بیوگرافی رایان گاسلینگ
رایان گاسلینگ بازیگر کانادایی است که در ۱۲ نوامبر ۱۹۸۰ متولد شد. او زمانی که تنها ۱۸ سال داشت، با حضور در برنامه «کلاب میکی ماوس» از شبکه دیزنی در سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ به شهرت رسید و در آن در نقش یک بازیگر نوجوان ظاهر شد. پس از این برنامه، او در چند فیلم دیگر نیز بازی کرد و اولین بار در سال ۲۰۰۱ در فیلم «معتقد» در نقش یک نئونازی یهودی به عنوان شخصیت اصلی فیلم ایفای نقش کرد. بعدها با بازی در فیلم عاشقانهی «دفترچه خاطرات» در سال ۲۰۰۴، محبوبیت بیشتری پیدا کرد.
منوی دسترسی سریع
خلاصهای از زندگی
داستان زندگی
پیوند زناشویی
عالم هنر و فعالیتها
فهرست آثار سینمایی
جایزهها و موفقیتها
نکات جالب توجه
حواشی و بحثها
گفتوگوها

خلاصه زندگینامه
نام اصلی: رایان توماس گاسلینگ
تاریخ تولد: ۱۲ نوامبر ۱۹۸۰
محل تولد: شهر لندن در استان انتاریو، کانادا
حرفه: بازیگری
سالهای فعالیت در سینما: از سال ۱۹۹۳ تا امروز
همسر: اوا مندز (از سال ۲۰۱۱ تاکنون)
تعداد فرزندان: دو نفر
برخی از افتخارات: برنده جایزه امتیوی برای بهترین صحنه عاشقانه، برنده جایزه برگزیده نوجوانان برای محبوبترین فیلم در بخش بوسه
قد: ۱٫۸۴ متر
نامزد دریافت: جایزه امتیوی برای بهترین صحنه عاشقانه، جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد
زندگینامه
ابتدای زندگی و خانواده:
رایان گاسلینگ در شهر لندن واقع در استان انتاریو به دنیا آمد. پدرش، توماس ری گاسلینگ، نماینده فروش یک کارخانه کاغذ بود و اغلب برای کار به سفر میرفت. مادرش، دنا، به عنوان منشی کار میکرد. پدر و مادر او تبار فرانسوی-کانادایی، انگلیسی، اسکاتلندی و ایرلندی داشتند. خانوادهی آنها پیرو آیین مسیحی مورمون بودند. رایان خود گفته که عقاید مذهبی در تمام جنبههای زندگی آنها حضور پررنگی داشت. به خاطر شغل پدر، خانواده مجبور بود دائماً از جایی به جای دیگر نقل مکان کند و به همین دلیل هیچگاه نتوانستند برای مدت طولانی در یک شهر ساکن شوند.
وقتی رایان سیزده ساله بود، پدر و مادرش از هم جدا شدند. پس از آن، او و خواهرش مندی نزد مادربزرگشان زندگی کردند و بقیهٔ دوران کودکی را در کنار او گذراندند. رایان از خاطرات کودکی خود به شدت ناراضی است. او در دوران دبستان معمولاً مورد آزار و اذیت همسنوسالانش قرار میگرفت و تا پانزده سالگی هیچ دوست صمیمی نداشت.
علاقهٔ رایان به بازیگری پس از تماشای فیلم “دیک تریسی” در او شکل گرفت. یک بار، وقتی کلاس اول بود، پس از دیدن یک فیلم خشن، تحت تأثیر قرار گرفت و یک چاقوی آغشته به خون با خود به مدرسه برد. او در مدرسه چاقو را به سمت دیگر دانشآموزان پرتاب کرد. پس از این اتفاق، مدیران مدرسه او را به صورت موقت از تحصیل محروم کردند و برای یک سال، مادرش در خانه به او درس میداد.
در هفدهسالگی، رایان برای دنبال کردن رویای بازیگری، مدرسه را رها کرد و هیچگاه مدرک تحصیلی خود را به پایان نرساند.
ناهنجاری روح و روانی:
رایان گاسلینگ در کودکی بسیار تنها بود و به خاطر تماشای فیلمهای نامناسب سنش مانند «رامبو اول»، رفتارهای خطرناکی از خود نشان میداد. یک بار چندین چاقو با خود به مدرسه برد و به سمت همکلاسیهایش پرتاب کرد. این کار باعث شد مشکلات زیادی برایش به وجود بیاید و حتی برای مدتی از مدرسه اخراج شود.
او در آن دوران فشارهای روحی زیادی تحمل میکرد و به اختلال بیشفعالی نیز مبتلا شد. به دلیل تعطیلی تحصیل، خواندن و نوشتن را هم به خوبی بلد نبود. پزشکان هم نتوانستند به درستی به او کمک کنند و این شرایط، زندگی را برای رایان و خانوادهاش بسیار سخت کرده بود.
وقتی هیچ بهبودی در وضعش دیده نشد، مادرش شغلش را رها کرد و یک سال تمام وقت خود را صرف درمان و آموزش پسرش کرد. کمکم تلاش و عشق مادرش نتیجه داد و حال رایان بهتر شد. حتی توانست همراه خواهرش در یک نمایش زنده روی صحنه برود.
حمایتهای مادر و خواهر و اجراهای زنده، اعتمادبهنفس از دسترفتهاش را بازگرداند. رایان در نوجوانی علاقه زیادی به تقلید صدا و سبک بازی مارلون براندو داشت. همین عشق به بازیگری باعث شد در هفده سالگی مدرسه را رها کند و تمام تمرکزش را روی هنر بازیگری بگذارد.
در سال ۱۹۹۳، او اولین قرارداد حرفهای خود را با شرکت دیزنی برای حضور در برنامه «کلاب میکی ماوس» امضا کرد.
در سال ۲۰۰۶، رایان برای بازی در نقش یک معلم معتاد در فیلم «نیمهنیلوفر» نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد شد. سال بعد در فیلم «لارس و دختر واقعی» در نقش یک فرد منزوی و ناتوان در ارتباطات اجتماعی ظاهر شد.
پس از وقفهای کوتاه، در سال ۲۰۱۰ در فیلم عاشقانه و غمگین «ولنتاین غمگین» بازی کرد. در سال ۲۰۱۱، در سه فیلم مختلف نقش اصلی داشت: یک کمدی عاشقانه دیوانهوار به نام «عشق، احمقانه»، یک درام سیاسی به نام «نیمه ماه مارس» و یک درام اکشن به نام «رانندگی». هر سه این فیلمها هم نظر منتقدان را جلب کردند و هم در گیشه موفق بودند.
او در سال ۲۰۱۵ در کمدی «رکود بزرگ» و در سال ۲۰۱۶ در موزیکال عاشقانه «لالا لند» بازی کرد. بازی در «لالا لند» برایش جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد را به ارمغان آورد و دوباره نامزد اسکار شد. نقشآفرینیهایش در فیلم علمی-تخیلی «بلید رانر ۲۰۴۹» در سال ۲۰۱۷ و فیلم زندگینامهای «نخستین انسان» در سال ۲۰۱۸ نیز با تحسین منتقدان روبرو شد.
در سال ۲۰۲۳، با بازی در فیلم «باربی» در یکی از پرفروشترین فیلمهای کارنامهاش حاضر شد که برایش نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را به همراه آورد. در سال ۲۰۲۴ نیز فیلم «فال گوی» با بازی او اکران شد که با استقبال خوب منتقدان و امتیاز ۷.۳ در IMDB همراه بود، اما در گیشه چندان موفق نبود.
رایان گاسلینگ علاوه بر بازیگری، در زمینه موسیقی نیز فعال است. او در سال ۲۰۰۷ گروه «دد منز بونز» را تأسیس کرد. این بازیگر از سال ۲۰۱۱ با بازیگری به نام اِوا مندس رابطه عاشقانه دارد که حاصل این ازدواج، دو فرزند است.
شبکه های اجتماعی
ایکس (توئیتر سابق):
RyanGosling
ازدواج
روابط عاشقانه:
رایان گاسلینگ در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ با ساندرا بولاک، همبازی خود در فیلم “قتل با اعداد”، قرارهای عاشقانه میگذاشت. پس از آن، از اواسط سال ۲۰۰۵، او با ریچل مکآدامز، که در فیلم “دفترچه خاطرات” با او همبازی بود، وارد یک رابطه عاطفی شد. اما این رابطه در سال ۲۰۰۸ به پایان رسید.
این بازیگر در سال ۲۰۱۱ یک رابطه عاشقانه را با آوا مندز شروع کرد که این رابطه تاکنون ادامه داشته و حاصل آن تولد دو دختر است. اولین دختر آنها اسمرالدا آماده گاسلینگ نام دارد که در سال ۲۰۱۴ به دنیا آمد و دو سال بعد، دومین فرزند آنها به نام آمادا لی گاسلینگ در سال ۲۰۱۶ متولد شد.
زندگی هنری

شروع فعالیت بازیگری:
رایان گاسلینگ از همان سالهای بچگی به هنر علاقه داشت و حتی در مسابقههای استعدادیابی محل خودش شرکت میکرد. وقتی ۱۳ ساله بود، با حضور در برنامه محبوب کلاب میکی ماوس، اولین گامهای جدی خود را برای بازیگر شدن برداشت. این برنامه برای او بسیار ارزشمند بود، چون باعث شد به تواناییهای خود در بازیگری پی ببرد. همکاری رایان گاسلینگ به عنوان یکی از بچهستارههای کانال دیزنی در برنامه میکی ماوس از سال ۱۹۹۳ شروع شد و تا سال ۱۹۹۵ ادامه داشت.
هرچند رایان گاسلینگ تلاشهای زیادی برای پیشرفت در بازیگری انجام میداد، اما بیشتر اوقات سازندگان فیلمها او را به عنوان گزینه دوم در نظر میگرفتند. به همین دلیل، فرصت مناسبی برای نشان دادن استعدادش پیدا نمیکرد. با این حال، ناامید نشد و با پشتکار و انرژی به کار خود در برنامه کلاب میکی ماوس ادامه داد. در این برنامه، جاستین تیمبرلیک هم حضور داشت. از آنجا که مادر رایان به خاطر شغلش مجبور بود زیاد سفر کند، مادر جاستین تیمبرلیک مسئولیت مراقبت از رایان را در طول برنامه بر عهده گرفت. همچنین رایان در دیگر برنامههای خانوادگی مانند برنامه «آیا شما از تاریکی میترسید؟» در سال ۱۹۹۵ نیز شرکت کرد.
طی سال های ۱۹۹۵ الی ۲۰۰۰:
پس از پایان مجموعه کلاب میکی ماوس در سال ۱۹۹۵، رایان گاسلینگ به کانادا نزد مادرش بازگشت. او تا ۱۸ سالگی در برنامههای مختلفی مانند “آیا از تاریکی میترسی؟”، “گوزبامپس” و “بریکر های” بازی کرد. پس از آن، از او دعوت شد تا در مجموعه “هرکول جوان” نقش هرکول را بازی کند. برای فیلمبرداری این مجموعه، او مجبور شد به نیوزلند نقل مکان کند.
اگرچه در ابتدا حضور در این پروژه برایش جذاب بود، به مرور احساس کرد در فضای محدودی گیر افتاده است. این احساس به قدری قوی شد که در نهایت تقاضا کرد از پروژه خارج شود. پس از این تجربه، او تصمیم گرفت دیگر در سریالهای تلویزیونی بازی نکند و تمام تمرکز خود را بر روی فیلمهای سینمایی بگذارد.
خروج رایان گاسلینگ از دنیای تلویزیون آسان نبود. نه تنها حامی مالی خود را از دست داد، بلکه با شایعات و مشکلات زیادی نیز روبرو شد. اما او از کودکی یاد گرفته بود که در برابر مشکلات زندگی تسلیم نشود. این بار نیز در برابر این چالشها ناامید نشد و با پشتکار فراوان بر روی بازی در فیلمهای سینمایی تمرکز کرد.
اولین نقش جدی و حرفهای او در سینما، بازی در فیلم “قهرمانان به یاد ماندنی” بود که در سال ۲۰۰۰ میلادی ساخته شد. رایان گاسلینگ در این فیلم در کنار بازیگران مشهوری مانند دنزل واشنگتن و وود هریس ایفای نقش کرد.
طی سالهای ۲۰۰۱ الی ۲۰۱۱:
بعد از تمام شدن همکاریاش در برنامه کلاب میکی ماوس، رایان گاسلینگ در چند فیلم و سریال دیگر هم بازی کرد. اما نقطه عطف کارش وقتی بود که در فیلم پرهیاهوی «معتقد» نقش یک نئونازی یهودی سرسخت را بر عهده گرفت. این نقش، قدم بزرگی در مسیر بازیگری او محسوب میشد؛ چون بازی در چنین نقش دشواری، تواناییهای بالای او را به خوبی نشان داد و توجه منتقدان سینما را به شدت جلب کرد. فیلم «معتقد» که در سال ۲۰۰۱ ساخته شد، با استقبال خوبی روبهرو شد.
مشکلات و سختیهایی که رایان در نوجوانی پشت سر گذاشته بود، به او کمک کرد تا در این فیلم به کارگردانی بین،表演 درخشانی ارائه دهد و تحسین تماشاگران را برانگیزد. این فیلم به خاطر موضوع جنجالیاش نتوانست در گیشه موفق باشد، اما در همان سال برنده جایزه جشنواره فیلم ساندانس شد. این موفقیت، گام بلند و مؤثری برای پیشرفت رایان گاسلینگ در هالیوود به شمار میرفت.
یک سال بعد، رایان در فیلمی در سبک روانشناسی و وحشت به نام «قاتل با اعداد» بازی کرد. حضور در این فیلم، فرصتی برای همکاری با ساندرا بولاک، بازیگر سرشناس هالیوود، برای او فراهم آورد. رایان در این اثر نیز表演 قابل توجهی از خود نشان داد و مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
این بازیگر تا سال ۲۰۰۴ در فیلمهای مختلفی مانند «The Slaughter Rule» و «The United States of Leland» در نقشهای متنوع و متمایزی ظاهر شد. سپس فرصت ایدهآلی برایش پیش آمد و پیشنهاد بازی در فیلمی به او داده شد که زندگی حرفهای و شخصیاش را دگرگون کرد. این فیلم با تمام کارهای قبلیاش تفاوت داشت و یک چالش بزرگ برای او محسوب میشد؛ چون کوچکترین اشتباهی میتوانست به پایان فعالیت هنری او در هالیوود بینجامد.
