بیوگرافی مهران رجبی
مهران رجبی، بازیگر و مجری ایرانی، در روز دوازدهم دیماه سال ۱۳۴۰ به دنیا آمد. او برای بازی در فیلم «کودک و سرباز» در سال ۱۳۷۸، نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم فجر شد.
این هنرمند در زمینه بازیگری بسیار فعال بوده و در آثار زیادی حضور یافته است. از جمله کارهای تلویزیونی او میتوان به سریالهای «روزگار قریب»، «زیرزمین»، «سه در چهار»، «چاردیواری» و «دردسرهای عظیم» اشاره کرد.
منوی دسترسی سریع
خلاصهای از زندگی
داستان زندگی
ازدواج و همسرگزینی
صفحات مجازی
فعالیتهای هنری
آثار سینمایی
دستاوردها و تقدیرها
فراز و نشیبهای زندگی
گفتوگوها

خلاصه زندگینامه
نام: مهران
نام خانوادگی: رجبپور
تاریخ تولد: ۱۲ دی ۱۳۴۰ (سن: ۶۳ سال)
شهر تولد: کرج، ایران
مدرک تحصیلی: کارشناسی ارشد در رشته گرافیک
همسر: افسانه کیا
فرزندان: دو دختر و یک پسر
حرفه: بازیگر
سالهای فعالیت: از ۱۳۷۵ تا امروز
مراکز تحصیلی: دانشگاه تهران و دانشگاه تربیت مدرس
زندگینامه
زندگی شخصی و خانواده:
مهران رجبی، بازیگر محبوب سینما و تلویزیون ایران که همیشه چهرهای متبسم دارد، در دهم دیماه سال ۱۳۴۰ در روستای واریان نزدیک کرج متولد شد. او مدرک کارشناسی خود در رشته گرافیک را از دانشگاه تهران گرفت و سپس برای ادامه تحصیل، در مقطع کارشناسی ارشد همان رشته در دانشگاه تربیت مدرس پذیرفته شد.
پدر او سهراب رجبی نام داشت که به کار باغداری و کشاورزی مشغول بود. متأسفانه در سال ۱۳۶۵، او بر اثر سقوط از درخت درگذشت. مادرش نیز خدیجه نام داشت که سالها پیش از دنیا رفته است. مهران آخرین فرزند خانواده است و دو برادر بزرگتر به نامهای محراب و فرهاد دارد.
ظاهراً پدر و مادر مهران در ابتدا صاحب یک دختر به نام جمیله شده بودند. جمیله در دو سالگی فوت کرد و در گورستان روستای واریان به خاک سپرده شد. سالها بعد، با ساخت سد کرج، بخشی از روستا و قبرستان آن در آب فرو رفت و مردم روستا در نزدیکی کوهها و باغهای اطراف، خانههای جدیدی ساختند و در آنجا ساکن شدند.
این بازیگر دوران مدرسه را در مقطع راهنمایی در مدرسه دکتر مرادیان شهر کرج گذراند. او در کنار درس، عضو تیم ملی نوجوانان زیر ۱۸ سال در رشته اسکی روی آب بود. همچنین در زمان مبارزات مردم برای پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، مهران رجبی در فعالیتهای ضد رژیم پهلوی مشارکت داشت. علاوه بر این، او در طول جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به صورت داوطلبانه به جبهه اعزام شد و در رسته غواصی خدمت کرد.
تدریس:
این هنرمند در آغاز کار خود به عنوان معلم در وزارت آموزش و پرورش مشغول به کار شد و همزمان در یک دانشگاه در شهر کرج نیز به تدریس درس گرافیک پرداخت. او به مدت بیست سال بدون وقفه در مدارس کرج به آموزش دانشآموزان مشغول بود و پس از ورود به عرصه بازیگری، با استفاده از قانون بازخرید، از شغل معلمی خارج شد.
اجرا در چند شبکه تلویزیون:
در جریان ناآرامیهای سال ۱۴۰۰، برخی از بازیگران و افراد مشهور تلویزیون و سینما، تحت تأثیر رسانههای مخالف قرار گرفتند و فکر کردند میتوانند به نظام جمهوری اسلامی ایران، که نظامی استوار و قدرتمند است، آسیب بزنند. به همین دلیل، همکاری خود با صدا و سیما را متوقف کردند.
پس از این ماجرا، مهران رجبی که بازیگری محبوب، خوشبرخورد و با صحبتهای طنزآمیز است، مجریگری یکی از برنامههای تلویزیون را بر عهده گرفت. او در مسابقه «خودمونی» از شبکه سوم سیما به اجرا پرداخت.
با استقبال گستردهای که مردم از او کردند، پیشنهاد شد در برنامه «پیرانهسر» از شبکه سلامت نیز حاضر شود که در آن برنامه هم مشارکت کرد.
مظلوم نمایی بیکاری:
یا من و این همه خوشبختی محاله محاله محاله …
چندی پیش، مهران رجبی در گفتوگویی درباره فعالیتهای سینماییاش، با چهرهای غمگین و به نوعی خود را بیپناه نشان داد و گفت: طی ماههای گذشته، هیچ پیشنهادی برای بازی در فیلمهای سینمایی به من داده نشده است.
اما واقعیت قضیه چیست؟
در مصاحبهای با خبرگزاری صبا، مهران رجبی با بیان این جمله که در ماههای اخیر هیچ فیلمنامهای برای بازی به او پیشنهاد نشده، شکلی از بیان ناراحتی و نارضایتی نشان داد. با این حال، این موضوع چندان عجیب نیست؛ چرا که سرمایهگذاران و تهیهکنندگان معمولاً به دنبال سود و برگشت سرمایه خود هستند و طبیعی است که به دلیل انتقادها و واکنشهای گسترده در فضای مجازی، کمتر کسی تمایل داشته باشد روی فردی که هدف حملات قرار گرفته، سرمایهگذاری کند.
