بیوگرافی قیصر امین پور
قیصر امینپور، شاعر و نویسنده ایرانی، در دوم اردیبهشتماه سال ۱۳۳۸ به دنیا آمد. او از شاعران تأثیرگذار در سالهای انقلاب اسلامی بود و در هفتمین دورهٔ برنامهٔ چهرههای ماندگار در سال ۱۳۸۷ مورد تقدیر قرار گرفت. همچنین در نخستین دورهٔ جشنوارهٔ بینالمللی شعر فجر در بخش شعر آیینی برگزیده شد. قیصر امینپور از شاعران نامآور و شناختهشدهٔ ایران در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی به شمار میرود.
منوی دسترسی سریع
خلاصهای از زندگی
داستان زندگی
پیمان زناشویی
عمر هنری
کارنامه آهنگها
حواشی و گفتوگوها

خلاصه زندگینامه
نام: قیصر
نام خانوادگی: امینپور
تاریخ تولد: دوم اردیبهشتماه ۱۳۳۸
محل تولد: شهر گتوند، استان خوزستان، ایران
همسر: زیبا اشراقی
فرزندان: یک دختر به نام آیه امینپور
مدرک تحصیلی: دکترای زبان و ادبیات فارسی
درگذشت: هشتم آبانماه ۱۳۸۶ در سن ۴۸ سالگی
محل فوت: بیمارستان دی، تهران، ایران
علت فوت: بیماری کلیه و نارسایی قلبی
فعالیتها: شاعری و نویسندگی
زندگینامه
زندگی شخصی و خانواده:
این شاعر نامدار کشور ما، در دوم اردیبهشت سال ۱۳۳۸ در نزدیکی شهرستان گُنوَد از استان خوزستان چشم به جهان گشود. زادگاه او روستایی است بین شوشتر و دزفول. قیصر امینپور دوران کودکی و سالهای دبستان را در زادگاه خود سپری کرد و پس از آن به شهر دزفول رفت. او در سال ۱۳۵۷ دوره دبیرستان را به پایان رساند و دیپلم خود را در رشته علوم تجربی گرفت.
سپس در دانشگاه تهران در رشته دامپزشکی پذیرفته شد و تحصیلات دانشگاهی را آغاز کرد. اما پس از مدتی کوتاه، در سال ۱۳۵۸، از ادامه این رشته انصراف داد و با توجه به علاقهاش، تحصیل در رشته علوم اجتماعی را دنبال کرد. بعدها، در سال ۱۳۶۳، بار دیگر رشته خود را تغییر داد و این بار زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران انتخاب کرد. سرانجام در بهمن ماه سال ۱۳۷۶، او توانست مدرک دکترای زبان و ادبیات فارسی را از دانشگاه تهران دریافت کند.
بسیاری میپرسند قیصر امینپور در چه قرنی زندگی میکرد؟ با توجه به تاریخ زندگی او، این شاعر بزرگ در قرن معاصر میزیست.
پایاننامه دکترای او در سال ۱۳۷۶ با عنوان «سنت و نوآوری در شعر معاصر» تنظیم شد که زیر نظر استاد محمدرضا شفیعی کدکنی انجام گرفت و از آن دفاع کرد. این پایاننامه در سال ۱۳۸۳ توسط انتشارات علمی و فرهنگی چاپ و در دسترس علاقهمندان قرار گرفت.
نام مادر و پدر ایشان:
پدر دکتر قیصر امینپور، آقای مراد امینپور، در شرکت آب و برق خوزستان کار میکرد. مادر او فرنگیس نام داشت و در خانه به کارهای خانهداری مشغول بود. متأسفانه مادرش وقتی قیصر کوچک بود و تنها دو یا سه سال داشت، از دنیا رفت.
خواهر و برادران:
دکتر امینپور دو برادر داشت. یکی از این برادران، برادر تنی او بود و دیگری که از مادری دیگر بود، برادر ناتنی محسوب میشد. او علاوه بر این، چهار خواهر هم داشت و خودش آخرین فرزندی بود که از مادرش به دنیا آمد.
شخصیت قیصر امین پور:
اگر بخواهیم خلاصهای از ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی دکتر قیصر امینپور را بیان کنیم، بهتر است به گفتههای شاگردانش توجه کنیم:
او در زمان تدریس، با دقت و ظرافت به موضوعات نگاه میکرد و استعداد و ذوق ادبی خود را به خوبی در آموزش به کار میگرفت.
در کلاسهایش از بیان طنزآمیز و ساده برای درک بهتر درس استفاده میکرد و مطالب را به شکلی شاعرانه بیان مینمود.