رایان گاسلینگ در فیلم درام و عاشقانه «یادداشتبرداری» به کارگردانی نیک کاساوتیس، alongside ریچل مکآدامز بازی کرد. داستان این فیلم از رمانی به همین نام گرفته شده و درباره دختر و پسری به نامهای الی و نوآ است که در یک تابستان با هم آشنا میشوند و عشق عمیقی بینشان شکل میگیرد. با این که بازی رایان و ریچل به عنوان یکی از بهیادماندنیترین زوجهای سینمای عاشقانه شناخته میشود و با تحسین منتقدان و مخاطبان روبهرو شد، اما فضای پشت صحنه کاملاً برعکس بود و این دو بازیگر در طول فیلمبرداری با هم اختلاف نظرهای زیادی داشتند.
با وجود تمام حاشیههای پشت صحنه، فیلم «یادداشتبرداری» که با بودجه ۲۹ میلیون دلاری ساخته شد، حدود ۱۱۵ میلیون دلار فروش کرد و نامزد دریافت جوایز متعددی گردید. این موفقیت، دستاورد بزرگی برای رایان گاسلینگ در ۲۴ سالگی بود و خودش نیز نامزد دریافت چندین جایزه شد، از جمله برنده شدن در جشنواره فیلم جوانان. موفقیت این فیلم به حدی چشمگیر بود که حتی پس از ۱۹ سال، هنوز هم به عنوان یکی از برترین فیلمهای درام و عاشقانه سینما شناخته میشود.
رایان تا سال ۲۰۱۰ به بازی در فیلمهای مختلف ادامه داد و با آثاری مانند «بمان»، «نلسون نیمهفته»، «شکست» و «لارس و دختر واقعی» به چهرهای محبوب و دوستداشتنی تبدیل شد.
در سال ۲۰۱۰، از رایان گاسلینگ برای بازی در یک فیلم درام و عاشقانه به نام «عشق آبی» دعوت به عمل آمد. در این فیلم، او alongside بازیگرانی مانند میشل ویلیامز، جان دومن و مایک ووگل ایفای نقش کرد. ساخت این فیلم به گونهای بود که بازیگران باید به صورت بداهه بازی میکردند و تولید آن بسیار پیچیده و سخت بود. رایان در مصاحبهای گفت که حضور در این فیلم مانند این بود که در حال ساختن فیلم شخصی خودت هستی.
در حالی که این بازیگر محبوب هالیوود به بازی در فیلمهای درام و عاشقانه مانند «همه چیز خوب» و «دیوانه، احمق، عشق» ادامه میداد، جایگاه ثابت و محکمی در سینمای هالیوود پیدا کرد.
در سال ۲۰۱۱، او در فیلم اکشن و هیجانانگیز «درایو» بازی کرد که فیلمنامه آن را حسین امینی نوشته بود. رایان در این فیلم در نقش یک بدلکار سابق هالیوود ظاهر شد که حالا به عنوان رانندهای تحت تعقیب پلیس، با خلافکاران همکاری میکند. بازی جذاب و ماهرانه او چنان تأثیرگذار بود که راجر ایبرت، منتقد نامدار سینما، او را با استیو مککوئین مقایسه و از قدرت بازیگریاش تمجید کرد.
یک سال بعد، رایان گاسلینگ در فیلم درام و جنایی «مکان آن سوی کاجها» alongside بردلی کوپر، اوا مندز و ماهرشالا علی بازی کرد. در همین زمان، او با اوا مندز آشنا شد و این آشنایی، زندگی عاطفیاش را متحول کرد. آن دو با هم رابطه عاشقانه شروع کردند و حاصل این ازدواج، دو دختر به نامهای اسمرالدا و آمادا است. این زوج پس از دوازده سال، هنوز هم زندگی آرام و عاشقانهای در کنار هم دارند.
رایان گاسلینگ در طول فعالیت سینماییاش، alongside بازیگران زن سرشناسی ایفای نقش کرده است؛ از جمله همکاری با اما استون در فیلم «دیوانه، احمق، عشق» در سال ۲۰۱۱ که با استقبال زیادی مواجه شد. آنها برای بار دوم در فیلم گانگستری-درام «دسته تبهکاران» کنار هم بازی کردند. این فیلم با وجود بازیگران شناختهای مانند شان پن و جاش برولین، فقط حدود ۱۰۰ میلیون دلار فروش داشت و نقدهای چندان مثبتی هم دریافت نکرد.
از سال ۲۰۱۶ تاکنون:
در سال ۲۰۱۶، دیمین شزل، نویسندگی و کارگردانی فیلم موزیکال «لالالند» را بر عهده گرفت. او برای ایفای نقشهای اصلی این فیلم، از رایان گاسلینگ و اما استون دعوت به همکاری کرد. این فیلم پس از ساخت و پخش در سینماها، با استقبال بسیار خوبی از سوی مردم روبرو شد. نه تنها از نظر فروش موفق بود—با درآمد حدود ۴۴۷ میلیون دلار در مقابل بودجه ۳۰ میلیون دلاری—بلکه در مراسم معتبری مانند گلدن گلوب و اسکار نیز نامزد دریافت جوایز متعدد شد.
رایان گاسلینگ در این فیلم بازی درخشانی ارائه داد و در همین مراسم نامزد دریافت جایزه شد، اما در نهایت برندهای نداشت. یک سال پس از پایان ساخت این فیلم، گاسلینگ در ادامه فعالیتهای سینمایی خود، در دنبالهای برای فیلم «بلید رانر» با نام «Blade Runner 2049» به کارگردانی دنی ویلنوو ظاهر شد. او در این فیلم، نقش یک افسر سایبربانک را بازی کرد. اگرچه این فیلم با بودجه زیادی (حدود ۱۸۰ میلیون دلار) ساخته شد، اما به دلیل سبک آرام و روایت مخصوص خود، نتوانست نظر همه مخاطبان را جلب کند و تنها ۲۵۹ میلیون دلار فروش داشت.
در سال ۲۰۱۸، رایان گاسلینگ و دیمین شزل بار دیگر در فیلمی زندگینامهای و درام به نام «First Man» کنار هم قرار گرفتند. این همکاری پیش از همهگیری ویروس کرونا در جهان انجام شد. داستان فیلم درباره زندگی نیل آرمسترانگ، اولین انسانی است که روی ماه قدم گذاشت. اگرچه این فیلم مانند «لالالند» سر و صدای زیادی به پا نکرد، اما به موفقیتهای بزرگی دست یافت و در مراسمی مانند گلدن گلوب و اسکار نامزد دریافت چندین جایزه شد.
با گسترش ویروس کرونا در جهان، توجه بسیاری از دستاندرکاران سینما به سرویسهای استریم معطوف شد. در این میان، نتفلیکس با ساخت فیلم پرهزینهای به نام «The Gray Man» در سبک اکشن و با صحنههای پرزدوخورد فعالیت خود را گسترش داد. فیلمنامه این اثر از روی رمانی به همین نام نوشته شده و کارگردانی آن را برادران روسو بر عهده داشتند. بازیگران اصلی این فیلم رایان گاسلینگ، آنا د آرماس و کریس ایوانز بودند و بودجه تولید آن حدود ۲۰۰ میلیون دلار گزارش شد. صحنههای پرهیجان این فیلم مورد توجه بسیاری از بینندگان قرار گرفت و رکورد پربینندهترین فیلم در تاریخ نتفلیکس را شکست. این موفقیت، آغازگر یک فرنچایز اکشن جدید شد.
رایان گاسلینگ، که امروز ۴۵ سال دارد، در طول ۳۰ سال فعالیت هنری خود، شخصیتهای گوناگون و بهیادماندنی زیادی را روی پرده سینما به نمایش گذاشته است. بازیهای درخشان او در برخی از این آثار، باعث شد تا نامزد دریافت جایزه از مهمترین مراسم سینمایی جهان شود.
در سال ۲۰۲۳، این بازیگر همکاری جدیدی را با برادران وارنر آغاز کرد و در فیلمی کمدی-فانتزی با نام «باربی» به کارگردانی گرتا گرویگ، نقشی متفاوت و غیرمعمول را تجربه کرد. این فیلم، رنگ صورتی را به عنوان نماد سینمای سال ۲۰۲۳ معرفی کرد. «باربی» با بازی رایان گاسلینگ و مارگو رابی، به عنوان یک پدیده تازه در هالیوود شناخته شد و در گیشه نیز رقابت سنگینی با فیلمهای بزرگی مانند «مأموریت غیرممکن ۷» و «اوپنهایمر» آغاز کرد. این فیلم نه تنها تحت تأثیر رقبا قرار نگرفت، بلکه با فروش حدود ۱ میلیارد و ۴۰۴ میلیون دلاری، هر دو را پشت سر گذاشت و به پرفروشترین فیلم سال ۲۰۲۳ در جهان تبدیل شد.
رایان گاسلینگ با چهره محبوب و همیشه جدی خود، یکی از ستارههای جذاب و موفق هالیوود شناخته میشود. او علاوه بر بازیگری، در زمینه کارگردانی نیز فعالیت داشته و فیلم «Lost River» را ساخت. همچنین بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۹ به عنوان خواننده در عرصه موسیقی فعالیت کرد و آثاری ارائه داد که مورد توجه علاقهمندان قرار گرفت.
در مجموع:
رایان گاسلینگ برای اولین بار در سال ۲۰۰۱ در فیلم «معتقد» به یک نقش اصلی و مهم رسید. بعد از آن، در فیلمهای دیگری مثل «قتل با اعداد» در سال ۲۰۰۲ و «ایالات متحده لیلاند» در سال ۲۰۰۳ نیز بازی کرد.
در سال ۲۰۰۳، او در فیلم عاشقانهای به نام «دفترچه یادداشت» همراه با ریچل مکآدامز ظاهر شد و خیلی زود معروف شد. این نقشآوری باعث شد تماشاگران او را یکی از جذابترین و محبوبترین بازیگران هالیوود بدانند.
در سال ۲۰۰۶، رایان گاسلینگ برای بازی در نقش یک معلم معتاد در فیلم «نیمه نیلوفر» نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
از دیگر فیلمهای مهم او میتوان به این موارد اشاره کرد:
– فیلم «شکست» در سال ۲۰۰۷، که در کنار آنتونی هاپکینز بازی کرد.
– فیلم «لارس و دختر واقعی» در سال ۲۰۰۷.
– فیلم «ولنتاین غمگین» در سال ۲۰۱۰، با بازی مقابل میشل ویلیامز.
– فیلم «عشق، احمقانه، دیوانهوار» در سال ۲۰۱۱، با همراهی جولیان مور.
– فیلم «نیمه ماه مارس» در سال ۲۰۱۱، در کنار جورج کلونی.
رایان گاسلینگ در سالهای بعد نیز با بازیگران بزرگ دیگری همکاری کرد؛ از جمله با کریستین بل در فیلم «رکود بزرگ» (۲۰۱۵)، راسل کرو در «مردان خوب» (۲۰۱۶) و ناتالی پورتمن در «ترانه به ترانه» (۲۰۱۷).
او برای بازی در فیلم موزیکال «لالا لند» در سال ۲۰۱۶، جایزه گلدن گلوب را برد و دوباره نامزد اسکار شد. اما استون، بازیگر نقش مقابلش، در همان فیلم جایزه اسکار بهترین بازیگر زن را از آن خود کرد.
در سال ۲۰۱۸، رایان گاسلینگ در فیلم «نخستین انسان» نقش نیل آرمسترانگ، فضانورد آمریکایی و اولین انسانی که روی ماه قدم گذاشت، را به تصویر کشید.
فعالیت در موسیقی:
در سال ۲۰۰۷، رایان گاسلینگ یک آهنگ مستقل به نام “Put Me in the Car” منتشر کرد. همچنین در همان سال، او به همراه دوستش زاک شیلدز، گروه موسیقی ایندی راک به نام “Dead Man’s Bones” را تشکیل داد. این گروه با همکاری یک گروه کر کودکان از کنسرواتوری سیلورلیک، اولین آلبوم خود را ضبط کرد. رایان گاسلینگ در این آلبوم علاوه بر خوانندگی، سازهای مختلفی نیز نواخت.
آلبوم “Dead Man’s Bones” در سال ۲۰۰۹ منتشر شد و با استقبال خوبی از سوی منتقدان و کارشناسان موسیقی روبرو شد. این گروه در سالهای ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ به اجرای تورهای کنسرت پرداخت و در چندین جشنواره موسیقی نیز برنامه اجرا کرد.
بهترین فیلم ها از رانندگی تا لالالند:
در این بخش میخواهیم نگاهی دقیقتر به کارنامه هنری رایان گاسلینگ، بازیگر محبوب و نامزد دو جایزه اسکار بیندازیم و بهترین آثارش را معرفی کنیم. رایان گاسلینگ بازیگری را به صورت حرفهای از کودکی و با حضور در برنامه «میکی ماوس» آغاز کرد. این برنامه از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ تولید میشد. پس از آن، او اولین نقش مهم خود را در مجموعه تلویزیونی «Breaker High» در سالهای ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۸ تجربه کرد.
ورود جدی او به دنیای سینما در سال ۲۰۰۰ و با بازی در فیلم «Remember the Titans» اتفاق افتاد. سپس در سال ۲۰۰۴، با ایفای نقش در فیلم «The Notebook»، استعداد و مهارت فوقالعادهاش را به نمایش گذاشت. بخش عمدهای از شهرت او به خاطر بازی در فیلم «Half Nelson» بود که منجر به اولین نامزدی اسکار در کارنامهاش شد.
در سالهای اخیر، گاسلینگ در فیلم «باربی» در نقش «کن» ظاهر شد. از کارهای او در سال ۲۰۲۴ میتوان به فیلم «The Fall Guy» اشاره کرد. علاوه بر این، او در آینده در قسمت دوم فیلم «The Gray Man» نیز همکاری خواهد داشت.
برخی پیشبینی میکنند که این بازیگر در فیلمهای «Project Hail Mary» و «Wolfman» نیز ایفای نقش کند، اما به نظر میرسد ابتدا در نسخه پیشدرآمد فیلم «Ocean’s Eleven» مقابل دوربین خواهد رفت.
فیلم تایتانها را به خاطر داشته باش Remember the Titans:
کارگردان: بوآز یاکین
نویسنده: گرگوری آلن هاوارد
بازیگران: دنزل واشنگتن، ویل پاتون، دونالد فایسون، نیکول آری پارکر، وود هریس، رایان هرست، اتان سوپلی، رایان گاسلینگ و هایدن پانتیر
تاریخ اکران: ۲۹ سپتامبر ۲۰۰۰
میانگین امتیاز فیلم Remember the Titans در IMDB: ۷٫۸
فیلم «تایتانها را به خاطر داشته باش» در سال ۲۰۰۰ توسط بوآز یاکین ساخته شد. فیلمنامه این کار ساختهی گرگوری آلن هاوارد است و بازیگرانی مانند دنزل واشنگتن، ویل پاتون، دونالد فایسون، نیکول آری پارکر، وود هاریس، رایان هرست، اتان سوپلی، رایان گاسلینگ و هایدن پانتیر در آن نقشآفرینی کردهاند.
