**درس اول: شعر «خبر داغ»**
**معنی واژهها:**
* **خبر:** آگاهی، رویداد
* **داغ:** تازه، نو
* **آش:** غذایی رقیق و گرم که با حبوبات و رشته درست میشود
* **پُر:** لبریز، انباشته
* **رنگ:** فام، hue (مانند رنگینکمان)
* **نو:** تازه، جدید
* **ساز:** آلت موسیقی
* **آواز:** خوانندگی، ترانه
* **شوق:** ذوق، علاقهی شدید
* **دل:** قلب، جان
* **یار:** دوست، همراه
* **داد:** فریاد
* **داد زدن:** صدا زدن، فریاد کشیدن
* **داد و فریاد:** سر و صدا، شلوغی
**مخالف واژهها:**
* داغ ≠ سرد
* پُر ≠ خالی
* نو ≠ کهنه
* شوق ≠ بیعلاقگی
**درک مفهوم شعر:**
در این شعر، شاعر با شادی و هیجان از یک خبر تازه میگوید. این خبر آنقدر تازه و هیجانانگیز است که گویی غذایی داغ و خوشمزه است که همه را به دور خود جمع میکند. این رویداد خوشحالکننده، دنیا را در نظر شاعر زیبا و رنگارنگ کرده و باعث شده تا دوستانش با ساز و آواز به جشن و شادی بپردازند. در پایان، شاعر از شدت خوشحالی و ذوق، دوستش را با صدای بلند صدا میزند و خبر خوب را به او میدهد.

نام درس: درس اول
موضوع: درک معنای واژهها و مفهوم شعر
پایه: چهارم دبستان
معنی شعر خبر داغ کلاس چهارم
انتخاب سریع صفحه:
معنی شعر خبر داغ کلاس چهارم
معنی کلمات درس اول فارسی چهارم
کلمات مخالف درس یک فارسی چهارم دبستان
کلمات هم خانواده درس 1 فارسی چهارم دبستان
🍁 خبری داشت کلاغ
گفت در گوش درخت
برگ ها تک تک ریخت
از سر و دوش درخت
معنی: یک کلاغ خبری برای گفتن داشت و آن را روی شاخه درخت فریاد زد. با این کار، برگهای درخت یکی پس از دیگری از روی شاخههایش شروع به ریختن کردند.
🍁 سار از شاخه پرید
بال زد تا تهِ باغ
گفت با سبزه و گل
هرچه را گفت کلاغ
دل هر غنچه تپید
معنی: یک سار از روی شاخه پایین پرید. تا انتهای باغ پرواز کرد و هر خبری که کلاغ گفته بود را برای سبزهها و گلها تعریف کرد. شنیدن این خبر باعث شد دل هر غنچهای به تپش بیفتد.
🍁 رنگ گلبرگ پرید
برگ بی حوصله شد
سبزه خمیازه کشید
معنی: رنگ گلبرگها پریده و محو شد. برگها بیحال و پژمرده شدند و سبزهها هم خمیده و بیرونق به نظر رسیدند.
🍁 شاپرک خواب نبود
پر زد از باغ گذشت
هرچه را دید و شنید
برد باخود تا دشت
معنی: یک شاپرک که بیدار بود، از باغ خارج شد و به پرواز ادامه داد. او تمام چیزهایی که در باغ دیده و شنیده بود را با خود به طرف دشت برد.
🍁 باد هو هو مى کرد
ابر هِى مینالید
خبر داغ کلاغ
همه جا میپیچید
معنی: باد با صدای «هو هو» میوزید و ابرها در حال غریدن بودند. خبر مهم و تازه کلاغ در همهجا پخش شده بود.
معنی کلمات درس اول فارسی چهارم
| ارغوانی: رنگ قرمز مایل به بنفش، به رنگ ارغوان انتظار: چشم به راه بودن برکه: جایی که آب جمع می شود انبوه: زیاد اثر: علامت |
گریخت: فرار کرد دل انگیز: زیبا، جالب جهان افروز: روشن کننده جهان نشانید: گذاشت، قرار داد |
| پوشش: لباس جلا: براق کردن آویخت: آویزان کرد پهن کرد: گسترد تیره: تاریک |
نیلی: رنگ آبی تیره قشر: لایه، پوسته رمه: گله ی گوسفند تپید: حرکت کرد، بی قرار شد دشواری: سختی |
| دریغ: افسوس غوک: قورباغه چیره دست: ماهر ضخیم: کلفت معرفت: شناخت |
پراکند: پخش کرد از پس: از پشت نظاره کنند: نگاه کنند، تماشا کنند خود نمایی: نشان دادن خود داوری: قضاوت پهنه: میدان، سطح |
کلمات مخالف درس یک فارسی چهارم دبستان
| روشنایی ≠ تاریکی تیره ≠ روشن دشوار ≠ آسان، راحت بهتر ≠ بدتر |
| داغ ≠ سرد نیکی ≠ بدی ناپدید ≠ پیدا، آشکار نخست ≠ آخر گرم ≠ سرد |
| خواب ≠ بیدار شروع ≠ پایان سنگین ≠ سبک زیبا ≠ زشت نازک ≠ کلفت، ضخیم بی حوصله ≠ با حوصله |
کلمات هم خانواده درس 1 فارسی چهارم دبستان
نقاش: طرحزن، الگوساز
مهاجر: کوچنده
انتظار: در انتظار بودن
پهن: گسترده، فراخ
منظره: دیدگاه، چشمانداز
مزارع: کشتزارها، زمینهای کشاورزی
صبح: بامداد
اطراف: پیرامون
طبیعت: جهانِ آفرینش
معرفت: شناختهشده، توصیف
روشن: درخشان
تصویر: نگارهها
