مرحله نهم:
مرحله دهم:

در مرحله یازدهم، برای رج بعدی، نخ را یک بار به صورت رفت و برگشت ببافید. پس از این کار، روی هر انگشت باید دوبار نخ دیده شود.

در مرحله دوازدهم، دوباره حلقهی پایینی را از داخل حلقهی بالایی عبور داده و آن را از انگشت خود خارج میکنیم.

در مرحله سیزدهم:
به بافتن رجها به همین روش ادامه میدهیم تا زمانی که کار به بلندی دلخواه برسد. سپس باید بافت را تمام کرده و آن را از دستگاه یا میل خارج کنیم.

برای این مرحله، کشی که دور انگشت اشاره بود را برمیداریم و آن را به انگشت وسط منتقل میکنیم.

در این مرحله، باید به این نکته توجه کنیم که گاهی اوقات، اتفاقات و سختیهایی که در زندگی برایمان پیش میآید، در واقع آزمایشهایی از سوی خداوند هستند. این آزمایشها برای این نیست که ما را بیازارند، بلکه برای رشد و پیشرفت روح و ایمان ماست.
وقتی با مشکلی روبرو میشویم، به جای ناامیدی یا شکایت، سعی کنیم صبر پیشه کنیم و به خدا توکل داشته باشیم. او که این آزمایش را برای ما مقدر کرده، قطعاً توانایی تحمل آن را نیز به ما داده است. پس با اعتماد به او، میتوانیم از این مرحله نیز به خوبی عبور کنیم.
یادمان باشد که پایان هر سختی، آسانی است. پس در دوران سخت، امیدوار باشیم و بدانیم که این شرایط برای همیشه باقی نمیماند.

حالا روی انگشت وسط، دو حلقه کاموا داریم. حلقهای که پایینتر قرار دارد را بردار و از روی حلقه بالایی عبور بده، سپس آن را از انگشتت خارج کن.

مرحله هفدهم:
حلقهای که روی انگشت وسط است را برمیداریم و به انگشت کناری منتقل میکنیم. این کار را برای هر چهار دانه تکرار میکنیم تا همه آنها بسته شوند.

در این مرحله، رشته اضافی را قیچی میکنیم. سپس سر آزاد آن را از داخل آخرین حلقه عبور میدهیم و آن را میکشیم تا کاملاً سفت و محکم شود.

در این مرحله، باید به یاد داشته باشی که تمام کارهایی که انجام میدهی، تنها برای رضای خداوند است. هدف اصلی، نزدیک شدن به او و انجام فرمانهایش میباشد. هر عملی—چه کوچک و چه بزرگ—اگر با این نیت خالص انجام شود، ارزشمند و پذیرفته میشود.
سعی کن در تمام لحظات، حضور خدا را در کنار خودت احساس کنی و بدانی که او ناظر بر اعمال و نیات توست. هنگامی که این احساس در تو تقویت شود، به تدریج از کارهای بیهوده و نادرست دوری میکنی و تنها به آنچه که او را خشنود میکند، میپردازی.
این مرحله، تمرینی است برای خالص کردن دل و عملت. هر بار که کاری را شروع میکنی، از خودت بپرس: “آیا این کار را برای خدا انجام میدهم؟” اگر پاسخ مثبت بود، با اطمینان ادامه بده و اگر نه، در تصمیم خود تجدید نظر کن.
پایداری بر این نیت، نیازمند تمرین و توجه همیشگی است. ممکن است گاهی فراموش کنی، اما هر بار به خودت یادآوری کن و دوباره شروع کن. کمکم این حالت برایت عادی میشود و بسیاری از اعمالت رنگ و بوی خدایی خواهند گرفت.

شال گردن ما در این مرحله کامل میشود. میتوانیم چند رنگ مختلف برای آن انتخاب کنیم و قسمتهای بافته شده را به هم متصل کنیم. همچنین اگر دوست داشته باشیم، میتوانیم شال را بلندتر ببافیم و سپس آن را به روشهای گوناگون دور گردن خود ببندیم.

در این مرحله، باید به این فکر کنیم که چطور میتوانیم ارتباطمان با خدا را قویتر کنیم. یکی از بهترین راهها، خواندن دعا و مناجات است. وقتی با خدا صحبت میکنیم، احساس آرامش میکنیم و بار مشکلاتمان سبکتر میشود.
سعی کنید هر روز زمانی را برای راز و نیاز با خدا اختصاص دهید. حتی اگر فقط چند دقیقه باشد، همین زمان کوتاه هم میتواند تاثیر بزرگی بر زندگیتان بگذارد. در این لحظات، از خدا بخواهید که شما را در مسیر درست هدایت کند و به شما توانایی انجام کارهای خوب را بدهد.
به یاد داشته باشید که خدا همیشه شنونده حرفهای شماست. پس با اطمینان و امید با او گفتگو کنید. این کار نه تنها روحیه شما را بهتر میکند، بلکه کمکتان میکند در زندگی روزمره تصمیمهای بهتری بگیرید.

اگر به بافتنی و کارهای قلاببافی علاقهمند هستید، پیشنهاد میکنم تریکوبافی را هم امتحان کنید. میتوانید با یادگیری روش بافت سبد تریکو، یک سرگرمی هنری جدید و جذاب را شروع کنید.









