بیوگرافی آشا محرابی
آشا محرابی، بازیگر و گوینده ایرانی، در سیویکم مردادماه سال ۱۳۵۲ به دنیا آمد. او در عرصههای سینما، تئاتر و تلویزیون فعالیت دارد.
منوی دسترسی سریع
**خلاصهای از زندگی**
در این بخش، نگاهی کوتاه و کلی به مسیر زندگی و مهمترین رویدادهای آن خواهیم داشت.
**درباره زندگی**
در اینجا، داستان زندگی از آغاز تا به امروز، شامل دوران کودکی، تحصیل و رویدادهای سرنوشتساز، به شکلی داستانوار و جذاب روایت میشود.
**پیمان زناشویی**
این قسمت به شرح آشنایی، دوران نامزدی و مراسم ازدواج و همچنین نکات قابل توجه درباره زندگی مشترک میپردازد.
**در فضای مجازی**
صفحات رسمی و کانالهایی که از طریق آنها میتوان با جدیدترین اخبار و فعالیتها در ارتباط بود، در این بخش معرفی شدهاند.
**عرصه هنر**
سفر در دنیای هنر، پروژههای مهم، سبک کاری و اهداف هنری به زبانی ساده در اینجا بیان شده است.
**کارنامه سینمایی**
فهرست کامل فیلمها، سریالها و دیگر آثار تصویری که در آنها حضور داشتهاید، به ترتیب تاریخ در این بخش گردآوری شده است.
**دستاوردها و تقدیرها**
تمام جایزهها، نشانها و افتخاراتی که در طول فعالیت حرفهای کسب شده است، در این قسمت قابل مشاهده است.
**حواشی و گفتوگوها**
اخبار و رویدادهایی که گاهی در اطراف زندگی حرفهای و شخصی پیش آمده است، در این بخش مورد بررسی قرار میگیرد.
**گفتوگوهای ویژه**
متن کامل یا خلاصهای از مهمترین مصاحبهها با رسانههای مختلف در اینجا آورده شده است.

خلاصه زندگینامه
نام: آشا محرابی
تاریخ تولد: ۳۱ مرداد ۱۳۵۲ (سن: ۵۲ سال)
محل تولد: تهران، ایران
ملیت: ایرانی
حوزه فعالیت: سینما، تلویزیون، تئاتر و رادیو
شغل: بازیگر، کارگردان، دوبلور و گوینده
قد: ۱۶۴ سانتیمتر
پدر و مادر: اسماعیل محرابی و فاطمه سید مدلل کار
وضعیت تأهل: متأهل
تحصیلات:
– کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی
– کارشناسی ارشد روابط بینالملل
– فارغالتحصیل رشته فیلمسازی از کانادا
شروع فعالیت: از سال ۱۳۷۷ تاکنون
وبسایت: Ashamehrabi.com
زندگینامه
خانواده و والدین:
آشا محرابی در سیویکم مردادماه ۱۳۵۲ در تهران متولد شد. او بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران است.
پدرش اسماعیل محرابی، از بازیگران قدیمی سینما و تلویزیون، و مادرش فاطمه سید مدل الکار نام دارد. آشا تنها فرزند خانواده بود.
در دوران نوجوانی او، پدر و مادرش از هم جدا شدند و پدر، آنان را ترک کرد. مادر آشا محرابی اهل رشت، در استان گیلان است.
تحصیلات:
آشا محرابی در مقطع لیسانس، مترجمی زبان انگلیسی خوانده و پس از آن فوقلیسانس خود را در رشته روابط بینالملل گرفته است. او در کنار درس دانشگاه، در کلاسهای هنریِ حمید سمندریان نیز شرکت کرده و دورههای کامل بازیگری و کارگردانی را در مؤسسهٔ او به پایان رسانده است. همچنین، او در مؤسسه سینمای جوان، کارگردانی و فیلمسازی را فراگرفته است.
این بازیگر، آموزش فیلمنامهنویسی را نزد ناصر تقوایی گذرانده و این مهارت را در کلاسهای او کسب کرده است. علاوه بر اینها، آشا محرابی یک دوره فیلمسازی نیز در کشور کانادا گذرانده است.
