بیوگرافی شبنم قلی خانی
شبنم قلیخانی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون ایران است. بخش بزرگی از تحصیلات و آموزشهای کارگردانی را در کشور استرالیا گذرانده است. او در زمینههای گوناگونی مانند کارگردانی تئاتر، نویسندگی، فیلمنامهنویسی، گویندگی رادیو، تدریس بازیگری و کارگردانی در دانشگاه، مربیگری ورزش و اجرا نیز فعالیت دارد.
منوی دسترسی سریع
**خلاصهای از زندگی**
در این بخش، نگاهی کوتاه و کلی به مسیر زندگی و مهمترین رویدادهای آن خواهیم داشت.
**درباره زندگی**
در اینجا، داستان زندگی از آغاز تا به امروز، با جزئیات بیشتری بیان میشود.
**پیمان زناشویی**
این قسمت به چگونگی تشکیل خانواده و همسرگزینی میپردازد.
**حضور در فضای مجازی**
صفحات و کانالهای رسمی برای ارتباط و تعامل با مخاطبان در پلتفرمهای مختلف در این بخش معرفی میشوند.
**عرصه فعالیتهای هنری**
این بخش به تشریح کارها، آثار و مسیر حرفهای در دنیای هنر اختصاص دارد.
**فهرست آثار سینمایی**
لیست کامل فیلمها، سریالها یا دیگر آثار تصویری که در آنها حضور داشتهاید، در اینجا گردآوری شده است.
**دستاوردها و تقدیرها**
جایزهها، رتبهها و افتخاراتی که در طول دوران فعالیت کسب شدهاند، در این بخش ارائه میگردند.
**گفتوگوها**
متن یا ویدئوهای مصاحبهها و گفتوگوهای انجامشده با رسانههای مختلف در اینجا قابل دسترسی است.

خلاصه زندگینامه
تاریخ تولد: ۱۹ آبان ۱۳۵۶
محل تولد: تهران، ایران
ملیت: ایرانی
تحصیلات: فوق لیسانس در رشته کارگردانی تئاتر
محل تحصیل: دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران مرکز
شغلها: بازیگر، کارگردان سینما و تئاتر، مدرس دانشگاه در زمینههای بازیگری و کارگردانی، مجری، گوینده و صداپیشه در رادیو، نویسنده و فیلمنامهنویس
سالهای فعالیت: از ۱۳۷۵ تا امروز
قد: ۱۷۴ سانتیمتر
همسر: رضا قدسی
فرزندان: شانا قدسی
زندگینامه
زندگی شخصی و خانواده:
شبنم قلیخانی بازیگر، کارگردان و فیلمنامهنویس ایرانی است که در نوزدهم آبانماه ۱۳۵۶ در تهران متولد شد. او در یک خانواده پنجنفره با اصالت کرد به دنیا آمد. شبنم دو خواهر و برادر دارد؛ یک خواهر بزرگتر به نام شیدا و یک برادر کوچکتر به نام شهرام. او سومین فرزند خانواده محسوب میشود. پدرش در سال ۱۳۸۲ از دنیا رفت.
تحصیلات:
این بازیگر دوران دبیرستان را در رشته ریاضی و فیزیک گذراند و پس از آن در دانشگاه، در رشته تئاتر با گرایش طراحی صحنه پذیرفته شد. او سپس در مقطع کارشناسی ارشد، گرایش کارگردانی تئاتر را انتخاب کرد و موفق به فارغالتحصیلی شد.
پس از آن، به عنوان استاد کارگردانی تئاتر در دانشگاه آزاد اسلامی تهران مشغول به تدریس شد و همزمان، مدرک کارشناسی خود در طراحی صحنه را نیز از همین دانشگاه گرفت. او علاوه بر اینها، به آموزش بازیگری و تئاتر پرداخت و به عضویت هیئت علمی دانشگاه آزاد ایران درآمد.
شبنم قلیخانی برای چند سال در یک مؤسسه فرهنگی، به آموزش بازیگری به کودکان مشغول بود. این هنرمند ایرانی همچنین توانست مدرک کارشناسی ارشد کارگردانی فیلم را از کشور استرالیا دریافت کند و به تدریس در دانشگاه ادامه دهد.
علاقمندی ها:
شبنم قلیخانی به فعالیتهای مختلفی علاقهمند است. او از مطالعه کتاب، سفر کردن، تماشای فیلم و نوشتن لذت میبرد. در میان بازیگران ایرانی، هنر بازیگرانی مانند فاطمه معتمد آریا، مریلا زارعی و لیلا حاتمی را میپسندد. همچنین در میان هنرمندان بینالمللی، از بازیهای مریل استریپ خوشش میآید.
ازدواج

شبنم قلیخانی در سال ۱۳۸۶ با رضا قدسی ازدواج کرد و زندگی مشترک خود را شروع کردند. خواستگاری آنها به شکل سنتی و مطابق با آداب و رسوم انجام شد. به دلیل شغل همسرش، آنها برای چهار سال به استرالیا رفتند و در این مدت، شبنم کمی از بازیگری و تحصیل فاصله گرفت. او گفته است که سیستم آموزشی استرالیا با ایران تفاوت زیادی دارد و فضای صمیمیتر و سادهتری در آنجا حاکم است.
آشنایی این بازیگر با همسرش از طریق خانوادههایشان صورت گرفت. خواهر بزرگ شبنم و خواهر رضا، دوستان نزدیک یکدیگر بودند. زمانی که شبنم قلیخانی در دانشگاه درس میخواند، برای درس ماکتسازی به کمک نیاز داشت. در همین موقع، خواهرش به او پیشنهاد کرد که از برادر دوستش که فارغالتحصیل معماری است، کمک بگیرد. به این ترتیب، اولین دیدار آنها برای ساخت یک ماکت شکل گرفت و این آشنایی در نهایت به ازدواج منجر شد.
مراسم خواستگاری:
شبنم قلیخانی در یک مصاحبه درباره جشن عروسی خود این طور گفت: مراسم ما به شکل کاملاً سنتی و مطابق با آداب و رسوم برگزار شد. خوشبختانه هیچ اتفاق پیشبینینشدهای رخ نداد و همه چیز دقیقاً طبق برنامه و بدون مشکل پیش رفت.
فرزند:
این هنرمند ایرانی در سال ۱۳۹۴ طعم شیرین مادر شدن را چشید. ثمره زندگی مشترک آنها، دختری به نام شانا است که در استرالیا به دنیا آمد. او در طول سالهای زندگی در استرالیا، وقت و انرژی خود را صرف مراقبت و بزرگ کردن دخترش کرد. اگرچه دوری از وطن و خانواده برای این بازیگر سخت و دردناک بود، اما سرانجام تصمیم گرفتند در فروردین سال ۱۳۹۵، در حالی که حالا یک خانواده سه نفره بودند، به ایران بازگردند.
به گفته شبنم قلیخانی، مادر شدن یکی از بهترین و شگفتانگیزترین احساساتی است که در زندگی میتوان تجربه کرد. او معتقد است که حس مادری، یک احساس طبیعی است که در وجود هر انسان سالمی قرار داده شده است، چرا که خداوند این حس را برای ادامه نسل بشر در درون انسان ها نهاده است. اینکه بتوانی موجود دیگری را در وجود خود پرورش دهی و رشد بدهی و در کنارش با محبت و مهربانی یک مادر رفتار کنی، یک احساس فوقالعاده، زیبا و وصفنشدنی است.
شبنم قلی خانی در شبکه های اجتماعی
اینستاگرام:
shabnamgholikhani@
زندگی هنری

ورود به عرصه بازیگری:
شبنم قلی خانی در سال ۱۳۷۶ که در سن بیست سالگی بود، اولین بار با اجرای نمایش آنتیگونه به روی صحنه تئاتر اجرا کرد. به طوری که او توانست با این هنرنمایی، نظر مساعد کارگردانی به اسم شهریار بحرانی را در تئاتر شهر به خود جلب کند. سپس او با عهدهدار شدن نقش مریم مقدس که همان مادر عیسی مسیح در فیلم مریم مقدس به کارگردانی شهریار بحرانی بود، نخستین تجربه خود را در برابر دوربین فیلمبرداری پشت سر گذاشت. فیلم مذکور در سال ۱۳۷۹ به نمایش درآمد و این هنرپیشه به یکباره شهرت و محبوبیت زیادی کسب کرد.
مجموعه تلویزیونی اولین شب آرامش که در سال ۱۳۸۴ از تلویزیون به روی آنتن رفت، اولین اثری بود که این هنرپیشه در عرصه تلویزیون به انجام رساند. این سریال ساخته احمد امینی بوده و شبنم قلی خانی به همراه هنرپیشگان مطرحی همچون پرویز پورحسینی، اکرم محمدی و آتیلا پسیانی امیر آقایی، مهدی پاکدل و یکتا ناصر در این مجموعه نقش پردازی کرد. این هنرمند در سال مذکور فیلم مستندی به نام حقیقت یک دست فروش را که اولین اثر کارگردانی او بود، به انجام رساند.
پس از چندی شبنم قلی خانی به موجب آشنا شدن با علیرضا افخمی توانست در دو سریال تلویزیونی از این کارگردان ایفای نقش کند. سریالهای مذکور به نامهای پنجمین خورشید و پنج کیلومتر تا بهشت بوده است.
در ادامه این هنرپیشه در سال ۱۳۸۱ پیشنهاد بازی در فیلم سینمایی عطش را دریافت کرده و نقش دختری به نام ندا را به نمایش گذاشت. او در کنار هنرپیشگانی همچون بهرام رادان، فریبرز عربنیا و شهرام حقیقتدوست نقش آفرینی کرد.
پس از گذشت یک سال، شبنم قلی خانی در سریال سالهای برف و بنفشه در کنار هنرمندانی همچون سام درخشانی، لاله اسکندری، امیر آقایی و اسماعیل شنگله حضور داشته و بازی درخشانی را از خود ارائه کرد. سریال مذکور از شبکههای اروپا، آمریکا و آسیای شبکه جهانی جام جم نیز به روی آنتن رفت. یک سال پس از این تجربه، او در سریال تلویزیونی نردبان آسمان اثری از محمدحسین لطیفی ایفای نقش نمود. قسمتهایی از این مجموعه در شهرهای سمرقند و بخارا در کشور افغانستان تولید و تصویربرداری شد.
در ادامه این هنرمند کشورمان جهت نقش آفرینی در فیلم سینمایی خاطره دعوت شد و در کنار هنرپیشگانی همچون مهناز افشار، پژمان بازغی، لادن طباطبایی، پوریا پورسرخ و الیزابت امینی نقش پردازی کرد.
خاطرنشان میکنیم مجموعه تلویزیونی پنجمین خورشید به کارگردانی علیرضا افخمی تولید شده و شبنم قلی خانی در آن شخصیت دختری به نام هما را بر عهده داشت. مضمون این سریال در خصوص جریان زندگی دو دوست به اسامی محسن و همایون بوده که در سال ۱۳۶۴ در تنگنا و مضیقه مالی زندگی خود را میگذرانند.
پس از یک ماجرا به طور اتفاقی یک شی عتیقه به دست محسن میرسد که به واسطه آن، او در طول زمان سفر کرده و به سال ۱۳۸۸ میرسد. در این سال او به دختری به نام هما علاقمند میشود. شبنم قلی خانی در خصوص عهدهدار شدن نقش هما در سریال پنجمین خورشید اظهار داشت:
از آنجا که نقش هما وجه اختلاف زیادی با نقشهای گذشتهام داشت، فکر میکنم عامل اصلی که باعث پذیرفتن این نقش گردید، حمایتهای آقای افخمی، نگاه دقیق و سختگیریهای به موقع ایشان بوده است.
علاوه بر این هنرپیشه از سایر بازیگرانی که در این سریال ایفای نقش کردهاند، میتوان از حمید گودرزی و مریم کاویانی نام برد.
در سریال تلویزیونی پنج کیلومتر تا بهشت شبنم قلی خانی در کنار هنرمندانی همچون داریوش فرهنگ، مهدی سلوکی، پردیس افکاری، شهرام قائدی، نفیسه روشن و شهنام شهابی ایفای نقش نموده و بازی بینظیری را از خود به نمایش گذاشت. این مجموعه نیز به کارگردانی علیرضا افخمی تولید شد. حکایت این سریال در خصوص پسر جوانی به اسم امیرحسین بوده که در شرکت واردات داروی همایون مشغول به کار است. به تازگی او به دختر همایون به نام آیدا با بازی شبنم قلی خانی عشق و علاقه پیدا کرده است.
شبنم قلی خانی در ادامه فعالیتهای حرفهای خود، در مجموعه تلویزیونی سرزمین مادری که یکی از سریالهای فاخر و ماندگار میباشد، نقش آفرینی کرد. این سریال ساخته کمال تبریزی بوده که تولید و تصویربرداری آن از سال ۱۳۸۷ شروع شد. از میان هنرپیشگانی که در فصل اول این مجموعه ایفای نقش کردند میتوان از علی شادمان، پژمان بازغی و بیتا فرهی نام برد. لذا شبنم قلی خانی در کنار هنرمندانی همچون شهاب حسینی، نیکی کریمی، محمدرضا فروتن و جعفر دهقان به فصل دوم این سریال ملحق شد.
از دیگر کارهای این هنرپیشه میتوان به فیلم سینمایی پنجشنبه آخر ماه اشاره کرد که محصول سال ۱۳۹۰ بوده و توسط ماشاالله شاهمرادی زاده کارگردانی شد. مضمون این فیلم در سبک اجتماعی و مذهبی است که داستان چند جوان را به تصویر میکشد که اقدام به برگزاری یک پارتی نموده و یک شخص روحانی به این خانه وارد میشود. در فیلم سینمایی پنجشنبه آخر ماه، محمود پاک نیت نقش مرد روحانی را به نمایش گذاشت.
کارگردانی:
علاوه بر بازیگری، شبنم قلیخانی در زمینهی نویسندگی و کارگردانی چندین فیلم کوتاه و مستند نیز فعالیت داشته است. او در سال ۲۰۰۴ اولین فیلم کوتاهش را با عنوان «واقعیت یک دستفروش» ساخت و آن را کارگردانی و تولید کرد. همچنین در فیلم کوتاه دیگری به نام «زندگی»، وظیفهی نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی را بر عهده داشت. این فیلم ده دقیقهای، داستانی دربارهی زندگی و یک مرگ عادی را روایت میکند.
رکورددار نقش های مثبت:
این هنرمند ایرانی، پس از سالها، هنوز در یادها با نقش مریم مقدس نقش بسته است. او همان چهره پاک و مهربان را که در آن فیلم سینمایی نشان داد، حفظ کرده و در میان بازیگران، به عنوان کسی که بیشترین نقشهای مثبت را در تلویزیون بازی کرده، شناخته میشود.
شبنم قلیخانی در نخستین فیلم سینماییاش، در یک نقش تاریخی و فراموشنشدنی ظاهر شد و توجه صاحبنظران سینما را به خود جلب کرد. حضور در این فیلم پرفروش، راه را برای ورود او به تلویزیون هموار کرد و پس از آن، با بازی در سریال “اولین شب آرامش” به شهرت و مقبولیت گستردهای دست یافت.
در طول سالها فعالیت این بازیگر در سینما و تلویزیون، در بیشتر مواقع او را در نقشهای خوب و مثبت دیدهایم. از این رو، میتوان او را دارنده رکورد بیشترین نقشهای مثبت دانست. با توجه به بازی شبنم قلیخانی در سریال “آنام” که در آن نیز روحیه آرام و دلسوزانه خود را به نمایش گذاشت، در این نوشتار نگاهی به برخی از نقشهای مثبت او خواهیم داشت.
فیلم مریم مقدس:
شبنم قلیخانی کار خود در سینما را با بازی در فیلم “مریم مقدس” شروع کرد. این فیلم با گذشت سالها، هنوز هم با استقبال خوبی از سوی مردم روبرو میشود. کارگردان این اثر شهریار بحرانی بود و شبنم قلیخانی در آن، نقش حضرت مریم (س) را بازی کرد.
داستان فیلم به شانزده سال پیش از تولد حضرت مسیح برمیگردد؛ زمانی که مردم مشتاقانه در انتظار به دنیا آمدن منجی موعود بودند. همسر عمران صاحب فرزند دختری میشود و نامش را مریم میگذارد. مادر مریم پیش از تولد نوزاد، با خدا عهد بسته بود که او را برای خدمت در بیتالمقدس وقف کند. به همین دلیل، مریم را در سنین کودکی به معبد میبرد. اما تا آن زمان، هیچ زن یا دختری اجازه ورود به معبد را نداشت. در این شرایط، حضرت زکریا (ع) تمام تلاش خود را میکند تا با وجود مخالفت بزرگان یهود، مریم در معبد بماند و به عبادت بپردازد.
کمکم، به خاطر عبادتهای پیگیر و الهامهایی که به مریم میشود، مردم به او علاقهمند میشوند. اما پس از یک اتفاق، مریم از معبد بیرون میرود. سپس به خواست خدا، او بدون اینکه هیچ مردی را دیده یا با او تماسی داشته باشد، باردار میشود و همین موضوع باعث میگردد مورد اتهام قرار گیرد.
بزرگ روحانیون معبد به نام هرود، که از تولد این نوزاد بسیار نگران شده و موقعیت خود را در خطر میبیند، تصمیم به کشتن کودک میگیرد. اما به اراده الهی، نوزاد سالم به دنیا میآید و در گهواره شروع به سخن گفتن با مردم میکند، که این رویداد باعث شگفتی همگان میشود.
در میان بازیگران فیلم “مریم مقدس” میتوان به شبنم قلیخانی، پرویز پورحسینی، محمد کاسبی، جعفر دهقان، اشکان پارسا، افسانه ناصری، زهرا سعیدی، مهدی فقیه، حسین یاری و مریم رضوی اشاره کرد.
سریال اولین شب آرامش:
مجموعه تلویزیونی «اولین شب آرامش» بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۵ ساخته شد. این سریال کارگردانی احمد امینی را بر عهده داشت و نویسندگی آن را سعید شاهسواری و عباس نعمتی به صورت مشترک انجام دادند. تهیهکنندگی این اثر نیز بر عهده سعید شاهسواری بود. این سریال اولین تجربه بازیگری شبنم قلیخانی به شمار میرود.
داستان این مجموعه با صحنهای شروع میشود که در آن یک دختر، در مراسم عقد خود، در برابر همه «نه» میگوید. این دختر که نامش آذر است، از ازدواج با علیرضا منصرف میشود تا با نامزد پیشین خود، فرزاد، که به زودی به ایران برمیگردد، ازدواج کند. در این میان، نوشین، خواهر ناتنی فرزاد که دوست صمیمی آذر است، او را به این کار تشویق میکند.
بعدها مشخص میشود که نوشین هنوز علاقهمند به علیرضا است. در همین حال، پسر جوانی به نام پیمان که وکیل پدر فوتشده خانواده ملکی است، به نوشین دل میبندد. اما فقط زرین، همسر آقای ملکی، از یک راز باخبر است: اینکه پیمان در واقع برادر نوشین است.
از جمله بازیگران این مجموعه میتوان به این افراد اشاره کرد:
یکتا ناصر، شبنم قلیخانی، امیر آقایی، شهروز ابراهیمی، مهتاج نجومی، اکرم محمدی، مریم معترف، پرویز پورحسینی، مهدی پاکدل، بهرام ابراهیمی، مهرداد ضیایی، آتیلا پسیانی، پوراندخت مهیمن و داریوش فرهنگ.
سریال هشت و نیم دقیقه:
یکی از سریالهای فراموشنشدنی که شبنم قلیخانی در آن بازی کرده، مجموعه «هشت و نیم دقیقه» است. او در این سریال با نمایش چهرهای آرام اما مصمم، بازی بسیار تأثیرگذاری از خود به جا گذاشت. بازیگری که پیش از این در نقش مریم مقدس، شخصیتی پاک و معصوم را ارائه داده بود، این بار زنی را به تصویر کشید که پس از مرگ ناگهانی همسرش، در برابر مشکلات و سختیهای زندگی میایستد و برای دفاع از حقوق خود و خانوادهاش تلاش میکند.
مجموعه «هشت و نیم دقیقه» به کارگردانی شهرام شاهحسینی و تهیهکنندگی بهروز مفید، در سال ۱۳۹۵ ساخته شد. داستان این سریال درباره زندگی زنی به نام یکتا است که پس از فوت همسر و پدرشوهرش در یک تصادف، بر اثر نقشهها و نیرنگهای اطرافیان، تمام دارایی و سهم ارث خود و فرزندش را از دست میدهد. تلاش یکتا برای پس گرفتن حقوق از دسترفتهاش، نقطه آغاز ماجراهای این داستان است.
در این سریال هنرمندانی مانند سام درخشانی، آشا محرابی، سیامک اطلسی، پژمان بازغی، شبنم قلیخانی، الهه حصاری، بهرنگ علوی و مزدک رستمی کنار هم قرار گرفتند و داستان زیبایی را خلق کردند.
سریال آنام:
سریال تلویزیونی «آنام» در سال ۱۳۹۶ از شبکه سه سیما پخش شد و با استقبال بسیار خوبی از طرف بینندگان روبرو گردید. در این مجموعه، شبنم قلیخانی بار دیگر شخصیتی آرام و بیحاشیه را به تصویر کشید. این بار او در اثری به کارگردانی جواد افشار، نقش دختری به نام «آرزو» را بازی کرد.
این سریال در سبک خانوادگی و اجتماعی تولید شده و داستان مادری از منطقه آذربایجان را روایت میکند که مصائب و رنجهای فراوانی در آستانه دوران جوانی اش متحمل میشود. شبنم قلیخانی در این سریال، نقش دختر گمشده «آنام» — که توسط گلچهره سجادیه بازی میشد — را بر عهده داشت.
در این مجموعه هنرمندان سرشناسی همچون گلچهره سجادیه، عبدالرضا اکبری، مهرانه مهین ترابی، شبنم قلی خانی، مجید واشقانی، سیامک صفری، امیر دلاوری، سامیه لک، کوروش زارعی، ناصر هاشمی، مهشید جوادی، میثم ولی خانی، فاطمه حسینی، هادی افتخار زاده، شهرام خزرایی، رقیه شادخواه، فریبا سهرابی، امین حاجی اکبری، سویل شیرگیر، فیروز عاقلی، علیرضا پور صدیقیان، امیر شاکری، وحید فرشی، فروغ مشقتی، احمد پور خوش، لاله مرزبان، عرفان ابراهیمی، فرهاد بشارتی، حسین مسافر آستانه، منوچهر زنده دل، داریوش سلیمی، مجید شهریاری، علی بیطرفان، آرزو روشناس، آرام چراغی، محمود نوری، شمسی صادقی، سیروس گرجستانی، خسرو شهراز و کاظم بلوچی به ایفای نقش پرداختهاند.
سریال پنجمین خورشید:
بعد از سالها که شبنم قلیخانی در فیلمها و سریالهای مختلف، نقشهای خوب و دوستداشتنی بازی کرده بود، اینبار در مجموعهی «پنجمین خورشید» در نقشی کاملاً جدید و متفاوت ظاهر شد. خودش گفته که از بازی در این نقش تازه بسیار خوشحال است و دوست دارد در سبکهای گوناگون جلوی دوربین برود. او در این سریال، نقش دختری به نام هما را بر عهده داشت.
داستان سریال «پنجمین خورشید» درباره دو دوست به نامهای محسن و همایون است که در سال ۱۳۶۴ زندگی میکنند و رابطهی صمیمی با هم دارند. اوضاع مالی آنها بسیار سخت است. در جریان ماجراهایی، یک شیء عتیقه به دست آنها میافتد که میتواند آنها را در زمان سفر دهد. به این ترتیب، محسن با استفاده از این شیء، ۲۴ سال به آینده سفر میکند و خود را در سال ۱۳۸۸ در تهران میبیند. او در این سفر با رویدادهای شگفتانگیزی روبهرو میشود و عاشق دختری به نام هما میشود. اما به دلیل اتفاقاتی که پیش میآید، مجبور میشود دوباره به سال ۱۳۶۴ برگردد و…
از بازیگرانی که در این سریال نقشآفرینی کردهاند میتوان به این افراد اشاره کرد: حمید گودرزی در نقش محسن، شبنم قلیخانی در نقش هما، مریم کاویانی در نقش مریم، شهرام قائدی در نقش همایون، مهدی سلوکی در نقش محسن، انوشیروان ارجمند در نقش انوش، و همچنین مهوش صبرکن، کامیار محبی، عسگر قدس، حسن نجفی و پندار اکبری.
فیلم شناسی

در عرصه هنر، شبنم قلیخانی در زمینههای گوناگونی مانند سینما، تلویزیون و تئاتر فعالیت داشته و آثار متنوعی از خود به جای گذاشته است. در ادامه، اطلاعات کامل و دقیقی از این آثار ارائه خواهد شد.
فیلم های سینمایی:
| سال | فیلم | کارگردان |
|---|---|---|
| ۱۳۷۹ | مریم مقدس | شهریار بحرانی |
| ۱۳۸۰ | یک الف ناقابل | محمدرضا عرب |
| ۱۳۸۱ | جوجه اردک من | امیر فیضی |
| عطش | محمدحسین فرحبخش | |
| سفرنامه خواب | روحالله حجازی | |
| ۱۳۸۲ | وعده دیدار | جمال شورجه |
| ۱۳۸۶ | ستاره سهیل | امیر قویدل |
| به خاطر خواهرم | حجت سیفی | |
| ۱۳۸۷ | خاطره | نادر طریقت |
| یکی از همین روز ها | راما قویدل | |
| من و شیطان | علیرضا طالبزاده | |
| اسلحه سرد | نادر مقدس | |
| ۱۳۸۸ | شور شیرین | جواد اردکانی |
| ۱۳۸۹ | پریناز | بهرام بهرامیان |
| بچه تهران | کامبوزیا پرتوی | |
| ۱۳۹۰ | فال قهوه | فرزاد مؤتمن |
| فرزند خوانده | وحید نیکخواه آزاد | |
| درخشش پنهان | برزو ارجمند | |
| بزرگمرد کوچک | صادق مرزبان | |
| پنجشنبه آخر ماه | علی شاهمرادی | |
| ۱۳۹۱ | غریبه ها | یزدان فتوحی |
| ۱۳۹۸ | انتقال آتش | محمد کرمانشاهی |
| بزرگراه | فرناز امینی | |
| ۱۳۹۹ | هرماس | مهدی صاحبی |
| حرف آخر | ابراهیم شفیعی | |
| تکخال | مجید مافی | |
| طرلان | سید محمد حسینی | |
| شهری که با تو دیدم | نیما جوادی |
سریال های تلویزیونی:
| سال | نام مجموعه | پخش از | کارگردان |
|---|---|---|---|
| ۱۳۷۶ | کتیبه | ایرج حبشی | |
| ۱۳۷۹ | مریم مقدس | شبکه ۲ | شهریار بحرانی |
| ۱۳۸۱ | گل مرداب | شبکه تهران | پرویز امیرافشاری |
| ۱۳۸۲ | پرده عشق | شبکه ۲ | جمال شورجه |
| ۱۳۸۴ | اولین شب آرامش | شبکه ۳ | احمد امینی |
| ۱۳۸۵ | ما چند نفر | شبکه ۱ | فیاض موسوی |
| سالهای برف و بنفشه | شبکه ۳ | سعید سلطانی | |
| ۱۳۸۶ | ستاره سهیل | شبکه سحر | امیر قویدل |
| ۱۳۸۸ | نردبام آسمان | شبکه ۱ | محمدحسین لطیفی |
| پنجمین خورشید | شبکه ۳ | علیرضا افخمی | |
| ۱۳۸۹ | گمشده | شبکه ۱ | راما قویدل |
| عملیات ۱۲۵ (سری دوم) | شبکه تهران | محمدرضا آهنج | |
| ۱۳۹۰ | بزرگمرد کوچک | شبکه ۲ | مسعود رسام |
| پنج کیلومتر تا بهشت | شبکه ۳ | علیرضا افخمی | |
| ۱۳۹۲ | سرزمین مادری | کمال تبریزی | |
| ۱۳۹۵ | هشت و نیم دقیقه | شبکه ۲ | شهرام شاهحسینی |
| ۱۳۹۵ | دیوار شیشه ای | شبکه ۱ | راما قویدل |
| ۱۳۹۶ | محکومین | سیدجمال سیدحاتمی | |
| آنام | شبکه ۳ | جواد افشار | |
| ۱۳۹۹ | بیگانه ای با من است | شبکه ۲ | احمد امینی (فصل اول) آرش معیریان (فصل دوم) |
کارگردانی:
| سال | نام اثر | نوع اثر |
|---|---|---|
| ۱۳۸۴ | حقیقت یک دستفروش | مستند |
| ۱۳۸۵ | من تنها | فیلم کوتاه |
| ۱۳۸۶ | خونه | فیلم کوتاه |
| ۱۳۸۷ | فارسی ناآشنا | مستند |
| ۱۳۸۷ | زندگی | فیلم کوتاه |
| ۱۳۹۰ | روز | فیلم کوتاه |
| ۱۳۹۰ | امروز سهشنبهست | فیلم کوتاه |
| ۱۳۹۰ | دست | فیلم انیمیشن |
| ۱۳۹۹ | ریپلی | فیلم کوتاه |
نمایش خانگی:
| سال | نام | پلتفرم | کارگردان |
|---|---|---|---|
| ۱۴۰۲ | سایه باز | آپرا | علی یاور |
| ناتو | فیلم نت | مهدی صفی یاری | |
| ۱۴۰۱ | ارتش سری | فیلیمو | سعید ابوطالب |
| آفتاب پرست | فیلم نت | برزو نیک نژاد | |
| ١۴٠٠ | شب آهنگی | فیلم نت | حامد آهنگی |
| نارگیل | فیلیمو | سید ابراهیم عامریان، حمزه صالحی | |
| شبهای مافیا | فیلیمو | سعید ابوطالب | |
| ۱۳۹۸ | ریکاوری | فیلیمو و نماوا | بهادر اسدی |
| مانکن | فیلیمو و نماوا | حسین سهیلیزاده |
دیگر آثار:
| سال | نام اثر | نوع اثر | کارگردان | توضیحات |
|---|---|---|---|---|
| ۱۳۷۶ | آنتیگونه | تئاتر | حامد محمد طاهری | اجرا در تئاتر شهر، تهران |
| ۱۳۸۲ | آیههای زمینی | فیلم ویدئویی | عباس رفیعی | |
| ۱۳۸۲ | آبگینه | فیلم کوتاه | داریوش یاری | |
| ۱۳۸۹ | کا | تئاتر | رحمت امینی | |
| ۱۳۹۶ | آسانسور | فیلم کوتاه | عادل معصومیان |
جوایز و افتخارات
| جوایز و تقدیرات | توضیحات |
|---|---|
| دریافت لوح تقدیر و سپاس | از سوی انجمن اسلامی هنرمندان به جهت هنرنمایی در نقش مریم مقدس |
| کسب لوح سپاس | از شبکه جهانی جام جم برای هنرپیشه زن برجسته به جهت ایفای نقش در فیلم مریم مقدس |
| تقدیر و قدردانی | مدیرعامل وقت صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به جهت ایفای نقش در فیلم مریم مقدس |
| کاندید کسب جایزه | برترین هنرپیشه زن از بینندگان شبکه جام جم در دی ماه سال ۱۳۸۲ |
| کسب جایزه برترین هنرپیشه زن | از پلتفرم طلایی جشنواره روسیه در سال ۲۰۰۵ میلادی مقارن با سال ۱۳۸۳ |
| دریافت لوح تقدیر | هیئت داوران جشنواره فیلم دانشجویان ایرانی به جهت تهیه فیلم کوتاه تنهایی من در فروردین ماه سال ۱۳۸۴ |
| کسب گواهینامه موفقیت | و دستاورد از اولین جشنواره فیلم بهینه سازی مصرف گاز ایرانی در سال ۱۳۸۸ |
| دریافت گواهینامه موفقیت | و دستاورد از دومین دوره جشنواره فیلم ایرانی کانادا در سپتامبر سال ۲۰۱۰ میلادی مقارن با شهریور ماه سال ۱۳۸۸ |
| تقدیر و سپاس | سومین هیئت مدیره کارگردانان صدا و سیما به جهت ایفای نقش در سریال تلویزیونی پنج کیلومتر تا بهشت |
| برنده جایزه برترین هنرپیشه زن تلویزیونی | به سال ۱۳۹۵ به انتخاب مردم در برنامه تلویزیونی سین مستر سریال به جهت بازی در مجموعه هشت و نیم دقیقه |
| کسب دیپلم افتخار برترین هنرپیشه زن | بخش داستانی بلند ملی در سیزدهمین دوره جشنواره بین المللی فیلمهای ورزشی به جهت ایفای نقش در فیلم سینمایی بزرگراه |
مصاحبه

در ادامه، بخشهایی از گفتوگویی که با شبنم قلیخانی و همسرش رضا قدسی انجام شده، آورده شده است.
برای شروع، ماجرای آشنایی تان را برایمان بگویید.
شبنم:
خواهر بزرگتر من و خواهر رضا که از او بزرگتر است، با یکدیگر دوستدار نزدیک و صمیمی بودند. پس از آنکه در دانشگاه پذیرفته شدم، جهت کار عملی درس موکت سازی نیاز داشتم که کسی به من کمک کند. خواهرم بیان کرد برادر دوستش که مشغول تحصیل در رشته معماری است، میتواند کمک خوبی برای تو باشد. بدین ترتیب دیدار و آشنایی ما به واسطه تهیه ماکت شروع شده و سرانجام به واسطه تلاش خواهرانمان ما در سال ۱۳۸۶ با یکدیگر ازدواج کردیم.
زمانی که تصمیم به ازدواج گرفتید، مریم مقدس پخش شده بود؟
شبنم:
بله، به طور تقریبی به مدت شش سال از به نمایش درآمدن مجموعه مریم مقدس سپری شده بود.
با این تفاسیر زمانی که موضوع ازدواجتان جدی شد، آقا رضا صحبتی در مورد ادامه مسیر بازیگری نداشت؟
شبنم:
خیر، رضایی صحبت و شروطی در خصوص جریان هنرپیشگی به زبان نیاورد و من نیز چیزی نگفتم که مثلاً خاطرت باشد شغل من بازیگری است و تا پایان عمر به این کار مشغول خواهم بود. با توجه به شناختی که در این مدت از رضا پیدا کرده و آگاه بودم که او شخصیت منطقی داشته و در خصوص گفتهها و رفتارهای خود به طور کامل فکر کرده و سرسری و عجولانه تصمیم نمیگیرد.
در عین حال رضا با فعالیت هنری به ویژه عرصه سینما غریبه نیست. خواهران او در زمینه عکاسی فعالیت کرده و یکی از پسرعمههایش به فیلمسازی مشغول است. پسرعمه دیگرش نیز به اسم فرهاد توحیدی فیلمنامه نویس میباشد.
رضا:
به نظر نمیرسد گذاشتن شرط و شروط مرد و زن جهت حرفه و شغل یکدیگر، پایداری و دوام داشته باشد. هنگامی که من تصمیم خود را جهت ازدواج با شبنم گرفتم کاملاً نسبت به موقعیت شغلی او آگاه بوده و هیچ مانعی در خصوص دنبال کردن این مسیر نداشتم.
شبنم:
هرچند برخی از خانوادهها وجود دارند که پیش از ازدواج چنین وعدهای را برای دخترشان گرفته که پس از ازدواج دختر بتواند حق کار داشته باشد. رویکرد و رفتارهای همه خانوادهها یکسان نیست. ممکن است در برخی از خانوادهها خط قرمز و حدودی را برای دخترها و زنها در نظر بگیرند که چندان مناسب نبوده و چنین مواردی سبب میشود خانوادهها قبل از ازدواج به گفتگو در این زمینه بپردازند که در جریان زندگی این موضوع مسئله ساز نشود.
نترسیدید ازدواج باعث محدودیت شما در عرصه بازیگری شود؟
شبنم:
هنگامی که یک شخص نسبت به وقت و زندگی خود بهرهبرداری صحیح کند، همه چیز به موازات یکدیگر پیش رفته و در این شرایط حرفه و زندگی مشترک دو مبحث مجزا محسوب نمیشوند. به این ترتیب زن و شوهر میتوانند زندگی مشترک خود را با شغلی که در دست دارند بدون مسئله و چالشی پیش ببرند. در نهایت صداقت بیان میکنم زمانی که برای ازدواج مصمم شدم، با توجه به آگاهی و شناختی که نسبت به خودم و رضا داشتم هیچگونه نگرانی در خصوص آسیب دیدن کارم احساس نکردم.
رضا:
زمانی که شما ازدواج میکنید، به این معناست که شخص دیگری را در جایگاه یار و شریک به زندگی خود اضافه کردهاید. لذا قرار دادن شرط و شروط و حد و مرز برای حرفه شبنم، ناشی از دیدگاه مردسالارانه بوده و این موضوع در افکار من نمیگنجد.
شبنم:
خب در ایران همه مردسالارند دیگه. (باخنده)
رضا:
من به شخصه واقعاً احساس شادمانی میکنم که شبنم در پی رشته مورد علاقه خودش یعنی هنرپیشگی فعالیت کند. مطمئن باشید او به هر اندازه که در حرفه خود به موفقیت بیشتری برسد، به همان نسبت این دستاورد نقش بسزایی در زندگی مشترک ما به جا میگذارد.
شبنم:
هرچند من نیز آگاهم برخی جوانان که در ظاهر ادعای روشنفکری میکنند، ولی در حقیقت مانع فعالیتهای اجتماعی همسرشان شده و طبق صحبت رضا با دیدگاه مردسالارانه اجازه کار در محیط اجتماع به همسرشان نمیدهند.
و با این تفاسیر اولویت شبنم قلی خانی بازیگری است یا زندگی مشترک؟
شبنم:
به نظر میرسد نمیتوان ادعا کرد ارجحیت من زندگی مشترک بوده و یا حرفهام. همانطور که قبلاً گفتم، لازم است همه چیز در کنار یکدیگر پیش برود. برای نمونه امروز من به علت موقعیت زندگی، کارم را کنار گذاشته و برای چند سال متوالی از ایران فاصله گرفتهام. خودتان آگاه هستید در حالی که من به مدت هفت سال سابقه فعالیت در هیئت علمی دانشگاه دارم، کاملا از آن دست کشیده و تنها به خاطر زندگی مشترکمان به استرالیا آمدم.
اگر آقا رضا یک روز و به هر دلیل از شما بخواهد که بازیگری را کنار بگذارید، چه واکنشی از خودتان نشان خواهید داد؟
شبنم:
بعید میدانم رضا چنین تقاضایی را از من داشته باشد. ولی حتی اگر چنین موقعیتی رخ دهد، حتماً علت این موضوع را از او سوال میکنم. چرا که گاهی در حین مشورت و گفتگو مطلب و جریانی برای انسان آشکار میشود که از دید خودش مخفی مانده است. چنانچه علت این موضوع برایم قابل قبول بود، ممکن است حرف او را پذیرفته و حرفه بازیگری را رها کنم.
رضا یک شخص منطقی و عقلانی بوده و هیچگاه بدون علت جریان یا موضوعی را بیان نمیکند. به همین علت ایمان دارم اگر زمانی او چنین تقاضایی را از من بکند، حتماً یک علت منطقی و شفاف در پشت آن وجود دارد.
آنطور که می دانم چند سال ابتدای ازدواج تان، آقا رضا به واسطه شرایط کاری که داشتند در ایران و کنارتان نبودند، این شرایط آن هم برای روزهای اول ازدواج یک مقدار سخت نبود؟
شبنم:
بله در آن ایام رضا به علت موقعیت کاری در دبی بوده و من به دلیل تصویربرداری یکی از فیلمها در ایران ماندگار بودم. این موضوع مشکلات و دشواریهای خودش را داشت ولی با توجه به اینکه فاصله چندانی میان ایران و دبی نبود، هر زمان که من تصویربرداری نداشتم عازم دوبی شده و در عین حال هر زمان رضا فرصتی برایش مهیا میشد، به ایران بازگشته و یکدیگر را ملاقات میکردیم.
فکر می کنید بارزترین ویژگی شخصیتی همسرتان چیست؟
شبنم:
یکی از برجستهترین خصوصیات اخلاقی رضا چنین است که بسیار کم سخن گفته و حتی برخی اوقات به شدت به سطوح میرسم. (با خنده) رضا شخصی پر محبت و خانواده دوست بوده که این موضوع برایم بسیار ارزشمند است. هنگامی که کسی به پدر و مادرش علاقه داشته باشد، قطع به یقین همسرش را نیز دوست خواهد داشت.
از دیگر خصوصیات رضا این است که همه انسانها و حتی جانوران زنده را حرمت قائل است. تاکنون من مشاهده نکردم رضا حق و حقوق کسی را زیر پا بگذارد. تا همین جا کافیست. چرا که اگر بیشتر از این در خصوص رضا سخن بگویم، دیگران تصور میکنند از خودمان تعریف میکنیم. (باخنده) به طور خلاصه رضا شخصیت بسیار فهیم و انسان خوبی است.
رضا:
شبنم عاشق خرید کردن و خوردن شکلات است. (با خنده) گذشته از شوخی، بهتر است بگویم شبنم بسیار پر عطوفت است. در عین حال با توجه به اینکه شبنم دارای شخصیت خودساختهای است، میتوان در زندگی به او اتکا کرد. از ویژگیهای دیگر او چنین است که با تحمل و شکیبایی به دنبال مقاصد خود حرکت میکند.
تعریف تان از خانواده خوشبخت چیست؟
شبنم:
از نظر من آرامش فکری، شادمانی و تندرستی مهمترین و شایستهترین دلایل نیکبختی محسوب میشوند. افراد زیادی هستند که ارزش و بهای تندرستی خود را ندانسته و در پی یک موضوع بهتر هستند. همین موضوع که شخص در میان یک خانواده سالم و با رویکرد صحیح زندگی خود را میگذراند، واقعاً کفایت می کند. برخی اوقات داشتن رویا و مقاصد بزرگ در زندگی به منزله سرابی است که قطع به یقین یک روز زندگی را به نابودی کشانده و همه زحمات او را نقش بر آب میکند.
رضا:
چنانچه در یک خانواده آسایش خیال و خوشحالی حاکم بوده و همه اعضای آن از با هم بودن احساس لذت کنند، به دیده من یک خانواده خوشبخت محسوب میشود.
هرچند زمانی که یک خودرو بنز نیز به این خانواده خوشبخت تعلق گیرد، جای دوری نمیرود. (با خنده)
رضا:
بله، اگر یک بنز هم برای شبنم بخریم خوشحالتر می شود. (باخنده)
زندگی در استرالیا چه تفاوتی با زندگی در ایران دارد؟
شبنم:
در کشور استرالیا حتی رعایت قوانین و مقررات اجتماعی به شدت مراعات قوانین راهنمایی و رانندگی بوده و لازم است همه افراد از آنها تبعیت کنند. به طوری که همه افراد جامعه به طور کامل همه این قوانین را رعایت میکنند که این امر تاثیر زیادی در حفظ آرامش فکری و روحی آنها دارد. برای نمونه قوانین مربوط به بیمه، بیکاری و غیره به حالتی تنظیم شده که مردم را مورد حمایت و یاری قرار دهد.
نکته مهم دیگری که در اینجا مشاهده میشود، آیین و ویکرد انجام ورزش میباشد. هنگام صبح که قدم به خیابان میگذارید، گروهی را در حال انجام دوچرخه سواری دیده، برخی مشغول قایق سواری بوده عدهای در حال دویدن و … هستند. نقطه مقابل این موضوع، در کشور ایران همه جریانها و برنامهها در خانه شکل میگیرد. ولی در آنجا همه کارها همچون صرف صبحانه، خوردن شام و حتی دورهمی خانوادگی در فضای بیرون از منزل اجرا میشود.
به این ترتیب خانه فقط حکم خوابگاه را دارد. این وجه تفاوتها دیده میشود. ولی از منظر احساسی زندگی در آنجا برای ما که در ایران بودهایم، به دشواری سپری میشود. هرچند که در آنجا ما دوستان خوبی داشته و ارتباط نزدیکی با یکدیگر داریم، ولی خانواده موضوع دیگری است که ارتباط و وجود آنها موجب تسلای دل است که هیچ کدام از اعضای خانواده من و خانواده رضا در استرالیا همراه ما نیستند.
رضا:
استرالیا کشوری است که همچنان مشغول ساخت و ساز است. از آنجا که جمعیت این کشور به واسطه افراد مهاجر از دیگر کشورها تشکیل شده، لذا حرمت زیادی برای مهاجران قائل هستند. به طوری که برای همه قومیتها و مذاهب دینی حقوقی را در نظر میگیرند. همانند سرزمین خودمان ایران که انواع مختلفی از اقوام و طایفهها در نهایت سازگاری، صلح و امنیت به همراه هم ندگی خود را میگذرانند.
از جمله مواردی که در استرالیا مطرح است، شایسته سالاری میباشد. زمانی که قصد استخدام کسی را داشته باشند تنها یشینه کاری و قابلیتهای او را در نظر گرفته و موضوعات دیگری همچون معرفی کننده و پارتی بازی در روال اداری آنجا جایگاهی ندارد.
حرف آخر را در خانه چه کسی می زدند؟
شبنم:
در زندگی و منزل ما حرف اول و آخری مطرح نیست و همه موضوعات با سازگاری و موفقیت یکدیگر انجام میشود.
رضا:
در حقیقت ازدواج به مفهوم صلح، توافق و فهم متقابل است.
شبنم:
در برخی از امورات حرف اول و آخر توسط من زده شده و در برخی از جریانها نیز رضا! بدین شکل نیست که همه چیز مطلق باشد. اینطور نیست رضا؟
رضا:
بله درسته.
چرا در این شش سال که از ازدواجتان می گذرد، مصاحبه مشترکی انجام ندادید؟
شبنم:
در حقیقت طی این شس سالی که از ازدواج ما میگذرد، پیشنهادهای زیادی برای مصاحبه مشترک برایمان ارائه شد، ولی در این مدت رضا با این کار موافقت نداشت. ولی به تازگی در برخی از سایتها و شبکههای اجتماعی تصاویری از من مشاهده شد که در رویدادهای سینمایی و یا هنگام شرکت در کنسرتهای موسیقی گرفته بودند. در زیر این عکسها متنی به عنوان شبنم خوانی و همسرش درج شده بود.
پس از دیدن این موضوع به شدت آزرده و ناراحت چرا که تصویر من به همراه افرادی که هیچ شناختی از آنها نداشتم با چنین توضیحی در شبکههای مجازی انتشار مییافت. لذا مصمم شدم تصویر حقیقی من و همسرم به واسطه یک مرجع معتبر به مردم و مخاطبان ارائه شود تا با استفاده از تصاویر جعلی و فیک برایم حاشیه سازی نشود.
تا حالا شده سالگرد ازدواجتان را فراموش کنید؟
شبنم:
نه، هیچ وقت.
رضا:
نه، مگر از جانم سیر شده ام که این روز مهم را فراموش کنم؟ (باخنده)
برنامه های تلویزیون ایران را پیگیری می کنید؟
شبنم:
به تازگی مجموعه تلویزیونی مادرانه و در عین حال سریال ویلای من را نگاه کردم که برایم جالب بود. هرچند ما در استرالیا شبکههای ایرانی در دسترس ما نبوده و لازم است از شبکههای اینترنتی به تماشای برنامههای ایرانی بنشینیم.
رضا:
من در کنار شبنم به تماشای سریال ویلای من مینشینم. هرچند این اواخر رقابتهای لیگ جهانی را نیز به شدت دنبال کرده و مانند هر هم وطن ایرانی، دستاوردهای فوتبالیستهای تیم ملی کشورمان را پیگیری میکنم.
در این دو سال نقشی بوده که در تلویزیون با سینما دیده باشید و دوست داشته باشید آن را بازی کنید؟
شبنم:
در واقع در سالهایی که در ایران بودم، رغبت چندانی برای حضور در کارهای کمدی نداشتم. ولی هم اکنون که از یک شرایط دور و فاصله زیاد به سریالها و فیلمها توجه میکنم، پی بردم مجموعههای کمدی از سوی ایرانیان مقیم خارج از کشور بسیار استقبال میشود. از این رو علاقه دارم زمانی که به ایران مراجعت کردم، در کنار یک گروه حرفهای سبک طنز را بازی کنم. با همه اینها اعتراف میکنم در طی دو سال گذشته نقشی وجود نداشته که آن را مشاهده کرده و علاقمند باشم که در آن هنرنمایی کنم.
کیفیت آثاری که در تلویزیون استرالیا تولید می شود، نسبت به آثاری که در تلویزیون ایران ساخته می شود چقدر تفاوت دارد؟
رضا:
در استرالیا دو شبکه بسیار مطلوب و مناسب وجود دارد که یکی از آنها شبکه اس بی اس بوده و برنامههای مستند مطلوبی را ارائه میدهد. به طور کلی این شبکه مضمون مناسب فرهنگی را به بینندگان خود منتقل می کند. همچنین شبکه abs در زمینه خبر فعالیت داشته ولی سایر شبکههای تلویزیون برنامههای قابل توجهی ندارد.
شبنم:
تصور میکنم امتیاز و قابلیت مربوط به برنامههای تلویزیونی استرالیا در حوزه مستندسازی میباشد. برای نمونه یک مرتبه در خصوص انجام جراحیهای زیبایی و تبعات آن مستندی تهیه و به نمایش درآمد که بسیار موثر بود. به نظر میرسد وجود برنامههای مستند این چنینی در شبکههای تلویزیون ما لازم است. مورد دیگر چنین است که در هر ساعت و مدت زمان برنامههای مختص گروههای سنی مختلف به روی آنتن رفته و برای هر گرایش و سلیقهای در سنین مختلف تولید شده و به نمایش در میآید. ولی در زمینه ساخت سریال، این شبکه ها چندان دستاورد مطلوبی نداشته اند.
با توجه به اینکه چند فیلم کوتاه در ایران ساخته اید، نمی خواهید فیلمسازی در استرالیا را هم تجربه کنید؟
شبنم:
در حقیقت رشته کارگردانی را به منظور ساخت فیلم انتخاب کرده و در حال تحصیل هستم. تاکنون نیز سه فیلم کوتاه را در کشور استرالیا ساختم که در هم اکنون در مرحله تدوین میباشند. از جمله امتیازات تحصیل در رشته کارگردانی سینما چنین است که نسبت به تدوین نیز شناخت یافته و برای نخستین بار مسئولیت تدوین فیلمها را خودم عهدهدار میشوم.
اگر حرفی مانده برایمان بگویید.
شبنم و رضا:
زمانی که انسان به موجب شرایط از دوستان و خانوادهاش فاصله میگیرد، در این موقعیت به مراتب بیشتر به جایگاه و ارزش ارتباطات دوستانه، خانوادگی و در کنار یکدیگر بودن پی میبرد. در کشور ایران اغلب همه اعضای خانواده به همراه هم بوده و لازم است قدر و ارزش این با هم بودن را بدانیم. بسیار مناسب است تا زمانی که در این دنیا زندگی کرده و در کنار هم حضور داریم، برای وجود یکدیگر ارزش قائل باشیم.
مصاحبه دوم:
به عنوان بازیگری که تجربههای متعدد و متنوعی در کارنامه خود دارید کمی از تجربه حضور در مجموعه «نارگیل» بگویید و اینکه چه شد حضور در این سریال ویژه کودک و نوجوان را پذیرفتید؟
مجموعه نارگیل سریالی مختص گروه سنی کودکان و نوجوانان است و باور دارم تمام آثاری که برای کودکان و نوجوانان تهیه میشوند، در اغلب مواقع بزرگسالان نیز در کنار کودکان به تماشای آن مینشینند. با توجه به اینکه من خودم در منزل فرزند کوچکی دارم، لذا هر زمان که به تماشای فیلم و سریال مینشیند، من نیز در کنارش حضور داشته و همراه او نگاه میکنم.
به علت چنین مواردی که در کنار کودکم تجربه کردم، متوجه شدم در سالهای گذشته کار قابل توجهی برای این گروه سنی تهیه نشده است. به این سبب زمانی که پیشنهاد بازی در سریال نارگیل به من ارائه شد، برایم مطلوب بوده و با اشتیاق آن را پذیرفتم.
در همان مواجهه اول ویژگی کار را چه دیدید که برای بچهها جذاب باشد؟
در ابتدا فضای جالب و فانتزی این اثر و در عین حال جریان زندگی عروسکها در کنار انسانهای حقیقی و روند قصه در این موقعیت برایم خوشایند بود. در هنگام کار نیز متوجه شدم تک تک عوامل این مجموعه سعی و تلاش زیادی را به خرج میدهند تا این اثر به نحو مطلوب ارائه شود. همه عروسک گردانها و گویندگان زحمت و مشقت زیادی را تحمل کرده و به نظر میرسد کودکان از این اثر استقبال کنند.
پیش از این تجربه بازی در یک فضای فانتزی و کودکانه را در کارنامه خود داشتید؟
چند مرتبه بازی در فیلمهای کودک را تجربه کرده ام. حتی تابستان امسال نیز در یک فیلم سینمایی مختص کودکان ایفای نقش نمودم. ولی کاری به صورت مجموعه و به این صورت را نداشتم. به نظر میرسد این اثر در کارنامه هنری من نیز یک رویکرد جدید و قابل توجهی باشد.
فکر میکنید برگ برنده «نارگیل» برای ارتباط با کودکان و نوجوانان امروز که سختگیرتر هم شدهاند، چیست؟
نسل نوجوان فعلی، کسانی هستند که به شیوه آنلاین و اینترنتی به حجم زیادی از فیلمها و مجموعههای عرضه شده در جهان دسترسی دارند. انشاالله سریال نارگیل نیز با توجه به این موقعیت، دستاورد خوبی را در جذب مخاطب ویژه خود داشته باشد. البته از نظر من مخاطبان مجموعه پرتقال گروه سنی کودکان بوده و کمتر مهتص نوجوانان است. هرچند که میدانم جذابیت و گستردگی آن میتواند طیف هر دو گروه سنی را در بر بگیرد. چرا که در اصل این داستانها برگرفته از فرهنگ و آیین خودمان بوده و این موضوع بیش از پیش جریان قصه را برای کودکان جذابتر میکند.
به یاد دارم هنگامی که در سنین کودکی بودیم، مجموعههای خاص کودکان از شبکههای تلویزیون به نمایش در میآمد و ما به شدت مشتاق و علاقمند به آنها بودیم. از جمله آنها میتوان به محله برو بیا اشاره کرد که تعداد زیادی از بازیگران مطرح و مهم ما در آن حضور داشتند. سپس سریال بازم مدرسم دیر شد به نمایش درآمد که در این اثر آقای اکبر عبدی و مرحوم خانم مهین شهابی در آن نقش آفرینی کردند.
هر یک از این مجموعهها خاطره سازی زیادی را برای کودکان آن دوره داشته و تا مدت زیادی در اذهان باقی ماند. در طی این سالها فیلمها و سریالهای متعددی را مشاهده کردهایم، ولی کارهایی همچون محله برو بیا و یا شهر موشها از آثار ماندگار محسوب میشوند. با وجودی که هم اکنون خودم مادر هستم، ولی همچنان رویدادها و خاطرات دیدن این سریالها در فکر و ذهن من به جا مانده و تصور میکنم کودکان عصر فعلی نیز چنین جریان و ارتباطی را با مجموعههای خاص خود ایجاد میکنند.
نسل ما محصولات متنوعی مختص خود داشت و همانطور که اشاره کردید آثار متعددی برای ما خاطرهساز شدند، به نظر میرسد نسبت به گذشته در این حوزه دچار غفلت شدهایم.
در آن دوران هنرپیشگان بسیار مطلوب و مطرحی که در زمینه بازیگری حرف نخست را میزدند، در چنین سریالهایی نقش آفرینی میکردند. ولی در حال حاضر به نظر میرسد هنرپیشگان فعلی رغبت و اشتیاق کمتری برای بازی در آثار کودکان دارند. ولی حالا خودم در جایگاه یک مادر معتقدم کودکان از مهمترین و ارزندهترین اقشار جامعه بوده و مقرر است در بزرگسالی مسئولیتهای سنگین و پر اهمیتی را عهدهدار شوند.
از این رو لازم است توان و انرژی مضاعفی را به آنها اختصاص دهیم. چه قصه نویسان، کارگردانها و یا هنرپیشگانی که قادرند در چنین سریالهایی ایفای نقش کنند. باور دارم به همان نسبت که تهیه آثار و فیلمهای هنری برای افراد بزرگسال مهم و با اهمیت است، کارهای گروه سنی کودک و نوجوان نیز ارزنده و مهم هستند.
پس از نگاه شما حضور بازیگران مطرح در کارهای کودک و نوجوان الزاما ریسک محسوب نمیشود…
در هر صورت هر هنرپیشهای در وهله اول شروع به خواندن قصه میکند. بدین ترتیب بازی و فعالیت برای گروه کودک و نوجوان اختلاف چندانی با کارهای بزرگسال ندارد. همان اندازه که شرکت در یک پروژه یا برنامه که جهت افراد بزرگسال تهیه شده، ممکن است خطرات و تبعاتی را در پی داشته باشد، کار کودک نیز دارای ویژگیها و شرایط خاص است. ولی همه این موضوعات وابسته به یک داستان خوب و مطلوب است.
زمانی که همه چیز در جای مناسب خود قرار بگیرد، به طور عادی بازی در چنین آثاری تبعات کمتری داشته و به عنوان یک گام موثر و اساسی برای کودکان و نوجوانان جامعه شناخته میشود.
در «نارگیل» شما نقش متفاوتی دارید و ایفاگر نقش ملکه سرزمین «سهماه» هستید. این نقش چه ویژگیهایی برای خود شما داشت؟
با توجه به اینکه شخصیت مذکور رگرفته از داستان های تخیلی و افسانهها بود، گفتگوهایی را با کارگردان انجام دادم که بخشی از نقش پردازی در این شخصیت را به شکل فانتزی درآورده و از شرایط واقعی دور کنیم. چرا که نقش مذکور ملکه بوده و به طور طبیعی دیدگاه بیننده به او مثبت و امیدوار کننده است.
نقطه مقابل او یک نقش منفی نیز دیده میشود. ولی ملکه از همه زمینهها و ابعاد به شکل مطلوب و مثبت پرداخته شد. این موضوع در خصوص رنگ، نوع لباس و شیوه بازی هم شامل شده و تصور میکنم روبرو شدن با این شخصیت و قصههای مربوط به آن، جذابیت زیادی برای کودکان داشته باشد.
با ۳ کاراکتر عروسکی سریال چگونه ارتباط برقرار کردید؟
صادقانه میگویم عروسکهای مجموعه پرتقال بسیار جذاب بوده و به آنها علاقه داشتم. علی الخصوص که گویندگان بی نظیر و فوق العادهای آنها را حمایت کرده و مسلماً در هنگام نمایش با نمکتر خواهند شد. حتی زمانی که من در صحنه و محل فیلمبرداری آنها را مشاهده میکردم، برایم بسیار دوست داشتنی بوده و تصور میکنم برای کودکان و کودکان نیز از شخصیتهای دوست داشتنی باشند.
چنانچه این سریال به موفقیت برسد، به طور طبیعی عروسکهای آن شهرت زیادی مییابند. لذا همچون سریالهای قدیمیتر مانند کلاه قرمزی قادرند پردازش بیشتری در داستانها و سایر موقعیتها داشته باشند. همچنین در زمینههای فروش نیز به مانند اسباب بازی و لوازم تحریر میشود از کشش و جذابیت آنها بهره گرفت.
«نارگیل» از معدود سریالهای ویژه کودکان و نوجوانان در بازار نوپای سریالهای خانگی محسوب میشود. فکر میکنید در ادامه این محصول میتواند زمینهساز تغییر در ترکیب محصولات شبکه نمایش خانگی به نفع مخاطبان کودک و نوجوان شود؟
هم اکنون کودکان در کنار افراد بزرگسال به تماشای تلویزیون نشسته و آثار و فیلمها را نگاه میکنند. بهتر است خانوادهها اجازه ندهند کودکان به دیدن همه مجموعههای تلویزیونی بنشینند. اطلاع داریم که مجموعههای دیگری نیز مختص گروه سنی کودکان و نوجوانان در دست تهیه بوده و مناسب از خانوادهها چنین تدابیری را در خصوص استفاده از آثار تصویری و نمایشی برای فرزندانشان در نظر بگیرند. چرا که والدین نقش موثری را ر این موضوع بر عهده دارند. در خصوص تبلیغات نیز به نظر میرسد کاملاً به میزان مجموعهها و فیلمهای افراد بزرگسال، لازم است در زمینه آثار و سریالهای مختص کودکان و نوجوانان تبلیغ انجام شود.
تدریس در دانشگاه آزاد:
زمانی که من در دانشگاه واحد تهران مرکز تدریس میکردم، رویکرد و تجربه بسیار مطلوبی برایم بود.
با کمال تاسف به علت سفر به کشور استرالیا ناچار شدم از آموزش و تدریس دست بکشم. در استرالیا با یک سبک آموزشی جدید و متمایز مواجه شدم. ممکن است سیستم و جریان حاکم در آنجا تا حدودی صمیمانهتر و گستردهتر از ایران باشد. ولی همه چیز در جایگاه خودش بوده و هیچ مربی و استادی نمیتواند ذره ای غفلت و سستی در اجرای مسئولیت و وظایف خود داشته باشد.
خصوصیات اخلاقی:
به طور معمول در مورد خصوصیات اخلاقی دیگران در خصوص فرد صحبت میکنند. من خیلی خوبم (با خنده)، تلاش میکنم کمتر باعث آزردگی دیگران از خودم شده و در عین حال در برابر بسیاری از افراد صبر و تحمل به خرج میدهم، از نکات منفی و رویکردهای ناخوشایندشان چشم پوشی کرده و به ویژگیهای خوبشان توجه میکنم.
بازیگران مورد علاقه:
از میان هنرپیشگان من به افراد زیادی علاقه دارم همچنین خانم فاطمه معتمد آریا در زمره آنها است.
در میان بازیگران جوان نقش آفرینی مریلا زارعی در فیلم سینمایی شیار ۱۴۳ برایم دوست داشتنی بود. عقرب هنرنماییهای خانم لیلا حاتمی برایم جذاب بوده و از میان بازیگران غیر ایرانی، همواره دوست دار خانم مریل استریب بوده و هستم.
