بیوگرافی علی پروین
علی پروین، فوتبالیست سابق و سرمربی اسبق تیم ملی ایران، در سوم مهرماه ۱۳۲۵ به دنیا آمد. او یکی از ده فرزند خانواده حاج احمد بود، اما به خاطر موفقیتها و ویژگیهای خاصش، به عنوان یکی از چهرههای شاخص این خانواده شناخته شد. به این ترتیب، در سوم مهر ۱۳۲۵، یکی از قهرمانان ماندگار فوتبال ایران متولد گردید. او در طول دوران حرفهای خود توانست موفقیتهای فراوانی کسب کند.
با این حال، تواناییهای علی پروین فقط به موفقیتهای ورزشی محدود نمیشود. او خصوصیات اخلاقی ویژهای دارد که باعث تمایزش از دیگران شده است. به عنوان مثال، وقتی کسی به چشمانش نگاه کند و دروغ بگوید، معمولاً با لبخندی از طرف او روبرو میشود که معنایش این است: “بیخیال”.
منوی دسترسی سریع
خلاصهای از زندگی
داستان زندگی
پیوند زناشویی
صفحات مجازی
عرصه هنری
مجموعه آثار سینمایی
تقدیرها و موفقیتها
اموال و داراییها
حواشی و بحثها

خلاصه زندگینامه
نام: علی پروین
تاریخ تولد: سوم مهرماه ۱۳۲۵
زادگاه: تهران، ایران
قد: ۱۶۹ سانتیمتر (معادل ۵ فوت و ۷ اینچ)
فرزندان: محمد پروین و لادن پروین
مادر: نصرت خوشنویس
پدر: احمد پروین
لقب: سلطان فوتبال
وضعیت فعلی: بازنشسته
شماره پیراهن: ۷
محل بازی در زمین: هافبک هجومی
زندگینامه
خانواده:
علی پروین در یکی از محلههای قدیمی تهران به نام بازار، در کوچهای به نام غریبیان متولد شد. او پنجمین فرزند یک خانواده پرجمعیت بود که در مجموع ده نفر شامل پدر، مادر و هشت فرزند بودند. این خانواده چهار پسر و چهار دختر داشتند. البته دو نفر از این خواهر و برادرها ناتنی بودند و متأسفانه اکنون در میان ما نیستند.
چون رنگ چشمهای علی پروین سبز بود، بچههای هممحلهای به او لقب “علی زاغی” داده بودند. پدرش احمد، صاحب یک مغازه کلهپزی بود که از این راه درآمد خوبی داشت و زندگی خانواده را میچرخاند. مادرش نیز در خانه بود و به کارهای خانهداری میپرداخت.
از همان دوران بچگی، پدرش او را به یک طلاساز معرفی کرد تا شاگردی کند و کار با طلا را یاد بگیرد. علی در این کار استعداد زیادی داشت، مخصوصاً چون دستانش هنگام کار با سنگهای ریز و ظریف کاملاً ثابت و بدون لرزش بود. به همین خاطر خیلی زود در طلاسازی مهارت و تبحر پیدا کرد.
ترک تحصیل:
علی پروین در سال ۱۳۳۲ در مدرسه توحید نامنویسی کرد و تحصیلات ابتدایی خود را آغاز نمود. اما علاقهای به درس خواندن نداشت و پس از مدتی، تحصیل را رها کرد. او عشق زیادی به فوتبال داشت و بیشتر وقتش را به این ورزش محبوب اختصاص میداد. از زمانی که دوازده ساله شد، به طور جدی روی فوتبال تمرکز کرد و در نهایت به تیم محلۀ خود، عارف، پیوست.
ایام کودکی:
در دوران بچگی، علی پروین همیشه تلاش میکرد تا تواناییهایش را به خانواده، دوستان و حتی مردم محل نشان دهد. به خاطر چشمان سبزرنگی که داشت، او را با نام علی زاغی صدا میزدند. گاهی بچههای همبازیاش از دیدن استعدادهای او شگفتزده میشدند. حتی بزرگترهای محل هم گاهی برای تماشای حرکات جالب و هنرنماییهای این پسر دهساله جمع میشدند. در آن لحظات، او آنقدر روی کارش متمرکز بود که متوجه نگاههای اطرافیانش نمیشد.
با این حال، ممکن بود بعضی اوقات در کارهایش با شکست روبهرو شود، اما این شکستها باعث نمیشد که علی پروین ناامید شود یا خودش را از دیگران دور کند. این اتفاقات، شروع راهی بود که بعدها او را مشهور کرد. بزرگان محل معمولاً به او پند و اندرز نمیدادند، چون میدانستند این پسر پرانرژی، اهداف روشنی در سر دارد و تا در کاری مهارت پیدا نکند، دست از تلاش برنمیدارد.
هیچکس به یاد ندارد که این پسر دهساله، که در بزرگسالی به یکی از نمادهای فوتبال ایران و یکی از سه ورزشیکار برتر تاریخ کشور تبدیل شد، الگوی خاصی در زندگی داشته باشد. حتی خود علی پروین هم بر این موضوع تأکید کرده و هیچگاه درباره الگوی ورزشیاش صحبت نکرده است. به نظر میرسد او فقط با دنبال کردن آرزوها و اهداف شخصیاش به این موفقیتها رسیده است.
جالب این که حتی پسرهای بزرگتر از او در محله دولاب تهران، گاهی رفتارهایش را تقلید میکردند. معمولاً هرجا که علی قدم میگذاشت، دیگران دورش جمع میشدند. با این حال، کمتر کسی او را در طول روز در کوچه و خیابان میدید، چون صبحها زود به سر کار میرفت و تا غروب به خانه برنمیگشت.
بعد از این که پدرش، احمد پروین، او را نزد یکی از دوستان طلاسازش فرستاد تا شغلیاد بگیرد، فقط چند هفته از شروع کارش گذشته بود که استادکار از سرعت یادگیری و مهارت علی متعجب شد.
کار در طلاسازی:
سوار کردن نگین روی انگشترهای طلا، یکی از کارهای سخت این رشته بود که علی پروین کار خود را با آن آغاز کرد. همانطور که پیشتر اشاره شد، او خیلی زود در این کار مهارت پیدا کرد و دلیل اصلی آن، ثابت بودن دستش و نلرزیدن آن بود. او با چنان ظرافت و دقتی نگینها را روی انگشتر نصب میکرد که حتی باعث شگفتی استادش هم میشد. آنقدر که برای این کار نیازی به ذرهبین نداشت و فقط با چشمان تیزبین خود، به راحتی از پس آن برمیآمد.
اگر فرصتی برای صحبت با دوستان دوران بچگی علی پروین پیدا کنید، برایتان روشن خواهد شد که او از همان سالهای کودکی، استعداد زیادی در یادگیری داشت. ذهن هوشیارش همه چیزهایی را که استاد به او میگفت، بدون کم و کاست و حتی جابهجایی یک حرف، به خاطر میسپرد.
به گفته دوستانش، اگر علی پروین تحصیلاتش را ادامه میداد، بدون شک از چهرههای سرشناس ایران میشد. اما چون خانوادهاش اصرار چندانی روی درس خواندنش نداشتند و خودش هم چندان تمایلی نشان نمیداد، و از طرفی در آن زمان دغدغه اصلی مردم، حل مشکلات مالی و کسب درآمد بود، علی پروین تصمیم گرفت از همان کودکی وارد یک شغل شود.
