بیوگرافی و زندگینامه ترلان پروانه

ترلان پروانه

بیوگرافی ترلان پروانه

ترلان در هجدهم تیرماه ۱۳۷۷ در شیراز به دنیا آمد. پدرش مهندس است و مادرش در خانه فعالیت می‌کند. مادر ترلان، مانند خودش، علاقه‌ی زیادی به هنر بازیگری دارد. او تنها یک برادر به نام عرفان دارد که حدود دو سال و نیم از او بزرگ‌تر است.

اولین تجربه‌ی هنری ترلان به سه سالگی بازمی‌گردد. در آن زمان، او در یک تبلیغ شامپو به عنوان کودک بازی کرد. او از جمله بازیگرانی است که از خردسالی وارد این حرفه شده و توانسته با ایفای نقش‌های مناسب و همکاری با بازیگران باتجربه، کارنامه‌ی درخشانی برای خود بسازد.

در سه سالگی، چندین شرکت تبلیغاتی از او دعوت کردند تا در آگهی‌های مختلف حضور پیدا کند. همزمان، در برنامه‌های آموزشی شبکه‌های جام جم و سیما نیز مقابل دوربین رفت. در طول هفت ماه فعالیت در حوزه‌ی تبلیغات، او در ۱۱۴ تیزر نقش آفرینی کرد. پس از آن، در شبکه یک مشغول به کار شد و در فیلم سینمایی «رویای آخر» به کارگردانی مهرداد خوشبخت، سریال «بچه های خیابان» به کارگردانی همایون اسعدیان و تئاتر «آفتاب و درخت» نقش‌های کوتاهی ایفا کرد.

پس از آنکه توانست استعداد خود را در بازیگری به اثبات برساند، این حرفه را به شکل جدی‌تری در سینما، تلویزیون و تئاتر ادامه داد. در مجموع، تعداد آثار سینمایی و تلویزیونی که او در آن‌ها حضور داشته، به حدود ۶۰ اثر می‌رسد.

منوی دسترسی سریع

خلاصه‌ای از زندگی
درباره من
صفحات من در فضای مجازی
فعالیت‌های حرفه‌ای و هنری
رخدادهای زندگی
گفت‌وگوها

ترلان پروانه

خلاصه زندگینامه

تاریخ تولد: هجدهم تیرماه ۱۳۷۷ (در حال حاضر ۲۶ سال سن دارد)
شهر و کشور تولد: شیراز، ایران
قد: ۱۶۵ سانتی‌متر
وزن: ۵۸ کیلوگرم
حرفه: بازیگری
سال‌های فعالیت: از سال ۱۳۸۳ تا امروز
وضعیت تأهل: مجرد
مدرک تحصیلی: کارشناسی در رشته گرافیک
نام مادر: پریسا ابوالحسنی

زندگینامه

ترلان پروانه بازیگری را از سن شش‌سالگی و در سال ۱۳۸۳ شروع کرد. او اولین بار در سریال «۱۰۱ راه برای ذله کردن پدر و مادرها» ظاهر شد. پس از آن نیز در مجموعهٔ «جایزه بزرگ» به کارگردانی مهران مدیری ایفای نقش کرد.

در سال ۱۳۸۴ با بازی در سریال «شبی از شب‌ها» در نقش نازنین، شناخته‌تر شد. همچنین در همان سال، اولین فیلم سینمایی خود به نام «مادر صدامو میشنوی» را تجربه کرد. ترلان فعالیت حرفه‌ای در سینما را با فیلم «چپ‌دست» آغاز کرد.

سال ۱۳۸۵ برای ترلان سال درخشانی بود. او در مجموعهٔ پرمخاطب «زیر تیغ» نقش لیلا را بازی کرد و در کنار بازیگران بزرگی مانند فاطمه معتمدآریا و پرویز پرستویی، درس‌های ارزشمندی از بازیگری آموخت.

ترلان در کودکی بسیار پرکار بود و در برنامه‌های تلویزیونی و سینمایی زیادی حضور داشت. او حتی در موزیک‌ویدئوهای فرزاد فرزین نیز بازی کرده است. فیلم سینمایی «فراری» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد نیز یکی از کارهایی بود که در آن به عنوان بازیگر نقش اول زن ظاهر شد.

یکی از موفقیت‌های مهم او، دریافت «پروانه زرین» بهترین بازیگر دختر در جشنواره فیلم کودک و نوجوان به خاطر بازی در فیلم «آهوی پیشونی سفید» بود.

پدر و مادر ترلان با وجود مشقت‌های بسیار، او را به صحنه‌های فیلم‌برداری می‌بردند. امیدشان این بود که روزی ترلان به یک بازیگر توانا و شناخته‌شده تبدیل شود. اگر خودشان نمی‌توانستند همراه او باشند، پرستاری را می‌فرستادند تا هم از او مراقبت کند و هم در زمان‌های استراحت، با او بازی کند و خلاصه تنها نباشد.

مادر ترلان توجه ویژه‌ای به دوران کودکی او داشت و نمی‌خواست کار و بازیگری، بچگی کردن را از ترلان بگیرد. برای همین حتی اسباب‌بازی‌هایش را به محل فیلم‌برداری می‌برد تا در میان کار، فرصت بازی هم داشته باشد.

ترلان در کلاس‌های مختلفی ثبت‌نام کرد و هنرهایی مانند نواختن پیانو و ورزش‌های گوناگون را یاد گرفت. خانواده‌اش همیشه تأکید داشتند که علاوه بر زیبایی، توانایی‌های دیگری نیز کسب کند.

او علاوه بر بازیگری، افرادی مانند فاطمه معتمدآریا، پرویز پرستویی و دیگر هنرمندان بااخلاق را الگوی خود می‌داند. مادرش همیشه به او توصیه می‌کرد که از رفتار و منش نیک هنرمندان الگوبرداری کند. ترلان حتی به نوع پوشش، صحبت کردن و راه رفتن آنان نیز دقت می‌کرد تا بفهمد چطور یک بازیگر می‌تواند این‌قدر محبوب مردم باشد.