داستان فیلم درباره اتفاقاتی است که در تابستان سال ۱۹۷۱ در شهر الکساندریا در ایالت ویرجینیا رخ داد. هرمن بون، یک مربی سیاهپوست، قرار بود سرمربی تیم فوتبال یک دبیرستان سیاهپوست شود. اما پس از ادغام این مدرسه با دو دبیرستان سفیدپوست بر اساس دستور دادگاه، او این موقعیت را از دست داد.
پس از چند شکست ورزشی تیم تایتانها، سرمربیگری دوباره به هرمن بون سپرده شد. تمرکز اصلی این فیلم بر روی نابرابری و تبعیض نژادی در آن دوران است و داستانی واقعی را روایت میکند. این اثر یکی از فیلمهای مهم درباره بخشی از تاریخ آمریکا و تلاشهای سیاهپوستان برای به دست آوردن حقوقشان در آن سالها به شمار میرود.
اگرچه این فیلم نقدهای بسیار مثبتی از منتقدان دریافت نکرد، اما بازی درخشان بازیگرانی مانند دنزل واشنگتن مورد تحسین قرار گرفت. همچنین رایان گاسلینگ در جوانی نقش کوچکی در این فیلم داشت که با وجود کوتاه بودن، برای طرفدارانش بسیار ارزشمند و بهیادماندنی است.
فیلم جوخه گانگستر Gangster Squad:
کارگردان: روبن فلیشر
نویسنده: ویل بیل
بازیگران: جاش برولین، رایان گاسلینگ، شان پن، نیک نولت، اما استون، آنتونی مکی، جیوانی ریبیسی، مایکل پنا، رابرت پاتریک و امبر چایلدرز
تاریخ اکران: ۱۱ ژانویه ۲۰۱۳
میانگین امتیاز فیلم Gangster Squad در IMDB: ۶٫۷
فیلم “جوخه گانگستر” به کارگردانی روبن فلیشر، در سال ۲۰۱۳ ساخته شد. فیلمنامه این اثر را ویل بیل نوشته و گروهی از بازیگران سرشناس مانند جاش برولین، رایان گاسلینگ، شان پن، نیک نولت، اما استون، آنتونی مکی، جیوانی ریبیسی، مایکل پنا، رابرت پاتریک و امبر چایلدرز در آن ایفای نقش کردهاند.
داستان فیلم برداشتی آزاد از ماجراهای افسران و کارآگاهان پلیس لسآنجلس است که گروهی به نام “جوخه گانگستر” تشکیل میدهند. هدف آنها محافظت از شهر و مقابله با میکی کوهان و باند تبهکارش در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی است.
نکته جالب توجه این است که پخش فیلم به دلیل حادثه تیراندازی در سینمای آورورا در سال ۲۰۱۲ به تعویق افتاد و در نهایت در آغاز سال ۲۰۱۳ به نمایش درآمد.
اگرچه “جوخه گانگستر” را نمیتوان یکی از آثار برجسته و بسیار مهم رایان گاسلینگ دانست، اما این فیلم همچنان در فهرست کارهای قابل توجه او جای دارد. او در این فیلم بازی درخشان و متفاوتی ارائه داد و در کنار ستارگانی مانند جاش برولین، شان پن و اما استون ظاهر شد. این فیلم، دومین همکاری گاسلینگ با اما استون محسوب میشود.
فیلم بمان Stay:
کارگردان: مارک فورستر
نویسنده: دیوید بنیاف
بازیگران: ایوان مکگرگور، نائومی واتس، رایان گاسلینگ و باب هاسکینز
تاریخ نمایش: ۲۱ اکتبر ۲۰۰۵
میانگین امتیاز فیلم «بمان» در IMDB: ۶.۷
داستان فیلم «بمان» درباره مردی افسرده و ناامید است که در یک کالج هنری، دانشجوی رشته نقاشی است. او قصد دارد مانند نقاشی به نام کریستال لوور، به زندگی خود پایان دهد. در این میان، دکتر سام فاستر، که روانپزشک است، تلاش میکند او را از این کار منصرف کند. همچنین یکی از دوستانش به نام لایلا، که خودش قبلاً سعی در خودکشی داشته، برای کمک به او میآید.
در قسمتی از فیلم، وقتی دکتر فاستر متوجه آثار سوختگی روی دست بیمارش، هنری لتام، میشود، از او میپرسد چه اتفاقی افتاده است. هنری در پاسخ میگوید: دارم خودم را آماده آتش جهنم میکنم.
فیلم «بمان» نگاهی کوتاه به مفهوم واقعی عشق و مرگ دارد و یکی از آثار مهمی است که رایان گاسلینگ در شروع دوران حرفهای خود در آن بازی کرده است. این فیلم به کارگردانی مارک فورستر و نویسندگی دیوید بنیاف در سال ۲۰۰۵ ساخته شد. رایان گاسلینگ در این فیلم همراه با بازیگرانی مانند ایوان مکگرگور، نائومی واتس و باب هاسکینز به ایفای نقش پرداخت.
فیلم فقط خدا میبخشد Only God Forgives:
کارگردان: نیکلاس ویندینگ رفن
نویسنده: نیکلاس ویندینگ رفن
بازیگران: رایان گاسلینگ، کریستین اسکات توماس، تام برک و راتا پونگام
تاریخ اکران: ۳۰ می ۲۰۱۳
میانگین امتیاز فیلم Only God Forgives در IMDB: ۵.۷
فیلم «فقط خدا میبخشد» ساخته نیکلاس ویندینگ رفن است که در سال ۲۰۱۳ تولید شده. در این فیلم بازیگرانی مانند رایان گاسلینگ، کریستین اسکات توماس، تام برک و راتا پونگام ایفای نقش کردهاند.
این اثر دومین همکاری رایان گاسلینگ با نیکلاس ویندینگ رفن به شمار میرود. همکاری اول آنها در فیلم «درایو» بود. اما این بار نتیجه آن طور که انتظار میرفت موفق نبود.
داستان فیلم درباره جولین، یک قاچاقچی مواد مخدر در شهر بانکوک است. وقتی مادرش از او میخواهد تا قاتل برادرش را پیدا کند و انتقام بگیرد، زندگی جولین به کلی زیر و رو میشود و شرایط پیچیدهای برایش پیش میآید.
این فیلم با وجود آن که در جشنواره فیلم کن برای اولین بار به نمایش درآمد و توانست تا حدی توجهها را جلب کند، اما نتوانست رضایت کامل منتقدان و تماشاگران را به دست آورد. در نهایت، این اثر تنها تا حد محدودی موفق شد با مخاطبان ارتباط برقرار کند.
فیلم لارس و دختر واقعی Lars and the Real Girl:
کارگردان: کریگ گیلسپ
نویسنده: نانسی اولیور
بازیگران: رایان گاسلینگ، امیلی مورتیمر، پل اشنایدر، کیلی گارنر، پاتریشا کلارکسون و داگ لنوکس
تاریخ اکران: ۱۲ اکتبر ۲۰۰۷
میانگین امتیاز فیلم Lars and the Real Girl در IMDB: ۷٫۳
فیلم «لارس و دختر واقعی» را کریگ گیلسپ کارگردانی کرده و نانسی اولیور نویسندهٔ آن است. این فیلم در سال ۲۰۰۷ ساخته شده و بازیگرانی مانند رایان گاسلینگ، امیلی مورتیمر، پل اشنایدر، کیلی گارنر، پاتریشا کلارکسون و داگ لنوکس در آن ایفای نقش کردهاند.
داستان فیلم دربارهٔ مرد جوانی به نام لارس است که به یک عروسک در اندازهٔ واقعی انسان، با نام بیانکا، دل میبندد و او را در همه جا به عنوان نامزد و معشوق خود معرفی میکند. این فیلم که در سبک کمدی-درام ساخته شده، زندگی لارس را پس از دوری از دیگران و انزوایش بررسی میکند.
اگرچه این فیلم در فروش سینمایی موفقیت چندانی نداشت، اما نقدهای خوبی از سوی منتقدان دریافت کرد و حتی نامزد دریافت جایزهٔ اسکار برای بهترین فیلمنامهٔ غیراقتباسی شد. رایان گاسلینگ نیز برای بازی در این فیلم، نامزد دریافت جایزهٔ گلدن گلوب در بخش بهترین بازیگر مرد فیلم موزیکال یا کمدی گردید.
فیلم مرد خاکستری The Gray Man:
کارگردان: جو و آنتونی روسو
نویسندگان: جو روسو، کریستوفر مارکوس و استیون مکفیلی
بازیگران: رایان گاسلینگ، کریس ایوانز، آنا د آرماس، جسیکا هنویک، واگنر مورا، بیلی باب تورنتون، رگه-جین پیج، الفری وودارد، دنوش و جولیا باترز
تاریخ نمایش: ۱۵ ژوئیه ۲۰۲۲
امتیاز فیلم The Gray Man در IMDB: ۶.۵
فیلم The Gray Man پرهزینهترین فیلم در تاریخ نتفلیکس است.
داستان این فیلم از مجموعهای ۱۱ جلدی به همین نام گرفته شده که نویسنده آن مارک گرینی است. فیلم درباره فردی به نام کورت جنتری با شناسه “شش” است که در گذشته یکی از مأموران سازمان سیا بوده و به او لقب “مرد خاکستری” دادهاند.
او پس از فرار از زندان و همکاری با یکی از مربیان سابق خود، حالا باید از دست نیروهای سازمانی فرار کند. تعقیب او تحت هدایت یکی از بهترین مأموران سیا به نام لیوید هانسن انجام میشود که سازمان هم به دنبال دستگیری کورت است.
اما هانسن آنقدر مصمم است که هیچ چیز نمیتواند مانع دستگیری کورت شود.
فیلم مرد خاکستری ساخته جو و آنتونی روسو است که در سال ۲۰۲۲ منتشر شد. در این فیلم بازیگران سرشناسی مانند رایان گاسلینگ، کریس ایوانز، آنا د آرماس، جسیکا هنویک، واگنر مورا، بیلی باب تورنتون، رگه-جین پیج، الفری وودارد، دنوش و جولیا باترز ایفای نقش کردهاند.
یکی از دلایل معروف شدن این فیلم، عنوان پرهزینهترین فیلم نتفلیکس است. همچنین داستان فیلم در مقایسه با کتاب اصلی تغییراتی دارد که برخی منتقدان از این تغییرات انتقاد کردهاند و برخی دیگر آن را قابل قبول دانستهاند.
با این که این فیلم نتوانست به طور کامل انتظارات منتقدان و تماشاگران را برآورده کند، اما به عنوان یک فیلم اکشن و سرگرمکننده شناخته میشود که در فروش موفق بوده و تصمیم برای ساخت قسمت دوم آن نیز گرفته شده است.
فیلم شکست Fracture:
کارگردان: گرگوری هابلیت
نویسنده: دنیل پاین و گلن گرس
بازیگران: آنتونی هاپکینز، رایان گاسلینگ، دیوید استراترن، رزمند پایک، امبت دیویتس، بیلی برک، کلیف کرتیس، فیونا شو و باب گانتون
تاریخ اکران: ۲۰ آوریل ۲۰۰۷
میانگین امتیازات فیلم Fracture در IMDB: ۷٫۲
فیلم “شکست” در سال ۲۰۰۷ به کارگردانی گرگوری هابلیت ساخته شد. نویسندگی این فیلم را دنیل پاین و گلن گرس با هم انجام دادند. داستان فیلم درباره یک وکیل جوان است که میخواهد در کار خود پیشرفت کند و موفق شود. اما در جریان رسیدگی به یک پرونده جنایی، ناگهان با یک حریف غیرمنتظره روبرو میشود.
وکیل اصلی داستان، ویلیام بوشارد نام دارد. او باید ثابت کند که تئودور کرافورد مرتکب قتل شده است. برای این کار، او به مدارک و شواهد محکم نیاز دارد تا بتواند در دادگاه جرم او را ثابت کند.
“شکست” یک فیلم جنایی و پرکشش است که در آن رایان گاسلینگ و آنتونی هاپکینز در کنار هم بازی میکنند. همکاری این دو بازیگر و رقابت جذاب بین نقشهایشان، فیلمی پرهیجان و دیدنی خلق کرده است. اجرای فوقالعاده این دو بازیگر مورد تحسین بسیاری از منتقدان و کارشناسان سینما قرار گرفت.
فیلم دفترچه خاطرات The Notebook:
کارگردان: نیک کاساوتیس
نویسنده: جرمی لون
بازیگران: رایان گاسلینگ، ریچل مکآدامز، جیمز گارنر، جنا رولندز، جوآن آلن، جیمز مارسدن و هدر والکوئیست
تاریخ اکران: ۲۰ می ۲۰۰۴
میانگین امتیاز فیلم The Notebook در IMDB: ۷٫۸
فیلم «دفترچه خاطرات» ساخته نیک کاساوتیس است و فیلمنامه آن را جرمی لون نوشته. این فیلم در سال ۲۰۰۴ میلادی ساخته شد و رایان گاسلینگ در کنار بازیگرانی مانند ریچل مکآدامز، جیمز گارنر، جنا رولندز، جوآن آلن، جیمز مارسدن و هدر والکوئیست در آن ایفای نقش کردهاند.
داستان فیلم درباره دختری به نام الی است که برای گذراندن تعطیلات تابستان به همراه خانوادهاش به یک شهر کوچک سفر میکند. در آنجا با پسری به نام نوآ آشنا میشود و این دو به یکدیگر دل میبندند.
اما مادر الی این رابطه را نمیپسندد و با تحت تأثیر قرار دادن پدر، سعی میکند ارتباط بین الی و نوآ را قطع کند. با پایان تابستان و بازگشت الی و خانوادهاش به شهر خود، نوآ برای آنها نامه مینویسد، ولی مادر الی نامهها را پیش خود نگه میدارد و اجازه نمیرسد به دست دخترش برسد. به این ترتیب، کمککم احساسات بین آن دو کمرنگ میشود.
پس از ورود آمریکا به جنگ جهانی دوم، نوآ داوطلبانه به جنگ میرود و الی نیز به عنوان پرستار به کمک سربازان مجروح میشتابد. در این مدت، الی با سربازی زخمی به نام لون هاموند آشنا میشود و به او علاقه پیدا میکند.
از آنجا که لون جوانی ثروتمند است، خانواده الی با ازدواج آن دو موافقت میکنند. تنها چند روز تا مراسم عروسی باقی مانده که الی تصویری از نوآ در روزنامه میبیند.