همچنین برای تفهیم بهتر مفاهیم، از روشهای مختلف مانند نقاشی و کشیدن شکلهای ساده روی تخته کمک میگرفت.
دکتر امینپور نگاهی باز و بدون تعصب به دانش و مسائل مختلف داشت و دیدگاهش دربارهی ادیبان و هنرمندان بزرگ، بسیار عمیق و قابل تأمل بود.
در کلاسهای او قوانین سختگیرانهای مانند ممنوعیت دیر آمدن، زود رفتن، وقت تلف کردن یا تنها استاد صحبت کردن وجود نداشت.
به گونهای که فضای کلاس با مشارکت فعال استاد و دانشجویان شکل میگرفت و همه در فرآیند یادگیری نقش داشتند.
او با آرامش و دقت بسیار تدریس میکرد و نگاهش ملایم، رفتارش متواضعانه و صدایش گرم و گیرا بود.
همواره عقاید خود را به دانشجویان پیشنهاد میداد، نه اینکه آنها را تحمیل کند یا به صورت دستور بیان نماید.
ازدواج
در سال ۱۳۶۸، هنگامی که قیصر امینپور در آخرین سال تحصیل خود در مقطع کارشناسی بود، با همدانشگاهی خود، زیبا اشراقی، آشنا شد و این آشنایی به ازدواج آن دو انجامید. ثمره این ازدواج، تولد یک دختر بود.
نکته جالب این است که زیبا اشراقی، همسر دکتر قیصر امینپور، در سال ۱۳۹۶ کتابی با عنوان “این ترانه بوی نان نمیدهد: سبکشناسی ترانههای قیصر امینپور” تألیف و منتشر کرد.
زندگی هنری

فعالیت در حوزه ادب و شعر:
دکتر قیصر امینپور از سال ۱۳۵۸ در کنار سید حسن حسینی، از پایهگذاران بخش شعر در حوزه هنری بود و تا سال ۱۳۶۶ به طور پیوسته در این زمینه فعالیت کرد. در طول این سالها، او مسئول صفحه شعر در هفتهنامه سروش نیز بود. اولین کتاب شعر او در سال ۱۳۶۳ منتشر شد.
این شاعر بزرگ، اولین مجموعه خود را با نام “در کوچه آفتاب” ارائه کرد که شامل رباعیها و دوبیتیهایی بود. سپس در دومین کتابش با عنوان “تنفس صبح”، تعدادی غزل و حدود بیست شعر به سبک نیمایی منتشر کرد؛ برخی از این اشعار به اشتباه “سپید” خوانده میشوند. این کتاب توسط انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی چاپ شد.
دکتر امینپور در طول فعالیت ادبی خود هرگز شعر بیوزن نسرود، اما این سبک از شعر را نیز رد نمیکرد. او از همان آغاز تأسیس حوزه هنری، به جمع شاعران آن پیوست و همراه با دیگر شعرای این مرکز، شبهای شعر برگزار میکرد. گاهی این مراسم در جبهههای جنگ دفاع مقدس برپا میشد و او در آنها حاضر میشد و در مناطق مختلف عملیاتی شعر میخواند.
او همچنین عضو شورای شعر و ادبیات حوزه هنری بود و جلسات نقد و بررسی شعر برگزار میکرد. در این جلسات به تحلیل آثار میپرداخت و از شاعران جوان انقلاب تقدیر و تشویق میکرد. نظرات و راهنماییهای او همواره مفید و ارزشمند بود. بعدها به گروه نویسندگان و شورای سردبیری مجله سروش نوجوان پیوست.
علاوه بر این فعالیتها، دکتر قیصر امینپور به تدریس زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه نیز مشغول بود.
مروری بر فعالیت ها:
اولین کتاب شعر دکتر قیصر امینپور با نام “تنفس صبح” منتشر شد. بیشتر شعرهای این کتاب غزل هستند و علاوه بر آن، بیست قطعه شعر آزاد نیز در آن دیده میشود. چاپ اول این کتاب به سال ۱۳۶۳ برمیگردد. در همان سال، او دومین مجموعه شعر خود به نام “در کوچه آفتاب” را نیز منتشر کرد. سپس در سال ۱۳۶۵، کتاب “منظومه ظهر روز دهم” را در ۲۸ صفحه به چاپ رساند. در این منظومه، دکتر امینپور به روایت حوادث ظهر عاشورا، شور و هیاهوی کربلا و تنهایی عشق در قالب شعرهای بلند میپردازد.