پس از انتشار این مصاحبه در فضای مجازی، خبرگزاری تسنیم با عنوان «آیا سینما مهران رجبی را تحریم کرده؟» با او گفتوگویی ترتیب داد. رجبی در این گفتوگو بیان کرد: در هر صنفی ممکن است گروهبندیها و روابط خاصی وجود داشته باشد، اما در سینما این مسئله پررنگتر است. با این حال، باید به روزیدهنده خدا توکل کرد و ذهن را بیش از اندازه درگیر این چالشها نکرد.
او همچنین اشاره کرد که تا چهار یا پنج ماه آینده در مجموعه تلویزیونی «سوجان» ساخته حسین تبریزی حضور دارد و پس از آن نیز برنامه «خودمونی» را اجرا خواهد کرد.
در واقع، طبق گفتههای خود مهران رجبی، او هماکنون مشغول بازی در مجموعه «سوجان» است که حدود سیصد قسمت دارد. همچنین برنامه «خودمونی» او برای پخش از تلویزیون در نظر گرفته شده است.
شاید ناراحتی او به این دلیل باشد که مانند سالهای گذشته همزمان در چند شبکه فعال نیست یا توقع دارد در کنار کارهای تلویزیونی، در پروژههای سینمایی نیز حضور داشته باشد.
این جمله که «هیچ پیشنهادی به من نشده» معمولاً از زبان هنرمندانی شنیده میشود که مدتی است فعالیتی نداشتهاند و برای تأمین هزینههای زندگی با مشکلات مالی روبرو هستند. چنین افرادی در دنیای هنر کم نیستند.
اگر نگاهی به کارهای اخیر مهران رجبی بیندازیم، درست چند ماه پیش جمله طنزآمیزی از او نقل شد که میگفت: «مشهور است که هر کانال را که باز کنی، مهران رجبی را میبینی؛ او حتی در کانال کولر هم هست!»
ازدواج

در دوازدهمین روز از مهرماه سال ۱۳۶۹، مهران رجبی و افسانه کیا پیمان ازدواج بستند و زندگی مشترک خود را به عنوان همسر آغاز کردند.
ماجرای آشنایی و خواستگاری:
در برنامه تلویزیونی “وقتشه” از شبکه نسیم که کامران تفتی مجری آن بود، مهران رجبی به همراه همسرش مهمان شد. او در این برنامه داستان آشنایی و ازدواج خود را این طور تعریف کرد:
من در آن زمان معلم بودم و در مدارس شهر کرج تدریس میکردم. همسرم نیز در همان دوران در اداره آموزش و پرورش کار میکرد. به دلیل شغلم، مرتب به آن اداره رفتوآمد داشتم. طی همین رفتوآمدها متوجه شدم ایشان ویژگیهایی دارد که من برای ازدواج دنبالش میگردم.
از آنجا که رئیس آموزش و پرورش کرج در آن زمان از دوستان صمیمی من بود و رابطه خوبی با هم داشتیم، خواستگاری در خانه او برگزار شد. اول موضوع را با دوستم در میان گذاشتم و او با روی باز پذیرفت و گفت شرایط را فراهم میکند.
در مراسم خواستگاری متوجه شدیم که ما با هم سازگاری زیادی داریم و او همان کسی است که برای زندگی مشترک میخواستم.
خاطره ای از مراسم ازدواج:
بعد از اینکه همسرم به طور غیرمستقیم موافقتش را با این ازدواج اعلام کرد، مقدار مهریه را چهارده سکه بهار آزادی قرار دادیم. بعد من موضوع این ازدواج را با مادرم در میان گذاشتم و پس از انجام کارهای معمول، به همراه او و برادر بزرگم به صورت رسمی برای خواستگاری رفتیم.
بعد از همه برنامهریزیها برای مراسم عروسی، قرار شد یک روز ساعت نه صبح بروم سراغ همسرم و خانوادهاش تا با هم برای خرید لوازم عروسی به بازار برویم. آن روز، اول رفتم بانک تا چکی را که برای مخارج به من داده بودند، نقد کنم. اما متأسفانه چک برگشت خورد و پولم را ندادند. خیلی نگران شدم و نمیدانستم چطور بدون پول برای خرید بروم. همین طور که در خیابان قدم میزدم، یکی از دوستانم را دیدم که هنوز هم با او در ارتباط هستم. وقتی از مشکل من باخبر شد، شصت هزار تومان به من قرض داد که در آن زمان پول زیادی بود. به این ترتیب، آن روز شرایط برایم فراهم شد و توانستم با خیال راحت به همراه همسرم برای خرید بروم.
روز جشن عروسی ما، من به آرایشگاه نرفتم. حتی کراوات هم نبستم و ریشهایم را هم اصلاح نکردم! ماشین عروس ما هم یک پیکان بود.
فرزندان:
مهران رجبی و همسرش صاحب سه فرزند هستند که دو تای آن دختر و یکی پسر است. نام فرزندانشان زهرا، سارا و علیرضا است. زهرا، که یکی از دختران خانواده است، ازدواج کرده و هم اکنون زندگی مستقل خود را با همسرش دارد.