او به دیدن نوآ میرود و درمییابد که نوآ در تمام این سالها با عشق و وفاداری به او فکر میکرده است.
اگرچه این فیلم از اولین نقشآوریهای جدی رایان گاسلینگ محسوب میشود، اما در عین حال یکی از بهترین اجراهای او در طول سالهای فعالیتش نیز هست و این نقش، یکی از کارهای برجسته و مهم او در آغاز راه بازیگریاش بوده است.
ولنتاین غمگین Blue Valentine:
کارگردان: درک سیانفرانس
نویسنده: درک سیانفرانس، کامی دلاوینج و جوی کورتیس
بازیگران: میشل ویلیامز، رایان گاسلینگ، فیث ولادیکا، جان دومن، مایک فوگل، بن شنکمن، ماریان پلانکت، مارشال جانسون و جن جونز
تاریخ اکران: ۹ دسامبر ۲۰۱۰
میانگین امتیاز فیلم Blue Valentine در IMDB: ۷٫۳
یکی از فیلمهای معروف رایان گاسلینگ، فیلمی به نام «ولنتاین غمگین» است که در سال ۲۰۱۰ ساخته شد. درک سیانفرانس کارگردان این اثر بود و در کنار او، کامی دلاوینج و جوی کورتیس نیز در نوشتن فیلمنامه همکاری داشتند. در این فیلم بازیگران سرشناسی مانند میشل ویلیامز، فیث ولادیکا، جان دومن، مایک فوگل، بن شنکمن، ماریان پلانکت، مارشال جانسون و جن جونز نیز ایفای نقش کردهاند.
داستان فیلم درباره زندگی یک زوج به نامهای سیندی و دین است. روایت فیلم هم به روزهای پیش از ازدواج آنها و هم به زندگی مشترکشان پس از ازدواج میپردازد. دین، که تحصیلات دبیرستانی خود را نیمهکاره رها کرده، در یک شرکت حملونقل در نیویورک مشغول به کار میشود.
از سوی دیگر، سیندی که دانشجوی پزشکی است، در خانهای پر از اندوه و در کنار خانوادهای افسرده زندگی میکند. در این میان، تنها مایه آرامش او، مادربزرگش است. سیندی و دین کاملاً تصادفی با هم آشنا میشوند و این آشنایی در مدت کوتاهی به یک رابطه عاشقانه تبدیل میشود. اما در همین حین، سیندی متوجه میشود که از رابطه قبلی خود با دوستپسر سابقش باردار است. به همین دلیل، او و دین با عجله و بدون برنامهریزی قبلی ازدواج میکنند.
فیلم «ولنتاین غمگین» یکی از نقشآفرینیهای بهیادماندنی و تحسینشده رایان گاسلینگ است. این فیلم با نگاهی واقعبینانه، بالا و پایینهای زندگی مشترک یک زوج را نشان میدهد. منتقدان سینما نیز بازی درخشان رایان گاسلینگ و میشل ویلیامز در این فیلم را بسیار ستودهاند.
فیلم معتقد The Believer:
کارگردان: هنری بین
نویسنده: هنری بین
بازیگران: رایان گاسلینگ، بیلی زین، تریسا راسل، سامر فینیکس، رونالد گوتمن، گلن فیتزجرالد، گرت دیلاهانت، جاشوا هارتو، الیزابت ریسر، توا فلدشو
تاریخ نمایش: ۱۷ می ۲۰۰۲
امتیاز فیلم The Believer در IMDB: ۷٫۱
فیلم “معتقد” یکی از آثار رایان گاسلینگ است که در سال ۲۰۰۲ توسط هنری بین کارگردانی و نوشته شد. در این فیلم، رایان گاسلینگ همراه با بازیگرانی مانند بیلی زین، تریسا راسل، سامر فینیکس، رونالد گوتمن، گلن فیتزجرالد، گرت دیلاهانت، جاشوا هارتو، الیزابت ریسر و توا فلدشو به ایفای نقش پرداخته است.
داستان فیلم دربارهٔ پسری ۲۲ ساله به نام دنی بالینت است که از اعضای گروه نئونازی در نیویورک محسوب میشود. او که خود فردی باهوش و آشفته از یک خانواده یهودی است، بهطور مخفیانه در میان این گروه فعالیت میکند و خیلی زود به مقام رهبری آنها میرسد.
اگرچه باورها و نگرشهای او با تناقضات زیادی روبهروست، اما ناچار است هویت واقعی خود را پنهان کند. او به راهش ادامه میدهد و زندگی روزمرهاش را با انجام خشونتهای ضدیهودی سپری میکند.
این فیلم یکی از کارهای مهم و اولیه در فیلمنامه هنری رایان گاسلینگ به شمار میرود که با بقیه آثار او تفاوت چشمگیری دارد. بازی درخشان او در این فیلم، باعث شد مورد تحسین منتقدان و سینماگران قرار بگیرد و راه را برای حضور در پروژههای بزرگتر هموار کند.
فیلم رکود بزرگ The Big Short:
کارگردان: آدام مککی
نویسنده: آدام مککی و چارلز رندولف
بازیگران: کریستین بیل، استیو کارل، رایان گاسلینگ، برد پیت، کارن گیلان و مریسا تومی
تاریخ اکران: ۱۱ دسامبر ۲۰۱۵
میانگین امتیاز فیلم The Big Short در IMDB: ۷٫۸
فیلم “رکود بزرگ” به بحران مالی گستردهای در آمریکا بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸ میپردازد و این رویداد را با نگاهی طنزآلود روایت میکند. این فیلم داستان گروهی از سرمایهگذاران را نشان میدهد که به روش “شورت” اقدام میکنند؛ یعنی زمانی که قیمت سهام و اوراق قرضه در حال افزایش است، آنها در مدت کوتاهی سرمایهگذاری مینمایند.
این سرمایهگذاران معمولاً از سوی سرمایهگذاران بلندمدت مورد بیمحلی قرار میگیرند، اما در نهایت فعالیت آنها باعث میشود بازار به اوج خود برسد. در این میان، اقدامات دو گروه از معاملهگران نقش مهمی در رشد ناگهانی و حباب مسکن آمریکا در سال ۲۰۰۰ داشت.
فیلم با نگاهی متفاوت به رفتار معاملهگران و مدیران مالی، نشان میدهد که چگونه ناتوانی وال استریت در بازپرداخت وامها و دریافت سودهای سنگین، اقتصاد آمریکا را به سوی فروپاشی سوق داد.
“رکود بزرگ” با استقبال خوب منتقدان و تماشاگران روبرو شد و بخشهای طنز آن مورد توجه بسیاری قرار گرفت. همچنین رایان گاسلینگ در این فیلم توانایی خود را در ایفای نقشهای طنز به خوبی به نمایش گذاشت.
فیلم مکانی آن سوی کاجها The Place Beyond the Pines:
کارگردان: درک سیانفرنس
نویسنده: درک سیانفرنس، بن کوچیو و داریوس ماردر
بازیگران: رایان گاسلینگ، بردلی کوپر، اوا مندز، ری لیوتا، بن مندلسون، رز بیرن، ماهرشالا علی، بروس گرینوود و هریس یولین
تاریخ اکران: ۷ سپتامبر ۲۰۱۲
میانگین امتیاز فیلم در IMDB: ۷٫۳
فیلم «مکانی آن سوی کاجها» ساخته درک سیانفرنس است و فیلمنامه آن را او به همراه بن کوچیو و داریوس ماردر نوشته است. این فیلم که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد، با بازی درخشان رایان گاسلینگ و هنرمندانی چون بردلی کوپر، اوا مندز، ری لیوتا، بن مندلسون، رز بیرن، ماهرشالا علی، بروس گرینوود و هریس یولین همراه است.
داستان فیلم درباره مردی به نام لوک گراندتون است که یک موتورسوار بسیار ماهر و از بازیگران برنامههای سیرک است. او برای تأمین هزینههای زندگی پسر تازه متولد شدهاش، تصمیم میگیرد به سرقت از بانکها دست بزند.
در جریان یکی از این سرقتها، با پلیسی جدی و مصمم به نام ایوری کراس روبرو میشود و این رویارویی، شروع کننده ماجراهای بعدی فیلم است. این اثر، دومین همکاری رایان گاسلینگ و درک سیانفرنس پس از فیلم «بلو والنواین» محسوب میشود.
نقشآفرینی رایان گاسلینگ در این فیلم با تحسین گسترده منتقدان سینمایی روبرو شد. این فیلم در فهرست بهترینهای بسیاری از سایتها و منابع معتبر سینمایی قرار گرفت و به تدریج نه تنها در میان طرفداران گاسلینگ، بلکه در بین مخاطبان عمومی نیز محبوبیت و توجه زیادی به دست آورد.
فیلم نیمه ماه مارس The Ides of March:
کارگردان: جرج کلونی
نویسندگان: جرج کلونی، گرانت هسلو و بو ویلیمون
بازیگران: رایان گاسلینگ، جرج کلونی، فیلیپ سیمور هافمن، پل جیاماتی، ایوان ریچل وود و مریسا تومه
تاریخ نمایش: ۷ اکتبر ۲۰۱۱
امتیاز فیلم در IMDB: ۷٫۱
فیلم “نیمه ماه مارس” توسط جورج کلونی کارگردانی شده و فیلمنامه آن را جرج کلونی به همراه گرانت هسلو و بو ویلیمون نوشتهاند. این فیلم در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و بازیگرانی چون رایان گاسلینگ، جرج کلونی، فیلیپ سیمور هافمن، پل جیاماتی، ایوان ریچل وود و مریسا تومه در آن به ایفای نقش پرداختند.
این فیلم چهارمین کارگردانی جورج کلونی محسوب میشود که خودش نیز در کنار رایان گاسلینگ و فیلیپ سیمور هافمن در آن بازی کرده است. داستان فیلم از نمایشنامهای به نام “فاراگوت نورث” الهام گرفته و درباره “مایک موریس”، نامزد حزب دموکرات برای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است که به همراه مدیر کمپینش، “پل زارا”، برای جلب حمایت اعضای حزب وارد رقابتی سخت میشود.
در همین حال، “استفن مییرز”، از کارمندان ارشد کمپین موریس، به صورت پنهانی با مدیر کمپین نامزد رقیب دیدار و گفتگو میکند. این فیلم، نماهای مختلفی از پشت صحنه رقابتهای انتخاباتی را نشان میدهد و نگاه ویژهای به اتفاقات پشت پرده این رقابتها دارد.
“نیمه ماه مارس” به عنوان یک فیلم درام سیاسی مورد تحسین بسیاری از منتقدان قرار گرفت و بازخوردهای مثبتی دریافت کرد. همچنین با استقبال گسترده مخاطبان و دوستداران سینما روبرو شد. به دنبال تحسین عملکرد رایان گاسلین توسط منتقدان سینما، او برای دریافت جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد در بخش فیلمهای درام نامزد شد.
فیلم دیوانهوار، احمقانه، عشق Crazy, Stupid, Love:
کارگردانان: گلن فیکارا و جان ریکوآ
نویسنده: دن فوگلمن
بازیگران: استیو کارل، رایان گاسلینگ، جولیان مور، اما استون، مریسا تومی، آنالی تیپتن، جونا بوبو و کوین بیکن
تاریخ نمایش: ۲۹ ژوئیه ۲۰۱۱
امتیاز فیلم «دیوانه، احمقانه، عشق» در IMDB: ۷٫۴
رایان گاسلینگ توانایی زیادی در بازی در نقشهای کمدی دارد.
این فیلم داستان مردی به نام کال را روایت میکند که پس از ۲۵ سال زندگی مشترک، متوجه میشود ازدواجش در حال فروپاشی است. همسرش امیلی به او خیانت کرده و قصد دارد به خاطر رابطه با مرد دیگری، از کال جدا شود.
این اتفاق ضربه بزرگی به کال وارد میکند، اما پس از ملاقات با مردی جوان و جذاب به نام جیکوب، سبک زندگی تازهای را آغاز میکند. این فیلم از بهترین کمدیهای بیست سال گذشته محسوب میشود.
فیلم «دیوانه، احمقانه، عشق» به کارگردانی گلن فیکارا و جان ریکوآ در سال ۲۰۱۱ ساخته شد و فیلمنامه آن را دن فوگلمن نوشته است. از بازیگران اصلی آن میتوان به استیو کارل، رایان گاسلینگ، جولیان مور، اما استون، مریسا تومی، آنالی تیپتن، جونا بوبو و کوین بیکن اشاره کرد.
رایان گاسلینگ در طول دوران حرفهای خود نشان داده که در ایفای نقشهای کمدی بسیار تواناست. این فیلم که اولین همکاری او با اما استون بود، گواه روشنی بر این موضوع است. بازی جذاب و طنازانه او در این اثر، یکی از بهترین اجراهایش به شمار میرود.
فیلم مردان خوب The Nice Guys:
کارگردان: شین بلک
نویسنده: جوئل سیلور
بازیگران: راسل کرو، رایان گاسلینگ، مت بومر، انگوری رایس، مارگارت کوالی، کیث دیوید و کیم بسینگر
تاریخ اکران: ۲۰ می ۲۰۱۶
میانگین امتیاز فیلم The Nice Guys در IMDB: ۷٫۳
یکی از آثار شناختهشده رایان گاسلینگ، فیلم «مردان خوب» است که در سال ۲۰۱۶ به کارگردانی شین بلک و نویسندگی جوئل سیلور ساخته شد. در این فیلم، گاسلینگ در کنار بازیگران مطرحی مانند راسل کرو، مت بومر، انگوری رایس، مارگارت کوالی، کیث دیوید و کیم بسینگر به ایفای نقش پرداخته است.
داستان فیلم در سال ۱۹۷۷ و در شهر لسآنجلس رخ میدهد. مرکز داستان، یک کارآگاه خصوصی به نام هالند مارچ است که آدم بیدست و پایی محسوب میشود. پس از مرگ همسرش، تنها چیزهای باارزش در زندگی او، دختر ۱۲ سالهاش هایلی و مبارزه با مشکل اعتیاد به الکل است.
مارچ پروندهای را میپذیرد که باید در آن یک بازیگر زن را پیدا کند؛ کسی که اخیراً در یک سانحه رانندگی کشته شده است. در جریان جستجو برای یافتن این بازیگر، او به سرنخ دختر گمشدهای به نام آملیا میرسد که به نظر میرسد با این پرونده در ارتباط است.
اما در واقعیت، آملیا گم نشده، بلکه خود را پنهان کرده و نمیخواهد کسی او را پیدا کند. او حتی یک محافظ به نام جکسون هیلی استخدام کرده تا از او مراقبت کند. هیلی نزد مارچ میرود و به او هشدار میدهد که دست از جستجو بردارد.