مطالعه و تماشای فیلم از علاقه‌مندی‌های اوست و معتقد است از این راه چیزهای زیادی یاد می‌گیرد. ترلان در دوران مدرسه توانست بین درس و کارش تعادل برقرار کند و نمرات خوبی نیز بگیرد. مادرش تعریف می‌کند که وقتی ترلان فقط سه سال داشت، برای یک تبلیغ تلویزیونی سخت تلاش می‌کرد تا آینده‌ای روشن برای خود بسازد.

او برای پیشرفت در بازیگری، مهارت‌های گوناگونی مانند فن بیان، زبان بدن، موسیقی (به ویژه پیانو)، هنرهای رزمی و سوارکاری را یاد گرفت. این مهارت‌ها —مثلاً سوارکاری— در فیلم‌های تاریخی به کارش می‌آید. ترلان همهٔ این‌ها را در کنار تحصیل و مدرسه پیش برد.

ازدواج ترلان پروانه:

با وجود تمام شایعات و صحبت‌های زیادی که در مورد خانم پروانه مطرح شده، باید گفت که او مجرد است و تا به حال ازدواج نکرده است.

ترلان پروانه

ترلان پروانه در شبکه های اجتماعی

صفحه رسمی ترلان پروانه در اینستاگرام با آیدی زیر قابل دسترسی است:
tarlan_parvanee

همچنین می‌توانید در فیسبوک، او را با آدرس زیر دنبال کنید:
tarlan parvaneh

زندگی هنری

ترلان پروانه در سال ۱۳۸۲ برای اولین بار در سریال «بچه‌های خیابان» به کارگردانی همایون اسعدیان بازی کرد. او در همان سال در دو مجموعه دیگر هم حضور یافت: «۱۰۱ راه برای ذله کردن پدر و مادرها» ساخته حجت قاسم‌زاده اصل و «خوش‌رکاب» به کارگردانی علی شاه حاتمی.

در سال ۱۳۸۳، او پا به دنیای سینما گذاشت و در فیلم سینمایی «رویای آخر» ساخته مهرداد خوشبخت ایفای نقش کرد. سال بعد، در مجموعه تلویزیونی «پیله‌های پرواز» ظاهر شد و پس از آن در سریال طنز پرمخاطب «جایزه بزرگ» اثر مهران مدیری بازی کرد. این سریال در زمان پخش از شبکه سه با استقبال بسیار گسترده‌ای روبرو شد.

ترلان در همان سال در برنامه «شبی از شب‌ها» به کارگردانی رضا کریمی نیز حاضر شد. دلیل حضور او در این پروژه، همکاری با بازیگران برجسته‌ای مانند سعید پورصمیمی، گوهر خیراندیش و فردوس کاویانی بود. از دیگر فیلم‌های سینمایی که او در آن‌ها بازی کرده می‌توان به «چپ‌دست»، «بالابلند»، «مادر صدامو میشنوی»، «باغ آلوچه» و «زن بدلی» اشاره کرد.

در سال ۱۳۸۵، او در مجموعه «مسافری از گرونگول» ساخته مرتضی متولی نقش آفرینی کرد و سپس در سریال پرسروصدای «زیر تیغ» به کارگردانی محمدرضا هنرمند، در کنار پرویز پرستویی، آتیلا پسیانی و فاطمه معتمدآریا ظاهر شد. ترلان در مصاحبه‌ای گفته بود که معتمدآریا و پرستویی با او بسیار مهربان بودند. این سریال به دلیل کیفیت بالا، موفق شد در جشنواره تولیدات تلویزیونی رم، دو جایزه از پنج جایزه ممکن را کسب کند.

او در همان سال در مجموعه سینمایی «عاشق» در کنار هانیه توسلی و ایرج نوذری همکاری کرد و در فیلم سینمایی «پاپیتال» نیز حضور یافت. یکی از نقش‌آفرینی‌های درخشان ترلان در فیلم سینمایی «نصف مال من، نصف مال تو» بود که با استقبال خوب مردم مواجه شد.

در سال ۱۳۸۶، او در سریال «قاب‌های خالی» ساخته مرتضی احمدی هرندی بازی کرد. این مجموعه به چندین زبان زنده دنیا ترجمه شد و به‌صورت مشترک با شبکه سحر و شبکه دو تولید شده بود. در این سال، او تنها در یک فیلم سینمایی به نام «چهار بهار» ساخته محمدرضا اعلامی حضور داشت.

سال ۱۳۸۷ نیز ترلان در مجموعه طنز «خاطرات فردا» که از شبکه یک پخش می‌شد، ایفای نقش کرد. سال ۱۳۸۸ برای او سال پرکاری بود؛ در مجموعه ارزشمند «خسته‌دلان» به کارگردانی سیروس الوند در کنار بازیگرانی مانند علی نصیریان، داوود رشیدی، امین تارخ و مسعود رایگان بازی کرد و همچنین در فیلم سینمایی «خروس بی‌محل» ساخته حسین قاسمی حضور یافت.

ترلان در سال ۱۳۸۹ در دو مجموعه تلویزیونی مشهور دیگر نیز ظاهر شد: «ملکوت» ساخته محمدرضا آهنج که ویژه ماه رمضان بود و محمدرضا شریفی‌نیا نقش اصلی آن را بازی می‌کرد، و مجموعه «ارمغان تاریکی» به کارگردانی جلیل سامان. این مجموعه دوم به اقدامات تروریستی مجاهدین خلق در دهه ۶۰ می‌پرداخت و از شبکه سه پخش شد. او در همین سال در فیلم سینمایی «انسان‌ها» نیز بازی کرد.

ترلان پروانه

در سال ۱۳۹۰، ترلان پروانه در سریال «تا ثریا» alongside خانم حاجیان و ارسلان قاسمی بازی کرد. در این سریال، چون نقش‌های ارسلان قاسمی و ترلان دانشجو بودند و او برای خواستگاری به خانه‌شان رفت، شایعه ازدواج این دو در دنیای واقعی خیلی پیچید، اما در نهایت هر دو این موضوع را تکذیب کردند.

بعد از آن، در فیلم سینمایی «آهوی پیشونی سفید» که ساخته سید جواد هاشمی بود، در نقش اول ظاهر شد و بازی درخشانی داشت. این فیلم در زمان اکران خود در سال ۱۳۹۱ مورد استقبال زیاد مردم قرار گرفت.

ترلان در فیلم سینمایی «بی خداحافظی» نیز همکاری داشت؛ فیلمی که نقش اصلی آن را خواننده محبوب، رضا صادقی، بازی می‌کرد.

سال ۱۳۹۱ برای ترلان سال پرکاری بود. او در این سال در فیلم‌های «به خاطر پونه» ساخته هاتف علیمردانی و «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» به کارگردانی روح‌الله حجازی نیز بازی کرد. فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» بسیار مورد توجه قرار گرفت و توانست در سال ۲۰۱۴ جایزه نپتیک استرالیا را دریافت کند.

آخرین کار او در سال ۹۱، مجموعه تلویزیونی «نفوذ» بود که با همکاری آرش تیمورنژاد ساخته شد.

در سال ۱۳۹۲، او در دو فیلم سینمایی بازی کرد: «آخرین روز سال» اثر بهروز شعیبی و «مردن به وقت شهریور» به کارگردانی هاتف علیمردانی. همچنین در این سال، در سریال پرزحمت و طولانی «سرزمین مادری» (که با نام «سرزمین کهن» نیز شناخته می‌شود) اثر کمال تبریزی حاضر شد. این مجموعه که فیلمبرداری آن از سال ۱۳۸۷ تا پایان ۱۳۹۲ طول کشید، اثری ارزشمند بود. پخش این سریال در بهمن‌ماه ۱۳۹۲ از شبکه سه سیما آغاز شد، اما به دلایل نامعلومی متوقف شد و سرانجام در سال ۱۴۰۱ دوباره از شبکه سه پخش گردید.

سال ۱۳۹۳، ترلان در مجموعه «گذر از رنج‌ها» ساخته فریدون حسن‌پور بازی کرد. در این سریال، او نقش زیبا، یک دختر ۱۷ ساله روستایی را بازی کرد که به خاطر عشق، خانواده و روستایش را ترک می‌کند تا زندگی جدیدی را با همسرش شروع کند، اما به دلیل سن کم در دوران بارداری از دنیا می‌رود.

بعد از آن، در فیلم سینمایی «شیفت شب» ساخته نیکی کریمی (که نویسنده فیلم نیز بود) حاضر شد و در کنار بازیگرانی مانند محمدرضا فروتن، لیلا زارع و گوهر خیراندیش بازی کرد.

در سال ۱۳۹۴، او در فیلم «فراری» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد، نقش دختری را بازی کرد که به شهر می‌آید و در ۱۸ سالگی با واقعیت‌های سخت زندگی روبرو می‌شود. هدف او این است که با یک ماشین فراری هشت میلیاردی عکس یادگاری بگیرد.

سال ۱۳۹۵، در فیلم پرفروش و پرطرفدار «گشت ارشاد ۲» در کنار ساعد سهیلی بازی کرد. در این فیلم، نقش دختری را داشت که در خیابان ساز می‌زند تا پول لازم برای نجات پدرش از اعدام را جمع‌آوری کند.

همچنین در همین سال، در سریال تلویزیونی «چرخ و فلک» ساخته عزیزالله حمیدنژاد، بهرام عظیم‌پور و احسان عبدی‌پور حاضر شد و در تئاتر «مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش» به کارگردانی بهنام زینعلی هنرنمایی کرد.

در سال ۱۳۹۶، در فیلم سینمایی «جاده قدیم» به کارگردانی منیژه حکمت، همراه با بازیگرانی مانند مهتاب کرامتی، آتیلا پسیانی و پرویز پرستویی همکاری کرد. پس از آن در آثاری مانند «داستان سیاوش»، «آهوی پیشونی سفید ۲» و «پری‌سا» نقش‌آفرینی کرد.

سال ۱۳۹۷ نیز برای او سال بسیار پرکاری بود. در این سال در فیلم‌های «آهوی پیشونی سفید ۳» و «مصائب شیرین ۲» و همچنین مجموعه‌های «کوبار»، «رالی ایرانی» (یک مسابقه هیجان‌انگیز که از شبکه نمایش خانگی پخش شد)، «رقص روی شیشه» و نمایش «هفتمین جان سگ» ساخته مهدی کوشکی بازی‌های درخشانی ارائه داد.

در سال ۱۳۹۸، در مجموعه‌های سینمایی «تا ابد»، «رویای سیاه» و «گربه سیاه» حاضر شد. در «گربه سیاه» نقش دختری را بازی کرد که طرفدار یکی از بازیگران مشهور سینما است. همچنین در این سال در تئاترهای «حکم» به کارگردانی مسعود ترابی و «امشب اینجا» به کارگردانی مژگان خالقی ایفای نقش کرد.

سال ۱۳۹۹، در مجموعه «سیاوش» که از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شد، در کنار رضا کیانیان، میلاد کی‌مرام و مجید صالحی بازی کرد.

در سال ۱۴۰۰، در فیلم سینمایی «علف‌زار» که با استقبال بسیار خوب مردم مواجه شد، نقش دختری را داشت که پدرش یک چهره سیاسی پرنفوذ است. در این فیلم، در یک باغ، به صورت دسته‌جمعی به دختر و عروس خانواده تجاوز می‌شود، اما پدر پرنفوذ خانواده برای حفظ آبرو این حقیقت را انکار می‌کند. این فیلم بر اساس یک اتفاق واقعی که در سال ۱۳۹۰ در خمینی‌شهر اصفهان رخ داد، ساخته شده است. «علف‌زار» در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر در ۱۳ رشته نامزد شد و در نهایت چهار جایزه کسب کرد.

همچنین ترلان پروانه در برنامه «شب‌های مافیا» که از شبکه نمایش خانگی پخش می‌شد، حضور پررنگی داشت.

جوایز و افتخارات ترلان پروانه:

در همایشی که به نقش جوانان در پیشرفت اهداف انقلاب اسلامی می‌پرداخت، او به عنوان بهترین بازیگر انتخاب شد. همچنین، در جشنوارهٔ بیست و پنجم فیلم کودک و نوجوان اصفهان، برای بازی در فیلم «آهوی پیشونی سفید»، موفق به دریافت جایزهٔ پروانه زرین بهترین بازیگر دختر شد. وقتی سیزده سال داشت، برای ایفای نقش در فیلم سینمایی محمد (ص) آزمایش بازیگری و گریم انجام داد؛ اما شخصیت آمنه در آن فیلم نوزده ساله بود و ترلان در آن زمان فقط سیزده سال داشت. به همین دلیل، کارگردان به او گفت که برای این نقش خیلی جوان است و در نهایت او از این فیلم کنار کشید.

ترلان پروانه

فیلم شناسی

سینما
سال نام فیلم کارگردان
١۴٠٠ علف‌زار کاظم دانشی
۱٣٩٨ گربه سیاه کریم امینی
رویای سهراب علی قوی تن
تا ابد امید امین نگارشی
۱٣٩٧ مصائب شیرین ۲ علیرضا داوودنژاد
آهوی پیشونی سفید ٣ سید جواد هاشمی
۱٣٩۶ پری‌سا محمدرضا رحمانی
آهوی پیشونی سفید ٢ سید جواد هاشمی
داستان سیاوش امیر اسکندری
جاده قدیم منیژه حکمت
۱۳۹۵ گشت ارشاد ٢ سعید سهیلی
۱۳۹۴ فراری علیرضا داوودنژاد
۱۳۹٣ شیفت شب نیکی کریمی
۱٣٩٢ مردن به وقت شهریور هاتف علیمردانی
آخرین روز سال بهروز شعیبی
۱٣٩١ زندگی مشترک آقای محمودی و بانو روح‌الله حجازی
به خاطر پونه هاتف علیمردانی
۱٣٩٠ بی خداحافظی احمد امینی
آهوی پیشونی سفید ١ سید جواد هاشمی
۱۳٨٩ انسان‌ها محسن توکلی
۱۳٨٨ خروس بی محل حسین قاسمی جامی
١٣٨٧ خاطرات فردا حمیدرضا حافظی
١٣٨۶ چهار بهار محمدرضا اعلامی
۱٣٨۵ نصف مال من نصف مال تو وحید نیکخواه آزاد
پاپیتال اردشیر شلیله
عاشق افشین شرکت
۱٣٨۴ زن بدلی مهرداد میرفلاح
باغ آلوچه بهروز شعیبی
مادر صدامو میشنوی کامبیز کاشفی
بالا بلند جلال فاطمی
چپ دست آرش معیریان
١٣٨٣ رویای آخر مهرداد خوشبخت

 

تلویزیون
سال نام کارگردان
۱۳۹٧ کوبار فریدون حسن‌پور
۱۳۹۵ چرخ فلک عزیزالله حمیدنژاد
۱۳۹٣ گذر از رنج‌ها فریدون حسن‌پور
۱۳۹٢ سرزمین کهن کمال تبریزی
۱۳۹٠ تا ثریا سیروس مقدم
۱٣٨٩ ارمغان تاریکی جلیل سامان
ملکوت محمدرضا آهنج
١٣٨٨ خسته دلان سیروس الوند
۱٣٨۶ قاب‌های خالی مرتضی احمدی هرندی
۱٣٨۵ زیر تیغ محمدرضا هنرمند
مسافری از گرونگول مرتضی متولی
۱٣٨۴ شبی از شب‌ها رضا کریمی
جایزه بزرگ مهران مدیری
پیله‌های پرواز حسین سهیلی زاده
۱٣٨٣ خوش غیرت علی شاه حاتمی
١٠١ راه برای ذله کردن پدر و مادرها‏ حجت قاسم زاده اصل
١٣٨٢ بچه های خیابان همایون اسعدیان

 

نمایش خانگی 
سال نام سریال کارگردان
۱۴۰۱ پدرخوانده سعید ابوطالب
١۴٠٠ آهوی من مارال مهرداد غفارزاده
شب‌های مافیا سعید ابوطالب
١٣٩٩ سیاوش سروش محمدزاده
۱٣٩٧ رقص روی شیشه مهدی گلستانه
رالی ایرانی ٢ آرش معیریان
۱۳۹١ نفوذ آرش تیمورنژاد

 

تئاتر
سال نام نمایش کارگردان
۱٣٩٨ امشب اینجا مژگان خالقی
حکم مسعود ترابی
۱۳۹٧ هفتمین جان سگ مهدی کوشکی
۱۳۹۵ مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش بهنام زینعلی

ترلان پروانه

حواشی زندگی ترلان پروانه

شایعه ازدواج ترلان پروانه با سعید عزت اللهی:

این حاشیه ابتدا از این شروع شد که سعید عزت اللهی و ترلان پروانه در صفحات مجازی یکدیگر برای هم کامنت میگذاشتند و پس از آن با حضور سعید عزت اللهی در جشنواره فیلم فجر و تماشای فیلم ترلان، حاشیه ازدواج آن دو قوت گرفت.

عزت اللهی در خصوص این حاشیه مصاحبه کرد ولی ترلان پروانه صرفا پستی که حاوی شعری بود را منتشر کرد.

عده ای در خصوص عزت اللهی میگفتند که او هم همانند شخصیت حبیب در سریال «لیسانسه» تخصص اش علاقه مند شدن به دیگران شدن است.

اما او چنین پاسخ داد:

«من دست روی هر کسی نمیگذارم. اما دوست ندارم با احساسات کسی بازی کنم. افرادی که این کار را میکنند اسم خودشان را میگذارند بچه زرنگ.»

ترلان نیز در پاسخ به این واکنش عزت اللهی در اینستاگرامش نوشت:

«هر کس بد ما به خلق گوید ما چهره ز غم نمیخراشیم

ما خوبی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم.»

شایعه ازدواج ترلان پروانه و فرشاد احمد زاده:

با انتشار گسترده ویدیویی در صفحات مجازی، که محتوای آن حکایت از ارتباط نزدیک و صمیمی آن دو با هم داشت، باعث ایجاد سوالات و ابهاماتی در ذهن برخی مخاطبان دررخصوص ازدواج آنها شد.

و همچنین بعد از آن عکسی از فرشاد احمد زاده انتشار پیدا کرد که در کنار کسانی است که با آنان در یک تیم بازی میکند و حلقه ای در دست او کنجکاوی مخاطبان را برانگیخت.

بخاطر واکنش ها و حواشی بسیار زیادی که از طرف مردم ایجاد شد، ترلان پروانه و فرشاد احمد زاده هر دو کامنت های پیج های خود را بستند.

پس از آن پروانه بدون هیچ توجهی به ویدئو منتشر شده در صفحات مجازی، عنوان کرد که بین آن دو هیچ گونه ارتباط و نزدیکی وجود ندارد و خانواده اش به دنبال این حواشی هستند تا در مراجع قضایی پیگیری کنند.

همچنین او اظهار داشت:

«در ارتباط با حاشیه سازان نیز اقدام های موثری داشتند که اگر بخواهم بگویم چه اتفاقی رخ داده است چندان جالب نخواهد بود.»

فرشاد احمد زاده هم در نهایت پس از همهٔ حواشی در پاسخ به شایعه ازدواجش با ترلان پروانه در تلگرام این چنین نوشت:

«قضاوت کار خداست، من با هیچ کس فامیل نمیشم.»

شایعه ازدواج ترلان پروانه و ارسلان قاسمی:

این دو بخاطر اینکه همیشه در فیلم ها در کنار یکدیگر از کودکی هم بازی بودند، و این فعالیت سال ها ادامه داشت و خصوصا در فیلم «تا ثریا» ارسلان قاسمی خواستگار ترلان پروانه بود، تمام این امور سبب میشد که چنین حواشی و شلیعاتی ایجاد شود.

در پاسخ به این جنجال نیز ارسلان قاسمی چنین پاسخ داد:

«عاشق یک نفر دیگه هستم الان هم در زندگی ام هست اصلا هم از اینکه بخواهم اسمم را کنار ترلان پروانه ببینم خارج از کار دوست ندارم.»

شایعه ارتباط ترلان پروانه با رپر ها:

در زمان بازیگری خانم ترلان در فیلم «گربه سیاه»، ایشان با چند خواننده رپ همکاری و ارتباط داشتند. پس از آن، شایعاتی درباره رابطه نزدیک او با فردی به نام بهزاد لیتو مطرح شد. این شایعات آنقدر گسترده شد که در یک مصاحبه اینترنتی از بهزاد لیتو در این باره سؤال کردند و او به طور واضح این موضوع را تکذیب کرد.
بعداً خواننده رپ دیگری به نام «سپهر خلسه» در یکی از ترانه‌هایش نام ترلان را برد.
مورد جنجالی بعدی، شایعه ارتباط او با سامان رضاپور، معروف به سامان ویلسون، بود.
تمام این مواردی که اشاره شد، تنها در حد حاشیه و شایعه هستند و هیچ سند قطعی برای اثبات آن‌ها وجود ندارد.

حاشیه ارتباط ترلان پروانه با شروین حاجی پور:

یک حساب توییتر به نام مدنی، که ظاهراً متعلق به خانم پروانه بود، مطالبی تکان‌دهنده منتشر می‌کرد. در این توییت‌ها از زندگی ناخوشایند، وضعیت روحی نامساعد و حتی کتک‌خوردنش شکایت کرده و به ارتباط خود با شروین حاجی‌پور اشاره کرده بود. اما پس از این ماجرا، او در صفحه اینستاگرام شخصی خود توضیح داد که این حساب توییتر اصلاً به او تعلق ندارد و تمام محتوای منتشرشده در آن دروغ و ساختگی است.

شایعه عمل زیبایی چشم های ترلان پروانه:

شایعاتی پخش شده که می‌گفتند خانم پروانه، چشمانش را که به قول معروف حالتی شبیه به چشم گربه دارد، جراحی کرده است. اما او در صفحه اینستاگرامش توضیح داد که چشمانش کاملاً طبیعی و آفریدهٔ خداوند است و همچنین، نحوهٔ آرایش چشمانش هم در ایجاد این حالت، بی‌تأثیر نیست.

علاقه مندی های ترلان پروانه:

او عاشق سبزیجات است و در میان آن‌ها، کلم بروکلی را بیشتر از همه دوست دارد؛ مخصوصاً وقتی مادرش سس مخصوصی که خودش درست کرده را روی آن بریزد. علاوه بر این، به آشپزی هم علاقه زیادی دارد و اگر وقت کافی داشته باشد، بیشتر اوقات پاستا درست می‌کند چون در پخت آن مهارت پیدا کرده است. وقتی هم وقت آشپزی ندارد، معمولاً فیلم تماشا می‌کند یا کتاب می‌خواند.

از میان ورزش‌ها، به بسکتبال (که به صورت حرفه‌ای بازی می‌کند) و دوچرخه‌سواری (اگر فرصتش پیش بیاید) علاقه زیادی دارد. سوارکاری هم یکی از فعالیت‌هایی است که به آن اشتیاق دارد و حتی عکس‌هایی از سوارکاری در صفحه اینستاگرامش گذاشته است. همچنین رقص باله را هم تجربه کرده و دوره‌های باله در آب را به پایان رسانده است. به گفته او، این ورزش هم آرامش‌بخش است و هم لذت‌بخش، اما به دلیل مشغله زیاد نتوانسته آن را ادامه دهد.

در مورد علاقه‌هایش در سینما و تلویزیون می‌گوید: برایش فرقی ندارد و هر دو را یکسان می‌داند. با این حال، خودش بیشتر تلویزیون تماشا می‌کند. به نظر او، مردم معمولاً تلویزیون را بیشتر دوست دارند و تماشا می‌کنند. در مورد انتخاب بین سینما و تئاتر هم معتقد است که هر کسی با توجه به سلیقه خودش یکی را انتخاب می‌کند.

ترلان پروانه

مصاحبه با ترلان پروانه

۱-نحوه ورودتان به سینما و تلویزیون چطور بود؟

اولین تجربه کاری من در سال ۱۳۸۳، بازی در یک فیلم سینمایی بود. پیش از آن هم در پروژه‌های تلویزیونی فعالیت داشتم. در حقیقت، بعد از حضور در یک سریال، این فرصت به من داده شد تا به سینما بروم و در فیلم «کرکس» به کارگردانی معیریان ایفای نقش کنم.

۲-در آن زمان شما شش ساله بودی؟

بله. درست است که در آن سن و سال معمولاً علاقه‌ی جدی و پایداری شکل نمی‌گیرد، اما تو از آن بچه‌های نادری هستی که از همان سال‌های کم به دنیای سینما قدم گذاشتی و بدون وقفه به کارت ادامه دادی.

۳-این علاقه بعدها چگونه به وجود آمد؟

در آن سن و سال، درک درستی از معنای علاقه نداشتم و نمی‌دانستم این احساسی که دارم، همان علاقه است یا نام دیگری باید روی آن گذاشت. با این حال، به نظر من اگر کسی به کاری علاقه‌مند نباشد، نمی‌تواند در آن مسیر بماند، چون هر جامعه‌ای دشواری‌های خودش را دارد. من با اینکه تنها یک دختربچهٔ شش‌ساله بودم، به تدریج یاد گرفتم که چگونه با این سختی‌ها کنار بیایم. هرچند شرایط سخت بود، اما همین چالش‌ها باعث شد کم‌کم علاقه‌ام بیشتر و بیشتر شود.

از آنجا که کارم را دوست داشتم، تلاش کردم آن را به شکل حرفه‌ای ادامه دهم. از نظر من، یک فرد تأثیرگذار در سینما کسی است که راهنمایی‌هایش مسیر کاری تو را تغییر دهد و باعث شود از یک مرحله به بعد، تحول مثبتی در کارنامه‌ات ایجاد شود. خوشبختانه من این شانس را داشتم که از سال‌های کودکی، کنار بازیگران و کارگردانان توانا و باتجربه باشم. این موضوع کمک بزرگی به من کرد. هرکاری که انجام می‌دادم، برایم مانند یک کلاس درس بازیگری بود.

اغلب کسانی که از سن کم شروع به بازیگری می‌کنند، معمولاً به دلیل جذابیت ظاهری یا زیبایی‌شان انتخاب می‌شوند. اما من همیشه دوست نداشتم کسی بگوید من فقط به خاطر زیبایی‌ام بازیگر شده‌ام. اصلاً دل‌خوش به چنین چیزی نبودم. در کنار ایفای نقش‌های مختلف و تجربه‌های گوناگون، سعی کردم مطالعه هم داشته باشم و دانش خود را افزایش دهم. در این سال‌های اخیر نیز کوشیده‌ام انتخابی‌تر از قبل عمل کنم و نقش‌هایی را بپذیرم که هرکدام به نوعی برایم چالش‌برانگیز باشند.

۴-چه چیزهایی برایت ملاک و معیار است؟ فیلمنامه، بازیگران یا عوامل؟

از نظر من، ارزش هر کاری به همکاری گروهی است که پشت آن است. با این حال، برای من همه‌ی بخش‌ها در کنار هم اهمیت دارند. یک اثر خوب، حاصل تلاش همه‌ی دست‌اندرکاران از جمله بازیگران، کارگردان، نویسنده و بقیه است. اما در این میان، فیلمنامه از اهمیت ویژه‌ای برای من برخوردار بوده است. همان‌طور که قبلاً هم گفته‌ام، دوست داشتم نقش‌هایی را بپذیرم که برایم چالش‌برانگیز باشند. منظورم از چالش این است که نقش، متفاوت باشد و چیزی باشد که قبلاً تجربه‌اش نکرده‌ام.

اما جدا از فیلمنامه، در مرحله‌ی بعد به تمام جنبه‌های دیگر از جمله کل گروه و روش کارشان توجه می‌کردم. در سینما، بچه‌ها معمولاً تا یک سن مشخص، نقش‌های تکراری و کلیشه‌ای بازی می‌کنند، مگر اینکه استثنایی و بااستعداد باشند. در نهایت، گرفتن بازی خوب از کودکان در سینما و تلویزیون ما چندان معنای خاصی ندارد و همه چیز به استعداد خود کودک بستگی دارد.

برخلاف این تصور، برای من جالب است که بازی گرفتن از بچه‌ها در سنین پایین، بسیار جذاب و صادقانه‌تر است. این تفاوت به این دلیل است که وقتی کودک هستید، این کار را با خلوص و بی‌غل و غش انجام می‌دهید. به یاد دارم وقتی چهارسالم بود، به من می‌گفتند جمله‌ای را بگویم و من آن را با تمام احساس کودکانه‌ام بیان می‌کردم. اما وقتی بزرگ می‌شوی، یاد می‌گیری که نقش را تحلیل کنی و این همان حرفه‌ای شدن است.

اگر کسی بتواند در این مسیر ادامه دهد، تلاش کند و راه خود را پیدا کند، می‌تواند نقش‌های متنوع و زیادی را بازی کند. به نظر من، این موضوع به خود کودک برنمی‌گردد، چون او مقصر نیست. ممکن است دلیلش فیلمنامه یا عوامل دیگری باشد. دلایل مختلفی می‌تواند داشته باشد.

۵-در این سال ها کارگردان یا بازی گردانی بوده که از شما به صورت حرفه ای بازی بگیرد و حوصله و صبر ویژه ای داشته باشد؟

در بیشتر مواقع، این کارگردان است که مستقیماً با کودکان بازیگر کار می‌کند. تنها در شرایطی استثنایی، مثلاً وقتی یک کارگردان به دستیارش اطمینان کامل دارد، ممکن است این مسئولیت را به او واگذار کند. اما بر اساس تجربه شخصی من، در تمام پروژه‌هایی که حضور داشتم، خود کارگردان با من در ارتباط بود و گفتگو می‌کرد. وقتی حدود چهار یا پنج ساله بودم، متنی که قرار بود اجرا کنم را ابتدا با دستیار کارگردان و بازیگران دیگر تمرین می‌کردم و پس از آن، نوبت به جلسه و گفتگو با کارگردان اصلی می‌رسید.

۶- بین این کارگردان ها، آیا کسی بود که با دنیای کودکان، خوب آشنایی داشته باشد و شما را بهتر از سایرین بفهمد؟

نمی‌توانم اسم ببرم. هر کاری که انجام داده‌ام، به نوعی برایم جذاب و دوست‌داشتنی بوده. از اولین خاطراتم، همکاری با آقای بهروز شعیبی است که اولین اثرش را می‌ساخت و این پروژه، جزو اولین کارهای من هم محسوب می‌شد. به طور کلی، هر بار با کارگردان‌های مختلف همکاری کرده‌ام، نه تنها خاطره ناخوشایندی نداشتم، بلکه هر بار چیزهای ارزشمندی از آن‌ها آموختم و لحظات خوبی را در کنارشان سپری کردم.

