**پاسخ درس «بوی خوش مدینه» – کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم (صفحه‌های ۲۵ و ۲۶)**
**فعالیت اول: به این شعر توجه کن**
شاعر در این شعر می‌گوید که دلش هوای شهر مدینه را کرده است. او دوست دارد به آنجا سفر کند و با دیدن چهره‌ی پیامبر اسلام، شاد شود. شاعر احساس می‌کند که مدینه جایگاه خوبی برای زندگی است و بودن در آنجا آرامش‌بخش است. او می‌خواهد به این شهر برود و در آنجا بماند.
**فعالیت دوم: با هم گفت‌وگو کنیم**
* **چه چیزهایی در این شعر توجه تو را جلب کرد؟**
در این شعر، علاقه‌ی شدید شاعر به مدینه و پیامبر جلب توجه می‌کند. او این علاقه را با کلمات زیبا و احساسی بیان کرده است.
* **آیا تا به حال برای تو پیش آمده که دلت بخواهد جایی یا پیش کسی باشی؟ چه احساسی داشتی؟**
بله، برای خیلی از ما پیش می‌آید که دلمان بخواهد پیش کسی یا در جایی باشیم که دوستش داریم. در چنین مواقعی، ممکن است احساس تنهایی کنیم یا مدام به آن فکر کنیم و بی‌تاب باشیم.
* **به نظر تو چرا شاعر این قدر دوست دارد به مدینه برود؟**
به نظر می‌رسد شاعر به این دلیل این قدر دوست دارد به مدینه برود، چون این شهر جایگاه پیامبر اسلام است و یادآور ایشان و خاطرات خوبی است که از ایشان وجود دارد. بودن در مدینه به او احساس آرامش و نزدیکی به پیامبرش را می‌دهد.
**فعالیت سوم: کامل کن**
**کلمه‌ی “مدینه” به معنای “شهر” است.** این شهر، **محل زندگی پیامبر اسلام** پس از هجرت ایشان از مکه بود. مسجد النبی در این شهر ساخته شد و **نخستین مسجد در اسلام** به شمار می‌رود. مسجد فقط جای نماز خواندن نیست، بلکه **مدرسه**، **محل گردهمایی** و **دادگاه** نیز بوده است. مسجد در گذشته **مرکز اصلی فعالیت‌های مسلمانان** بود.
در این درس، با نام “بوی خوش مدینه”، قدم به قدم همراه شما هستیم. این بخش برای دانش‌آموزان کلاس ششم دبستان تهیه شده است.
ما در اینجا با هم پیش می‌رویم تا مطالب را به شکلی ساده و آسان یاد بگیریم. هدف این است که همه چیز به وضوح و روشنی برایتان توضیح داده شود.
هر مرحله را با دقت و به آرامی طی خواهیم کرد تا برای همه قابل درک باشد.
جواب سوالات بوی خوش مدینه تفکر ششم
**درس: عطر شیرین مدینه**
**کتاب: اندیشه و جستجوگری پایه ششم**
**صفحات: ۲۵ و ۲۶**
در این درس، با یکی از مهم‌ترین اتفاق‌های تاریخ اسلام آشنا می‌شویم. این رویداد، سفر پیامبر اسلام از شهر مکه به شهر مدینه است. این سفر پرماجرا، که به آن “هجرت” می‌گویند، نقطه آغازین شکل‌گیری جامعه مسلمانان بود.
مردم شهر یثرب که بعدها نام آن به “مدینه النبی” (یعنی شهر پیامبر) تغییر کرد، از حضرت محمد (ص) دعوت کردند تا به شهر آنان بروند و رهبری جامعه را به عهده بگیرند. آن‌ها پیش از این با پیامبر پیمان بسته بودند و وعده داده بودند که از او و پیروانش پشتیبانی کنند.
پیامبر اکرم (ص) به فرمان خداوند، این دعوت را پذیرفتند و تصمیم گرفتند به همراه یار نزدیکشان، حضرت علی (ع)، این سفر بزرگ را آغاز کنند. برنامه این بود که پیامبر در شب مشخصی شهر مکه را ترک کنند. اما دشمنان قصد جان ایشان را کرده بودند و خانه پیامبر را محاصره کردند تا نگذارند ایشان از شهر خارج شوند.
در این شرایط حساس، حضرت علی (ع) با شجاعت بسیار، پیشنهاد داد که به جای پیامبر در بستر ایشان بخوابد تا دشمنان گمراه شوند و پیامبر بتواند به سلامت از مکه خارج شود. این فداکاری بزرگ، نقش بسیار مهمی در موفقیت این سفر تاریخی داشت.
سرانجام، پیامبر به همراه ابوبکر، راهی مدینه شدند و پس از سفری طولانی و سخت، با استقبال پرشور و شادی مردم مدینه روبرو گردیدند. این روز فرخنده، مبدأ تاریخ جدیدی برای مسلمانان شد.
جواب گفت و گو کنید صفحه 25 تفکر و پژوهش ششم
چرا اویس، با اینکه آرزوی دیدار پیامبر صل الله علیه وسلم را داشت و مشقت‌های سفر را هم به جان خریده بود، بی‌آنکه پیامبر را ببیند به سمت یمن بازگشت؟
پاسخ: زیرا مادرش که سالخورده و بیمار بود، نیازمند مراقبت او بود و اویس به او قول داده بود که به زودی بازخواهد گشت.
اگر شما به جای اویس بودید، چه انتخابی می‌کردید؟ میان آرزوی دیدن پیامبر صل الله علیه وسلم و درخواست مادرتان، کدام یک را برمی‌گزیدید؟ دلیلتان چیست؟
پاسخ: من هم خواسته مادرم را مقدم می‌دانستم؛ همانطور که اویس از مادرش اطاعت کرد، ما نیز باید به حرف پدر و مادر خود گوش دهیم و به خواسته‌های آنان احترام بگذاریم.
آیا در زندگی خودتان موقعیتی پیش آمده که مجبور شوید از یک آرزو چشم‌پوشی کنید؟ دلیل آن چه بود؟
پاسخ: بله، برای من هم پیش آمده. گاهی تحقق یک آرزو در آینده، باعث دشواری و مشکل برای خانواده‌ام می‌شد، بنابراین از آن صرف نظر کردم.
جواب صفحه 26 تفکر و پژوهش ششم
دو تا از بزرگترین آرزوهایت را در ذهن خودت تصور کن. اگر مجبور باشی یکی را انتخاب کنی و دیگری را برای همیشه از دست بدهی، چه حسی پیدا می‌کنی؟ کدام یک را برمی‌گزینی؟ و چرا این انتخاب را می‌کنی؟
پاسخ: مطمئناً ناراحت می‌شوم اما باید بر خدا توکل کرد شاید خیر و صلاح ما در آن باشد.
آرزویی که بتوانم به آن برسم، به زندگیم جهت درست بدهد، برای دیگران مشکل و رنجی ایجاد نکند، تا در آینده بتوانم زندگی شاد و آرامی داشته باشم.
نتیجه‌گیری این جلسه را به شکل یک جمله‌ی کوتاه در کتابت یادداشت کن.
در هنگام تصمیم‌گیری، بهتر است ابتدا اولویت‌های خود را مشخص کنیم و به نتیجه‌های احتمالی هر انتخاب نیز فکر کنیم. این کار به ما کمک می‌کند تا بهترین گزینه را انتخاب کرده و تصمیم درستی بگیریم.