بیوگرافی نوید محمدزاده
نوید محمدزاده، بازیگر ایرانی، متولد هفدهم فروردین ۱۳۶۵ است. یکی از نقشآفرینیهای چشمگیر او در فیلم «عصبانی نیستم» در سال ۱۳۹۲ بود که با تحسین منتقدان سینمایی روبرو شد. این بازی او را نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلم فجر کرد.
علاوه بر این، او توانست دو سال پیاپی برای بازی در فیلمهای «ابد و یک روز» (۱۳۹۴) و «بدون تاریخ، بدون امضا» (۱۳۹۵)، برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر شود. همچنین، اولین تجربه او در شبکه نمایش خانگی، بازی در سریال «قورباغه» بود.
منوی دسترسی سریع
خلاصهای از زندگی
داستان زندگی
ازدواج و همسرگزینی
صفحات مجازی
فعالیتهای هنری
آثار سینمایی
دستاوردها و تقدیرها
حواشی و رویدادها
گفتوگوها

خلاصه زندگینامه
نام: نوید
نام خانوادگی: محمدزاده
تاریخ تولد: هفدهم فروردین ماه ۱۳۶۵ (۳۸ سال)
محل تولد: شهر تهران، ایران
سالهای فعالیت: از سال ۱۳۸۶ تا به امروز
وضعیت تأهل: متأهل
نام همسر: فرشته حسینی
پیشه: بازیگری
زندگینامه
زندگی شخصی:
نوید محمدزاده، بازیگر سینما و تلویزیون ایران، در هفدهم فروردین ماه سال ۱۳۶۵ در تهران به دنیا آمد. او تا دو سالگی در تهران زندگی کرد و بعد به همراه خانواده به شهر ایلام رفت. دوران تحصیلات ابتدایی و راهنمایی خود را در همین شهر گذراند.
او در یک خانواده پرجمعیت، به عنوان دوازدهمین و آخرین فرزند بزرگ شده است. نوید یازده خواهر و برادر دارد که همگی ازدواج کردهاند و صاحب خانوادههای مستقل هستند. در مجموع، این خانواده بزرگ حدود صد نفر عضو دارد. نوید در مصاحبههایش همیشه از پدرش به نیکی و بزرگی یاد میکند.
او در رشته مهندسی عمران از دانشگاه فارغالتحصیل شد. پس از آن، با شرکت در کلاسهای آزاد بازیگری در موسسه هنر هفت، این هنر را نزد استادانی مانند مهتاب نصیرپور، محمد یعقوبی، علی سیلمانی و علی قنبری آموخت.
از فوتبالیست شدن تا بازیگری:
این بازیگر ایرانی از همان سنین پایین عشق و علاقه زیادی به فوتبال داشت. در دوران نوجوانی، هدفش این بود که به صورت حرفهای فوتبال بازی کند و به تیم نوجوانان سایپا بپیوندد. اما تماشای یک فیلم، تمام برنامهها و آرزوهایش را زیر و رو کرد. آن فیلم چنان تأثیر عمیقی بر نگاه و تفکر نوید محمدزاده گذاشت که عاشق هنر سینما شد و با تلاش فراوان به یک چهره محبوب و شناختهشده در عرصه بازیگری تبدیل شد. نوید محمدزاده همچنین از طرفداران تیم فوتبال استقلال است و همیشه به روشهای مختلف، از علاقهاش به این تیم گفته است. او علاوه بر این، علاقه زیادی به فیلمهای بهروز وثوقی دارد.
ازدواج

برای چندین سال، نوید محمدزاده به خاطر پوشیدن لباسهای هماهنگ با بازیگری به نام فرشته حسینی، مورد توجه زیادی قرار گرفته بود. در نهایت، او در چهارم اردیبهشت سال ۱۴۰۰ یک ویدئوی کوتاه در صفحه شخصیاش منتشر کرد و خبر ازدواج خود با فرشته حسینی را به طور رسمی اعلام نمود. سپس در بیست و نهم تیرماه، عکسی از حلقه ازدواجش را با طرفدارانش به اشتراک گذاشت.یکی از پروژههای هنری که نوید محمدزاده و فرشته حسینی در آن با هم همکاری داشتند، مجموعه «قورباغه» به کارگردانی هومن سیدی بود. در این مجموعه، آنها در نقش یک خواهر و برادر ظاهر شدند.فرشته حسینی بازیگر ایرانی است که در زمینه سینما و تئاتر فعالیت دارد و اصالتاً اهل افغانستان میباشد.
نوید محمدزاده در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام:
navidmohammadzadeh@
برنامه ی ایکس x (توییتر سابق):
navidmamza@
زندگی هنری

آغاز بازیگری:
نوید محمدزاده یکی از بازیگران جوان و پرتلاش سینماست. او پس از گرفتن دیپلم در دبیرستان، در سال ۱۳۸۲ وارد یک آموزشگاه بازیگری به نام «مؤسسه هفت هنر» در کرج شد. در این مرکز، نوید توانست به صورت علمی و تخصصی، هنر بازیگری را نزد استادان بزرگی مانند محمد یعقوبی، مهتاب نصیرپور، علی سلیمانی و امیر قنبری بیاموزد.
اولین تجربه بازیگری و اجرا:
از سال ۱۳۸۶ او دوباره فعالیتش را آغاز کرد و در فیلم سینمایی “در میان ابرها” به کارگردانی روحالله حجازی حاضر شد. در این فیلم، نوید محمدزاده در یکی از نقشهای مکمل ظاهر شد و برای اولین بار در یک اثر سینمایی بازی کرد. پس از این تجربه، به سراغ تئاتر رفت و بعد از یک سال تمرین، در نمایش “ماه در آب” نوشتهٔ فارس باقری و کارگردانی محمد کوروشنیا در سال ۱۳۸۷ ایفای نقش کرد. این نمایش، اولین کار تئاتر او بود که باعث شد در جشنواره تئاتر استان تهران، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد را دریافت کند. همچنین در یازدهمین جشنواره تئاتر دانشگاهی، جایزهٔ بهترین بازیگر نقش دوم مرد نیز به او تعلق گرفت.
در ادامه، نوید محمدزاده در فیلم “آندو” ساختهٔ بهروز قبادی نیز بازی کرد؛ اما این فیلم مجوز پخش نگرفت. سپس در سال ۱۳۹۰، بخشهایی از برنامهای به نام “دوستان” را به همراه سارا رسولزاده در شبکه جام جم اجرا کرد.
اوج درخشش:
وقتی نوید محمدزاده در فیلم “ناهید” بازی کرد، توانست در چند جشنواره جایزه بگیرد. این موفقیت باعث شد او به چهرهای مشهور و شناختهشده تبدیل شود. در سال ۱۳۹۴، با بازی در سه فیلم به نامهای “خشم و هیایو”، “لانتوری” و “ابد و یک روز”، محبوبیت زیادی پیدا کرد. زمانی که نوید محمدزاده برای نمایش فیلم “ناهید” در جشنواره فیلم کن حاضر شد، ظاهر و پوشش متفاوت او واکنشها و حاشیههای زیادی در میان مردم به وجود آورد.
اجرا:
در فاصله سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۱، یک برنامه تلویزیونی با نام “دوستان” از شبکه جام جم جهانی پخش میشد. در این برنامه، نوید محمدزاده در برخی قسمتها به عنوان مجری فعالیت داشت.
فیلم عصبانی نیستم:
یکی از فیلمهایی که نوید محمدزاده در آن بازی کرده، فیلم سینمایی «عصبانی نیستم» است. این فیلم را رضا درمیشیان در سال ۱۳۹۲ نوشت و کارگردانی کرد. محمدزاده به خاطر بازی در این فیلم، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلم فجر شد. اما به دلایلی، این جایزه آن سال به رضا عطاران داده شد و نوید محمدزاده آن را به دست نیاورد.
در سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجر نیز همه داوران به او رای دادند تا دوباره به عنوان بهترین بازیگر مرد انتخاب شود. اما این بار هم به دلیل اتفاقاتی، فیلم «عصبانی نیستم» از بخش مسابقه کنار گذاشته شد و دوباره سیمرغ بلورین به رضا عطاران رسید.
فیلم ابد و یک روز:
در سال ۱۳۹۴، کارگردان فیلم «ابد و یک روز»، سعید روستایی، از نوید محمدزاده دعوت کرد تا در این فیلم سینمایی بازی کند. تهیهکنندگی این فیلم بر عهدهی سعید ملکان بود. بازی درخشان نوید محمدزاده در این فیلم، باعث شد در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کند. این فیلم، هنگام نمایش در سینماها، با استقبال خوبی از سوی منتقدان و مردم روبرو شد و در مجموع ۹ سیمرغ بلورین در جشنواره فیلم فجر دریافت کرد. از این تعداد، دو سیمرغ برای بهترین فیلم و بهترین کارگردانی، و یک سیمرغ نیز در بخش نگاه نو به عنوان بهترین فیلم از نگاه تماشاگران به این اثر تعلق گرفت.
فیلم لانتوری:
فیلم سینمایی لانتوری به کارگردانی و تهیهکنندگی رضا درمیشیان ساخته شد. این فیلم در آخرین ساعات روز چهارم جشنواره، در سالن برج میلاد به نمایش درآمد. لانتوری در جشنواره بینالمللی برلین نیز اکران شد، اما موفق به دریافت جایزه نشد. با این که نوید محمدزاده در این فیلم، بازی قابل توجهی ارائه کرد، به دلیل موضوع تاریک و پیچیدهای که داشت، با واکنش منفی بسیاری از منتقدان و کارشناسان روبرو شد. حتی حضور در جشنواره برلین هم نتوانست توجه خاصی را به آن جلب کند. وبسایت دویچه وله درباره این فیلم نوشت: لانتوری با وجود جنجالهای زیادی که در جشنواره جهانی فجر به پا کرد، در جشنواره برلین به حاشیه رانده شد.
فیلم بدون تاریخ، بدون امضاء:
خیلی از منتقدان سینما معتقدند بازی نوید محمدزاده در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» یکی از نقشآفرینیهای ویژه و بینظیر این بازیگر است. این فیلم که در سال ۱۳۹۵ به کارگردانی وحید جلیلوند ساخته شد، داستان پدری درمانده را روایت میکند که بر اثر اتفاقاتی ناگوار، ناخواسته باعث مرگ پسرش میشود. این اثر سینمایی موفق شد در چندین جشنواره جهانی، جایزه کسب کند. علاوه بر این، نوید محمدزاده برای بازی در این فیلم، جایزه بهترین بازیگر مرد مکمل از جشنواره بینالمللی فیلم فجر را نیز دریافت کرد.
سریال قورباغه:
نوید محمدزاده اولین فعالیت خود در حوزه فیلمهای شبکه نمایش خانگی را با بازی در مجموعه «قورباغه» به کارگردانی هومن سیدی تجربه کرد. این سریال همچنین اولین ساخته هومن سیدی برای شبکه نمایش خانگی محسوب میشود که در آن، یکی از نقشهای اصلی به نوید محمدزاده سپرده شد. این همکاری، فرصتی تازه برای هر دو هنرمند بود تا در کنار یکدیگر اثری متفاوت خلق کنند.
فیلم شناسی
با نگاهی به فیلمها و آثاری که نوید محمدزاده در طول دوران فعالیت هنری خود در آنها حضور داشته، میتوانیم تصویر بهتری از تواناییها و هنرنماییهای او به دست آوریم.
فیلم های سینمایی:
| سال | نام اثر | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۹۹ | تفریق | مانی حقیقی |
| ۱۳۹۹ | شب، داخلی، دیوار | وحید جلیلوند |
| ۱۳۹۷ | متری شیش و نیم | سعید روستایی |
| ۱۳۹۷ | سرخ پوست | نیما جاویدی |
| ۱۳۹۶ | مغزهای کوچک زنگ زده | هومن سیدی |
| ۱۳۹۵ | خفگی | فریدون جیرانی |
| ۱۳۹۵ | بدون تاریخ بدون امضا | وحید جلیلوند |
| ۱۳۹۴ | ابد و یک روز | سعید روستایی |
| ۱۳۹۴ | خشم و هیاهو | هومن سیدی |
| ۱۳۹۴ | لانتوری | رضا درمیشیان |
| ۱۳۹۳ | ناهید | آیدا پناهنده |
| ۱۳۹۲ | سیزده | هومن سیدی |
| ۱۳۹۲ | عصبانی نیستم | رضا درمیشیان |
| ۱۳۹۱ | لرزاننده چربی | محمد شیروانی |
| ۱۳۸۷ | در میان ابرها | روح الله حجازی |
سریال:
| سال | نام اثر |
|---|---|
| ۱۳۹۱ | سهمی برای دوست |
فیلمهای تلویزیونی:
| سال | نام اثر |
|---|---|
| ۱۳۹۱ | داستان ما، قصهٔ تو |
اجرا:
| نام اثر | پخش |
|---|---|
| برنامه دوستان | شبکه جام جم |
سریال نمایش خانگی:
| سال | نام اثر |
|---|---|
| ۱۳۹۷ | سریال قورباغه |
تئاترها:
| سال | نام اثر |
|---|---|
| ۱۳۸۷ | پسران آفتاب |
| ۱۳۸۸ | ماه در مرداب |
| ۱۳۸۹ | فاصلهٔ تاریک ستاره ها |
| ۱۳۸۹ | دهانی پر از پرنده |
| ۱۳۹۰ | نورگیر |
| ۱۳۹۰ | زمستان ۶۶ |
| ۱۳۹۱ | ایستاده ها سر سوراخ سوپ خوری |
| ۱۳۹۱ | ویران |
| ۱۳۹۲ | مرد بالشی |
| ۱۳۹۲ | یک دقیقه سکوت |
| ۱۳۹۲ | هم طناب |
| ۱۳۹۲ | روایت ناتمام یک فصل معلق |
| ۱۳۹۳ | شکلک |
| ۱۳۹۳ | دل سگ |
| ۱۳۹۳ | بالاخره این زندگی مال کیه؟ |
| ۱۳۹۴ | کامنت |
| ۱۳۹۴ | ستوان اینیشمور |
| ۱۳۹۴ | شب آوازهایش را می خواند |
| ۱۳۹۵ | خدای کشتار |
| ۱۳۹۵ | دکلره |
| ۱۳۹۶ | آخرین نامه |
| ۱۳۹۶ | پچ پچ های پشت خط نبرد |
| ۱۳۹۷ | دیابولیک:رومِئو و ژولیت |
| ۱۳۹۷ | فلیک |
| ۱۳۹۷ | بینوایان |
| ۱۳۹۸ | مرد بالشتی |
جوایز و نامزدیها

در سی و دومین دوره جشنواره بینالمللی فیلم فجر، نوید محمدزاده با رأی اکثریت داوران، به عنوان بهترین بازیگر مرد نقش اول برای فیلم «عصبانی نیستم» انتخاب شد. اما به دلایلی و به دنبال برخی حواشی، این فیلم از بخش مسابقه جشنواره خارج شد و در نهایت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد نقش اول به رضا عطاران اهدا شد.
نوید محمدزاده در برنامه اینترنتی «۳۵» گفت که این اتفاق یکی از سختترین و ناراحتکنندهترین رویدادهای زندگی هنری او بوده است.
او پیش از این، در سی و چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر، برای بازی در فیلم «ابد و یک روز» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد نقش مکمل را دریافت کرده بود.
همچنین در شانزدهمین جشن «دنیای تصویر»، تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به دست آورد.
محمدزاده برای بازی در فیلم «ناهید» نیز موفق شد جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره جهانی براتیسلاوا در سال ۲۰۱۵ را کسب کند.
در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر، او برای بازی در فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» سومین سیمرغ بلورین خود را در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل مرد دریافت کرد.
او با اشاره به این جایزه، با کنایه گفت که این سیمرغ، سومین سیمرغ اوست؛ اشارهای به سیمرغی که برای فیلم «عصبانی نیستم» به دست نیاورد.
نوید محمدزاده از برخی رسانهها نیز انتقاد کرده که سعی میکنند با تحت تأثیر قرار دادن داوران، در نتایج جوایز تأثیر بگذارند.
اگر سیمرغ فیلم «عصبانی نیستم» را هم برای او در نظر بگیریم، او یکی از موفقترین بازیگران تاریخ جشنواره فیلم فجر محسوب میشود.
او برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضا» در بخش «افقهای» جشنواره ونیز نیز جایزه بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد.
در بیستمین جشن سینمای ایران، دیپلم افتخار و تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای همین فیلم به او تعلق گرفت.
همچنین در بیست و یکمین دوره این جشنواره، برای بازی در فیلم «سرخپوست»، تندیس بهترین بازیگر مرد نقش اول را از آن خود کرد.
جشنواره فیلم فجر:
| سال | رده | نتیجه | جشنواره | جایزه | فیلم |
|---|---|---|---|---|---|
| ۱۳۹۲ | بهترین بازیگر نقش اول مرد | نامزدشده | ۳۲مین جشنوارهٔ فیلم فجر | سیمرغ بلورین | عصبانی نیستم! |
| ۱۳۹۴ | بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | برنده | ۳۴مین جشنوارهٔ فیلم فجر | سیمرغ بلورین | ابد و یک روز |
| ۱۳۹۴ | بهترین بازیگر نقش اول مرد | نامزدشده | ۳۴مین جشنوارهٔ فیلم فجر | سیمرغ بلورین | خشم و هیاهو |
| ۱۳۹۵ | بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | برنده | ۳۵مین جشنوارهٔ فیلم فجر | سیمرغ بلورین | بدون تاریخ، بدون امضا |
| ۱۳۹۶ | بهترین بازیگر نقش اول مرد | نامزدشده | ۳۶مین جشنوارهٔ فیلم فجر | سیمرغ بلورین | مغزهای کوچک زنگزده |
| ۱۳۹۷ | بهترین بازیگر نقش اول مرد | نامزدشده | ۳۷مین جشنوارهٔ فیلم فجر | سیمرغ بلورین | سرخپوست |
| ۱۳۹۷ | بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | نامزدشده | ۳۷مین جشنوارهٔ فیلم فجر | سیمرغ بلورین | متری شیش و نیم |
جشن خانه سینما:
| سال | رده | نتیجه | جشنواره | جایزه | برای فیلم |
|---|---|---|---|---|---|
| ۱۳۹۵ | بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | برنده | هجدهمین جشن سینمای ایران | تندیس شایستگی | ابد و یک روز |
| ۱۳۹۶ | بهترین بازیگر نقش اول مرد | نامزدشده | نوزدهمین جشن سینمای ایران | تندیس شایستگی | لانتوری |
| ۱۳۹۷ | بهترین بازیگر نقش اول مرد | نامزدشده | بیستمین جشن سینمای ایران | تندیس شایستگی | عصبانی نیستم! |
| ۱۳۹۷ | بهترین بازیگر نقش اول مرد | نامزدشده | بیستمین جشن سینمای ایران | تندیس شایستگی | خفگی |
| ۱۳۹۷ | بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | برنده | بیستمین جشن سینمای ایران | تندیس شایستگی | بدون تاریخ، بدون امضا |
| ۱۳۹۸ | بهترین بازیگر نقش اول مرد | برنده | بیست و یکمین جشن سینمای ایران | تندیس شایستگی | سرخپوست |
| ۱۳۹۸ | بهترین بازیگر نقش اول مرد | نامزدشده | بیست و یکمین جشن سینمای ایران | تندیس شایستگی | مغزهای کوچک زنگزده |
جوایز دیگر:
در هشتمین دورهٔ جشن منتقدان سینما، برای بازی در فیلم «عصبانی نیستم» در سال ۱۳۹۳، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد نقش اول را دریافت کرد.
در شانزدهمین جشن دنیای تصویر، بهخاطر فیلم «ابد و یک روز» در سال ۱۳۹۵، برندهٔ تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد نقش مکمل شد.
در هفدهمین جشن دنیای تصویر، برای بازی در فیلم «لانتوری» در سال ۱۳۹۶، جایزهٔ تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد را کسب کرد.
در هفدهمین مراسم جشن دنیای تصویر، برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» در سال ۱۳۹۷، نامزد دریافت جایزهٔ بهترین بازیگر مرد شد.
در نوزدهمین جشن دنیای تصویر، بهپاس بازی در فیلمهای «مغزهای کوچک زنگزده» و «متری شیش و نیم» در سال ۱۳۹۸، تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد.
در دهمین جشن منتقدان سینما، برای فیلم «ابد و یک روز» در سال ۱۳۹۵، جایزهٔ تندیس بهترین بازیگر نقش مکمل را به دست آورد.
در جشنوارهٔ بینالمللی فیلم براتیسلاوا، برای بازی در فیلم «ناهید» در سال ۲۰۱۵ میلادی، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد را کسب کرد.
در هفتاد و چهارمین جشنوارهٔ فیلم ونیز، در بخش «افقها»، برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» در سال ۲۰۱۷ میلادی، برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر مرد شد.
برای فیلم «عصبانی نیستم» در سال ۱۳۹۳، نامزد دریافت جایزهٔ بهترین بازیگر مرد از جوایز آسیا پاسفیک شد.
در نخستین جشن روزنامهٔ سینما، برای فیلم «ابد و یک روز»، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد.
در یازدهمین دورهٔ جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی، برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» در سال ۱۳۹۶، نامزد جایزهٔ بهترین بازیگر مرد نقش مکمل شد.
در یازدهمین دورهٔ جوایز سینمایی آسیا پاسفیک، برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» در سال ۱۳۹۶، جایزهٔ ویژهٔ بهترین بازیگر مرد را کسب کرد.
در نوزدهمین دورهٔ جشنوارهٔ فیلم براتیسلاوا، در بخش رقابتهای بینالمللی، برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» در سال ۱۳۹۶، برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر مرد شد.
در اولین دورهٔ آکادمی سینما سینما، برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» در سال ۱۳۹۷، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد سال را دریافت کرد.
در سومین دورهٔ جشنوارهٔ جهانی فیلم سلیمانیه، برای فیلم «بدون تاریخ، بدون امضاء» در سال ۱۳۹۷، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد را کسب کرد.
در جشنوارهٔ شبهای تالین، برای فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» در سال ۱۳۹۷، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد را دریافت کرد.
در جشن منتقدان سینمایی، برای فیلم «مغزهای کوچک زنگزده» در سال ۱۳۹۷، جایزهٔ بهترین بازیگر مرد نقش اول را به دست آورد.
اهدای جایزهٔ سینمایی به بازماندگان زلزله کرمانشاه:
نوید محمدزاده در جشنواره جهانی فیلم براتیسلاوا در کشور اسلواکی، جایزه بهترین بازیگر مرد را برای فیلم “بدون تاریخ، بدون امضاء” دریافت کرد.
او همچنین در سال ۲۰۱۷ در جشنواره آسیا پاسیفیک نیز موفق شد همین عنوان را برای همین فیلم کسب کند.
محمدزاده در این مراسم با تشکر از برگزارکنندگان جشنواره براتیسلاوا به دلیل انتخاب دوبارهاش به عنوان بهترین بازیگر مرد، جایزه خود را به آسیبدیدگان زلزله ۷٫۳ ریشتری کرمانشاه تقدیم کرد.
حاشیه های زندگی نوید محمدزاده

ماجرای بوسه و ممنوع التصویری نوید محمدزاده:
نوید محمدزاده به همراه همسرش فرشته حسینی در خردادماه سال ۱۴۰۱ در جشنواره بینالمللی فیلم کن حاضر شد. آنها برای فیلم “برادران لیلا” در این مراسم شرکت کرده بودند. وقتی این زوج روی فرش قرمز رفتند، در برابر چشم خبرنگاران و تماشاگران، یکدیگر را از روی علاقه و محبت بوسیدند. این اتفاق باعث شد نام آنها به طور گسترده در فضای مجازی مطرح شود. بعضی از افراد حتی فکر میکردند که این کار باعث میشود این دو بازیگر در ایران از کار محروم شوند! اما برخلاف همه این جنجالها، بازی درخشان نوید محمدزاده در مجموعه “آکتور” این شایعات را رد کرد و به آنها پایان داد.
مصاحبه

شروع کار شما در عرصه تئاتر چگونه بوده است؟
بعد از گرفتن دیپلم در سال ۱۳۸۲، در یک آموزشگاه آزاد در کرج نامنویسی کردم. به مدت یک سال، زیر نظر استادانی مانند آقای محمد یعقوبی، خانم مهتاب نصیرپور، نوید فرح مرزی و چند استاد دیگر، اصول بازیگری را یاد گرفتم. چند سال بعد هم در چند کار خصوصی، نقشهایی را بازی کردم. حتی در آن زمان، نمایشنامهخوانیهایی اجرا کردم که فقط دو نفر از دوستانم تماشاچی آن بودند. اما حالا در نمایشهای آقای یعقوبی با جمعیت زیادی از بینندهها روی صحنه رفتهام. من این راه تدریجی و پلهپله را دوست دارم و ترجیح میدهم همین مسیر را طی کنم، نه اینکه از اول به فکر معروف شدن باشم.
کار حرفهایتان را چگونه آغاز کردید؟
اولین بار به صورت حرفهای در فیلمی به نام «در میان ابرها» که کارگردان آن روحالله حجازی بود، بازی کردم. بعد از آن، در اواخر سال ۱۳۸۸، در یک فیلم سینمایی دیگر هم بازی کردم که بهروز قبادی، برادر بهمن قبادی، سازنده آن بود. در این فیلم، من نقش اصلی را بر عهده داشتم. این اثر با وجود کیفیت خوبی که داشت، هرگز مجوز نمایش در سینماها را دریافت نکرد.
شروع فعالیت حرفهای شما چه زمانی بوده است؟
برای اولین بار، نمایشی با عنوان “پسران آفتاب” را در شهر کرج روی صحنه بردم. به همین خاطر، در سال ۱۳۸۷ توانستم جایزهٔ دوم بهترین بازیگری را در بخش بینالملل جشنوارهٔ دانشجویی دریافت کنم.
بعد از آن در سال ۱۳۸۸، نمایش “ماه در مرداب” به کارگردانی محمد کوروشنیا را در سالن تالار محراب اجرا کردیم.
در واقع شروع جدی کار من از سال ۱۳۸۹ بود؛ با اجرای نمایش “فاصله تاریک ستارهها” به نویسندگی ایثار ابومحبوب، سپس نمایش “یک دقیقه سکوت” به کارگردانی آیدا کیخانی، بعد نمایش “دهانی پر از پرنده” اثر فارس باقری و در نهایت نمایش “آخرین نامه” به کارگردانی مهرداد کوروشنیا.
در جشنواره فیلم فجر، به خاطر بازی در نمایش “آخرین نامه”، نامزد دریافت جایزهٔ بهترین بازیگر شدم.
وقتی نمایش “بالاخره این زندگی مال کیه؟” نوشتهٔ دوست خوبم اشکان خیلنژاد را در تالار مولوی روی صحنه بردیم، به دلیل بازی در آن، برندهٔ جایزهٔ بهترین بازیگر از جشنوارهٔ دانشجویی شدم.
پس از آن نیز نمایش “زمستان ۶۶” به کارگردانی محمد یعقوبی و نمایش “ورود آقایان ممنوع” اثر کتایون فیض مرندی را در تئاتر شهر اجرا کردیم.
علاوه بر این، به خاطر نمایش “آخرین نامه” در جشنواره اسپولِتو ایتالیا نیز یک اجرا داشتیم.
شما تا چه اندازه در نقشهای خود به بداهه پرداخته و برایتان مهم است؟
به نظر من، بداههپردازی چیزی است که باید به تدریج و در طول تمرینها شکل بگیرد. گاهی ناگهان حرفی میزنید یا حرکتی انجام میدهید که کارگردان از آن خوشش میآید و از شما میخواهد آن را حفظ کنید. این همان بداههای است که شما خلق کردهاید و به نقش اضافه میشود. این اتفاق میتواند هنگام اجرای نمایش هم رخ دهد، نه فقط در گفتار، بلکه در رفتار و حرکات بازیگر هم بداهه ممکن است شکل بگیرد.
به شخصه معتقدم در بداههپردازی، عمل و رفتار مهمتر از حرف زدن است، چون به اجرای بازیگر، تازگی و رشد میبخشد. با این حال، من از آن دسته بازیگرانی هستم که همه جزئیات نقشم را از قبل مشخص میکنم. دقیقاً میدانم در هر لحظه به کجا نگاه کنم، با چه ریتمی حرکت کنم و چطور رفتار کنم. همه اینها بخشی از برنامهریزی من برای هر نقشم است، اما اعتقاد دارم اجرا باید طوری باشد که تماشاچی فکر کند همه چیز خودجوش و در لحظه اتفاق افتاده است. یعنی طراحی نقش باید پنهان بماند و بیننده متوجه آن نشود.
مثلاً فکر میکنم اجرای علیرضا نادری در نمایش “کوکوی کبوتران حرم” بسیار درخشان و ویژه بود، تا جایی که من سه بار آن را تماشا کردم. حتی شاید محمد یعقوبی را بتوان نابغه دانست، چون کارگردانی آثارش را بر پایه صحنههای عجیب و غریب نمیگذارد، بلکه تمرکزش روی آدمها و بازیگران است. در نهایت، این آدمها هستند که تماشاچی دوست دارد ببیند. در چنین آثاری، بیننده میتواند تازگی و انرژی را از بازی هنرپیشه احساس کند. البته در این میان، بازیگر هرگز نباید از کارگردان جلو بزند و فقط برای نشان دادن مهارتهایش بازی نکند، بلکه باید در خدمت مفهوم نمایش باشد.
حرفتان را قبول دارم. در کارهایی که شما بازی کردهاید، دیدهام که دقیقاً به اندازه نقشتان اجرا میکنید. بله. مثلاً در نمایش “دهانی پر از پرنده”، من نقش پیچیدهای نداشتم و کارم ساده بود. هرچند ادعا نمیکنم بازیگر خیلی باهوشی هستم، اما هر بازیگری باید این درک و هوشیاری را داشته باشد که نقشهای ساده را ساده اجرا کند و برای نقشهای خاص، اجرای ویژهای ارائه دهد. یا مثلاً در نمایشی مثل “بالاخره این زندگی مال کیه”، من حدود یک ساعت و نیم روی صحنه بودم و کاملاً احساس میکردم نگاه تماشاچیان روی من است. در چنین شرایطی، هیچ جایی برای اشتباه وجود ندارد.
در بین کارهای متفاوتی که با کارگردانهای متعدد انجام دادهاید، آیا کارگردانی وجود داشته که از همکاری با او احساس خرمی و شعف زیادی داشته باشید؟
یک بازیگر در طول زندگی حرفهای خود با افراد مختلفی همکاری میکند و نقشهای گوناگونی را بازی میکند. بعضی از بازیگران فقط با یک گروه خاص یا تیمهای نزدیک به آن گروه کار میکنند. من در همکاری با هر کارگردان، ویژگیهای منحصربهفردی دیدهام. برای مثال، مهرداد کوروشنیا به این شکل کار میکرد که ما به مدت یک ماه و نیم، هفتهای هفت شب به خانهاش میرفتیم و تا ساعت یک بامداد تمرین میکردیم. این شیوه بیشتر شبیه کار در یک فضای خانوادگی بود. به همین دلیل هم تماشاگران ارتباط صمیمیای با آثار او پیدا میکنند. چون ما زمان زیادی را با هم میگذرانیم، در نهایت مثل یک خانواده میشویم.
در نمایش “یک دقیقه سکوت” که با خانم کیخانی کار کردم، ایشان نیز کارگردان فوقالعادهای بودند و روش کارشان بسیار شبیه به آقای یعقوبی بود. اشکان خیلنژاد هم که از شاگردان ایشان است، سبک مشابهی دارد. در این روش، به بازیگر اعتماد میشود و آزادی عمل دارد، البته بعضی از قسمتهای کار توسط کارگردان اصلاح میشود. آقای محمد یعقوبی آنقدر هوشمندانه عمل میکند که دقیقاً میداند هر نقش را به چه کسی بسپارد، آن هم به شکلی فراتر از تصور.
فارس باقری نیز کارگردانی با سبک خاص خودش است. در کار با او باید نمایشی مینیمال و سادهشده اجرا کنید و این هم تجربهای بسیار لذتبخش و ارزشمند است.
آیا تمایل دارید در تئاتر سبکهای دیگر را نیز انجام داده و یا در زمینه های دیگری که تاکنون تجربه نکرده اید، کار انجام دهید؟
من معمولاً دوست دارم کارهای جدید و تازه را امتحان کنم. اما با این عقیده موافق نیستم که بعضیها میگویند یک بازیگر باید هر نقشی را بپذیرد. مثلاً من در یک نمایش پرفورمنس فقط برای این شرکت کردم که بتوانم احساساتم را بروز دهم و چیزی از درون خودم بیرون بکشم. به عبارت دیگر، میخواستم به یک درک شخصی برسم.
اما به نظر من لازم نیست یک بازیگر فقط برای اینکه به دیگران ثابت کند چقدر تواناست و میتواند هم در نقشهای واقعگرا و هم در سبک کلاسیک بازی کند، هر کاری را بپذیرد. من فکر میکنم یک هنرپیشه باید خودش را به خوبی بشناسد. وقتی آل پاچینو در فیلم “تاجر ونیزی” در یک نقش کلاسیک ظاهر شد، آن را به سبک خودش اجرا کرد؛ طوری که در نقش غرق شده بود.
اخیراً یک تئاتر دیدم که به نظر میرسید بازیگر آن نقش را به اجبار و بدون علاقه پذیرفته است. من چنین کارهایی را دوست ندارم. به عنوان یک تماشاگر، اگر کارهای یک کارگردان را دیده باشم و از دیدن آنها خسته شده باشم، در اثر بعدی او شرکت نمیکنم. چون درست نیست که در کاری حاضر شوم که میدانم ممکن است مخاطب را ناراحت یا خسته کند. با توجه به شناختی که از تواناییها و علاقههای خودم دارم، میدانم چه کارهایی را نمیتوانم انجام دهم و آنها را قبول نمیکنم.
حتی اگر احساس کنی که می توانی خودت را به آن نقش تحمیل کنی؟
نوید محمدزاده پس از چند لحظه فکر گفت: فقط اگر خیلی آن نقش و شخصیت را دوست داشته باشم، ممکن است دوباره چنین کاری را بپذیرم. اما معمولاً اینطور نیست. من دیگر حاضر نیستم چنین شرایطی را تکرار کنم. چون گاهی شما یک نقش را دوست دارید، اما وقتی وارد ماجرا میشوید، میبینید آن نقشی که تصور میکردید نیست و این مسئله باعث ناراحتی و دلخوری شما میشود. در حالی که هم انرژی و هم وقت خود را برای آن گذاشتهاید.
اگر کارگردان مدام به من بگوید که این جمله را بگو، اینطوری راه برو، با این حالت نگاه کن و … من واقعاً نمیتوانم از پس آن بربیایم. شاید این موضوع به دلیل اصالت کُردی من باشد. اما اگر کارگردان چنین روشی داشته باشد، پس اصلاً چرا مرا برای این نقش انتخاب کرده است؟ بدترین حالت این است که بازیگر را فقط یک وسیله بدانیم. اما در هیچ شرایطی بازیگر وسیله نیست.
ممکن است آن فیلم در کل اثر خوبی باشد، اما از نگاه من به عنوان یک بازیگر، چنین آثاری را کارِ واقعی نمیدانم. من بسیار دوست دارم در اثری نقش دکتر رفیعی را بازی کنم. مثلاً به نقش سیامک صفری در فیلم “شکار روباه” نگاه کنید. او در آن فیلم نقش آقا محمد خان قاجار را بازی کرده؛ یک نقش کلاسیک که بازیگر فاصلهٔ زیادی از خودش پیدا نمیکند. در آن فیلم، سیامک کاملاً خودش است و مثل یک وسیله به نظر نمیرسد.
در آخرین روز فیلمبرداری فیلم “یک دقیقه سکوت”، آقای یعقوبی به من گفت: نوید، تو اینجا خیلی خوب بودی، اما در بقیه کارهایی که بازی میکنی، حواسَت باشد که هنوز چیز زیادی بلد نیستی و هیچ مهارتی نداری. پس در کارهای دیگر فقط برای یادگیری بازی کن. به همین خاطر، من علاقهٔ زیادی به یادگیری دارم، البته در چارچوب همان چیزهایی که گفتم.
آیا در حرفه بازیگری موضوعی است که موجب رنجش و آزارتان شود؟
کار ما حرفهای است که در آن هر فرد باید به موفقیت دیگران هم علاقهمند باشد. به نظر من، این نگرش است که یک بازیگر را رشد میدهد و جلو میبرد. تا وقتی نتوانی کارهای خوب دیگران را تحسین کنی و با فروتنی شاهد موفقیتهایشان باشی و искренا برای خوشحالی آنان شاد شوی، مطمئن باش که دیگران نیز چیز خوبی درباره تو نمیگویند و به جایگاه دلخواهت نخواهی رسید.
برای مثال، صابر ابر از بازیگران استثنایی است. اگرچه بیعیب و نقص نیست، اما استعداد و توانایی بالایی دارد. جالب است که ما هر دو همسن هستیم. یا بازیگران دیگری مثل باران کوثری، ترانه علیدوستی، پانتهآ بهرام و افراد بسیار دیگر. من باید از صمیم قلب برای موفقیت آنان خوشحال باشم تا راه پیشرفت خودم نیز هموار شود.
در این میان، افرادی که نمیتوانند پیشرفت و خوبیهای دیگران را بپذیرند، مرا ناراحت میکنند. من باور دارم که در دنیای هنر، حتی اگر به اندازهٔ کوچکترین ذره حضور داشته باشی، مهم این است که خودت باشی! اینکه بخواهی به هر قیمتی در هنر بدرخشی، نتیجهای خوب به همراه ندارد.
راستی این علاقه به هنر و بازیگری اولین بار، کی و چه جوری در شما ایجاد شد؟
در دوران نوجوانی، من با علاقهی زیادی فوتبال بازی میکردم و این ورزش برایم بسیار دوستداشتنی بود. سطح مهارتم در بازی آنقدر خوب شده بود که قرار بود به تیم نوجوانان سایپا بپیوندم.
یک روز، وقتی در کلاس دوم دبیرستان درس میخواندم، فیلم «سوتهدلان» ساخته علی حاتمی را تماشا کردم. در این فیلم، بهروز وثوقی بازی فوقالعادهای داشت. همان شب، فیلم «قیصر» را هم دیدم.
روز بعد به یک مغازه ویدئوکلوپ رفتم و فیلم «صورتزخمی» با بازی آل پاچینو را گرفتم. پس از دیدن این فیلمها، چنان تحت تأثیر قرار گرفتم که سعی کردم شبیه شخصیت قیصر زندگی کنم و رفتارهایم را مانند او تنظیم کنم. در آن دوره، حتی ظاهرم هم شبیه بهروز وثوقی شده بود.
هنوز هم معتقدم بازی وثوقی در فیلم «کندو» یکی از بهترین نقشآفرینیهای تاریخ سینمای ایران است و میتوانم این ادعا را ثابت کنم.
کمکم آن دوران گذشت و بعد از مدتی با خودم فکر کردم: «نوید، توجه کن! او بهروز وثوقی است و در سراسر ایران معروف؛ اما تو باید نوید محمدزاده باشی.»
حالا چند سالی است که دیگر آن فیلمها را تماشا نمیکنم، چون نمیخواهم دوباره تحت تأثیر عمیق آن ها قرار بگیرم.
این تجربه باعث شد به بازیگری علاقهمند شوم و به سمت این هنر جذب شوم. اما با اطمینان میگویم: من بازیگری هستم که به هیچ کس شبیه نیستم. شاید بازیگر خوبی نباشم، اما با سبک و روش خودم هستم.
من باور دارم وقتی خداوند انسانها را در قالبها و چهرههای مختلف آفریده، پس هر یک از ما هم میتوانیم رفتار و منش مخصوص به خودمان را داشته باشیم.
هر انسانی ویژگیهای منحصربهفردی دارد و هیچکس عین دیگری نیست. من هم در حرفهام از کسی تقلید نکردهام. البته خانوادهام همیشه روی من تأثیر گذاشتهاند، اما همیشه سعی کردهام خود واقعیام باشم.