اولین سریال و مخالفت پدر:
آشا محرابی وقتی فقط ۱۲ سال داشت، برای اولین بار در کنار پدرش در برنامهی «آینه» جلوی دوربین رفت و بازی کرد. اما پدرش با ادامهی این کارش موافق نبود و به همین دلیل، او مجبور شد در دانشگاه، رشتهای غیر از هنر را انتخاب کند.
او در جایی گفته که پدرش در زندگیاش بیشتر نقش یک مانع را داشته تا یک حامی. از همان بچگی با اسماعیل محرابی قرار گذاشته بود که اگر درسش را تمام کند و از دانشگاه فارغالتحصیل شود، او شرایط ورودش به دنیای بازیگری را فراهم کند. این قرار، یک پیمان اخلاقی و درونی بود که آشا عمیقاً به آن باور داشت و زندگیاش را بر اساس آن پیش میبرد.
ازدواج

اطلاعات زیادی درباره ازدواج و همسر آشا محرابی در دسترس نیست. به نظر میرسد این بازیگر سالهاست که ازدواج کرده و زندگی مشترک خود را تشکیل داده است. اما همسرش تمایل ندارد عکسهای شخصی و خانوادگیشان را در فضای مجازی به اشتراک بگذارد.
آشا محرابی در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام:
asha_mehrabi@
زندگی هنری

آشا محرابی در رشتهی بازیگری و کارگردانی از کانون هنری حمید سمندران فارغالتحصیل شد و همچنین مدرک فیلمسازی خود را از موسسه سینمای جوان گرفت.
اولین بار در سال ۱۳۶۴، وقتی فقط ۱۲ سال داشت، با بازی در مجموعهی تلویزیونی «آینه» پا به دنیای هنر گذاشت.
او پس از ورود به رادیو، فعالیت تئاتری خود را با نمایش «دایره گچی قفقازی» به کارگردانی حمید سمندریان در سال ۱۳۷۷ شروع کرد و آن را در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه برد.
در سالهای بعد، او هم به عنوان بازیگر و هم به عنوان نویسنده و کارگردان در عرصه تئاتر فعال بود و آثاری مانند «خسیس»، «خانه برنارد آلبا»، «سه خواهر»، «زیرگذر سقاخانه»، «اتوبان» و «من حرفی ندارم دنبالشو نگیر» را روی صحنه برد.
آشا محرابی اکنون عضو انجمن بازیگران و کارگردانان خانه تئاتر ایران است.
وی از سال ۱۳۸۰ نیز به حوزه دوبله و گویندگی وارد شد.
شروع فعالیت در رادیو:
پس از قبولی در آزمون اداره کل نمایش در سال ۱۳۷۴، آشا محرابی وارد عرصهی نمایشهای رادیویی شد. او از آن زمان تا امروز، به عنوان بازیگر، کارگردان و نویسنده با این اداره کل همکاری دارد. مدتی بعد، با تشویقهای مرضیه صدرایی، در چند آزمون دوبله شرکت کرد و توانست در این زمینه نیز فعالیت خود را شروع کند.
اولین تئاتر:
این بازیگر کار خود در عرصه تئاتر را با ایفای نقش در نمایش “دایره گچی قفقازی” به کارگردانی حمید سمندریان در سال ۱۳۷۷ شروع کرد. در آن زمان او ۲۵ سال داشت و این اثر در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا شد.
دوره فیلمنامه نویسی:
آشا محرابی پس از یادگیری اصول بازیگری، در کلاسهای فیلمنامهنویسی آموزشگاه کارنامه شرکت کرد که زیر نظر ناصر تقوایی برگزار میشد. او همچنین مدتی را در کشور کانادا به یادگیری فیلمسازی گذراند.
سریال توی گوش سالمم زمزمه کن:
این بازیگر برای اولین بار در سال ۱۳۸۵ و با ایفای نقش در مجموعه تلویزیونی **توی گوش سالمم زمزمه کن** به صفحه تلویزیون آمد. یک سال پس از این تجربه، او در سریال **مرگ تدریجی یک رویا** نیز به ایفای نقش پرداخت.
فیلم شناسی

تئاتر:
| سال | عنوان نمایش | کارگردان | محل اجرا |
|---|---|---|---|
| ۱۳۷۷ | دایره گچی قفقازی | حمید سمندریان | تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی |
| ۱۳۷۹ | خسیس | ابوالفضل پورعرب | تهران، تالار وحدت |
| ۱۳۸۱ | خسیس | ابوالفضل پورعرب | تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی |
| ۱۳۸۰ | خانه برناردا آلبا | روبرتو چولی | تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی |
| ۱۳۸۲ | رؤیای نیمهشب تابستان | دکتر حکاک | تهران، تالار آزادی |
| ۱۳۸۳ | سه خواهر | اکبر زنجانپور | تهران، تئاتر شهر، تالار اصلی |
| ۱۳۸۳ | اعترافاتی دربارهٔ زنان | رضا حامدیخواه | تهران، تئاتر شهر، سالن شماره ۲ |
| ۱۳۸۴ | رومئو و ژولیت | حسین فرخی | تهران، تئاتر شهر، تالار نو |
| ۱۳۸۵ | ملودی شهر بارانی | هادی مرزبان | رشت، سالن میرزا کوچکخان |
| ۱۳۸۵ | پرتره | محمدرضا خاکی | تهران، تئاتر شهر، تالار چهارسو |
| ۱۳۸۵ | زیرگذر سقاخانه | هادی مرزبان | تهران، تالار وحدت |
| ۱۳۸۵ | منظومه مور بیملکه | ناصح کامگاری | تهران، تئاتر شهر، تالار قشقایی |
| ۱۳۸۶ | عشقه | محمد رحمانیان | تهران، تئاتر شهر، تالار چهارسو |
| ۱۳۸۸ | تمام صبحهای زمین | حسین مسافر آستانه | تهران، تالار ایرانشهر، شماره ۱ |
| ۱۳۸۸ | شهر شطرنجی | رضا حامدیخواه | تهران، تئاتر شهر، تالار قشقایی |
| ۱۳۸۹ | شبی که راشل از خانه رفت | پریسا مقتدی | تهران، تالار مولوی، سالن اصلی |
| ۱۳۹۳ | آنتراکت بی آنتراکت | پریسا مقتدی | سالن تئاتر شهر |
| ۱۳۹۴ | ملو داستان | نیما جوادی | اصفهان، هنرسرای خورشید |
کارگردان:
| سال | عنوان نمایش | محل اجرا |
|---|---|---|
| ۱۳۷۹ | الدوز | همدان، جشنواره امید |
| ۱۳۸۷ | خاله ایران | تهران، تالار مولوی |
| ۱۳۸۸ | من حرفی ندارم، دنبالشو نگیر | تهران، تئاتر شهر، تالار سایه |
| ۱۳۸۹ | اتوبان | تهران، تئاتر شهر |
| ۱۴۰۱ | بچههای تک استریت کارلو | تهران، تالار هنر |
فیلمهای سینمایی:
| سال | عنوان | توضیحات |
|---|---|---|
| ۱۴۰۰ | آشوب | |
| ۱۳۹۶ | جنون | |
| ۱۳۹۶ | عشق و خیانت | |
| ۱۳۹۴ | دو لکه ابر | |
| ۱۳۹۴ | ماهرخ | |
| ۱۳۹۴ | نیم | |
| ۱۳۹۳ | جاده مهآلود | |
| ۱۳۸۹ | به امید دیدار | |
| ۱۳۸۸ | تهران من، حراج | |
| ۱۳۸۷ | از رئیسجمهور پاداش نگیرید | |
| ۱۳۸۷ | مردی که گیلاسهایش را خورد | |
| گلوله آتشین | پائولا |
فیلمهای تلویزیونی:
| عنوان |
|---|
| حبیب |
| فریدون مهربان است (۱۳۸۸) |
| پنجرهای رو به حیاط |
| بنبست یلدا |
| وارونگی |
| پاشنه بلند |
| موش گیر |
| بچه نشو |
| حدس بزن چه کسی برای عید میآید |
| مرا بشناس |
| فیروزه سیاه |
| آلونک |
| پلکان |
| روز یلدا شب چله |
| جت کات |
| شاید زود شاید هرگز |
| روز اردو |
| کارت به کارت |
| نیمه روشن |
| هفت سین |
| در دنیای من |
| موچین |
| زمان فرا خواهد رسید |
سریالها:
| سال | عنوان |
|---|---|
| ۱۳۶۴ | آئینه |
| ۱۳۸۵ | توی گوش سالمم زمزمه کن |
| ۱۳۸۶ | مرگ تدریجی یک رؤیا |
| ۱۳۸۷ | مسافرخانه سعادت |
| ۱۳۸۷ | سرزمین مادری |
| ۱۳۸۸ | آشپزباشی |
| ۱۳۸۹ | ساختمان ۸۵ |
| ۱۳۸۹ | تاوان |
| ۱۳۹۰ | مهمانان ویژه |
| ۱۳۹۲ | خط |
| ۱۳۹۳ | همهچیز آنجاست |
| ۱۳۹۴ | آمین |
| ۱۳۹۵ | چرخ فلک |
| ۱۳۹۵ | هشت و نیم دقیقه |
| ۱۳۹۵ | آرام میگیریم |
| ۱۳۹۵ | برنا |
| ۱۳۹۹ | شرم |
| ۱۳۹۹ | بچهمحل |
| ۱۴۰۰ | کلبهای در مه |
| ۱۴۰۰ | فرشتگان بیبال |
| ۱۴۰۱ | مسافران شهر |
| ۱۴۰۱ | تازهوارد |
| ۱۴۰۱ | طعم طمع |
| ۱۴۰۳ | روزی روزگاری برادر |
| ۱۴۰۳ | مهیار عیار |
| ۱۴۰۴ | قول مردونه |
| ۱۴۰۴ | ناریا |
شبکه نمایش خانگی:
| سال | عنوان |
|---|---|
| ماهرخ | |
| ساعت صفر | |
| با ستاره بودن | |
| شام ایرانی | |
| ۱۳۹۰ | قلب یخی (فصل اول) |
| ۱۳۹۱ | قلب یخی (فصل دوم) |
| ۱۳۹۹ | سریال موچین |
| ۱۴۰۰ | شبهای مافیا |
| ۱۴۰۰ | نارگیل – در نقش وروره |
| ۱۴۰۱ | ارتش سری |
| ۱۴۰۲ | ناتو |
| ۱۴۰۲ | ضد |
| ۱۴۰۲ | تیانتی |
| ۱۴۰۲ | شبهای مافیا: زودیاک |
| ۱۴۰۲ | گناه فرشته |
| ۱۴۰۳ | دیو و ماهپیشونی ۲ |
نمایشنامهخوانی و رادیو:
| عنوان |
|---|
| مراسمی برای یک دوست |
| دردسر عزیز |
| یازده، نه، صفر، یک |
| پچپچههای پشت خط نبرد |
| خرابکار |
دوبله:
| عنوان |
|---|
| سریال جنایتهای غیرحرفهای (آنا) |
| سریال آوای وحش (اِما) |
| سریال مدیر کل (لیلا) |
| سینمایی درست مثل بهشت – ریس ویترسپون (الیزابت) |
| سینمایی آهسته و مخفیانه – پریتی زینتا (مدو بالا) |
| سینمایی شیرین |
| سینمایی اسپنسر – کریستن استوارت (دایانا) |
| انیمیشن شاهزاده و گدا (پرنسس آنالیز) |
| انیمیشن دوازده پرنسس رقصنده (پرنسس جنی) |
| انیمیشن در جستجوی نمو (مادر نمو) |
| انیمیشن دیو و دلبر (پرنسس بل) |
| انیمیشن جیمی نوترون ۱ (مادر جیمی نوترون) |
| انیمیشن ماشینها ۳ (کروز رامیرز) |
| انیمیشن روح |
| انیمیشن شنگول منگول |
کتابها:
کتاب «شوکا» یک فیلمنامه اجتماعی نوشته آشا محرابی است و در واقع اولین اثری است که از این نویسنده منتشر شده. این کتاب، داستان زندگی زنی به نام شوکا را روایت میکند که تصمیم میگیرد رحم خود را به یک زوج نابارور اجاره دهد. او ناگهان در شرایط دشواری قرار میگیرد و با وجود اینکه قراردادی قانونی با یک زوج امضا کرده تا فرزندشان را در رحم خود پرورش دهد، همچنان با مشکلات و موانعی روبهرو میشود. در این میان، به اختلافات میان شوکا و همسرش و نیز روابط او با اطرافیان پرداخته میشود. آشا محرابی در تهیه نسخه صوتی این فیلمنامه نیز همکاری کرده و به عنوان راوی آن را روایت کرده است.
کتاب «خانه عروسک ۲» (A Doll’s House, Part 2) اثر لوکاس نث است که آشا محرابی آن را به فارسی ترجمه کرده. این کتاب در ادامه نمایشنامه «خانه عروسک» نوشته هنریک ایبسن نوشته شده و بازگشت دوباره نورا، یکی از شخصیتهای اصلی این نمایشنامه را روایت میکند.
همچنین، در کتاب «آخر هفته دخترانه» (The Girls Weekend)، آشا محرابی نقش گوینده را بر عهده داشته است. این کتاب را جودی گرمن در سبک رمان جنایی نوشته و داستان آن درباره گروهی از دوستان صمیمی است که پس از سالها در یک مهمانی دور هم جمع میشوند. ماجرا زمانی جذاب میشود که هیچ یک از آنها اتفاقات آن شب را به خاطر نمیآورند. در ادامه، میزبان مهمانی ناپدید میشود و دوستانش تلاش میکنند با به یاد آوردن رویدادهای آن شب، او را پیدا کنند.
حاشیه ها

جنجال خودکشی:
در سال ۱۳۸۸، زمانی که آشا محرابی در فیلم “تهران من حراج” بازی کرد و مجوز نمایش این فیلم لغو شد، شایعاتی درباره خودکشی او در خبرگزاریهای مختلف پخش شد.
چند روز بعد، یکی از نزدیکان او این شایعات را رد کرد و توضیح داد که آشا محرابی فقط چند روزی بود که بیمار شده و نیاز به استراحت و مراقبت داشت. به همین دلیل، این اتفاق هیچ ارتباطی با خودکشی نداشت.
مصاحبه
درباره پدرش:
پدر آشا محرابی اسماعیل محرابی نام دارد که از هنرپیشگان قدیمی عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون ایران بوده و در سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد. او در دهههای گذشته بازیگر پرکاری بوده و در مجموعههای زیبایی هنرنمایی کرده است. آشا محرابی پس از گذشت سالهای زیادی از فعالیت در عرصه هنری، برخی از مطالب زندگی شخصی و خانوادگی خود را افشا نمود. او در یک گفتگوی خبری نقل کرد:
هنگامی که من در سن نوجوانی بودم، پدرم من و مادرم را به حال خود گذاشته و پی زندگی خود روان شد. او در ادامه افزود با مساعدت و یاری پدرم به عنوان هنرپیشه مشغول به کار نشدم. ولی در حقیقت نقش پدرم در این فعالیت، به عنوان یک مانع و بازدارنده برای من بود تا اینکه به عنوان حامی از او بهره بگیرم. پس از آنکه پدرم از مادرم جدا شد ما هیچ خبری از او نداشتیم. در یکی از روزها که من نمایشی را در تئاتر اجرا میکردم، پدرم که برای تماشا در آنجا آمده بود، با دیدن من دچار حیرت شده و اظهار داشت که من قادر نیستم. پس از آن متوجه شدم که او به عنوان هنرپیشه فعالیت میکند.
آشا محرابی اظهار داشت، تمامی شرایطی که به عنوان هنرپیشه حاصل کردم در نتیجه فعالیت و تلاشهای خودم بوده است. هم اکنون که ه گذشته نگاه میکنم، متوجه دوران پرفراز و نشیبی میشوم که به سختی آنها را پشت سر گذاشتم.
دستمزد فوتبالیست،نوش جانشان:
من کاملاً متوجه میشوم زمانی که مقرر است یک تیم فوتبال رقابت کنند، لازم است تعداد ۱۱ نفر بازیکن به دور از مشکلات، ناراحتی و با آرامش در زمین حضور یابند. لذا دستمزدی که میگیرند، حقشان بوده و گوارای وجودشان!
تجربه و شناخت کاستی هایم:
بسیار تمایل دارم شخصیتهای متمایزی را در فیلمهای مختلف بر عهده بگیرم. در این شرایط به راحتی نقطه ضعفها و قابلیتهایم برای خودم آشکار میگردد. برای پیشرفت و ترقی در هر حرفه لازم است تجربهای را پشت سر گذاشته و این موضوع منحصر به هنرپیشگی نمیشود.
من در دوران کاری در شخصیتهای مختلف منفی طنز و خوشایند بازی کردهام. معتقدم نمیتوان برای هنرپیشه قالب مشخصی را در نظر گرفته و لازم است پویا باشد.
کارگردانی در رادیو:
من در حال حاضر نیز مواقعی به کارگردانی نمایشهای رادیویی در اداره کل نمایش رادیو میپردازم. در حقیقت ارتباط قلبی من با رادیو همیشگی و جدا نشدنی است.
لذت از باخت استقلال:
من تاکنون در خصوص طرفداری از تیم فوتبال مشخصی صحبت نکرده و گرایش خودم را پنهان کردهام.
ولی چنانچه حقیقتش را بخواهید من از طرفداران تیم فوتبال پرسپولیس هستم. در برخی مواقع تنها به منظور کری خواندن برای دوستان طرفدار استقلالیم، از شکست تیم استقلال بیشتر احساس رضایت میکنم تا پیروزی تیم پرسپولیس …
طرفدار بارسلونا تیکی تاکا:
بازیهای جام جهانی سال ۱۳۹۸ برایم بسیار جذاب بود. چرا که تیم ملی فوتبالمان متشکل از اعضای بسیار خوبی بوده و همچنین گل بینظیر و تاریخی که حمید استیلی به تیم آمریکا وارد کرد، خاطرات زیبایی را برایم تازه میکند.
همواره علاقه زیادی به تیکی تاکای تیم بارسلونا دارم و دیدن بازیهای تیم مذکور برایم لذت بخش است. هرچند در باشگاه بارسلونا از طرفداران پپ هستم.
جمله ای در یکی از نمایش ها در خصوص تکنیک و نحوه بازی تیم فوتبال برزیل شنیدم که اینگونه بود: برزیلیها فوتبال را بازی نمیکنند بلکه در زمین مشغول رقص هستند.
گروه تئاتری آقالو:
آشا محرابی یکی از پایه گذاران گروه تئاتری آقالو بوده که به علت توجه و مرحمتی که به مرحوم احمد آقالو از هنرپیشگان پیشکسوت داشته، این نام را برای گروه مذکور انتخاب کرده است.
طرفدار برنامه ۹۰:
ادعا نمیکنم همه هفتهها به تماشای برنامه ۹۰ مینشستم، ولی سبک برنامه ۹۰ و در عین حال اجرای عادل فردوسیپور برایم بسیار جالب بود.
چرا که ایشان همواره با مردم و مخاطبان با صداقت رفتار کرده و دستاوردهای خود را مرهون دیدگاه پاک و صداقتش میباشد. فکر میکنم لازم است در زمینههای مختلف تلویزیون برنامهای همچون ۹۰ داشته باشیم که از فراز و نشیبها و قرار گرفتن در معرض انتقادات هراس نکنیم.
علی دایی مدیر کاربلدی است:
من یکی از طرفداران بازیهای فوتبال آقای علی دایی بودم. همچنین در زمینه مربیگری نیز نسبت به قابلیت و سیاستهای فنی او کاملاً باور داشتم. چرا که علی دایی از مدیران خبره و متخصص است.