البته لازم به یادآوری است که پدر این فوتبالیست، حاج احمد پروین، از وضعیت مالی خوبی برخوردار بود و نیازی نبود که علی در سنین کم کار کند. ولی در آن دوران مرسوم بود که پسرها اگر درس را رها میکردند، از همان سنین کم به عنوان شاگرد در یک حرفه مشغول میشدند تا در آینده بتوانند با تکیه بر مهارتشان، صاحب شغل شوند. همین دلایل باعث شد که علی پروین خیلی زود درس و مدرسه را کنار بگذارد؛ هرچند که از استعداد و هوش بسیار بالایی برخوردار بود.
کاپیتان علی زاغی:
از اولین باری که توپ زیر پایش رفت، انگار بخش گمشدهای از وجودش را پیدا کرد. وقتی علی پروین چهار پنج ساله بود، پیش از اینکه شروع به بازی کند، مدتی ساکت به توپ نگاه می کرد و انگار در شگفت بود که این شیء گرد چیست. اگر یک توپ در اختیارش میگذاشتند، از صبح زود تا وقت ظهر میتوانست با آن سرگرم باشد.
از همان سالهای کودکی، کاپیتان تیم فوتبال بچههای محلهشان بود و کسی نمیتوانست در برابر علی زاغی، ادعای کاپیتانی کند. به نظر میرسد از همان بچگی تا حدی قلدرمآب بوده. توانایی او در رهبری بچهها و رساندن تیم به پیروزی، باعث میشد همه کاپیتانی او را به رسمیت بشناسند.
تواناییهایش به مرور زمان بیشتر شد، تا جایی که در بزرگسالی، کاپیتان ثابت تیم پرسپولیس در دوران طلاییاش و همچنین کاپیتان تیم ملی ایران شد. در جام جهانی ۱۹۷۸، علی پروین کاپیتان تیم ملی ایران بود و به این ترتیب، او اولین کاپیتان ایران در تاریخ جام جهانی شناخته میشود. همچنین قبل از انقلاب، رکورددار بیشترین تعداد بازی ملی بود.
بعد از بازی تیمهای کیان و پیکان، او به مدت هجده سال پیاپی برای باشگاه پرسپولیس بازی کرد. علاوه بر این، در سه دوره مختلف، سرمربی این تیم بود. پس از فرشاد پیوس، او دومین گلزن برتر تاریخ پرسپولیس است. او در پست هافبک هجومی یا مهاجم بازی میکرد و بیشترین ارتباطش با تیم پرسپولیس بود؛ جایی که هجده سال به عنوان بازیکن در آن فعالیت کرد. همچنین سه بار مدیر باشگاه شد و در مجموع هفده سال مربیگری پرسپولیس را بر عهده داشت. او بیشترین تعداد بازی با پیراهن پرسپولیس را نیز در کارنامه دارد.
او در مسابقات جام ملتهای آسیا توانست از روی نقطه پنالتی، گل ملی ایران را به ثمر برساند.
برخی خاطرات:
علی پروین هم مانند بقیه فوتبالیستها مسیر رشد و پیشرفت را طی کرد تا اینکه از باشگاه کیان به تیم ملی ایران رسید. وقتی برای اولین بار در این تیم شروع به بازی کرد، تحت آموزش مربیاش، منصور امیر آصفی قرار گرفت.
در سال ۱۳۴۶، در یک بازی مهم و حساس مقابل تیم شهربانی، آنچنان خوب ظاهر شد که رایکوف به او پیشنهاد داد به تیم ملی جوانان ایران بپیوندد. در آن زمان، او با بازیکنانی مثل ناصر حجازی و ناصر عبداللهی همبازی شد.
بعد از این ماجرا، علی پروین از کیان جدا شد و به تیم پیمان رفت. خیلی زود باشگاه کیان از هم پاشید. خودش تعریف کرده: «یک روز که در خانه بودم، همایون بهزادی به همراه دکتر برومند به دیدنم آمدند و با واسطهی آنها، قراردادی با تیم پرسپولیس امضا کردم.»
اولین مربی علی پروین، علی الهی بود. به خاطر دوستی او با برادر بزرگش عباس، علی پروین توانست به تیم عارف بپیوندد و در آنجا بازی کند. آن موقع فقط ۱۵ سال داشت.
علی پروین گفته: «بهترین بازی دوران فوتبالم، بازی با تیم استرالیا در مرحله مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۸ بود که در ورزشگاه آزادی برگزار شد. من با یک پاس گل، بازی را به نتیجه ۱–۰ برای تیممان تمام کردم.»
به نظر میرسد در تمام سالهای حضورش در فوتبال حرفهای، هیچکس را به عنوان الگوی خود انتخاب نکرده بود. حتی در نوجوانی هم هیچ وقت نمیگفت دوست دارم مثل فلان بازیکن شوم. در عوض معتقد بود: «من میخواهم فقط خودم، علی پروین باشم.»
وقتی تیم کریستال پالاس انگلیس از او دعوت کرد تا به این باشگاه بپیوندد و مبلغ ۵۰۰ هزار دلار برای جذب این بازیکن شماره ۷ ایران پیشنهاد داد، پدرش حاج احمد کاملاً موافق بود که علی به انگلیس برود. اما مادرش مخالفت کرد و گفت: «تو هنوز بچهای، آنجا دیوانه میشوی، نمیتوانی دوام بیاوری… در غربت روحیهات به هم میریزد.» و به این ترتیب، علی پروین از پیوستن به باشگاه انگلیسی منصرف شد.
حامی آملی لاریجانی:
در بسیاری از جمعها، علی پروین میگوید که گرایش سیاسی خاصی ندارد. اما در اسفند سال ۱۳۹۴، او به عنوان یکی از افراد شناختهشده در همایش انتخاباتی آیتالله آملی لاریجانی برای مجلس خبرگان رهبری در استان مازندران حاضر شد و در آنجا سخنرانی کرد.
دوباره در اسفند سال ۱۴۰۲، او در رقابتهای انتخابات مجلس خبرگان رهبری از آملی لاریجانی، که پیش از این ریاست قوه قضاییه را بر عهده داشت، حمایت کرد و برای او تبلیغ کرد؛ هرچند که این بار آملی لاریجانی نتوانست آرای کافی برای پیروزی به دست آورد.
ترس از هواپیما:
او در جایی گفته که از مردن هیچ ترسی ندارد، اما به شدت از پرواز با هواپیما میهراسد. حتی وقتی فقط چشمش به هواپیما میافتد، احساس ترس تمام وجودش را فرامیگیرد.
علاقه به کله پاچه:
پدرم صاحب یک مغازه کلهپزی در بخش چهارسوق بزرگ بازار بود که بهترین نقطه برای کسب و کار به شمار میرفت. من هنوز هم علاقه زیادی به کلهپاچه دارم. هر روز از صبح تا شب به مغازه پدرم سر میزدم و از ابتدای روز تا وقت ظهر، مشغول خوردن کلهپاچه بودم. بعد از ظهرها هم در جلسههای تمرینی تیم فوتبال حاضر میشدم.
ماجرای علی دنبه:
مادرم همیشه میگوید که با آبگوشت بود که توانستم علی را بزرگ و قوی کنم.
اما در سالهای پایانی فوتبالم، به خاطر وزن بالایی که داشتم، هواداران استقلال به من میگفتند علی دُمبه. (با خنده)
علاقه به هایده:
در برنامهای که اجرای آن بر عهده سید بشیر حسینی بود، علی پروین سرمربی پیشین تیم ملی فوتبال ایران و باشگاه پرسپولیس به عنوان میهمان شرکت کرده و بیان نمود، به دلیل علاقه و گرایشی که به خوانندگانی همچون آغاسی و عباس قادری داشته، در دوره پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به کافهها میرفت.
