**درس یازدهم: فرمانده دلها**
**متن بازنویسی شده:**
این درس، داستان زندگی امام علی (ع) را بیان میکند. ایشان نخستین فردی بودند که به پیامبر اسلام (ص) ایمان آوردند. امام علی (ع) از کودکی در خانه پیامبر زندگی کردند و تحت آموزشهای ایشان پرورش یافتند.
ایشان فردی بسیار شجاع، دانا و بخشنده بودند. در جنگها، با شجاعت و نیروی زیادی میجنگیدند و همیشه یار و مدافع پیامبر بودند. اما شجاعت ایشان فقط در میدان جنگ نبود؛ امام علی (ع) در رفتار با مردم نیز بسیار مهربان و دلسوز بودند و به کمک فقیران و یتیمان میرفتند.
داستان معروفی وجود دارد که در یک شب سرد، ایشان تمام غذای خود را به یک فرد نیازمند، یک یتیم و یک اسیر بخشیدند، در حالی که خودشان گرسنه خوابیدند. این کار، نشاندهندهی مهربانی و گذشت بیاندازه ایشان است.
امام علی (ع) به خاطر مهربانی و عدالتی که داشتند، محبوب دلهای مردم بودند. ایشان فرماندهای بودند که نه با زور، بلکه با مهر و محبت بر قلبها حکومت میکردند. درس زندگی ایشان به ما میآموزد که راستگویی، گذشت، کمک به دیگران و عدالتخواهی، ارزشهای والایی هستند که باید در زندگی خود به کار ببندیم.
—
**واژهها و مخالف آنها:**
* **فرمانده:** رهبر، سردار
* *مخالف:* سرباز، پیرو
* **شجاعت:** bravery، دلاوری
* *مخالف:* ترس، بزدلی
* **بخشنده:** با سخاوت، دست و دل باز
* *مخالف:* بخیل، خسیس
* **مهربان:** دلسوز، با محبت
* *مخالف:* بیرحم، خشن
* **عدالت:** انصاف، دادگری
* *مخالف:* بیعدالتی، ستم
* **یتیم:** کودکی که پدر خود را از دست داده
* *مخالف:* (برای این کلمه مخالف مستقیم وجود ندارد، اما میتوان گفت: کودکی که پدر دارد)
* **اسیر:** گرفتار، زندانی
* *مخالف:* آزاد
* **گرسنه:** کسی که غذا نخورده
* *مخالف:* سیر

نام درس: درس یازدهم – فرمانده قلبها
موضوع: درک واژهها و مفهوم شعر
در این درس، با معنای کلمهها و مفهوم شعر آشنا میشویم. هدف این است که بتوانیم کلمات و عبارات را به خوبی درک کنیم و بدانیم شعر چه پیامی دارد. با یادگیری معنای واژهها، بهتر میتوانیم با مفهوم کلی شعر ارتباط برقرار کنیم و از خواندن آن لذت ببریم.
معنی درس ۱۱ فرمانده دل ها چهارم
درس یازدهم: فرمانده دلها
واژههای هممعنی درس یازدهم فارسی چهارم
معنی واژههای درس یازدهم فرمانده دلها
واژههای مخالف و متضاد درس یازدهم فارسی کلاس چهارم
معنی کلمات درس یازدهم فرمانده دل ها
غمگین: ناراحت و اندوهگین
سد: چیزی که جلوی کاری را بگیرد
اساس: پایه و بنیان یک چیز
رویارویی: مقابل هم ایستادن
سرپرستی: مسئول انجام کاری بودن
باور: عقیده و ایمان
بسیار زیاد: خیلی فراوان
نیازمند: کسی که به چیزی احتیاج دارد
فعالیتها: کارها و اقدامات
ستمگر: کسی که به حقوق دیگران تجاوز میکند
توجه عمیق: خیره نگاه کردن
نگاه کردن: تماشا کردن
حصار: دیوار محکم دور یک قلعه
افتادن: از بالا به پایین آمدن
دستنیافتنی: چیزی که به آسانی به دست نیاید
لحظه: زمان بسیار کوتاه
علاقه فراوان: میل شدید به چیزی
غیرقابل توصیف: چیزی که نتوان آن را به خوبی بیان کرد
غیرقابل نفوذ: چیزی که نتوان در آن وارد شد
بدون توقف: پیوسته و مداوم
محل عبور: جایی که از آن میگذریم
آبرسان: کسی که به تشنگان آب میدهد
برگزیدن: چیزی را بر چیز دیگر ترجیح دادن
ستمدیده: کسی که به او ستم شده است
تأخیر: درنگ و مکث
هجوم: یورش بردن
افتخار: سربلندی و عزت
نامهرسان: کسی که پیغام میبرد
قصد: اراده و عزم
تصرّف: در اختیار گرفتن چیزی
نیازمند: محتاج و احتیاجمند
عملها: کارهای انجام شده
جای هلاکت: مکانی که در آن خطر نابودی وجود دارد
کلمات هم خانواده درس یازدهم فارسی چهارم
منتظر بودن: یعنی چشم به راه بودن و شکیبایی کردن.
عقیده: همان باور و ایمان قلبی است.
مانع: چیزی که جلوی کاری را میگیرد.
مرخصی: وقتی است که از کار یا وظیفهای آزاد میشوی.
محتاج: یعنی نیازمند و احتیاج داشتن.
مسئولیت: یعنی وظیفهای که بر عهدهی فردی است.
وصف: یعنی چگونگی بیان ویژگیهای یک چیز یا یک شخص.
مطمئن: یعنی حالت اطمینان و آرامش خاطر.
اعتقاد: یعنی باور داشتن و معتقد بودن.
نظاره: یعنی نگاه کردن و زیر نظر گرفتن.
نظام: یعنی نظم و ترتیب و سامان داشتن.
تسلیم: یعنی گردن نهادن و پذیرفتن.
مظلوم: کسی که به او ستم شده است.
عملیات: به مجموعهای از کارهای عملی و برنامهریزی شده گفته میشود.
شکر: یعنی قدردانی و تشکر کردن.
اشغال: یعنی مشغول و درگیر بودن.
کلمات مخالف و متضاد درس یازدهم فارسی کلاس چهارم
بیگناه : ستمگر
پنهان : پیدا
بیصدا : پرصدا
دور : نزدیک
نیازمند : بینیاز
اشغالشده : رها
پاکیزه : آلوده
محتاج : مستغنی
سبک : وزندار
درنگ : بیدرنگ
رهایی : بندگی
پیروزی : ناکامی
گریز : پایداری
نخستین : واپسین
ریز : کلان
بیصدا : پرصدا