با این حال، خیلی زود مارچ و هیلی متوجه میشوند که ماجرا بسیار پیچیدهتر از چیزی است که در ابتدا فکر میکردند. بنابراین تصمیم میگیرند با هم همکاری کنند و رازهای این پرونده را فاش سازند.
فیلم «مردان خوب» به عنوان یکی از بهترین فیلمهای کمدی دهه گذشته شناخته شده است. در این فیلم، بازی درخشان رایان گاسلینگ و رابطه جذاب او با راسل کرو به خوبی دیده میشود. اگرچه این فیلم در گیشه موفقیت بزرگی به دست نیاورد، اما بدون شک یکی از برترین آثار در کارنامه این بازیگر محسوب میشود.
فیلم نیمه نیلوفر Half Nelson:
کارگردان: رایان فلک
نویسنده: آنا بودن و رایان فلک
بازیگران: رایان گاسلینگ، شارکا اپس و آنتونی مک
تاریخ اکران: ۱۱ آگوست ۲۰۰۶
میانگین امتیاز فیلم Half Nelson در IMDB: ۷٫۱
رایان گاسلینگ برای بازی در فیلم «نیمه نیلوفر» برای اولین بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
داستان این فیلم درباره یک معلم جوان به نام دن است که در یک دبیرستان در مرکز شهر بروکلین تاریخ تدریس میکند.
او به مواد مخدر اعتیاد دارد و به همین دلیل، آرزوها و هدفهای بزرگی که داشته، کمکمکن از بین رفته و فراموش شدهاند.
با این حال، در کلاس درس که خودش هم در حال افت کردن است، انرژی تازهای پیدا میکند و سعی میکند دانشآموزانش را تشویق کند تا در مورد مسائل اجتماعی و حتی جنگهای داخلی با علاقه بحث و گفتوگو کنند.
فیلم «نیمه نیلوفر» به کارگردانی رایان فلک در سال ۲۰۰۶ ساخته شد.
فیلمنامه آن را آنا بودن و رایان فلک نوشتهاند و بازیگرانی مثل رایان گاسلینگ، شارکا اپس و آنتونی مک در آن نقش آفرینی کردهاند.
این فیلم توانست نظر منتقدان سینما و تماشاگران را به خود جلب کند.
همچنین این اثر یکی از کارهای مهم در زندگی هنری رایان گاسلینگ محسوب میشود، چون او برای اولین بار به خاطر بازی در این فیلم، نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.
اگرچه در نهایت این جایزه را نبرد، اما گاسلینگ با بازی در «نیمه نیلوفر» توانست محبوبیت و شهرتش را افزایش دهد و خیلی زود به یکی از بازیگرانی تبدیل شود که همه منتظر آثار جدیدش هستند.
فیلم بلید رانر ۲۰۴۹ Blade Runner 2049:
کارگردان: دنی ویلنوو
نویسندگان: همپتن فنچر و مایکل گرین
بازیگران: رایان گاسلینگ، هریسون فورد، آنا د آرماس، سیلفیا هوکس، رابین رایت، مککنزی دیویس، کارلا یوری، لنی جیمز، دیو باتیستا و جرد لتو
تاریخ نمایش: ۶ اکتبر ۲۰۱۷
امتیاز فیلم در IMDB: ۸
بلید رانر ۲۰۴۹ فیلمی است به کارگردانی دنی ویلنوو که در سال ۲۰۱۷ ساخته شد. فیلمنامه این اثر را همپتن فنچر و مایکل گرین با هم نوشتهاند. از جمله بازیگران این فیلم میتوان به رایان گاسلینگ، هریسون فورد، آنا د آرماس و چندین بازیگر دیگر اشاره کرد.
داستان فیلم در سال ۲۰۴۹ و در شهر لسآنجلس اتفاق میافتد. شخصیت اصلی داستان یک اندروید به نام «کی» است که برای پلیس لسآنجلس کار میکند و شغلش نابودی اندرویدهای قدیمی است.
در جریان مأموریت، او به طور اتفاقی جعبهای پر از استخوان در کنار یک درخت خشکیده پیدا میکند. آزمایشها نشان میدهد این استخوانها به زنی به نام راشل تعلق دارد که حدود سی سال پیش، در سال ۲۰۱۹، باردار شده و فرزندش را به دنیا آورده، اما خودش در هنگام زایمان از دنیا رفته است.
این فیلم دنبالهای بر بلید رانر اولیه است که آن را ریدلی اسکات کارگردانی کرده بود. بلید رانر ۲۰۴۹ با تحسین گسترده منتقدان روبهرو شد، اما با وجود این، در گیشه موفق نبود و از نظر مالی به نتیجه مطلوبی نرسید.
با این حال، این اثر پس از قسمت اولش با استقبال زیادی از طرف مخاطبان روبرو شد و یکی از نقاط قوت آن، بازی درخشان رایان گاسلینگ در نقش کی بود.
فیلم نخستین انسان First Man:
کارگردان: دیمین شزل
نویسندگان: جاش سینگر و نیکول پرلمن
بازیگران: رایان گاسلینگ، کلر فوی، کوری استول، کایل چندلر، جان برنتال و جیسون کلارک
تاریخ نمایش: ۱۲ اکتبر ۲۰۱۸
امتیاز فیلم First Man در IMDB: ۷٫۳
داستان فیلم «نخستین انسان» در سال ۱۹۶۹ اتفاق میافتد و ماجرای مأموریت آپولو ۱۱ را با تمرکز بر زندگی نیل آرمسترانگ روایت میکند. این رویدادها در دوران جنگ سرد و در جریان رقابت فضایی بین آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی رخ داده است. در این میان، نیل آرمسترانگ مأموریت تاریخی پیدا میکند: او باید نخستین انسانی باشد که پا بر سطح ماه میگذارد و پیروزی آمریکا در این رقابت بزرگ را ممکن میسازد. فیلم با جزئیات دقیق، دشواریها و مراحل مختلف این سفر پرمخاطره را تا زمان تحقق این رویا به تصویر میکشد.
فیلم «نخستین انسان» که در سال ۲۰۱۸ توسط دیمین شزل ساخته شد، فیلمنامهاش را دو نویسنده، جاش سینگر و نیکول پرلمن، نوشتهاند. از جمله بازیگران اصلی آن میتوان به رایان گاسلینگ، کلر فوی، کوری استول، کایل چندلر، جان برنتال و جیسون کلارک اشاره کرد.
این فیلم با استقبال خوب منتقدان روبرو شد و بازی درخشان رایان گاسلینگ و کلر فوی، موسیقی تأثیرگذار، کارگردانی دقیق شزل و صحنههای فرود روی ماه از نقاط قوت آن شناخته شدند.
«نخستین انسان» دومین همکاری رایان گاسلینگ با دیمین شزل پس از فیلم محبوب «لالا لند» بود. هرچند بازی او تحسین گستردهای دریافت کرد، اما در نهایت نامزدی جایزه اسکار را به دست نیاورد.
فیلم رانندگی Drive:
کارگردان: نیکولاس ویندینگ رفن
نویسنده: حسین امینی
بازیگران: رایان گاسلینگ، کری مولیگان، اسکار آیزاک، برایان کرانستون، ران پرلمن و کریستینا هندریکس
تاریخ اکران: ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۱
میانگین امتیاز فیلم Drive در IMDB: ۷٫۸
این فیلم داستان یک راننده بدلکار در فیلمهای هالیوودی را روایت میکند که شبها برای مجرمان رانندگی میکند. اما وقتی در یک پروژه غیرقانونی شرکت میکند و همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود، متوجه میشود که همه به دنبال پیدا کردن او هستند.
رانندگی یکی از فیلمهای محبوب و پرطرفدار رایان گاسلینگ است و بسیاری آن را یکی از بهترین بازیهای او میدانند. این فیلم نقدهای بسیار خوبی از منتقدان دریافت کرد و برای اولین بار در جشنواره فیلم کن به نمایش درآمد.
نیکولاس ویندینگ رفن، کارگردان فیلم، برای کارگردانی این اثر توانست جایزه بهترین کارگردانی را در جشنواره فیلم فجر کسب کند. این فیلم محصول سال ۲۰۱۱ است و فیلمنامه آن را حسین امینی نوشته است.
به جز رایان گاسلینگ، بازیگران دیگری مانند کری مولیگان، اسکار آیزاک، برایان کرانستون، ران پرلمن و کریستینا هندریکس نیز در این فیلم ایفای نقش کردهاند. یکی از دلایل مهم محبوبیت این فیلم، بهویژه در سالهای اخیر، موسیقی متن آن است. داستان فیلم بر اساس کتابی به همین نام نوشته جیمز سالیس ساخته شده است.
فیلم لا لا لند La La Land:
کارگردان: دیمین شزل
نویسنده: دیمین شزل
بازیگران: اما استون، رایان گاسلینگ، جی.کی. سیمونز، جان لجند، رزمری دویت، میگن فی و مایلز اندرسون
تاریخ اکران: ۹ دسامبر ۲۰۱۶
میانگین امتیاز فیلم «لالا لند» در IMDB: ۸
رایان گاسلینگ برای بازی در فیلم «لالا لند» برای دومین بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد.
داستان این فیلم در زمان حال و در شهر لس آنجلس اتفاق میافتد. میا دختر جوانی است که آرزوی بازیگری دارد و در یک کافیشاپ داخل استودیوی برادران وارنر به عنوان پیشخدمت کار میکند. او در فاصلهی بین آزمونهای بازیگری، برای بازیگران هالیوود قهوه سرو میکند.
در همین حین، پسری به نام سباستین را میبینیم که یک پیانیست علاقهمند به موسیقی جاز است. او در کافههای مختلف، آهنگهای غمگین مینوازد. خواهرش هم مدام او را به قرارهای عاشقانه میفرستد تا شاید زندگی مشترکش شکل بگیرد.
یک روز، در یکی از بزرگراههای شلوغ لس آنجلس، میا و سباستین در حال رانندگی با هم تصادف میکنند و بعد از آن با هم بحث میکنند. این اتفاق، شروع یک رابطه عاشقانه و پر از موسیقی بین آنهاست.
فیلم «لالا لند» را دیمن شزل در سال ۲۰۱۶ کارگردانی و نویسندگی کرد. در این فیلم بازیگرانی مانند اما استون، رایان گاسلینگ، جی.کی. سیمونز، جان لجند، رزمری دویت، میگن فی و مایلز اندرسون نقشآفرینی کردهاند.
این فیلم، سومین باری بود که رایان گاسلینگ و اما استون با هم همکاری میکردند. آنها پیش از این در فیلمهای «احمقانه و عاشقانه» و «دسته گانگسترها» نیز با هم بازی کرده بودند. گاسلینگ به خاطر بازی در «لالا لند» برای دومین بار نامزد جایزه اسکار شد. هرچند بازی او بسیار مورد تحسین قرار گرفت، اما نتوانست این جایزه را به دست آورد.
فیلمشناسی
فیلم:
| سال | عنوان | نقش | یادداشت |
|---|---|---|---|
| ۱۹۹۷ | فرانکنشتاین و من | کنی | |
| ۲۰۰۰ | تایتانها را به خاطر بسپارید | آلن بوسلی | |
| ۲۰۰۱ | مومن | دنی بالینت | |
| ۲۰۰۲ | قتل با اعداد | ریچارد هایوود | |
| ۲۰۰۲ | قانون کشتار | روی چاتنی | |
| ۲۰۰۳ | ایالات متحده لیلاند | للند فیتزجرالد | |
| ۲۰۰۴ | دفترچه خاطرات | نوا کالهون | |
| ۲۰۰۵ | بمان | هنری لتهام | |
| ۲۰۰۶ | نیمه نیلوفر | دن دان | |
| ۲۰۰۷ | شکست | ویلی | |
| ۲۰۰۷ | لارس و دختر واقعی | لارس لیندستروم | |
| ۲۰۱۰ | ولنتاین غمگین | دین پریرا | همچنین تهیهکننده اجرایی |
| ۲۰۱۰ | همه چیزهای خوب | دیوید مارک | |
| ۲۰۱۰ | تولد دوباره | راوی | مستند؛ همچنین تولیدکننده |
| ۲۰۱۱ | عشق، احمقانه، دیوانهوار | جیکوب پالمر | |
| ۲۰۱۱ | رانندگی | راننده | |
| ۲۰۱۱ | نیمه ماه مارس | استفان مایرز | |
| ۲۰۱۲ | مکانی آن سوی کاجها | لوک گلانتون | |
| ۲۰۱۳ | جوخه گانگستر | جری | |
| ۲۰۱۳ | فقط خدا میبخشد | جولیان | همچنین تهیهکننده اجرایی |
| ۲۰۱۳ | سایه سفید | تهیهکننده اجرایی | |
| ۲۰۱۴ | رودخانه گمشده | کارگردان، نویسنده و تهیهکننده | |
| ۲۰۱۵ | رکود بزرگ | جارد ونت | |
| ۲۰۱۶ | مردان خوب | هالند مارچ | |
| ۲۰۱۶ | لا لا لند | سپاستین وایلدر | |
| ۲۰۱۷ | ترانه به ترانه | بی وی | |
| ۲۰۱۷ | بلید رانر ۲۰۴۹ | افسر کی | |
| ۲۰۱۸ | نخستین انسان | نیل آرمسترانگ | |
| ۲۰۲۲ | مرد خاکستری | کورت جنتری / سیرا سیکس | |
| ۲۰۲۳ | باربی | کن | |
| ۲۰۲۴ | فال گای | کلت سیورز |
تلویزیون:
| سال | عنوان | نقش | یادداشت |
|---|---|---|---|
| ۱۹۹۳–۱۹۹۵ | کلاب میکیموس | خودش | ۳ قسمت |
| ۱۹۹۵ | آیا از تاریکی هراس دارید؟ | جیمی لاری | یک قسمت |
| ۱۹۹۶ | عامل ناشناخته | آدام | یک قسمت |
| ۱۹۹۶ | کونگ فو: افسانه ادامه دارد | کوین | یک قسمت |
| ۱۹۹۶ | قصههای جزیره | برک مکنولتی | یک قسمت |
| ۱۹۹۶ | غازهای غاز | گرک بانک | یک قسمت |
| ۱۹۹۶ | ماجراهای شرلی هلمز | شان | یک قسمت |
| ۱۹۹۶ | فلش رو به جلو | اسکات استکی | ۲ قسمت |
| ۱۹۹۶ | آماده یا نه | مت کالینسکی | یک قسمت |
| ۱۹۹۷–۱۹۹۸ | موج بزرگ | شان هانلون | ۴۴ قسمت |
| ۱۹۹۸ | هیچ چیز برای یک گاچران خیلی خوب نیست | تامی | فیلم تلویزیونی |
| ۱۹۸۸–۱۹۹۹ | هرکول جوان | هرکول | ۵۰ قسمت |
| ۱۹۹۸ | هرکول: سفرهای افسانهای | زیلوس | یک قسمت |
| ۱۹۹۹ | باور نکردنیها | جاش | خلبان |
| ۲۰۰۵ | من هنوز اینجا هستم: خاطرات واقعی جوانانی که در طول هولوکاست زندگی کردهاند | ایلیا گربر | مستند تلویزیونی |
| ۲۰۱۵–۲۰۱۷ | پخش زنده شنبه شب | خودش (میزبان) | ۲ قسمت |
| ۲۰۱۹ | اشکال مورد علاقه من توسط خولیو تورس | آبی پنگوئن (صدا) | فیلم تلویزیونی |
جوایز و نامزدیها
جوایز اسکار:
| سال | اثر نامزدشده | دسته | نتیجه |
|---|---|---|---|
| ۲۰۰۷ | نیمه نیلوفر | بهترین بازیگر نقش اول مرد | نامزدشده |
| ۲۰۱۷ | لا لا لند | نامزدشده | |
| ۲۰۲۴ | باربی | بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | نامزدشده |
جوایز گلدن گلوب:
| سال | اثر نامزدشده | دسته | نتیجه |
|---|---|---|---|
| ۲۰۰۸ | لارس و دختر واقعی | بهترین بازیگر مرد – فیلم موزیکال یا کمدی | نامزدشده |
| ۲۰۱۱ | ولنتاین غمگین | بهترین بازیگر مرد – فیلم درام | نامزدشده |
| ۲۰۱۲ | نیمه ماه مارس | نامزدشده | |
| دیوانهوار، احمقانه، عشق | بهترین بازیگر مرد – فیلم موزیکال یا کمدی | نامزدشده | |
| ۲۰۱۷ | لا لا لند | برنده | |
| ۲۰۲۴ | باربی | بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | نامزدشده |
جوایز فیلم بفتا:
| سال | اثر نامزدشده | دسته | نتیجه |
|---|---|---|---|
| ۲۰۱۷ | لا لا لند | بهترین بازیگر نقش اول مرد | نامزدشده |
| ۲۰۲۴ | باربی | بهترین بازیگر نقش مکمل مرد | نامزدشده |
جوایز انجمن بازیگران فیلم:
| سال | اثر نامزدشده | دسته | نتیجه |
|---|---|---|---|
| ۲۰۰۷ | نیمه نیلوفر | بازیگر نقش اول مرد برجسته | نامزدشده |
| ۲۰۰۸ | لارس و دختر واقعی | نامزدشده | |
| ۲۰۱۶ | رکود بزرگ | گروه بازیگران برجسته در یک فیلم سینمایی | نامزدشده |
| ۲۰۱۷ | لا لا لند | بازیگر نقش اول مرد برجسته | نامزدشده |
| ۲۰۲۳ | باربی | بازیگر نقش مکمل مرد برجسته | نامزدشده |
دانستنی ها
رایان گاسلینگ صاحب یک سگ به نام جورج است. او به سازمان پتا پیوسته است. این گروه برای توقف کشتار مرغها و گاوها توسط رستوران مکدونالد تلاش میکند. این بازیگر همچنین از یک رژیم غذایی وگن پیروی میکند، یعنی هیچ محصول حیوانی مصرف نمیکند. در بعضی از سایتها و صفحات فضای مجازی، نام او را به اشتباه رایان گسلینگ مینویسند.
