بیوگرافی و زندگینامه آرش مجیدی

استایل زیبای آرش مجیدی

بیوگرافی آرش مجیدی

آرش مجیدی، بازیگر ایرانی، در هفتم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۵۳ به دنیا آمد. او در رشتهٔ ادبیات نمایشی تحصیل کرده و مدرک کارشناسی خود را گرفته است. این هنرمند ابتدا در تئاتر فعالیت داشت و سپس به عرصهٔ تلویزیون و سینما راه یافت.

اولین حضور سینمایی او در سال ۱۳۷۷ و در فیلم «شوکران» اتفاق افتاد، زمانی که ۲۴ سال داشت. علاوه بر این، آرش مجیدی در سال ۱۳۸۱ در فیلم «گاوخونی» علاوه بر بازی، به عنوان برنامه‌ریز نیز همکاری کرد.

بازی او در مجموعهٔ تلویزیونی «رستگاران» در سال ۱۳۸۷، که در آن نقش یک پلیس را ایفا کرد، باعث شد تا به چهره‌ای آشنا تبدیل شود. پس از آن، حضور در سریال «ارمغان تاریکی» محبوبیت و شهرت فراوانی برای او به ارمغان آورد.

منوی دسترسی سریع

**خلاصه‌ای از زندگی**
در این بخش، نگاهی کوتاه و کلی به مسیر زندگی و مهم‌ترین رویدادهای آن خواهیم داشت.

**درباره زندگی**
اینجا داستان کامل زندگی از روزهای ابتدایی تا به امروز روایت می‌شود. از دوران کودکی، تحصیلات و رویدادهایی که مسیر زندگی را شکل داده‌اند.

**پیمان زناشویی**
این قسمت به چگونگی تشکیل خانواده، همسر و فرزندان و نقش مهم آن در زندگی شخصی می‌پردازد.

**حضور در فضای مجازی**
صفحات و کانال‌های رسمی در پلتفرم‌های مختلف برای ارتباط مستقیم با مخاطبان و به‌اشتراک‌گذاری اخبار و فعالیت‌ها در این بخش معرفی شده‌اند.

**عرصه فعالیت حرفه‌ای**
در این بخش، مسیر کاری، پروژه‌ها، موفقیت‌ها و چالش‌های پیش‌رو در زمینه تخصصی مورد بررسی قرار می‌گیرد.

**فهرست آثار**
لیست کامل تمامی آثار تولیدشده اعم از فیلم، کتاب، آلبوم موسیقی یا هر پروژه دیگر در اینجا گردآوری شده است.

**تقدیرها و موفقیت‌ها**
این بخش به جوایز، نشان‌ها، تقدیرنامه‌ها و سایر افتخاراتی که در طول دوران فعالیت کسب شده است، اختصاص دارد.

**گفت‌وگوها**
متن یا ویدئوی مصاحبه‌ها با رسانه‌های مختلف برای آشنایی بیشتر با نظرات، عقاید و تجربیات در اینجا قابل دسترسی است.

استایل زیبای آرش مجیدی

خلاصه زندگینامه

نام: آرش
نام خانوادگی: مجیدی
تاریخ تولد: ۷ اردیبهشت ۱۳۵۳
محل تولد: آباده، استان فارس
شغل: بازیگر
وضعیت تأهل: متأهل
همسر: میلیشیا مهدی‌نژاد
فرزندان: یک دختر به نام میشا مجیدی
سال‌های فعالیت: از ۱۳۷۷ تاکنون
قد: ۱۸۰ سانتی‌متر

زندگینامه

زندگی شخصی و خانواده:

آرش مجیدی، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران، در هفتم اردیبهشت ۱۳۵۳ متولد شد. او و خانواده‌اش اصالتاً اهل شهر آباده در استان فارس هستند و در حال حاضر او در تهران زندگی می‌کند.
آرش فرزند اول خانواده است. پدرش مهندس متالوژی در کارخانه ذوب آهن بود و مادرش نیز معلم آموزش و پرورش. هر دوی آن‌ها اکنون بازنشسته هستند.
در ابتدا پدر و مادرش با ورود او به دنیای بازیگری موافق نبودند، اما آرش با عشق و پشتکار فراوان راه علاقه‌اش را ادامه داد و در این مسیر با یک هنرمند بازیگر نیز ازدواج کرد.
آرش مجیدی که ۱۸۰ سانتی‌متر قد دارد، درباره علاقه خانواده‌اش به هنر گفته است:
پدر و مادرم با این که خودشان اهل هنر نبودند، اما به هنر علاقه داشتند. از جمله علاقه‌های آن‌ها موسیقی و کتاب بود. اما با انتخاب من برای تحصیل و کار در زمینه هنری مخالفت کردند.
آنها فکر می‌کردند از راه هنر نمی‌توان درآمد کافی به دست آورد و زندگی را گذراند. به همین خاطر برای مدتی طولانی از هم فاصله گرفتیم. اما خدا را شکر الآن شرایط خوب و عادی است.