۷- از سال ٨۵ تا ٨٩ کمتر کار کردی، دلیل این کم کاری چه بود؟

بهترین دوران فعالیت حرفه‌ای من درست در همان زمان بود. در سال ۱۳۸۸، جایزه بهترین بازیگر هنری را گرفتم. در آن دوره با آقای بهزادی همکاری داشتم و ایشان پس از این موفقیت به من پیشنهاد کردند که در انتخاب نقش‌ها گزیده‌تر عمل کنم. معمولاً کسانی که از سنین کم وارد این حرفه می‌شوند، در دوران نوجوانی دچار تحول می‌شوند. این تغییرات هم در روحیه و روان آن‌ها رخ می‌دهد و هم در ظاهرشان.

۸-در این دوران برای شما چنین چیزی اتفاق نیفتاد؟ پیشنهادها کمتر نشد؟

چند سال پیش، کارگردانی را دیدم که سال‌ها پیش با او همکاری کرده بودم. او به من گفت که در تمام این سال‌ها هیچ تغییری نکرده‌ام و هنوز هم همان ترلان کوچکِ گذشته به نظر می‌رسم. خودم این موضوع را خیلی حس نمی‌کنم، ولی بقیه هم وقتی مرا می‌بینند، می‌گویند تغییر چندانی نداشته‌ام. انگار جزء آدم‌های استثنایی بوده‌ام که تفاوت چندانی از دوران بچگی تا بزرگسالی در ظاهرشان دیده نمی‌شود.

به نظرم فیلم «فراری» تنها فیلمی است که در آن نقش اصلی را بازی کردم. شاید دلیلش این بود که فیلمنامه فضای بازتری به من می‌داد. در بقیهٔ کارهایی که انجام داده‌ام، معمولاً نقش دوم یا سوم را داشتم. مثلاً در فیلم «زندگی مشترک آقای محمود و بانو» که در کل پنج بازیگر داشت، نقش اصلی برایم مهم نبود. حتی وقتی فیلمنامه را به من دادند تا مطالعه کنم، گفتند بین دو نقش می‌توانم انتخاب کنم. من نقشی را انتخاب کردم که زمان کمتری در فیلم بود، اما تأثیرگذاری بیشتری داشت. در واقع نقش اصلی را برنگزیدم، چون می‌دانستم آن نقش دیگر تأثیر عمیق‌تری روی داستان خواهد گذاشت.

همیشه این دیدگاه را داشتم که برایم تعداد صحنه‌ها یا بزرگی نقش ملاک نبوده. نقش‌هایی که عمیق‌تر و اثرگذارتر بودند، برایم جذاب‌تر بودند. دوست داشتم نقش‌هایی را بازی کنم که چالش بیشتری دارند و مرا بیشتر به فکر وامی‌دارند.

۹-تصمیمی برای ادامه این حرفه به صورت آکادمیک ندارید؟

با تمام احترامی که برای تحصیل‌کردگان این رشته قائلم، باید بگویم تجربه‌ای که در این چند سال کسب کرده‌ام، به نظر خودم بسیار آکادمیک‌تر و پربارتر از فضای دانشگاهی بوده است. حتی اساتید و سینماگرانی که در این سال‌ها با آن‌ها همکاری داشته‌ام، بیش از آنچه از یک کلاس دانشگاهی انتظار می‌رود به من آموخته‌اند. به همین دلیل هم اکنون تمایلی به ادامه تحصیل آکادمیک در این رشته ندارم و در عوض، رشته دیگری را برای تحصیل انتخاب کرده‌ام. علاوه بر این، محدودیت زمانی نیز اجازه پیگیری این رشته در دانشگاه را از من گرفته است. شاید پس از اتمام دوره تحصیلی فعلی و با فاصله زمانی بیشتری، دوباره به این موضوع فکر کنم.

۱۰-در حال حاضر چه رشته ای را تحصیل می کنی؟

طراحی لباس.

۱۱-برای فیلم فراری چگونه انتخاب شدی؟

به دفتر کار آقای داوودنژاد رفتم. اول از من پرسیدند که اهل کجایم و با چه لهجه‌ای حرف می‌زنم. گفتم که اصالتاً شیرازی هستم، ولی لهجهٔ شمالی را خیلی خوب بلدم. چون قبلاً در سریال آقای حسن‌پور با لهجهٔ شمالی بازی کرده بودم، ازم خواستند که کمی شمالی صحبت کنم. همین کار را کردم، ولی به من نگفتند که نقش مورد نظر حتماً باید با این لهجه باشد. بعد گفتند که به زودی با من تماس می‌گیرند. حتی گفتند که بعید است کسی بهتر از من برای این نقش پیدا کنند و خیلی مایلند با من همکاری کنند.

در همین فاصله، شنیدم که به آموزشگاه‌های مختلف بازیگری سر زده‌اند و فراخوان بازیگر داده‌اند. با این حال که به من گفته بودند خوب هستم، اما می‌دیدم خیلی‌ها برای این نقش در حال تلاشند. برای همین استرس زیادی داشتم. نگران بودم که نکند فرد دیگری را انتخاب کنند و من فرصت بازی در این نقش را از دست بدهم. بعد از حدود دو هفته، بالاخره با من تماس گرفتند و خواستند به دفترشان بروم. این‌بار همه چیز جدی‌تر شده بود.

۱۲-بازی کردن، روبه روی تنابنده چطور بود؟

آقای تنابنده واقعاً در ایفای این نقش کمک بزرگی به من کردند. از همکاری با ایشان بسیار لذت بردم، چون این نقش برای من چالش بزرگی بود. برای من، زمان فیلمبرداری مانند یک دوره آموزشی و تجربه‌ی ارزشمند بود. همکاری من با آقای داوودنژاد در کارنامه‌ی هنری‌ام یک تجربه کاملاً متفاوت است. در پروژه‌های سخت، مهم‌ترین چیز، همبازی شماست؛ اینکه چطور می‌تواند به شما انگیزه و قدرت بدهد. اگر این اتفاق نیفتد، فشار کار آنقدر زیاد می‌شود که نمی‌توانی نقش خود را به خوبی اجرا کنی. آقای تنابنده آنقدر باانرژی و مثبت بودند که توانستیم آن شرایط دشوار را با موفقیت پشت سر بگذاریم.

