نیامده است. به نظر من، تعیین معیارها و ویژگیهای خاص برای ازدواج، کار درستی نیست. آنچه مهم است این است که به کسی وابسته شوی و به او علاقه پیدا کنی. معمولاً افرادی که در زندگی میبینیم و با آنها در ارتباط هستیم، از نظر اخلاق و رفتار برایمان قابل قبولند. اما اینکه قلبمان به سمت چه کسی برود، از قبل مشخص نیست.
پژمان جمشیدی در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام:
pejmanjamshidi@
فیسبوک:
Pejman.jamshidi@
زندگی هنری

ورود به عرصه هنر:
در سال ۱۳۸۱، پژمان جمشیدی در یک مراسم با بهاره رهنما، بازیگر ایرانی، آشنا شد. از آنجا که پژمان طرفدار پیمان قاسمخانی، همسر بهاره رهنما بود، به دعوت او به خانهشان رفت. پس از این دیدار، رابطه دوستانهای بین پژمان و پیمان شکل گرفت و آن دو با هم فوتبال بازی میکردند.
در همین دیدارهای دوستانه، پژمان خاطرات زندگی خود را برای قاسمخانی تعریف میکرد؛ از روزهای فوتبالیست بودنش، برخورد مردم با او، و زمانی که از فوتبال کنار کشید. این گفتوگوهای ساده و صمیمی، الهامبخش پیمان قاسمخانی برای نوشتن فیلمنامه سریال «پژمان» شد. در واقع ایده اصلی این مجموعه از زندگی خود پژمان جمشیدی و رویدادهای واقعی زندگی او گرفته شده است.
در سریال «پژمان»، او نقش خودش را در دوران فوتبالش بازی کرد و سام درخشانی نیز در نقش مدیر برنامه او ظاهر شد.
پیش از این سریال، پژمان جمشیدی در مجموعه «ساختمان پزشکان» به کارگردانی سروش صحت حضور یافته و در یک اپیزود به عنوان بازیگر مهمان ایفای نقش کرده بود. اما بازی در سریال «پژمان» نقطه عطفی در شهرت و محبوبیت او شد.
این مجموعه وقتی از شبکه سه سیما پخش شد، با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم روبرو گردید.
حضور در سینما:
پژمان جمشیدی اولین بار در سال ۱۳۹۳ و با بازی در فیلم “آتشبس ۲” ساخته تهمینه میلانی پا به دنیای سینما گذاشت. پس از آن، در فیلمهای مختلفی مانند “کیلو آلبالو”، “خوب، بد، جلف”، “آذر”، “من دیوانه نیستم”، “لونه زنبور” و “تگزاس” ایفای نقش کرد. بازی او در فیلم “خوب، بد، جلف” بسیار مورد تحسین قرار گرفت و وقتی در کنار سام درخشانی ظاهر شد، این زوج هنری محبوبیت زیادی در میان مردم پیدا کردند.
وقتی پژمان در سال ۱۳۹۶ در هشتمین فیلم خود به نام “سوء تفاهم” بازی کرد، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد از جشنواره فجر شد. این اتفاق با واکنشهای عجیب و گاهی تمسخرآمیز از سوی برخی افراد همراه بود. پس از این رویداد، پیشنهادهای زیادی برای بازی در فیلمهای مختلف به او داده شد. در نتیجه، در سال ۱۳۹۷ او در شش فیلم سینمایی، یک سریال تلویزیونی و یک نمایش تئاتر بازی کرد و به عنوان پرکارترین بازیگر سال شناخته شد.
در ادامه، این بازیگر پرتلاش در سال ۱۳۹۸ و پس از اکران سه فیلمش با نامهای “ایده اصلی”، “ما همه با هم هستیم” و “تگزاس ۲”، دوباره عنوان پرکارترین بازیگر مرد سینما در شش ماهه اول سال را از آن خود کرد. در مجموع، فیلمهای او در آن دوره بیش از ۸.۶۲ میلیارد تومان در گیشه فروش داشتند.
علاوه بر سینما و تلویزیون، پژمان جمشیدی در عرصه تئاتر نیز فعال بوده و بین سالهای ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۸ در بیست نمایش مختلف بر روی صحنه رفته است.
سایر آثار بازیگری:
پژمان جمشیدی در سال ۱۳۹۸ با بازی در نقش فریبرز باغ بیشه در سریال «زیر خاکی»، استعداد فوقالعادهاش را به همگان نشان داد و تحسین بسیاری را برانگیخت. این سریال از شبکه یک پخش شد و توانست ۴۴ درصد از بینندگان تلویزیون را جذب کند؛ به همین دلیل هم در صدر پربینندهترین برنامههای تلویزیونی قرار گرفت.