حاشیه ها

اخراج رایان گاسلینگ برای یک نقش از فیلم بعد از وزن اضافه کردن:
پشت صحنه فیلمهای هالیوود، اتفاقات و داستانهای جذاب زیادی وجود دارد. یکی از این فیلمها، «استخوانهای دوستداشتنی» نام دارد که بر اساس رمانی به همین نام از آلیس سبالد ساخته شده و در سال ۲۰۰۹ اکران شد. این فیلم با استقبال خوبی از سوی علاقهمندان سینما روبرو شد، اما در پشت صحنه آن ماجراهای عجیبی به دلیل حضور رایان گاسلینگ، بازیگر مشهور، اتفاق افتاد.
نگاه متفاوت رایان گاسلینگ به نقش:
یکی از ویژگیهای معروف رایان گاسلینگ در میان مردم و هوادارانش، اندام ورزیده و فیلمنامه پربار اوست. وقتی به او پیشنهاد شد در فیلم “استخوانهای دوستداشتنی” در نقش پدری غمگین به نام جک سالمون بازی کند، با موقعیت غیرمنتظرهای روبرو شد. او متوجه شد این نقش، برخلاف نقشهای قبلیاش، عمیقاً با موضوع از دست دادن و سوگ درگیر است و از نظر احساسی و جسمی تحت تأثیر قرار میگیرد. بنابراین، برای هماهنگی با این نقش، تصمیم گرفت تغییراتی در بدن خود ایجاد کند. او معتقد بود برای نشان دادن غم و اندوه جک سالمون، باید وزن خود را افزایش دهد. به همین دلیل، از روشی نسبتاً غیرمعمول استفاده کرد: هر زمان که احساس تشنگی میکرد، به جای آب، مقدار زیادی بستنی میخورد. به این ترتیب، گاسلینگ توانست در مدت کوتاهی ۲۷ کیلوگرم وزن اضافه کند.
تضاد با دید کارگردان:
با این حال، احساس مسئولیت و وظیفهشناسی رایان گاسلینگ برای بازی در این نقش، نتایج غیرمنتظرهای به دنبال داشت. به گونهای که با فرا رسیدن زمان شروع فیلمبرداری، افرادی مانند پیتر جکسون، کارگردان پروژه، نسبت به این انتخاب دچار تردید شدند. اگرچه حس تعهد رایان گاسلینگ قابل تحسین بود، اما تغییرات شدیدی که در بدن و فیزیک او ایجاد شده بود، باعث شد که دیگر برای این نقش مناسب به نظر نرسد.
جایگزین شدن بازیگر دیگر:
در نهایت، کارگردان انتخاب کرد که مارک والبرگ را به جای رایان گاسلینگ برای این نقش در نظر بگیرد. در نتیجه، والبرگ با همان ویژگیهایی که کارگردان میخواست، نقش را بازی کرد. این تصمیم باعث شد گمانهزنیها و حرفهای زیادی بین مردم رواج پیدا کند و داستانهای مختلفی درباره آن ساخته شود.
به گفته گاسلینگ، دلیل کنار گذاشته شدنش از این پروژه، تفاوت دیدگاهها و همچنین اختلاف سنی او با شخصیت مورد نظر بود. اما فرن والش، یکی از نویسندگان این کار، گفت که گاسلینگ از اول هم نسبت به اینکه بتواند آن نقش را به خوبی اجرا کند، تردید داشت.
رایان گاسلینگ مدتی بعد در این باره اعتراف کرد: هم چاق شده بودم، هم کار نداشتم.
خوشبختانه این پایان فعالیت حرفه ای رایان گاسلینگ نبود:
اگرچه رایان گاسلینگ در فیلم “استخوانهای دوستداشتنی” بازی نکرد، اما این موضوع باعث توقف در کارش نشد. او بعد از آن با بازی در آثاری مثل “لالا لند” و “باربی” مورد تحسین و تمجید فراوان منتقدان و بینندگان قرار گرفت.
کل کل رایان گاسلینگ و امیلی بلانت بر سر Barbenheimer در جریان مراسم اسکار ۲۰۲۴:
به نظر میرسد جنجال فیلمهای «باربی» و «اوپنهایمر» هنوز تمام نشده است. در مراسم اسکار، رایان گاسلینگ و امیلی بلانت در مورد این موضوع با هم شوخی کردند.
سال ۲۰۲۳ برای سینما سالی شگفتانگیز بود، چون دو فیلم «باربی» و «اوپنهایمر» که هر کدام در سبکی کاملاً متفاوت ساخته شده بودند، همزمان در سینماها اکران شدند. تماشاگران و علاقهمندان به سینما از هر دو فیلم استقبال زیادی کردند و سالنهای سینما پر از تماشاگر شد.
رقابت بین این دو فیلم برای دریافت جوایز و نامزدیها در جشنوارههای سینمایی نیز بسیار شدید بود. در نهایت، فیلم «اوپنهایمر» ساخته کریستوفر نولان در مراسم اسکار ۲۰۲۴ چندین جایزه مهم از جمله بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کرد.
از آنجا که این دو فیلم همزمان نمایش داده شدند، اصطلاح «باربینهایمر» بین اهالی سینما رواج پیدا کرد و به این رویداد اشاره دارد. حتی مراسم اسکار ۲۰۲۴ هم از این موضوع جدا نماند و بازیگران شناختهشده فیلم «The Fall Guy»، یعنی رایان گاسلینگ و امیلی بلانت، در کنار یکدیگر گفتگویی طنزآمیز و جذاب انجام دادند.
از آنجا که هر دو آنها نامزد دریافت جایزه اسکار در بخش بهترین بازیگر نقش مکمل بودند، در مورد اصطلاح «باربینهایمر» شوخی کردند و فیلمهای کریستوفر نولان و گرتا گرویگ را به شکلی طنز با هم مقایسه کردند.
برای مثال، رایان گاسلینگ به همکارش گفت: «خوشحالم که بالاخره میتونیم رقابت باربینهایمر رو تمام شده بدونیم.»
امیلی بلانت نیز با کنایه پاسخ داد: «با توجه به روندی که فصل جوایز پیش رفته، اصلاً رقابتی در کار نبوده. بیخیال شو!»
کنایه امیلی بلانت از این جهت جالب بود که فیلم ساخته کریستوفر نولان از هفتهها قبل از مراسم اسکار تا شب قبل از برگزاری این مراسم، جوایز مهم زیادی را کسب کرده بود و فرصتی برای فیلم «باربی» باقی نگذاشته بود. در ادامه، رایان گاسلینگ نیز این موفقیت را بسیار ارزشمند دانست و به همه دستاندرکاران و بازیگران این فیلم، از جمله امیلی بلانت، تبریک گفت.
مصاحبه
به خاطر خانواده در فیلمهای تلخ بازی نمیکنم:
رایان گاسلینگ در یک مصاحبه جدید گفته است که این روزها برای محافظت از کانون خانواده، از بازی در نقشهای سنگین و چالشبرانگیز خودداری میکند. او در سال ۲۰۲۳ در فیلم «باربی» بازی کرد و بعد از آن در فیلم «مرد بلاگردان» در نقش یک بدلکار ظاهر شد.
این بازیگر ۴۵ ساله با اوا مندز رابطه دارد و این دو سالهاست که با هم هستند. آنها صاحب دو دختر شدهاند.
گاسلینگ در گفتوگو با وال استریت ژورنال تأکید کرد: «من از قبول نقشهایی که مرا در موقعیتهای دشوار و پیچیده قرار میدهد، پرهیز میکنم.»
او کار بازیگری را از زمان کودکی در شبکه دیزنی شروع کرد و در سالهای بعد در فیلمهای جدی و سخت مانند «نیمه نلسون»، «لارس و دختر واقعی»، «بمان» و «رانندگی» ایفای نقش کرد.
گاسلینگ در این مصاحبه اشاره کرد که حالا قبل از پذیرش هر نقشی، اولویت او حفظ آرامش خانواده است: «من شرایط خانوادگی را میسنجم و سعی میکنم بهترین تصمیم را برای همه بگیرم. انتخابهای کاریام را با مشورت اوا انجام میدهم و همیشه خانواده در اولویت قرار دارد.»
این بازیگر حتی تأثیر چنین دیدگاهی را در فیلم لالا لند (La La Land) نشان داده و بیان نمود:
این اتفاق برای آنها هم بسیار دلپذیر و شادیآور است. اگرچه آنها جلوی دوربین حاضر نیستند، اما هر روز پیانو تمرین میکنند و با هم میرقصند و آواز میخوانند.
چند وقت پیش، رایان گاسلینگ با پوشیدن یک تیشرت که روی آن عکس جدیدترین کتاب آوا مندز چاپ شده بود، از او حمایت کرد. او در ادامه گفت که علاقه آنها به بازی در فیلم باربی و بیعلاقگیشان به فیلم کن، تأثیر زیادی داشت.
به این فکر کردم که از همین حالا ممکن است آنها در حال ساخت فیلمهای کوتاه با آیپد باشند و این که من در تهیهکنندگی فیلم باربی نقش داشتم، باعث شد احساس نزدیکی و هماهنگی بیشتری بین ما به وجود بیاید.
او همچنین گفت با این که بیش از هشت سال از ساخت فیلم لالالند میگذرد، هنوز یک فکر در ذهنش مانده. اگر میتوانست، دوست داشت آن صحنه را دوباره فیلمبرداری کند. چون از عکس رقصش با اما استون که روی پوستر فیلم استفاده شده، راضی نیست: نمیدانستم که این عکس برای پوستر فیلم انتخاب خواهد شد. فکر میکردم باید دستهایمان را بالا ببریم و به این نتیجه رسیدم که حالت دستها بهتر است همینطور باشد.
نکته های جالب درباره رایان گاسلینگ:
خیلی از کسانی که عاشق سینما هستند و فیلمها را دنبال میکنند، با نام رایان گاسلینگ آشنا هستند. او یکی از بازیگران محبوب و شناختهشده آمریکایی است که این روزها در اوج فعالیت حرفهای خود به سر میبرد. در ادامه با ما همراه باشید تا با بخشهای کمتر گفتهشده از زندگی او بیشتر آشنا شویم.
رایان گاسلینگ در مقایسه با دیگر بازیگرانی که همزمان با او در برنامه “کلاب میکی ماوس” ظاهر شدند – مثل جاستین تیمبرلیک، بریتنی اسپیرز و کریستینا آگیلرا – زمان بیشتری طول کشید تا به یک ستاره سینما تبدیل شود. همبازیهایش در دهه ۹۰ میلادی به سرعت به ستارههای بزرگ موسیقی پاپ تبدیل شدند، اما رایان در دهه ۲۰۰۰ میلادی به عنوان بازیگری جدی و تحسینشده در سینما مطرح شد. این موفقیت، بیشتر به خاطر بازی در فیلمهای مستقل بود که هنوز هم از بهترین کارهای او محسوب میشوند.
امروزه رایان گاسلینگ در بسیاری از فیلمهای مهم و پرفروش Hollywood بازی میکند. او همیشه با اجرای فوقالعاده و شوخطبعی خاص خود، توجه بینندگان را جلب کرده و طرفداران زیادی در سراسر جهان دارد.
با اینکه او در فیلم “دفترچه یادداشت” نقش یک مرد عاشق و احساساتی را به زیبایی بازی کرد، اما تصمیم گرفت در این قالب باقی نماند. با پذیرفتن نقشهای جدید و چالشبرانگیز، مسیر حرفهای خود را گسترش داد.