تحصیلات:

آرش مجیدی در رشته‌ی ادبیات نمایشی درس خوانده و مدرک کارشناسی خود را در این زمینه دریافت کرده است. او کار خود را در شهر شیراز و با تئاتر شروع کرد و توانست در این استان مقام اول تئاتر را به دست آورد. جالب است بدانید که او در دوران دانشجویی، به مدت شش ماه با حامد بهداد هم‌اتاقی و هم‌دانشگاهی بوده است. او در دانشگاه آزاد تهران مرکز، که در چهارراه ولیعصر قرار دارد، تحصیل کرده است.

فعالیت آزاد و ورزش مورد علاقه:

به نظر می‌رسد آرش مجیدی به ورزش علاقه زیادی دارد و یکی از فعالیت‌های مورد علاقه‌اش کوهنوردی است. او حتی با پاراگلایدر از بالای کوه به پایین پرواز می‌کند، کاری که همسرش را نگران می‌کند.
او در جایی گفته که ورزش فوتبال را به خوبی درک نمی‌کند و این مسئله را ناشی از خودش می‌داند. از نظر او فوتبال مانند یک زبان جهانی است که برایش قابل فهم نیست، در حالی که به ورزش‌های انفرادی مانند پاراگلایدر علاقه زیادی دارد.

آرش همچنین گفته: کوهنوردی از فعالیت‌های عادی من است و گاهی با دخترم میشا به کوه می‌رویم. فکر می‌کنم بخشی از کارهایی که برای میشا انجام می‌دهم تا دوران کودکی‌اش را زیباتر کنم، از تجربه‌های شیرین و خاطره‌انگیز دوران کودکی خودم الهام گرفته است.
من هم مثل میشا زمان زیادی را در طبیعت گذرانده‌ام. گذشته از خاطرات کودکی، عشق و علاقه زیادی به طبیعت و گردش در آن دارم. بنابراین، چون بخشی از ویژگی‌های من در میشا دیده می‌شود، علاقه او به طبیعت جای تعجب ندارد.

سعی می‌کنم دخترم در موقعیت‌هایی که برای من جذاب بوده‌اند، حاضر شود و آن‌ها را ببیند. به همین دلیل، اگر به یک کوهپیمایی نسبتاً آسان بروم، تلاش می‌کنم میشا را هم با خودم ببرم.

اوقات فراغت:

این بازیگر اوقات آزاد خود را در کنار خانواده سپری می‌کند، معمولاً با سفر کردن یا تماشای فیلم. او همچنین معمولاً برای دیدن فیلم به سینما می‌رود یا فیلم‌های جدید و روز دنیا را در خانه تماشا می‌کند.

عکاسی:

یکی از کارهایی که آرش مجیدی عشق زیادی به آن دارد، عکاسی است. اگر به اتاق کار او سری بزنید، می‌توانید عکس‌های قشنگی ببینید که خودش آنها را گرفته است. او می‌گوید: «مدتی به شکل جدی و پیوسته عکاسی صنعتی و کمی هم عکاسی از طبیعت کار می‌کردم، اما الان خیلی کم شده و دیگر نمی‌توان گفت که به صورت حرفه‌ای ادامه می‌دهم. گاهی فقط برای دل خودم و بدون هدف خاصی عکاسی می‌کنم.»

آرش در ادامه تعریف می‌کند: «وقتی بچه بودم، دوست داشتم وقتی بزرگ شدم، یک پارتیزان بشوم. آنقدر فیلم‌های پارتیزانی دیده بودم که فکر می‌کردم پارتیزانی یک شغل واقعی است!»

او درباره خانواده‌اش نیز می‌گوید: «خانواده‌ام با علاقه‌ام به بازیگری موافق نبودند. این مسئله حتی گاهی باعث بحث و اختلاف نظر بین ما می‌شد. تئاتر برای من بسیار ارزشمند بود، اما آنها این راه را تأیید نمی‌کردند. با اینکه خودشان اهل هنرهای اجرایی نبودند، اما به طور کلی به هنر علاقه داشتند؛ به موسیقی گوش می‌دادند و کتاب می‌خواندند. با این حال، با انتخاب من برای رفتن به سمت بازیگری موافق نبودند.»

شغل دوم:

شغل دوم هنرمندان و بازیگران همیشه یکی از موضوعات جذاب و پرطرفدار است و در گفت‌وگو با آنان، این پرسش مطرح می‌شود. آرش مجیدی نگاه خاصی به بازیگری دارد. او در این باره گفته است: در واقع، بازیگری برای من یک شغل است و برایم بسیار ارزشمند و مهم است. من کار دیگری نداشته‌ام و هر وقت به گذشته نگاه می‌کنم، می‌بینم در تمام این سال‌هایی که در زمینه هنر فعالیت کرده‌ام، هیچ شغل دیگری را انتخاب نکرده‌ام. اگر کسی در ایران بخواهد بازیگری کند، در حقیقت آینده خود را از بین می‌برد. اما با این حال، بازیگری حرفه من است.

ازدواج

آرش مجیدی سالیان زیادی است که با میلیشیا مهدی‌نژاد ازدواج کرده و زندگی مشترک خود را ادامه می‌دهد. این دو در سال ۱۳۸۳ با یکدیگر پیمان زناشویی بستند. در آن زمان، آرش ۳۰ سال داشت و همسرش ۲۵ ساله بود.

او درباره نحوه آشنایی و ازدواج با همسرش چنین گفته است:
ازدواج من و همسرم در سال ۱۳۸۳ صورت گرفت و معتقدم این موضوع یکی از مهم‌ترین شانس و فرصت‌های زندگی من بوده است. چرا که همسرم در همه ابعاد زندگی با من همراه بوده و موقعیت ترقی در همه زمینه‌ها و موارد مورد علاقه‌ام را مهیا کرده است.

درباره میلیشا مهدی نژاد:

همسر آرش مجیدی، میلیشیا مهدی‌نژاد، در بیست‌ونهم دیماه سال ۱۳۵۸ در تهران متولد شد. او در رشته روانشناسی عمومی تحصیلات خود را به پایان رساند و مدتی نیز به فعالیت در زمینه بازیگری مشغول بود.

او خود را اینگونه معرفی کرده است:

من در مقطع کارشناسی، روانشناسی عمومی خوانده‌ام. بعد در سال ۱۳۷۶، در کانون سینماگران جوان ثبت‌نام کردم و دوره‌ای آموزشی برای بازیگری گذراندم. در این دوره، از آموزش‌های استادانی مانند خانم امیرسلیمانی، خانم تیرانداز و آقای فروزش بهره بردم.
همین اوایل دوره، فقط دو ماه پس از شروع، پیشنهاد بازی در یک سریال را دریافت کردم و بعد از آن، حدود دو سال به طور پیوسته در این عرصه فعال بودم.
اولین تجربه‌ی بازی من در مجموعه‌ای به نام «توی خونه» بود که مربوط به سال‌های خیلی قدیم می‌شود. علاوه بر این، در فیلم‌های سینمایی مثل «ارتفاع پست» ساخته‌ی آقای ابراهیم حاتمی‌کیا و «خانه وحشت» به کارگردانی آقای آب‌پرور نیز حضور پیدا کردم.
در کنار این‌ها، در سریال «خانه مهر» هم هم به عنوان مجری و هم به عنوان بازیگر فعالیت کردم که از شبکه سوم سیما پخش شد.
بعد از آن، مدتی را خارج از ایران زندگی کردم. پس از ازدواجم با آرش، به دلیل وقفه‌ای که در کارم ایجاد شده بود، بازگشت دوباره به این حرفه برایم سخت شد.
در این مدت، پیشنهادهای کاری مختلفی به من داده شد که به دلایلی مثل مخالفت من یا عوامل دیگر، همکاری انجام نشد. در نهایت، توانستم در فیلم «جراحت» حضور پیدا کنم.

فرزند:

پس از ده سال زندگی مشترک، آرش مجیدی و همسرش میلیشیا مهدی‌نژاد صاحب یک فرزند دختر شدند. آن‌ها نام فرزندشان را “میشا” گذاشتند.

حس بچه دار شدن:

آرش مجیدی معتقد است که به دنیا آمدن یک فرزند، تغییرات بزرگی در زندگی زن و شوهر ایجاد می‌کند و حتی می‌تواند نگرش آن‌ها را دگرگون کند. او در این باره گفته است:
با آوردن فرزند، اتفاق شگفت‌انگیزی رخ می‌دهد. کودک باعث می‌شود نگاه فرد به دنیا و اطرافش عوض شود و پس از تولد فرزند، دنیای تازه‌ای به زندگی ما اضافه می‌شود؛ دنیایی که مدام در حال گسترش و کامل شدن است.
این موضوع، زیباترین تعبیری است که می‌توانم از فرزنددار شدن ارائه دهم. هرگز نمی‌توان این احساس دگرگونی در نگرش را به دیگران توضیح داد. فقط کسانی که خود صاحب فرزند می‌شوند، می‌توانند آن را درک کنند.
دخترم میشا، بهترین اتفاق زندگی من است.

این بازیگر در ادامه گفت:
ما بعد از ده سال از ازدواجمان، صاحب فرزند شدیم. قبلاً فکر می‌کردم باید ابتدا از نظر مالی و امکانات در شرایط مناسبی باشیم و بعد بچه‌دار شویم. اما حالا که دو سال از تولد میشا گذشته و او در کنار ماست، می‌بینم که تغییر خاصی در شرایط زندگی‌مان ایجاد نشده و همه چیز تقریباً مثل قبل است. با این حال، خوشحالم که او کنار ماست و با جرات می‌گویم که میشا زیباترین و مهم‌ترین اتفاق زندگی من است و همه امید و شادی من به اوست.

پیش از به دنیا آمدن میشا، همیشه دوست داشتم خداوند به من یک دختر عطا کند. من باور دارم که توان و انرژی زنان بیشتر از مردان است. زنان ویژگی‌های ناشناخته‌ای دارند، زودرنج هستند، اجتماعی هستند و… در حالی که اگر مردان به حال خود رها شوند، معمولاً رفتارهای کودکانه و شیطنت‌آمیز از خود نشان می‌دهند.

آرش مجیدی در شبکه های اجتماعی

اینستاگرام:

arashmajidi@

زندگی هنری

عکس زیبای آرش مجیدی

ورود به دنیای بازیگری:

آرش مجیدی کار هنری خود را با بازی در تئاتر آغاز کرد و توانست در استان فارس مقام اول تئاتر را به دست آورد. پس از آن، وقتی در سال ۱۳۸۷ در مجموعهٔ تلویزیونی «رستگاران» در نقش یک پلیس ظاهر شد، به چهره‌ای آشنا برای مخاطبان تبدیل گردید. همچنین او با بازی در سریال «زیر هشت» به کارگردانی سیروس مقدم در سال ۱۳۸۹، توانست استعدادها و توانمندی‌هایش را در عرصه بازیگری به خوبی نشان دهد.

علت ورود به بازیگری:

او درباره دلیل و انگیزه‌اش برای فعالیت در زمینه بازیگری گفته است: من فقط برای لذت بردن از نقش‌آفرینی و بازیگری، وارد این دنیا شدم. البته خوب است که فرد آگاه باشد ممکن است در این راه به یک چهره شناخته شده و مشهور تبدیل شود. معتقدم هر کس باید با خودش صادق باشد و واضح بگوید که هدفش از ورود به این حرفه چیست. من هم بازیگری را انتخاب کردم چون از هر نظر برایم جذاب است و به آن علاقه دارم. به بیان دیگر، تبدیل شدن به یک شخصیت دیگر در فیلم یا نمایش، برایم لذت‌بخش است.

به جز بازیگری:

این بازیگر توانا و شناخته‌شده ایران، علاوه‌بر ایفای نقش در فیلم سینمایی “گاوخونی” که در سال ۱۳۸۱ ساخته شد، به عنوان برنامه‌ریز نیز در این پروژه همکاری داشت. پس از آن، او در فیلم “آقا” در سال ۱۳۸۲ حضور یافت و این بار با عضویت در گروه کارگردانی، به عنوان دستیار تجربه‌ی تازه‌ای در عرصه‌ی فیلمسازی به دست آورد.

مروری بر فیلم ها:

در دنیای هنر، آرش مجیدی فعالیت‌های گوناگونی در زمینه فیلم و سریال داشته است. در ادامه به معرفی بخشی از آثار او می‌پردازیم.

سریال سرزمین مادری:

در مجموعه تلویزیونی «سرزمین مادری» که قبلاً با عنوان «سرزمین کهن» شناخته می‌شد، آرش مجیدی نقش رهی اردکانی را در بزرگسالی بازی کرد.
در قسمت‌های ابتدایی، علی شادمان نقش رهی را در کودکی بر عهده داشت و سپس شهاب حسینی در دوران جوانی این شخصیت را به تصویر کشید.

این سریال که در سه فصل ساخته شد، داستان زندگی یک پسر به نام رهی را دنبال می‌کند و رویدادهای تاریخی بین سال‌های ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی را نشان می‌دهد.
از جمله بازیگران این مجموعه می‌توان به پریوش نظریه، محمدرضا فروتن، جواد عزتی، بیتا فرهی، آرش مجیدی و دیگر هنرمندان اشاره کرد.

سریال دلدادگان:

از دیگر کارهای محبوب و دیدنی آرش مجیدی، مجموعه تلویزیونی «دلدادگان» است. او در این سریال، نقش مالک پورسلیم، همسر مرضیه با بازی سمیرا حسن‌پور را ایفا کرد. این مجموعه به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه‌کنندگی ایرج محمدی در سه فصل ساخته شد. داستان سریال دلدادگان، رخدادهای زندگی دو خانواده را از سال‌های پیش از انقلاب تا زمان حال روایت می‌کند. آرش مجیدی در کنار بازیگران سرشناسی مانند سانیا سالاری، مسعود رایگان، شاهرخ استخری، مهرانه مهین ترابی، پانته‌آ بهرام، لیندا کیانی، سمیرا حسن‌پور، ملیکا شریفی‌نیا، سامان صفاری، پویا امینی، حمید گودرزی و دیگران در این مجموعه بازی کرده است.

سریال من یک مستاجرم:

در سریال “من یک مستاجرم”، آرش مجیدی نقش نوری، برادر نیره را بازی کرده است. بازیگر این نقش ریما رامین‌فر است. او در کنار بازیگران دیگری مانند امیر جعفری، کتایون امیرابراهیمی، نگار فروزنده، سپند امیرسلیمانی، سعید آقاخانی و چند نفر دیگر در این مجموعه ظاهر شد. موضوع این سریال درباره یک زن مسن به نام زمانه خانوم است که نقش او را کتایون امیرابراهیمی بازی می‌کند. او مالک یک ساختمان با پنج آپارتمان در تهران است. زمانه خانوم پس از بازگشت از سفر خارج، می‌خواهد مستاجرانی با شرایط ویژه و خاص برای آپارتمان‌هایش پیدا کند.

سریال شهباز:

این بازیگر توانا در مجموعه تلویزیونی شهباز، با نام هنری حسام به ایفای نقش پرداخت. او در این سریال در کنار هنرمندان دیگری همچون رضا داودنژاد، علیرضا آرا، میلاد میرزایی، مهدخت مولایی، نیما نادری، فاطیما بهارمست، غزال نظر و چند تن دیگر جلوی دوربین رفت.

سریال شهباز که ساخته حمیدرضا لوافی است، در قالب ۴۲ قسمت تولید شده است. محوریت داستان این مجموعه حول یک گروه متخصص در فضای مجازی می‌چرخد که تلاش می‌کنند یک هکر حرفه‌ای و بین‌المللی را شناسایی و دستگیر کنند.

سریال ارمغان تاریکی:

یکی از کارهای به‌یادماندنی آرش مجیدی در تلویزیون، بازی در مجموعه‌ی «ارمغان تاریکی» است. او در این سریال در کنار بازیگران مطرحی مانند امیرآقایی، لیلا زارع، سودابه بیضایی و چند هنرمند دیگر ایفای نقش کرد.
مجیدی به خاطر اجرای چشمگیرش در این مجموعه، توانست در سومین دوره جشنواره جام جم سیما، عنوان بهترین بازیگر مرد نقش اول را کسب کند. این سریال که توسط جلیل سامان ساخته شده، به فعالیت‌های گروهک مجاهدین خلق در دهه ۱۳۶۰ در ایران می‌پردازد.

سریال احضار:

در سریال تلویزیونی «احضار»، آرش مجیدی به همراه گروهی از بازیگران توانمند مانند افسانه چهره‌آزاد، صالح میرزاآقایی، رضا توکلی، علی دهکردی و دیگران، داستانی جذاب را روایت کردند. این مجموعه در سبک درام و ماوراءالطبیعه ساخته شد و همزمان با ایام پربرکت ماه مبارک رمضان در سال ۱۴۰۰، از شبکه یک سیما پخش گردید.

فیلم شناسی

آرش مجیدی در پشت صحنه جزر و مد

خیلی از طرفداران آرش مجیدی دوست دارند با مجموعه‌ها، فیلم‌ها و دیگر کارهای هنری او آشنا شوند. به همین دلیل، ما در اینجا همه‌ی فعالیت‌های هنری این بازیگر را برای شما جمع‌آوری کرده‌ایم.

فیلم‌های سینمایی:

مجموعه سینمایی های آرش مجیدی
سال نام فیلم نقش کارگردان
۱۳۹۴ خانه‌ای در خیابان چهل و یکم فرهاد حمیدرضا قربانی
۱۳۹۳ روباه کامرانی بهروز افخمی
۱۳۹۲ چند روز بیشتر سامان پریسا گرگین
۱۳۹۱ سربه‌مهر حامد هادی مقدم‌دوست
یوسف هور شهید علی هاشمی علی‌اصغر شادروان
۱۳۹۰ سپیده علیرضا روح‌الله حجازی
۱۳۸۷ دلایل اصلی کاظم معصومی
سایه‌های آرزو ابراهیم سلطانی‌فر
۱۳۸۳ شبانه امید بنکدار، کیوان علی‌محمدی
۱۳۸۱ گاوخونی بهروز افخمی
۱۳۷۷ شوکران

سریال‌های تلویزیونی:

مجموعه تلویزیونی های آرش مجیدی
سال نام مجموعه نقش کارگردان پخش از
۱۴۰۳ تانک خورها هاشم پرویز شیخ‌طادی شبکه ۳
۱۴۰۱ شهباز حسام حمیدرضا لوافی شبکه تهران
۱۴۰۰ احضار فرهاد حیدری علیرضا افخمی شبکه ۱
۱۳۹۹ سرباز یحیی ریاحی هادی مقدم‌دوست شبکه ۳
۱۳۹۷ زندگی از نو علی محمد قاسمی شبکه تهران
۱۳۹۷–۱۳۹۶ دلدادگان مالک پورسلیم منوچهر هادی شبکه ۳
۱۳۹۶–۱۳۸۷ سرزمین مادری رهی اردکانی کمال تبریزی
۱۳۹۳ پازل مرتضی ابراهیم شیبانی شبکه ۱
رنگ شک امجد فریبرز عرب‌نیا شبکه ۳
۱۳۹۲ جلال‌الدین جلال‌الدین خوارزمشاه شهرام اسدی، آرش معیریان شبکه ۱
۱۳۹۰ شیدایی یحیی عطارزاده محمدمهدی عسگرپور شبکه ۳
۱۳۸۹ ارمغان تاریکی مجید جلیل سامان
زیر هشت عادل نایب (پسر پهلوان نایب) سیروس مقدم شبکه ۱
۱۳۸۸ رستگاران جناب سروان صادقی شبکه ۳
۱۳۸۵ آخرین گناه بهرام حسین سهیلی‌زاده شبکه ۲
۱۳۸۴ و خداوند عشق را آفرید مسعود شاه‌محمدی شبکه ۳
۱۳۸۳ من یک مستأجرم نوری پریسا بخت‌آور
۱۳۸۲ راز شیوا پرویز حسن‌پور

شبکه نمایش خانگی:

مجموعه نمایش خانگی آرش مجیدی
سال عنوان کارگردان
۱۴۰۴ سریال جزرومد محمدحسین لطیفی

تئاتر:

مجموعه تئاتر آرش مجیدی
سال نام نمایش کارگردان
۱۳۹۴ مردگان بی‌کفن‌ودفن منوچهر هادی
سرم رفت، چقدر نبودنت جیغ می‌زند سجاد داغستانی

جوایز و افتخارات

آرش مجیدی

جوایز و افتخارات آرش مجیدی
نوع افتخار عنوان جایزه نقش‌آفرینی در اثر جشنواره / رویداد
برنده برترین هنرپیشه نقش اول مرد سریال ارمغان تاریکی سومین جشنواره جام جم سیما

مصاحبه

آرش مجیدی در صحنه فیلمبرداری

حال و هوای عید در خانه شما در روزهای آخر اسفند چطور بود؟

“نمی‌دانم به علت وضعیت اقتصادی مردم بوده و یا دلیل دیگری داشت، ولی ایام نوروز در آن زمان اشتیاق و نشاط دیگری داشت. موضوع دریافت عیدی نیز برایم عالی بود.”

تمام شدن زمستان… قبل از عید چطور؟

“یک موضوع جالب، افرادی که به فصل زمستان علاقه دارند (هرچند این فصل بسیار جذاب و دوست داشتنی است) به این دلیل بوده که آگاه هستند، پس از آن بهار فصل بهار می‌رسد. ماه اسفند خوشایند بوده و به ایام نوروز و بهار متصل می‌شود.”

شما چند خواهر و برادر بودید؟

“من نیز همانند همسرم میلیشا در خانواده دارای یک خواهر و یک برادر هستم. در آن دوران اکثر خانواده‌ها دارای سه فرزند بودند.‌ از میان بستگان نزدیک من دارای چهار خاله هستم. همچنین سایر اقوام جهت عید دیدنی و بازدید به منزل ما آمد و شد داشته و آنها نیز صاحب فرزند بودند.

شرایط شلوغی بود که بسیار مطلوب و خوشایند بود. این موضوع که فرزندان خانواده اغلب در یک رنج سنی بودند، فضای خوبی را ایجاد می‌کرد. ولی در حال حاضر تنها اعضای خانواده در این جمع حضور داشته و چنانچه دیگران مشغول نباشند، ممکن است حضور یابند … بدین ترتیب احوال و شرایط تغییراتی را داشته است.”

شما هم عیدی‌تان را تا سیزده به در خرج می‌کردید؟

“در همان زمان و بلافاصله که نه، ولی به تدریج آنها را مصرف می‌کردیم. تصور می‌کنم دانش آموز محصل در سال سوم ابتدایی بودم که موضوع انشایی را به ما اختصاص دادند بر این مبنا، چنانچه ۲۰ تومان داشتید با آن چه کار می‌کردید؟

چنانچه کلاس ما مشتمل بر ۳۰ نفر دانش آموز بود، ۲۹ نفر از ما کاملاً نادان و احمق بوده و در انشا نوشتیم، قلکی خریداری می‌کردیم تا مابقی پول‌ها را پس انداز کنیم و … ولی در میان دانش آموزان کلاس، یکی که پافشاری زیادی برای خواندن انشایش داشت، معتقدم به قدری عاقلانه فکر می‌کرد که همه پنج خط انشا را اینگونه نوشت؛ خرج می‌کردیم،‌ خرج می‌کردیم،‌ خرج می‌کردیم،‌ خرج می‌کردیم … شلیک خنده همکلاسی‌ها فضای کلاس را پر کرده بود که نوشتن انشا اینگونه نیست و لازم است پنج خط را کاملاً شرح دهی! ولی هم اکنون باور دارم انشای این دانش آموز، برترین انشایی بود که تاکنون شنیده ام.”

سال تحویل چه حسی داشت؟

“همواره ما چشم انتظار بودیم که هرچه سریعتر کتاب قرآن را به دست پدر بدهیم تا عیدی‌هایمان را از آنجا به دستمان دهد. به طور معمول این گونه مراسمات در نقاط مختلف جهان جذابیت داشته و انسان‌ها به این رسوم علاقه دارند. چرا که احساس طراوت به انسان دست داده و بسیار زیباست.

سرزمین مادری ما کشور ایران بوده که در آن گروه‌های مختلف اقوام با لهجه‌ها و گویش‌های مختلف سکونت داشته و چنانچه وفاق و اتحاد میانمان کمرنگ شود، باز هم این مراسمات و زبان فارسی موجب پیوستگیمان خواهد شد.

به یقین اختلافات فرهنگی متعددی میان قوم‌های مختلف بختیاری، بلوچ، کرد و ترکمن دیده می‌شود. از مناطق جنوبی تا سرزمین‌های شمالی کشورمان تفاوت‌های زیادی از منظر لباس، خوراک، گویش و غیره دیده می‌شود. ولی در حقیقت این رسوم و آیین‌ها موجب پایدار ماندن مردم ایران در کنار یکدیگر شده و موجب وفاق می‌شود. از این رو آیین و مراسمات مذکور بسیار ارزشمند بوده و لازم است در جهت حفظ آنها تلاش کنیم.

فکر می‌کنم سال تحویل لحظه بسیار جذابی است، وقتی تمام جمعیت کشور در لحظاتی یکسان به انتظار نشسته‌اند. انرژی فراوانی در این لحظات جمع می‌شود.

من صاحب دوستی بودم که بیان می‌کرد ما همانند تقویم میلادی نیستیم که رأس ساعت ۲۴ کنار یکدیگر جمع شویم. برای ما ویژه و خوشایند است که اوقات تحویل سال تا این اندازه با دقت زیاد محاسبه می‌شود.

برای نمونه اعلام می‌کنند ساعت ۲۰:۲۷ دقیقه و ۷ ثانیه، به شکلی که حتی ثانیه‌های این لحظه نیز به طور آشکار منظور می‌شود. یک مرتبه سال تحویل در صبح زود بوده و دفعه بعد در هنگام ظهر اتفاق می‌افتد. دفعه بعد نیز ممکن است شب هنگام باشد.”

زمانی که تحویل سال به نیمه‌های شب می‌افتاد هم بیدار می‌شوید؟

“بله در این زمینه می‌گویند، هر که هنگام سال تحویل خواب باشد، در طول سال بعدی همواره در خواب خواهد بود! برای نمونه چنان چه کسی در حمام گرفتار می‌شد، بیان می‌کردند که همه سال به طور پیوسته در حمام خواهی بود …”

چقدر در نوروزهای زندگی‌تان جز دید و بازدید اهل سفر بودید؟

“بسیار زیاد. پدر من از علاقه‌مندان به سفر بوده و برنامه تعطیلات ما را طوری می‌چید که یا همه بستگان نزدیک به نزد ما آمده و به مدت ۱۵ روز به عنوان میهمان کنار ما بودند، یا همگی حرکت کرده و به شهرهایی همچون اهواز، آبادان، بوشهر، بندرعباس و … رهسپار می‌شدیم.

مدتی را در هر یک از این مناطق سپری کرده و به منزل باز می‌گشتیم. گردش و تفریح‌های ما نیز با کمترین هزینه صورت گرفته و در پی شرایط خاصی نبودیم. در گذشته انسان‌ها آرامش و راحتی بیشتری در زندگی داشته و با موضوعات آسان روبرو می‌شدند.”

اهل تلویزیون دیدن هم بودید؟

“در آن سال‌ها تلویزیون تنها دارای دو شبکه بوده و ما به شدت اشتیاق داشتیم که به تماشای کارتون بنشینیم. یا اینکه در کنار بچه‌های همسن مان در یک محل گرد آمده و شیطنت می‌کردیم. به طوری که حتی یک منزل و طایفه را متلاشی می‌کردیم!

انجام بازی فوتبال در کوچه و یا جست و خیز و بازی‌های متفرقه تا شب هنگام، کارهایی بود که ما انجام می‌دادیم. در آن دوران ایام نوروز اینگونه سپری می‌شد. نهایت دست و دلبازی تلویزیون در آن دوران چنین بود که هر جمعه پخش یک فیلم سینمایی صورت می‌گرفت. ولی در ایام نوروز همه روزه فیلم سینمایی به نمایش در می‌آمد. پس از گذشت زمان زیاد علاوه بر جمعه، در چهارشنبه شب هم این موضوع انجام شده و هفته ای دو فیلم به روی آنتن می‌رفت.‌”

نوروزها را بعد از ازدواج چطور می‌گذرانید؟

“معمولاً عازم سفر می‌شویم به شهرهای اهواز، بندرعباس و شیراز و یا اغلب مواقع به مناطق شمالی می‌رویم. مسافرت بسیار مطلوب است.”

۱۳ بدرهای بچگی یادتان هست؟

“ما با کل خاندان و بستگان به میان طبیعت در کوه و بیابان رفته و از صبح تا شب مشغول بازی و تفریح بودیم.”

سبزه هم گره می‌زدید؟

“بله، این موضوع برای مان بسیار اهمیت داشت. اصلیت من به شهر آباده از استان فارس باز می‌گردد و آن منطقه خشک است. همه خاندان همچون پدربزرگ و مادربزرگ به گرد یکدیگر جمع شده و عموها، خاله‌ها و دایی‌ها نیز حضور داشتند.

به این ترتیب در کنار یکدیگر راهی سیزده بدر می‌شدیم. تنها لازم بود یک جویبار و چند درخت نمایان شود، تمام. خیلی به دنبال خرمی و سرسبزی زیاد نبودیم. در این میان اگر کوهی نیز وجود داشت که بهتر می‌شد و همگی گشت و گذاری را در کوه انجام می‌دادیم.”

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *