**درس دوم: کوچ پرستوها**
**معنی واژهها:**
* **کوچ:** به سفر طولانی و گروهی پرندگان، جانوران یا انسانها از جایی به جای دیگر گفته میشود.
* **پرستو:** نام پرندهای کوچک و زیبا با دُمی دو شاخه است که معمولاً لانهاش را با گِل میسازد.
* **آشیانه:** به خانه و لانهی پرندگان گفته میشود.
* **دشت:** زمینی وسیع و هموار که معمولاً در آن درخت کمی وجود دارد.
* **پرواز:** حرکت پرنده یا هواپیما در آسمان.
* **نغمه:** صدای خوش و آهنگین پرندگان.
* **باران:** قطرات آب که از آسمان به زمین میبارد.
* **دور:** فاصلهی زیاد بین دو چیز یا دو مکان.
* **نزدیک:** فاصلهی کم بین دو چیز یا دو مکان.
* **سفر:** رفتن از جایی به جای دیگر.
**مخالف کلمات:**
* کوچ ⇐ ماندن
* پرواز ⇐ نشستن
* باران ⇐ آفتاب
* دور ⇐ نزدیک

نام درس: درس دوم | موضوع: درک واژهها – مفهوم شعر | پایه چهارم دبستان
درس دوم: کوچ پرستوها
در این درس، با معنی واژههای تازه و مفهوم یک شعر زیبا آشنا میشویم. پرستوها پرندگانی هستند که با تغییر فصل، از جایی به جای دیگر پرواز میکنند. این حرکت آنها “کوچ” نام دارد.
در شعر این درس، داستان پرواز دستهجمعی پرستوها به تصویر کشیده شده است. آنها با هم و مانند یک خانواده، راهی سفری طولانی میشوند. شاعر، زیبایی و شکوه این پرواز را در قالب کلمات بیان میکند.
با یادگیری معنی واژهها، بهتر میتوانیم احساسات و تصاویری که شاعر در ذهن ما میسازد درک کنیم و از خواندن شعر لذت بیشتری ببریم.
معنی کلمات درس دوم فارسی چهارم
📌 معنی واژههای تازه درس دوم
📌 عهده : به عهده گرفتن کاری یعنی مسئولیت آن را پذیرفتن
📌 دلنشین : چیزی که دلها را جذب میکند و زیبا است
📌 لطیف : نرم و آرام
📌 پیشین : مربوط به زمان گذشته
📌 پی در پی: بدون وقفه و پشت سر هم
📌 شگفتی : حالت تعجب و حیرت
📌 کوچ : ترک کردن یک مکان و رفتن به جای دیگر
📌 نهاده است: چیزی را در جایی قرار داده است
📌 معتدل: آب و هوایی که نه زیاد سرد است و نه زیاد گرم
📌 جامه : پوشاک و لباس
📌 پیمودن : گذشتن از جایی یا طی کردن مسیری
📌 لطف : محبت و مهربانی
📌 جست : پریدن یا جهیدن
📌 جنب و جوش : تحرک و فعالیت زیاد
کلمات هم خانواده درس دوم فارسی چهارم
لطیف: به معنای نازک و ظریف است و از ریشه لطف میآید.
تعهد: به معنای پایبندی به یک پیمان است و از ریشه عهد گرفته شده.
معتدل: به چیزی میگویند که در میانه است و از ریشه اعتدال و عدل میآید.
معلوم: به معنای چیزی است که آشکار و دانسته شده و با کلماتی مانند عالم، علم و معلم ارتباط دارد.
جمع: به معنای گردآوری است و با واژههایی مانند جامع، مجموع و جماعت مرتبط است.
مشغول: به کسی گفته میشود که سرگرم کاری است و از ریشه شغل و شاغل میآید.
طولانی: به چیزی گفته میشود که دراز است و از ریشه طول و طویل گرفته شده.
سفر: به معنای رفتن از جایی به جای دیگر است و با واژههای مسافر و مسافرت مرتبط است.
خراب: به معنای از بین رفته است و با کلماتی مانند تخریب، مخرب و خرابه در ارتباط است.
تعجب: به معنای شگفتزده شدن است و از ریشه عجیب و عجب میآید.
ضعیف: به معنای ناتوان است و با واژههای ضعف و مستضعف مرتبط است.
عشق: به معنای دلدادگی شدید است و با کلماتی مانند عاشق و معشوق در ارتباط است.
اعتراض: به معنای بیان مخالفت است و از ریشه معترض میآید.
موقع: به معنای جایگاه و زمان مناسب است و با واژههای موقعیت و مواقع مرتبط است.
مهم: به چیزی گفته میشود که ارزش و اهمیت دارد و از ریشه اهمیت میآید.
غرور: به معنای احساس برتری است و با واژه مغرور در ارتباط است.
اوقات: جمع کلمه وقت به معنای زمانها است.
لرز: به معنای تکان خوردن است و با واژه لرزش مرتبط است.
کلمات مخالف درس دوم فارسی چهارم
❌ نقطه مقابل اوایل: اواخر
❌ نقطه مقابل دور: نزدیک
❌ نقطه مقابل دراز: کوتاه
❌ نقطه مقابل جوان: پیر
❌ نقطه مقابل آغاز: پایان
❌ نقطه مقابل کمیاب: زیاد
❌ نقطه مقابل طولانی: کوتاه
❌ نقطه مقابل دانا: نادان
❌ نقطه مقابل دشواری: آسانی
❌ نقطه مقابل قوی: ضعیف
❌ نقطه مقابل غمگین: خوشحال
❌ نقطه مقابل سوال: پاسخ
❌ نقطه مقابل دوست: دشمن
❌ نقطه مقابل بالا: پایین
❌ نقطه مقابل آهسته: تند