مهران رجبی در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام:
mehranrajabi.official@
زندگی هنری

ورود به دنیای بازیگری:
مهران رجبی کاملاً اتفاقی به دنیای بازیگری قدم گذاشت. در واقع استعداد او در این زمینه را اولینبار یکی از دوستان هم دانشگاهیاش به نام رضا میرکریمی کشف کرد و راه ورود او به تلویزیون و سینما از همین طریق هموار شد.
از اولین کارهای رضا میرکریمی، مجموعه تلویزیونی «بچههای مدرسه همت» در سال ۱۳۷۵ و فیلم سینمایی «کودک و سرباز» در سال ۱۳۷۸ بودند. او در این آثار از دوست دوران دانشگاهش، مهران رجبی، استفاده کرد و نقشی به او سپرد.
نقش مهم و بهیادماندنیای که مهران رجبی در فیلم «کودک و سرباز» بازی کرد، نامزد دریافت جایزه در جشنواره بینالمللی فیلم فجر شد. این موفقیت برای یک بازیگر تازهکار، یک دستاورد بزرگ و افتخارآمیز محسوب میشد.
همچنین، رضا میرکریمی در فیلم «زیر نور ماه» نقش یک مرد روحانی که در موقعیت ریاست حوزه علمیه بود را به مهران رجبی سپرد. بازی او در این نقش با تحسین و تمجید منتقدان و کارشناسان روبرو شد. پس از آن، از او برای بازی در فیلمهای «خانهای روی آب» و «از کنار هم میگذریم» دعوت به عمل آمد.
مهران رجبی در ادامه فعالیتهای هنریاش در مجموعهها و فیلمهای سینمایی زیادی حاضر شده که از میان آنها میتوان به «روزگار قریب»، «قرارگاه مسکونی»، «دردسرهای عظیم»، «اخراجیها»، «زیرزمین»، «پارادیس» و… اشاره کرد.
مشخصه اصلی بازی مهران رجبی در فیلمها این است که او در مقایسه با بسیاری از بازیگران سینما و تلویزیون، بسیار طبیعی و روان نقشآفرینی میکند و به اصطلاح، بازیاش واقعی و باورپذیر است.
اجرا در برنامه های تلویزیونی:
این بازیگر علاوه بر کار در سینما و تلویزیون، در زمینه اجرای برنامه هم فعالیت داشته و تواناییهای زیادی نشان داده است. یکی از کارهای شاخص او، مجریگری ویژهبرنامه نوروزی سال ۱۳۹۹ بود. بعد از آن نیز در سال ۱۴۰۱، در برنامهای با عنوان “خودمونی” که از شبکه سه سیما پخش میشد، حاضر شد و مقابل دوربین رفت.
برنامه “خودمونی” درباره مسائل مربوط به خانواده و ازدواج بود و یک رقابت شاد و پرانرژی به حساب میآمد. تهیهکنندگی این برنامه را حامد خانی اوشانی بر عهده داشت و شرکتکنندگان آن در دو گروه قرار داشتند: پدربزرگها و مادربزرگها به همراه فرزندان و نوههایشان.
مروری بر نقش ها:
در این قسمت، میخواهیم نگاهی به چند اثر شناختهشده و مهم مهران رجبی داشته باشیم که در فیلمها و سریالها ایفای نقش کرده است.
سریال روزگار قریب:
مجموعه تلویزیونی «روزگار قریب» به کارگردانی کیانوش عیاری، در سال ۱۳۸۶ تولید شد و به مدت یک سال از شبکه سه سیما پخش میشد. این سریال، داستان زندگی دکتر محمد قریب، پزشک برجسته ایرانی و بنیانگذار رشته تخصصی کودکان در ایران را روایت میکند. در این مجموعه، مهران رجبی با ایفای نقش پدر دکتر قریب، یعنی میرزا علی اصغر قریب، بازی درخشان و بهیادماندنی ارائه داده است. از دیگر بازیگرانی که در این سریال حضور داشتند میتوان به مهدی هاشمی، ناصر هاشمی، آفرین عبیسی، رضا کیانیان، حسین پناهی، شهاب کسرایی و فرحناز منافی ظاهر اشاره کرد.
سریال دردسرهای عظیم:
مجموعه طنز «دردسرهای عظیم» به کارگردانی برزو نیکنژاد و تهیهکنندگی مهران مهام، برای اولین بار در سال ۱۳۹۴ از شبکه سه سیما پخش شد. این سریال با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو شد و همین موضوع باعث تولید و پخش فصل دوم آن شد.
داستان این سریال دربارهٔ پسری به نام لطیف است که با اتفاقهای عجیب و خندهداری روبهرو میشود. در همسایگی آنها، دختری به نام بهار همراه مادر و برادرش زندگی میکند. بهار خواستگارهای زیادی دارد، اما خودش قصد ازدواج ندارد. برای پایان دادن به خواستگاریها، تصمیم میگیرد تظاهر کند که با یک پسر نامزد کرده است و لطیف را برای این نقش انتخاب میکند.
از آنجا که لطیف شغل ثابتی ندارد، مادر بهار با این ازدواج ساختگی موافقت نمیکند و همین مسئله، باعث اتفاقات تازهای در زندگی هر دو خانواده میشود.
بازیگران این سریال عبارتاند از: جواد عزتی، الناز حبیبی، مریم سعادت، مهدی هاشمی، امیر غفارمنش، زهره فکور صبور، صفا آقاجانی، پرستو گلستانی و شهین تسلیمی.
