در این درس، با داستان زندگی دانشمند بزرگ ایرانی، ابوعلی سینا، و شاگر وفادارش، بهمنیار، آشنا می‌شویم.
بهمنیار، شاگردی کوشا و بااستعداد بود که نزد بو علی سینا دانش می‌آموخت. او بسیار باهوش و مشتاق یادگیری بود. بو علی سینا نیز که استادی مهربان و دانا بود، با تمام وجود به آموزش بهمنیار می‌پرداخت و او را مانند فرزند خود دوست می‌داشت.
روزی بو علی سینا بیمار شد و در بستر افتاد. بهمنیار بی‌قرار و نگران استادش بود و تمام تلاش خود را برای بهبودی او می‌کرد. او شبانه‌روز از بو علی سینا پرستاری می‌کرد و داروها را به موقع به او می‌داد.
بو علی سینا که از وفاداری و محبت بهمنیار بسیار خوشحال بود، در یکی از روزها او را به کنار خود خواند و گفت: “ای بهمنیار، تو نه تنها یک شاگر خوب، که مانند پسر من هستی.” سپس تمام دانش و نوشته‌های ارزشمند خود را به بهمنیار سپرد تا پس از او، این گنجینه دانش را نگهداری کند و به دیگران بیاموزد.
این داستان، نشان‌دهنده رابطه عمیق و زیبای استاد و شاگرد، و اهمیت صفاتی مانند وفاداری، قدردانی و عشق به دانش است.
نام درس: بو علی و بهمنیار
موضوع: درک معنای واژه‌ها و شعر
پایه ششم دبستان
درک مطلب: بو علی و بهمنیار
معنی کلمات بوعلی و بهمنیار صفحه ۸۰ فارسی ششم
استعداد: توانایی و آمادگی ذاتی
خدادادی: آنچه پروردگار به انسان بخشیده است
کم‌نظیر: بی‌همتا و کمیاب
خالق: آفریننده و پدیدآورنده جهان
سرآمد: بهترین و برترین در یک زمینه
پیغمبر: فرستاده و نماینده خداوند
برخیز: از جای خود بلند شو
طب: دانش پزشکی و درمان بیماری‌ها
اصرار: پافشاری و تأکید بر انجام کاری
بالاخره: پس از گذشت زمان، در نهایت
طاقت: توان و تحمل برای انجام کاری
پیرو: کسی که از دیگری دنباله‌روی می‌کند
هم خانواده درس بوعلی و بهمنیار فارسی ششم
شهید: کسانی که در راه خدا جان می‌دهند، شهدا نامیده می‌شوند و رویداد جان‌فشانی آنان، شهادت است.
شغل: به کار و پیشه‌ای گفته می‌شود که شخص به آن اشتغال دارد و فردی که کار می‌کند، شاغل نامیده می‌شود.
حوادث: این واژه جمع کلمه حادثه است و به رویدادها و اتفاق‌های پیش‌بینینشده اشاره دارد.
رضا: وقتی کسی از چیزی خشنود باشد، به او راضی می‌گویند و حالت خشنودی او رضایت نام دارد.
مثال: برای روشن کردن یک موضوع، از مثال یا مثل استفاده می‌کنیم که به آن تمثیل نیز گفته می‌شود.
سفر: به حرکت از جایی به جای دیگر گفته می‌شود و فردی که این کار را انجام می‌دهد، مسافر نامیده می‌شود.
مخالف درس بوعلی و بهمنیار فارسی ششم
خارج: داخل
آسان: سخت، دشوار
خواب: بیدار
زیبا: زشت
پر: خالی
خیر: شر
فروتنی: غرور
پیاده: سواره
1- با توجه به شکل زیر، در مورد بخش‌های اصلی داستانی که خواندید، با هم گفت‌وگو کنید.
پاسخ:
شخصیت‌ها: بهمنیار – ابوعلی سینا – یک فرد مسلمان
زمان: یک شب سرد زمستانی – چهارصد سال پس از زمان پیامبر
مکان: اتاق استراحت ابوعلی سینا و بهمنیار
رویدادها: پافشاری بهمنیار برای اینکه ابوعلی سینا را پیامبر بداند – درخواست آب توسط ابوعلی سینا از بهمنیار – اذان گفتن مرد مسلمان در سرمای شب
پیام داستان: عشق عمیق مسلمانان به پیامبر خود و اجرای دستورهای او حتی در موقعیت‌های بسیار سخت
2- چرا بهمنیار آن پیشنهاد را به ابوعلی سینا داد؟
پاسخ:
بهمنیار از هوش سرشار و نبوغ خدادادی ابوعلی سینا شگفت‌زده شده بود و او را برتر از همه مردم زمان خود می‌دانست.
3- ابوعلی سینا چگونه بهمنیار را از اشتباهش باخبر کرد؟
پاسخ:
در یک شب سرد زمستانی، ابوعلی سینا از بهمنیار خواست که برایش از بیرون آب بیاورد. اما بهمنیار که در جایی گرم و راحت دراز کشیده بود، هر بار بهانه‌ای می‌آورد و از انجام درخواست استاد خودداری می‌کرد.
ابوعلی سینا با استفاده از این اتفاق به بهمنیار نشان داد که حرف او حتی روی شاگرد نزدیکش آن اثر را ندارد، اما با اینکه سال‌ها از زمان پیامبر(ص) گذشته، کلام ایشان هنوز در دل باورمندانش چنان نافذ است که آنان در هر وضعیتی، چه گرم و چه سرد، چه در راحتی و چه در سختی، با همه وجود فرمان او را اجرا می‌کنند.