او اضافه کرد در این کافهها فقط به شنیدن آواز این خوانندگان پرداخته و هیچ گونه استعمالی از مشروبات الکلی نداشت. علی پروین در ادامه گفت:
مگر چه خواهد شد چنانچه خوانندگانی همچون معین دوباره به ایران بازگشته و با مجوز اقدام به برگزاری کنسرت در کشور نمایند؟ این رویکرد شادی زیادی را به قلب مردم ایران میآورد. در سالهای بسیار قبل مطالبی که علی پروین در خصوص علاقه به هایده بیان کرده بود، حاشیهها و جنجال زیادی را برایش به همراه داشت.
برکناری از تیم ملی:
در سال ۱۳۵۸، وقتی ترکیب تازهای از بازیکنان برای تیم ملی فوتبال ایران انتخاب شد، علی پروین در فهرست حضور نداشت. اما در دیماه همان سال، او اعلام کرد که به خاطر علاقه به امام خمینی و نظام جمهوری اسلامی، دوباره به تیم ملی بازگشته است. این بازگشت اما تنها یک سال طول کشید. در سال ۱۳۵۹، او پس از ده سال بازی مداوم برای تیم ملی و با ثبت ۸۲ بازی و ۱۳ گل، برای همیشه از تیم ملی کنار گذاشته شد.
شروع مربیگری:
در سال ۱۳۶۰، علی پروین به عنوان بازیکن و مربی، هدایت تیم پرسپولیس را بر عهده گرفت. اما بعد از یک سال، از فوتبال حرفهای خداحافظی کرد و تنها در نقش سرمربی به کارش ادامه داد.
در سال ۱۳۶۸، او همزمان با مربیگری پرسپولیس، به تیم ملی فوتبال ایران پیوست و به مدت چهار سال، سرمربی تیم ملی بود.
در سال ۱۳۶۹، پروین ابتدا پرسپولیس را به قهرمانی جام باشگاههای تهران رساند و سپس در همان سال، تیم ملی ایران را نیز به مقام قهرمانی آسیا هدایت کرد.
آخرین روزهای سرمربیگری:
در سال ۱۳۷۲، علی پروین از سمت مربیگری تیم ملی فوتبال و باشگاه پرسپولیس کنار گذاشته شد. سپس در سال ۱۳۷۷، بار دیگر سرمربی تیم پرسپولیس شد و تا سال ۱۳۸۲ هدایت این تیم را بر عهده داشت.
در سال ۱۳۸۳ و زمانی که علی پروین ۵۸ سال داشت، یک بار دیگر با پرسپولیس همکاری کرد؛ اما این بار نه به عنوان مربی، بلکه در سمت مدیر فنی این باشگاه فعالیت نمود.
خرید امتیاز اکباتان:
علی پروین در بهار سال ۱۳۸۶، با پرداخت مبلغ ۸۰۰ میلیون دلار، صاحب امتیاز تیم فوتبال اکباتان تهران شد. پس از این خرید، او رسماً مدیریت و رهبری این باشگاه را بر عهده گرفت.
در ادامه، پروین نام تیم را از اکباتان به «استیل آذین» تغییر داد. این تیم موفق شد در فصل ۱۳۸۷–۱۳۸۸ به لیگ برتر فوتبال ایران صعود کند و با پشتیبانی مالی حسین هدایتی به فعالیت خود ادامه دهد.
ماجرای تبخال لب پروین:
در گوشه لب حضرت علی، یک تبخال دیده میشود که سالهاست باقی مانده و از بین نرفته است. ایشان در این مورد توضیح دادند که در جوانی در آن ناحیه تبخالی ایجاد شد که بدون درمان، آن را کَندند. به همین دلیل، پس از گذشت این همه سال، اثر آن همچنان پابرجاست و فقط از طریق عمل جراحی قابل درمان است.
ازدواج
علی پروین در ۲۸ سالگی و در سال ۱۳۵۳ ازدواج کرد و زندگی مشترک خود را آغاز نمود. او گفته است که ازدواجش به شکل سنتی انجام شده. زمانی که خانوادهاش در محله آب منگول زندگی میکردند، خانواده، دختری را برای ازدواج به او پیشنهاد کردند. ابتدا مادرش، نصرت، برای دیدن آن دختر رفت و او را پسندید. سپس مراسم عروسی آنها برگزار شد.
علی پروین صاحب سه فرزند شده است؛ دو دختر به نامهای لادن (متولد ۱۳۵۴) و لیدا (متولد ۱۳۵۸) و یک پسر به نام محمد که در سال ۱۳۶۷ به دنیا آمد.
محمد پروین پسرش:
محمد پروین در دوازدهم خردادماه سال ۱۳۶۷ در تهران به دنیا آمد. او تنها پسر علی پروین است. محمد مدتی در تیمهای مختلفی مانند پرسپولیس، استیل آذین، سایپا، دونایسکا استردا، پیکان، گهر زاگرس و پارسه به عنوان بازیکن فوتبال فعالیت داشت و در زمینهای فوتبال بازی میکرد. اما چون نتوانست در این رشته به موفقیتهای چشمگیری برسد، در ۲۶ سالگی از دنیای فوتبال خداحافظی کرد.
علی پروین در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام:
aliparvin07@
زندگی ورزشی

آغاز فوتبال:
علاقه علی پروین به فوتبال از همان دوران کودکی در وجودش شکل گرفت. در همان سالها، خانوادهاش به محلهای نقل مکان کردند که امروزه به نام خیابان عارف شناخته میشود. این جابجایی، تأثیر زیادی بر افزایش علاقه او به فوتبال گذاشت؛ چون در محله دولاب، زمینهای خاکی زیادی وجود داشت، مثل زمین نادر، زمین منبع و زمین عارف، که جوانان مشتاق میتوانستند به راحتی در آنها بازی کنند.
علی پروین در مهرماه سال ۱۳۳۲ تحصیلاتش را در دبستان توحید شروع کرد، اما شیطنت و عشق شدیدش به فوتبال باعث شد از ادامه تحصیل دست بکشد. از دوازده سالگی، او با پشتکار فراوان در زمین عارف واقع در خیابان هفدهم شهریور و محلههای شیوا و غیاثی به صورت جدی فوتبال بازی کرد.
او ابتدا به تیم عارف پیوست، تیمی که با تلاش و همت جعفر بیگی پایهگذاری شده بود. در نهایت، علی پروین با بازی در ترکیب این تیم، موفق شد به عنوان قهرمانی محلات جنوب تهران دست پیدا کند.
باشگاه کیان:
علی پروین در جوانی به تیم فوتبال البرز پیوست. این تیم در واقع، تیم دوم باشگاه کیان محسوب میشد و مربیگری آن را علی الهی و داوود معروف به صورت مشترک بر عهده داشتند.
با توجه به عملکرد درخشان و قابل توجه علی پروین در مسابقات، او در سال ۱۳۴۴ به تیم اصلی کیان دعوت شد. در آن زمان، سرپرستی این تیم بر عهدهی منصور امیر آصفی بود و بازیکنانی مانند پرویز قلیچ خانی، گودرز حبیبی و عزت جانملکی در آن بازی میکردند.
او به مدت دو سال برای تیم کیان بازی کرد و یکی از بازیهای به یاد ماندنی او، رویارویی با تیم پاس بود که در آن بسیار درخشید.
حضور در تیم ملی جوانان:
در مسابقات جوانان آسیا در سال ۱۹۶۹ که در تایلند برگزار شد، علی پروین با پیراهن تیم ملی جوانان ایران به میدان رفت. او و همتیمیهایش در این رقابتها موفق شدند مقام سوم را کسب کنند.
یک سال بعد، در سال ۱۹۷۰، این مسابقات در کشور فیلیپین ادامه یافت. در بازی مقابل تیم سیلان، تیم ایران با نتیجه قاطع ۸ بر ۰ پیروز شد که سه گل از این هشت گل را علی پروین به ثمر رساند. در بازی بعدی که مقابل تیم ژاپن برگزار شد و با نتیجه ۴ بر ۱ به نفع ایران به پایان رسید، او بار دیگر موفق شد یک گل بزند.
اما در مرحله حذفی، وقتی تیم ایران به مصاف کره جنوبی رفت، علی پروین یک ضربه پنالتی را از دست داد و این اتفاق باعث شد تا تیم ایران از دور رقابتها کنار رود.
باشگاه پیکان:
پس از تأسیس باشگاه ایران ناسیونال (پیکان) در سال ۱۳۴۶، علی پروین به عضویت این تیم درآمد. او به سرعت پیشرفت کرد و در سال ۱۳۴۷ به عنوان بازیکن اصلی و کلیدی تیم شناخته شد. در سال ۱۳۴۸، با وجود پیوستن بازیکنان سرشناسی مانند همایون بهزادی از پرسپولیس به پیکان، علی پروین کماکان ستاره بیچون و چرای تیم بود و توانست همراه با همتیمیهایش قهرمانی را با این تیم تجربه کند.
عملکرد درخشان علی پروین در کنار سایر بازیکنان پیکان در برابر حریفان مختلف، نقش بزرگی در معروف شدن این تیم داشت. در یکی از بازیهای تدارکاتی، پیکان با نتیجه ۲ بر ۱ به تیم ملی امید استرالیا باخت که تنها گل تیم پیکان را علی پروین به ثمر رساند.
در دوران حضور او در پیکان، او موفق شد در یک بازی از روی نقطه پنالتی، دروازه تیم تاج و دروازهبان معروفش، ناصر حجازی را باز کند. همچنین در مسابقات لیگ منطقهای سال ۱۳۴۹ در شهر کرمان، پروین در مقابل تیم آرش بندرعباس ۵ گل زد و کمک کرد تا تیمش با نتیجه چشمگیر ۱۱ بر ۳ به پیروزی برسد.
اولین مربی:
اولین باری که علی پروین توانست به صورت حرفهای و زیر نظر یک مربی، فوتبال بازی کند، وقتی بود که به تیم عارف پیوست و علی الهی مربی او شد. در واقع، علی الهی به خاطر دوستی با عباس، برادر بزرگتر علی، موافقت کرد که او به تیم عارف بپیوندد. آن زمان علی پروین فقط ۱۵ سال داشت.
بهترین بازی:
علی پروین در مورد بهیادمانداریترین بازی دوران فوتبالش گفته است: بهترین بازی من در تمام عمرم، همان مسابقهای بود که مقابل تیم استرالیا در مرحله مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۸ برگزار شد. این بازی در ورزشگاه آزادی تهران انجام شد و با پاس گل من، بازی با نتیجه یک بر صفر به سود تیم ما تمام شد.
او در طول سالهایی که به صورت حرفهای فوتبال بازی میکرد، هیچ الگوی خاصی نداشت. حتی در دوران نوجوانی هم هیچ وقت نمیگفت که دوست دارد مانند فرد خاصی شود. همیشه اعتقاد داشت: “من میخواهم خودم باشم، همان علی پروین.”
اولین تیم خارجی خواهان او:
اولین باشگاهی که به علی پروین پیشنهاد داد تا به آن بپیوندد، کریستال پالاس از انگلیس بود. آنها حاضر بودند مبلغ پانصد هزار دلار برای جذب این بازیکن ایرانی پرداخت کنند. پدر علی با این پیشنهاد موافق بود و دوست داشت پسرش برای بازی فوتبال به انگلیس برود. اما مادرش به او گفت: تو هنوز خیلی جوانی، اگر به آنجا بروی ممکن است از نظر روحی تحت فشار قرار بگیری و در آن محیط غریب نتوانی دوام بیاوری. این حرفها باعث شد علی پروین در تصمیم خود مردد شود و در نهایت این انتقال انجام نشد.
اولین اخراج:
اگرچه علی پروین در طول دوران بازیاش عملکرد درخشانی داشت، اما گاهی اوقات هم شاهد اخراج او از زمین توسط داوران بودهایم. یکی از این اتفاقها زمانی رخ داد که او برای تیم عارف در یک بازی مهم و سرنوشتساز در رقابتهای داخلی به میدان رفته بود و با تیم پیکان روبرو شد. رضا غیاثی در آن مسابقه سمت داوری را بر عهده داشت. علی پروین فکر میکرد چون رضا غیاثی با او هممحله است، از برخوردهای تند و خطاهایش در طول بازی میگذرد. اما برخلاف انتظار، بلافاصله پس از اولین حرکت خشن او، همین دوست و هممحلهاش که داور مسابقه بود، او را از زمین بازی اخراج کرد.
سال شمار دوران بازی:
در سال ۱۳۴۹، علی پروین که ۲۴ سال داشت، توسط محمد بیاتی، سرمربی وقت تیم ملی، دعوت شد تا به این تیم بپیوندد.
نخستین حضور او در تیم ملی در پانزدهم شهریور ۱۳۴۹ و در بازی جام عمران منطقهای مقابل پاکستان رقم خورد. او در نیمه دوم به جای علی جباری وارد زمین شد و یکی از هفت گل ایران را به ثمر رساند. در بازی دوم نیز که مقابل ترکیه برگزار شد، او جایگزین مهدی مناجاتی شد.
دوازده روز بعد، در تاریخ بیست و هفتم شهریور، علی پروین برای اولین بار پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد و در بازی مقابل تیم عقاب حاضر شد. سپس در سوم مهرماه همان سال، در یک بازی دوستانه بین پرسپولیس و استقلال، او دو گل برای تیمش به ثمر رساند و نتیجه را ۳–۲ به سود پرسپولیس کرد.
این پیروزی باعث قهرمانی پرسپولیس در مسابقات تهران شد و راهیابی این تیم به لیگ منطقهای را در پی داشت. مسابقات لیگ منطقهای در شهر کرمان برگزار شد. پرسپولیس پس از صعود از گروه اول، در مرحله بعد با تیمهای پاس، برق تهران و استقلال شیراز همگروه شد و در نهایت به عنوان تیم دوم گروه، به مصاف استقلال تهران، صدرنشین گروه دیگر رفت.
این بازی تا دقیقه ۷۵ با نتیجه یک بر یک مساوی بود، اما در این زمان بازیکنان پرسپولیس به دلیل اعتراض به داوری، زمین بازی را ترک کردند. federاسیون فوتبال نیز نتیجه بازی را ۳–۰ به سود استقلال اعلام کرد.
سال ۱۳۵۰، قهرمانی در لیگ:
این بازیکن در سال ۱۳۵۰ عضو تیم پرسپولیس بود و در آن سال توانست همراه این تیم به مقام قهرمانی برسد. او در طول این مسابقات شش گل نیز به ثمر رساند. در آن زمان، وضعیت مالی پرسپولیس بسیار مطلوب بود و همین موضوع باعث شد تا در بازیهای زیادی در برابر تیمهای خارجی حاضر شود. در ادامه، نتایج برخی از این بازیها آورده شده است:
پرسپولیس ۲- هامبورگ آلمان ۲
پرسپولیس ۱- گوارانی برزیل صفر (گل: علی پروین)
پرسپولیس ۲- القادسیه کویت ۱ (گلها: علی پروین)
پرسپولیس ۲- کروزیرو برزیل ۴
پرسپولیس ۱-کریستال پالاس انگلستان ۵
پرسپولیس ۱- کلودبن دانمارک ۱
پرسپولیس ۱- ناسیونال اروگوئه صفر
پرسپولیس ۱- اسلوبو یوگسلاوی صفر
همچنین در سال ۱۳۵۰، علی پروین در دو بازی با تیم پرسپولیس به مصاف تیم استقلال رفت. یکی از این بازیها با تساوی به پایان رسید و بازی دیگر با پیروزی ۴ بر ۱ پرسپولیس همراه بود.
در همین سال، مسابقات جام بینالمللی کوروش نیز برگزار شد که در آن تیم ملی فوتبال ایران به مقام قهرمانی دست یافت.
سال ۱۳۵۱، صعود به المپیک:
در سال ۱۳۵۱، تیم ملی فوتبال ایران در مرحله انتخابی المپیک ۱۹۷۲ مونیخ حاضر شد و در نهایت موفق شد به این مسابقات جهانی راه پیدا کند. تنها یک هفته پس از این موفقیت، همان تیم برای شرکت در جام برزیل که به “جام جهانی کوچک” معروف بود، به رقابت پرداخت و در چهار بازی مهم شرکت کرد. نتایج این بازیها به شرح زیر بود:
ایران ۱ – ایرلند جنوبی ۲
ایران ۰ – پرتغال ۳
ایران ۱ – اکوادور ۱
ایران ۱ – شیلی ۲
سپس در شهریور ۱۳۵۱، رقابتهای المپیک مونیخ برگزار شد و تیم ملی فوتبال ایران با دو شکست مقابل مجارستان و دانمارک و یک برد دلنشین مقابل برزیل، از دور مسابقات کنار رفت.
در هر دو مرحله مقدماتی و اصلی المپیک و همچنین در جام برزیل، علی پروین به عنوان یکی از بازیکنان اصلی تیم ملی حضور داشت. او همراه با بازیکنان بزرگی مانند پرویز قلیچخانی، جواد قراب و محمد صادقی در میانهی زمین بازی میکرد. همچنین بازیکنانی مانند مناجاتی، علی جباری و کارو حقوردیان در کنار آنان حضور داشتند و در ترکیب تیم نقش آفرینی میکردند.
در همان سال، ترکیب ثابت تیم پرسپولیس شامل این بازیکنان بود: طاووسی، کاشانی، وطنخواه، آشتیانی، شاهرخی، معینی، علی پروین، ادیبی، بهزادی، کلانی، ایرانپاک و خوردبین.
سال ۱۳۵۲، قهرمانی در اولین جام تخت جمشید:
در سال ۱۳۵۲، یکی از رویدادهای مهم فوتبال ایران، شرکت در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۴ بود. تیم ملی ایران در مرحله اول عملکرد درخشندهای داشت، اما در بازی مقابل استرالیا، قهرمان اقیانوسیه، با مشکلات زیادی روبرو شد. چند روز قبل از این بازی، تیم ایران یک دیدار دوستانه با نیوزیلند انجام داده بود که منجر به مصدومیت چند بازیکن کلیدی شد. علاوه بر این، برنامهریزی ضعیف، آمادگی ناکافی و نداشتن استراتژی دفاعی مناسب در برابر استرالیا، باعث شکست سنگین ایران شد.
یک هفته بعد، در بازی برگشت که در تهران برگزار شد، تیم ملی ایران با نتیجه دو بر صفر استرالیا را شکست داد. اما به دلیل تفاضل گل کمتر، نتوانست به جام جهانی صعود کند. در این بازیها، علی پروین یکی از بازیکنان اصلی تیم بود.
همچنین در سال ۱۳۵۲، اولین دوره رقابتهای جام تخت جمشید برگزار شد. تیم پرسپولیس در اوج قدرت خود، با کسب ۳۷ امتیاز و بدون هیچ شکستی، به لطف بهترین خط دفاع و بهترین خط حمله، قهرمان این مسابقات شد.
از دیگر اتفاقات بهیادماندنی آن سال، بازی پرسپولیس برابر تیم تاج تهران بود که با نتیجه شگفتانگیز شش بر صفر به سود پرسپولیس پایان یافت.
در همان سال، پرسپولیس با داشتن بازیکنان بزرگی مانند علی پروین، در چند بازی دوستانه بینالمللی شرکت کرد. نتایج این بازیها عبارت بود از:
پرسپولیس ۱- چلسی انگلستان صفر
پرسپولیس ۳- هندون انگلستان صفر
پرسپولیس ۱- جوانان سائوپائولو صفر
سال ۱۳۵۳، قهرمانی در بازیهای آسیایی:
تیم فوتبال پرسپولیس در سال ۱۳۵۳ در مسابقات جام تخت جمشید به مقام دوم رسید. در آن فصل، بازیکنانی مثل مودت، کاشانی، الله وردی، معینی، وطنخواه، سلیمانی، علی پروین، ادیبی، ایرانپاک، کلانی و حاج رحیمیپور اعضای اصلی تیم بودند.
در یک بازی دوستانه بین پرسپولیس و آبردین که با نتیجه ۲–۰ به سود پرسپولیس پایان یافت، علی پروین یکی از گلهای تیمش را به ثمر رساند.
در شهریور ۱۳۵۳، مسابقات فوتبال آسیایی سال ۱۹۷۴ در تهران برگزار شد. تیم ملی ایران با پیروزی بر تیمهای پاکستان، برمه و بحرین، به مرحله یکهشتم نهایی صعود کرد. در این مرحله، ایران با تیم دفاعی مالزی روبرو شد که بازی سختی را ایجاد کرده بود. در این شرایط، علی پروین با زدن یک گل تأثیرگذار، راه صعود تیم ملی را هموار کرد.
در ادامه، ایران با پشت سر گذاشتن کره جنوبی و عراق، به فینال رسید و با شکست دادن تیم اسرائیل، عنوان قهرمانی آسیا را به دست آورد.
همچنین در ۲۹ آذر ۱۳۵۳، هنگامی که تیم ملی ایران برابر چکسلواکی بازی میکرد، علی پروین در ۲۸ سالگی برای اولین بار با بازوبند کاپیتانی وارد زمین شد.
سال ۱۳۵۴، صعود به المپیک و قهرمانی در جام تخت جمشید:
در سال ۱۳۵۴، مسابقات انتخابی المپیک ۱۹۷۶ مونترال برگزار شد و تیم ملی ایران با پیروزی بر تیمهای عربستان، عراق، بحرین و کویت، جواز حضور در المپیک را کسب کرد. در این دوره، علی پروین به عنوان کاپیتان تیم ملی در مسابقات حاضر بود.
در آن زمان، چون تمرکز اصلی پروین بر بازیهای تیم ملی و آمادهسازی برای جام ملتهای آسیا ۱۹۹۲ بود، در بسیاری از بازیها محمد مایلی کهن را به جای خود به میدان میفرستاد. با این حال، تیم ملی ایران در همان مرحله اول جام ملتهای آسیا حذف شد.
در بازی رفت فینال جام در جام آسیا، تیم پرسپولیس که بدون چند بازیکن کلیدی بازی میکرد، در ورزشگاه ملی توکیو به مصاف تیم نیستان ژاپن رفت و بازی را با نتیجه ۱-۱ به پایان رساند. قرار شد بازی برگشت در فروردینماه انجام شود.
همچنین در فینال جام آزادگان، دو تیم پرسپولیس و پاس به مصاف هم رفتند. این بازی پس از ۱۲۰ دقیقه با تساوی ۱-۱ پایان یافت، اما در نهایت تیم پاس با برتری در ضربات پنالتی برای دومین بار قهرمان شد.
در ماههای دی و بهمن سال ۱۳۵۴، مسابقات سوپر لیگ باشگاههای تهران برگزار شد. تیم پرسپولیس بر اساس انتخاب قبلی خود در نقش میهمان در این رقابتها حاضر شد. این بازیها با هدایت محمد مایلی کهن و با حضور بازیکنان جوانتر این تیم انجام شد.
سال ۱۳۷۲، برکناری پروین از تیم ملی:
در سال ۱۳۷۲، تیم پرسپولیس در بازی برگشت جام در جام آسیا، در ورزشگاه آزادی مقابل تیم نیسان ژاپن قرار گرفت. هرچند در بازی رفت بخش بزرگی از راه قهرمانی را پیموده بود، اما این بار در خانه شکست غیرمنتظرهای با نتیجه یک بر صفر خورد و نتوانست قهرمان شود.
در خرداد و تیر همان سال، تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات جام اکو به مقام نخست رسید. پس از آن نیز در مرحله مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ عملکرد درخشانی داشت و به دور دوم صعود کرد.
تیم پیروزی هم در جام حذفی آسیای ۱۹۹۳، پس از پیروزی بر السالمیه کویت، در برخورد بعدی به العربی قطر باخت و از ادامه مسابقات کنار رفت.
در لیگ داخلی (جام آزادگان) نیز پرسپولیس بعد از تیم سایپا در جایگاه دوم ایستاد.
با رسیدن مهرماه، رقابتهای مقدماتی جام جهانی ۱۹۹۴ در دوحه قطر برگزار شد. تیم ملی ایران در شرایط دشواری قرار داشت: چند بازیکن کلیدی مانند کرمانیمقدم، پیوس و محرمی به دلیل محرومیت غایب بودند، عابدزاده هم مصدوم بود و امکان بازی نداشت. علاوه بر این، تیم بدون هیچ بازی تدارکاتی مهمی وارد مسابقات شد.
متأسفانه در اولین بازی، ایران سه بر صفر از کره جنوبی شکست خورد. این باخت پیامدهای ناگواری داشت و به گفته بازیکنان، پس از بازی درگیری لفظی شدیدی بین بازیکنان و کادر فنی در رختکن و هتل پیش آمد. اوضاع تا آنجا بحرانی شد که برخی بازیکنان قصد ترک اردو را کردند، اما با میانجیگری تعدادی از همتیمیها، موضوع فیصله یافت.
در دومین بازی، تیم ملی ایران برابر ژاپن به برتری رسید. اما در سومین و حساسترین دیدار، در مقابل عراق شکست خورد. سپس کره شمالی را دو بر یک شکست داد، اما در آخرین بازی مقابل عربستان سعودی، با عملکردی ضعیف و فاقد برنامه مشخص، مغلوب شد. در نهایت، عربستان و کره جنوبی به جام جهانی راه یافتند و ایران با رتبه پنجم میان شش تیم، حذف شد.
پس از بازگشت تیم به ایران، علی پروین در فرودگاه و حتی منزل و محل کارش با واکنشهای تند مردم روبرو شد. هرچند او در دوران بازیگریاش افتخارات زیادی برای پرسپولیس و ایران کسب کرده بود، اما این بار به عنوان مربی، ضعیفترین نتیجه ممکن را برای تیم ملی به ارمغان آورده بود. هرچند پیش از شروع مسابقات، پروین از مشکلاتی مانند نبود بازی تدارکاتی، کمبود بازیکن و مشکلات مالی تیم ملی سخن گفته بود.
چند روز پس از بازگشت، فدراسیون فوتبال، علی پروین و دیگر اعضای کادر فنی شامل ابراهیمی، کماسی و مایلیکهن را برکنار کرد.
عواقب این ناکامی تنها به برکناری کادر فنی محدود نماند و رئیس وقت فدراسیون (صفیزاده) و رئیس سازمان تربیت بدنی (حسن غفوریفرد) نیز از سمت خود عزل شدند.
پس از کنار گذاشته شدن پروین از تیم ملی، او نتوانست در پرسپولیس هم به کار خود ادامه دهد و هدایت تیم به محمد پنجعلی و ناصر محمدخانی سپرده شد.
سال ۱۳۷۷، بازگشت مجدد:
در فصل مسابقات سال ۱۳۷۷، اوضاع برای تیم پرسپولیس چندان خوب نبود و نتایج ضعیفی در بازیها کسب میکرد. در این شرایط، هواداران تمایل زیادی پیدا کردند تا علی پروین دوباره به عنوان سرمربی به تیم بازگردد. در ابتدا امیر عابدینی، مدیرعامل باشگاه، تمایلی به این کار نداشت. اما پس از چند بازی و مشاهده نتایج اولیه در لیگ آن سال، نظر او تغییر کرد و شرایط برای بازگشت علی پروین فراهم شد.
بدین ترتیب پس از پنج سال دوری، در بازی پرسپولیس مقابل فجر سپاسی در مهرماه ۱۳۷۷، علی پروین بار دیگر به دنیای فوتبال بازگشت و بر نیمکت پرسپولیس به عنوان سرمربی نشست. این اتفاق شادی و رضایت زیادی در بین هواداران پرسپولیس و طرفداران پروین ایجاد کرد.
یک ماه بعد، وقتی پرسپولیس به مصاف رقیب قدیمی خود، استقلال تهران، رفت، توانست با یک گل برنده بازی شود. این برد حتی برای طرفداران پرسپولیس هم غیرمنتظره و شگفتانگیز بود. اما تحت هدایت علی پروین، تیم نه تنها در آن بازی، بلکه در ادامه مسیر نیز موفق عمل کرد و در پایان سال به مقام قهرمانی دست یافت.
سال ۱۳۷۸، تکرار قهرمانی:
در سال ۱۳۷۸، پرسپولیس در ادامهٔ رقابتهای جام حذفی که از فصل قبل شروع شده بود، قهرمان شد و در فینال، تیم استقلال را با نتیجهٔ ۲–۱ شکست داد.
در مسابقات لیگ آزادگان نیز پرسپولیس در هر دو بازی رفت و برگشت مقابل استقلال به پیروزی رسید. بازی رفت در دوم مهر ماه برگزار شد. در این دیدار، داور عربستانی دو بازیکن پرسپولیس را در نیمهٔ اول به خاطر خطاهای محکم از زمین اخراج کرد. در آن شرایط به نظر میرسید استقلال قطعاً برنده خواهد شد، اما ۹ بازیکن پرسپولیس که در زمین بودند، با روحیهای بالا و بازی منظم، بازی را به تساوی کشاندند. رسیدن به این نتیجه در حالی که بیش از نیمهٔ بازی را با ۹ نفر در برابر ۱۱ بازیکن حریف گذراندند، بسیار افتخارآمیز بود.
در بازی برگشت که در هشتم اسفند انجام شد، پرسپولیس با زدن دو گل، استقلال را شکست داد و در پایان با هفت امتیاز بیشتر از این تیم، به مقام قهرمانی لیگ آزادگان دست یافت.
سال ۱۳۷۹، اختلافات مدیریتی باشگاه پرسپولیس:
در آغاز سال ۱۳۷۹، تیم پرسپولیس در مسابقات جام باشگاههای آسیا شرکت کرد و موفق شد مقام سومی این رقابتها را به دست آورد. در همان سال، اختلافات و بحثهای زیادی میان مدیران باشگاه پرسپولیس به وجود آمد که این موضوع باعث بلاتکلیفی بازیکنان و کادر مربیگری شد. علاوه بر این، مشکلات مالی نیز فشار زیادی به تیم وارد میکرد.
در این شرایط، علی پروین به عنوان سرمربی تیم، با روش مخصوص به خودش توانست بازیکنان را متحد کند و روحیه آنان را بهبود بخشد. در نتیجه، پرسپولیس در آخرین دوره لیگ آماتوری ایران به مقام نایب قهرمانی رسید و همانطور که پیش از این اشاره شد، جایگاه سوم آسیا را نیز کسب کرد.
سال ۱۳۸۱، قهرمانی معجزهآسا:
در ابتدای سال ۱۳۸۱، اعضای هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس، علی اکبر غمخوار را به سمت مدیرعاملی این باشگاه منصوب کردند.
در جریان مسابقات لیگ در همان سال، اوضاع به گونهای پیش رفته بود که تا خردادماه، همه مطمئن بودند استقلال قهرمان خواهد شد؛ اما پرسپولیس به شکلی غیرمنتظره و شگفتانگیز عنوان قهرمانی را تصاحب کرد.
همچنین در آن سال، مشکلات و مسائل مالی باشگاه به میزان قابل توجهی بیشتر شده بود.
سال ۱۳۸۲، برکناری دوباره و تولد آذربایجان:
در سال ۱۳۸۲ و پس از پایان دومین دوره لیگ حرفهای، مدیریت باشگاه پرسپولیس تصمیم گرفت به جای علی پروین، یک مربی از کشور کرواسی به نام وینگو بگوویچ را به عنوان سرمربی جدید استخدام کند.
پس از این اتفاق، علی پروین با توجه به خاطرات گذشته و وابستگی عاطفی که به باشگاههای البرز و کیان داشت، اقدام به خرید باشگاه آذربایجان کرد تا این تیم بتواند محلی برای هوادارانش باشد. او سپس چندین بازیکن با سبک بازی خاص و شناختهشده از نسلهای قبل مانند رضا شاهرودی، بهزاد داداشزاده، علی باغمیشه و صالح پور را به تیم دعوت کرد و با آنها قرارداد امضا نمود.
تیم آذربایجان در مسابقات لیگ دسته دوم ایران حاضر شد و در پایان مرحله مقدماتی، در گروهی شامل تیمهای شهرداری لنگرود، آذر آب اردبیل، سپید رود رشت، فرمانداری مریوان، استقلال انزلی و پرسپولیس زنجان، موفق شد به مرحله بعدی مسابقات راه پیدا کند.
در سال ۱۳۸۳، علی پروین بار دیگر به پرسپولیس پیوست و این بار در سمت مدیر فنی این باشگاه مشغول به کار شد.
استیل آذین:
در اردیبهشت سال ۱۳۸۶، علی پروین باشگاه اکباتان تهران را با پرداخت مبلغ ۸۰۰ میلیون تومان خریداری کرد و از آن زمان، مدیریت و مالکیت این تیم را بر عهده گرفت. پس از این خرید، او نام تیم را از اکباتان به استیل آذین تغییر داد. سپس بازیکنان سرشناسی مانند ابراهیم میرزاپور، فرزاد مجیدی، بهروز رهبریفر، حامد کاویانپور، علی انصاریان، ابراهیم اسدی، محمد محمدی، داوود فنایی، پژمان جمشیدی، محمد پروین، نیما نکیسا، ایمان رزاقیراد و چند نفر دیگر را به تیم دعوت کرد و همه آنها زیر نظر مربی تئودی یونگ با باشگاه قرارداد بستند. همچنین بهروز رهبری فر و فرهاد کاظمی به عنوان مربی در این تیم مشغول به کار شدند. در پایان رقابتهای فصل ۱۳۸۷–۱۳۸۸، استیل آذین توانست به لیگ برتر فوتبال ایران صعود کند.
راهیابی به هیئت مدیره پرسپولیس:
در پایان شهریور ماه سال ۱۳۹۰، وزیر ورزش در آن زمان، محمد عباسی، حکمی صادر کرد که بر اساس آن علی پروین به عضویت هیئت مدیره باشگاه پرسپولیس درآمد.
سایر اعضای این هیئت نیز عبارت بودند از: محمدحسین نژادفلاح (که پیشتر معاون احمدینژاد و رئیس سازمان بنیاد شهید بود)، لطفالله فروزنده دهکردی (معاون برنامهریزی و منابع احمدینژاد)، سردار رویانیان و محمد پنجعلی که آنها نیز با حکم جداگانهای به این سمت انتخاب شدند.
پس از آن، هیئت مدیره طی جلسات و گفتوگوهایی، سردار رویانیان را به عنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس و فروزنده (معاون پیشین احمدینژاد) را به عنوان رئیس هیئت مدیره برگزید.
هماکنون علی پروین در جایگاه رئیس شرکت پیشکسوتان کهن پرسپولیس فعالیت میکند.
مدیرعاملی پرسپولیس:
پس از کنارهگیری محمد رویانیان از سمت مدیرعاملی باشگاه پرسپولیس، هیئت مدیره در دوم بهمن سال ۱۳۹۲، علی پروین را به عنوان سرپرست مدیرعاملی این باشگاه انتخاب کرد. تنها چند روز بعد، در هفتم بهمن ماه همان سال، علی پروین به صورت رسمی به سمت مدیرعامل پرسپولیس منصوب شد. سپس در هفتم اردیبهشت سال ۱۳۹۳، اعضای جدیدی برای هیئت مدیره باشگاه انتخاب شدند که نامی از علی پروین در میان آنان نبود. روز بعد، یعنی در هشتم اردیبهشت ماه، با رأی اکثریت اعضای جدید هیئت مدیره، علیرضا رحیمی به عنوان مدیرعامل تازه پرسپولیس معرفی شد و جایگزین علی پروین گردید.
آمار ملی

بازیهای ملی:
| ایران | |||
|---|---|---|---|
| سال | بازی | گل | پاس گل |
| ۱۹۷۰ | ۴ | ۰ | ۰ |
| ۱۹۷۱ | ۲ | ۰ | ۰ |
| ۱۹۷۲ | ۱۲ | ۲ | ۰ |
| ۱۹۷۳ | ۷ | ۱ | ۰ |
| ۱۹۷۴ | ۹ | ۳ | ۰ |
| ۱۹۷۵ | ۶ | ۱ | ۰ |
| ۱۹۷۶ | ۱۱ | ۲ | ۰ |
| ۱۹۷۷ | ۱۲ | ۱ | ۰ |
| ۱۹۷۸ | ۷ | ۱ | ۰ |
| ۱۹۸۰ | ۶ | ۰ | ۱ |
| مجموع | ۷۶ | ۱۱ | ۱ |
گلهای ملی:
| شماره | تاریخ | میزبان | بازی ملی | حریف | نتیجه | رقابت |
|---|---|---|---|---|---|---|
| ۱ | ۱ ژانویه ۱۹۷۲ | آتن | ۷ | کویت | ۲–۰ | مقدماتی المپیک تابستانی ۱۹۷۲ |
| ۲ | ۱ فوریه ۱۹۷۲ | آتن | ۸ | کویت | ۲–۰ | مقدماتی المپیک تابستانی ۱۹۷۲ |
| ۳ | ۶ مه ۱۹۷۳ | تهران | ۲۰ | کویت | ۲–۱ | مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۴ |
| ۴ | ۳ سپتامبر ۱۹۷۴ | تهران | ۲۷ | پاکستان | ۷–۰ | بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ |
| ۵ | ۳ سپتامبر ۱۹۷۴ | تهران | ۲۷ | پاکستان | ۷–۰ | بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ |
| ۶ | ۹ سپتامبر ۱۹۷۴ | تهران | ۳۰ | مالزی | ۱–۰ | بازیهای آسیایی ۱۹۷۴ |
| ۷ | ۲۰ اوت ۱۹۷۵ | تهران | ۳۷ | بحرین | ۳–۰ | مقدماتی المپیک تابستانی ۱۹۷۶ |
| ۸ | ۱۳ ژوئن ۱۹۷۶ | تهران | ۴۵ | کویت | ۱–۰ | جام ملتهای آسیا ۱۹۷۶ |
| ۹ | ۲۲ ژوئیه ۱۹۷۶ | مونترآل | ۵۰ | لهستان | ۲–۳ | المپیک تابستانی ۱۹۷۶ |
| ۱۰ | ۲۸ ژانویه ۱۹۷۷ | دمشق | ۵۳ | سوریه | ۱–۰ | مقدماتی جام جهانی ۱۹۷۸ |
| ۱۱ | ۲۶ آوریل ۱۹۷۸ | تهران | ۶۶ | بلغارستان | ۱–۱ | دوستانه |
جوایز و افتخارات
| سال | باشگاه | رویداد | عنوان |
|---|---|---|---|
| ۱۳۴۸ | پیکان | مسابقات استانی لیگ تهران | قهرمانی |
| ۱۳۵۰ | پرسپولیس | جام منطقهای فوتبال ایران | قهرمانی |
| ۱۳۵۲ | پرسپولیس | جام تخت جمشید | قهرمانی |
| ۱۳۵۴ | پرسپولیس | جام تخت جمشید | قهرمانی |
| ۱۳۵۸ | پرسپولیس | جام اسپندی | قهرمانی |
| ۱۳۶۰ | پرسپولیس | جام وحدت (دوستانه) — همزمان بازیکن و سرمربی | قهرمانی |
| ۱۳۶۱ | پرسپولیس | مسابقات استانی لیگ تهران — همزمان بازیکن و سرمربی | قهرمانی |
| ۱۳۶۵ | پرسپولیس | مسابقات استانی لیگ تهران — همزمان بازیکن و سرمربی | قهرمانی |
| ۱۳۶۶ | پرسپولیس | مسابقات استانی لیگ تهران — همزمان بازیکن و سرمربی | قهرمانی |
| ۱۳۶۱ | پرسپولیس | مسابقات استانی جام حذفی تهران — همزمان بازیکن و سرمربی | قهرمانی |
| ۱۳۶۶ | پرسپولیس | مسابقات استانی جام حذفی تهران — همزمان بازیکن و سرمربی | قهرمانی |
تیم ملی ایران:
| سال | رویداد | عنوان |
|---|---|---|
| ۱۹۷۲ | جام ملتهای آسیا | قهرمانی |
| ۱۹۷۶ | جام ملتهای آسیا | قهرمانی |
| ۱۹۷۴ | بازیهای آسیایی | قهرمانی |
| ۱۹۷۰ | جام منطقهای (دوستانه) | قهرمانی |
| ۱۹۷۱ | جام کوروش (دوستانه) | قهرمانی |
پرسپولیس:
| سال | رویداد | عنوان |
|---|---|---|
| ۱۳۶۰ | جام وحدت (مسابقات دوستانه) | قهرمانی |
| ۱۳۶۱، ۱۳۶۵، ۱۳۶۶، ۱۳۶۷، ۱۳۶۸، ۱۳۶۹ | مسابقات استانی لیگ تهران | قهرمانی (۶ مرتبه) |
| ۱۳۶۱، ۱۳۶۶ | مسابقات استانی جام حذفی تهران | قهرمانی (۲ مرتبه) |
| ۷۸–۱۳۷۷، ۷۹–۱۳۷۸، ۸۱–۱۳۸۰ | لیگ ایران | قهرمانی (۳ مرتبه) |
| ۶۹–۱۳۶۸، ۱۳۷۱، ۸۰–۱۳۷۹ | لیگ ایران | نایب قهرمانی (۳ مرتبه) |
| ۱۳۶۶، ۷۱–۱۳۷۰، ۷۸–۱۳۷۷ | جام حذفی فوتبال ایران | قهرمانی (۳ مرتبه) |
| ۹۱–۱۹۹۰ | جام برندگان جام آسیا | قهرمانی |
| ۹۳–۱۹۹۲ | جام برندگان جام آسیا | نایب قهرمانی |
| ۲۰۰۰–۱۹۹۹ | جام باشگاههای آسیا | سومی |
| ۲۰۰۱–۲۰۰۰ | جام باشگاههای آسیا | سومی |
تیم ملی:
| سال | رویداد | عنوان |
|---|---|---|
| ۱۹۹۰ | بازیهای آسیایی | رسیدن به مقام قهرمانی |
دارایی و ثروت
علی پروین سالهای زیادی را به عنوان یک فوتبالیست سپری کرد، اما امروز در موقعیت مالی بسیار خوبی قرار دارد. او صاحب یک نمایشگاه خودروهای لوکس و خارجی است. علاوه بر این، یک فروشگاه معروف مانتو و نیز یک دفتر بیمه دارد. او همچنین در زمینه خرید و فروش و تجارت فعالیت میکند. یکی از کارهایی که همیشه دوست داشت انجام دهد، خرید بخشی از سهام باشگاه پرسپولیس بود. در گذشته، او تلاش کرد تا بخشی از سهام این باشگاه را بخرد.
ماجرای میلیاردی برنج:
محمد پروین، پسر علی پروین، با یک پرونده مالی جدی در دادگاه روبرو شد. موضوع این پرونده، خرید برنجی به ارزش ۲۰ میلیارد تومان بود که کیفیت بسیار پایینی داشت، کثیف و نامرغوب بود و علی پروین نیز در این ماجرا درگیر شد. این اتفاق باعث شد بدهی بسیار بزرگی معادل ۲۵ میلیارد دلار برای او ایجاد شود. با این حال، به نظر میرسد که این پرونده در نهایت حل و فصل شده است.
علاوه بر این، علی پروین چندین بار به دلیل عدم وصول چکهایی که صادر کرده بود، توسط پلیس تعقیب و دستگیر شد. پس از آن که مبلغ مربوطه را پرداخت کرد، آزاد شد.
حاشیه
حمایت از ابراهیم رئیسی:
در سال ۱۴۰۰، هنگامی که ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شد، علی پروین — که از چهرههای قدیمی پرسپولیس و فوتبال ایران است — از او به عنوان نامزد مناسب پشتیبانی کرد.
او در یک ویدئوی تبلیغاتی گفت که عاشق ایران است و به همین دلیل در این کشور مانده است؛ در غیر این صورت ممکن بود مانند برخی، ایران را ترک کند.
این اولین بار نبود که علی پروین در یک انتخابات موضع میگرفت. او حتی در برابر برخی رویدادهای تحریفی در خارج از کشور نیز واکنش نشان داده بود و برای مدتی از فوتبال فاصله گرفت، اما خیلی زود متوجه اشتباه خود شد و با ابراز پشیمانی، دوباره به فوتبال بازگشت.
همچنین او در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۴۰۲، با انتشار کلیپی دیگر از مردم خواست تا با حضور قاطع خود در انتخابات شرکت کنند.
حمایت از احمدی نژاد تا قالیباف:
در دوره انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۴، علی پروین از حامیان علیاکبر رفسنجانی بود. او حتی گفته بود اگر هاشمی رئیسجمهور نشود، او هم از دنیای ورزش خداحافظی خواهد کرد. اما در سال ۱۳۸۸، او از محمود احمدینژاد حمایت کرد و دلیل این تغییر موضع را مردمی بودن وی عنوان نمود. در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۹۲، او این بار به جمع پشتیبانان محمد قالیباف پیوست. با این حال، در نهایت حسن روحانی توانست بیشتر آرا را کسب کند و به عنوان رئیسجمهور انتخاب شود.