او در سال ۱۴۰۰ با بازی در فصلهای اول و دوم «زیر خاکی»، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیونی را در بیست و یکمین دوره جشن حافظ دریافت کرد. پژمان جمشیدی با حضور در فیلمهای طنز و پرفروش سینمای ایران، به فهرست محبوبترین و پولسازترین بازیگران کشور راه یافت.
در سال ۱۳۹۸، او در پنج فیلم سینمایی بازی کرد که در مجموع حدود ۶۲ میلیارد و ۷۹۱ میلیون تومان فروش داشتند. به همین خاطر، به عنوان پرفروشترین بازیگر سال شناخته شد. این بازیگر در دو دورهٔ سی و ششم و سی و نهم جشنواره فیلم فجر، برای بازی در فیلمهای «سوء تفاهم» و «شیشلیک»، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. همچنین در دوره چهلم این جشنواره نیز برای سومین بار نامزد جایزه شد.
در سال ۱۳۹۹، پژمان جمشیدی برای اولین بار در فیلم «شیشلیک» در کنار رضا عطاران به ایفای نقش پرداخت.
مجریگری:
پژمان جمشیدی در سال ۱۳۹۸، مجری یک برنامه اینترنتی درباره فوتبال شد. این برنامه که نام آن “کلاسیکو” بود، توسط عادل فردوسیپور کارگردانی میشد و علی دایی نیز در آن حضور داشت. برنامه کلاسیکو توانست به پربینندهترین برنامه اینترنتی تبدیل شود و رکورد جدیدی ثبت کند. پس از آن، در سال ۱۴۰۰، او مجری یک برنامه گفتوگومحور اینترنتی با نام “پیشگو” شد که از سرویس نماوا پخش میشد. در این برنامه، افراد مشهور و چهرههای سرشناسی به عنوان مهمان شرکت میکردند.
مروری بر کارنامه هنری:
سریال زیرخاکی:
مجموعه نمایشی «زیرخاکی» که نویسندگی و کارگردانی آن بر عهده جلیل سامان بود، در سه فصل مختلف تولید شد. فصلهای یک و دو این سریال از شبکه یک سیما پخش شد و فصل سوم آن نیز همزمان با تعطیلات نوروز و ماه رمضان در سال ۱۴۰۱ از تلویزیون نمایش داده شد.
موضوع این سریال درباره زندگی مردی به نام فریبرز باغبیشه است که در دهههای ۵۰ و ۶۰ شمسی سعی میکند اشیای عتیقه و دفینهای پیدا کند. در این مسیر، او با اتفاقات و چالشهای مختلفی روبرو میشود؛ از جمله دستگیری و زندان به اتهام پخش اعلامیه بر ضد شاه، کمک به برادرش برای تعمیر موشکهای ارتش و ماجراهای دیگر.
پژمان جمشیدی در این مجموعه نقش اصلی را در قالب شخصیت فریبرز باغبیشه بازی کرد و با اجرای متفاوت، چهرهپردازی جدید، سبک لباس پوشیدن، لهجه خاص و حتی راه رفتن متمایز، تصویر تازهای از خود به نمایش گذاشت که با استقبال خوب مردم و بینندگان روبرو شد.
در بیست و یکمین دوره جشن حافظ، پژمان جمشیدی به عنوان بهترین بازیگر مرد کمدی و ژاله صامتی نیز به عنوان بهترین بازیگر زن طنز برای بازی در فصلهای اول و دوم مجموعه «زیرخاکی» انتخاب و تقدیر شدند.
فیلم علفزار:
فیلم سینمایی «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی و تهیهکنندگی بهرام رادان در سال ۱۴۰۰ ساخته شد. این فیلم در چهلمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر در چند بخش نامزد شد و در نهایت موفق به دریافت چهار سیمرغ بلورین شد. این جوایز شامل بهترین صداگذاری، بهترین تدوین، بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین فیلمنامه بودند.
در این فیلم، پژمان جمشیدی همراه با بازیگرانی چون صدف اسپهبدی، ستاره پسیانی، ترلان پروانه، مهدی زمینپرداز، عرفان ناصری، یسنا میرطهماسب، مایده طهماسبی، رویا جاویدنیا، الهه اذکاری، ستایش رجایینیا، متین حیدرینیا و محمد معتضدی به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم علفزار در ژانر اجتماعی و دادگاهی ساخته شده و به یکی از پروندههای قضایی سالهای گذشته میپردازد. داستان فیلم درباره یک بازپرس است که قرار است به زودی به محل خدمت جدیدی منتقل شود، اما در این میان با چالشها و مشکلاتی مربوط به چند پرونده قضایی روبرو میشود.