در سال ۱۳۶۹، او گزیدهای از دو کتاب “تنفس صبح” و “در کوچه آفتاب” را با عنوان “گزیده دو دفتر شعر” منتشر کرد. کتاب “آینههای ناگهان” نشاندهنده تغییر و پیشرفت چشمگیر در شعرهای قیصر امینپور است؛ در این دوره، او درک روشنتر و عمیقتری از شعر و ادبیات پیدا کرد. شعرهای این کتاب، بیانگر نگاه و اندیشههای تازهای است که در قالبهای جدیدی ارائه شدهاند. “آینههای ناگهان” دکتر امینپور را به عنوان شاعری تأثیرگذار در میان هنرمندان پیشرو انقلاب تثبیت کرد و هویت شاعر نسل جدید را به رسمیت شناخت.
در میانه دهه هفتاد، او دومین جلد این مجموعه را با نام “آینههای ناگهان ۲” منتشر کرد. موضوع شعرهای این کتاب به گونهای بود که سالها بعد، بعضی از آنها به عنوان نمونههای موفق شعر نوین دوره انقلاب در کتابهای درسی چاپ شد. در همین سالها، برخی از شعرهای او با آهنگ ترکیب شد و به ترانه تبدیل گردید. این ترانهها مورد استقبال همه قشرهای جامعه، از جوان تا پیر، قرار گرفت و مردم آنها را زمزمه میکردند.
پس از آن که دکتر امینپور جایگاه خود را در میان مردم تثبیت کرد و به شهرت رسید، ناشران معتبر خصوصی تمایل خود را برای چاپ آثارش اعلام کردند. در اولین گام، شعرهای او همراه با گزیدهای از آثار شاعرانی مانند شاملو، فروغ، نیما و دیگران در کتابی منتشر شد که در سال ۱۳۷۸ به بازار آمد. یکی از آخرین آثار دکتر قیصر امینپور، کتاب “گلها همه آفتابگردانند” است که در سال ۱۳۸۱ منتشر شد و پس از آن بارها تجدید چاپ شده و با استقبال خوبی روبرو گردید.
تدریس در دانشگاه و عضویت در فرهنگستان:
دکتر امینپور کار تدریس خود را از سال ۱۳۶۷ در دانشگاه الزهرا آغاز کرد و دو سال بعد، در سال ۱۳۶۹، به دانشگاه تهران رفت و به آموزش دانشجویان ادامه داد.
در سال ۱۳۶۸ نیز موفق شد جایزه نیما یوشیج، معروف به مرغ آمین بلورین، را دریافت کند.
پس از آن، در سال ۱۳۸۲ به عضویت ثابت فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی درآمد.
او علاوه بر شعرهای فارسی، به زبان لری بختیاری نیز شعر میسرود. این اشعار در میان مردم مناطق بختیارینشین مانند استانهای خوزستان، چهارمحال بختیاری، شرق لرستان و غرب اصفهان بسیار محبوب شد و مردم آن را میخواندند.
در سال ۱۳۹۶، همسر دکتر امینپور، خانم زیبا اشراقی، کتابی با عنوان «این ترانه بوی نان نمیدهد: سبکشناسی ترانههای قیصر امینپور» منتشر کرد. این کتاب را دکتر مهدی فیروزیان، از استادان دانشگاه تهران، نوشته بود. به این ترتیب، ایشان نیز در جمع ناشران کشور قرار گرفت.
سبک:
شعرهای دکتر امینپور از نظر زیباییشناسی و فنون ادبی بسیار ارزشمند هستند و تأثیر زیادی بر غنیتر شدن و گسترش زبان فارسی گذاشتهاند. یکی از واضحترین روشهایی که او در شعرهایش به کار برده، استفاده از آرایهی ایهام است. او توانست ویژگیهای سبکی و ادبی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را در کارهای خود تلفیق کند. از جمله عواملی که به شهرت سبک او کمک زیادی کرد، نوآوری در زیباییهای کلام و درک درست از نیازها و انتظارات مردم و خوانندگان امروزی از شعر بود. به بیان دیگر، شیوهی شعر سرودن دکتر امینپور، نشاندهندهی دلسوزی و همراهی او با مردم است.
دسته بندی موضوعی اشعار:
شعرهای دکتر امینپور را میتوان در سه گروه اصلی دستهبندی کرد. بخشی از شعرهای او دربارهٔ جنگ است که در کتابی به نام «تنفس صبح» گردآوری شدهاند. تعداد کمی از شعرهایش نیز حالت اعتراضی دارند. علاوه بر اینها، او شعرهایی با درونمایههای غم، نگرانی، تردید و اندیشههای مربوط به مرگ سروده است.