او برای بازی در سبکهای مختلف – مانند اکشن، کمدی یا موزیکال – هیچ محدودیتی ندارد. برای مثال، در فیلم “لالا لند” بازی درخشانی داشت که دومین نامزدی اسکار را برایش به ارمغان آورد.
رایان گاسلینگ کمتر در مصاحبهها یا مراسم عمومی در مورد زندگی شخصی و رابطه خود با اِوا مندز صحبت میکند. به همین دلیل، در این مطلب سعی کردیم اطلاعات جالبتری از زندگی او را با شما به اشتراک بگذاریم.
به نظر میرسد او در بزرگسالی، فراتر از رویاهای دوران کودکیش قدم گذاشته است. در ادامه، نگاهی دقیقتر به زندگی و ویژگیهای منحصربهفرد رایان گاسلینگ خواهیم داشت.
تدریس گاسلینگ، در منزل صورت پذیرفت:
رایان گاسلینگ از دوران مدرسه و تحصیل خاطرههای خوشی ندارد. این مسئله روی نمرههایش هم تأثیر گذاشته بود و نتایج درسی خوبی کسب نمیکرد. او در مصاحبهای با مجلهٔ اینترتینمنت ویکلی گفته است: “من خودم را فرد باهوشی نمیدانستم. مدام مرا از یک مدرسه به مدرسهٔ دیگر منتقل میکردند و به همین دلیل نمیتوانستم کارهایی را انجام دهم که برای بقیهٔ دانشآموزان ساده و عادی بود. مثلاً خواندن کتابهای درسی برایم سخت بود. وقتی در کلاسی هستی که همه میتوانند بخوانند و تو نمیتوانی، خیلی ناامیدکننده است. حتی حفظ کردن درسها هم برایم مشکل بود و به خاطر همین، معمولاً دردسر درست میکردم.”
او پس از مشاهده فیلم First Blood و شخصیت رمبو، به همراه خود چاقویی را از منزل به مدرسه برده و آن را به سوی همکلاسیهایش پرتاب نمود. به طوری که در این مورد بیان کرد:
به خاطر این اتفاق، اجازه ندادم دیگر به مدرسه بروم و تحصیلم متوقف شد. این موضوع خانوادهام را بسیار نگران کرد. به همین دلیل، خودشان تصمیم گرفتند که نگذارند فیلمهای خشن تماشا کنم.فیلمها، چه از جنبه خوب و چه از جنبه بد، تأثیر زیادی روی زندگی رایان گاسلینگ گذاشتند. این تأثیرگذاری حتی خیلی قبلتر از زمانی بود که او به عنوان یک بازیگر بااستعداد شناخته شود.بعدها مشخص شد که رایان گاسلینگ به اختلال کمتوجهی-بیشفعالی (ADHD) مبتلا است. اما او هیچوقت برای درمان این مشکل نزد پزشک نرفت، چون مادرش، دونا گاسلینگ، مانع از شروع درمان او میشد.در عوض، او برای سالهای زیادی مسئولیت آموزش پسرش در خانه را بر عهده گرفت. رایان همیشه از این سالها به عنوان دوران بسیار مهم و سرنوشتسازی در زندگیاش یاد میکند و در این باره گفته است:من یک معلم فوقالعاده داشتم. مادرم آنقدر خوب بود که بعدها خودش به عنوان یک معلم شروع به کار کرد.این بازیگر در مراسم اهدای جایزه کرک داگلاس در جشنواره بینالمللی فیلم سانتا توضیح داد که کتاب مادرش از علاقه شدید او به تماشای فیلم استفاده میکرد و آن را به عنوان پاداش برای یادگیری درسهایش، یا به عنوان تنبیه برای استفاده از کلمات زشت در نظر میگرفت.
فیلم Dick Tracy گاسلینگ را علاقهمند به بازیگری کرد:
رایان گاسلینگ از بچگی عاشق سینما بود و بیشتر وقتش را با تماشای فیلم در کنار مادرش میگذراند. اما نقطهی转折 در زندگیاش زمانی بود که فیلم «Dick Tracy» ساختهی وارن بیتی را دید و جرقهی بازیگر شدن در ذهنش زده شد. خودش میگوید: «در کودکی شیفتهی کارآگاه Dick Tracy شدم. این فیلم از محبوبترین فیلمهایم بود و از آن تقلید میکردم. آرزو داشتم به دوران طلایی هالیوود در دههی ۴۰ بروم. همین آرزو باعث شد تا راه بازیگری را در پیش بگیرم.»
حتی قبل از اینکه به بازیگری به عنوان یک شغل فکر کند، رایان از کوچکی اطرافیانش را سرگرم میکرد. وقتی هشت ساله بود و خواهرش «مندی» دوازده سال داشت، با هم نمایش اجرا میکردند. او در یک مصاحبه گفته: «من و خواهرم در بیشتر عروسیها برنامهی آواز خواندن داشتیم.»
بعدها او به همراه عمویش نمایشهایی را روی صحنه میبرد که در آن عمویش با تقلید از حرکات و سبک الویس پریسلی، خوانندهی مشهور، تماشاگران را سرگرم میکرد.
با وجودی که رایان گاسلینگ در سالهای نخست فعالیت حرفهای خود در آثار کوتاه و مستقل هنرنمایی میکرد، ولی در واقع آثار بلاکباستر بزرگ اشتیاق و علاقه هنرپیشگی را در او ایجاد کرد. او در یکی از مصاحبهها در این زمینه اعتراف کرد:
همین مسئله باعث شد که من به دنیای فیلمها و آثار هنری علاقهمند شوم. تماشای این فیلمها آرزوی بازیگر شدن را در دلم زنده کرد. خوشبختانه شرایط به گونهای پیش رفت که توانستم در همان آثاری بازی کنم که در کودکی برایم الهامبخش بودند و رویای هنرپیشگی را در ذهنم شکل داده بودند.
در نوجوانی به کلاس باله میرفت:
رایان گاسلینگ در سالهای نوجوانی به کلاسهای رقص باله رفت و بعدها تبدیل به هنرمندی شد که در سه زمینهٔ خوانندگی، رقص و بازیگری فعالیت میکند. او با شرکت در نمایشها میخواست راهی برای خودش باز کند تا از زندگی در شهر کوچکش و از شغل پدر و عمویش در کارخانه کاغذسازی دور شود. خودش در این باره گفته بود: “من نگاه و مرزهای خودم را داشتم و آن، فرار از هر کاری بود که مرا مجبور کند در کارخانه کاغذسازی کار کنم. اگر لازم بود نقش یک دختر رقاص را بازی کنم، حتماً این کار را میکردم.”
علاقهٔ رایان به رقص فقط به کلاسهای باله یا بازی در کلاب میکی ماوس محدود نمیشد. او در سال ۲۰۱۱ در مصاحبهای به یک مجله گفت: “هر وقت بتوانم، باله تمرین میکنم.”
اگرچه کارهایی مثل آواز خواندن، رقصیدن و بازیگری گاهی باعث میشد برخی دانشآموزان قلدر در مدرسه او را اذیت کنند یا مسخرهاش کنند، اما در واقع همان تمرینات باله بود که بعدها او را برای بازی در فیلم لالا لند آماده کرد.
یکی از اعضای برنامه رقص با ستارگان به نام جنا جانسون در گفتگو با نشریه پیپل اعلام کرد:
وقتی رایان گاسلینگ جوان بود، باله کار میکرد. اما وقتی دیدم چقدر خوب همه چیز را اجرا میکند و چقدر همراه خوبی است، واقعاً شگفتزده شدم.
در پارک خانههای سیار زندگی میکرد:
وقتی فیلمبرداری مجموعه کلاب میکی موس در حال انجام بود، رایان گاسلینگ به همراه خانوادهاش در یک پارک منزلهای موقت و سیار زندگی میکرد. این در حالی بود که بقیه بازیگران در خانههای راحتتر و بهتری ساکن بودند، چون خانواده او توان مالی برای پرداخت هزینه چنین مکانهایی را نداشتند. حتی خانهای که گاسلینگ و خانوادهاش در آن زندگی میکردند، مشکل نشت گاز داشت. او در مصاحبهای با مجله ورایتی در این باره گفت:
«همیشه من و مادرم در خانه احساس خستگی، بیحالی و ناتوانی میکردیم. تا اینکه در نهایت متوجه شدیم در فضای خانه گاز نشت میکند.»
بعد از اینکه مادر گاسلینگ به دلیل کارش به کشور کانادا بازگشت، رایان نزد جاستین تیمبرلیک و مادرش نقل مکان کرد. در آن زمان، مادر تیمبرلیک تا پایان فیلمبرداری این مجموعه، سرپرستی قانونی او را بر عهده گرفت.
رایان گاسلینگ در ذهن خود به سنجش و مقایسه خود با سایر هنرپیشگان سریال پرداخته و به همین دلیل تردید و دودلیهایی جهت ادامه همکاری اش در این حوزه ایجاد شد. به طوری که در گفتگو با GQ بیان کرد:
در ابتدا اصلاً نمیفهمیدم چرا آنجا هستم و فکر میکردم بقیه هم مثل من فکر میکنند. اما در نهایت، این سریال برایم تبدیل به یک تجربه ارزشمند شد، چون حداقل به من نشان داد در چه کارهایی خوب نیستم.
با همه تردیدها و سؤالهایی که داشت، رایان گاسلینگ بعد از تمام شدن مجموعه «کلوپ میکی موس» و برگشتن به کانادا، باز هم به کار بازیگری ادامه داد. وقتی به هالیوود نقل مکان کرد، در یک محله کمهزینه خانه اجاره کرد. حتی بعد از اینکه برای اولین بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد، باز هم در یک منطقه معمولی زندگی میکرد تا اینکه سالهای بعد به محلههای گرانقیمت و لوکس رفت. او در سال ۲۰۰۷ در مصاحبهای با مجله گاردن گفت:
«من در قسمت ارزان قیمت شهر لس آنجلس به نام محله Skid Row ساکن شدم.»
فرصت ایفای نقش در سریال Gilmore Girls را از دست داد:
تصور سریال “گیلمور گرلز” بدون حضور دوستپسرهای شخصیت روری، که الکسیس بلدل نقش او را بازی میکند، واقعاً سخت است. این شخصیتها شامل دین با بازی جرد پادالکی، جس با هنرمندی میلو ونتیمیگلیا و لوگان با ایفای نقش مت زوکی میشوند.
اما در یک دنیای دیگر، ممکن بود رایان گاسلینگ در این سریال حضور داشته باشد و برای جلب توجه روری تلاش کند. در یکی از جشنوارههای طرفداران این مجموعه، جیمی رودوفسکی، مسئول انتخاب بازیگران سریال، اعتراف کرد که در زمان انتخاب بازیگر برای یک فیلم مستقل، رایان گاسلینگ برای تست بازیگری مراجعه کرده بود. اما او گاسلینگ را رد کرد، چون دیر به جلسه رسیده بود و موهایش را بلوند کرده بود.
با وجود تأخیر و کمی بیحوصلگی، گاسلینگ آنقدر خوب عمل کرد که نظر رودوفسکی را جلب کرد و او را برای تست بازیگری در “گیلمور گرلز” دعوت کرد. اما در نهایت، این فرصت از دست رفت و رایان نتوانست در سریال حضور پیدا کند.
علاوه بر این، سازندگان سریال مانند شرمن-پالادینو و دیگر تهیهکنندگان، مانند رودوفسکی، استعداد رایان گاسلینگ را ندیدند. اما رودوفسکی در جشنواره به طرفداران گفت که در واقع این گاسلینگ بود که صحنه را ترک کرد.
کودکی خود را به عنوان عضوی از مذهب مورمون، گذراند:
خانواده رایان گاسلینگ به شدت به مسائل مذهبی پایبند بودند و این اعتقاد در مادرش قویتر بود. به همین دلیل، دوران کودکی او در چنین محیطی گذشت. او در مصاحبهای با روزنامه گاردین گفت: اگرچه امروز نگرش و شخصیت مادرم بسیار متفاوت شده، اما در آن زمان دین بخش جداییناپذیری از زندگی ما بود. وقتی او در برنامه میکی موس کلاب کار میکرد، به مادرش گفت که مانند او علاقهای به مسائل دینی ندارد. رایان در این باره به مجله تایم گفت: احساسات مذهبی با من سازگار نبود. خوشبختانه مادرم این دیدگاه مرا پذیرفت و به آن احترام گذاشت.
با وجودی که مادر این هنرپیشه دونا گاسلینگ به حد زیادی مذهبی بود، ولی برای دیدگاه و طرز فکر فرزندانش ارزش قائل بوده و باورهای خود را به آنها اجبار نمیکرد. رایان گاسلینگ در این خصوص به Beliefnet بیان کرد:
در واقعیت، من خودم عضو کلیسای مورمون نبودم. اما پدر و مادرم هر دو از پیروان این آیین بودند. مادرم در مورد عقاید مذهبی، سختگیر نبود و به ما آزادی میداد. او همیشه میگفت که این انتخاب، به عهدهٔ خودتان است و تنها راه پیش روی شما نیست… شما باید راه درست و واقعی زندگی خودتان را پیدا کنید. با وجود تفاوتهای فکری و اعتقادی بین رایان و مادرش، این مسئله هرگز باعث ایجاد مشکل یا تنش بین آنها نشد.
بزرگ شدن گاسلینگ در یک خانواده مذهبی، عاملی شد که او در فیلم مستقل و جنجالی The Believer ایفای نقش کند. او در فیلم مذکور شخصیت یک نئونازی یهودی را به تصویر کشید. هنری بین که در این اثر به عنوان نویسنده و کارگردان همکاری داشت، پس از کسب جایزه منتقدین از جشنواره ساندنس در این زمینه گفت:
رایان گاسلینگ درک خوبی از برخی آموزههای مذهبی داشت. آیین مورمون قوانین و برنامههای بسیار سختگیرانه و غیرمعمولی دارد و تا حد زیادی شبیه به دین یهودیت، فرد را از زندگی عادی و جریان روزمره جدا میکند. رایان به سادگی میتوانست این مفاهیم را بفهمد.
نقش او در فیلم The Lovely Bones به فردی دیگر سپرده شد:
در ابتدا قرار بود رایان گاسلینگ نقش پدر دختر کشته شده در فیلم “استخوان های دوست داشتنی” را بازی کند. او خودش احساس میکرد برای این نقش بیش از حد جوان است. اما پس از صحبت و تشویق تیم سازنده فیلم، در نهایت قبول کرد که قرارداد را امضا کند.