پژمان جمشیدی در این فیلم، برای اولین بار در کارنامه هنری خود، نقش یک بازپرس قوه قضاییه را بازی کرده و با اجرای عمیق و تأثیرگذارش، توجه منتقدان و داوران را به خود جلب کرد. او در این اثر نشان داد که توانایی بالایی در ایفای نقشهای متنوع و چالشبرانگیز دارد.
فیلم بی مادر:
فیلم سینمایی «بیمادر» به کارگردانی سید مرتضی فاطمی و با تهیهکنندگی محمدرضا مصباح و علی اوجی ساخته شده است. این اثر برای اولین بار در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
در میان بازیگران این فیلم میتوان به چهرههایی مانند امیر آقایی، میترا حجار، پژمان جمشیدی، پردیس پورعابدینی، علی اوجی، سارا محمدی، بیتا عزیزاوقلو، شیرین ضابطیان و فاطمه میرزایی اشاره کرد.
این فیلم در گونه اجتماعی ساخته شده و داستانی ویژه و تازه را روایت میکند. پژمان جمشیدی با پذیرش نقشی متفاوت و خاص، نمایش تازهای از تواناییهای خود ارائه داده که در مقایسه با آثار پیشینش، کاملاً متمایز است. در این فیلم، او برادری را بازی میکند که به دلیل مشکلات مالی و برای تأمین هزینههای زندگی خانواده، ناچار میشود به نگهداری و خرید و فروش سگهای خانگی روی آورد.
فیلم دینامیت:
یکی دیگر از کارهای هنری پژمان جمشیدی، فیلم سینمایی «دینامیت» است. این فیلم را مسعود اطیابی کارگردانی و سید ابراهیم عامریان تهیهکنندگی کرده است. دینامیت در سال ۱۴۰۰ به فروش بسیار بالایی در گیشه رسید و توانست رکورد پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را به دست آورد.
داستان این فیلم در یک ساختمان آپارتمانی میگذرد که ساکنان گوناگونی از قشرهای مختلف جامعه، از جمله یک ساقی و یک طلبه، در آن زندگی میکنند. پژمان جمشیدی در این فیلم، در نقش یک پسر طلبه به همراه احمد مهرانفر ظاهر میشود. در این ساختمان، او با شخصیتهای دیگری مانند ساقی که محسن کیایی نقشش را بازی میکند و دو دختر با بازی نازنین بیاتی و زیبا کرمعلی روبرو میشود. برخورد و تضادهای فکری و فرهنگی این افراد، موقعیتهای طنز و خندهدار فیلم را به وجود میآورد.
فیلم خوب، بد، جلف:
یکی از کارهای هنری زیبای پژمان جمشیدی، فیلم کمدی **خوب، بد، جلف** است که پیمان قاسمخانی کارگردانی آن را بر عهده داشت. این فیلم را محسن چگینی و عبدالله اسکندری با هم تولید کردند.
این اثر در سال ۱۳۹۴ ساخته شد و نخستین نمایش آن در سی و پنجمین جشنوارهٔ بینالمللی فیلم فجر انجام گرفت.
در فیلم **خوب، بد، جلف** بازیگران سرشناسی مانند پژمان جمشیدی، سام درخشانی، حمید فرخنژاد، ویشکا آسایش و امیرمهدی ژوله نقشآفرینی کردند و فیلم جذاب و دیدنی را خلق نمودند.
در ابتدا قرار بود این اثر به عنوان دنبالهای برای سریال «پژمان» ساخته شود، اما پس از تغییراتی، در قالب یک فیلم سینمایی مستقل تولید شد.
پس از اتمام این فیلم، دنبالههایی با عنوانهای **خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری** و **خوب، بد، جلف: رادیواکتیو** نیز ساخته شد.
داستان فیلم، ماجراهای پرهیجانی را نشان میدهد که پژمان و سام با هم پشت سر میگذارند.
پژمان جمشیدی و سام درخشانی با همکاریهای مکرر در سینما و تلویزیون، به عنوان یکی از زوجهای هنری محبوب شناخته میشوند و طرفداران زیادی دارند.
فیلم تگزاس:
فیلم سینمایی «تگزاس» به کارگردانی مسعود اطیابی ساخته شده است. تهیهکنندگی این اثر را ابراهیم عامریان بر عهده داشت و نویسندگی آن نیز در سال ۱۳۹۶ به طور مشترک توسط بابک کایدان و میثم کایدان انجام شد. پس از استقبال از این فیلم، قسمت دوم آن با نام «تگزاس ۲» در سال ۱۳۹۸ تولید و اکران گردید.