در سالهای نخست شاعری، دکتر امینپور بیشتر به آرمانهای بزرگ و موضوع شهادت میپرداخت و حتی در بعضی از شعرهایش، اشتیاق به شهادت دیده میشود. شعرهای اولیه و غزلهای او حال و هوای حماسی داشت. اما به تدریج، حس مسئولیت او در قبال رنجهای انسانها، چه در زندگی شخصی و چه در مسائل اجتماعی، بیشتر نمود پیدا کرد. او میخواست از طریق شعر، دربارهٔ دشواریها و چالشهایی که مردم با آن روبهرو هستند صحبت کند.
امینپور در دورههای بعدی، دربارهٔ موضوعات مختلفی مانند نابرابری، بیتفاوتی مردم نسبت به یکدیگر و برخی تضادهای اجتماعی سخن گفت. در شعرهای دورهٔ دوم زندگیاش، به ویژه در کتاب «دستور زبان عشق»، پرسشهای بیپاسخ، شک و تردیدهای بیشتری به چشم میخورد.
اشعار دفاع مقدس:
دکتر امینپور از شاعرانی بود که به سرودههای خود بسیار وفادار و متعهد باقی ماند. او در طول دوران دفاع مقدس، اشعاری با محوریت مقاومت و پایداری سرود. در این اشعار، از واژههایی مانند جنگ، شهدا، عشق به خدا، عشق معنوی و امام زمان استفاده کرده و گاه احساس غم و تأثر خود را نیز به زیبایی در قالب شعر بیان نموده است.
تأثیری که دکتر امینپور در غزل امروز و شعر معاصر از خود به جای گذاشته، بسیار گسترده و عمیق است. او در دوران انقلاب اسلامی و همچنین در سالهای دفاع مقدس حضوری فعال داشت و این حضور به وضوح در شعرهایش دیده میشود. اگر بخواهیم نامی از برخی شاعران مطرح دفاع مقدس ببریم، دکتر امینپور در کنار شاعرانی مانند مشفق کاشانی، سید حسن حسینی، علیرضا قزوه و سیمین بهبهانی قرار میگیرد.
تأثیر این شاعر توانا بر شعر امروز را میتوان در سه بخش اصلی بررسی کرد: ساده و روان بودن اشعار، آوردن تصویرهای نو به فضای شعر معاصر و استفاده از عبارتها و تعبیرهایی که پیش از او رواج چندانی نداشتند.
ویژگی های اشعار:
شعرهای دکتر قیصر امینپور در تمام زمینههایی که نام برده شد، ویژگیهای برجستهای دارند که در همهٔ آثارش دیده میشود. در ادامه این ویژگیها را توضیح میدهیم:
۱. **معناهای تازه**:
دکتر امینپور با دقت و بینش عمیق خود، شاعری بود که معناهای نو و نگاههای تازه را به خوبی درک میکرد. با این حال، این نکتهسنجی و توجه به جزئیات باعث نشد که از واقعیتها فاصله بگیرد یا مانند شاعران سبک هندی، پیچیدگی و ابهام در شعرهایش دیده شود.
زبان او در عین سادگی و روانی، زیبایی چشمگیری دارد. از نمونههای این ویژگی میتوان به شعرهای «لحظه سبز دعا»، «حضور لالهها» و «لحظه شعر گفتن» اشاره کرد.
۲. **اندیشههای نو**:
بعضی افراد باور دارند که همهٔ موضوعات قبلاً توسط گذشتگان بیان شده و چیزی برای گفتن باقی نمانده است. به همین دلیل، هر شعر جدیدی از نگاه آنان تازگی ندارد و تنها توضیحی بر آثار پیشینیان است.
اما در مقابل این دیدگاه، گروه دیگری معتقدند که هیچکس همه چیز را نمیداند و هنوز امکان آفرینش و کشف هنری تازه وجود دارد.
دکتر قیصر امینپور از جمله شاعرانی بود که در این مسیر تلاش فراوانی کرد. نوآوری او در محتوا و اندیشه به خوبی در شعر «راه بالا رفتن» نمایان است.
۳. **زبان امروزی**:
امینپور در سرودههایش کوشیده است از زبان روزمره و گویش رایج زمان خود به شکلی ساده و روان استفاده کند و در عین حال، به قواعد و ظرافتهای ادبی نیز پایبند بماند. این ویژگی به گسترده شدن مخاطبان شعر او کمک زیادی کرده است.
در شعر «بالهای کودکی» بیش از دیگر آثارش از زبان و بیان مردم عادی بهره برده است.