فران والش، همسر و همکار پیتر جکسون (کارگردان فیلم)، در این باره گفت: رایان گاسلینگ سه بار پیش ما آمد و تأکید کرد که فرد مناسبی برای این نقش نیست، چون سنش کم است. ما در پاسخ گفتیم: نه، میتوانیم سنت را در فیلم بالاتر نشان دهیم. حتی میتوانیم موهایت را کم پشتتر کنیم.
او اضافه کرد که همه اعضای گروه سازنده فیلم، اتفاق نظر داشتند که این نقش باید به رایان گاسلینگ داده شود.
در ادامه رایان جهت حضور در این نقش تصمیم گرفت، وزن خود را افزایش داده و ریش بگذارد. او در این باره به نشریه هالیوود ریپورتر گفت:
قبل از شروع فیلمبرداری، ما تقریباً با هم صحبت نمیکردیم و مشکل اصلی هم از همینجا شروع شد. بعد من به صحنه آمدم و دیدم همه چیز اشتباه پیش میرود. الان خودم خیلی چاق شدم و وزنم زیاد شده، از طرفی هم کارم را از دست دادهام!
والش توضیح داد که قبل از جمع شدن بازیگرها در صحنه، هیچکس نمیدانست این کار چقدر بیفایده خواهد بود. هر ویژگی خوبی که گاسلینگ نداشت، مارک والبرگ داشت و به همین دلیل به جای او این نقش را بازی کرد. گاسلینگ قبول کرد که انتقال این نقش به بازیگر دیگر با رضایت دو طرف انجام شده. او در مصاحبهاش با روزنامه گاردین گفته بود: «مسئله خیلی دراماتیک نبود، فقط برای همه روشن بود که بهتر است یک نفر دیگر این نقش را بازی کند. به نظر من فیلم با بازی مارک والبرگ در آن نقش، کیفیت بهتری پیدا خواهد کرد… اینکه برای یک نقش زیادی جوان باشی، چیز خوبیست.»
به همراه دوستش، یک گروه موسیقی نامتعارف را شکل داد:
پس از این که نقش رایان گاسلینگ در فیلم The Lovely Bones به بازیگر دیگری داده شد، او به مدت سه سال از بازی در任何 فیلمی خودداری کرد. در این مدت، او به همراه زک شیلد، که قبلاً در دوران رابطه با ریچل مکآدامز و خواهرش با او آشنا شده بود، یک گروه موسیقی به نام Dead Man’s Bones تأسیس کرد. اگرچه در ابتدا بسیاری، اجراهای زنده آنها را بیشتر شبیه یک نمایش طنز میدانستند، اما کمکم توانستند برنامههای خود را منسجم و منظم کنند. آنها تا جایی پیش رفتند که برای اجرا روی صحنه آماده شدند. اما در همین مرحله متوجه شدند که هزینههای چنین اجراهایی بسیار زیاد است.
گاسلینگ در هنگام گفتگو با نشریه پست مدیا نیوز در این زمینه بیان کرد:
هیچکدام از ما بلد نبودیم چطور ساز بزنیم. به همین دلیل، یک سال کامل فقط به یادگیری موسیقی پرداختیم و بعد از آن، کار ضبط قطعات را شروع کردیم. تقریباً بدون این که خودمان هم متوجه شویم، به یک گروه موسیقی تبدیل شدیم.
آنها نخستین آلبوم خود را با LA’s Silverlake Conservatory Children’s Choir ضبط کردند. طی گفتگویی که زک شیلد با مجله رولینگ استون انجام داد، بیان کرد:
در ابتدا، ما هیچ برنامهای برای خواندن در زمان ضبط نداشتیم. اما در میانههای کار، شروع به خواندن کردیم و در نهایت تصمیم گرفتیم با هم یک گروه موسیقی تشکیل دهیم.
این گروه امکان استفاده از گروه کر کودکان در تورهای کنسرت را نداشت. به همین دلیل، در هر شهر از کودکان محلی برای همخوانی استفاده میشد. علاوه بر این، در شهرهایی که برنامه اجرا میکردند، رویدادهایی برای پیدا کردن استعدادهای جدید برگزار میشد.
گاسلینگ اعلام کرد که قصد دارند کار روی آلبوم دیگری را شروع کنند. اما با وجود گذشت مدتها زمان، هیچ حرکت جدیدی در این زمینه انجام نشد.
اگرچه این بازیگر یک گروه موسیقی داشت و حتی یک آلبوم ضبط کرده بود، اما هیچوقت نتوانست در جدول پرفروشهای موسیقی جای بگیرد. تا اینکه در نهایت، با آهنگ I’m Just Ken از فیلم باربی، توانست توجه تعداد زیادی از مردم را به خود جلب کند.
او یک رابطه تناقضآلود با دیزنیلند دارد:
رایان گاسلینگ در مصاحبهای با برنامه کونان اوبرایان گفت: «احساس پیچیدهای نسبت به دیزنی دارم که ترکیبی از عشق و نفرت است.» سپس او به افسانهای قدیمی اشاره کرد که طبق آن، هر شب پس از بسته شدن پارک، گروهی از گربهها از دیزنی لند در برابر موشها محافظت میکنند. گاسلینگ این داستان را خشن و فریبکارانه توصیف کرد، زیرا به گفته او، این سرزمین جادویی در واقع بر پشت یک موش ساخته شده است. از جمله دلایل دیگر او برای احساس انزجار نسبت به دیزنی، رفتارهای شرورانه و همچنین تناقضهای موجود در عملکرد این شرکت بود.
گاسلینگ در گفتگو با نشریه ایندیپندنت گفت:
در دنیای دیزنی، هیچ چیز، حتی کوچکترین جزئیات، نادیده گرفته نمیشود. همیشه یک چیز جدید برای کشف کردن وجود دارد. اینجا آنقدر رویایی و خیالانگیز است که انگار کسی رویایش را چنان واقعی ساخته که شما میتوانید داخل آن بروید و در آن گردش کنید. شاید رایان گاسلینگ احساسات پیچیدهای نسبت به شرکت دیزنی داشته باشد، اما هرگز فراموش نمیکند که اولین قدمهای حرفهای او در همین شرکت برداشته شد و بخشی از دوران کودکی خود را در یکی از پارکهای تفریحی آن گذرانده است. او در این باره به پست مدیا نیوز گفت: من هنوز هم به دیزنیلند میروم. آنجا برای من یکی از محبوبترین نقاط دنیا است. او همچنین کمکهای نیکوکارانه و فعالیتهای بشردوستانه زیادی انجام میدهد.
همچون بسیاری از چهرههای مشهور و سرشناس، رایان گاسلینگ نیز در امور خیر و بشردوستانه فعالیت دارد. هنگامی که در خصوص صدق دل هنرپیشگان در انجام کارهای انسان دوستانه سوال شد، او در جواب نشریه گاردین بیان نمود:
اگرچه خیلی از کارهای آنها ممکن است باعث شرمندگی شود، اما در نهایت کار خوبی انجام میدهند. قصد و نیت افراد مشهور، مانند بسیاری از مردم دیگر، کاملاً پاک و بیریا نیست. با این حال، آنها در حال انجام یک عمل نیک هستند. او از طرف سازمان مردم برای رفتار اخلاقی با حیوانات (PETA) نامهای به مکدونالدز نوشت و فرستاد که دربارهٔ کشتن خشونتآمیز مرغها در آمریکا بود.
در عین حال این هنرپیشه به انجام یک فعالیت صمیمانه در کنار سازمان Invisible Children پرداخت تا با گردآوری مبلغ میلیونها دلار، اقدام مؤثری را در جهت رسیدگی و حمایت از بحران کودک سربازی در اوگاندا انجام دهد. ولی همچنان مبلغ و سرمایه کافی جهت انجام تصویربرداری جمع آوری نشده است. در این باره گاسلینگ به هفته نامه اینترتینمنت گفت:
ساختن یک فیلم درباره کودکان که پر از صحنههای خشونتآمیز و درگیری باشد و در عین حال کاملاً واقعی به نظر برسد، کار بسیار سختی است. حالا که رایان گاسلینگ شرکت تولید فیلم خودش را راه اندازی کرده و یک قرارداد مناسب هم بسته، ممکن است داستان او به زودی در سینماها نمایش داده شود.
گاسلینگ در سفرش به کشور کنگو، با همکاری یک سازمان به نام “پروژه کافی” ویدیویی ساخت که هدف آن ایجاد امید و انگیزه در مردم کنگو بود. او پس از این سفر، در وبسایت هافینگتون پست نوشت و توضیح داد که چگونه جنگ بر سر معادن و منابع طبیعی در کنگو، باعث خشونتهای بیحد و مرز، کشته شدن هزاران نفر و آوارگی میلیونها انسان شده است.
این تجربه و فعالیتهای گاسلینگ در کشورهای آفریقایی، نگاه او به زندگی را کاملاً تغییر داد. او در یک کنفرانس ملی به نام “کمپوس پروگرس” گفت:
“آنها با چنان نگاهی به من نگاه میکردند، انگار که من واقعاً فردی با قدرت و نفوذ هستم و میتوانم تغییر ایجاد کنم.”
او خود را با بهترین روشهای ممکن برای نقشهایش آماده میکند:
رایان گاسلینگ همواره جهت مهیا شدن در ایفای نقشهای مختلف، به طور جدی به پژوهش و بررسی میپردازد. زمانی که او آماده حضور در فیلم دفترچه یادداشت میشد، تصمیم گرفت در کارولینای جنوبی نزد یک نجار شاگردی کرده و حتی برخی از وسایل مورد استفاده در فیلم توسط خودش ساخته شده بود.
در عین حال او جریان زندگی یک آموزگار تاریخ در بروکلین را از نزدیک توجه کرد تا جهت نقش آفرینی در فیلم Half Nelson آمادگی کافی را پیدا کند. حتی او به موجب بازی در این نقش نخستین بار نامزد کسب جایزه اسکار شد.
این هنرپیشه دورانی در کنار میشل ویلیامز و کودکی که به عنوان دختر آنها در فیلم Blue Valentine هنرنمایی میکرد، به طور مشترک زندگی کرد تا به این ترتیب خود را مهیای بازی در نیمه دوم فیلم نماید. رایان گاسلینگ مدتی در کشور تایلند زندگی کرده و به انجام تمرینات ورزش رزمی موای تای پرداخت تا به طور کامل جهت همکاری در فیلم Only God Forgives آمادگی پیدا کنم. او در گفتگو با GQ در این زمینه گفت:
به نظر من، در آن فیلمی که اشاره کردید، حتی یک بار هم از فنون و تکنیکهای ورزش رزمی موای تای استفاده نکردهام.
همچنین او جهت نقش آفرینی در فیلم Crazy Stupid Love شروع به فراگیری بارتندری نمود. در عین حال او برای بازی در فیلم The Ides of March به شدت خود را در موضوعات سیاسی ایالات متحده آمریکا وارد کرد. او در این باره به مجله ایندیپندنت اظهار داشت:
مطالعه و جستجو در این حوزه برایم بسیار لذتبخش بود و چیزهای تازهای یاد گرفتم.
او به جهت شیوه مهیا شدنش جهت بازی در نقشها اذعان داشت، به نمایش گذاشتن شخصیت کن در فیلم باربی، دشوارترین نقشی بود که در طول سالها فعالیت حرفهای خود داشته است. چرا که در آن هنگام هیچ طرح و برنامهای نداشت که به واسطه آن خودش را مهیا کند. او در این زمینه به نشریه W بیان کرد:
چطور میتوانید برای نقش یک عروسک ۷۰ سالهای که هیچوقت خم نمیشود آماده شوید؟ هیچ راهی برای مطالعه و تحقیق درباره آن وجود ندارد. کسی نیست که بتوانید از او الگوبرداری کنید، هیچ فیلم مستندی برای تماشا کردن در دسترس نیست، هیچ کتابی هم درباره این شخصیت نوشته نشده است. فقط خودتان هستید و تنها خودتان.
یک فمنیست تمام عیار است:
همیشه نشانههایی وجود دارد که ثابت میکند رایان گاسلینگ از حامیان حقوق زنان است. نحوه صحبت او درباره مادر، خواهر و همسرش اوا مندز، به وضوح نشان میدهد که چقدر به زنهای زندگیاش علاقه دارد و برای آنها احترام عمیقی قائل است.
در دوران کودکی، او به خوبی متوجه نگاه سودجویانه برخی مردان به مادرش شد و این اتفاق، درک واقعیای از مشکلات زنان در دنیایی مردسالار به او داد.
رایان در مصاحبهای با مجله استاندارد در سال ۲۰۱۶ گفت:
«همیشه احساس نزدیکی بیشتری به زنان داشتم. در واقع، من تحت مراقبت مادرم و خواهر بزرگترم بزرگ شدم. در کلاسهای رقص شرکت کردم و فضای زندگیام بیشتر زنانه بود. آنها به طور قطع از ما مردان بهترند. آنها من را به انسانی بهتر تبدیل کردند.»
این نگاه او به حدی بود که آرزو داشت ریاست جمهوری آمریکا را یک زن بر عهده بگیرد، چون معتقد بود این مقام به مدیریت و اصلاحگری یک زن نیاز دارد.
با بازی او در فیلم «باربی» به کارگردانی گرتا گرویگ در نقش «کن»، گرایش فمینیستی رایان گاسلینگ بیش از پیش آشکار شد. او این نقش جذاب را پذیرفت چون میخواست در کنار زنان بااستعداد و قدرتمند کار کند.
از زمانی که گرتا شروع به نوشتن فیلمنامه کرد، مدام به گاسلینگ برای نقش کن فکر میکرد. مارگو رابی نیز کسی را شایستهتر از رایان برای این نقش نمیدانست. او در گفتوگو با مجله ورایتی گفت:
«به نظر من بعید است بسیاری از بازیگران مرد مشهور هالیوود قبول کنند در فیلمی بازی کنند که کارگردانش زن است و نقش اصلی را هم ندارند. اما هر دو مطمئن بودیم که رایان گاسلینگ جزو این دسته از مردان نیست.»
رایان گاسلینگ با افتخار و خوشحالی، بازی در فیلم باربی را پذیرفت تا هم از مفهوم فیلم حمایت کند و هم شخصیتی را نمایش دهد که میتواند در زندگیاش حضوری تأثیرگذار برای زنان داشته باشد.
سخن آخر ….
بدون شک رایان گاسلینگ یکی از بهترین و محبوبترین بازیگران سینمای امروز آمریکا و هالیوود به شمار میرود. او به تدریج توانست جایگاهی ثابت و پابرجا در دنیای سینما برای خودش بسازد. با این حال، بیشتر ما فقط آنچه را که روی پرده سینما میبینیم تماشا میکنیم و از اتفاقات واقعی زندگی بازیگرانی مانند گاسلینک خبر نداریم.