از جمله بازیگران این فیلم میتوان به پژمان جمشیدی، حمید فرخنژاد، سام درخشانی، گابریلا پتری، تی آگو متوس و آدریانو تولوزا اشاره کرد. در این داستان، پژمان جمشیدی در نقش مردی به نام بهرام ظاهر میشود که برای گرفتن اقامت برزیل، تصمیم میگیرد سرپرستی یک پسر برزیلی به نام لئو را که مادرش لارا نام دارد، بپذیرد و ماجراهای پس از آن شکل میگیرد.
فیلمشناسی

در این قسمت، نگاهی به کارهای هنری پژمان جمشیدی در زمینههای سینما، تلویزیون و تئاتر میاندازیم.
فیلم های سینمایی:
| سال | عنوان | نقش | کارگردان |
|---|---|---|---|
| ۱۴۰۴ | استخر | سروش صحت | |
| ذوقمرگ | داوود اطیابی | ||
| ۱۴۰۳ | طهران ۵۷ | ایمان ایزدی | |
| کلمبیا | عادل معصومیان | ||
| آنتیک | ابی | محمدهادی نائیجی | |
| دایناسور | رضا | سید مسعود اطیابی | |
| ۱۴۰۲ | بیبدن | مهرداد | مرتضی علیزاده |
| تمساح خونی | حضور افتخاری | جواد عزتی | |
| صبحانه با زرافهها | رضا | سروش صحت | |
| تگزاس ۳ | بهرام کشکولی | سید مسعود اطیابی | |
| کوکتل مولوتوف | محجوب | حسین امیری دوماری | |
| هتل | رامین قادری | سید مسعود اطیابی | |
| ۱۴۰۱ | شهر هرت | پرویز | کریم امینی |
| ویلای ساحلی | یونس | کیانوش عیاری | |
| یادگار جنوب | صالح | حسین امیری دوماری و پدرام پورامیری | |
| سمفونی حمید (مستند) | پژمان جمشیدی | جعفر صادقی | |
| بخارست | جلیل | سید مسعود اطیابی | |
| ۱۴۰۰ | بیمادر | مرتضی فاطمی | |
| علفزار | امیرحسین بشارت | کاظم دانشی | |
| ۱۳۹۹ | خانه ارواح | کیارش اسدیزاده | |
| شیشلیک | احمد | محمدحسین مهدویان | |
| کوسه | علی عطشانی | ||
| هفتهای یکبار آدم باش | علی احمدی | شهرام شاهحسینی | |
| ۱۳۹۸ | خط فرضی | حامد | فرنوش صمدی |
| خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری | پژمان جمشیدی | پیمان قاسمخانی | |
| دوزیست | مجتبی | برزو نیکنژاد | |
| ۱۳۹۷ | جهان با من برقص | رضا | سروش صحت |
| ایده اصلی | سعید | آزیتا موگویی | |
| تگزاس ۲ | بهرام کشکولی | سید مسعود اطیابی | |
| دینامیت | هادی | سید مسعود اطیابی | |
| هزارتو | نریمان | امیرحسین ترابی | |
| ما همه با هم هستیم | علی حاجتی | کمال تبریزی | |
| ۱۳۹۶ | سوءتفاهم | احمدرضا معتمدی | |
| تگزاس | بهرام کشکولی | مسعود اطیابی | |
| لونه زنبور | صابر | برزو نیکنژاد | |
| ۱۳۹۵ | من دیوانه نیستم | عطا | علیرضا امینی |
| آذر | مشتری | محمد حمزهای | |
| ۱۳۹۴ | خوب، بد، جلف | پژمان جمشیدی | پیمان قاسمخانی |
| ۵۰ کیلو آلبالو | مانی توحیدی | مانی حقیقی | |
| من ناصر حجازی هستم… | خودش | نیما طباطبایی | |
| ۱۳۹۲ | آتشبس ۲ | حسام | تهمینه میلانی |
سریال های تلویزیونی:
| سال | عنوان | نقش | کارگردان | پخش |
|---|---|---|---|---|
| ۱۴۰۲–۱۳۹۸ | زیرخاکی | فریبرز باغبیشه | جلیل سامان | شبکه یک |
| ۱۳۹۶ | دیوار به دیوار ۲ | بهرام رضایی | سامان مقدم | شبکه سه |
| ۱۳۹۵ | نفس | عباس | جلیل سامان | شبکه سه |
| دیوار به دیوار ۱ | بهرام رضایی | سامان مقدم | شبکه سه | |
| ۱۳۹۳ | سالهای ابری | مهران | مهدی کرمپور | شبکه دو |
| ۱۳۹۲ | پژمان | پژمان جمشیدی | سروش صحت | شبکه سه |
| ۱۳۸۹ | ساختمان پزشکان | پژمان جمشیدی | سروش صحت | شبکه سه |
شبکه نمایش خانگی:
| سال | نام | نقش | کارگردان | توضیحات |
|---|---|---|---|---|
| ۱۴۰۳ | محکوم | سیامک مردانه | این سریال محصول فیلیمو است. | |
| ۱۴۰۲ | افعی تهران | پژمان جمشیدی | سامان مقدم | این سریال محصول فیلمنت است. |
| ۱۴۰۲ | مگه تموم عمر چندتا بهاره | پژمان جمشیدی | سروش صحت | حضور افتخاری در یک قسمت. این مجموعه بهطور مشترک از دو پلفترم نماوا و فیلیمو پخش شد. |
| ۱۴۰۱ | آفتابپرست | جمال پورشه | برزو نیک نژاد | این مجموعه در پلفترم فیلمنت پخش شده است. |
| ۱۴۰۱ | آنتن | خلیل رحمانی | ابراهیم عامریان | این مجموعه در پلتفرم نماوا پخش شده است. |
| ۱۳۹۹ | خوب، بد، جلف: رادیواکتیو | پژمان جمشیدی | محسن چگینی | این مجموعه در پلتفرم فیلیمو پخش شده است. |
| ۱۳۹۲ | شرف خانواده فاضل | امین | پوریا جاویدپور | این فیلم توسط «پخش میعاد» و مؤسسه «تصویر گستر پاسارگاد» توزیع شد. |
نمایشهای تئاتر:
| نام نمایش | کارگردان | تاریخ |
|---|---|---|
| بادی که تو را خشک کرد مرا برد | علی نرگسنژاد | آذر و دی ۱۳۹۲ |
| آرسنیک و تور کهنه | حسین پارسایی | مرداد و شهریور ۱۳۹۳ |
| آرامسایش | محمد حاتمی | مهر و آبان ۱۳۹۳ |
| وقتی ما بر میگردیم دو پای آویزان باقی مانده است | ابراهیم پشتکوهی | آبان و آذر ۱۳۹۳ |
| گنجفه | نوشین تبریزی | بهمن ۱۳۹۳ |
| پلیس | شایان افکاری | فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۴ |
| پپرونی برای دیکتاتور | خسرو احمدی | مرداد و شهریور ۱۳۹۴ |
| بی نوایان | سروش طاهری | فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۵ |
| الد سیبروک (نمایش خوانی) | مرتضی برزگرزادگان | اردیبهشت ۱۳۹۵ |
| یادم تو را فراموش | ژاله صامتی | تیر و مرداد ۱۳۹۵ |
| دوباره اون آهنگ رو بزن سّم | داوود بنیاردلان | تیر و مرداد ۱۳۹۵ |
| حکومت نظامی | تینو صالحی | مهر و آبان ۱۳۹۵ |
| پوست انداختن | آرش سنجابی | آبان و آذر ۱۳۹۵ |
| پپرونی برای دیکتاتور | علی احمدی | فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۶ |
| آن سوی آینه | علی سرابی | دی و بهمن ۱۳۹۶ – فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۷ |
| مادر | علی احمدی | خرداد و تیر ۱۳۹۸ |
| فرانکنشتاین | ایمان افشاریان | آذر و دی ۱۳۹۸ |
اجراها:
| سال | نام برنامه | کارگردان | توضیحات |
|---|---|---|---|
| ۱۴۰۲ | جام ملتها با پژمان جمشیدی | عادل فردوسیپور | این برنامه فوتبالی در وب سایت فوتبال ۳۶۰ و یوتیوب در ایام جام ملتهای آسیا پخش شد. |
| ۱۴۰۰ | پیشگو | رضا بهاروند و امینانتظاری | این برنامه تاکشو در بیست قسمت از پلتفرم نماوا پخش شدهاست. |
| ۱۳۹۸ | کلاسیکو | عادل فردوسیپور | برنامهای فوتبالی که در سرویسهای اینترنتی کافه بازار، فیلیمو و نماوا به نمایش درآمد. |
جوایز و افتخارات
افتخارات در ورزش:
| فصل | مسابقات | باشگاه | نتیجه |
|---|---|---|---|
| ۸۱–۱۳۸۰ | لیگ برتر ایران | پرسپولیس | قهرمان |
| ۸۵–۱۳۸۴ | لیگ برتر ایران | پاس تهران | نایبقهرمان |
جوایز سینمایی:
| سال | جشنواره | رده | اثر | نتیجه |
|---|---|---|---|---|
| ۱۳۹۶ | جشنواره فیلم فجر | بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | سوءتفاهم | نامزدشده |
| ۱۳۹۹ | شیشلیک | نامزدشده | ||
| ۱۴۰۰ | بهترین بازیگر نقش اول مرد | علفزار | نامزدشده | |
| ۱۴۰۱ | بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | یادگار جنوب | دیپلم افتخار | |
| ۱۳۹۳ | جشن حافظ | بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیونی | پژمان | نامزدشده |
| ۱۳۹۶ | بهترین بازیگر مرد فیلم | خوب، بد، جلف | نامزدشده | |
| ۱۳۹۷ | بهترین بازیگر مرد کمدی تلویزیونی | دیوار به دیوار | نامزدشده | |
| ۱۴۰۰ | زیرخاکی | برنده | ||
| ۱۴۰۲ | آفتابپرست | نامزدشده | ||
| بهترین بازیگر مرد فیلم | علفزار | برنده | ||
| ۱۴۰۱ | جشنواره آنتالیا | بهترین بازیگر مرد | علفزار | برنده |
مصاحبه
آقای جمشیدی چطور شد پس از خداحافظی از ورزش فوتبال به دنیای سینما، نمایش و تلویزیون وارد شدید؟
این ماجرا کاملاً اتفاقی پیش آمد. آقای پیمان قاسم خانی از من خواستند تا در سریال پژمان نقش آفرینی کنم و من هم پذیرفتم. اگرچه ایده اولیه این مجموعه از طرف من مطرح شده بود، اما وقتی پیشنهاد به صورت جدی مطرح شد، حدود یک هفته با پیمان درباره جزئیات آن صحبت کردم. حتی با اینکه مسیر حرفهای من به سمت بازیگری در حال شکلگیری بود، این پیشنهاد را خیلی جدی نمیگرفتم. از نگاه من، این کار بیشتر شبیه یک سرگرمی یا یک تجربه تازه بود.
از چه زمانی جدی تر شد؟
بعد از بازی در سریال پژمان، وقتی تصمیم گرفتم در تئاتر هم فعالیت کنم، با واکنشها و انتقادهای زیادی روبرو شدم. به همین دلیل مجبور شدم کیفیت کارم را به شکل چشمگیری بالا ببرم تا از این انتقادها کم کنم.
گویا پیش از بازی در سریال پژمان، در سریال ساختمان پزشکان به عنوان بازیگر مهمان حضور داشتید.
در فیلم ساختمان پزشکان، نقش خاصی نداشتم و فقط در یک قسمت کوتاه از آن حاضر شدم. در آن زمان، چون در محل فیلمبرداری بودم و پیمان از من خواسته بود که در قالب شخصیت واقعی خودم ظاهر شوم، این پیشنهاد را قبول کردم و در آن صحنه بازی کردم.
زمان پخش سریال پژمان شایعه شد که قرار است نام سریال بنام کامل خودتان باشد. چرا اجازه ندادید اسم سریال پژمان جمشیدی باشد؟
به نظر میرسد مسئولان صدا و سیما اجازهی پخش این سریال را ندادند. ظاهراً تصمیم داشتند که نام و نام خانوادگی به طور کامل در عنوان سریال درج نشود.
قبل از بازیگر شدن، سر صحنه کدام فیلم های رفته بودید؟
با چند هنرمند سینما از جمله پژمان بازغی، رابطه دوستانه و خانوادگی خوبی داشتم. از آنجا که اسمهایمان به هم شباهت داشت و هر دو طرفدار تیم پرسپولیس بودیم، از سال ۱۳۸۱ با هم دوست شدیم و بعد از آن، پدرها و مادرهایمان نیز با هم ارتباط پیدا کردند. در آن زمان، در محل فیلمبرداری فیلم «سربازهای جمعه» حاضر بودم و چون آقای کیمیایی هم هوادار پرسپولیس بود، با روی خوش و گرم از من پذیرایی کردند.
شما سال ۱۳۹۲ با نمایش بادی که تو را خشک کرد مرا برد، ساخته علی نرگس نژاد بازی در تئاتر را شروع کردید. اولین بار وقتی روی صحنه رفتید چه حس و حالی داشتید؟
بازی کردن روی صحنه تئاتر کار بسیار سختی است. اما در آن لحظه، خداوند به من توان و اطمینانی بخشید که دیگر احساس فشار و نگرانی زیادی نداشتم. با این حال، به طور کلی اجرا در برابر تماشاگران، همیشه همراه با استرس و دلشورهی زیادی است.
تا حالا برای شما اتفاق ناخواسته ای روی صحنه نیفتاده است؟
در نمایشی به نام “وقتی برمیگردیم دو پای آویزان مانده” که کارگردانی آن بر عهدهٔ آقای پشتکوهی بود، من از اجرای پانزدهم به این گروه پیوستم. اما در اولین شبی که روی صحنه رفتم، یک چراغ بلند ایستاده که روی صحنه بود، دقیقاً وقتی که وارد شدم، در میان تماشاگران افتاد. در همان لحظه آقای پشتکوهی به صحنه آمد، مرا در آغوش گرفت، چراغ را دوباره سر جایش گذاشت و ما نمایش را ادامه دادیم. این اتفاق برای من بسیار شگفتانگیز بود و بازی در آن نقش برایم بسیار دشوار و پرتنش شد.
چرا به جای رشته های سینما و تربیت بدنی سراغ تحصیل در رشته عمران رفتید؟
پدرم عاشق رشته مهندسی عمران بود. برادرم توانست با رتبه ۷۴۷ در کنکور قبول شود. من هم در انتخابهایم، رشته صنایع دانشگاه شریف را در جایگاه پنجم گذاشته بودم و در نهایت در همان رشته پذیرفته شدم. علاوه بر این، در کنکور سراسری در رشته کشاورزی-آبیاری در دانشگاه قزوین و همچنین در دانشگاه آزاد کرج در رشته عمران نیز قبول شدم.
از بچگی طرفدار پرسپولیس بودید؟
در دوران بچگی، معمولاً به تیمی که برنده میشد علاقه پیدا میکردم و طرفدارش میشدم. یک بار در کودکی، هوادار تیم شاهین بودم و بعد از آن هم به جمع طرفداران تیم اکباتان پیوستم. اما وقتی بزرگتر شدم و خودم را بهتر شناختم، فهمیدم که قلبم با پرسپولیس است و برای همیشه هوادار این تیم شدم.
دور و بری ها و در فامیل همه پرسپولیسی بودند؟
در خانواده و فامیل ما، بیشتر افراد طرفدار تیم استقلال بودند. بعد از اینکه من عضو تیم پرسپولیس شدم، پدرم هم به جمع هواداران پرسپولیس پیوست.
زمین خاکی بازی می کردید؟
در دوران مدرسه، معلمی به نام حسین قربانی داشتیم که اهل قروه سنندج بود و به منطقهی ما آمده بود. در کلاس اول راهنمایی، او درس ورزش ما را تدریس میکرد. همان موقع از هر کدام از ما یک پوشه، عکس، کپی شناسنامه و مبلغی بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ تومان گرفت. بعد از آن، در یک زمین خاکی در محلهی گوهردشت کرج، فوتبال را به ما یاد داد. شروع علاقهی من به فوتبال از همان روزها بود.
بعد از آن، آقای قربانی در کانون آموزش و پرورش به عنوان مربی مشغول کار شد و سپس هدایت تیم شاهین کرج را بر عهده گرفت. بعدها به دلیل نسبت فامیلی که با آقای ذوالفقارنسب داشت، به عنوان مربی تیم نوجوانان و جوانان دارایی انتخاب شد.
در باشگاه دارایی، مهندس سودآور مدیریت باشگاه را بر عهده داشت و آقای حاج نصرالله نیز به عنوان مربی فعالیت میکرد. یادم میآید که در آن زمان، حاج خلیل فرشاد در تیم بزرگسالان دارایی بازی میکرد. من هم به تیم نوجوانان دارایی رفتم و بعد از آن، به تیم ملی نوجوانان کشور دعوت شدم و در مسابقات مختلفی شرکت کردم.
با اینکه تیم ما در ردهی نوجوانان، در دستهی سه تهران بازی میکرد، اما در یکی از بازیها آقای ابوطالب که عملکرد مرا دیده بود، از من خواست تا به تیم ملی نوجوانان بپیوندم. پس از آن نیز در تیمهای مختلفی مثل جوانان پرسپولیس و تیم کشاورز بازی کردم.
بازیگر مورد علاقه تان در سینما چه کسی است؟
پرسش دشواری مطرح کردید. در کشور ما بازیگران توانمند زیادی وجود دارند. انتخاب فقط یک نفر کار آسانی نیست. اما اگر مجبور باشم تنها یک نام را بیان کنم، در این لحظه فقط یک اسم به ذهنم میرسد: متیو مک کاناهی. با این حال، این انتخاب واقعاً سخت است.
شما موفق ترین فوتبالیستی هستید که وارد سینما شدید، از بین فوتبالیست هایی که بازیگر شدند بازی کدام یک را می پسندید؟
من نمیتوانم در این مورد اظهارنظر کنم، چون تخصص لازم را در این زمینه ندارم.
اما باور دارم هر فردی که در این حوزه تلاش میکند و کاری را به سرانجام میرساند، انسانی قابل احترام و ارزشمند است.
شما دوره طولانی تجربه مربیگری علی پروین را دیده اید، پروین چطور مربی و چه تیپ شخصیتی داشت؟
موضوعی که در مورد آقای پروین برای من بسیار ارزشمند است، این است: این روزها با وجود فضای مجازی، بیشتر ما نه تنها بخش زیادی از رفتار و شخصیت واقعیمان را پنهان میکنیم، بلکه گاهی چهرهای پاک و بیعیب از خود به دیگران نشان میدهیم که ممکن است واقعی نباشد. اما آقای پروین همیشه با همان شیوه و منش واقعی خودش زندگی کرده و هیچ وقت ادعا نکرده که کس دیگری است. این صادق بودن او برای من بسیار قابل احترام است.
به نظر من، موفقیت در زندگی لزوماً به تحصیلات و مدرک دانشگاهی وابسته نیست. ایشان دارای شخصیتی رهبری، هوشمند و اثرگذار است و همه دستاوردهایی که در زندگی کسب کرده، تنها نتیجه هوش و توانمندی ذاتی خودش بوده است. شاگردی در کلاس آقای پروین برای من یک افتخار بزرگ و مایه مباهات است.
موفق ترین مربی ایران را چه کسی می دانید؟
بر پایه موفقیتها و عملکرد، آقایان پروین و قلعهنویی در ردههای بالای فهرست قرار میگیرند. اما اگر بخواهم از مربیان تأثیرگذاری که خودم از آنها آموزش دیدهام نام ببرم، باید از فرهاد کاظمی یاد کنم که درسهای زیادی از او آموختم. وقتی در تیم تحت هدایت آقای کاظمی بازی میکنی، هر بازیکن وظایف و مسئولیتهای خود را به خوبی میداند و هیچکس تحت فشار بیدلیل قرار نمیگیرد.
به موسیقی علاقه دارید؟
من عاشق موسیقی هستم و همیشه آن را پیگیری میکنم. در واقع، موسیقی بخش جدانشدنی از زندگی من است.
ساز مورد علاقه تان کدام ساز است؟
نمیتونم فقط یک ساز رو نام ببرم. چون هر وسیلهی موسیقی، زیبایی و گیرایی مخصوص به خودش رو داره.
با خواننده ها با چه کسی بیشتر دوست هستید و کارشان را می پسندید؟
خیلی از خوانندههای جوان از دوستان من هستند و با آنها در تماسم. این روزها به خاطر برنامههای کاری، خیلی سرم شلوغ است و فرصت کافی برای رفتن به کنسرت ندارم. اما در میان همه، به گروه دارکوب، علیرضا عصار و همایون شجریان و پدرشان که هر دو استاد بیهمتای موسیقی هستند، علاقهمندم.
دوست دارید برای سینمای ایران چه اتفاق های خوشحال کننده ای بیفتد؟
امیدوارم فیلمهای ساخته شده در سینمای ایران، مانند سالهای گذشته، بتوانند در جشنوارههای جهانی جایزههای زیادی کسب کنند و از این طریق فرهنگ و سنتهای کشورمان را به دنیا معرفی کنند. دوست دارم فیلمهای خوبی روی پرده سینما بروند و مردم بتوانند آثار ارزشمندی تماشا کنند. حتی اگر فیلمها در سبک طنز ساخته شوند، باید محتوای آنها با شخصیت و احترام تماشاگران هماهنگ باشد. من مانند بعضی افراد نیستم که از زیاد شدن فیلمهای کمدی نگران میشوند، چون وقتی تعداد این آثار افزایش پیدا کند، مردم به راحتی میتوانند بهترین و مناسبترین آنها را انتخاب کنند. همیشه فیلمهای کمدی و شاد، بینندگان بیشتری را جذب میکنند. بیشتر افراد در اوقات فراغتشان که به سینما میروند، ترجیح میدهند فیلمهای خوب و پرنشاطی ببینند که لحظات شاد و خوشی برایشان بسازد. در میان انواع فیلمها، ساختن آثار کمدی معمولاً ریسک کمتری دارد. من بسیار خوشحالم و از خدا سپاسگزارم که در این سالها استقبال مردم از تئاتر و سینما بیشتر شده و این اتفاق نشاندهنده رشد فرهنگی جامعه است.