۱۳-بیشترین تفریحت چیست؟

زندگی من این روزها خیلی شلوغ است. یا مشغول کارم هستم یا اینکه باید درس بخوانم، برای همین وقت چندانی برای تفریح کردن ندارم. با این حال، دو چیز هستند که واقعاً به آن‌ها علاقه دارم: خواندن کتاب و تماشای فیلم. در میان انواع فیلم‌ها، فیلم‌های ترسناک را بیشتر از همه دوست دارم. حتی یک بار در فیلمی از این ژانر به نام «عروس غریبه» بازی کردم، اما این فیلم هیچ وقت به نمایش درنیامد.

ترلان پروانه

۱۴-تا به حال به جز «تا ثریا» کار دیگری هم بزرگتر از سن ات پیشنهاد شده؟

بله، نقش خانم آمنه در فیلم «محمد (ص)» ساخته آقای مجید مجیدی به من پیشنهاد شد. این نقش از سن خودم بزرگ‌تر بود و جزو نقش‌های اصلی فیلم محسوب می‌شد. من حتی برای تست گریم هم رفتم، اما آقای مجیدی گفتند هنوز برای این نقش جوان هستم. من سیزده‌ساله هستم و آن نقش مربوط به یک خانم نوزده‌ساله بود. با این حال، گفتند احتمالاً در قسمت‌های بعدی این مجموعه، از من برای نقش یک دختر نوجوان استفاده خواهند کرد. همین که مرا برای این نقش در نظر گرفتند و به تست گریم دعوت شدند، برایم بسیار مایه افتخار است.

فیلم «زیر تیغ» هم یکی از سخت‌ترین و در عین حال یکی از بزرگ‌ترین فرصت‌های کاری زندگی من بوده است. یادم می‌آید وقتی در دفتر آقای هنرمند بودم، او را روی پله‌ها دیدم و گفتم چقدر شبیه آقای پرستویی هستید. از همان برخورد کوچک من، آقای هنرمند خوشش آمد و من برای بازی در «زیر تیغ» انتخاب شدم. خانواده‌ام هم بسیار خوشحال بودند که قرار است در کنار بازیگران بزرگی مثل پرویز پرستویی، فاطمه معتمدآریا، فریبا جودیکار، نگار جواهریان و دیگران بازی کنم.

فقط آن صحنه که در اول فیلم پدرم در خواب می‌بیند من به دار آویخته شده‌ام، برای مادرم بسیار دشوار بود. موقع فیلمبرداری آن صحنه هم خودم خیلی اذیت شدم. آقای پرستویی زیر طناب دار ایستاده بودند و به محض اینکه مرا پایین می‌آوردند، بغلم می‌کردند. خیلی ناراحت‌کننده بود که من، یک دختربچه چهار‌پنج‌ساله، چنین صحنه‌ای را بازی کنم. مرا با یک کش مخصوص به شاخه درخت بسته بودند و فشار کش‌ها باعث کبودی قسمت‌هایی از بدنم شده بود. مادرم هم وقتی آن صحنه را دید، خیلی ناراحت شد، به‌خصوص که یاد شرایط سخت من هنگام فیلمبرداری افتاد. اما در کل، «زیر تیغ» را خیلی دوست داشتم و گروه بسیار خوبی داشت، مخصوصاً آقای پرستویی و خانم معتمدآریا که بسیار مهربان بودند.

۱۵-تصمیمت برای آینده چیست؟ میخواهی بازیگر بمانی یا شغل دیگری را در نظر داری؟

قطعاً بازیگری را رها نمی‌کنم، اما آن را به عنوان رشته اصلی تحصیلی ام ادامه نمی‌دهم. این کار را در کنار درس خواندنم پیگیری خواهم کرد. به عبارت دیگر، نمی‌خواهم رشته دانشگاهی‌ام بازیگری، سینما، هنرهای نمایشی یا چیزهای مشابه باشد.

۱۶-چرا؟ تو که میگویی به کارت علاقه داری؟!

کار هنری، به ویژه بازیگری، شغلی است که نمی‌توان روی آن به عنوان یک منبع درآمد ثابت حساب کرد. به عبارت دیگر، این حرفه از ثبات و امنیت کافی برخوردار نیست.

۱۷- چرا این را میگویی خیلی بازیگرهای حرفهای داریم که کارشان همین است و با همین بازیگری زندگی میکنند؟

از آنجا که از دوران کودکی در این حرفه حضور داشتم و با هنرمندان نامآشنا و بزرگی مانند آقای پرستویی، خانم معتمدآریا، خانم حاجیان و دیگران همکاری کردم، تجربه‌های ارزشمندی آموختم و در نهایت به این باور رسیدم که نمی‌توان چندان بر این شغل تکیه کرد.

۱۸-از چه نظر نمی توان روی آن حساب کرد؟ امنیت شغلی ندارد؟ امنیت مالی ندارد؟

نه، نمی‌شود روی پیشنهادهای این شغل حساب کرد. معلوم نیست در آینده چه نوع فیلم‌هایی ساخته می‌شود و آیا فرصت‌های خوبی به تو پیشنهاد خواهد شد یا نه. از طرفی، این کار بسیار دشوار و بدون برنامه‌ریزی مشخص است. برای مثال، من الآن در کلاس‌های مختلفی شرکت می‌کنم و سعی دارم مهارت‌های دیگری مثل نواختن پیانو و چیزهای مشابه را یاد بگیرم؛ اما معمولاً این شغل، برنامه کلاس‌هایم را بر هم می‌زند و اجازه نمی‌دهد زندگی منظم و با نظمی داشته باشم. نمی‌دانم، شاید همین بی‌برنامگی و آشفتگی هم یکی از دلایلی باشد که باعث می‌شود در انتخاب بازیگری به عنوان شغل اصلی آینده‌ام تردید کنم.

۱۹-چه چیزهای در قبول یک پیشنهاد برایت مهم است؟

کارگردان، دیگر بازیگران و متن فیلم.

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *