بیوگرافی و زندگینامه کامبیز دیرباز

عکس زیبای کامبیز دیرباز

بیوگرافی کامبیز دیرباز

کامبیز دیرباز، بازیگر بااستعداد ایرانی، در عرصه‌های گوناگونی مانند سینما، سریال‌های تلویزیونی، تئاتر و تولیدات نمایش خانگی حضور فعال و موفقی داشته است. کارنامه هنری او بسیار غنی و پرکار است. او از سال ۱۳۷۶ به شکل جدی وارد دنیای هنر شد و در بهمن‌ماه ۱۳۸۲ توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را در بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در نقش یحیی در فیلم «دوئل» به دست آورد.

منوی دسترسی سریع

خلاصه‌ای از زندگی و فعالیت‌ها

درباره زندگی
ازدواج و خانواده
صفحات مجازی
فعالیت‌های هنری
آثار سینمایی
گفت‌وگوها

عکس زیبای کامبیز دیرباز

خلاصه زندگینامه

متولد: ۱۲ شهریور ۱۳۵۴ (۴۹ سال)
زادگاه: تهران، ایران
تابعیت: ایرانی
مدرک تحصیلی: کارشناسی بازیگری
دانشگاه: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکزی
پیشه: بازیگر
زمینه‌های فعالیت: سینما، تلویزیون، فیلم‌های ویدیویی و تئاتر
سال‌های فعالیت: از ۱۳۷۶ تا امروز
وضعیت تأهل: متأهل
فرزند: نیاز دیرباز

زندگینامه

زندگی شخصی:

کامبیز دیرباز در روز دوازدهم شهریور ماه سال ۱۳۵۴ در تهران به دنیا آمد. اگرچه تولد او در تهران بود، اما اصالتاً به شهر تنکابن تعلق دارد. او یک برادر به نام کسرا دارد.

تحصیلات:

ایشان رشته بازیگری را برای ادامه تحصیل برگزیدند و توانستند تحصیلات خود را در دانشکده هنرهای دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی به پایان برسانند و موفق به دریافت مدرک کارشناسی در این رشته شوند.

کامبیز دیرباز خود درباره تحصیلات خود چنین می‌گویند:

دو سال مانده بود تا دیپلم بگیرم، وقتی فهمیدم باید برای آینده‌ی تحصیلی‌ام در دانشگاه یک راه را انتخاب کنم. به همین خاطر، در دو سال پایانی هنرستان، در رشتهٔ الکترونیک درس خواندم و دیپلم گرفتم. اما در همان مدت، عشق به بازیگری در سینما آن‌قدر در دلم بزرگ شده بود که حتی در برنامه‌های فوق‌برنامه و فعالیت‌های هنری مدرسه هم حاضر شدم و شرکت کردم. کم‌کم مطمئن شدم که باید بروم به سوی بازیگری. پس در کنکور هنر شرکت کردم، قبول شدم و راهی دانشکده شدم.

علاقمند به ورزش:

کامبیز دیرباز از همان جوانی به ورزش‌های گوناگونی مثل کشتی، فوتسال و فوتبال علاقه‌ی زیادی داشته است. گفته می‌شود او از هواداران پر و پا قرص تیم پرسپولیس است و همیشه با سام درخشانی، همکار استقلالی‌اش، بحث و شوخی‌های دوستانه دارد و برای هم شعار و کری می‌خوانند. هر وقت مسابقه‌ی مهمی در جریان باشد، کامبیز در میان تماشاگران حاضر است و برایش فرقی ندارد که این مسابقه کشتی است، والیبال است، فوتبال است یا هر رشته‌ی ورزشی دیگر. او همیشه در کوتاه‌ترین زمان ممکن خود را به استادیوم می‌رساند و در جایگاه تماشاگران حاضر می‌شود.

ازدواج

کامبیز دیرباز

پس از پخش قسمتی از برنامه تلویزیونی “اختیاریه” که در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۷ از شبکه ۵ پخش شد و در آن کامبیز دیرباز برای اولین بار درباره تجربه‌اش در تئاتر صحبت کرد، او به داستان ازدواج خود نیز اشاره کرد. این برنامه با اجرای سید مرتضی فاطمی، به گفت‌وگوهای صمیمی و بی‌پرده با چهره‌های سرشناس می‌پرداخت.

دیرباز در این باره گفت:
“تئاتر مشترک ما برای سالها پیش است. خیلی لحظات ناب عاشقی بود. من آنجا عاشق شدم و ازدواج کردم. این اولین بار است که این ماجرا را تعریف می‌کنم چرا که خیلی زیاد درباره زندگی خصوصی ام تا به حال صحبت نکرده‌ام. در این تئاتر من نقش سیاوش را بازی می‌کردم و همسرم نقش فرنگیس بود که در صحنه این عشق اتفاق می‌افتد. ما دو کاراکتر عاشق را ۳۰ شب بازی کردیم و ثمره عشق آن زمان دختری به اسم نیاز دیرباز است.”

پیش از این نیز پژمان جمشیدی، بازیگر و فوتبالیست سابق، برای اولین بار خبر ازدواج کامبیز دیرباز را در فضای مجازی منتشر کرده بود که این اقدام او با واکنش گسترده‌ای از سوی طرفداران روبرو شد.

همسر کامبیز دیرباز:

کامبیز دیرباز می‌گوید که همسرش را برای نخستین بار در دوران دانشجویی و در همان دانشگاهی که خودش درس می‌خوانده، دیده است. او از همسرش به عنوان یکی از تأثیرگذارترین مشاورانش یاد می‌کند که همیشه در انتخاب نقش‌هایش نظر می‌دهد. همچنین اشاره می‌کند که همسرش چند سالی است ترجیح داده به شغل معلمی بپردازد. اگرچه معلمی کار دشواری است، اما علاقه‌ای که او از کودکی به این شغل داشته، باعث شده با وجود تمام سختی‌ها، از مسیری که انتخاب کرده دور نشود و به کارش ادامه دهد.

دختر کامبیز دیرباز:

در تاریخ ۲۹ اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۳، کامبیز دیرباز با انتشار عکسی در صفحه اینستاگرامش، تولد دخترش نیاز را به هوادارانش خبر داد. او از تولد دخترش به عنوان بزرگترین هدیه خداوند یاد کرد و در این باره نوشت:
این فرشته کوچولو زیباترین هدیه‌ای بود که خداوند امروز به من داد.
گفته می‌شود او علاقه‌ی بسیار عمیق و ویژه‌ای به دخترش دارد و پیش از این که خداوند نیاز را به او و همسرش هدیه کند، همیشه آرزو داشت فرزندش دختر باشد. به همین خاطر، با تولد نیاز، یکی از بزرگترین آرزوهای زندگی این بازیگر محقق شد. خودش در این باره گفته: اگر می‌دانستم فرزندم دختر خواهد بود، سال‌ها پیش صاحب فرزند می‌شدم.

ایشان در برنامه خندوانه رامبد جوان درباره علاقه بیش از اندازه‌اش به داشتن فرزند دختر صحبت کرده و می‌گویند:

بزرگترین نگرانی من در زندگی این بود که مبادا فرزندم پسر باشد. اگر از قبل مطمئن بودم که فرزندم دختر خواهد شد، قطعاً ده سال زودتر بچه‌دار می‌شدم. من واقعاً علاقه‌ای به داشتن پسر نداشتم و همیشه فکر می‌کردم دخترها مهربان‌تر و وفادارتر هستند. همچنین اشاره کردند که دوست ندارند دخترشان در آینده بازیگر شود.

کامبیز دیرباز در شبکه های اجتماعی

اینستاگرام:

dirbaz_kambiz@

زندگی هنری

کامبیز دیرباز و امین حیایی

کامبیز دیرباز کار هنری خود را از سال ۱۳۷۶ و در سن ۲۲ سالگی با تئاتر سیاوش‌خوانی شروع کرد. دو سال بعد، در سال ۱۳۷۸، او پا به دنیای سینما گذاشت و با فیلم سینمایی “دختران انتظار” وارد عرصه بازیگری شد.

در همین سال، او به تلویزیون نیز راه یافت و با بازی در سریال “آژانس دوستی” فعالیتش در این رسانه را آغاز کرد. پس از آن، او در مجموعه‌های تلویزیونی زیادی ایفای نقش کرد.

دیرباز در زمینه تولیدات نمایش خانگی هم فعال بوده و در آثاری مانند “شام ایرانی”، “۱۳ شمالی”، “آقازاده”، “شب‌های مافیا”، “پدرخوانده”، “زخم کاری” و “۲شات” حضور پیدا کرده است.

دختران انتظار:

کامبیز دیرباز اولین بار با بازی در فیلم سینمایی “دختران انتظار” پا به عرصه سینما گذاشت و کار بازیگری را شروع کرد. این فیلم را رحمان رضایی کارگردانی کرده و فیلمنامه آن را محمد هادی کریمی نوشته است. رحمان رضایی علاوه بر کارگردانی، تهیه‌کنندگی این اثر را نیز بر عهده داشت و در این زمینه با داریوش باباییان همکاری کرد.

بازیگران زیادی در این فیلم نقش‌آفرینی کرده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به پارسا پیروزفر، نیکی کریمی، شراره رخام، امید متقی و کامبیز دیرباز اشاره کرد. کامبیز دیرباز در این فیلم، شخصیتی به نام حسامی را بازی می‌کند.

فیلم “دختران انتظار” در سال ۱۳۷۸ ساخته شد و اولین بار در اول فروردین‌ماه ۱۳۷۹ در سینماهای ایران اکران شد.

داستان فیلم درباره شخصی به نام سعید مسرور است که پارسا پیروزفر نقش او را بازی می‌کند. سعید دانشجوی پزشکی است و به خاطر بدهی‌هایی که دارد، تصمیم می‌گیرد برای گرفتن وام ازدواج، به شکل صوری با دختری به نام روشنک، با بازی نیکی کریمی، ازدواج کند. در طول داستان اتفاقات دیگری نیز رخ می‌دهد که فیلم به شرح آن‌ها می‌پردازد.

این فیلم در زمان خودش با استقبال خوبی روبرو شد و در دو رویداد سینمایی مهم شرکت داده شد: پنجمین دوره جشن خانه سینما در سال ۱۳۸۰ و دومین دوره جشنواره اجتماعی فیلم آبادان در سال ۱۳۷۹.

آژانس دوستی:

کامبیز دیرباز نخستین بار در سال ۱۳۷۸ و با بازی در مجموعه‌ی تلویزیونی «آژانس دوستی» پا به دنیای تلویزیون گذاشت. او در این مجموعه به عنوان بازیگر مهمان ظاهر شد و با دیگر دست‌اندرکاران این اثر همکاری کرد.

دوئل:

فیلم سینمایی «دوئل» به کارگردانی احمدرضا درویش ساخته شده و تهیه‌کنندگی آن را حسن رجبعلی‌بنا و تقی علیقلی‌زاده بر عهده داشته‌اند. این فیلم علاوه بر کارگردانی، فیلمنامه‌ای از احمدرضا درویش دارد و تولید آن در سال ۱۳۸۲ به پایان رسید. «دوئل» اولین فیلم ایرانی بود که با فناوری صدای دالبی دیجیتال ضبط شد و همچنین یکی از پرهزینه‌ترین فیلم‌های مستقل در تاریخ سینمای ایران محسوب می‌شود.

این فیلم در ۲۰ آبان ۱۳۸۳ اکران شد و بازیگران سرشناسی همچون سعید راد، پژمان بازغی، پریوش نظریه، کامبیز دیرباز، انوشیروان ارجمند، پرویز پرستویی، هدیه تهرانی و حسین سحرخیز در آن به ایفای نقش پرداختند.

داستان «دوئل» حول محور یک گاوصندوق می‌چرخد که گروهی در دوران جنگ قصد خروج آن از کشور را دارند. روایت فیلم تنها به دوران جنگ محدود نمی‌شود و اتفاقات بیست سال پس از آن را نیز به تصویر می‌کشد. درگیری‌ها برای به دست آوردن این گاوصندوق، باعث فاش شدن رازهای قدیمی می‌شود و فیلم با جزئیات به این رویدادها می‌پردازد. کامبیز دیرباز در این فیلم، نقش یحیی را بازی می‌کند.

«دوئل» در زمان خود اثر درخشانی بود و موفق شد ۸ سیمرغ بلورین را در بخش‌های مختلف بیست و دومین دوره جشنواره فیلم فجر کسب کند. یکی از این جوایز، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد بود که به کامبیز دیرباز تعلق گرفت.

کامبیز دیرباز در گفتگویی راجع به کارگردان این فیلم چنین می گویند:

در فیلم دوئل، آقای درویش بر این باور بودند که هر عنصری باید در خدمت صحنه باشد. در هر نما حتی یک حرکت اضافه هم نباید وجود داشته باشد و دقیقاً باید همان چیزی که کارگردان در ذهن دارد، عملی شود. در زمان ساخت دوئل، گاهی فقط یک یا دو صحنه در روز فیلمبرداری می‌شد و بعضی روزها هم هیچ فیلمبرداری انجام نمی‌گرفت. این روش هیچ اشکالی هم نداشت.

تب سرد:

سریال ایرانی «تب سرد» یک درام اجتماعی است که کارگردانی آن را علیرضا افخمی بر عهده داشته و فیلمنامه آن را علیرضا بذرافشان نوشته است. این مجموعه در سال ۱۳۸۲ تولید شده و از فروردین تا مهرماه سال ۱۳۸۳، در ۲۴ قسمت از شبکه ۳ سیما پخش شده است.

بازیگران زیادی در این سریال نقش آفرینی کرده‌اند، از جمله: شهاب حسینی، کامبیز دیرباز، حمید گودرزی، شهرزاد عبدالمجید، مهدی سلوکی، سروش صحت، سولماز غنی و محسن زهتاب. کامبیز دیرباز در این مجموعه، شخصیت «پیمان» را بازی کرد و با همین نقش، به محبوبیت زیادی رسید.

داستان سریال درباره مردی به نام شهاب است که کارخانه‌اش در آستانه ورشکستگی قرار دارد. او برای نجات کارخانه، تصمیم می‌گیرد پول قرض کند. در ادامه، از همسر پرستار پسرش — که تازه از زندان آزاد شده — کمک می‌خواهد و همین درخواست، مشکلات و دردسرهای بزرگی برای او و خانواده‌اش به وجود می‌آورد.

اخراجی ها:

اگرچه این بازیگر پیش از این نیز سابقه درخشانی در سینما داشت و در آثار زیادی ظاهر شده بود، اما نقش آفرینی در فیلم “اخراجی‌ها” نقطه عطفی در کارنامه هنری او محسوب می‌شود و باعث شد تا به محبوبیت گسترده‌ای دست پیدا کند و مسیر حرفه‌ای او به شکلی مثبت دگرگون شود. فیلم سینمایی “اخراجی‌ها” یک کمدی جنگی ایرانی است که کارگردانی آن را مسعود ده‌نمکی بر عهده داشت و حبیب الله کاسه ساز تهیه‌کننده آن بود. فیلمنامه این اثر نیز توسط مسعود ده‌نمکی نوشته شد و پیمان قاسم‌خانی در مقام مشاور فیلمنامه با او همکاری کرد. این فیلم که در سال ۱۳۸۵ تولید شده، به عنوان پرفروش‌ترین فیلم سال ۱۳۸۶ نیز شناخته می‌شود. کامبیز دیرباز در این فیلم، نقش شخصیت مجید سوزوکی را ایفا کرد و با بازیگران سرشناسی همچون اکبر عبدی، امین حیایی، محمدرضا شریفی‌نیا، ارژنگ امیرفضلی، علی اوسیوند، سپند امیرسلیمانی، کمند امیرسلیمانی، نیوشا ضیغمی و… همبازی شد. داستان فیلم درباره جوانی به نام مجید است که از اراذل جنوب تهران محسوب می‌شود و عاشق دختر مرد خردمندی به نام میرزا می‌گردد. میرزا شرط می‌گذارد که تنها در صورتی با این ازدواج موافقت می‌کند که مجید رفتار خود را تغییر دهد و به فردی سازگار و معقول تبدیل شود. این پیشنهاد تأثیر عمیقی بر مجید می‌گذارد و او تصمیم می‌گیرد به همراه دوستانش برای جلب رضایت میرزا راهی جبهه شود. حضور او در جبهه، ماجراهای پرشماری را برایشان رقم می‌زند که فیلم به شرح این رویدادها می‌پردازد.

در چشم باد:

«در چشم باد» یک سریال ایرانی است که داستانش در ژانر تاریخی و احساسی (ملودرام) روایت می‌شود. این مجموعه ساختهٔ مسعود جعفری جوزانی است که هم کارگردانی و هم نویسندگی آن را بر عهده داشته است.

این سریال حماسی از پنجم تیر ۱۳۸۸ تا بیست‌وهشتم خرداد ۱۳۸۹ از شبکه یک پخش شد و بسیاری آن را یکی از برترین و به‌یادماندنی‌ترین سریال‌های تاریخ تلویزیون ایران می‌دانند. این اثر در گروه سریال‌های الف (با کیفیت برتر) سازمان صدا و سیما قرار دارد.

داستان سریال، زندگی شخصیتی به نام بیژن ایرانی را از زمان کودکی تا پایان عمرش روایت می‌کند. پارسا پیروزفر در نقش اصلی این مجموعه بازی می‌کند. کامبیز دیرباز نیز در نقش نادر ایرانی، برادر بیژن، ظاهر شده است. دیگر بازیگران این سریال عبارتند از: پارسا پیروزفر، ستاره صفرآوه، سعید نیک‌پور، ماه‌چهره خلیلی و… .

کامبیز دیرباز در گفتگویی در مورد چگونگی پیوستنش به مجموعه تلویزیونی در چشم باد چنین گفت:

چگونگی پیشنهاد این نقش به من، به یک سریال کوتاه برمی‌گردد. من با دوستم پژمان بازغی به دفتر جوزان‌فیلم رفته بودم و در یکی از قسمت‌های آن مجموعه بازی کردم. عموجان هنگام تدوین آن سریال، مرا روی صفحه دید. بعداً روی پله‌های همانجا، پس از دیدنم، به من گفتند: “تو بازیگر خوبی می‌شوی.” این جمله هرگز از یادم نرفته و برایم بسیار ویژه بود؛ چون کسی این را گفت که اولین بار جادوی سینما را با فیلم‌هایش دیده بودم. اولین فیلمی که از او دیدم و بسیار دوستش داشتم، “در مسیر تندباد” بود. بنابراین وقتی کارگردان محبوبم از بازی من تعریف کرد، برایم بسیار ارزشمند و خوشحال‌کننده شد.

بعدها در اخبار شنیدم که پروژه “در چشم باد” آغاز شده است. یک بار برای نقش “پنجعلی” با من تماس گرفتند، اما در نهایت آن نقش به شروین نجفیان رسید. من در همان زمان گفتم که بسیار علاقه دارم با عموجان کار کنم، اما فقط نقش اول را می‌پذیرم. حدود پنج یا شش ماه بعد، دوباره تماس گرفتند و این بار مرا برای نقش “نادر” انتخاب کردند.

ایشان در ادامه درمورد وسواس‌های مسعود جعفری‌ جوزانی در ساخت سریال در چشم باد به بهانه تقدیر و پاسداشت از مسعود جعفری‌ جوزانی در اختتامیه دوازدهمین جشنواره عمار چنین گفتند:

کلمه وسواس برای توصیف ایشان درست نیست. من ترجیح می‌دهم بگویم ایشان بسیار با دقت بودند. آقای جوزانی با آرامش و حوصله کار می‌کرد و بر این باور بود که هر چیز باید دقیقاً به همان شکل که باید، انجام شود. به نظر من این روش، کاملاً صحیح است. ایشان فردی دقیق بودند و به تمام جزئیات، هرچند کوچک، توجه داشتند. از بند کفش گرفته تا لباسی که می‌پوشیدیم، از دکمه‌های لباس تا ساعتی که برای شخصی به نام نادر انتخاب کرده بودند، همه برایشان اهمیت داشت.

خاطره‌ای به یاد دارم از زمان فیلم‌برداری در محله پامنار، که خانه پدری یک خانواده ایرانی در آنجا ساخته شده بود. در آن صحنه، همه اعضای خانواده دور هم جمع بودند و در فیلمنامه نوشته شده بود که مادر، غذایی به نام خورش شیش‌انداز و شامی اتابکی پخته است. وقتی به محل فیلم‌برداری رسیدم، دیدم که گروه صحنه نگران هستند و می‌گویند که نمی‌دانند این غذا چیست. در نهایت مجبور شدند به مادربزرگ‌های خود زنگ بزنند و طرز پخت آن را بپرسند، چون برای آقای جوزانی واقعاً مهم بود که این غذا دقیقاً همان طور که در فیلمنامه نوشته شده، حاضر باشد.

ممکن است در فیلم، فقط یک نما از این غذا نشان داده شود و سریع از آن گذر کنیم، اما برای ایشان بسیار مهم بود که هر چیزی در صحنه، مطابق با فیلمنامه باشد. شاید امروز بعضی از کارگردانان بگویند که می‌توان از غذاهای آماده استفاده کرد و کسی هم متوجه نمی‌شود، اما آقای جوزانی معتقد بودند که هر چه گفته شده، باید اجرا شود. این نگرش، نشان‌دهنده ارزشی بود که ایشان برای تمام جزئیات قائل بودند و این موضوع به طور طبیعی به بقیه اعضای گروه و بازیگران هم منتقل می‌شد تا آنها نیز برای کوچک‌ترین جزئیات، اهمیت قائل شوند.

آقای جوزانی، مانند آقای درویش که در فیلم دوئل با ایشان همکاری داشتم، بسیار دقیق بودند و این دقت، به طور مستقیم بر کیفیت نهایی کارشان تأثیر می‌گذاشت. به همین دلیل بود که ساخت پروژه فیلم در چشم باد، حدود چهار تا پنج سال طول کشید. ایشان ده‌ها و حتی صدها کتاب مطالعه کردند تا بتوانند فیلمنامه را به گونه‌ای بنویسند که با تاریخ مطابقت داشته و روایتی صادقانه از وقایع ارائه دهد. این مسئله برایشان بسیار اهمیت داشت.

جذاب‌ترین ویژگی فیلم در چشم باد این بود که روایتی از تاریخ معاصر ما را به تصویر کشید. این روایت، یک گزارش خشک و خسته‌کننده از تاریخ نبود که بیننده را فراری دهد، بلکه در قالب یک داستان احساسی و زندگی یک خانواده بیان شد. ساخت این فیلم، کاری ضروری برای آرشیو تصویری سینما و تلویزیون ما بود.

کامبیز دیرباز که در طول گفت‌وگو، آقای جعفری‌جوزانی را عموجان صدا می‌کرد، در توضیح این موضوع گفت: تمام دوستان من در دنیای سینما، ایشان را عموجان خطاب می‌کنند و من این را گفتم تا خوانندگان شما نیز بدانند. باید ایشان را عموی سختگیر، باسواد و دوست‌داشتنی سینما معرفی کنم.

کامبیز دیرباز در حال خندیدن

ایشان در صحبت هایشان از ماه‌چهره خلیلی که در این سریال بازی کرده بودند یاد کرده و گفتند:

ماه‌چهره خلیلی در این مجموعه، مادر من بود و جا دارد در این گفت‌وگو از او یاد کنم. هنوز هم باور کردنش برایم سخت است که او در میان ما نیست و برایش طلب آمرزش می‌کنم.

ایشان در ادامه می‌گویند که تمام مجموعهٔ چشم باد برایشان به یک یادگاری زیبا تبدیل شده و عقیده دارند که این سریال توانست یک اثر ماندگار در تلویزیون شود؛ مانند یک کتاب ارزشمند تاریخی که باید در هر کتابخانه‌ای باشد، این سریال هم جای خالی‌اش در میان آثار تاریخی تلویزیون پر شد و من خوشحالم که بخش کوچکی از این گنجینهٔ تاریخی بودم.

قفس طلایی:

فیلم سینمایی «قفس تنهایی» به کارگردانی محمد زرین‌دست و تهیه‌کنندگی علی‌اکبر مزینانی ساخته شده است. این فیلم که در سال ۱۳۸۹ تولید شده، فیلمنامه‌اش را شوبیر شیرازی نوشته است. بخش‌هایی از این فیلم در کشور آمریکا فیلمبرداری شده و بازیگرانی چون امین حیایی، نیلوفر خوش‌خلق، سروش گودرزی، هوشنگ توکلی، آهو خردمند و کامبیز دیرباز در آن نقش‌آفرینی کرده‌اند.

داستان فیلم دربارهٔ امیر، کوچک‌ترین پسر خانواده‌ای به نام ایزدی بزرگ است. پدرش او را برای رسیدن به فرصت‌های بهتر به خارج از کشور می‌فرستد، اما پس از مدتی به دلیل مشکلات پیش‌آمده، ارتباط امیر با خانواده قطع می‌شود. در ادامه، منصور، برادر بزرگتر امیر، برای برگرداندن او به آمریکا سفر می‌کند.

نابرده رنج:

“نابرده رنج” یک سریال ایرانی است که کارگردانی آن را علیرضا بذرافشان بر عهده داشته و فیلمنامه آن را به همراه سارا خسروآبادی نوشته است. این مجموعه از سوم تیر تا چهارم مرداد سال ۱۳۹۰ از شبکه سه سیما پخش شد.

بازیگران این سریال شامل کامبیز دیرباز، سام درخشانی، سیاوش طهمورث، ثریا قاسمی، سحر دولتشاهی، حسین مهری، میلاد کی مرام و افشین سنگ چاپ می‌شوند. در این داستان، کامبیز دیرباز در نقش اصلی به نام اسد ظاهر شده است. روایت سریال در دهه شصت خورشیدی و در دوران جنگ ایران و عراق اتفاق می‌افتد.

خاکستر و برف:

“خاکستر و برف” یک فیلم سینمایی ایرانی به کارگردانی روح الله سهرابی است که فیلمنامه آن را نیز به همراه سید مرتضی مصطفوی نوشته است. تهیه کنندگی این اثر را فرهاد گلی بر عهده داشته و بازیگرانی مانند کامبیز دیرباز، میترا حجار، قربان نجفی، سیامک ادیب و وجیهه لقمانی در آن بازی کرده‌اند.

این فیلم که در سال ۱۳۹۱ ساخته شده، ۸۰ دقیقه طول دارد و اولین نمایش آن در ۲۸ شهریور ۱۳۹۴ انجام شد. این اثر سینمایی بسیار موفق عمل کرد و مورد تحسین بسیاری از کارگردانان و منتقدان قرار گرفت. برای بازی در این فیلم، کامبیز دیرباز مجبور شد ۱۵ کیلوگرم به وزن خود اضافه کند.

نگاه بی‌پروا و لحن انتقادی فیلم، حاشیه‌های زیادی برای سازندگانش ایجاد کرد، اما حضور آن در جشنواره فجر و در نهایت نمایش عمومی، به شایعات درباره توقیف شدن “خاکستر و برف” پایان داد.

این فیلم در سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی شد. “خاکستر و برف” که دومین فیلم روح‌الله سهرابی محسوب می‌شود، یک درام اجتماعی با موضوع دفاع مقدس است و داستان مردی به نام احسان (با بازی کامبیز دیرباز) را روایت می‌کند که پس از ۲۵ سال به ایران بازمی‌گردد. او قصد دارد برای آخرین بار با صمیمی‌ترین دوستش که زندگی خود را مدیون اوست، دیدار کند. این ملاقات، اتفاقات پیش‌بینی‌نشده‌ای را به دنبال دارد که مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر می‌دهد و فیلم به شرح این رخدادها می‌پردازد.

کامبیز دیرباز در مصاحبه ای پیرامون کاراکترشان در این فیلم صحبت کرده و می گویند:

من هیچ‌وقت دوست ندارم کسی را بدون دلیل و منطق با دیگری مقایسه کند و بگوید که مثلاً یک بازیگر فقط یک نقش را تکرار می‌کند. به نظر من وقتی فیلمی درباره هشت سال دفاع مقدس ساخته می‌شود، به تعداد همه رزمنده‌هایی که در آن سال‌ها در جبهه‌ها حضور داشتند و جنگیدند، شخصیت‌های گوناگون و متفاوتی می‌تواند وجود داشته باشد. شاید با یک مثال بهتر بتوان این موضوع را درک کرد. مثلاً اگر فیلمی درباره پزشکان ساخته شود، به تعداد همه پزشکان در جامعه پزشکی، شخصیت‌های مختلفی هست. همه آن‌ها روپوش سفید می‌پوشند و عضو جامعه پزشکی هستند، اما هر کدام ویژگی‌ها و تفاوت‌های خاص خودشان را دارند.

آقا و خانم سنگی:

مجموعه طنز ایرانی «آقا و خانم سنگی» به کارگردانی شاهد احمدلو ساخته شده است. فیلمنامه این سریال را نیز علیرضا مسعودی و امین حسینیون نوشته‌اند.

تهیه‌کننده این مجموعه فرید شب‌خیز بود و این سریال در ۲۶ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای، از روز شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ از شبکه سه سیما پخش شد.

در این مجموعه، کامبیز دیرباز نقش اصلی یعنی «سعید سنگی» را بازی می‌کند. او در کنار بازیگرانی همچون علیرضا جعفری، غلامرضا نیکخواه، عباس جمشیدی‌فر، حسین سلیمانی، شراره دولت‌آبادی، سوسن پرور، هومن حاجی‌عبداللهی و شهرام قائدی به ایفای نقش پرداخته است.

کامیز دیرباز درباره تجربه حضورش در این سریال صحبت کرده و می‌گویند:

هر هنرپیشه‌ای وقتی وارد یک پروژه می‌شود، در ابتدا قصد دارد کار خوبی ارائه دهد و نتیجه نهایی نیز رضایت‌بخش باشد. اما همیشه این خواسته محقق نمی‌شود، زیرا ساخت یک اثر، کاری گروهی است و برای موفقیت، باید همه اعضا با تمام توان تلاش کنند و نقش خود را به بهترین شکل ایفا کنند.

متأسفانه در سریال آقا و خانم سنگی نیز این مسئله برای من پیش آمد. از روز اول با این هدف وارد شدم که یک کار قابل قبول و ارزشمند اجرا کنم، اما در عمل، همکاری تیمی آن‌طور که باید شکل نگرفت و در نهایت، نتیجه مطلوبی به دست نیامد. این تجربه، البته فقط برای من نبوده و بسیاری از بازیگران ممکن است با آن روبرو شوند؛ گاهی این شرایط اجتناب‌ناپذیر است. به نظر من، باید از چنین موقعیت‌هایی درس گرفت، تجربه اندوخت و سعی کرد در آینده آن را تکرار نکرد.

میکائیل:

مجموعه تلویزیونی «میکائیل» یک سریال ایرانی با فضای درام، اکشن و پلیسی است که کارگردانی آن را سیروس مقدم بر عهده داشته است. این مجموعه با همکاری شرکت ناجی هنر تولید شد و در فروردین‌ماه ۱۳۹۴ از شبکه یک پخش گردید. فیلمنامه این سریال را سعید نعمت‌الله نوشته و در نهایت در ۱۹ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای به نمایش درآمد.

در این سریال، کامبیز دیرباز در نقش سرگرد میکائیل موحد بازی می‌کند و هنرمندانی مانند بهنوش طباطبایی، کامران تفتی، متین ستوده و علیرضا خمسه نیز در کنار او ایفای نقش کرده‌اند.

داستان مجموعه دربارهٔ رسول، دوست میکائیل است که به ناحق قربانی دسیسه‌های گروهی تبهکار می‌شود. سرگرد میکائیل موحد، پلیسی مصمم و کوشاست که برای برقراری امنیت و آرامش، تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد. او با تکیه بر پشتیبانی مردم، شجاعانه وارد عمل می‌شود و در ادامه، رویدادهایی پیش می‌آید که قصهٔ سریال به شرح آن‌ها می‌پردازد.

این مجموعه با کیفیت و اجرای درخشان خود توانست تندیس برتر و دیپلم افتخار بهترین سریال را از جشنواره فیلم و سریال‌های پلیسی مسکو دریافت کند.

کامبیز دیرباز در مصاحبه‌ای درباره فیلمنامه نویس این مجموعه یعنی سعید نعمت الله صحبت کرده و می‌گویند:

داستان، پایه و اساس هر اثر موفقی است. نوشته‌های سعید نعمت‌الله از آن دست آثاری است که مخاطب به سادگی با آن ارتباط برقرار می‌کند، سبک منحصربه‌فرد خود را دارد و در شرایطی که کمتر فیلمنامه‌ی خوبی به چشم می‌خورد، یک استثنای واقعی محسوب می‌شود. همکاری در سریال میکائیل به من این اطمینان را داد که اگر در فیلمنامه کار بعدی‌ام، نام او را به عنوان نویسنده ببینم، بدون تردید در آن شرکت خواهم کرد. این تجربه‌ی خوب در سریال میکائیل باعث شد کامبیز دیرباز در مجموعه‌ی تلویزیونی دیگری به نام «پشت بام تهران» که باز هم نویسندگی آن بر عهده‌ی سعید نعمت‌الله بود، حضور یابد.

پشت‌ بام تهران:

پشت‌بام تهران یک سریال ایرانی با درون‌مایه اجتماعی است که به کارگردانی بهرنگ توفیقی ساخته شده و زینب تقوایی تهیه‌کننده آن بوده است. نویسندگی این مجموعه بر عهده سعید نعمت‌الله بوده و این سریال در ۲۸ قسمت، در فصل زمستان سال ۱۳۹۴ از شبکه یک پخش شد. در این مجموعه، کامبیز دیرباز در نقش شخصیت غیاث صفا ظاهر شده و بازیگرانی مانند سام درخشانی، آزاده صمدی، اندیشه فولادوند، لیندا کیانی، ثریا قاسمی، لعیا زنگنه، بهزاد فراهانی و مجید واشقانی نیز در آن ایفای نقش کرده‌اند.

کامبیز دیرباز از تجربه بازی در کنار هنرمندانی بزرگ همچون خانم ثریا قاسمی و بهزاد فراهانی کمال لذت را برده و در این باره چنین می گویند:

یکی از رویاهای همیشگی من این بود که بتوانم alongside هنرمندان بزرگی مثل ثریا قاسمی و بهزاد فراهانی بازی کنم. خوشبختانه در فیلم پشت‌بام تهران این فرصت برایم پیش آمد. دوست دارم به این عزیزان بگویم: خانم ثریا قاسمی گرامی، سپاسگزارم که اجازه دادید در کنار شما هنر بازیگری را بیاموزم. بهزادخان فراهانی عزیز نیز از حضور پرثمرتان بسیار متشکرم.

داستان این فیلم درباره جوانی به نام غیاث صفا است که برای آینده خود انتخاب‌های نادرستی می‌کند و فکر می‌کند این راه‌ها به خواسته‌هایش می‌رسد. مادربزرگش که او را از صمیم قلب دوست دارد، همیشه توصیه می‌کند راه درست زندگی را در پیش بگیرد و از مال ناپاک دوری کند. اما غیاث ناخواسته در شرایطی قرار می‌گیرد که باید در یک سرقت به دوستش جهان (با بازی نوید خداشناس) کمک کند. همین اتفاق باعث می‌شود مال حرام به زندگی او راه پیدا کند و ماجراهایی شکل بگیرد که فیلم به شرح آن‌ها می‌پردازد.

کامبیز دیرباز نسبت به نقش آفرینی در این فیلم احساس رضایت کرده و درباره کاراکترش چنین می‌گوید:

من به ایفای نقش‌های دشوار و پرچالش علاقه دارم؛ نقش‌هایی که آدم را در موقعیت‌های پیچیده قرار می‌دهد و ساده و پیش‌پاافتاده نیستند. در واقع، این نقش‌ها مانند راه رفتن روی یک مسیر صاف و بدون پیچ و خم نیست. شخصیت غیاث از آن کاراکترهایی بود که گذشته‌اش بر حالت و رفتارش اثر گذاشته است. او با یک پیشینه مشخص وارد داستان سریال می‌شود و رخدادهای مختلف، او را به مبارزه می‌طلبند و همین موضوع، بازی در نقش او را برایم جذاب کرد.

غیاث مشکلات خانوادگی خاصی داشت که مستقیماً بر روحیات و شخصیت او تأثیر گذاشته بود. به دلیل کینه‌ها و ناراحتی‌هایی که از گذشته در دل داشت، می‌خواست از دنیای اطرافش انتقام بگیرد. به جای اینکه سعی کند مشکلاتش را حل کند، هر بار مسئله‌های تازه‌ای پیش رویش قرار می‌گیرد. اما در طول داستان، با قوی‌تر شدن ایمانش و مدیریت بهتر زندگی، تا حد زیادی بر این مشکلات غلبه می‌کند.

گاهی اوقات، ضدقهرمان‌ها حتی از قهرمان‌ها هم جذاب‌ترند، به شرطی که به صورت تک‌بعدی و ساده نشان داده نشوند. غیاث یک شخصیت کامل و با پیشینه بود که ویژگی‌های یک فرد خاکستری را داشت. تغییرات و نوساناتی که این شخصیت در دل داستان تجربه می‌کرد، برایم بسیار دوست‌داشتنی بود و سعی کردم آن را به درستی در بازی خودم نشان دهم.

شخصیت غیاث در سریال پشت‌بام تهران، چند سال از من جوان‌تر است. او یک جوان ۳۵ ساله است که سعید نعمت‌الله آن را با در نظر گرفتن ویژگی‌های من خلق کرد. یعنی از همان ابتدای شکل‌گیری قصه، قرار بود من این نقش را بازی کنم و خوشحالم که سعید نعمت‌الله از اول به من برای ایفای این نقش فکر کرده بود.

ایشان در ادامه در ارتباط با کارگردان این مجموعه و تجربه خوشایند همکاری با او چنین می گویند:

بخش بزرگی از موفقیت یک نقش و یک فیلم، به فضایی مربوط می‌شود که پشت صحنه حاکم است. بدون شک، آشنایی و رابطه بازیگر با بقیه دست‌اندرکاران، روی کیفیت اجرای او هم تأثیر مستقیم می‌گذارد. مطمئناً در این پروژه، دوستی قدیمی من و کارگردان، نقش مثبت و سازنده‌ای داشت. من بهرنگ توفیقی را سال‌هاست که می‌شناسم و پیش از این نیز با او همکاری داشتم. این بار نیز تجربه‌ی شیرین و خوبی از کار با او داشتم.

تخته گاز:

فیلم «تخته گاز» یک اثر سینمایی ایرانی در سبک کمدی اجتماعی است که محمد آهنگرانی کارگردانی آن را بر عهده داشته است. این فیلم حاصل همکاری مسعود تکیه و سید محسن جاهد در زمینه تهیه‌کنندگی می‌باشد. فیلمنامه این اثر به قلم مهدی علی میرزایی نوشته شده و گروهی از بازیگران مطرح از جمله سام درخشانی، کامبیز دیرباز، الهام حمیدی، لیلا اوتادی، رز رضوی و داریوش فرهنگ در آن نقش‌آفرینی کرده‌اند. این فیلم که در سال ۱۳۹۷ تولید شده، نخستین بار در نوزدهم دی‌ماه همان سال به نمایش درآمد. کامبیز دیرباز در این فیلم، نقش شخصیتی به نام ستار چلنگر را ایفا می‌کند. همچنین محل فیلم‌برداری این اثر، شهر تهران بوده است.

شرایط خاص:

این مجموعه تلویزیونی ایرانی، یک سریال کمدی و اجتماعی است که کارگردانی آن را وحید امیرخانی بر عهده داشته و سید مرتضی فاطمی تهیه‌کننده آن بوده است. فیلمنامه این کار نیز حاصل همکاری حسین تراب‌نژاد و احسان لطفیان است. این سریال در سال ۱۳۹۸ ساخته شد.

این مجموعه در ابتدا با نام «کلاف‌های رنگی» شناخته می‌شد و بازیگران زیادی همچون کامبیز دیرباز، پروانه معصومی، بهرام افشاری، سیروس گرجستانی، شهره سلطانی، مریم سعادت، نادر سلیمانی، کاظم سیاحی و سوگل قلاتیان در آن نقش‌آفرینی کرده‌اند.

این سریال ۱۸ قسمتی از ۲۴ فروردین تا ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۹۸ از شبکه ۳ سیما پخش شد. کامبیز دیرباز در این مجموعه دو شخصیت به نام‌های آصف مهرمنش و محمدحسین علیانی را بازی می‌کند و همراه با بهرام افشاری، که پیش از این نیز با هم همکاری داشتند، یک زوج هنری خاطره‌ساز را در این مجموعه طنز تشکیل می‌دهند.

در این سریال، موضوعات و مسائل اجتماعی به زبان شوخ و طنز بیان می‌شود و در لابه‌لای داستان، به وقایع دوران دفاع مقدس نیز پرداخته شده است.

گاندو:

مجموعه تلویزیونی «گاندو» یک سریال اجتماعی، اکشن، پلیسی، معمایی و سیاسی-امنیتی است که کارگردانی آن را جواد افشار، کارگردان شناخته‌شده سینما، بر عهده داشته و فیلمنامه آن را آرش قادری نوشته است. این مجموعه با حضور گروه بزرگی از بازیگران همراه است که یکی از آن‌ها کامبیز دیرباز می‌باشد. او در این سریال، نقش محسن — مسئول بخش مبارزه با مفاسد اقتصادی در وزارت اطلاعات — را ایفا کرده است.

حدود ۸ صبح:

فیلم سینمایی «حدود ۸ صبح» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی منوچهر هادی ساخته شده است. او فیلمنامه این اثر را همراه با سعید دولتخانی نوشته است. بازیگران این فیلم عبارت‌اند از: یکتا ناصر، کامبیز دیرباز، سارا رسول‌زاده، منوچهر هادی، فرید قبادی، حسن پورشیرازی و حمید فرخ‌نژاد. این فیلم در سال ۱۴۰۱ تولید شده و اولین بار در ۱۷ آبان ۱۴۰۲ به نمایش درآمده است. کامبیز دیرباز در این فیلم، نقش شخصیتی به نام رضا آهنچیان را بازی می‌کند.

تمساح خونی:

یکی دیگر از فیلم‌هایی که کامبیز دیرباز در آن بازی کرده، فیلم «تمساح خونی» است. این فیلم ایرانی در سبک کمدی و اکشن ساخته شده و اولین کار جواد عزتی به عنوان کارگردان محسوب می‌شود. کامران حجزی نیز تهیه‌کنندگی آن را بر عهده داشت. در این فیلم بازیگران شناخته‌شده‌ای مانند جواد عزتی، عباس جمشیدی‌فر، الناز حبیبی، بهزاد خلج، شبنم قربانی و سعید آقاخانی حضور دارند. کامبیز دیرباز نیز به عنوان بازیگر افتخاری، نقش یک قمارباز را در این فیلم بازی می‌کند.

فیلم «تمساح خونی» در سال ۱۴۰۲ تولید شده و اولین بار در تاریخ ۱۳ بهمن همان سال در جشنواره فیلم فجر اکران شد. این فیلم توانست عنوان پرمخاطب‌ترین فیلم جشنواره را کسب کند.

داستان فیلم حول دو شخصیت اصلی به نام‌های هومن و پیمان می‌گردد که با مشکلات و دردسرهای بزرگی در زندگی مواجه می‌شوند. فشارهای اقتصادی و سختی‌های معیشتی، آن‌ها را در موقعیت دشواری قرار می‌دهد. این شرایط سخت باعث می‌شود تا به سمت قمار کشیده شده و دست به کارهای نادرستی بزنند.

فیلم شناسی

گریم جالب کامبیز دیرباز

سینما:

مجموعه سینمایی های کامبیز دیرباز
سال فیلم نقش کارگردان
۱۳۷۸ دختران انتظار حسامی رحمان رضایی
۱۳۸۰ نغمه ابوالقاسم طالبی
۱۳۸۲ دوئل احمدرضا درویش
گرداب حسن هدایت
۱۳۸۴ به نام پدر ابراهیم حاتمی‌کیا
۱۳۸۵ مقلد شیطان افشین صادقی
سرگیجه محمد زرین دست
اخراجی‌ها مجید سوزوکی مسعود ده نمکی
۱۳۸۷ یک گزارش واقعی داریوش فرهنگ
کلبه جواد افشار
عیار ۱۴ پرویز شهبازی
انعکاس رضا کریمی
۱۳۸۸ شرط اول مسعود اطیابی
۱۳۸۹ قفس طلایی محمد زرین دست
۱۳۹۱ شاباش حامد کلاهداری
خاکستر و برف احسان روح‌الله سهرابی
۱۳۹۳ ساکن طبقه وسط شهاب حسینی
یک خواب راحت آرش قادری
۱۳۹۵ ماه گرفتگی مسعود اطیابی
۱۳۹۶ سوءتفاهم احمدرضا معتمدی
جنون کامران قدکچیان
۱۳۹۷ تخته گاز ستار چلنگر محمد آهنگرانی
آینده امیر پورکیان
۱۳۹۸ خروج معاون رئیس‌جمهور ابراهیم حاتمی کیا
۱۳۹۹ تک تیرانداز عبدالرسول زرین علی غفاری
۱۴۰۰ ۲۸۸۸ کیوان علی محمدی و علی اکبر حیدری
۱۴۰۱ حدود ۸ صبح رضا آهنچیان منوچهر هادی
۱۴۰۲ تمساح خونی در نقش خودش جواد عزتی

تلویزیون و نمایش خانگی:

مجموعه تلویزیونی و نمایش خانگی های کامبیز دیرباز
سال فیلم نقش کارگردان
۱۳۸۸ کیلومتر ۱۴ (اپیزود اول) جواد افشار
کیلومتر ۱۴ (اپیزود دوم) آرش قادری
بی کسی آرش قادری
سر سپرده بهمن گودرزی
۱۳۹۱ قصه خاطره محمد باقرآبادی
۱۳۹۲ شام ایرانی محمد شایسته
۱۳۹۷ ۱۳ شمالی کامبیز دیرباز علیرضا امینی
رالی ایرانی ۲ آرش معیریان
۱۳۹۹ آقازاده شهنام بهرنگ توفیقی
۱۴۰۰ شب‌های مافیا گرداننده سعید ابوطالب
۱۴۰۱ پدر خوانده گرداننده سعید ابوطالب
۱۴۰۲ زخم کاری: بازگشت مسعود طلوعی محمدحسین مهدویان
پدر خوانده ۲ گرداننده سعید ابوطالب
۲شات علی میرمیرانی

مجموعه تلویزیونی:

مجموعه تلویزیونی های کامبیز دیرباز
سال فیلم نقش کارگردان توضیحات
۱۳۷۸ آژانس دوستی کارگردانی گروهی شبکه ۱
۱۳۷۹ همسفر قاسم جعفری شبکه ۳
۱۳۷۹ جوان امروز یوسف سیدمهدوی شبکه ۳
۱۳۸۰ رستوران خانوادگی حسین سهیلی زاده اپیزودهای دام – ستاره
۱۳۸۳ تب سرد پیمان علیرضا افخمی شبکه ۳
۱۳۸۶ پریدخت نصرت سامان مقدم شبکه ۲
۱۳۸۸-۱۳۸۹ در چشم باد نادر ایرانی مسعود جعفری جوزانی شبکه ۱
۱۳۹۱ نابرده رنج اسد پنبه علیرضا بذرافشان شبکه ۳
۱۳۹۲ بوی باران هاتف ملکان حسین تبریزی شبکه ۲
۱۳۹۳ کیفر جهان
۱۳۹۴ آقا و خانم سنگی سعید سنگی شاهد احمدلو طنز خانوادگی
میکائیل میکائیل موحد سیروس مقدم پلیسی – شبکه ۱
پشت بام تهران غیاث صفا بهرنگ توفیقی شبکه ۱
۱۳۹۵-۹۶ زیر پای مادر خلیل دشتی درام (رمضان ۹۶) شبکه ۱
۱۳۹۸ شرایط خاص آصف مهرمنش / محمدحسین علیانی وحید امیرخانی کمدی – شبکه ۳
دست فرمون مجری مسابقه – شبکه نسیم
گاندو محسن جواد افشار پلیسی معمایی – شبکه ۳

تئاتر:

آثار کارگردان به ترتیب سال ساخت:

سیاوش خوانی (۱۳۷۸)
یک زن یک مرد (۱۳۸۶)
شهید محمد جهان آرا (سومین قسمت از سه‌گانه پرتره‌های جنگ) (۱۳۹۶)
ماربازی (۱۳۹۸)

مصاحبه

عکس زیبای کامبیز دیرباز سوار موتور

کامبیز دیرباز، بازیگر بااستعداد ایرانی، در زمینه‌های گوناگونی مانند سینما و تلویزیون فعالیت داشته است. او همیشه نگاهی رو به جلو و عمیق داشته و هرگز هدفش انباشتن کارنامه‌اش با تعداد زیادی کار نبوده است. برای او، کیفیت و عالی بودن یک اثر، از هر چیزی مهم‌تر است.

در این سال‌ها، او بیشتر از اینکه بخواهد کارنامه‌اش را پر از نقش‌های مختلف کند، به دنبال نقش‌های ماندگار و تأثیرگذار بوده است. به همین دلیل، وقتی نام کامبیز دیرباز را می‌شنوید، بی‌درنگ مجموعه‌ای از کارهای برجسته و به‌یادماندنی او به ذهن می‌آید.

اگر نگاهی به کارهای او بیندازید، می‌بینید که نقش‌های بسیار گوناگونی را بازی کرده و هر بار که مسئولیتی می‌پذیرد، تمام سعی خود را می‌کند تا آن کار را در بالاترین سطح ممکن ارائه دهد.

او امروز با وجود شهرت و مقبولیت فراوان و اینکه به عنوان یکی از چهره‌های شاخص هنری شناخته می‌شود، همچنان مانند روزهای اول فعالیتش، باانرژی و سرزنده باقی مانده و سبک بازی و بیان منحصربه‌فرد خود را حفظ کرده است.

اگر به مجموعه کارهایش دقت کنیم، درمی‌یابیم که همان‌قدر در نقش‌های جدی و عمیق مهارت دارد، در اجرای شخصیت‌های طنز نیز موفق است و می‌تواند هر نقشی را به بهترین شکل ممکن ایفا کند.

در ادامه برش هایی از مصاحبه های ایشان آورده شده و با توجه به آنها با خصوصیات و طرز تفکر ایشان بیشتر آشنا می شویم:

“سعی می کنم تحت هر شرایطی سنجیده رفتار کنم. این روزها بیشتر از هر چیزی دغدغه‌ام انسان بودن است. خجالتی هستم و در اوقات فراغتم فیلم می بینم و روزهای تعطیل می‌خوابم. سعی می‌کنم در شرایطی که فشارهای اقتصادی، ترافیک و گرفتاری های دیگر زندگی را در بر گرفته است، زود عصبانی نشوم و آرامشم را حفظ کنم چون خانواده‌ بزرگی دارم که کارهای مرا دنبال می‌کنند، سعی می‌کنم مثل یک پسر خلف برای خانواده‌ام باشم.”

همیشه در تلاشم تا خونسردی ام را به نوعی حفظ کنم و زود عصبانی نشوم و تحت تاثیر شرایط قرار نگیرم. با وجود این که گرفتاری و دغدغه های زندگی، گاهی آدم را از کوره در می برد، اما سعی می کنم این اتفاق برایم کم رخ دهد. چون ما چه بخواهیم و چه نخواهیم به نوعی الگوی جامعه به شمار می رویم و حرکت های مان زیر ذره بین قرار می گیرد.

فیلم های همکارانم را دنبال می کرده و سعی می کنم چیزهای جدیدی از آنها یاد بگیرم:

“بازیگری همیشه برای من یک کار خاص و دوست‌داشتنی بوده است. من همیشه سعی داشته ام از تمام بازیگران ایرانی چیزهایی یاد بگیرم. به همین دلیل فیلم های همکارانم را می بینم. اما راستش را بخواهید، در عالم بازیگری، الگوی خاصی نداشته ام و هر فیلمنامه ای را که انتخاب کنم، خودش برایم الگو می شود.”

پدر شدن موهبتی است که نمی توانم آنرا توصیف کنم:

“پدرشدن، برای من حس کم نظیری دارد که راحتی نمی توانم این حس را توصیف کنم. خوشحالم که خداوند این لطف را نسبت به من داشته تا بتوانم طعم شیرین پدرشدن را بچشم.”

دوری از خانواده برایم بسیار آزاردهنده است:

“رسیدگی به خانواده برای من همیشه یکی از اولویت‌ها بوده و هست. دوری از خانواده برایم سخت است، مخصوصا دوری از دخترم برایم عذاب‌آور است چراکه او همه زندگی‌ام و انگیزه من برای پیشرفت در زندگی و کار است. یک جورهایی حس می‌کنم که همیشه به دخترم نیاز، نیاز دارم.”

همسرم در مسائل مرتبط با بازیگری نیز مشارکت می کند:

“همسرم همواره پشتیبان من بوده و نه فقط کارهای مرا دنبال می کند، بلکه همیشه در انتخاب نقش نیز به من مشورت می دهد و بعد از دیده شدن کارم، یکی از منتقدان سرسخت من می شود.”

در ادامه ایشان راجع به احساسشان نسبت به بازیگری صحبت کرده و می گویند:

“بازیگری عشقی است که می توانم آن را به قله یک کوه بلند تشبیه کنم که بازیگر با عشق از آن بالا می رود و با علم به این که، با همه تلاشی که می کند، هرگز به قله نخواهد رسید اما کماکان عاشقانه از آن بالا می رود. بازیگر هیچ وقت به انتها نمی رسد و آدم هیچ وقت از آن شناخت کافی پیدا نمی کند. بازیگر مرتب خودش را محک می زند تا بلکه خود گمشده اش را پیدا کند.”

یک بازیگر بیش از آنکه انتخاب کننده باشد، انتخاب شونده است:

“روزهای اولی که وارد سینمای حرفه ای شده بودم، این مسئله خیلی برایم مهم بود که چطور باید برنامه ریزی کنم و چقدر وسواس داشته باشم که فقط در کارهای پربیننده بازی کنم. ولی از یک جایی به این طرف احساس کردم که ما کماکان انتخاب شونده هستیم. بازیگری فکر میکند که حق انتخاب دارد، اما از یک جایی به بعد می بیند که اینطور نیست. با وجود ۱۰ فیلمنامه ای که در سال به دستم می رسد و حق انتخابی که دارم، باز هم در کل انتخاب شونده ام. بنابراین  مدیریتش چندان دست ما نیست که فقط کارهایی انجام دهیم که پربیننده باشند، مگر این که آدم پیه این را به تنش بمالد که در ۱۰ سال سه تا کار خوب بکند.”

خوب بودن نقش، برجسته ترین اولویت من است:

“از این سوال‌ها که تلویزیون بهتر است یا سینما؟ را دوست ندارم. به نظرم کار خوب را باید انجام داد. من دنبال نقش خوب هستم، نقشی که ارزش کار کردن را داشته باشد و مرا پشیمان نکند، حالا می‌خواهد در سینما باشد یا تلویزیون. قبلا هم بارها گفته‌ام که در انتخاب سینما و تلویزیون خط‌کشی ندارم و به دنبال این هستم که در نقشی حضور داشته باشم که در ابتدا مرا به چالش بکشد؛ ضمن اینکه برای مخاطب نیز جذابیت داشته باشد.”

فراموش شدن پیشکسوتان، من را نسبت به آینده ام نگران می کند:

“من با اینکه کم‌کار باشم یا اینکه کارهای متعددی بازی کنم، مشکلی ندارم بلکه تنها ترس من این است که یک روز فراموش شوم. متاسفانه این روزها شاهد این هستیم که پیشکسوت‌های این عرصه و حتی پیشکسوت‌های ورزش ما فراموش شده‌اند و مدت‌هاست که خانه‌نشین هستند. من وقتی این موضوع را می‌بینم واقعا دلم می‌گیرد و برای آینده خودم نگران می‌شوم.”

اگه حال کردی این پست رو با دوستات به اشتراک بذار:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *