هوش مصنوعی یا AI توانایی تقلید از کارهای ذهن انسان است؛ مثل فهمیدن مسائل، فکر کردن، یادگیری و پیدا کردن راهحل برای مشکلات. این فناوری امروزه در علم و صنعت نقش مهمی دارد. نمونههای استفاده از آن شامل رباتها، خودروهای بدون راننده، یادگیری ماشین و یادگیری عمیق است که در تحلیل مسائل تجاری بسیار کاربرد دارند.
با وجود پتانسیل بالای هوش مصنوعی برای رشد اقتصاد کشورها، هنوز این فرصت به شکل عادلانه در همه کشورها وجود ندارد. اگر این روند ادامه پیدا کند، فاصله بین کشورهای پیشرفته و کشورهایی که در این زمینه کمتر فعال هستند بیشتر خواهد شد و این موضوع روی تعادل اقتصادی جهان تأثیر میگذارد.
بیشتر بخوانید: ۸ ایده کسبوکار بر پایه هوش مصنوعی
آنچه در این مطلب میخوانید:
(فهرست مطالب)
– رهبران هوش مصنوعی: کشورهای پیشرو در این زمینه
– بازیگران اصلی جهانی در حوزه AI: چین و آمریکا
– کشورهای دارای اقتصاد قوی
– کشورهای با اقتصاد متوسط
– کشورهای نیازمند تقویت زیرساختهای اقتصادی
– وضعیت هوش مصنوعی در ایران
رهبران آماده در حوضه هوش مصنوعی:
بر پایه پژوهشهای مرکز جهانی مکنزی درباره شاخصهای کلان اقتصادی، کشورهای جهان را امروزه میتوان از نظر میزان آمادگی یا بیعملی در برابر هوش مصنوعی به چهار گروه تقسیم کرد. البته این دستهبندی ثابت و همیشگی نیست و هر کشوری که در یکی از این گروهها قرار گرفته، میتواند با بهبود عوامل پیشبرنده مانند برنامهریزی راهبردی ملی و هزینه کردن در این زمینه، به رده بالاتری صعود کند. در این میان، کشورهای در حال توسعه فرصت بیشتری نسبت به دیگر کشورها دارند.
فعالان جهانی در حوضه AI (چین و ایالات متحده) :
این دو کشور، نقش اصلی و پیشرو در زمینه هوش مصنوعی در جهان را دارند و هر یک دارای توانمندیهای ویژهای هستند که آنها را از دیگر کشورها متمایز میکند. از یک سو، اندازه بزرگ اقتصاد این کشورها باعث شده تا سرمایهگذاری زیادی در حوزه هوش مصنوعی صورت بگیرد و از سوی دیگر، شبکههای ارتباطی و علمی قدرتمند آنها، بهترین استعدادها و متخصصان هوش مصنوعی را از سراسر جهان جذب کرده است. این دو کشور در مقایسه با دیگر کشورهای جهان، از نظر تعداد اختراعات ثبت شده، مقالات علمی و نیز تعداد ارجاعات به این مقالات، جایگاه بسیار بالاتری دارند.
در کنار این موارد، سرمایهگذاری گستردهای نیز در زمینه هوش مصنوعی در این کشورها در جریان است. برای مثال، از کل سرمایهگذاری خارجی جهانی در قالب سرمایهگذاری خطرپذیر، سرمایۀ خصوصی و خرید و ادغام شرکتها، سهم آمریکا ۶۶ درصد و سهم چین ۱۷ درصد بوده است. همچنین سهم چین در این حوزه به سرعت در حال افزایش است.
عامل مهم دیگر در توانمندی این کشورها، میزان هزینهای است که برای تحقیق و توسعه در نظر میگیرند. آنها حدود ۲ تا ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به این بخش اختصاص دادهاند که با توجه به برنامهریزیهای ملی، بخشی از این بودجه میتواند به حوزه هوش مصنوعی منتقل شود.

کشورهای سرآمد در زمینه هوش مصنوعی
برخی از کشورها در توسعه و استفاده از فناوری هوش مصنوعی از دیگران پیشروتر هستند. این کشورها معمولاً سرمایهگذاری زیادی در پژوهشهای هوش مصنوعی میکنند، شرکتهای فناوری قدرتمندی دارند و قوانین مناسبی برای رشد این حوزه وضع کردهاند.
ایالات متحده آمریکا و چین در حال حاضر رقبای اصلی در این عرصه به شمار میروند. آمریکا با داشتن شرکتهای بزرگ فناوری مانند گوگل، مایکروسافت و متا، و همچنین دانشگاههای برتر جهان، نقش مهمی در پیشبرد هوش مصنوعی ایفا میکند. از سوی دیگر، چین با برنامهریزی دقیق دولتی و سرمایهگذاری کلان، به سرعت در حال پیشرفت است.
کشورهای اروپایی مانند بریتانیا، آلمان و فرانسه نیز در این زمینه بسیار فعال هستند. آنها بر جنبههای اخلاقی استفاده از هوش مصنوعی تأکید دارند و سعی میکنند قوانینی برای محافظت از حریم خصوصی مردم ایجاد کنند.
کشورهایی مانند کانادا، ژاپن و کره جنوبی نیز با پشتیبانی از مراکز پژوهشی و پروژههای نوآورانه، سهم مهمی در پیشرفت هوش مصنوعی در جهان دارند.
در نهایت، هوش مصنوعی یک فناوری جهانی است و همکاری بین کشورهای مختلف میتواند به پیشرفت بیشتر و حل مشکلات پیچیده جهان کمک کند.
کشورهای دارای پایههای اقتصادی قدرتمند:
کشورهای زیادی در این دسته قرار میگیرند. این کشورها به دلیل داشتن شرایط مناسب و بسترهای لازم، موقعیت خوبی برای بهرهبرداری اقتصادی از هوش مصنوعی دارند. دلیل اصلی استقبال این کشورها از هوش مصنوعی، کاهش سرعت رشد بهرهوری در آنهاست.
انگیزه دیگر، هزینه زیاد نیروی کار به ویژه نیروی کار متخصص و حرفهای است. اقتصادهای بزرگی مثل آلمان، ژاپن و انگلستان که در نوآوری در مقیاس بزرگ و تبدیل راهحلهای هوش مصنوعی به محصولات تجاری موفق هستند، در این گروه جای میگیرند. همچنین اقتصادهای کوچکتر اما بسیار پیشرفته و متصل مانند سنگاپور و کره جنوبی نیز به دلیل توانایی بالای آنها در افزایش بهرهوری از طریق پیادهسازی مدلهای نوآورانه کسبوکار، در این گروه هستند.
بیشتر بخوانید : بازگشت ادیسون با هوش مصنوعی
کشورهای دارای پایههای اقتصادی متوسط:
کشورهایی مانند ایتالیا، هند و مالزی در گروهی قرار میگیرند که توانایی متوسطی در بهرهبرداری اقتصادی از پیشرفت هوش مصنوعی دارند. این کشورها اگرچه ظرفیت استفاده از مزایای هوش مصنوعی را دارند، اما در مقایسه با دو گروه قبلی، در نقطه شروع ضعیفتری قرار گرفتهاند. با این حال، هر یک از این کشورها ویژگیهای متمایزی دارند که میتواند به پیشرفت آنها در زمینه فناوری هوش مصنوعی کمک کند.
به عنوان نمونه، هند با وجود زیرساختهای دیجیتالی کمتوان و امکان محدود برای پیادهسازی سیستمهای خودکار، سالانه نزدیک به ۱.۷ میلیون دانشجو در رشتههای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات فارغالتحصیل میکند. این تعداد حتی بیشتر از تعداد دانشجویان همین رشتهها در کشورهای گروه G-7 است. همچنین، بخش عمدهای از صادرات هند را محصولات مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات تشکیل میدهد که این موضوع فرصت خوبی برای رشد و تجاریسازی هوش مصنوعی در این کشور به شمار میرود.
کشورهای نیازمند به تقویت پایههای اقتصادی:
کشورهای این گروه با مشکلات بزرگی در بهرهبرداری از مزایای هوش مصنوعی روبرو هستند. در این کشورها، امکان خودکارسازی فرآیندها کم است، چون دستمزدها پایین است و به همین دلیل، انگیزهٔ کمی برای جایگزین کردن نیروی کار با هوش مصنوعی وجود دارد. همچنین این کشورها از زیرساختهای دیجیتالی ضعیفی برخوردارند و به نوآوری، سرمایهگذاری و مهارتهای دیجیتال کمتر توجه میشود. علاوه بر این، آنها از جریان تجارت جهانی و تبادل دادهها جدا افتادهاند.
در چنین کشورهایی، معمولاً سرمایهگذاری برای تأمین نیازهای فوری و کوتاهمدت سودآوری بیشتری دارد و این موضوع میتواند مانع بزرگی برای پیشرفت آنها در زمینهٔ هوش مصنوعی باشد. پژوهشها نشان میدهد که میزان تأثیر هوش مصنوعی بر اقتصاد هر کشور، به شرایط اولیهٔ آن کشور بستگی دارد؛ بنابراین شناسایی شاخصهای اقتصادی در مرحلهٔ آغازین توسعهٔ هوش مصنوعی بسیار مهم است.
بیشتر بخوانید : هوش مصنوعی و موجی جدید در محاسبات
هوش مصنوعی در ایران
امروزه هوش مصنوعی به شکلی گسترده در زندگی ما حضور پیدا کرده و خدمات و دستگاههایی مانند رباتها را به ارمغان آورده است. به همین دلیل، بسیاری از روشهای ارائه خدمات در حال تغییر هستند. هوش مصنوعی اکنون به عنوان یکی از عوامل اصلی تحول دیجیتال شناخته میشود و در برنامههای آینده صنایع مختلف جایگاه ویژهای دارد.
بر اساس پژوهشی که مؤسسه مکنزی انجام داده، پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰، بسیاری از کسبوکارها از هوش مصنوعی استفاده کنند و این فناوری جایگزین حدود ۳۰ درصد از کارکنان انسانی خواهد شد (ستار هاشمی، ۱۳۹۸). همچنین در بررسی نقش هوش مصنوعی در اقتصاد جهانی، انتظار میرود هوش مصنوعی تا سال ۲۰۳۰ حدود ۲۵/۵ تریلیون دلار سهم اقتصادی داشته باشد که از این مقدار، ۱۰ درصد مربوط به کشورهای توسعهیافته آسیایی و ۲ درصد متعلق به منطقه خاورمیانه است (ستار هاشمی، ۱۳۹۸). در این شرایط، این پرسش مطرح میشود که آیا ایران جایگاه مناسبی در حوزه هوش مصنوعی دارد و میزان آمادگی کشور برای بهرهگیری از این فناوری چقدر است؟
بر پایه مطالعات انجامشده، ایران از نظر آمادگی برای پذیرش و استفاده از هوش مصنوعی در موقعیت مطلوبی قرار ندارد و آمادگی لازم در این زمینه دیده نمیشود. بر مبنای آمارهای جهانی مربوط به آمادگی کشورها در جذب هوش مصنوعی، ایران رتبه ۷۲ را در جهان دارد (ستار هاشمی، ۱۳۹۸). به همین دلیل، لازم است سیاستها و راهبردهای مشخصی برای هوش مصنوعی طراحی شود. برای هوشمند شدن صنایع، نیاز است که دادهها به صورت آزاد در دسترس باشند و از آنها در یادگیری ماشین استفاده شود.
دسترسی آزاد به دادهها یکی از چالشهای مهم کشور در مسیر هوشمندسازی است که کمتر به آن توجه شده است. این امر نیازمند مقررات و قوانین شفاف است تا ضمن ایجاد فضای رقابتی مناسب، امنیت دادهها نیز حفظ شود. همچنین باید اشاره کرد که با توجه به نوپا بودن حوزه هوش مصنوعی، هنوز جایگاه و دانش کافی در بین مدیران کشور تبیین نشده است. ایجاد گفتوگو بین مدیران، سرمایهگذاران و متخصصان حوزههای مرتبط با تحول دیجیتال و هوش مصنوعی، برای شناسایی نیازهای توسعه این فناوری در کشور و همچنین تولید محتوای مناسب در این زمینه، ضروری به نظر میرسد.
یکی از اقدامات مفید انجامشده در این زمینه، تهیه مجموعه گزارشهایی با عنوان «هوش مصنوعی در جهان» توسط مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی است که به بررسی تأثیر هوش مصنوعی در کشورهای مختلف میپردازد.