۴. **تنوع موضوعات**:
موضوعاتی که او در شعرهایش به کار برده، بیشتر مربوط به زندگی روزمره مردم و نوجوانان است. از این رو، آثارش تازگی و طراوت دارند و نشاندهنده وسعت فکر و ذهنیت او هستند.
۵. **وزن و آهنگ**:
یکی از راههای ارتباط با کودکان و نوجوانان از طریق شعر، استفاده از وزنهای ریتمیک و واژههای آهنگین و خوشآهنگ است. دکتر امینپور به خوبی و با تنوع از این وزنها در شعرهایش استفاده کرده است.
همچنین، او در برخی از آثارش نگاههای دقیق و پرابهام شبیه به شاعران سبک هندی را در افکار و شعرهایش جاری کرده است. با این حال، شعرهایش در عین سادگی، نرمی و لطافت، درخشندگی خاصی دارند.
به ایرج میرزا لقب «سعدی نو» دادهاند، چون نوشتههایش در مقایسه با آثار همعصرانش بسیار ساده و روان بود.
اما شعرهای دکتر قیصر امینپور علاوه بر سادگی، با زبان و گویش مردم جامعه سخن میگوید. این ویژگی احتمالاً باعث شده است که شعرهای او در میان نوجوانان از محبوبیت ویژهای برخوردار شود. سرودههایش با روحیه نوجوانان ارتباط عمیقی برقرار میکند و به دغدغهها و نگرانیهای آنان میپردازد.
ترانه شناسی

این شاعر برجسته، از نامآوران شعر در دوران انقلاب اسلامی به شمار میرود و در قالبهای گوناگون شعری مانند غزل، رباعی و شعر نیمایی، آثار ارزشمند و قابل توجهی از خود به جای گذاشته است. به عنوان نمونه، بخشی از سرودههای او را در ادامه میآوریم:
| مصرع اول | مصرع دوم |
|---|---|
| لحظههای زندگی | مثل چشمه مثل رود |
| گاه میجوشد ز سنگ | گاه میخواند سرود |
| سر به ساحل میزند | موج شط زندگی |
| لحظهها چون نقطهها | روی خط زندگی |
| میرود هر دم به پیش | کاروان لحظهها |
| مقصد این کاروان | جادهای بیانتها |
| لحظههای زندگی | چون قطاری در عبور |
| ایستگاه این قطار | بین تاریکی و نور |
شعرهای دکتر امینپور پر از تخیل و رویاپردازی است. او با کلمات، دنیایی از تصویرها و احساسات میسازد که قلب خواننده را به موضوع شعر پیوند میزند. به همین دلیل است که برخی از سرودههای آهنگین او بین مردم رواج یافته و بر سر زبانها افتادهاند. شعری که در ادامه میآید، نمونهای از این ویژگیهای برجسته است:
| شعر |
|---|
| سر زد به دل دوباره غم کودکانهای |
| آهسته میتراود از این غم ترانهای |
| باران شبیه کودکیام پشت شیشههاست |
| دارم هوای گریه خدایا بهانهای! |
| باران! باران! دوباره باران! باران! |
| باران! باران! ستاره باران! باران! |
| ای کاش تمام حرفها شعر تو بود |
| باران! باران! بهار! باران! باران! |
افراد کمی هستند که مانند سعدی نو، به تنهایی بار سنگین ادب و هنر سرزمینمان را در زمانه خود به دوش کشیده باشند. دکتر قیصر امینپور، که او را سعدی نو مینامیدند، از جمله این شاعران بود که بارها در حق او ناعدالتی و کملطفی شد. اکنون زمان آن فرا رسیده که هر یک از ما، آنچنان که درخور و شایسته است، به ادبیاتمان ارج نهیم و از آن پاسداری کنیم.
آثار:
بیشتر کتابها و نوشتههای دکتر قیصر امینپور در حوزه شعر کودکان و متنهای ادبی است که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم. کارهای این شاعر بزرگ و توانای ایران را میتوان به دو گروه تقسیم کرد: آثار چاپ شده و آثار ارائه شده به صورت اجرا.
آثار مکتوب:
در ادامه، فهرست کاملی از کتابها و نوشتههای دکتر قیصر امینپور ارائه میشود.
| سال انتشار | عنوان اثر | نوع |
|---|---|---|
| ۱۳۶۳ | تنفسِ صبح | شعر |
| ۱۳۶۳ | در کوچه آفتاب | شعر |
| ۱۳۶۵ | طوفان در پرانتز | نثر ادبی |
| ۱۳۶۵ | منظومهٔ ظهر روز دهم | شعر نوجوان |
| ۱۳۶۸ | مثلِ چشمه، مثلِ رود | شعر نوجوان |
| ۱۳۷۰ | بیبال پریدن | نثر ادبی |
| ۱۳۷۲ | مجموعهٔ شعر آینههای ناگهان | شعر |
| ۱۳۷۵ | به قولِ پرستو | شعر نوجوان |
| ۱۳۷۸ | گزینه اشعار | شعر |
| ۱۳۸۰ | مجموعهٔ شعر گلها همه آفتابگردانند | شعر |
| ۱۳۸۵ | کتاب شعر و کودکی | شعر |
| ۱۳۸۶ | مجموعهٔ شعر دستور زبان عشق | شعر |
| — | مجموعه کامل اشعار قیصر امینپور | شعر |
| ۱۳۸۶ | «دستور زبان عشق» (چاپ دوم در کمتر از یک ماه) | شعر |
آثار اجرا شده:
برخی از زیباترین و محبوبترین ترانههای ساختهشده از روی اشعار دکتر قیصر امینپور که مورد توجه مردم قرار گرفته و بخشهایی از آن میان نسلهای مختلف زمزمه میشود، عبارتاند از:
یک خواننده سرشناس ایرانی، مجموعهای از شعرهای دکتر قیصر امینپور را در قالب آلبوم «نیلوفرانه» اجرا کرده است. این آلبوم، یکی از پرفروشترین آثار موسیقی سنتی در تاریخ ایران به شمار میرود. در این آلبوم، ترانههایی مانند «نیلوفرانه»، «کوی بینشان»، «حکایت دل» و «بهشت یاد» بر اساس سرودههای امینپور به صورت آهنگ ارائه شدهاند.
ترانه «شیان عاشق» نیز با شعری از امینپور، در آلبوم «شبان عاشق» با صدای علیرضا افتخاری در سال ۱۳۷۹ منتشر شد. آهنگسازی این قطعه را عباس خوشدل بر عهده داشت.
اثر دیگری با نام «تنها تو میمانی» در سال ۱۳۸۷ در آلبومی به همین نام عرضه شد. این ترانه را علیرضا افتخاری خواند و آهنگسازی آن را امیر رحیمی آذر و علی خشتینژاد مشترکاً انجام دادند.
یکی دیگر از غزلهای مشهور قیصر امینپور، شعر «سربلند» است که توسط ناصر عبداللهی در آلبوم «دوستت دارم» اجرا شد. این ترانه را بهنام ابطحی آهنگسازی و تنظیم کرد.
قطعه «بوی ماه مهر» نیز از سرودههای کودکانه امینپور است که با استقبال زیادی روبرو شد. آهنگسازی این کار را ناصر چشمآذر انجام داد و گروه کر کودکان آن را اجرا کردند.
ترانه محلی «سوز قسیلی» با شعری از قیصر امینپور، با صدای مجتبی الیاسی ارائه شد و امید نیلدار تنظیم آن را بر عهده داشت.
قطعه «بوی باران» نیز در قالب آلبوم «نون و دلقک» در سال ۱۳۸۱ با خوانندگی محمد اصفهانی منتشر شد. آهنگسازی این ترانه با همایون خرم بود و بهروز صفاریان آن را تنظیم کرد.
آهنگ «به یادت» نیز از آلبوم «فاصله» با صدای محمد اصفهانی در سال ۱۳۷۹ منتشر شد که آهنگسازی و تنظیم آن را علیرضا کهندیری انجام داد.
کمی پس از درگذشت دکتر قیصر امینپور، حسامالدین سراج در سال ۱۳۸۷ در آلبوم «گریه بیبهانه» غزلهایی از او را خواند. همچنین او در سال ۱۳۹۴ در آلبوم «لب خوانی باران» سرودههای دیگری از امینپور را اجرا کرد.
در زمان حیات قیصر امینپور نیز ترانه «لاله پرپر» در آلبوم «باغ ارغوان» عرضه شد.
ترانه «حرف آخر» در سال ۱۳۹۱ در آلبوم «خاطرات مبهم» با صدای رضا یزدانی منتشر شد و آهنگسازی آن را کارن همایونفر بر عهده داشت.
پس از درگذشت دکتر قیصر امینپور در سال ۱۳۹۰، آلبوم «آبروی آب» با آهنگسازی شاهین شهبازی و خوانندگی بامداد فلاحتی، بر اساس شعرهای این شگر منتشر شد. نامهای قطعات این آلبوم مانند «نشانی»، «آبروی آب»، «غزل شرقی»، «عاشقی را رعایت کنیم»، «معنی جمال»، «دستور زبان عشق»، «اگر دل دلیل است» و «عهد آدم» همه از سرودهها و غزلهای دکتر امینپور اقتباس شدهاند.
قطعه دیگری به نام «لبخند صبح» نیز با خوانندگی محمد معتمدی و آهنگسازی هادی آرزم، در قالب آلبوم «آبروی آب» همراه با صدای بامداد فلاحتی تهیه و منتشر شد. این اثر بر اساس شعرهای دکتر امینپور، به صورت یک تصنیف ارکسترال در دستگاه ماهور ساخته و ارائه شده است.
معروف ترین آثار:
ناگهانی چقدر زود، دیر میشود:
حسرت همیشگی:
سخنان ما هنوز تمام نشده…
تا آنگاه که نگاه میکنی:
زمان رفتن است
باز هم همان داستان قدیمی
پیش از آنکه بفهمی
لحظه کوچ تو، اجتنابناپذیر میشود
آه…
ای دریغ و حسرتِ همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود
حتی اگر نباشی:
میخواهمت چنان که شب خسته خواب را، میجویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح، یا شبنم سپیدهدمان آفتاب را
بیتابم آنچنان که درختان برای باد، یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایستهای چنان که تپیدن برای دل، یا آنچنان که بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، میآفرینمت، چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی، با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
گفتوگوهای قیصر امینپور در مورد مهدی اخوان ثالث:
استاد اخوان، صدایی بسیار گرم و دلچسب داشت. با این حال، لهجه مشهدیِ شدیدی داشت و فکر میکنم به همین دلیل بود که نوارهای شعرخوانی او در مقایسه با آثار زندهیاد شاملو، استقبال چندانی نداشت.
او همچنین شعرهای بسیار زیبا و شگفتانگیزی سروده بود و با زیبایی آنها را میخواند. حتی در کلاس درس هم اشعار نیما را با همان لهجه مشهدی ارائه میداد و این موضوع از نظر من و دیگر دانشجویان بسیار دلنشین بود. بنابراین، حتی وقتی که بحث خاصی در میان نبود، همین که شعرهای نیما را با آهنگ و ریتم درست برای دانشجویان میخواند، کاری فوقالعاده محسوب میشد.
او همیشه توجه و دقت زیادی به دانشجویان داشت. در زمان امتحان، پرسشهای دقیق و سنجیدهای از دانشجویان میپرسید و پاسخهایی روشن و کامل به آنها میداد. با اینکه من به طور مستقیم دانشجوی او نبودم، وقتی یک یا دو سوال از او پرسیدم، با کمال میل چند دقیقه از وقت خود را به من اختصاص داد.
حاشیه

سانحه تصادف و علت مرگ:
در روزهای پایانی سال ۱۳۷۷، دکتر قیصر امینپور در جادهای در شمال کشور تصادف سختی کرد و صدمات جدی دید. این آسیبها به حدی بود که او چندین بار تحت عملهای جراحی مختلف قرار گرفت و مدتی نیز برای ادامه درمان به انگلستان سفر کرد. در سال ۱۳۸۱، عمل پیوند کلیه انجام داد و حالش تا حدی بهتر شد؛ اما این بیماری همچنان با او بود و سلامتی کاملش را هرگز به دست نیاورد.
سرانجام دکتر قیصر امینپور در ساعت سه نیمهشب، روز سهشنبه هشتم آبانماه ۱۳۸۶، به دلیل مشکلات کلیه و قلب، در بیمارستان دی تهران درگذشت.
پس از فوت او، میدان شهرداری در محله سعادتآباد منطقه ۲ تهران، به نام «قیصر امینپور» نامگذاری شد. بعدها با تغییراتی که در این منطقه انجام گرفت، بلوار منتهی به این میدان نیز که قبلاً به نام شهرداری معروف بود، به «بلوار قیصر امینپور» تغییر نام داد.
آرامگاه:
بر اساس خواستهی خود دکتر قیصر امینپور، پیکر او در زادگاهش، شهرستان گتوند، به خاک سپرده شد. آرامگاه او در کنار یادبود شهدای گمنام این منطقه قرار دارد.
پیام تسلیت رهبر معظم ایران:
با شنیدن خبر تلخ درگذشت شاعر بزرگ کشور، دکتر قیصر امینپور، رهبر انقلاب اسلامی پیام تسلیتی صادر کردند. ایشان با بیان اندوه خود از این اتفاق فرمودند: «با اندوه و دریغ، خبر تلخ درگذشت شاعر فرزانهٔ انقلاب دکتر قیصر امینپور را دریافت کردم. از دست دادن او برای اینجانب و برای همهٔ اصحاب شعر و ادب، خسارت بار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههای این هنر بزرگ پیش میرفت… او و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبارک انقلاب در عرصهٔ شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوهٔ این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست.»
در این پیام اشاره شده که دکتر امینپور از شاعران خلاق و تاثیرگذار بود و حضورش برای جامعه ادبیات بسیار ارزشمند به شمار میرفت.
صحبتهای قیصر امین پور درباره قالب غزل:
بعضی افراد فکر میکنند که غزل از بین رفته و دیگر بخشی از دنیای امروز ما نیست. اما این باور درست نیست. در واقع، غزل ریشه در احساسات عمیق و عاشقانه انسان دارد که در وجود همه ما حضور دارد. هر انسانی به هر چیزی که عشق میورزد یا آن را میستاید، در نهایت به نوعی با آن ارتباط عاطفی برقرار میکند. (از خیال تا واقعیت) بنابراین، پیشنهادها و تحلیلهایی که در این زمینه ارائه میشوند، باید بر اساس دانش و آگاهی باشد، نه فقط بر مبنای احساسات، تجربههای شخصی یا تفکر فردی. به همین دلیل، بهتر است از چنین توصیههایی دوری کنیم. زیرا ممکن است به جای یک چیز خوب، چیزی نامناسب جایگزین شود. آیا شما فکر میکردید که سیمین بهبهانی در سنین بالا بتواند پس از آن همه غزلهای زیبا، باز هم اشعار تازه و نوین خلق کند؟ اما او به خوبی توانست در سبک و زبان خود نوآوری کند، وزنهای جدید بسازد و از کلمات تازه استفاده کند، در حالی که ماهیت غزل حفظ شد. او همچنین توانست دغدغهها و سخنان زمانه خود را بیان کند. شاید این آثار برای شما جذاب باشد یا برای فرد دیگری چیز دیگری بیشتر پسندیده شود. اما با این وجود، همه این اتفاقات رخ داده است. پس بدانید که دنیا به آخر نرسیده و نمیرسد. این حرف که غزل تمام شده، پایه علمی ندارد و به راحتی میتوان آن را رد کرد. مطمئناً پس از گذشت چند سال، واقعیت این جریان برای همه روشن خواهد شد. حتی امروز هم میتوان کارهای زیبا و ارزشمند زیادی دید، در کنار کارهایی که چندان خوب نیستند.
روایت شاگردان قیصر امین پور درباره ایشان:
بسیاری از شاگردان دکتر قیصر امینپور که امروز برخی از آنان خود استاد شدهاند، خاطرات جالب و پرمعنایی از او تعریف میکنند. یکی از همکارانش میگوید: هر وقت فرصت پیدا میکردم، به کلاسهای قیصر میرفتم. یک روز در طبقه چهارم دانشکده ادبیات، پیرمردی را دیدم که با دکتر گفتوگو میکرد و به او میگفت: «استاد! مجلهای که عکس شما روی جلدش بود را خواندم، شما هم دیدهاید؟» امینپور پاسخ داد: «بله، خواندم.» او حتی با کارکنان خدماتی دانشگاه هم رابطهای صمیمی داشت. چندین بار در کلاسهای نقد ادبی و ادبیات معاصر او حاضر شدم. یکی از ویژگیهای دکتر این بود که کتابهایی با خود به کلاس میآورد و به دانشجویان امانت میداد. دانشجویان هم با علاقه این کتابها را از او قرض میگرفتند. یکی دیگر از شاگردان و همکاران سابق دکتر امینپور میگوید: آخرین بار در مرداد ۱۳۸۶ در جلسه نقد کتاب «دستور زبان عشق» با او دیدار کردم. او با آرامش و متانت در جلسه حاضر شد و به صحبتهای منتقدان گوش داد. در پایان، در حالی که لبخندی ملایم بر لب داشت، گفت: «من آن قدرها هم بچه نیستم که با تعریف شما خوشحال شوم!» دکتر امینپور شعرهای شگفتانگیز و زیبایی برای سید حسن حسینی به عنوان «اخوانیه» سروده بود و در آن جلسه آن را خواند. اکنون باید این اشعار را برای روح بلندش دوباره خواند. به باور من، این مرثیه یکی از بهترین سوگنامههای سروده شده در این قرن است.
باور نمیشود کی کسی شنیده است
زیر خاک گم شوند قلههای استوار؟