سریال سه در چهار:
مجموعه تلویزیونی «سه در چهار» به کارگردانی مجید صادقی در سال ۱۳۸۷ از شبکه یک پخش شد. این سریال درباره زندگی دو باجناق و خانوادههای آنهاست که برای کسب درآمد بیشتر، با هم همفکری میکنند و راههای مختلفی را امتحان میکنند. یکی از این راهها، تأسیس یک شرکت خدماتی است که کارمندان آن، اعضای همین دو خانواده هستند. در طول داستان، اتفاقات خندهدار و جالبی برای این دو خانواده رخ میدهد.
در این مجموعه، مهران رجبی در نقش سیروس املشی (یکی از دو باجناق) ظاهر شد و محمد کاسبی نیز نقش باجناق دیگر را بر عهده داشت. بازیگران دیگری همچون نادیا دلدار گلچین، علی صادقی، شهره لرستانی (مازیار)، مجید صالحی، سولماز آقمقانی، شهرا قائدی و آناهیتا افشار نیز در این سریال به ایفای نقش پرداختند.
سریال آزادی مشروط:
سریال «آزادی مشروط» در سال ۱۴۰۰ توسط مسعود دهنمکی تهیه و کارگردانی شد و از شبکه یک سیما پخش گردید. موضوع این سریال درباره راهحلی است که در زمان شیوع ویروس کرونا اجرا شد تا از شلوغی زندانها کاسته شود. بر این اساس، برخی از زندانیان با شرط آزادی مشروط از زندان بیرون آمدند. در این میان، یکی از افراد خیّر و معتمد محل، برای دو نفر از این آزادشدگان پادرمیانی میکند و آنها را به مسجد میبرد تا در آنجا ساکن شده و زندگی خود را مرتب کنند. این دو نفر در کنار اسکان، در کارهای جهادی و فعالیتهای مسجد نیز مشارکت میکنند.
در این سریال، مهران رجبی به همراه هنرمندان دیگری مانند سیدجواد هاشمی، پرویز فلاحیپور، بهنوش بختیاری، علیرضا استادی، رامین راستاد، شهاب عباسی، نیما شاهرخشاهی، پوراندخت مهیمن و سروش جمشیدی به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم آخر خلاف:
یکی از کارهای مهران رجبی در زمینه سینما، فیلمی به نام «آخر خلاف» است که کارگردانی آن را مجتبی چراغعلی بر عهده داشت. این فیلم در سال ۱۳۹۲ ساخته شد و در سبک طنز و اجتماعی قرار میگیرد.
داستان فیلم درباره پنج فرد خلافکار است که با هم گروهی تشکیل میدهند تا یک شجرهنامه مومیایی را به صورت تقلبی درست کنند و آن را با قیمت بسیار بالایی به عنوان یک اثر اصل بفروشند.
مهران رجبی در این فیلم در نقش یک زن ظاهر شده و alongside بازیگرانی مانند مهدی فقیه، حمید لولایی، رضا داوودنژاد، حدیث فولادوند، بیژن بنفشهخواه و حسین محباهری ایفای نقش کرده است.
فیلم شناسی

با توجه به کارهای فراوانی که مهران رجبی در زمینههای گوناگون مانند سینما و تلویزیون انجام داده است، در این قسمت توضیحاتی درباره آثار او ارائه میکنیم.
فیلم های سینمایی:
| سال | نام اثر | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۴۰۱ | ویلای ساحلی | کیانوش عیاری |
| ۱۴۰۰ | بازیگوشها | نادره ترکمانی |
| ۱۳۹۹ | طبقه یک و نیم | نوید اسماعیلی |
| کوسه | علی عطشانی | |
| ۱۳۹۸ | هزار سال با تو | حسین طبیب زاده |
| چند میگیری گریه کنی ۲ | علی توکل نیا | |
| بانوی قلعه | مسعود ژاله گویان | |
| بوی عطر مردانه | ندا غفاری | |
| ۱۳۹۷ | مأموریت غیرممکن | یعقوب غفاری |
| پاییز | مهدی بوستان پرور | |
| تیغ و ترمه | کیومرث پوراحمد | |
| سلام علیکم حاج آقا | حسین تبریزی | |
| سربازخانه خانمها | محسن کیانی | |
| زنده باد خودم | سید محمدرضا ممتاز | |
| تهران لندن | مرتضی ذوالفقاری نسب | |
| مهریه | امیرحسین ماکویی | |
| جانان | کامران قدکچیان | |
| ۱۳۹۶ | ما خیلی باحالیم | بهمن گودرزی |
| ۱۳۹۵ | نازلی | محمود معظمی |
| انزوا | مرتضی علی عباس میرزایی | |
| ناردون | فریدون حسن پور | |
| هفت معکوس | مهدی خسروی | |
| ۱۳۹۴ | رسوایی ۲ | مسعود دهنمکی |
| آپارتمان آقای هنرپیشه | سید محمدرضا رئیسی | |
| ثبت با سند برابر است | بهمن گودرزی | |
| ۱۳۹۳ | شیپورچی | سید وحید حسینی |
| پارادایس | علی عطشانی | |
| شرم گفتن | حسین بابائیان | |
| بلوف ۲۰۱۴ | محسن درمنش | |
| دریاکنار | آرش معیریان | |
| گاو زخمی | سعید دولتخانی | |
| تابو | خسرو معصومی | |
| ۱۳۹۲ | پاشنه بلند | علی عطشانی |
| خانه نشین | کمال مقدم | |
| مبارزان کوچک | سید داوود اطیابی | |
| این یک رویاست | محمود غفاری | |
| کلاه تو کلاه | هادی رحیمی خواص | |
| عروس و ملوس | فرید کلهر | |
| انارهای نارس | مجیدرضا مصطفوی | |
| شهر در امن و امان است | کمال مقدم | |
| کالسکه | آرش معیریان | |
| ۱۳۹۱ | شاه دزد | سید محسن میرحسینی |
| جابهجا | علی توکل نیا | |
| گهواره ای برای مادر | پناه بر خدا رضایی | |
| بهشت موازی (تله فیلم) | شاهد احمدلو | |
| آقای الف | علی عطشانی | |
| اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکترند | نرگس آبیار | |
| ۱۳۹۰ | ساده دل | محسن منشی زاده |
| بچگیتو فراموش نکن | جلال فاطمی | |
| دوازده صندلی | اسماعیل براری | |
| یک داستان عاشقانه | مصطفی کوشکی | |
| مردها دروغ نمیگویند | حسین تبریزی | |
| هفت خط | سعید آقاخانی | |
| ساعت شلوغی | آرش معیریان | |
| ۱۳۸۹ | خنده در باران | داریوش فرهنگ |
| در امتداد شهر | علی عطشانی | |
| پرنده باز | عطاالله سلمانیان | |
| دموکراسی تو روز روشن | علی عطشانی | |
| آژانس ازدواج | محمد درمنش | |
| شرط ازدواج | محسن منشی زاده | |
| مسیر آسمان | علی عطشانی | |
| ما همه گناهکاریم | حسن ناظر | |
| دامادی به نام صفر | فرشاد ارج | |
| ورود زندهها ممنوع | جواد مزدآبادی | |
| دختر شاه پریون | کامران قدکچیان | |
| دیگری | مهدی رحمانی | |
| خانه پدری | کیانوش عیاری | |
| ۱۳۸۸ | ازدواج در وقت اضافه | سعید سهیلی |
| آخرین مجرد | محمدرضا فاضلی | |
| گور به گور | بهرنگ توفیقی | |
| دلقکها | عباس مرادیان | |
| شیر و عسل | آرش معیریان | |
| حلقههای ازدواج | شاهین باباپور | |
| بعد از ظهر سگی سگی | مصطفی کیایی | |
| تابستان عزیز | امیر شهاب رضویان | |
| فراری | سعید عالم زاده | |
| پرواز مرغابیها | علی شاه حاتمی | |
| طلاق به سبک ایرانی | فربد کلهر | |
| ۱۳۸۷ | چارچنگولی | سعید سهیلی |
| طلا و مس | همایون اسعدیان | |
| کلانتری غیرانتفاعی | یدالله صمدی | |
| پوست موز | علی عطشانی | |
| دلداده | قدرتالله صلح میرزایی | |
| نفوذی | احمد کاوری | |
| ده رقمی | همایون اسعدیان | |
| اخراجیها ۲ | مسعود دهنمکی | |
| ۱۳۸۶ | همیشه پای یک زن در میان است | کمال تبریزی |
| دوشیزه باران | محمدعلی سلیمان تاش | |
| سفر مرگ | حسن آقاکریمی | |
| ۱۳۸۵ | کلاهی برای باران | مسعود نوابی |
| قاعده بازی | احمدرضا معتمدی | |
| روز برمیآید | بیژن میرباقری | |
| سه زن | منیژه حکمت | |
| مینای شهر خاموش | امیرشهاب رضویان | |
| ۱۳۸۴ | به آهستگی | مازیار میری |
| جایی در دوردست | خسرو معصومی | |
| پیشنهاد پنجاه میلیون تومانی | مادری صباغزاده | |
| ۱۳۸۳ | شاخه گلی برای عروس | قدرتالله صلح میرزایی |
| بیدار شو آرزو | کیانوش عیاری | |
| ۱۳۸۲ | مارمولک | کمال تبریزی |
| ۱۳۸۱ | صورتی | فریدون جیرانی |
| رسم عاشق کشی | خسرو معصومی | |
| تهران ساعت ۷ صبح | امیرشهاب رضویان | |
| دو فرشته | محمد حقیقت | |
| روز کارنامه | مسعود کرامتی | |
| ۱۳۸۰ | خانهای روی آب | بهمن فرمان آرا |
| عزیزم من کوک نیستم | محمدرضا هنرمند | |
| ایستگاه متروک | علیرضا رئیسیان | |
| ۱۳۷۹ | از کنار هم میگذریم | ایرج کریمی |
| زیر نور ماه | سیدرضا میرکریمی | |
| ۱۳۷۸ | کودک و سرباز | سیدرضا میرکریمی |
سریال های تلویزیونی:
| سال | نام اثر | کارگردان | شبکه پخشکننده |
|---|---|---|---|
| ۱۳۷۵ | بچههای مدرسه همت | سیدرضا میرکریمی | شبکه ۲ |
| ۱۳۸۰ | دوران سرکشی | کمال تبریزی | شبکه تهران |
| ۱۳۸۲ | روزهای بهیادماندنی | همایون شهنواز تورج منصوری |
شبکه ۱ |
| مزرعه آفتابگردان | فریدون حسن پور | شبکه ۱ | |
| ۱۳۸۳ | ۱۰۱ راه برای ذله کردن پدر و مادرها | حجت قاسمزاده اصل | شبکه تهران |
| مزرعه کوچک | سیروس مقدم | شبکه ۱ | |
| ۱۳۸۵ | زیرزمین | علیرضا افخمی | شبکه ۳ |
| صاحبدلان | محمدحسین لطیفی | شبکه ۱ | |
| قرارگاه مسکونی | سیدجواد رضویان | شبکه تهران | |
| راه بیپایان | همایون اسعدیان | شبکه ۳ | |
| ۱۳۸۶ | یک وجب خاک | علی عبدالعلیزاده | شبکه ۳ |
| روزگار قریب | کیانوش عیاری | شبکه ۳ | |
| دریا در غربت | سید رحیم حسینی | شبکه ۱ | |
| یک مشت پر عقاب | اصغر هاشمی | شبکه ۱ | |
| سه در چهار | مجید صالحی | شبکه ۱ | |
| ۱۳۸۷ | مثل هیچکس | عبدالحسن برزیده | شبکه ۲ |
| عملیات ۱۲۵ | بهروز افخمی | شبکه تهران | |
| غیرمحرمانه | مسعود رسام | شبکه تهران | |
| دیدار | سیدجواد هاشمی | شبکه ۳ | |
| ۱۳۸۸ | عبور از پاییز | مسعود شاه محمدی | شبکه ۲ |
| محله تهرونیها | سهیل موفق | شبکه تهران | |
| لطفاً دور نزنیم | مهدی مظلومی | شبکه تهران | |
| چاردیواری | سیروس مقدم | شبکه ۱ | |
| ۱۳۸۹ | آسمان همیشه ابری نیست | سعید عالمزاده | شبکه ۱ |
| خوشنشینها | سعید آقاخانی | شبکه ۳ | |
| خنده بازار (سری اول) | شهاب عباسی | شبکه ۳ | |
| قهوهخانه بهشت | محمد تقی انصاری | شبکه قرآن | |
| از یاد رفته | فریدون حسنپور | شبکه ۱ | |
| ۱۳۹۰ | سایه روشن | آرش معیریان | شبکه ۱ |
| ۱۳۹۰ | ساختمان پزشکان | سروش صحت | شبکه ۳ |
| ۱۳۹۰ | سی امین روز | جواد افشار | شبکه ۲ |
| ۱۳۹۰ | آقای مدیر | مجید عباسی | شبکه ۱ |
| ۱۳۹۰ | فراموشی | سعید سلطانی | شبکه تهران |
| ۱۳۹۱ | شوق پرواز | یدالله صمدی | شبکه ۱ |
| دزد و پلیس | سعید آقاخانی | شبکه ۳ | |
| خانهای روی تپه | داریوش یاری | شبکه ۲ | |
| هفت سین | یدالله صمدی | شبکه تهران | |
| ۱۳۹۲ | بالهای خیس | عباس رنجبر | شبکه ۱ |
| روزهای بد، بهدر | سعید آقاخانی | شبکه ۳ | |
| ۱۳۹۳ | گذر از رنجها | فریدون حسن پور | شبکه ۱ |
| معراجیها | مسعود دهنمکی | شبکه ۱ | |
| لبخند ماهیها | سعید بصیری | شبکه ۲ | |
| بین خودمون بمونه | علی عطشانی | شبکه ۲ | |
| دردسرهای عظیم | برزو نیکنژاد | شبکه ۳ | |
| پردهنشین | بهروز شعیبی | شبکه ۱ | |
| ۱۳۹۴ | دردسرهای عظیم ۲ | برزو نیک نژاد | شبکه ۳ |
| غیرعلنی | مهرداد خوشبخت | شبکه ۲ | |
| ۱۳۹۵ | سرزمین مادری | کمال تبریزی | شبکه ۳ |
| ۱۳۹۵ | لیسانسهها | سروش صحت | شبکه ۳ |
| ۱۳۹۶ | افسانه هزارپایان | شهاب عباسی | شبکه ۳ |
| بیم و امید | داوود بیدل | شبکه ۱ | |
| ۱۳۹۷ | کوبار | فریدون حسن پور | شبکه ۲ |
| ۸۷ متر | کیانوش عیاری | شبکه ۱ | |
| آچمز | مهرداد خوشبخت | شبکه ۳ | |
| ۱۳۹۸ | زوج یا فرد | علیرضا نجف زاده | شبکه ۳ |
| گیله وا | اردلان عاشوری | شبکه ۳ | |
| سرگذشت | سید جمال سیدحاتمی | شبکه ۱ | |
| جلال | حسن نجفی | شبکه ۱ | |
| زندگی شگفتانگیز است | مجتبی چراغعلی | شبکه ۲ | |
| ۱۳۹۹ | پدر پسری | محمدرضا حاجی غلامی | شبکه تهران |
| آخر خط | علیرضا مسعودی | شبکه ۳ | |
| بیگانه ای با من است (فصل اول) | احمد امینی | شبکه ۲ | |
| جلال ۲ | حسن نجفی | شبکه ۱ | |
| ۱۴۰۰ | روزهای آبی | محمدرضا حاجی غلامی | شبکه تهران |
| بوتیمار | علیرضا نجف زاده | شبکه ۳ | |
| صبح آخرین روز | حسین تبریزی | شبکه ۲ | |
| دست انداز | شهاب عباسی | شبکه نسیم | |
| وضعیت زرد ۱ | مجید رستگار | شبکه ۳ | |
| در کنار پروانهها | داریوش یاری | شبکه ۲ | |
| همسایه | محمدحسین غضنفری | شبکه ۳ | |
| رعد و برق | بهروز افخمی | شبکه ۱ | |
| ۱۴۰۱ | خوشنام | علیرضا نجف زاده | شبکه ۱ |
| آزادی مشروط | مسعود دهنمکی | شبکه ۱ | |
| وضعیت زرد ۲ | مجید رستگار | شبکه ۲ | |
| ۱۴۰۳ | سوجان | حسین تبریزی | شبکه ۱ |
شبکه نمایش خانگی:
| سال | نام اثر | کارگردان | پخش |
|---|---|---|---|
| ۱۴۰۱ | اسپینجر | علیرضا کریم زاده | نمافیلم |
| شبهای مافیا | سعید ابوطالب | فیلیمو | |
| ۱۴۰۰ | جوکر | احسان علیخانی | |
| ۱۳۹۹ | موچین | حسین تبریزی | روبیکا |
| ۱۳۹۶ | گلشیفته | بهروز شعیبی | فیلیمو |
| ۱۳۹۴ | شام ایرانی | سروش صحت | فیلیمو نماوا |
| ۱۳۹۰ | ساخت ایران | محمدحسین لطیفی |
برنامه های تلویزیونی:
| سال | عنوان | کارگردان | پخش |
|---|---|---|---|
| ۱۴۰۳–۱۴۰۱ | خودمونی | شبکه ۳ | |
| ۱۴۰۱ | دورهمی | مهران مدیری | شبکه نسیم |
| هاشور | سید احمد مصطفوی | شبکه افق | |
| ۱۴۰۰ | عصر جدید | احسان علیخانی | شبکه ۳ |
| ۱۴ اینچ | امین زندگانی | شبکه آی فیلم | |
| سلام صبح بخیر | سعید پروینی | شبکه ۴ | |
| ۱۳۹۹ | شب فیروزه ای | ابوالفضل آقاخانی | شبکه تهران |
| ۱۳۹۸ | هزاردستان | مریم نوابی نژاد | شبکه نسیم |
| چهل تیکه | الهام حاتمی | شبکه نسیم | |
| رخ | مهدی بوستان پرور | شبکه مستند | |
| ۱۳۹۶ | یک ماه، یک ستاره | رضا عاطفی | شبکه مستند |
| صبح خلیج فارس | نجمه جودکی | شبکه شما | |
| ۱۳۹۵-۱۳۹۶ | مهمان ما باشید | معصومه پورحسینی | شبکه ۳ |
| ۱۳۹۵ | دوباره زندگی | سید علی سجادی | شبکه مستند |
جوایز و افتخارات
| سال | جشنواره | عنوان جایزه | نام اثر | نتیجه |
|---|---|---|---|---|
| ۱۳۷۸ | جشنواره فیلم فجر | سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر | کودک و سرباز | نامزدشده |
| ۱۳۹۴ | جشن حافظ | بهترین بازیگر کمدی مرد | معراجی ها دردسرهای عظیم ۲ |
برنده |
حاشیه های زندگی مهران رجبی

پس از ناآرامیهایی که در سال ۱۴۰۱ اتفاق افتاد و آرامش و امنیت مردم به خطر افتاد، پلیس جمهوری اسلامی با اقدامات مناسب و کنترل شرایط، آشوبگران را دستگیر کرد و اوضاع را به حالت عادی بازگرداند. در این فضا، مهران رجبی با انتشار ویدئویی در فضای مجازی، از اقدامات شجاعانهی پلیس قدردانی کرد و گفت:
“با سپاس از بچههای خوب نیروی انتظامی که با سعهصدر و دلاوری زایدالوصفی تونستند آتش رو خاموش کنند آتشی که به بهانه خانم مهسا امینی رحمهالله علیها ایجاد شده بود و بهانهای بود برای شبکههای کثیف و معاند روبرو.”
این حرکت او با استقبال گستردهای در بین مردم ایران روبهرو شد و بسیاری با او همنظر بودند. اما برخی افراد که تحت تأثیر شبکههای ضدایرانی قرار داشتند، سعی کردند این حس همکاری مردم با پلیس را تضعیف کنند و اقدام مهران رجبی را مسخره کنند.
وقتی مهران رجبی در مراسم بزرگداشت شهدای کربلای ۵ در ۲۹ آبان ۱۴۰۱ حاضر شد، برای اولین بار به این انتقادها واکنش نشان داد و گفت:
“ما خیلی توهین میشندیم که کدوم سوراخ موش قائم شدی کجا هستی چرا هیچی نمیگی با فحش البته، من میگم ۶۱ سالمه خیلی معدلم الف باشه ۱۹ سال دیگه زیر خاکیم تموم شد خب من باید جواب ماشالا لطفی که کنارم تو بستان شهید شد رو بدم، باید اون محمدحسین ناصری که از کرج اعزام شدیم شهید شد، خب جواب اینا رو کی میخواد بده، بعد میگن تو سوراخ موش قائم شدی و یه جایی که باید حرفی میزدی ترسیدی، بابا عزت رو خدا میده عزت رو فالوور و منوتو نمیده.”
مصاحبه
من بازی نمیکنم خودم هستم:
من در نقشهایی که بازی میکنم، هیچ وقت تظاهر نمیکنم یا نقش بازی نمیکنم. در عوض، بخشهای مختلفی از وجود خودم را در قالب آن شخصیت نشان میدهم. به نظر من این کار اشکالی ندارد. قطعاً وقتی خودت باشی و همان را نشان بدهی، این یک نقطه قوت و امتیاز بزرگ است.
سبک خاصی ندارم:
من در کارهای هنری خودم، روش ثابت و مشخصی ندارم. بعضیها میگویند که من سبک خاص خودم را دارم و عدهای دیگر هم فکر میکنند که من همیشه یک جور نقش را بازی میکنم. اما به نظر من، اگر کاری خوب و دلنشین باشد، تکرارش اشکالی ندارد. مشکل فقط وقتی است که چیزهای ناخوشایند و ناپسند دوباره تکرار شوند.
دلم برای معلمی تنگ شده است:
با لطف و کمکی که آموزش و پرورش کرج به من کرد، توانستم بازنشسته شوم و تمام وقتم را صرف بازیگری کنم. اما در اینجا یک نکته انتقادی دارم. آیا واقعاً کسی مثل من میتواند با کمک آنها به نتیجه برسد؟
درآمد بازیگری لب مرز است:
اگر یک کارگردان از بازیگر خوشش بیاید، حال و روحیهی بازیگر بهتر میشود. در غیر این صورت، بازیگر در کارش نمیتواند روی هیچ چیز ثابتی حساب کند. در نتیجه، درآمدی که از این شغل به دست میآید، بسیار کم و ناچیز است و به دلیل نداشتن امنیت شغلی، شغل خوبی محسوب نمیشود.
افتخار نمیکنم به اینجا رسیدم:
رسیدن به این جایگاه برای من افتخار بزرگی محسوب نمیشود. زیرا من اهداف و نگاه ویژهای دارم و به دنبال مقاصد والاتری هستم. آرزوهای اصلی من چیزهای دیگری است که انشاالله به لطف خداوند به آنها نیز دست خواهم یافت.
طبیعت را دوست دارم:
میخواهم خانهای در یکی از روستاهای کنار جادهٔ چالوس کرج بسازم تا گاهی با دور شدن از شلوغی شهر، به آنجا پناه ببرم و آرامش پیدا کنم. من علاقهٔ زیادی به طبیعت دارم و همیشه میکوشم از هدیهها و زیباییهای آن بهره ببرم و لذت ببرم.
آرزوی پرواز دارم:
همیشه آرزوی پرواز در آسمان را در دل داشتهام. این روزها یک پاراگلایدر خریدهام و در کلاسهای آموزشی شرکت میکنم. انشاالله به امید خدا به زودی میتوانم پرواز کنم و به این شکل، رویای دوران بچگیام را محقق سازم.
در زمان تولد فرزندم پول کافی نداشتم:
وقتی فرزندم در بیمارستان هدایت تهران به دنیا آمد، از نظر مالی در شرایط سختی قرار داشتم و پول کافی برای پرداخت هزینهها نداشتم. اما در همان روزهای سخت، لطف خدا شامل حالم شد و در یک قرعهکشی برنده یک دوربین عکاسی شدم. پس از فروش دوربین، توانستم هزینههای بیمارستان را پرداخت کرده و همسرم و فرزندم را به خانه بیاورم.
بینی ام برند است:
فرم بینیام به شکل یک مار خاص درآمده و تبدیل به نماد من شده است. طوری که دیگران از روی آن مرا میشناسند. برای همین فهمیدم که نیازی به عمل کردن آن ندارم.
یادم میآید مدتی قصد داشتم بینیام را جراحی زیبایی کنم. اما پزشکان به خاطر گوشتی و بزرگ بودن بینیام، هزینه بسیار بالایی برای عمل درخواست میکردند که از نظر اقتصادی به صرفه نبود. در نهایت از این تصمیم منصرف شدم.
اهل ورزش نیستم:
ورزش هیچوقت جزو علاقههای من نبوده چون وقت کافی برایش ندارم. با این حال، مدتی اسکی روی آب و قایقرانی را تجربه کردم.
آشپزی:
در آشپزی مهارت خاصی ندارم و فقط میتوانم لوبیا پلو یا املت درست کنم. معمولاً هم عادت ندارم به رستورانهای مختلف سر بزنم. با این حال، غذاهایی مثل آلو اسفناج، کلم پلو و فسنجان را خیلی دوست دارم و از خوردنشان لذت زیادی میبرم.
مسافرت تا کتاب:
دوست دارم به سفر بروم و از دیدن جاهای جدید لذت ببرم. همچنین، خواندن شعرهای فارسی و شعرهای نو را خیلی دوست دارم، به ویژه وقتی درباره موضوعات عمیق و فلسفی باشند. اما متأسفانه وقت کافی ندارم تا برای تماشای فیلم یا تئاتر به سینما و سالنهای نمایش بروم.
اهل موسیقی:
من عاشق شنیدن موسیقی ایرانی هستم و از آن بسیار لذت میبرم. هنوز هم آلبومهای برنامهی گلهای رادیو ایران و مجموعهی گلهای رنگارنگ را دارم و به آهنگهای استاد خوانساری و مرحوم بنان گوش میدهم. به نظرم این سبک از موسیقی با روحیات و حال و هوای من، همچنین با سن و سالم، هماهنگی بیشتری دارد.
ما بچه حزب اللهی هستیم:
اکنون بیش از شصت سال دارم و اگر عمری باقی باشد، احتمالاً حدود نوزده سال دیگر زندگی خواهم کرد و پس از آن از دنیا خواهم رفت. در آن جهان، باید در برابر شهید قاسم سلیمانی پاسخگو باشم. همچنین باید جوابگوی شهید ماشاالله لطفی، که در جبهه سوسنگرد همرزم من بود، باشم. این مسئولیتها را هرگز از یاد نمیبرم.
حالا که به عنوان مهران رجبی شناخته میشوم و نامی برای خود پیدا کردهام، نمیتوانم در شرایط حساس و سرنوشتساز کشورم، خود را پنهان کنم. به همین دلیل، وقتی لازم است حرفی زده شود، نمیتوانم سکوت کنم.
ارزش و منزلت من تنها از سوی خداست و چنین چیزهایی از طریق دنبالکنندگان اینستاگرام یا شبکههایی مثل من و تو به دست نمیآید. اگر در زندگی به نماز و تلاوت قرآن پایبندیم، باید بدانیم که عزت واقعی تنها از جانب خداوند به ما میرسد.
